قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

متن کامل سخنان رهبر انقلاب اسلامی در مشهد

بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
الحمد للَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد
و على اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین
سیّما بقیّةالله فى الأرضین‌

 خداوند متعال را از اعماق جان سپاسگزارم که یک بار دیگر و یک سال دیگر این توفیق را عنایت فرمود که روز اول سال در کنار شما برادران و خواهران زائر و مجاورِ این سرزمین پاک و مقدس، در کنار مرقد مطهر حضرت ابى‌الحسن على‌بن‌موسى‌الرضا (صلوات الله و سلامه علیه) باشم و از فیوضات این روز و از فرصت بزرگ دیدار شما برادران و خواهران عزیز بهره‌مند شوم. اولاً تبریک عرض میکنم حلول سال نو و عید نوروز را به همه‌ى ملت ایران، به شما برادران و خواهران عزیز، و مطالبى را در این مناسبت عرض میکنم.

 مطلب اوّلى که مورد نظر است که عرض بشود، به مناسبت گذشتن سى و یک سال از استقرار نظام جمهورى اسلامى، یک تعریف قرآنى از نظام مقدس اسلامى و از حکومت اسلامى است. اساس حکومت اسلامى و شاخص عمده‌ى این حکومت عبارت است از استقرار ایمان؛ ایمان به خدا، ایمان به تعالیم انبیاء و سلوک در صراط مستقیمى که انبیاء الهى در مقابل پاى مردم قرار دادند. اساس، ایمان است. فرستادن پیامبران الهى براى هدایت انسانها و ایجاد جوامع دینى و الهى در طول تاریخ تا امروز، در درجه‌ى اول براى این مقصود است. لذا میفرماید: «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا. لتؤمنوا باللَّه و رسوله و تعزّروه و توقّروه و تسبّحوه بکرة و اصیلا».(1) یعنى هدف از فرستادن پیغمبران الهى، ایمان به خدا، دل بستن به ذات الهى و راه الهى، و دل بستن به آن تعالیمى است که انبیاء الهى به انسان تعلیم داده‌اند. این در سوره‌ى مبارکه‌ى «انّا فتحنا» است. در سوره‌ى مبارکه‌ى احزاب میفرماید: «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا. و داعیا الى اللَّه».(2) رسالت پیغمبر، دعوت به خداست؛ این، اساس کار است. آن چیزى که به عنوان شاخص، میان نظام اسلامى و جامعه‌ى اسلامى و همه‌ى جوامع بشرى وجود دارد، در درجه‌ى اول این نکته است؛ مسئله‌ى ایمان به خدا، ایمان به غیب، ایمان به راهى که خداوند متعال براى سعادت دنیوى و اخروى انسان در مقابل بشر قرار داده است. اگر امروز نظام جمهورى اسلامى در مقابل نظامهاى گوناگون عالم سخنى براى گفتن دارد، مطلبى براى تحدى در قبال نظامهاى مادى در نظام جمهورى اسلامى وجود دارد، به خاطر همین است که شاخص عمده، ایمان است. امروز بشر به خاطر بى‌ایمانى، دچار منجلابهاى گوناگون زندگى است. بنابراین شاخص عمده، ایمان است. ایمان به خدا و راه خدا و راه انبیاء - که دنبال آن، عمل به این تعالیم است - فقط براى تعالى معنوى نیست؛ اگرچه عمده‌ترین ثمره‌ى آن، تعالى معنوى و تکامل انسانى و اخلاقى است؛ چون دنیا مزرعه‌ى آخرت است. از حرکت در زندگى دنیاست که انسان میتواند مدارج و معارج را طى کند و پیش برود. لذا زندگى مادى هم در گروى ایمان به خداست. پس ایمان به خداى متعال نه فقط سعادت معنوى را تأمین میکند، بلکه سعادت مادى را هم تأمین میکند. ایمان به خداى متعال موجب میشود که بشر در زندگى مادىِ خود بتواند همه‌ى آن چیزهائى را که انسان به آن نیازمند است، به دست بیاورد. «و لو انّهم اقاموا التّوریة و الانجیل و ما انزل الیهم من ربّهم لأکلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم»؛(3) اگر اقامه‌ى دین بشود، اگر تعالیم اسلامى در جامعه عمل بشود، انسانها از لحاظ رفاه به آن حدى میرسند که هیچ نیازى براى آنها باقى نماند که تأمین نشده باشد. از لحاظ آسایش معنوى و روانى انسان، احساس امنیت و آرامش، باز نقش ایمان برجسته است. به گفته‌ى قرآن: «قد جائکم من اللَّه نور و کتاب مبین. یهدى به اللَّه من اتّبع رضوانه سبل السّلام»؛(4) راه‌هاى سلامت را، راه‌هاى آرامش را، راه‌هاى امنیت روانى را قرآن به انسان تعلیم میدهد؛ این راهى است که بشر را به آرامش روانى میرساند؛ یعنى همان چیزى که امروز دنیا در فقدان آن، در حال التهاب است. پیشرفت مادى هست، پیشرفت فناورى و علمى هست، ثروتهاى کلان در دست جوامع هست؛ اما آسایش نیست، آرامش نیست. این به خاطر کمبود این عنصر اساسى در زندگى انسان است، که عبارت است از ایمان. این یک مطلب اساسى با استفاده‌ى از قرآن کریم است که در جمهورى اسلامى، من و شما، همه‌ى آحادمان، همه‌ى جوانهایمان، همه‌ى نسلهاى رو به جلو که میخواهند فرداى سعادتمندى را براى کشورشان و براى خودشان و براى فرزندانشان تأمین کنند، باید به این توجه داشته باشند. اساس کار در نظام اسلامى ایمان است، که باید این ایمان را تأمین کرد؛ نه فقط در دل، بلکه در عمل، در برنامه‌ریزى‌ها و در همه‌ى اقدامها.

 امسال سى و دومین سالى است که نظام جمهورى اسلامى تشکیل شده است؛ یعنى دومین سال از دهه‌اى است که اعلام شد دهه‌ى پیشرفت و عدالت است. شعار پیشرفت و عدالت، یک شعار محورى است؛ یک مطلب اساسى است؛ یک نیاز است. در این مرحله، هدف کلان ملت عزیز ما و مسئولان باید پیشرفت و عدالت باشد. «پیشرفت» و «عدالت» دو خواسته‌اى است که انسانها به آن نیازمندند. پیشرفت، یعنى از لحاظ علم و عمل و آنچه که در دنیا براى یک جامعه لازم است، به نتائج مطلوب برسد. عدالت هم یعنى میان انسانها تبعیض وجود نداشته باشد، بى‌عدالتى نباشد، ظلم نباشد. هر دو خواسته، جزو خواسته‌هاى اساسى و اصلى و دیرین بشریت است، که تا تاریخ بشر وجود داشته است، این دو خواسته، خواسته‌ى اصلى انسانها بوده است: پیشرفت و عدالت. این شعارها را میشود داد؛ مهم این است که کِى میشود به این شعارها عمل کرد. ما در نظام جمهورى اسلامى، این دهه‌ى چهارم را هنگام مناسب براى عمل در جهت رسیدن به این دو شعار یافتیم. پیشرفت را میشود به معناى حقیقى کلمه به دست آورد؛ عدالت را هم با رشدى که در جامعه‌ى ما هست، با آگاهى و بصیرتى که مردم ما بحمداللَّه پیدا کرده‌اند، موانع را شناخته‌اند، اهداف را تشخیص داده‌اند، دوست و دشمن را امروز جوانهاى ما تشخیص میدهند، اگر مسئولى در پى عدالت باشد، میتواند در جامعه‌ى ما مقدمات استقرار عدالت کامل را فراهم کند. البته این کارِ کوتاه‌مدت نیست، کارِ بلندمدت است. بنابراین این دهه را، دهه‌ى پیشرفت و عدالت در نظر میگیریم. هر اقدامى که میشود، هر برنامه‌ریزى‌اى که میشود، باید این دو عنصر در آن ملحوظ باشد؛ هم در جهت پیشرفت جامعه باشد، هم در جهت عدالت باشد.

 کشور آمادگى‌هاى زیادى دارد. عزیزان من! در این سى سال، ملت و کشور در همه‌ى زمینه‌ها پیشرفت کرده است. زمینه براى یک حرکت عظیم و بنیانى، یک حرکت محسوس که اثر آن را در زندگى مردم بشود ملاحظه کرد، فراهم است. ما هم در زمینه‌ى زیرساختهاى اقتصادى پیشرفتهاى زیادى کرده‌ایم. در زمینه‌ى زیرساختهاى ارتباطى و مواصلاتى کارهاى بزرگى انجام گرفته است. در زمینه‌ى پیشرفت علمى و فناورى، یک روند پرشتابى از چندى قبل تاکنون آغاز شده است. ملاحظه میکنید؛ در زمینه‌هاى علمى، جوانان ما، دانشگاهیان ما، برجستگان و نخبگان ما به یک مراحلى دست پیدا میکنند که براى یک کشورى که از مرحله‌ى دانش و تحقیق و فناورى و ابتکار علمى بسیار دور بوده است و فاصله داشته است، بسیار چیزهاى عجیبى است.

 جوانان عزیز! امروز در کشور شما چیزهائى که ایران را در ردیف ده کشور اول دنیا قرار میدهد، یا در ردیف هشت کشور اول دنیا قرار میدهد، کم نیست. در بخشهاى مختلف، در بخشهاى علوم زیستى، علوم نانو، علوم فضائى، علوم گوناگون، شما مى‌بینید دانشمندان کشور - که عمدتاً هم همین جوانان پرشور و پرشوق و پرنشاط هستند - توانسته‌اند کشور را به اینجا برسانند که بگویند در این مقوله، ایران جزو هشت کشور دنیاست؛ در این مقوله، ایران جزو ده کشور اول دنیاست؛ یعنى این پیشرفت عظیمى است، این یک جایگاه مهمى است براى کشور.

 در زمینه‌ى اعتبار و اقتدار منطقه‌اى و بین‌المللى، امروز نظام جمهورى اسلامى و دستگاه اسلامى در کشور ما، آنچنان از ابهت و اهمیتى در چشم کشورها برخوردار است که دشمنان ما هم اعتراف میکنند که اعتبار بین‌المللى جمهورى اسلامى جزو برترینِ کشورهاى همسطح خود و کشورهائى است که میتوانند اثرگذار باشند. میتوان گفت جمهورى اسلامى از لحاظ اعتبار بین‌المللى و سیاسى در منطقه، در درجه‌ى اول قرار دارد. افرادى که بهترین تعبیر درباره‌ى آنها این است که انسان بگوید کوته‌بینند و دقت نظر ندارند، میشنوید از آنها که گاهى از اینکه فلان رئیس کشورِ مستکبر غربى یا فلان وزیر خارجه یا فلان مأمور بین‌المللى درباره‌ى ایران بدگوئى‌اى کرده است، این را دلیل بى‌اعتبارى نظام جمهورى اسلامى میشمارند؛ این خطاست. جمهورى اسلامى امروز در چشم ملتها، در چشم دولتها، حتّى در چشم دشمنانِ خودش داراى اعتبار و اقتدار است؛ یک دولت اثرگذار است. در مسائل جهانى، حضور نظام جمهورى اسلامى، یک حضور محسوس است؛ قابل مقایسه نیست با یک کشورى که از لحاظ وضع اقتصادى و وضع ثروت عمومى، در حد ایران است. یعنى ایران از همه‌ى کشورهائى که از لحاظ اوضاع اقتصادى از او جلوترند یا در سطح او هستند، از لحاظ تأثیر در سیاستهاى منطقه‌اى، بالاتر است.

 اینها همه زمینه‌هاست؛ سى سال تجربه‌ى خدمتگزارى و مدیریت هم امروز متراکم، در اختیار مسئولان نظام جمهورى اسلامى است. استمرار حرکت این نظام و استقرار و ثبات نظام جمهورى اسلامى، این اهمیت را داشته است، این اثر بزرگ را گذاشته است که یک تجربه‌ى متراکمِ ذى‌قیمتى در برخورد با مسائل جهانى و منطقه‌اى و مسائل داخلى در کشور جمع شده است؛ این خودش یک زمینه‌ى بسیار مهمى است، یک زیرساخت قابل توجهى است.

 چشم‌انداز روشنى تعیین شده است - یعنى سند چشم‌انداز بیست ساله‌ى جمهورى اسلامى - این سند باارزشى است. دولتهائى که پشت سر یکدیگر با انتخاب مردم بر سر کار مى‌آیند، میتوانند بر اساس این سند چشم‌انداز، اهداف را مشخص کنند؛ هر کدام بخشى از راه را بروند و دنباله‌ى کار را به دولت بعدى بسپارند. وجود سند چشم‌انداز، یکى از امکانات باارزش نظام جمهورى اسلامى است.

 یکى از امکانات بزرگ نظام، این نسل جوانِ تحصیلکرده‌ى پرانرژىِ پرانگیزه‌اى است که در کشور ما وجود دارد. اینها تحصیل کرده‌اند، درس خوانده‌اند، باانگیزه‌اند، در راه فهم و درک مسائل گوناگون در بخشهاى مختلف تلاش میکنند، داراى اعتماد به نفس‌اند. ما امروز در جوانهایمان احساس میکنیم یک اعتماد به نفسى وجود دارد که در گذشته وجود نداشته است، و در کمتر ملتى هم این را مشاهده میکنیم. هر کدام از این مسائل گوناگون اقتصادى و فنى و سیاسى و اجتماعى و مسائلى که احتیاج به دانش و تخصص دارد، اینها را وقتى انسان با مجموعه‌هاى جوان و اهل تحقیق مطرح میکند، مى‌بیند اینها با اعتماد به نفس، میگویند میتوانیم. احساس نمیکنند که عاجزند، ناتوانند؛ احساس میکنند میتوانند. این اعتماد به نفس خیلى ارزش دارد براى یک ملت که احساس کند میتواند؛ چون سالهاى متمادى به ما تلقین میشد که شما نمیتوانید. به ملت ما گفته میشد شما عُرضه ندارید. سیاستمداران کشور، حکام جائرى که بر کشور ما مسلط بودند و غالباً با دشمنان این ملت دستشان در یک جیب و در یک کیسه بود، اینها غالباً به کشور ما، به مردم ما، به جوانهاى ما تلقین میکردند که نمیتوانید؛ زحمت بیهوده نکشید. یعنى باید ما بنشینیم، دیگران تحقیق کنند، پیشرفت پیدا کنند، ما برویم از آنها دریوزگى کنیم، گدائى کنیم، از آنها بگیریم؛ خودمان نمیتوانیم از درون خود بجوشیم. این به ملت ما و جوانهاى ما و نسل ما تلقین میشد و جزو باورهاى این ملت بود.

 در دوران جوانى ما، آنطورى که در جامعه واضح بود، این احساس وجود داشت که ایرانى نمیتواند؛ فرنگى‌ها، اروپائى‌ها، آمریکائى‌ها باید پیش بروند، ما باید دنبال آنها حرکت کنیم و از آنها یاد بگیریم. اینکه ما هم میتوانیم یک راهى را باز کنیم، یک حرکتى را شروع کنیم، یک قلمروى را از قلمروهاى مهم زندگى فتح کنیم، این براى ملت ما یک امر باور نکردنى بود. امروز درست بعکس شده است. جوان ایرانى، هیچ مقوله‌اى از مقوله‌هاى مهم نیست که برایش مطرح بشود و احساس کند که نمیتواند. عرض کردم؛ در مسائل علمى، در مسائل فنى، در مسائل سیاسى، آنچه که براى مجامع اهل تحقیق و پژوهش ما - که عمدتاً هم جوانهاى کشورمان هستند - مطرح میشود، کارها و پیشرفتهاى گوناگونى که مطرح میشود، جوان ایرانى احساس میکند که میتواند. این اعتماد به نفس، چیز بسیار مهمى است. این اعتماد به نفس در مجامع علمى پشتوانه‌اى دارد از اعتماد به نفس ملى؛ آن چیزى که من در چند سال قبل از این مطرح کردم که باید ملت به اعتماد به نفس ملى برسد؛ یعنى احساس کند که همه‌ى کارهاى بزرگ را میشود با اراده، با خواست، با حرکت انجام داد. در هیچ کارى ما عاجز نیستیم. اینها زمینه‌هاى پیشرفت است.

 خوب، ما امسال را عرض کردیم «سال همت مضاعف و کار مضاعف»؛ یعنى همت برتر و کار بیشتر. این تعبیر مضاعف - یعنى چند برابر - شکل آرمانى است. اگر دو برابر هم شد، اگر سه برابر هم شد، اگر ده برابر هم شد، ما قانع نیستیم. اما اینجور هم نیست که اگر یک جائى نتوانستیم دو برابر کار کنیم، یک برابر و نیم توانستیم کار بکنیم، مأیوس شویم؛ نه، مهم این است که همت برترى داشته باشیم از آنچه در گذشته داشتیم، و کار بیشترى بکنیم از آنچه در گذشته میکردیم. این، شعار امسال است. این شعارها نه فقط یک امر نمایشى است، و نه هم اینجورى است که ما خیال کنیم در این سال، این شعار همه‌ى مشکلات کشور را حل خواهد کرد؛ نه، این تشریفاتى نیست، نمایشى نیست؛ این خط روشنى را به ما نشان میدهد.

 سال گذشته ما عرض کردیم: سال اصلاح الگوى مصرف. من همین جا در روز اول سال تصریح کردم: اصلاح الگوى مصرف چیزى نیست که در یک سال بتواند اتفاق بیفتد. سال گذشته را گفتیم سال شروع حرکت به سمت اصلاح الگوى مصرف است. خوب، حرکتى آغاز شد. من نمیتوانم این را بگویم که الگوى مصرف اصلاح شد؛ نه، ما هنوز خیلى فاصله داریم. تا وقتى الگوى مصرف را اصلاح نکنیم، تا وقتى ندانیم آب را چه جور باید مصرف کرد، برق را چه جور باید مصرف کرد، نان را چه جور باید مصرف کرد، پول را چه جور باید مصرف کرد، تا اینها را درست مصرف نکنیم، راه‌هاى مصرف را ندانیم، مشکلات ما به حال خود باقى خواهند ماند. باید ما اصلاح الگوى مصرف را دنبال کنیم. سال 88 مسئولین کارهائى کردند، برنامه‌ریزى‌هائى کردند، تحقیقاتى کردند، اما این کار نباید متوقف بماند. این، جهت را نشان داد؛ معلوم شد که در سال 88 مسئله‌ى اصلاح الگوى مصرف یک مسئله‌ى اساسى است و باید دنبال شود. امسال هم همین است. امسال ما عرض میکنیم همت بیشتر. این همتِ بیشتر مخصوص امسال نیست. همت برتر مخصوص سال 89 نیست. ما باید این را به عنوان یک انگشت نمایشگر راه در مقابل چشم خودمان قرار بدهیم؛ همتمان را نباید کم کنیم. کارهاى بزرگى داریم، اهداف بلندى در مقابل ماست؛ باید همت را بلند داشت تا بتوانیم به آن هدفها برسیم. کار هم باید بیشتر بشود. کار باید متراکمتر بشود تا بتوانیم به آن اهداف برسیم.

 البته سال گذشته، سال مهمى براى کشور ما بود. به نظر من - همان طور که در پیام نوروزى هم به ملت ایران عرض کردم - سال 88، سال ملت ایران بود؛ سال پیروزى ملت ایران بود؛ سال حضور نمایان ملت ایران در عرصه‌هاى عظیم زندگى در نظام اسلام و در کشورمان بود. یک جا در بیست و دوم خرداد چهل میلیون نفر پاى صندوقهاى رأى آمدند؛ یعنى هشتاد و پنج درصد شرکت مردم در انتخابات؛ این چیز بسیار مهمى است. یقیناً حضور مردم در مشروعیت یک نظام نقش دارد. آن کسانى که در غرب، مشروعیت خودشان را اساساً ناشى از حضور مردم میدانند و هیچ عامل دیگرى را در آن دخیل نمیدانند، آنها یک چنین حضورى را الان ندارند. در حدود زمان انتخابات ما، در کشور انگلیس انتخاباتى برگزار شد با حضور تقریباً سى درصد کسانى که میتوانستند رأى بدهند. هشتاد و پنج درصد کجا، سى درصد کجا؟! این حرکت مردمى، این حضور مردمى خیلى اهمیت دارد. تحلیلگران و مفسران سیاسى مسائل دنیا از این چیزها به‌آسانى نمیگذرند. ممکن است در مطبوعاتشان این را منعکس نکنند؛ ممکن است سیاستمدارها در حرفهایشان که تبلیغ میشود، این را بر زبان نیاورند و کتمان کنند؛ اما در دلشان مؤثر است، میفهمند.

 این ملت پاى حرف خود ایستاده است. این یک حرکت عظیم بود از ملتمان. ملت توانستند در تاریخ کشور این را ثبت کنند که بعد از گذشت سى سال از استقرار نظام اسلامى - که نظامى بر پایه‌ى اسلامیت و جمهوریت است و اینها از هم تفکیک‌ناپذیرند؛ آنهائى که این دو را از هم تفکیک میکنند، جمهورى اسلامى را نشناختند - آنچنان پابند به مبانى این نظام هستند که در یک انتخاباتى با این شور و شوق، با این عظمت شرکت میکنند. خوب، این یک حرکت عظیم مردمى بود. در قبال این حرکت، دشمنان ملت ایران نقشه‌هائى داشتند؛ این نقشه‌ها را شروع کردند به عمل کردن. اگر حضور شما مردم در انتخابات بیست و دوى خرداد سال 88 یک حضور ضعیفى بود، اگر به جاى چهل میلیون، مثلاً سى میلیون شرکت کرده بودید، به احتمال زیاد دشمنان شما موفق میشدند. نقشه‌هائى از پیش طراحى شده بود. من کسى را متهم نمیکنم؛ اما هندسه‌ى کار دشمن را میشناسم، مى‌بینم، آن را تشخیص میدهم؛ نمیتوانم آن را انکار کنم. هندسه‌ى کار دشمن، یک هندسه‌ى مشخصى بود. نظیر این کار را در جاهاى دیگر هم کردند. وقتى قدرتهاى مستکبر بین‌المللى از یک نظامى ناراضى و ناخشنود باشند، یکى از راه‌هائى که یافتند و عمل کردند، این است که منتظر یک فرصت انتخابات بشوند، بعد در آن فرصت انتخابات، اگر کسانى که مورد رضاى آنها نیستند، بر سر کار آمدند، و آنهائى که آنها میخواهند، بر سر کار نیامدند، آن وقت با یک حرکت نمایشىِ مردمى، اوضاع را برگردانند؛ با شعارهائى گروهى از مردم را توى صحنه بکشانند، با فشار در صحنه‌ى خیابانها، آن چیزى را که با قانون به دست آمده است، با خشونت دگرگون کنند. این یک نقشه‌ى شناخته شده است. اگر ملاحظه میکنید که حوادثى که بعد از انتخابات پیش آمد، در ذهن مردم، در ذهن تحلیلگران مستقل و صادق و تیزبین، منتسب به عوامل خارجى و بیرونى میشوند، ناشى از این است. اگر کسى هیچ خبرى هم از پشت پرده نداشته باشد، اطلاعاتى که افراد صاحب اطلاع به دست مى‌آورند، اگر این اطلاع هم در دسترس نباشد، انسان شکل کار را که نگاه میکند، میفهمد که این کار، کار دشمنان ملت است؛ کار بیگانگان است. انتخاباتى انجام میگیرد، یک حرکت قانونى اتفاق مى‌افتد، یک نتیجه‌اى هم با خود به دنبال مى‌آورد؛ این نتیجه را  به زور خشونت بخواهند عوض کنند. یک عده‌اى را بکِشند توى صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بکنند، آتش‌سوزى هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، براى اینکه نتائج قانونى را برگردانند. خوب، این حرکتى است که هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حرکت، حرکت هدایت شده‌اى از طرف بیگانگان است. یک چنین اتفاقى را میخواستند در کشور پیش بیاورند.

 آزمون مهمى بود براى کشور. من به شما عرض بکنم، آزمون مهمى بود؛ هم عبرتهاى زیادى داشت، هم درسهاى زیادى داشت؛ و در این آزمون، ملت ایران پیروز شد. آنها میخواستند مردم را تقسیم کنند به یک گروه اقلیت، به یک گروه اکثریت؛ یک گروهى که برنده‌ى انتخابات است، یک گروه هم که در انتخابات به نتیجه‌ى مطلوب خود دست پیدا نکرده، اینها را در مقابل هم قرار بدهند. ملت را دوپارچه کنند؛ یک عده اغتشاشگر هم وارد میدان بشوند و با ایجاد اغتشاش، جنگ را در داخل کشور مغلوبه کنند، جنگ داخلى راه بیندازند؛ امیدشان این بود. اما ملت هوشیارى به خرج داد. شما دیدید در روز انتخابات، مردم به دو گروه سیزده چهارده میلیونى، و بیست و چهار پنج میلیونى تقسیم شدند؛ اما بعد از گذشت مدتى نه چندان بلند، همین دو گروه با هم یکى شدند و در مقابل شورشگران و اغتشاشگران و خرابکاران ایستادند. بیدارى ملت را انسان اینجا میشود بفهمد. میخواستند بین مردم اغتشاش ایجاد کنند. بدخواهانى که سى سال است علیه این انقلاب و علیه این مردم هر کارى توانستند، کردند، اینها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبلیغاتِ خودشان وارد میدان شدند. بیش از این، کارى نمیتوانستند بکنند. اگر آمریکائى‌ها و انگلیسى‌ها و صهیونیستها میتوانستند نیرو وارد خیابانهاى تهران بکنند، یقین بدانید میکردند. اگر برایشان امکان داشت که با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان که میخواهند، هدایت کنند، میکردند. منتها میدانستند که این کار به ضررشان تمام میشود. تنها کارى که میتوانستند بکنند، این بود که در صحنه‌ى تبلیغات، در صحنه‌ى سیاست جهانى، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت کنند. رؤساى جمهور کشورهاى مستکبر در این قضیه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانى و خرابکارانى را که با آتش زدن میخواهند موجودیت خودشان را نشان بدهند، ملت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنان که طبق میل خودشان است، در افکار عمومى دنیا و کشورمان تصویر و ترسیم کنند؛ اما شکست خوردند.

 قوى‌ترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دى و بیست و دوى بهمن وارد کرد. کار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، کار عظیمى بود؛ نُه دى هم همین جور. یکپارچگى ملت آشکار شد. همه‌ى کسانى که در عرصه‌ى سیاسى به هر نامزدى رأى داده بودند، وقتى دیدند دشمن در صحنه است، وقتى فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن کسانى که قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر کردند؛ فهمیدند که راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است. در بیست و دوى بهمن، ملت همه با یک شعار وارد میدان شدند. خیلى تلاش کردند، شاید بتوانند بین ملت دودستگى ایجاد کنند؛ اما نتوانستند. و ملت ایستاد؛ این پیروزى ملت بود. از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن - هشت ماه - یک فصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ایران بود؛ این یک درس شد. آگاهى جدیدى به وجود آمد. فصل تازه‌اى در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یک زمینه‌ى بسیار مهمى است. باید بر اساس این زمینه، حرکت کنیم.

 حالا همت برتر و کار بیشتر، همت مضاعف و کار مضاعف بر این اساس باید انجام بگیرد. عرصه‌هاى گوناگونى وجود دارد. ما نباید بگذاریم وقت بگذرد. هر سالى از سالهائى که دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالى هر ماهى، و در هر ماهى هر روزى، وزن و مقدارى دارد، ارزشى دارد؛ نباید این را از دست داد. ممکن است در هشت ماه از سال 88 که اشتغالات فتنه‌انگیزان بعضى از ذهنها را به خود مشغول کرد، برخى از کارها نیمه‌کاره مانده باشد؛ باید جبران بشود. باید حرکت، یک حرکت سریعى باشد. عرصه‌هاى گوناگونى وجود دارد: عرصه‌ى علم و تحقیق در درجه‌ى اول، دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتى در همه‌ى زمینه‌ها، علوم تجربى، علوم انسانى در همه‌ى بخشهائى که براى کشور مورد نیاز است، بایستى همتشان را در تحقیق و علم افزایش بدهند؛ مراحل دورترى را در مقابل چشمشان و مد نظرشان قرار بدهند؛ کار را باید متراکمتر کنند.

 من عرض کردم؛ باید جوانان ما همتشان این باشد که با گذشت یکى دو دهه‌ى دیگر، کشورشان را یک مرجع علمى براى دانشمندان جهان قرار بدهند. پس این شد همت مضاعف و کار مضاعف در عرصه‌ى علم و تحقیق.

 همت مضاعف و کار مضاعف در استفاده‌ى بهینه از منابع موجود کشور و امکاناتى که وجود دارد. از همه‌ى آن چیزهائى که میتواند براى سازندگى کشور در دورانهاى آینده مورد استفاده قرار بگیرد، یا زندگى عمومى مردم را رفاه و رونق ببخشد، باید حداکثر استفاده بشود؛ یعنى همان چیزى که یکى از ارکانش اصلاح الگوى مصرف است. از آب در کشور استفاده‌ى بهینه بشود. ما امروز از آب در کشور استفاده‌ى بهینه نمیکنیم. سال گذشته که بنده مسئله‌ى اصلاح الگوى مصرف را مطرح کردم، پژوهشگران کشورمان تحقیق کردند، به ما اطلاع دادند که اگر آبى که در کشور مصرف میشود، ده درصد آن صرفه‌جوئى شود، این ده درصد به قدر تمام استفاده‌اى است که امروز براى شرب خانگى و براى صنعت مورد استفاده قرار میگیرد. امروز نود درصد آب کشور در بخشهاى کشاورزى مصرف میشود - مصرف غلط، مصرف اسراف‌آمیز - ده درصد دیگر براى آب شرب و براى صنعت و براى مصارف گوناگون به کار میرود. یعنى اگر در کار کشاورزى ما ده درصد صرفه‌جوئى کنیم، مقدار مصرف شرب و صنعت و امثال اینها به دو برابر خواهد رسید؛ اینقدر مسئله مهم است. مسئله‌ى مصرف برق و مصرف حاملهاى انرژى - بنزین، گازوئیل - هم مهم است. این لایحه‌ى هدفمند کردن یارانه‌ها که مطرح شده است، ناظر به این مسائل است؛ لایحه‌ى بسیار مهمى است.

 من همین جا در حضور شما مردم عزیزمان توصیه میکنم؛ هم به قوه‌ى مجریه، هم به قوه‌ى مقننه، که در این مسئله‌ى مهم باید با هم همکارى کنند، باید به هم کمک کنند. از یک طرفِ قضیه، نگاه به قوه‌ى مجریه است - که بار بر دوش قوه‌ى مجریه است؛ دولت بایستى اقدام کند، عمل کند؛ پس همه‌ى دستگاه‌هاى دیگر، از جمله دستگاه قانونگذارى باید به دولت کمک کنند - از طرف دیگر هم دولت بایستى آن چیزى که قانونى است و مراحل قانونى را گذرانده است، معتبر بداند و بر طبق آن عمل کند. بنابراین دولت، مجلس - قوه‌ى مجریه، قوه‌ى مقننه - در این کار دوشادوش هم حرکت کنند، به هم کمک کنند و با هم باشند؛ «ید اللَّه مع الجماعة». وقتى با هم بودند، خدا هم کمک خواهد کرد. بنابراین استفاده‌ى بهینه از امکانات و منابع موجود کشور و بهره‌ورى مهم است؛ بهره‌ورى بیشتر از آنچه که داریم و آنچه که بسیارى از آنها متأسفانه مورد اسراف و استفاده‌ى غلط قرار میگیرد.

 همت مضاعف و کار بیشتر در کیفیت بخشیدن به تولیدات داخلى؛ یکى از کارهاى اساسى این است. ما امروز تولیدات داخلى زیادى داریم؛ هم در زمینه‌ى صنعت، هم در زمینه‌ى کشاورزى؛ باید به کیفیت اینها اهمیت بدهیم، کیفیت اینها را بالا ببریم. باید جورى باشد که مصرف‌کننده احساس کند آنچه که در کشورش تولید میشود، به دست کارگر ایرانى تولید میشود، از لحاظ کیفیت، یا بهتر از نوع خارجى است یا لااقل همسطح آن است.

 همت مضاعف و کار مضاعف در تأمین سلامت. مسئله‌ى سلامت، هم در برنامه‌ى پنجم باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد، هم در برنامه‌ریزى‌هاى گوناگون اجرائى در دستگاه‌هاى مختلف. یک بخش از مسئله‌ى تأمین سلامت، مسئله‌ى ورزش همگانى است؛ که بنده بارها توصیه کردم، باز هم توصیه میکنم. ورزش همگانى براى همه لازم است. نشاط، سلامت، آمادگى، حوصله‌ى کار، در سایه‌ى ورزش عمومى و همگانى براى جامعه تأمین میشود.

 همت مضاعف و کار مضاعف در سرمایه‌گذارى، در کارآفرینى. بسیارى از کسانى که سرمایه دارند، پول دارند، درآمدهاى کلانى دارند، نمیدانند این درآمدها را چگونه باید صرف کنند. اینجا هم باز همان اصلاح الگوى مصرف خود را نشان میدهد. پول را به جاى سرمایه‌گذارىِ تولیدى، صرف تجملات میکنند؛ سفرهاى خارجى بیهوده، بى‌ثمر، پرخرج و احیاناً فسادآور، بهانه براى تغییر وسائل خانه، وسائل زندگى؛ این چیزها یک حرکت مسرفانه است نسبت به ثروت. میشود پول را، درآمد را سرمایه‌گذارى کرد. امروز وسائل این کار فراهم است. با فعال شدن بورسهائى که در کشور هست، میتوان سرمایه‌گذارى کرد. همه میتوانند آنچه را که دارند، در سرمایه‌گذارى‌ها دخالت بدهند.

 یکى از مسائل مهم که همت مضاعف و کار مضاعف میطلبد، مسئله‌ى تولید فکر است؛ کتابخوانى، افزایش معلومات عمومى در زمینه‌هاى گوناگون. این کرسى‌هاى آزاداندیشى که ما عرض کردیم، پیشنهاد کردیم در دانشگاه‌ها و در حوزه‌ها به راه بیفتد، میتواند یک جریان سیال فکرىِ بسیار باارزشى را در جامعه به راه بیندازد.

 و از همه مهمتر، همت مضاعف و کار مضاعف در مبارزه‌ى با فقر، در مبارزه‌ى با فساد، در مبارزه‌ى با بى‌عدالتى. اینها چیزهائى است که ما در پیش روى خودمان داریم. ملت، دولت و مسئولان باید تلاش کنند.

 البته چالشهائى هم داریم، موانعى هم داریم. ما ملتى نیستیم که در دنیا هیچ کس با ما دشمنى نداشته باشد. آن ملتهائى دشمن ندارند که ارزش وجودى ندارند. ملتى که راهى دارد، هدفى دارد، کارى دارد، تلاشى میکند، دشمنانى هم پیدا میکند. البته دشمن داریم تا دشمن. دولت آمریکا هم در دنیا خیلى دشمن دارد؛ اما دشمن دولت آمریکا کیست؟ ملتها. ملتهایند که متنفرند، مکدّرند، از دولت آمریکا بدشان مى‌آید. چرا؟ به خاطر اینکه دولت آمریکا سابقه‌ى تجاوز و تعرض به کشورها از پنجاه سال، شصت سال قبل از این تا امروز در پرونده‌اش ثبت شده است. در طول پنجاه سال گذشته، دولت آمریکا نزدیک به شصت کشور را مورد تجاوز نظامى خودش قرار داده؛ این شوخى است؟ این کم است؟ خوب، پس او هم دشمن دارد، نظام جمهورى اسلامى هم دشمن دارد. دشمن نظام جمهورى اسلامى کیست؟ دولتهاى مستکبر، سرمایه‌دارهاى صهیونیست، دشمنان بشر، دستگاه‌هاى جاسوسى غدار و سفاک. بنابراین دشمن هست؛ این دشمنان فعالیت میکنند، تلاش میکنند.

 ملت و مسئولان کشور باید هوشیار باشند؛ محاسبه‌ى این دشمنى‌ها را بکنند؛ در مقابله‌ى با این دشمنى‌ها، با تدبیر و با شجاعت عمل کنند. هم تدبیر لازم است، هم شجاعت لازم است. اگر شجاعت وجود نداشته باشد، در مقابل ابهت و هیبت و چهره‌ى عبوس دولتهاى مستکبر، کسى دل خود را ببازد، قطعاً شکست‌خورده است. دولتهاى مستکبر یکى از کارهایشان همین تشر زدن است؛ چهره‌ى عبوس گرفتن است؛ حق را ناحق کردن است. در مقابل اینها اگر شجاعتى وجود نداشته باشد، مسئولان کشور اگر نتوانند در مقابله‌ى با این حرکتهاى نمایشىِ خصمانه و مستکبرانه روى پاى خودشان بایستند، قطعاً کلاهشان پس معرکه است؛ هم خود شکست میخورند، هم ملت را به شکست میکشانند. بنابراین شجاعت لازم است.

 تدبیر هم لازم است. تدبیر یعنى آگاهى از آنچه که در برنامه‌ى دشمن است، و تصمیم درست و بجا در مقابله‌ى با آن. دشمن به شکلهاى مختلفى ظاهر میشود. شما امروز ملاحظه کنید؛ در مقابل ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى، صهیونیستها هستند، دولت آمریکا قرار دارد؛ گاهى لباس گرگ میپوشند، گاهى لباس روباه میپوشند؛ گاهى چهره‌ى خشن و خصمانه‌ى خودشان را نشان میدهند، گاهى چهره‌ى فریبگرانه نشان میدهند؛ باید متوجه بود.

 من سال گذشته، روز اول سال، در همین اجتماع عظیم به شما مردم عزیز گفتم: در مقابل اظهاراتى که رئیس جمهور جدید ایالات متحده‌ى آمریکا میکند و میگوید ما دست دوستى را دراز میکنیم، با نگاه تیزبین مسئله را دنبال خواهیم کرد. ما نگاه میکنیم ببینیم آیا واقعاً دست دوستى است؟ آیا واقعاً نیت، نیت دوستانه است یا نیت خصمانه در قالب الفاظ فریبگر؟ این براى ما خیلى مهم است. پارسال گفتم اگر در زیر دستکش مخملى، دست چدنى و پنجه‌ى چدنى باشد، ما دستمان را دراز نمیکنیم؛ دوستى را قبول نمیکنیم. اگر با لبخندى که زده میشود، خنجرى در پشت پنهان شده باشد، ما حواسمان جمع است. متأسفانه آنچه که اتفاق افتاد، همان چیزى بود که حدس زده میشد. دولت آمریکا و همین تشکیلات جدید و رئیس جمهور جدید، با همه‌ى ادعاى علاقه‌مندى به روابط عادلانه و صحیح، که نامه هم نوشتند و پیغام هم دادند و در بلندگوها هم گفتند و در مجالس خصوصى هم تکرار کردند که ما میخواهیم با جمهورى اسلامى روابطمان را عادى کنیم، متأسفانه در عمل عکس این عمل کردند. در همین قضایاى هشت ماه بعد از انتخابات، بدترین موضع را گرفتند. رئیس جمهور آمریکا اغتشاشگران و خرابکاران خیابانى را به عنوان جنبش مدنى معرفى کرد! آتش زدن بانک، آتش زدن اتوبوس، کتک زدن عابر بى‌گناه و بى‌خبر، کتک زدن خواهر و مادر شهید به خاطر اینکه چادر بر سر دارد، آتش زدن موتورسیکلت جوان چون محاسن دارد، اینها جنبش مدنى است؟! شما دم از حقوق انسان میزنید، دم از دموکراسى میزنید، اما حرکت عظیم مردم را در انتخاباتشان، در انتخابشان، در حضورشان در صحنه نمى‌بینید و ندیده میگیرید؛ طرف یک عده اخلالگر و اغتشاشگر را میگیرید؟! این را جنبش مدنى اسم میگذارید؟! خجالت نمیکشید؟! ادعا میکنند که ما طرفدار حقوق بشریم، احساس مسئولیت نسبت به حقوق بشر میکنیم! شما در موقعیتى نیستید که با کسى درباره‌ى حقوق بشر بحث کنید. شما در کدامیک از اقدامات خودتان در این چند سال نسبت به گذشته تغییر ایجاد کردید؟ در افغانستان کشتار را کم کردید؟ در عراق دخالتتان را کم کردید؟ از کشتار فاجعه‌آمیز مردم در غزه و کشتن کودکان حمایت نکردید که ادعاى طرفدارى از حقوق بشر میکنید؟

 من امروز بار دیگر اعلام میکنم؛ دولتهائى که با حالت استکبارى، با روحیه‌ى استکبارى بخواهند با ملت ایران و با مسئولین جمهورى اسلامى مواجه بشوند، بدانند از سوى ملت ایران و از سوى مسئولین جمهورى اسلامى محکوم و مردود هستند. شما نمیتوانید دم از میل به صلح و دوستى بزنید، اما در همان حال توطئه بکنید، فتنه بکنید؛ به خیال خودتان بخواهید به نظام جمهورى اسلامى ضربه بزنید.

 ملت بیدار است، مسئولین بیدارند. تدبیر این است که رفتار خصم را انسان زیر نظر بگیرد، ببیند چه میخواهند بکنند. نه در لباس گرگ، نه در لباس روباه، از چشم ملت ایران نبایستى اینها پوشیده و مخفى بمانند، ناشناخته بمانند. ملت ایران بایستى هوشیارانه تصمیم بگیرند، و ما ان‌شاءاللَّه به توفیق الهى هوشیارانه تصمیم میگیریم. ما منافع ملت خود را در مقابل تشر و اخم دشمنان، هرگز رها نخواهیم کرد. آنچه را که در راه پیشرفت این ملت لازم است، اقدام میکنیم و مطمئنیم و میدانیم که این ملت پیروز است؛ همچنان که در این سى سال پیروز بوده است. دشمنان ما در این سى سال آنچه با ملت ایران انجام داده‌اند، شکست خوردند؛ نتوانستند به نظام جمهورى اسلامى ضربه و لطمه بزنند؛ نتوانستند مردم را از نظام جدا کنند. بعد از این هم همین خواهد بود. بعد از این هم به توفیق الهى، به حول و قوه‌ى الهى، سرنوشت ملت ایران پیروزى و پیشرفت است؛ سرنوشت دشمنان ملت ایران، شکست و عقب‌ماندگى است.

 پروردگارا! قدمهاى ما را در صراط مستقیمِ ایمان به خدا و به قرآن و به آئین مقدس اسلام، ثابت‌قدم بدار. پروردگارا! دلهاى ما را از توجه و تضرع در مقابل خودت هرگز غافل مفرما. پروردگارا! ما را از دعاى حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) محروم مکن. پروردگارا! این ملت را، این جوانان را، این دلهاى پرشور و پرانگیزه را همواره مورد لطف و تفضل خود قرار بده. پروردگارا! روزبه‌روز پیوندهاى برادرى میان این ملت و ملتهاى مسلمان را مستحکم‌تر بفرما؛ کید دشمنان را باطل بفرما.

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌


1) فتح: 8 و 9
2) احزاب: 45 و 46
3) مائده: 66
4) مائده: 15 و 16 

'فساد در مصر بیداد می‌کند'

'فساد در مصر بیداد می‌کند'  

سازمان بین المللی شفاف سازی Transparency International که در مورد فساد مالی دولت ها تحقیق می کند از وجود فساد گسترده در مصر صحبت کرده و حزب حاکم حسنی مبارک، رئیس جمهوری این کشور را عامل این روند معرفی کرده است.

در گزارش این سازمان که مرکزش در برلین است آمده است که دخالت های سیاسی، تضاد منافع و عدم اجرای کامل قانون و دسترسی نداشتن به اطلاعات عمومی، تلاش مصر برای مبارزه با سوء استفاده از قدرت را محدود کرده است.

سازمان مورد بحث خواستار تغییر کامل مقررات انتخاباتی این کشور و نیز تقویت نقش قوه قضائیه مصر شده است.

برای کسانی که در مصر زندگی می کنند، این گزارش یک افشاگری محسوب نمی شود چون همه با فسادی که در زندگی روزمره خود با آن مواجهند آشنا هستند.

فساد از نهاد حاکم شروع شده و تا ماموران پلیسی که با توجه به حقوق کمی می گیرند حاضرند در ازای زیر پا گذاشتن قانون رشوه دریافت کنند، ادامه می یابد.

تعداد کارمندان دولت بیش از حد نیاز است و ادارات دولتی پرهزینه است. ترقی اداری بیشتر از این که به نحوه کار کارمند مربوط باشد به ارشدیت او بستگی دارد و دریافت حقوق کم به فساد بیشتر منجر می شود.

چنانچه شخص آنقدر خوش شانس باشد که بتواند به استخدام دولت در آید در آنصورت می تواند مادام العمر شاغل باشد.

در گزارش سازمان بین المللی شفاف سازی، آمده است که پیشرفت هایی در بخش مالی صورت گرفته ولی در ضمن درخواست شده که مقررات سخت تری در مورد تناقض منافع برای بازرگانانی که در ضمن نماینده پارلمان هم هستند، وضع گردد.

در این گزارش همچنین درخواست شده که قبل از برگزاری انتخابات پارلمانی و انتخابات ریاست جمهوری در سال 2011، نظام ثبت نام رای دهندگان هر چه زودتر اصلاح شود.

به عقیده نویسندگان گزارش، قوه قضاییه مصر یکی از نهادهایی است که کمترین فساد در آن دیده می شود و از مستقل ترین نهادهایی است که از احترام مردم برخوردار است. ولی نقش مهم این قوه که نظارت بر انتخابات است اخیرا از این نهاد سلب شده است و باید دوباره احیا شود.

در گزارش خاطر نشان شده که یکی از قضات بلندپایه مصر سال گذشته در اعتراض به دخالت دولت در امور قوه قضائیه و امور سیاسی استعفا داد.

در پایان گزارش خواسته شده که تامین هزینه احزاب سیاسی بخصوص حزب حاکم با شفافیت بیشتری صورت گیرد.

منتقدان می گویند این، حزب حاکم است که رسانه های دولتی و در حقیقت هر چیزی را که به نظر حزب حاکم خطر محسوب می شود، کنترل می کند.

1388 به انتها رسید ، درنگی در سالی که بر ما گذشت

1388 به انتها رسید ، درنگی در سالی که بر ما گذشت
رئوف پیشدار- شهناز حسنی – حسن فتحعلی – احمد نساجی – ایرج منصوری – ایرج احمدی و هادی برادران افتخاری : سال 1388 هجری شمسی ، سالی که بر پیشانی خود عنوان " سال اصلاح الگوی مصرف " را به انتخاب مقام معظم رهبری داشت ، به پایان خود رسیده است .

اگر چه سال به انتها رسیده است ولی اصلاح الگوی مصرف به عنوان یک نیاز اساسی کشور در همه ی ابعاد و زمینه ها ، همچنان یک هدف اصلی خواهد بود.
در شکل گیری الگوی مصرف پایگاه هایی که افراد در آنها قرار دارند و یا می گیرند ، مانند پایگاه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی سهم خود را دارند ، ولی سهم فرهنگ بیشتر از دیگر پایگاه هاست ، و از همین روست که اعتقاد داریم نهادهای فرهنگی می توانند نقشی در خور در ساخت و اصلاح الگو بخصوص در بلند مدت ایفا کنند. این نقش در حوزه فرهنگ ، با ورود همه ی نهادهای ارتباطی ، اجتماعی ، فرهنگی و مذهبی مانند مساجد ، ائمه جماعات و نهادهای مرجع حوزه ، و سهم گیری آنها تکمیل می شود. اصلاح الگوی مصرف علاوه بر جنبه های فردی آن ، برای آنکه در جامعه به امری نهادینه مبدل گردد ، نیاز به یک عزم ملی درابعاد مختلف و بخصوص فرهنگی دارد . اسلام به عنوان زیربنای فکری جامعه و منبع و منشا تعالیم رفتاری ما ، در همه زمینه ها و از جمله در باب مصرف امر به اعتدال دارد . این امر مغایر با خوب خوردن ، خوب پوشیدن و خلاصه داشتن یک زندگی کیفی که همه ی نیازهای ما را آنهم به بهترین شکل برآورده کند ، نیست ، اما آنچه مذموم و نکوهیده است ، اسراف و تجمل گرایی در امور می باشد ، که غایت هدف اصلاح الگوی مصرف نیز پرهیز دادن این امر ، یعنی خودداری از اسراف است.
سال 1388 برای بخش های علمی و فناوری جمهوری اسلامی ایران و نهادهای تحقیقاتی و دانشگاهی سالی سرشاراز موفقیت های بی مانند و بی سابقه بود . در این سال نهادهای علمی و تحقیقاتی جمهوری اسلامی ایران دهها طرح اساسی را در عرصه های مختلف رونمایی ،‌عملیاتی و مورد بهره برداری قرار دادند که این امکان را به جمهوری اسلامی ایران می دهد تا درعرصه های مختلف علمی و تحقیقاتی و مراقبت های محیطی ، همچنان حرف اول را در منطقه بزند.
جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار در بهمن ماه سال 1387 در یک موفقیت بزرگ علمی ، توانست ماهواره "امید" را پرتاب و در مدار کره زمین قراردهد. با این موفقیت ایران اولین کشورمنطقه و از اندک تعداد کشورهای جهان بود که به فناوری فاخر و بسیار پیچیده و دقیق و ظریف پرتاب ماهواره ، و سامانه های فوق العاده حساس و پیچیده پرتاب ، راهبری و استقرار آن در مدار کره زمین آنهم به صورت کاملا بومی دست یافت . ماهواره ملی امید بوسیله ماهواره بر سفیر 2 که در کشور طراحی و ساخته شد، درمدار زمین قرار گرفت که فناوری پیچیده این صنعت در ایران را نیز کامل کرد . با پرتاب ماهواره امید و بهره برداری از آن ، ایران به باشگاه کم عضو فضایی جهان ملحق شد و با رونمایی از ماهواره های جدید و پرتاب کاوشگرهای تازه ، ایران به رتبه ای بالاتر در این باشگاه دست یافت. موفقیت بزرگی که ایران در عرصه تحقیقات فضایی کسب کرد بخشی از آن متوجه این مهم می باشد که پس از پرتاب موفقیت آمیز کاوشگر 1 و 2 به فضا، دانشمندان و متخصصان فضایی ایران موفق شدند برای نخستین بار محموله ای زیستی را با کاوشگر 3 به فضا پرتاب کنند. در این کاوشگر با فرستادن کپسول زیستی براساس ضوابط و استانداردهای مربوط، جبهه جدیدی از فعالیتهای علمی در عرصه فناوری فضایی جمهوری اسلامی ایران گشوده شد. تله متری فعالیتها و عملکرد کاوشگر در فرآیند پرتاب، ارسال تصاویر همزمان به ایستگاه زمینی متحرک، کنترل رایانه پرواز در کل فرآیند، کنترل عملیات فرامین و جدایش، نمایش کپسول زیستی و موجودات زنده درون آن به صورت بهنگام، دستیابی به مجموعه امکانات آزمایشگاهی برای داده برداری از فضای جو رقیق و خارج از جو و آزمایش زیرسیستم فضایی از دیگر دستاوردهای پرتاب کاوشگر 3 به فضا به شمار می رود. کاوشگر 3 از زیرسامانه های سازه، محفظه زیستی، تغذیه، ارسال داده های تله متری، تصویربرداری و ارسال همزمان، رایانه پرواز، سنجش محیطی و بازیابی تشکیل شده است.
درعرصه سیاسی ، انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران را باید عمده ترین واقعه سیاسی سال 1388 دانست . در این انتخابات پیش از آنکه آقای احمدی نژاد برنده شناخته شود ، ملت بزرگ ایران را باید برنده واقعی دانست که با حضور پرشور و کم سابقه خود دراین آزمون ملی ، جهان را مبهوت کرد. بلوغ عقلانی بالای ملت ایران در این دوره از انتخابات ، همه حتی دست اندرکاران برگزاری آنرا غافلگیر کرد.
این انتخابات ،ویژگی های آن و بخصوص حضور تاریخی ملت ایران در پای صندوق رای نشان داد که مردم فهیم ، غیور ،‌مومن و متعهد ایران هر وقت که احساس کنند حضور و ایفای نقش و مسوولیت آنها برای کشور و انقلاب آنها حیاتی است ، و علاوه بر آن می توانند با جهت دادن به سمت و سوی حرکت سیاسی خواسته ها و آمال خود را تعقیب کنند ، در صحنه حضور خواهند داشت و آموخته اند که انتخابات نماد مردم سالاری است ، و این امر جز با مشارکت در امور و ایفای مسوولیت شهروندی ممکن نیست . مردم فهیم ایران در این انتخابات نشان دادند که از سطح بسیار بالای دانش سیاسی برخوردارند و این دانش آنها را یاری خواهد کرد تا ضرورت ها و نیازها ی درون مرزی و برون مرزی را بشناسند و با شناخت نسبت به تکالیف خود درجامعه مردم سالار عمل کنند.
انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران را از بعضی جهات می توان متفاوت با انتخابات قبلی دانست یکی از ویژگی های بارز این انتخابات ، ورود پرشور و پراحساس و توام با مسئولیت شناسی جوانان به عرصه تبلیغات برای نامزد های مورد نظر خود بود که به اذعان عموم در این دوره، از نشاط فوق العاده ای برخوردار بود و نظام به آن می بالد .
بیگانگان و فتنه گرانی که انتخابات مذکور چشم آنها را کور کرد ، حضور گسترده و آگاهانه ملت ایران در انتخابات را تاب نیاوردند و حوادثی را به راه انداختند که درنهایت با داریت مقام معظم رهبری و حضور گسترده ملت در صحنه ، چشم فتنه گورشد و ملت باز هم پیروز صحنه گردید . در ارزیابی وقایع و حوادث سال باید گفت که دشمنان انقلاب در سال 88 بیشترین چشم امید را برای براندازی انقلاب اسلامی داشتند که مردم با بصیرت خود وارد صحنه شده و از نظام دفاع کردند تا دشمن سنگین‌ترین شکست را متحمل شود. حضور ده‌ها میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بهمن و حماسه 9 دی در تاریخ انقلاب اسلامی بی سابقه بود .
درعرصه های دفاعی در سال 1388 آزمایش پیشرفته‌ترین موشک‌های دوربرد و ساخت و بکار گیری ابزار مختلف دفاعی توسط سربازان امام زمان (عج) در ارتش و سپاه موجب دلگرمی ملت ایران و همه مسلمانان جهان شد.
یکی از بزرگترین موفقیت های ایران در حوزه های امنیتی در سال 1388 در روزهای پایانی این سال و با دستگیری شرور تروریست عبدالمالک ریگی رغم خورد . اینکه جنابتکار هر که باشد ، هرکجا باشد ، و در پناه هر قدرتی به سر برد ، روزی به دام خواهد افتاد ، باوری عمیق و عمومی در میان ملت های جهان است. مصداق این باور عبدالمالک ریگی یکی از سرآمدهای جنایتکاران و دهشت افکنان است که سرانجام با پنجه قدرت مند فرزندان غیور ملت ، سربازان پرافتخار ملت و حافظان امنیت کشور شکار شد. این دستگیری ،‌چگونگی و کیفیت آن ، دست همیشه بالای فرزندان سربلند امام زمان (عج) و قدرت بالای اطلاعاتی و عملیاتی آنها را در حالی که سرکرده تروریستها از تمامی امکانات و پوشش های سرویس های اطلاعاتی و امنیتی بیگانه و حتی فرامنطقه ای برخوردار بود ، نشان داد. عبدالمالک ریگی و چند تروریستی که او را در تشکیلاتی موسوم به جندالله همراهی می کردند ، عامل شهادت دهها نفر ازبهترین فرزندان این ملت ، رنج دیدگان و سختی کشیدگان برای رفاه ، سعادت و سربلندی ملت ایران و از جمله هموطنان ساکن شرق کشور و بخصوص برادران و خواهران اهل سنت هستند . تروریست بازداشت شده ، اگر چه خود را اهل یکی از طایفه های بلوچ به نام ریگی و سنی مذهب معرفی می کرد ، اما همانطور که رهبران مذهبی و اجتماعی اهل سنت منطقه بارها و بارها تاکید کردند ، " حرکات او نه سیاسی ، و نه مذهبی ، بلکه از روی شرارت بود و سرویس های امنیتی فرامنطقه ای و دسته های سلفی با اندیشه های تخریب گرانه ، با شناسایی و آموزش و پشتیبانی او ، از این تروریست برای تنظیم ! روابط خود با دولت ایران ، و تفرقه اندازی میان امت اسلامی استفاده می کردند ."
موفقیت های ایران درعرصه شکافت هسته و بهره برداری از آن در جهت اهداف علمی و تحقیقاتی و انسانی و تحصیل انرژی در سال 1388 نیز ادامه یافت . دراین سال نیز دشمنان ملت ایران و پیشرفت کشور ما ، همچنان و با تمام توان به مقابله و مخالفت های خود با برنامه های هسته ای مسالمت آمیز جمهوری اسلامی ایران ادامه دادند.
عدم تمایل ایران برای رفتن به سوی سلاح هسته ای به عنوان یک اصل اساسی و غیر قابل تغییر در این سال نیز بارها از سوی ارشد ترین مقامات کشور و از جمله رهبری معظم انقلاب و نیز ریاست جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید قرار گرفت .
عدم تمایل حتی برای رفتن به سوی سلاح هسته ای در نظام اسلامی و ارزش مدار ایران خط قرمزی است که هرگز نباید از آن عبور کرد. در نگاه مقامات ایرانی که خواسته مردم را نیز به اعتبار نظر سنجی ها منعکس می کند ، بهره مندی از انرژی هسته ای مسالمت آمیز نیز خط قرمزی است که به تعبیر رهبری معظم انقلاب هیچ فرد ، گروه و یا جناحی حق چشم پوشی از آنرا ندارد. تعاملات جهانی که آقای احمدی نژاد نیز در سخنرانی خود در حضور میلیونها تهرانی در مراسم یوم الله 22 بهمن به آن اشاره کرد ، گواه این واقعیت است که بعضی کشورهای قدرتمند با برخورد تبعیض آمیز در دستیابی کشورهای عضو پیمان ان پی تی به مواد و تجهیزات و فناوری صلح آمیز هسته ای ، در حال پی ریزی نظام آپارتاید هسته ای هستند . چنین وضعیتی بدون تردید به سلطه کامل بعضی کشورهای قدرتمند بر منابع و فناوری انرژی هسته ای و ممانعت از برخورداری کشورهای دیگر خواهد انجامید و در آینده شکاف عمیق بین کشورهای برخوردار و غیر برخوردار را عمیق تر خواهد کرد. براساس بند چهارم پیمان ان پی تی همه ی اعضا پیمان می توانند به فناوری صلح آمیز هسته ای دست پیدا کنند و بنا بر همین پیمان کشورهای برخوردار متعهد و موکلف هستند که دراین راه به کشورهای غیر برخودار کمک کنند. با این همه ، کشورهای برخوردار عملا در طول نزدیک به 40 سال عمر پیمان نه تنها به تعهدات خود در برابر کشورهای غیر برخوردار عمل نکرده اند ، بلکه با برخوردهای سیاسی زمینه را برای حاکمیت آپارتاید هسته ای به گونه ای فراهم ساخته اند که مواد و تجهیزات و فناوری هسته ای امروز در سطح جهان تنها در اختیار تعدادی معدود از کشورها قرار دارد و دسترسی دیگران عملا به آن ممکن نیست. این امر ضرورت اجرایی کردن حقوق به رسمیت شناخته شده کشورهای عضو پیمان ان پی تی در دستیابی و بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای را بدور از ملاحظات سیاسی انکار ناپذیر می سازد.
در سالی که به آخرین روزها و ساعتهای آن رسیده ایم در عین اینکه دشمن بیرونی ! به تلاشهای خود برای مسدود کردن همه ی منافع ایران ادامه می داد ، در داخل نیز برخی ! افراد با اظهارات ، اعمال و اتخاذ مواضعی غیر اصولی به سیاه نمایی های خود به قصد ناامید سازی مردم ،‌ و شاد کردن دل دشمنان این ملت ادامه دادند .آمارها و گزارشهایی که انتشار یافته ، گزارشهایی که هر روز مردم از تلویزیونهای خود می بینند ، و در زندگی شان شاهد هستند و آثار وجودی آنها را می بینند ،‌همه دلالت بر آن دارد که به رغم خیلی مسایل ، دولت در سال 1388 نیز با تمام توان سازندگی کشور را به پیش برد .بدیهی است که سیاه نمایی اقدامات دولت برای رفاه وسعادت ملت ،‌ به نوعی ادامه فتنه گری هایی است که دسته ای هر چند کم تعداد ، مدتهاست در مقابل خدمات دولت به راه انداخته اند ، تنها با این هدف که مردم را دلسرد و آنها را به آینده ناامید سازند. اینکه در جامعه ما افرادی هر چند هم تعداد شان اندک ، ‌ولی هستند که کارشان فقط متوجه آن است که دل ها وذهن ها را از مسایل اساسی کشور و خدمت به مردم و سازندگی میهن به کارهای بی مبنا و اساس معطوف کنند ، ‌متاسفانه یک واقعیت است .
از راهکارهای آنها یکی مشغول کردن مدیران جامعه و درگیر ساختن اذهان با مسایل و موضوعات بی ارزش ، و بردن جامعه به سمت بازیهای بی حاصل است . جامعه ایران خوشبختانه نشان داده که از آگاهی و شعور بالایی در شناسایی و شناخت این افراد و جریان سازیهایی که می کنند ، برخوردار است ‌ولی با این همه ،‌انرژی هایی که از جامعه به طور کل با این دغل بازیها گرفته می شود را نمی توان انکار کرد. کشور ما به صورت تاریخی دچار عقب ماندگی های بسیاری در همه ی زمینه هاست که عبور از آنها جز با تلاش و همت عمومی ، آنهم در همه ی رده های جامعه ، و توام با وحدت و هم نظری و همدلی و یکرنگی ممکن نیست. با همه ی کارشکنی های نظام سلطه و فتنه گران همسو با آن ،‌ ایران اسلامی امروز مسیر ساختن را به سرعت طی می‌کند و همانطور که رییس جمهوری روز دوشنبه 24 اسفند در سفر به اصفهان گفت و خواست ،‌ " در این مسیر همه ی مدیران باید خود را وقف خدمت به مردم کنند و از تمامی فرصت‌ها برای پیشرفت و آبادانی حوزه مسوولیت و مدیریت خود بهره بگیرند. ساختن ایران و معرفی الگوی آن به دنیا ، یک وظیفه همگانی است و این ساختن باید بر پایه الگوی انسانی، آرمانی و مکتبی باشد."
سال 1388 سالی پرفراز و نشیب برای ورزش ایران بود. سالی که با ناکامی تیم ملی فوتبال در راه یابی به جام جهانی آغاز شد و با ثبات در سایر رشته های ورزشی دیگر به پایان رسید.
سال 1388 درعین حال سالی پر عنوان و مدال در ورزش ایران بود. عنوان های کسب شده بیشتر در رده های سنی پایه و امید بود که نشان از سرمایه گذاری ورزش ایران در این رده های سنی است.
هر چند فوتبال ایران در این سال نتوانست پاسخ گوی طرفداران میلیونی خود باشد، اما سایر رشته های ورزشی مانند کشتی، ورزش های رزمی، والیبال، بسکتبال، رشته های ورزشی معلولین و جانبازان و.. کارنامه خوبی از خود برجا گذاشتند.
آرامش بسیار خوبی در ورزش ایران به ویژه در شش ماهه دوم سال 88 حاکم شد که کمک بزرگی برای مسوولان ورزشی کشور بود تا در این فضای آرام به وظایف خود به خوبی عمل کنند.
آرزوی هر ایرانی این است که در سال آینده نتایج درخشان ورزش کشور تداوم یابد تا باعث افتخار و سربلندی ایران عزیز شود.
دو محور مهم کاری برای ورزش ایران در سال آینده قابل لمس است که تمرکز زدایی در ورزش مهمترین آن است. تمرکز زدایی در ورزش به عنوان یکی از سیاست‌های اصلی دولت در سال آینده است که برای رشد و توسعه آن در سطح کشور نیاز مبرم محسوب می شود، زیرا در صورت تحقق این امر، شاهد افزایش جایگاه ورزش در بین آحاد مردم خواهیم بود.
دومین محور مهم کاری برای ورزشی ایران در سال 89، افرایش 5 برابری بودجه ورزش است. با تصویب یک درصدی بودجه دستگاه‌های دولتی به امر ورزش یک سرمایه عظیم در بحث توسعه ورزش ایجاد می شود که هزینه، نظارت و سرمایه گذاری آن نیاز به دقت بیش از حال را دارد.، زیرا برخی استان‌ها از ظرفیت بالایی در این زمینه برخوردارند و بهتر می‌توانند از این فرصت در راستای توسعه ورزش استفاده کنند. به همین دلیل پیش بینی می شود که سال آینده بهترین سال برای گسترش و توسعه ورزش کشور باشد.
نباید از ورزش بانوان نیز در سال آینده غافل شد زیرا جامعه سالم در گرو وجود مادران سالم و ورزشکار فابل لمس است. یکی دیگر از مواردی که سال آینده توجه خاص ورزش را می طلبد کسب میزبانی مسابقات آسیایی و جهانی است.
یکی از موضوعات مهم و ناتمام ورزش ایران در سال 1388، طرح پیشنهادی برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر ایجاد وزارت خانه برای ورزش بود که به احساس نظارت بیشتر بر این مقوله اجتماعی مطرح شد.
مجلس شورای اسلامی باید راهکارهایی برای انجام وظیفه ذاتی خود که همان نظارت بر کلیه مسایل است، در امور ورزش نیز پیدا کند تا بتواند بدون وارد کردن استرس به بدنه ورزش ایران، نظارت کامل را داشته باشد.
در حوزه امور اجتماعی ، سال 1388 تحولات زیادی به خود دید . یکی از این تحولات ورود دکتر مرضیه وحید دستجردی اولین خانم وزیر به کابینه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سمت وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بود. در این سال بحث تغییر نظام آموزشی کشور و تبدیل آن به دو دوره شش ساله و نیز حذف دوره پیش دانشگاهی مطرح شد که قرار است از اول مهرماه سال 1389 عملیاتی شود. از دیگر رخدادهای این حوزه تغییر ریاست قوه قضاییه بود که با پایان دوره خدمت آیت الله شاهرودی ،‌آیت الله لاریجانی بر این مستند نشست .
سال 1388 تحولات اساسی و مهمی در حوزه اقتصاد به خود دید. برای تحقق طرح تحول اقتصادی که قرار است ساختار اقتصادی کشور را از نو معماری کند، شناخت امکانات و پتانسیل های فعلی کشور ضروری و این حالی در است که بررسی توانمندی ها و پتانسیل های موجود اقتصاد ایران، حاکی از آن است که کشور از ظرفیت های بالقوه مناسبی برخوردار است که می توان آنها را به طور کلی در چهار گروه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و طبیعی طبقه بندی کرد. با این حال زمانی می توان نسبت به تحقق این چشم انداز اطمینان یافت که متغیرهای کلان اقتصادی از عملکرد مطلوبی برخوردار باشند.
بررسی عملکرد رشد اقتصادی، وضعیت سرمایه گذاری، اشتغال، نرخ تورم و تراز تجاری از شاخص های اصلی تبیین کننده قابلیت توسعه اقتصادی کشور هستند که دولت در راستای مباحث یادشده پس از بررسی های کارشناسی، ریشه های اصلی مشکلات را شناسایی کرده و نسبت به حل آنها متناسب با اهداف پیش بینی شده در برنامه پنجم توسعه و چشم انداز 20 ساله اقدام کرده است.
به هر حال برای اجرایی شدن طرح تحول اقتصادی اصلاح هفت حوزه کلیدی از جمله نظام بانکی، مالیاتی، گمرکی، ارزشگذاری پول ملی، توزیع کالاها و خدمات و افزایش بهره وری از نظام های کلیدی مطرح شده هستند.
این در حالی است که با تمام فراز و فرودها و اظهار نظرات موافق و مخالف در نهایت طرح تحول اقتصادی و هدفمند کردن یارانه‌ها در مجلس به قانون تبدیل شد.
مهم‌ترین اهداف طرح تحول اقتصادی، هدفمند کردن یارانه‌ها است که نتیجه آن اصلاح الگوی مصرف است، علائم اقتصادی به ما می‌گوید که در حوزه انرژی سرمایه‌گذاری نکنید و اگر این راه را ادامه دهیم‌، باید همه ی انرژی موجود خود را مصرف کنیم که در آن صورت دیگر قادر به صادرات نفت نخواهیم بود. به شهادت آمار ، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ‌تا بهمن ماه سال 1388 دولت بیش از 640 میلیارد دلار یارانه پرداخت کرده است این در حالی است که تولید ما نیز 400 میلیارد دلار است.
اگر مسیر پرداخت ‌یارانه ادامه یابد تا سال 1404 یک هزار و 500 میلیارد دلار باید یارانه پرداخت شود که در آن صورت عدالت هم محقق نخواهد شد. این در حالی است که دولت دنبال حذف یارانه‌ها نیست، بلکه روش توزیع را تغییر خواهد داد‌، کسانی که بیشتر مصرف می‌کنند‌، باید هزینه‌ بیشتری بپردازند و دولت اجازه نخواهد داد به اقشار پایین دستی و فقرا آسیبی وارد شود. کشور هم اکنون با رشد مصرف انرژی مواجه است، اغنیا از پول فقرا استفاده می‌کنند؛ ولی با هدفمند کردن یارانه‌ها این مشکلات رفع می‌شود.
اگر هدفمند کردن یارانه‌ها اجرایی شود، اقتصاد به سمت کارآیی، عدالت و کاهش مصرف پیش می‌رود. کسانی که نگران تورم در کشور هستند‌، توجه کنند که در طرح تحول اقتصادی و هدفمند کردن یارانه‌ها، افراد کم مصرف بیشتر حمایت می‌شوند.
به هر حال عدم همراهی نمایندگان مجلس در تصویب رقم پیشنهادی دولت (40 هزار میلیارد تومان)با توجیه ایجاد تورم و کاهش آن به 20 هزار میلیارد تومان سبب نگرانی دولت در تحقق مناسب هدفمند کردن یارانه ها شده است.
براساس این گزارش ساماندهی موسسه های مالی و اعتباری از سوی بانک مرکزی از دیگر محورهای کاری این بانک در سال جاری بود. براساس تاکیدات بانک مرکزی تنها چهار تا پنج درصد از موسسات مالی و اعتباری ساماندهی نشده اند که بیشتر آنها نیز به بانک مرکزی مراجعه کرده و تعداد زیادی از آنها نه تنها توانسته اند مجوز لازم را دریافت کنند بلکه برخی نیز موافقت اصولی اخذ کرده اند.
به هر حال بانک مرکزی برای موسساتی که موفق به کسب مجوز نشده اند، مجازاتی را در نظر گرفته است.
ساماندهی بدهکاران سیستم بانکی از دیگر برنامه ها در اقتصاد کلان بود، ‌بطوری که هیات دولت دو ماه به بدهکاران سیستم بانکی برای پرداخت مطالبات معوق فرصت داد بطوری که اگر نسبت به تسویه بدهی های خود اقدام می کردند کل جریمه های آنها بخشیده می شد.
از دیگر برنامه های دولت در سال 1388 که از سوی بانک مرکزی صورت گرفت، کنترل نقدینگی بود، لذا اگر نقدینگی به سمت تولید و تکمیل واحدهای نیمه کاره حرکت کند، اقتصاد کشور با مشکلی مواجه نخواهد شد اما در صورتی که به سمت جامعه سوق یابد منجر به ایجاد مشکل خواهد شد. برای مقابله با این امر بانک مرکزی با انتشار اوراق مشارکت اقدام به جمع آوری نقدینگی و هدایت آن به سمت تولید کرد.
تلاش برای کاهش نرخ رشد تورم از دیگر برنامه های بانک مرکزی در سال جاری بود. میانگین نرخ تورم در اسفندماه سال گذشته 4/25 درصد بود که این نرخ در پی برنامه های صورت گرفته از سوی دولت در دی ماه به 2/12 درصد رسید. بطوری که می توان مدعی شد ‌بانک مرکزی به نرخ تورمی که در ابتدای سال وعده داده بود، نزدیک شده و کاهش رشد نرخ تورم در اسفند ماه سالجاری نیز ادامه یافت بطوری که یش بینی می شود این نرخ در ماه پایانی سال به حدود5/10 درصد برسد.
کنترل نقدینگی، تقویت نظارت در تزریق منابع و مقابله با سفته بازی پول از دلایل اصلی کاهش رشد نرخ تورم بوده است.
تحقق وصولی بودجه پیش بینی شده از محل درآمدهای ناشی از خصوصی سازی در سال جاری به 2900 میلیارد تومان از جمله برنامه های خصوصی سازی در کشور در سال جاری بوده است. این میزان نسبت به سال گذشته رشد دو برابری داشته است. از این میزان تاکنون هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی،‌ 250 میلیارد تومان به شرکت های مادر تخصصی و مابقی به حساب خزانه واریز شده است.
با توجه به حجم بالای فعالیت های اقتصادی در کشور طی سال 1388 و برای جلوگیری از اطاله کلام ، اهم آنها را به صورت خلاصه و حتی فهرست وار ذکر و مرور می کنیم:

** عملکرد وزارت نفت در سال 88
مهمترین تلاش های وزارت نفت در سال 88 اعمال مدیریت صحیح برای کاهش مصرف حامل های انرژی، گسترش جایگاههای عرضه گاز طبیعی، تلاش برای کاهش واردات بنزین و شکوفایی صنایع پتروشیمی بوده است.
** کنترل رشد مصرف حامل های انرژی:
روند مصرف حامل‌های انرژی در 10 سال اخیر افزایشی و بسیار خطرناک بوده و در سال 2007 نرخ رشد مصرف حامل‌های انرژی در ایران، 1/6 درصد ثبت شده است، در صورتی که در جهان این رقم 1/2 درصد بود و اگر نرخ رشد مصرف انرژی در کشور با همین سرعت پیش می رفت، سال 1405 به نقطه‌ای می‌رسیدیم که همه تولید را باید به مصرف می رساندیم.
اما طی سال های اخیر وزارت نفت با اتخاذ تدابیری همچنین سهمیه بندی بنزین و هوشمند کردن تحویل آن در کارت های سوخت،‌ افزایش تعداد جایگاههای تحویل گاز طبیعی فشرده (سی.ان.جی)، تشویق مردم به استفاده کمتر از خودروهای شخصی و تشویق خودروسازها برای ساخت خودروهایی با مصرف بنزین کمتر و یا خودروهایی با پایه گاز سوز، تلاش های جدی و اثرگذار بر روند مصرف حامل های انرژی در کشور داشته است.
اگر طرح سهمیه‌بندی سوخت اجرا نمی‌شد، هم ‌اکنون باید بیش از 57 میلیون لیتر در روز بنزین وارد می‌کردیم و پایانه‌ها و بنادر ما ظرفیت تحویل این میزان سوخت را نیز نداشتند.
متوسط مصرف بنزین روزانه کشور در زمان حاضر 65 میلیون لیتر در روز است که با توجه به تولید 44 میلیون لیتر بنزین در کشور، بطور متوسط روزانه 21 میلیون لیتر (‌حدود 40 درصد)از بنزین مصرفی، از طریق واردات ‌تامین می شود.
** افزایش جایگاههای عرضه سوخت سی ان جی:
همزمان با تلاش پالایشگاهها برای افزایش تولید بنزین، جایگاه عرضه گاز طبیعی فشرده
(CNG) نیز در کشور گسترش یافته و تعداد این جایگاه ها در کشور به بیش از یک هزار و 120 باب رسید.
وزارت نفت مکلف شد به متقاضیان بخش خصوصی علاقمند به احداث اینگونه جایگاهها که زمین داشته باشند، تجهیزات رایگان در حد 5 میلیارد ریال(500 میلیون تومان) ارایه دهد.
با مصرف روزانه شش میلیون و 500 هزار مترمکعب گازطبیعی فشرده در خودروها، نه فقط روزانه شش میلیون لیتر در مصرف بنزین صرفه جویی شده بلکه در پاکیزه نگهداشتن محیط زیست نیز نقش اساسی داشته است.
گفتنی است، ایران چهارمین رتبه را در بین 10 کشور جهان از نظر مصرف گاز در خودروها دارد.
** جزییات کشف میدان های نفتی جدید در خوزستان و فارس:
بخش اکتشاف شرکت ملی نفت ایران در سالجاری لایه نفتی جدیدی در میدان بند کرخه در اهواز و ذخایر جدید گاز در میدان سفید باغون در استان فارس را کشف کرد.
میدان بند کرخه در مجاورت میدان نفتی اهواز قرار دارد که در سال 1385 با حفاری چاه بند کرخه – 2 کشف نفت در لایه ایلام با حجم ذخیره نفت درجا مورد انتظار و ممکن به میزان دو میلیارد بشکه به اثبات رسید.
میزان ذخایر گاز در میدان سفید باغون نیز در حالت مورد انتظار و ممکن معادل شش تریلیون و سیصد میلیارد فوت مکعب است که با قابل برداشت بودن 70 درصد از این میزان گاز، بیش از چهار تریلیون و 450 میلیارد فوت گاز می توان برداشت کرد.میدان گازی سفید باغون در نزدیکی میدان گازی هما که هم اکنون در حال تولید است واقع شده و دارای 39 کیلومتر طول و 7/5 کیلومتر عرض است.
** امضای قرارداد صدور گاز ایران به پاکستان:
با امضای قرارداد پروژه انتقال گاز ایران به پاکستان در خردادماه سالجاری، صادرات گاز ایران به این کشور برای عرضه 750 میلیون فوت مکعب در روز از سال 2014 آغاز می شود.
** آغاز بهره برداری از طولانی ترین خط لوله انتقال گاز ترش جهان در عسلویه:
شهریور ماه امسال بهره برداری از خط 56 اینچ پنجم سراسری انتقال گاز بعنوان طولانی ترین خط لوله انتقال گاز ترش جهان بطول 504 کیلومتر در عسلویه آغاز شد.
** افتتاح پالایشگاه گاز پارسیان 2:‌
فاز دوم پارسیان یک و پالایشگاه گاز پارسیان دو خرداد ماه گذشته در شهرستان لامرد فارس به بهره برداری رسید.
پالایشگاه پارسیان با ظرفیت تولید اسمی حدود 83 میلیون مترمکعب در روز گاز طبیعی، تامین 7/10 درصد از سبد انرژی و 5/17 درصد از گاز طبیعی کشور را برعهده دارد.
این پالایشگاه دارای دو بخش پارسیان یک شامل واحدهای 400،500 و 800 تولید گاز و پارسیان 2 است ضمن اینکه پارسیان دو از نظر حجم تولید بعنوان سومین پالایشگاه گازی کشور محسوب می شود.
این پالایشگاه در 12 کیلومتری جنوب منطقه مهر (MOHR) واقع در شهرستان لامرد در 450 کیلومتری جنوب شرقی استان فارس واقع شده است.
** تولید دو برابری نفت در میدان آغاجاری:
در خرداد ماه امسال با تزریق روزانه دو میلیارد فوت مکعب گاز فازهای 6 تا 8 میدان مشترک پارس جنوبی به مخزن آغاجاری دستیابی به دو میلیارد بشکه نفت، افزایش برداشت از مخزن ، جلوگیری از کاهش تولید و بالا بردن تولید تاسقف 300 هزار بشکه در روز میسر شد.
** ایران، بزرگترین تولیدکننده متانول جهان:
محصولات پتروشیمی تقریبأ 40 درصد صادرات غیرنفتی ایران را طبق گزارش شرکت ملی پتروشیمی ایران (NPC) تشکیل می دهند.
سهم ایران از محصولات پتروشیمی با تکمیل طرح های برنامه چهارم تا پایان سال 1391 به پنج درصد از جهان و 40 درصد از خاورمیانه خواهد رسید. همچنین پیش بینی می شود 9 درصد از صادرات محصولات عمده شیمیایی در جهان و صادرات 37 درصد از این محصولات در خاورمیانه تا پایان سال 1391 مربوط به کشور ما باشد.
طبق چشم انداز، ظرفیت تولید باید به 75 میلیون تن در سال برسد که ارزش محصولات نهایی 20 میلیارد دلار در سال خواهد بود.
برهمین اساس ایران طی برنامه های پیش بینی شده تولیدکننده اول محصولات پایه پتروشیمی (اتیلن، متانول و آروماتیک ها) در منطقه خواهد بود.
** امضا ی تفاهمنامه بین ایران، عراق و چین:
تیرماه امسال نمایندگان ایران و عراق با امضای یادداشت تفاهمی توافق کردند میادین مشترک نفت و گاز خود را توسعه دهند.
براساس این یادداشت تفاهم میدان های مشترک نفت و گاز میان دو کشور با سرمایه گذاری مستقیم توسعه پیدا خواهند کرد و یا اینکه به هر کشور سهم مشخصی برای سرمایه گذاری در این میدان ها اختصاص می یابد و یا اینکه توسعه میدان های مذکور به یک شرکت بی طرف واگذار می شود و پس از آن به هر کشور سهم مربوط به آن داده می شود.
براساس یادداشت تفاهم دیگر بین ایران و چین که تیرماه امسال امضا شد شرکت‌های چینی برای ساخت پالایشگاه 300 هزار بشکه‌ای هرمز و اجرای طرح توسعه پالایشگاه آبادان با ایران همکاری می‌کنند.
** سوابق نفت و گاز :
عمر ذخایر هیدروکربوری مایع و گاز طبیعی قابل استحصال جمهوری اسلامی ایران بر اساس ظرفیت تولید سال 87 به ترتیب معادل 84 و 160 سال برآورد شده است.
براساس گزارش‌های مدیریت برنامه ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت،‌ ذخایر کنونی قابل‌استحصال هیدروکربور مایع ایران شامل نفت خام، مایعات و میعانات گازی، حدود 137 میلیارد و 620 میلیون بشکه برآورد شده است و باقیمانده عمر این ذخایر نیز با وضعیت تولید کنونی، معادل 84 سال تخمین زده می‌شود.
همچنین ذخایر قابل ‌استحصال گاز طبیعی ایران حدود 29 تریلیون و 610 میلیارد متر مکعب برآورد شده است؛ به این ترتیب باقیمانده عمر این ذخایر نیز تا ابتدای سال 1387 معادل 160 سال تخمین زده می‌شود.
ایفای نقش اساسی در تحقق اهداف کلان اقتصاد ملی در افق چشم انداز 20 ساله، پیشبرد دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و تضمین امنیت ملی کشور از طریق توسعه همکاری‌ها و تعامل‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، سهم 28 درصدی در تولید ناخالص داخلی کشور، سهم 84 در‌صدی از در‌آمد ارزی کشور و سهم بیش از 95 در‌صد در تأمین انرژی اولیه مورد نیاز کشور، از نقش های محوری صنعت نفت است.
در سه دهه گذشته تولید نفت خام ایران با 40 درصد افزایش به 37 میلیارد بشکه رسیده و در زمان حاضر ظرفیت تولید نفت خام ایران به 4 میلیون و 300 هزار بشکه در روز افزایش یافته است.
وزارت نفت در برنامه پنجم توسعه دسترسی به تولید روزانه پنج میلیون و 150 هزار بشکه نفت را هدف گذاری کرده است.
در بخش نفت علاوه بر جبران کاهش سالانه که حدود 410 تا 420 هزار بشکه است باید حدود یک میلیون بشکه نیز تولید افزایش یابد.
وزارت نفت در برنامه پنجم توسعه دسترسی به تولید روزانه پنج میلیون و 150 هزار بشکه نفت را هدف گذاری کرده است.
در بخش نفت علاوه بر جبران کاهش سالانه که حدود 410 تا 420 هزار بشکه است باید حدود یک میلیون بشکه نیز تولید افزایش یابد.

بخش صنعت:
** سیمان
میزان تولید سیمان در 11 ماهه گذشته نیز بالغ بر 47 میلیون و 440 هزار تن بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته بیش از 17 درصد رشد داشت و پیش بینی می شود در مجموعه صنعت سیمان با رشد 15 درصدی در پایان سال جاری به بیش از 55 میلیون تن افزایش یابد.
همچنین میزان تولید کلینکر واحدهای سیمانی کشور در 11 ماه سال جاری به 62 میلیون و 843 هزار تن رسید و با رشد 15 درصدی در پایان سال جاری تولید این محصول به بیش از 70 میلیون تن می رسد.
براساس آخرین آمار ارایه شده تولید سیمان در کشورمان تنها در بهمن ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته با 23 درصد افزایش به سه میلیون و 988 هزار تن رسید.
این میزان تولید،‌ سبب شده است ایران هم اکنون در زمینه صادرات سیمان رتبه دهم و در زمینه تولید سیمان رتبه نهم جهان را به خود اختصاص دهد.

**‌ خودرو
در این گروه خودروسازان ایرانی موفق شدند تا پایان سال جاری با تولید بیش از یک میلیون و 400 هزار دستگاه انواع خودرو سواری و تجاری ایران را بعنوان بزرگترین خودروساز منطقه و خاورمیانه مطرح کنند.
تولید این میزان خودرو در کشورمان زمانی محقق شد که خودروسازان بزرگ جهان به دلیل بحران اقتصاد تا 40 درصد از تولیدات خود را کاهش دادند و قیمت محصولات خود را نیز بین 10 تا 40 درصد کاهش دادند.
در پایان سال جاری میزان تولیدات گروه صنعتی ایران خودرو به بیش از 700 هزار دستگاه خودرو سواری و تجاری و میزان تولیدات گروه خودروسازی سایپا به بیش از 650 هزار دستگاه افزایش یابد.
آمارهای دو خودروساز بزرگ کشور حاکی از آن است که ایران خودرو به بالاترین میزان تولید و فروش در 42 سال گذشته دست یافت و سایپا با بیش از 40 سال سابقه به بالاترین میزان تولید و فروش خودروهای تجاری و سواری در کشور دست یافت.
جمهوری اسلامی ایران با این میزان تولید، مقام نخست در منطقه و رتبه دوازدهم در جهان را در زمینه تولید خودرو سواری بدست آورده است.
** فولاد
صنعت فولاد ایران در سال جاری موفغقیت های زیادی را کسب کرد، در حالی که بیشتر تولیدکنندگان فولاد در جهان بیش از 50 درصد تولید خود را کاهش دادند ایران موفق شد در پایان سال جاری بیش از 11 ملیون تن فولاد تولید و روانه بازارهای داخلی و خارجی کند.
آمار صادرات فولاد ایران طی 11 ماهه امسال نشان می دهد در مجموع یک میلیون و 61 هزار و 315 تن به ارزش 476 میلیون و 779 هزار دلار فولاد ایران به بازارهای جهانی صادر شده است.

** آلومینیوم
در سال جاری با راه اندازی بزرگترین واحد تولید آلومینیوم هرمزان در مجموع تولید این محصول صنعتی در آلومینیوم المهدی، ایرالکو و شرکت هرمرآل بندرعباس با بیش از 15 درصد رشد به حدود 300 هزار تن افزایش یافت.
براساس آمارهای موجود میزان صادرات آلومینیوم تا پایان بهمن ماه سال جاری در شرکت ایرالکو 56 هزار و 881 تن به ارزش 97 میلیون و 354 هزار دلار و شرکت المهدی 74 هزار و 847 تن به ارزش 136 میلیون و 375 هزار دلار بوده است.

** ذغال سنگ
میزان تولید کنسانتره ذغال سنگ در کشور در پایان بهمن ماه سال جاری به یک میلیون و 76 هزار و 11 تن رسید و پیش بینی می شود در پایان سال جاری تولید این محصول در کشورمان به یک میلیون و 200 هزار تن برسد. تنها در بهمن ماه سال جاری میزان تولید کنسانتره ذغال سنگ در کشورمان (شرکت ذغال سنگ کرمان، ذغال سنگ البرز شرقی، شرکت البرز مرکزی و سایر شرکتها) 91 هزار و 99 تن بود.

** سنگ آهن
تولید سنگ آهن در کشور در 12 ماه سال 88 در مجموع به بیش از 24 میلیون تن رسید این در حالی است میزان استخراج آن از معادن کشور به حدود 30 میلیون تن رسید.
آمارها نشان می دهد تولید سنگ آهن در بهمن ماه امسال با دو میلیون و 139 هزار و 542 تن و میزان استخراج آن دو میلیون و 886 هزار و 425 تن بود که نسبت به مدت مشابه سال گذشته به ترتیب هشت و 18 درصد رشد داشته است.
صادرات سنگ آهن در پایان بهمن ماه سال جاری معادل 254 میلیون و 120 هزار دلار بود که این رقم در پایان سال به حدود 300 میلیون دلار افزایش یافت.
بررسی عملکرد دولت دهم در بخش مسکن وشهرسازی حاکی از تلاش و پیگیری جدی برای به ثمر نشاندن برنامه ساخت حدود یک میلیون و احد مسکونی شهری و 200 هزار
واحد مسکونی روستایی دارد .

بخش مسکن:
بخش مسکن که از مهمترین بخش های اقتصادی کشور محسوب می شود، سهم شاخصی را در تولید ناخالص داخلی، سرمایه گذاری و اشتغال به خود اختصاص می دهد.
بخش ساختمان و مسکن همواره به عنوان محرک بسیاری از فعالیت های اقتصادی مورد توجه بوده و کارشناسان براین باورند که رونق بخش ساختمان و مسکن در کشورمان می تواند تاثیر چشمگیری بر اقتصاد کشور برجای گذارد.
آخرین آمارهای رسمی در حوزه عملکرد این وزارتخانه در حوزه مسکن مهر حاکی از آن است که تا پایان سال جاری برای ساخت 630 هزار واحد مسکونی در قالب برنامه واگذاری اراضی به اجاره 99 ساله عقد قرارداد شده است.
همچنین برای ساخت 500 هزار واحد مسکونی پروانه ساختمانی صادر شده و 310 هزار واحد مسکونی مهر مرحله پی سازی را به اتمام رسانده اند.
در واقع از مجموع یک میلیون و 200 هزار واحد مسکونی شهری و روستایی برنامه ریزی شده 480 هزار واحد مسکونی پی سازی را انجام داده اند.
علاوه بر این مجموع منابع جذب شده در این بخش از محل خط اعتباری 35 هزار میلیارد ریالی بالغ بر 27 هزار و 500 میلیارد ریال است.
طی 9 ماهه سال جاری مجموع پروانه های ساختمانی صادر شده نسبت به مدت مشابه با کاهش 19 درصدی مواجه شده است.
براساس برنامه ریزی ساخت یک میلیون واحد مسکونی طرح مهر در شهرهای کشور احداث
600 هزار واحد مسکونی در سطح شهرهای بیش از 25 هزار نفر طراحی شده و ساخت حدود 120 هزار واحد مسکونی در شهرهای کمتر از 25 هزار نفر برنامه ریزی شده است.
در عین حال ساخت 250 هزار واحد مسکونی در 17 شهرجدید پیگیری می شود و 30 هزار واحد مسکونی نیز در داخل اراضی بافت های فرسوده شهری ساخته خواهد شد.

بخش بازرگانی:
** نمایشگاه بین المللی و موضوع واگذاری
واگذاری شرکت سهامی نمایشگاههای بین المللی جمهوری اسلامی به سازمان تامین اجتماعی وزارت دفاع برای رد دیون بدون در نظرگرفتن قانون انتزاع سازمان توسعه تجارت ایران
و نقش حاکمیتی این نمایشگاه موجب شد تا براساس درخواست وزیر بازرگانی، رییس جمهوری در حکمی این توافق را لغو کند.
مقرر شد پس از بررسی های کامل و در نظر گرفتن نقش حاکمیتی وزارت بازرگانی، مراحل واگذاری این نمایشگاه طی شود.
** تصویب قانون حمایت از حقوق مصرف کننده
سرانجام پس از 13 سال انتظار قانون حمایت از حقوق مصرف کننده امسال توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید.
این قانون در 22 ماده به تصویب رسیده، راه اندازی انجمن های غیردولتی حمایت از حقوق مصرف کننده از دستاوردهای مهم این قانون محسوب می شود.

** ممنوعیت ورود 99 قلم کالا
براساس پیگیری های صورت گرفته از سوی وزارت بازرگانی و با همکاری موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی و وزارت بهداشت امسال از ثبت سفارش 99 قلم کالا غیرکیفی تاکنون خودداری شد.
** واگذاری طرح تنظیم بازار به برخی استان ها
جلوگیری از نوسانات بازار، حمایت از بخش تولید از عوامل موثری بود تا دولت در سال جاری تنظیم بازار برخی محصولات تولیدی همچون برنج و چای را به استانداران شمال کشور واگذار کند.
** پایانه های صادراتی
اعطای مجوز هفت پایانه صادراتی، ارائه و حمایت‌های مالی به 45 اتحادیه و تشکل برای توانمند سازی بخش خصوصی، راه‌اندازی سیستم‌های آی.تی مناسب برای تجارت کشور، حمایت از خطوط کشتیرانی در جنوب و شمال کشور و همچنین اعزام و پذیرش 72 هیات تجاری از جمله این برنامه ها است.
** برگزاری نزدیک به 50 نمایشگاه
تاکنون حدود 50 نمایشگاه توسط شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی برگزار شده که 33 مورد بین‌المللی و بقیه صادراتی و ویژه بوده است.
** الحاق ایران به پروتکل تعرفه ترجیحی کشورهای اسلامی
جمهوری اسلامی ایران به پروتکل تعرفه ترجیحی کشورهای اسلامی پیوست، دراین پروتکل که هنوز کشورها در خصوص زمان اجرای آن تصمیمی نگرفته اند قرار است 70 درصد کالاهای مشمول این طرح 20 درصد کاهش تعرفه را تجربه کنند.
** بهره برداری از بزرگترین سیلوی کشور در رباط کریم
همزمان با بزرگداشت سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مراسمی با حضور "مهدی غضنفری" وزیر بازرگانی بهره برداری از بزرگترین مجتمع انبارها و سیلوی شهید مدرس (120 هزار تن) در رباط کریم آغاز شد.
با راه اندازی مجتمع انبارها و سیلوی شهید مدرس، مجموع سیلوهای بتنی، فلزی و مکانیزه افزون بر شش میلیون و 700 هزار تن خواهد بود و پنج میلیون تن دیگر گندم های ذخیره سازی شده در محیط های مسقف چادری و انبارهای ساده است. با توجه به میانگین مصرف 5/10 تا 5/12 مصرف سالانه کشور افزایش سیلوها بطور عملی ظرفیت ذخیره سازی کشور را نسبت به مصرف افزایش می دهد.
** دریافت 700 پرسش ازسازمان جهانی تجارت
پس از ارسال رژیم تجاری کشورمان به دبیرخانه سازمان جهانی تجارت برای الحاق کامل به این سازمان، در نخستین مرحله 700 پرسش برای جمهوری اسلامی ایران ارسال شد.
ایران در خردادماه 84 به عضویت ناظر سازمان جهانی تجارت درآمد، برای آغاز روند الحاق کشورمان به این سازمان باید ابتدا گزارش رژیم تجاری ارایه می گردید.
رژیم تجاری ایران برای پیوستن WTO شامل 105 سرفصل است که در آن واقعیت های موجود قوانین و مقررات کشورمان را به تصویر کشیده است. این گزارش در دولت دهم به دبیرخانه سازمان جهانی تجارت ارسال شد.
کارشناسان پیش بینی می کنند در روند الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت همچون سایر کشورها حداقل نزدیک به 20 هزار پرسش دریافت گردد، روند دریافت پرسش و ارایه پاسخ به طور معمول دو تا پنج سال بطول می انجامد.
** افتتاح دومین واحد بزرگ تولید نان صنعتی کشور
دومین واحد بزرگ نان صنعتی کشور با نام "هومت" تحت پوشش گروه صنعتی صابر 20 بهمن ماه امسال با حضور وزیر بازرگانی در کیلومتر 12 کرج افتتاح شد.
این واحد نان صنعتی که با سرمایه ای بالغ بر 80 میلیارد ریال راه اندازی شده، قرار است روزانه 50 تن نان تولید کند.
سنان به عنوان نخستین واحد نان صنعتی کشور، ‌مهرماه سال گذشته با حضور رییس جمهوری فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد.
** تفاهمنامه همکاری وزارتخانه های بازرگانی و دادگستری
وزرای بازرگانی و دادگستری کشور، اسفندماه جاری تفاهمنامه همکاری در زمینه کنترل بازار را امضا کردند.
تفاهمنامه کنترل بازار در راستای اجرای سیاست های راهبردی دولت و قانون هدفمند سازی یارانه ها با هدف اصلاح ساختار اقتصادی کشور و ضرورت اقدامهای پیشگیرانه نظارتی و مدیریت بازار در سال 1389 به امضا رسید.
اجرای بهینه طرح نظارتی ویژه نوروز 1389 با هدف تقویت و گسترش نظارت،‌ بازرسی و کنترل قیمت ها و پیشگیری از هرگونه تخلف در شبکه عرضه و تقاضا که از یازدهم اسفند ماه امسال آغاز شده است و تا 20 فرودرین 1389 ادامه دارد،‌با محوریت سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و سازمان تعزیرات حکومتی و همکاری شورای اصناف کشور عملیاتی می شود.

بخش کشاورزی:
** تولید محصولات کشاورزی
در سالی که گذشت، میزان تولید محصولات کشاورزی در کشور به 102 میلیون تن رسید
که با این میزان، کشورمان در برخی از محصولات به خودکفایی بعنوان یکی از برنامه های کلان
دست یافت.
** تولید مرغ:
در سال جاری تولیدکنندگان مرغ کشور توانستند ماهانه 130 تا 140 هزار تن گوشت مرغ در کشور تولید کنند که حجم آن در پایان سال به رقمی معادل یک میلیون و 680 هزار تن رسیده است که این میزان برابر با نیاز مصرف کشور است.
در تولید مرغ گوشتی، نه تنها نیازی به واردات وجود ندارد، بلکه هم اکنون یکی از صادرات کنندگان مرغ و تخم مرغ تبدیل شده ایم.

** تولید گوشت قرمز:
بنابر گفته های مسئولان این بخش، در تولید این محصول در کشور به مرز 920 هزار تن در سال جاری رسیده ایم.
** آبیاری تحت فشار:
یکی از برنامه های دیگر کشور در بخش کشاورزی، گسترش اراضی تحت پوشش آبیاری تحت فشار بوده که تا پایان سال، بیشتر از 800 هزار هکتار از اراضی کشور تحت پوشش این آبیاری ها قرار گرفته است.
** رشد صادرات محصولات کشاورزی:
وزیر جهاد کشاورزی رشد میزان صادرات کشور در بخش کشاورزی را 2 میلیارد دلار عنوان کرده که این میزان نسبت به سال گذشته، 23 درصد افزایش داشته است.  

رهبر معظم انقلاب در مشهد: دولت آنچه را که قانون شده، اجراکند

رهبر معظم انقلاب در مشهد:
رهبر انقلاب در جمع پرشور و گسترده مردم در حرم رضوی فرمودند: در بحث هدفمند کردن یارانه ها، از طرفی باید به دولت که بار اجرا بر دوش اوست، کمک شود و از طرف دیگر دولت هم باید آنچه را قانون شده است عمل کند.
مقام معظم رهبری در سخنرانی سالیانه خود در حرم رضوی، دوران 22 خرداد تا 22 بهمن را فصل‌های پرافتخار و پر عبرت نظام برشمردند، تاکید فرمودند که در هدفمندی یارانه‌ها باید به دولت کمک شود و دولت هم بر اساس قانون عمل کند و خطاب به اوباما فرمودند: شما خجالت نمی کشید درحالی که در افغانستان وعراق، دخالت و کشتار می‌کنید، حرف از حقوق بشر میزنید؟

حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی اول سال خود در مشهد مقدس در مورد طرح هدفمندی یارانه‌ها فرمودند: باید به دولت کمک شود و دولت هم بر اساس قانون عمل کند.

به گزارش آتی نیوز به نقل از سامانه اطلاع‌رسانی پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب در جمع پرشور و گسترده مردم در حرم رضوی فرمودند: در بحث هدفمند کردن یارانه ها، از طرفی باید به دولت که بار اجرا بر دوش اوست، کمک شود و از طرف دیگر دولت هم باید آنچه را قانون شده است عمل کند.

ایشان تاکید فرمودند: لایحه هدفمند کردن یارانه لایحه بسیار مهمی است؛ من به قوه مجریه و مقننه توصیه میکنم که باید به هم کمک کنند.

رهبر انقلاب در ابتدای سخنان خود فرمودند: دنیا درگیر منجلاب‌های بسیاری است که ناشی از بی‌توجهی به ایمان است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: جمهوری اسلامی امروز در چشم ملت‌ها و دولت‌ها و حتی دشمنانش، یک کشور اثرگذار اشت.

ایشان تاکید فرمودند که "امروز در جوانان ما، اعتماد به نفسی وجود دارد که در گذشته وجود نداشته و در کمتر ملتی مشاهده شده است".

رهبر انقلاب با بیان اینکه "افرادی که جمهوریت و اسلامیت نظام را از هم جدا می‌کنند، نظام را نشناخته‌اند" افزودند: انتخابات گذشته آزمون مهمی بود و درس‌ها و عبرت‌های زیادی داشت که ملت ایران در آن پیروز شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری حضور 45 میلیونی مردم بر سر صندوق‌های رای در 22 خرداد 88، تاکید کردند که اگر حضور مردم 30 میلیون نفر بود، نقشه‌های دشمنان شاید به موفقیت می‌رسید.

ایشان در ادامه مباحث مربوط به وقایع اخیر خاطرنشان کردند: روسای جمهور کشورهای مستکبر در حوادث پس از انتخابات، اغتشاش‌گران را «ملت» نامیدند تا بین مردم تفرقه ایجاد کنند.

مقام معظم رهبری در ادامه با اشاره به پیغام‌ها و نامه‌های باراک اوباما برای عادی‌سازی روابط و سخنرانی سال گذشته خویش در حرم رضوی فرمودند: که از ابتدا حدس می‌زدیم که در پشت دستکش مخملی دست چدنی باشد و خنجری از پشت نگه داشته باشند.

ایشان با اشاره به حمایت‌های رئیس‌جمهور آمریکا از اغتشاش‌گران و "جنبش مدنی" دانستن آنها افزودند: شما خجالت نمی کشید درحالی که در افغانستان وعراق، دخالت و کشتار می‌کنید، حرف از حقوق بشر میزنید؟ 

ج مثل جاسوس، ح مثل حشره

  آشنایی با علیرضا نوری‌زاده، بلبل صدای آمریکا

علیرضا «نوری‌زاده» نویسنده و مفسر ضدایرانی شبکه‌های ماهواره‌ای تلویزیونی فارسی‌ زبان (نظیر صدای آمریکا VOA) و بعضا عرب ‌زبان (نظیر شبکه ضدایرانی العربیه) و نشریات وابسته به‌ کشورهای ارتجاعی عرب و مرتبط با سازمان‌های جاسوسی آمریکا، انگلستان و اسرائیل نظیر الشرق الاوسط، عکاظ و الحیات را نسل بعد از انقلاب به خوبی نمی‌شناسد یا اصلا نمی‌شناسد، به همین دلیل ممکن است ترهاتی که این جاسوس چندجانبه همه روزه به هم می‌بافد و از بلندگوهای تبلیغاتی آمریکا، انگلستان، اسرائیل و کشورهای مرتجع عرب منطقه پخش می‌کند بعضی مغزهای خام و ناآگاه را به اشتباه بیندازد که به قول معروف: «شلغم هم جزو میوه‌هاست!»

من به عنوان یک مورخ و همکار مطبوعاتی قدیمی «علیرضا نوری‌زاده» را از 40 سال پیش که به
عنوان مترجم خرده‌پایی به هفته‌نامه‌های کم‌تیراژ دهه 1340 پیوست و قطعات و اشعار کوتاهی را از عربی به فارسی ترجمه می‌کرد به‌خوبی می‌شناسم http://files.tabnak.com/pics/201003/201003181122042183.jpgو هرگز در دوران پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی درصدد آن نبودم که مطلبی در شناخت و معرفی چهره واقعی این شیطان انسان‌نما روی کاغذ بیاورم، اما اخیرا در یکی، دو برنامه تلویزیونی که از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شد مشاهده کردم این انسان خود‌فروخته قلم به مزد که سمبل خیانت به ایران و ایرانی است با استفاده از خاصیت فراموشکاری تاریخی ما ایرانیان (!) می‌کوشد خود را به عنوان چهره‌ای وطن‌پرست و ایران‌دوست معرفی کند که فکر آزادی، ترقی، رفاه و آینده پرسعادت ایران «خور» و «خواب» را از او گرفته است! به همین سبب تصمیم گرفتم خلاصه‌ای از سوابق مشعشع آقای «علیرضا نوری‌زاده» بلبل صدای آمریکا (VOA) و دیگر شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای فارسی‌زبان را ‌روی کاغذ بیاورم تا کسانی که احیانا چهره خبیث این فرد قلم به مزد و وطن‌فروش را از طریق تلویزیون آمریکا و دیگر رسانه‌های ضدایرانی می‌بینند، بدانند که این حرف‌ها از حلقوم چه نوع موجودی بیرون می‌آید و سررشته عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی نظیر «نوری‌زاده» در دست چه کسانی است. باید صراحتا بگویم که برای نوشتن درباره «نوری‌زاده» انسان نمی‌داند از کجا شروع کند و از چه بگوید که نوشتن درباره این جرثومه فساد مدتی طولانی می‌خواهد و فرصتی بسیار و مثنوی هفتاد من!


در ظاهر روباهی و در باطن گرگی/ آمیخته‌ای با هم صد بوالعجبی را !
«علیرضا نوری‌زاده» که پس از اغتشاشات انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به فرقه سبزها پیوسته است در سال 1328 هجری شمسی در محله دروازه قزوین تهران به دنیا آمد. پدر نوری‌زاده در آن زمان ملبس به ردای روحانیت بود و در مدرسه علمیه فیلسوف‌الدوله در حوالی مولوی درس می‌خواند و شهریه می‌گرفت و با کمک بازاریان و مقرری که از عده‌ای خیر می‌گرفت گذران عمر می‌کرد. در حوالی سال 1340 شمسی نوری‌زاده به همراه پدر و خانواده‌اش به نجف اشرف مهاجرت کرد. پدر نوری‌زاده قصد داشت در نجف به ادامه تحصیلات حوزوی بپردازد و سری توی سرها درآورد اما به دلیل کندذهنی موفق نشد به مدارج علمی نایل شود و پس از حدود 5 سال اقامت در نجف با سرخوردگی این شهر مقدس را ترک گفت و به ایران بازگشت. پدر نوری‌زاده پس از بازگشت به تهران در دفترخانه اسناد رسمی (محضر) که متعلق به شمس قنات‌‌آبادی، نماینده مجلس شورای ملی (از طرفداران کودتای 28 مرداد سال 1332) بود به عنوان اندیکاتورنویس استخدام شد و پس از مدتی کارهای مربوط به عقد و عروسی را هم انجام می‌داد و به عنوان عاقد به مجالس عقد و عروسی اعزام می‌شد.

حاصل 5 سال اقامت در نجف برای علیرضای نوجوان فراگیری زبان عربی (با لهجه عراقی) بود که بعدها در زندگی او نقش اساسی ایفا کرد. پدر نوری‌زاده پس از چندی به تبعیت از کارفرمای خود (شمس قنات‌آبادی) که از کسوت روحانیت خارج شده بود مکلا شد و کت و شلوار پوشید و کراوات زد و هرگز معلوم نشد چطور یک دفترنویس ساده و کم‌درآمد ناگهان به پول و پله چشمگیری رسید و از گمرک امیریه در جنوب تهران به محله نوساز و جدیدالتاسیس و گرانقیمت آپادانا (که آن زمان شمال تهران محسوب می‌شد) کوچ کشید؟!

علیرضا نوری‌زاده پس از اخذ دیپلم متوسطه برای ادامه تحصیل در رشته علوم قضایی وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و در سال 1347 برای نخستین‌بار نام وی در صفحه شعر مجله هفتگی فردوسی به سردبیری «عباس پهلوان» به چاپ رسید.یکی از حقه‌بازی‌های نوری‌زاده این بود که با توجه به آشنایی که به زبان عربی داشت اشعار و قطعات ادبی متعلق به شعرا و ادبای جهان عرب را ترجمه و به نام خود به نشریاتی چون فردوسی، خوشه، بامشاد، تهران مصور و امید ایران می‌داد. همکاری با نشریات و درج نام علیرضا نوری‌زاده سبب توجه رئیس دانشکده حقوق دانشگاه تهران به این دانشجوی خود شد. در این زمان ریاست دانشکده حقوق را «منوچهر گنجی» از عوامل معروف سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) به عهده داشت و این اتفاق به ظاهر ساده سرنوشت نوری‌زاده را عوض کرد.

«منوچهر گنجی» علیرضا نوری‌زاده را به همکاران خود در «ساواک» معرفی کرد و از طریق «ساواک» نوری‌زاده با محافل فرهنگی و دانشجویی از جمله کاخ‌های جوانان متعلق به شهرداری تهران مرتبط شد و با همکاری شعرای علاقه‌مند به رژیم پهلوی به برپایی شب‌های شعر در کاخ‌های جوانان پرداخت و به جوانانی که اشعاری در مدح شاه و اعضای خانواده پهلوی و انقلاب به اصطلاح سفید می‌سرودند جوایز چشمگیری اهدا می‌کردند. در آن ایام با گسترش موج بیداری در میان مردم و جوانان، بویژه پس از قیام پانزدهم خرداد سال 1342، هسته‌های مبارزه با رژیم شاه در دانشگاه‌ها و در میان جوانان شکل گرفته بود و رژیم می‌کوشید با تاسیس کاخ‌های جوانان و برگزاری مجالس رقص و لهو و لعب جوانان را از مبارزات سیاسی ضدرژیم به مجالس بی‌خبری و عیش و عشرت بکشاند و در این رهگذر نیاز به افرادی مانند علیرضا نوری‌زاده داشت که خود از قشر دانشجو بودند و به دلیل داشتن تمایلات مادی خود را به پشیزی به رژیم می‌فروختند!

نوری‌زاده بر اثر رفت و آمد با افراد دین‌ستیزی مانند عباس پهلوان، سردبیر مجله فردوسی و اسماعیل نوری علاء و جمشید چالنگی (از نویسندگان مجله تماشا) به نوشیدن افراطی الکل اعتیاد پیدا کرد، به‌طوری که هنوز از دانشگاه حقوق فارغ‌التحصیل نشده بود به یک الکلیست تمام عیار تبدیل شد که پاتوق او و همپالکی‌هایش هر روز بعدازظهر در «بار» هتل مرمر که متعلق به باقرزاده بود و می‌گفتند از املاک ساواک است و خود «باقرزاده» فقط مدیریت آن را دارد. «بار» و رستوران هتل مرمر در آن زمان از روزنامه‌نگاران با بهای ارزان و بسیار نازل (در حد مجانی) پذیرایی می‌کرد و شایع بود که سوبسید آن را ساواک می‌دهد و این محل به یک پاتوق غیررسمی برای روزنامه‌نگاران رژیم شاهنشاهی درآمده بود تا ساواک بتواند با استفاده از عواملی مانند علیرضا نوری‌زاده و جمشید چالنگی (در حال حاضر شاغل در صدای آمریکا) در میان آنها جاسوسی کند. بدین ترتیب پای علیرضا نوری‌زاده به نردبان ترقی رژیم رسید و این جوان پرمدعا که خود در کتاب خاطراتش (با شاخه‌های زیتون، چاپ اول، ناشر سازمان نشر چکیده) از فقر و مسکنت بسیار در نجف و روزگار ادبا در جوانی و میانسالی در تهران می‌نالد حقوق‌بگیر توامان کاخ جوانان (در زمان شهرداری غلامرضا نیک‌پی) و معاونت مطبوعاتی ساواک و نشریات وابسته به دولت شاهنشاهی شود.

در آن ایام مساله اعراب و اسرائیل به واسطه جنگ 6 روزه در دنیای اسلام بسیار مطرح بود و در ایران نیز اگرچه رژیم وابسته پهلوی از همپیمانان اسرائیل محسوب می‌شد، اما قلب مردم با فلسطینی‌ها بود و مردم مطبوعات و نویسندگان را تحت فشار می‌گذاشتند تا مطالبی پیرامون حقانیت مبارزه فلسطینی‌ها چاپ کنند. رژیم برای آنکه احساسات عمومی را کنترل کند به مطبوعات اجازه می‌داد فقط مطالب ادبی و اشعار غیرسیاسی بویژه غیراحساسی و به‌دور از تبلیغات انقلابی به چاپ رسانند. به همین سبب به افراد مطمئنی مانند نوری‌زاده ماموریت داده شد تا اشعار ادبی و عشقی شعرای فلسطینی را ترجمه و پس از هماهنگی با وزارت اطلاعات در مطبوعات به چاپ رسانند. نوری‌زاده از این رهگذر با بعضی شعرا و نویسندگان عرب و فلسطینی ارتباط برقرار کرد که بعدها معلوم شد با هدایت «ساواک» بوده است. از این طریق نوری‌زاده‌ به یمن تسلط بر زبان عربی با بعضی روشنفکران فلسطینی و عرب بویژه در مصر مرتبط شد و چاپ چند مصاحبه نوری‌زاده با نویسندگان و شعرای عرب و فلسطینی در مجله تماشا (نشریه ویژه سازمان رادیو و تلویزیون شاهنشاهی) وی را با سرهنگ سابق شهربانی، محمود جعفریان که جزو سازمان افسری حزب توده ایران بود و پس از کودتای آمریکایی 28 مرداد سال 32 جزو توابین حزب توده به حکومت شاه پیوست، مربوط ساخت.

در آن زمان محمود جعفریان از تئوریسین‌های برجسته ساواک و از نویسندگان بولتن‌های محرمانه وزارت امور خارجه و اداره دوم ارتش (اطلاعات و ضداطلاعات) و استاد دانشکده‌های نظامی بود (همزمان معاونت تلویزیون ملی ایران را هم عهده‌دار بود) و مجله تماشا هم از زیرمجموعه‌های تحت مدیریت او به شمار می‌رفت. محمود جعفریان خود کارشناس جهان عرب و مسائل خاورمیانه محسوب می‌شد و با پرویز نیکخواه (مائوییست مرتد) و ایرج گرگین (مدیر شبکه دوم تلویزیون ملی ایران) مثلثی را تشکیل می‌داد که در میان کارکنان تلویزیون آن زمان به مثلث «جنا» معروف بود.

«محمود جعفریان» نوری‌زاده را نزد خود آورد و پس از آنکه مطمئن شد نوری‌زاده متعهد به رژیم شاهنشاهی است با همکاری «ساواک» بورسی مطالعاتی از سوی تلویزیون در اختیار وی قرارداد و نوری‌زاده در ظاهر برای مطالعه درباره مصر و گذراندن دوره مصرشناسی (Ejeptolojy) و در باطن برای جاسوسی به مصر فرستاده شد. نوری‌زاده در دوران اقامت یکساله در مصر زیر پوشش بازدید از اردوگاه‌های فلسطینی صبرا و شتیلا و نهرالبارد مستقر در لبنان به این کشور رفت و چند روز پس از ورود به لبنان از اسرائیل سردرآورد! وی در اسرائیل وارد موسسه آموزش‌های وزارت خارجه اسرائیل شد و دوره جمع‌آوری خبر و تحلیل اوضاع عربی خاورمیانه را گذراند. در این مدت دوست و همراه وی «مناشه امیر» نویسنده سابق روزنامه اطلاعات و از صهیونیست‌های افراطی عضو «آژانس یهود» بود که سال‌ها در سرویس سیاسی روزنامه اطلاعات کار می‌کرد و در اواخر دهه 1340 به اسرائیل رفت و بخش فارسی رادیو اسرائیل را به‌راه انداخت که در دوران حکومت شاه وظیفه‌اش تبلیغ یهودیان ایران برای مهاجرت به اسرائیل بود.

علیرضا نوری‌زاده در دوران اقامت در اسرائیل چندین گزارش مصور تهیه و برای تلویزیون ملی ایران فرستاد. در آن زمان همکاران و دوستان نوری‌زاده با تعجب سوال می‌کردند چطور نوری‌زاده که برای ماموریت به مصر فرستاده شده است در اسرائیل اقامت دارد و از این کشور گزارش می‌فرستد؟! این ماموریت و بورس مطالعاتی پیوند و دوستی عمیقی میان نوری‌زاده و «شائول بختاش» اسرائیلی دیگری که در روزنامه اطلاعات آن زمان کار می‌کرد و «مناشه امیر» به وجود آورد که تا امروز ادامه دارد.

خود نوری‌زاده در بیان خاطراتش در روزنامه کیهان لندن (مورخ 24 دی‌ماه 1375) می‌گوید: «در سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران هرگز 2 تن را فراموش نمی‌کنم. یکی مرحوم جعفریان را به خاطر آنچه همه امکانات را به من داد و دوم ایرج گرگین را!» نوری‌زاده در همین شماره از کیهان لندن می‌نویسد که او تنها کسی بوده که در اجرای برنامه زنده رادیویی تحت هیچگونه نظارت و ممیزی نبوده است! این مطلب می‌رساند که نوری‌زاده کاملا مورد اعتماد ساواک بوده است. ساواک که در آن زمان علاوه بر دستچین کردن روزنامه‌نگاران و خبرنگاران رأسا سردبیران موردنظر خود را در مطبوعات مستقر می‌کرد و حتی در چاپخانه‌ها ناظر مستقیم چاپ داشت و تمام برنامه‌های رادیو – تلویزیونی را قبل از پخش بازبینی می‌کرد چرا باید دست نوری‌زاده را اینچنین باز گذاشته باشد؟! آقای نوری‌زاده در مصاحبه‌ای با VOA (صدای آمریکا) مورخه 6/6/1371 (برنامه ساعت 22:30) می‌گوید: «در این زمان کلیه اوقاتم در رادیو تلویزیون گذشت و معاشر افرادی چون منوچهر آزمون، محمود جعفریان، جواد منصور، حسن شهباز، حمید رهنما، پرویز نیکخواه و بیژن صفاری بودم!» نگاهی به سوابق این افراد نشان می‌دهد که جملگی از وابستگان درجه اول ساواک و جامعه بهائیت و آژانس بین‌المللی یهود بوده‌اند.

در این ایام که اوضاع مالی نوری‌زاده بسیار خوب بود. بعدازظهرها پشت فرمان اتومبیل پژو قرمزرنگ 504 صفر کیلومتری که خریده بود، می‌نشست و در کافه وایت‌هاوس در میدان فردوسی یا هتل مرمر و تهران پالاس پرسه می‌زد و اواخر شب که نیمه‌مست بود خود را به کاباره‌های میامی یا باکارا در خیابان پهلوی می‌رساند. نوری‌زاده فردی بسیار عیاش و زن‌باره بود و علاقه عجیبی به زنان رقاصه و معروفه تهران آن زمان داشت. موقعی که در اواسط سال 1356 سروکله‌اش در روزنامه اطلاعات پیدا شد چندین بار مرحوم صالحیار، سردبیر وقت روزنامه اطلاعات درباره رعایت موارد اخلاقی به وی تذکر داد و از او خواست که اولا در مواقع مستی به روزنامه نیاید و دوما از آوردن زنان بدنامی که با آنها دوست است به محل روزنامه خودداری کند! آمدن نوری‌زاده به روزنامه اطلاعات در اواسط سال 1356 هم از نکات قابل توجه تاریخی است. وی بارها و بارها در مصاحبه‌های خود در صدای آمریکا مدعی شده که دبیر سرویس سیاسی روزنامه اطلاعات بوده است.

این مطلب مانند ادعای داشتن دکترای وی کذب محض است. آقای علیرضا نوری‌زاده برحسب سوابق موجود در دانشکده حقوق دانشگاه تهران حتی موفق به پایان بردن دوره لیسانس هم نشده و پس از 2 سال تحصیل ناتمام این دانشکده را ترک گفته است (این تاریخ مصادف با تاریخ عزیمت او به مصر است). در حوالی شروع انقلاب شکوهمند اسلامی که بعضی از نویسندگان و خبرنگاران کم و بیش رگه‌هایی از حقایق و انتقادات (ولو پیش پا افتاده) را در مطالب‌شان می‌آوردند، ناگهان سروکله علیرضا نوری‌زاده در روزنامه اطلاعات پیدا شد. وی در صفحات ادبی این روزنامه ترجمه‌هایی از اشعار کوتاه شعرای معروف را چاپ می‌کرد و آنطور که رویه‌اش بود اشعار بعضی از شعرای عرب را هم که در ایران کسی آنها را نمی‌شناخت به فارسی برگردانده و به نام خود به چاپ می‌رساند که در این‌مورد چند بار نویسندگان عرب‌زبان مجله «الاخاء» (نشریه عربی موسسه اطلاعات) مچ او را گرفتند و موضوع را به آقای مسعودی مدیر اطلاعات گفتند، اما معلوم نشد که چرا مسعودی با نوری‌زاده برخورد نکرد.

با بالا گرفتن موج انقلاب نقش نوری‌زاده در روزنامه اطلاعات حداقل برای نویسندگان و خبرنگاران روزنامه اطلاعات مشخص شد. نوری‌زاده به پادوی مطبوعاتی رجال سیاسی نظیر علی امینی و جعفر شریف‌امامی و چهره‌هایی که دربار پهلوی می‌کوشید با مطرح کردن آنها مسیر انقلاب را منحرف کند، تبدیل شده بود. در دوران اوج انقلاب زمانی که مطبوعات و رادیو و تلویزیون در اعتصاب بسر می‌بردند، رژیم پهلوی و حکومت نظامی برای درهم شکستن اعتصاب به بعضی نشریات که در اواسط حکومت امیرعباس هویدا تعطیل شده بودند (و مدیران آنها به منظور تعطیل کردن نشریات کم‌تیراژ خود مبالغ هنگفتی از دولت گرفته بودند) دوباره اجازه انتشار داد. یکی از نشریات، هفته‌نامه امید ایران بود. صاحب امتیاز و مدیرمسؤول هفته‌نامه امید ایران علی‌اکبر صفی‌پور بود.

صفی‌پور در سال 1328 مجله امید ایران را منتشر کرد و آنطور که در اسناد ساواک آمده است (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده علی‌اکبر صفی‌پور، کد بازیابی 8637) صفی‌پور از ابتدای تاسیس ساواک با نام مستعار صفایی و شماره رمز 523 با این سازمان محیطی همکاری می‌کرده است. صفی‌پور در دوران انتشار مجله امید ایران با چاپ مطالب مبتذلی درباره روابط نامشروع هنرپیشگان زن و مرد و خوانندگان و رقاصه‌های کافه‌ها و کاباره‌های تهران و چاپ عکس زنان نیمه‌لخت و ارتباط با محافل قدرت و حمایت از رژیم شاه به ثروت زیادی دست یافت و صاحب چندین پاساژ تجاری و املاک گرانقیمت در مناطق تجاری تهران شد و به ثروت زیادی رسید که در شروع انقلاب با تیزبینی و تشخیص موقعیت املاک خود را به وجوهات نقد تبدیل و به خارج منتقل ساخت. یک‌بار هم در دوره بیستم مجلس شورای ملی به نمایندگی مجلس از نهاوند انتخاب (منصوب!) شد و در این دوران دست به سوءاستفاده‌های کلانی زد که بر اساس اسناد به‌جا مانده از ساواک یک مورد آن ضبط و تصرف یک‌میلیون مترمربع از زمین‌های مرغوب نوشهر در استان مازندران بوده است. در سال 1350 دولت هویدا تصمیم گرفت بعضی از نشریات را که تیراژ بسیار کمی داشتند و حتی بعضی از آنها کمتر از یکهزار نسخه چاپ می‌شدند که از این تعداد هم حداکثر 200 نسخه فروش داشتند(!) تعطیل شوند.

امید ایران هم در فهرست این نشریات قرار گرفت، اما هویدا که عادت نداشت برای خودش دشمن درست کند به مدیران نشریات تعطیل شده مبالغ هنگفتی پرداخت و این مبلغ به‌قدری اشتیاق‌آور بود که صاحبان بعضی نشریات هم که در این فهرست قرار نداشتند با پارتی تراشیدن و توصیه گرفتن از افراد منتفذ نام نشریه خود را در این فهرست قرار دادند!

در دوران اعتصاب مطبوعات و رادیو تلویزیون محمدرضا عاملی، وزیر وقت اطلاعات کوشید با استفاده از نام این نشریات قدیمی و آوردن آنها روی میز روزنامه‌فروشی‌ها اعتصاب مطبوعات را بشکند. امید ایران هم از جمله این نشریات بود که بدون اطلاع صاحب‌امتیاز آن (علی‌اکبر صفی‌پور) روی میز روزنامه‌فروشی‌ها قرار گرفت. علیرضا نوری‌زاده به دستور مستقیم وزیر اطلاعات وقت کار انتشار و سردبیری امید ایران را برعهده گرفت که با همکاری علی‌ زائرزاده به مدت 6 ماه این نشریه را منتشر ساخت.

محل نشریه در اتاق کوچکی در چاپخانه آگهی زیبا در خیابان سعدی‌شمالی بود که این سازمان و چاپخانه به یک یهودی فراری تعلق داشت. نوری‌زاده با انتشار امید ایران هدف ماموریت جدید خود را نشان داد؛ حمایت از دولت بختیار! نوری‌زاده که در دوران حکومت نظامی با اعتصاب‌شکنی رادیو تهران را به راه انداخته و در حمایت از نیروهای نظامی ارتشبد اویسی داد سخن می‌داد پس از راه‌اندازی امید ایران و روی کار‌آمدن بختیار ‌‌یکباره به ملی‌گرایی دوآتشه تبدیل شد که تنها راه نجات ایران را حمایت از دولت بختیار می‌دانست. در ایامی که فریادهای مرگ بر بختیار خیابان‌های تهران و شهرستان‌ها را به لرزه درآورده بود، نوری‌زاده با چاپ عکس بختیار روی جلد امید ایران و مطالبی در حمایت از جبهه ملی و مصدقی‌ها خطر روی کار آمدن دولت اسلامی را تبلیغ می‌کرد.

خود علیرضا نوری‌زاده در نشریه پیام ایران (چاپ خارج از کشور، شماره 408، مورخ 24/4/1370) در این باره می‌نویسد: هرگز نتوانسته‌ام آن مهر قدیمی را که از روزگار خردی به بختیار داشته‌ام از دل برکنم(!) ماموریت من نزدیک کردن مردم با شاپور بختیار بود! نوری‌زاده که تا چند ماه قبل در روزنامه اطلاعات به پادوی مطبوعاتی «علی امینی» تبدیل شده بود و اخبار علی امینی را در صفحه اول اطلاعات با عکس و تیترهای بزرگ چاپ می‌کرد، به محض آگاهی از خروج علی امینی از کشور و عزیمت وی به پاریس، مصدقی (!) و مسؤول ارتباط مردمی و تبلیغاتی شاپور بختیار شد! نوشابه امیری، خبرنگار سابق روزنامه کیهان و همسر هوشنگ اسدی (آخرین سردبیر روزنامه کیهان در حکومت شاهنشاهی) که در حال حاضر هر دو در پاریس بسر می‌برند و از همکاران رادیو صدای آمریکا هستند در روزنامه توس (چاپ خارج از کشور، شماره 19، مورخ 25/5/1377) می‌نویسد: «... چهاردهم دی‌ماه 1357 شاپور بختیار خواسته بود اعضای سردبیری روزنامه‌ها را ببیند. رابط علیرضا نوری‌زاده بود.

اعضای شورای سردبیری روزنامه ما هم رفتند... تا رسیدیم نوری‌زاده دوان‌دوان آمد و عکس بزرگی از دکتر مصدق را پشت سر شاپور بختیار گذاشت!» نوری‌زاده که تا چند ماه قبل از ساواک حقوق می‌گرفت تا چپگرایان را در هر موقعیت و هر لباس به ساواک «لو» دهد اکنون در هفته‌نامه امید ایران از چریک‌های فدایی خلق و مجاهدین خلق! تعریف و تمجید می‌کرد و می‌کوشید تا آنان را به مثابه پیش‌قراولان انقلاب معرفی کند! (وی همچنین در روزنامه اطلاعات مورخ 27 دی‌ماه 1357 در مدح مجاهدین خلق و مسعود رجوی و چریک‌های فدایی اشعاری را به چاپ رسانده است!) وی همچنین با چاپ مطالبی به مقابله با انقلاب اسلامی پرداخته و از جمله در مجله امید ایران (مورخ 8/5/1358) مدعی می‌شود که ملت ایران با انقلاب اسلامی نمی‌تواند به روشنایی برسد! وی در انتقاد از حزب‌الله و حزب‌اللهی‌ها همچنین می‌نویسد:«‌... چماق به‌دستان، حزب‌اللهی‌های بی‌گناه که معصومانه گول عکس «مار» را خورده‌اند و نقش کلمه «مار» را باور ندارند. حتی در سالروز 30 تیر که به یاد عزیزمان و رهبرمان دکتر محمد مصدق برپاست، شرم نمی‌کنند و حتی یک‌بار نام او را بر زبان نمی‌آورند و تلاش می‌کنند تا صدای زلال دکتر صدیقی‌ها و دیگر یاران مصدق را خاموش سازند!» (مجله امید ایران، مورخ 8/5/1358) با اوج‌گیری عملیات تروریستی مجاهدین (منافقین) خلق نوری‌زاده که نمی‌تواند خوشحالی خود را پنهان کند در هفته‌نامه امید ایران (مورخ 10/2/1358) به تجلیل از مسعود رجوی، سرکرده منافقین می‌پردازد.

این شمه‌ای بسیار مختصر و کوتاه از گذشته تاریک این همکار صدای آمریکا و بلبل سخنگوی رسانه‌های ضدایرانی در قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بود. اما دامنه خصومت نوری‌زاده با نظام نوپای جمهوری اسلامی روز ‌به ‌روز افزایش یافت و نوری‌زاده با ارتباط‌گیری با جاسوسان آمریکا‌یی علنا در صف براندازان جمهوری اسلامی قرار گرفت. شاید عده‌ای تصور کنند نوری‌زاده به دلیل علاقه شخصی و قلبی به رژیم شاهنشاهی از در ضدیت با جمهوری اسلامی درآمده بود، اما کسانی که از نزدیک نوری‌زاده را می‌شناسند به خوبی می‌دانند که برای نوری‌زاده تنها یک هدف مقدس وجود دارد و آن کسب «پول» به هر صورت ممکن بوده و هست!

اگرچه بی‌ادبی است اما باید عرض کنم که نوری‌زاده در جمع دوستان در هتل مرمر بارها موقع حساب کردن پول میز از دادن دانگ و سهم خود طفره می‌رفت و با آنکه موقعیت مالی منحصر به فردی داشت لیکن به مفت‌خوری عادت کرده بود و با وقاحت به همگان می‌گفت: «من یک مثل خودساخته دارم که می‌گوید ناموسم را بگیر، اما پولم را نگیر!» به همین دلیل در بررسی سوابق کاری نوری‌زاده پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌بینیم که با همه دستگاه‌های اطلاعاتی کوچک و بزرگ و با همه مطبوعات و وسایل خبری از آمریکا و انگلستان گرفته تا اسرائیل و مصر و عربستان سعودی و حتی عراق در حال جنگ با ایران کار کرده است.

سیاه‌ترین عمل علیرضا نوری‌زاده همکاری وسیع رسانه‌ای با رژیم صدام در دوران جنگ تحمیلی و چاپ مقالات ضدایرانی در نشریاتی است که مستقیما با پول و بودجه سازمان اطلاعات و امنیت عراق (استخبارات) چاپ می‌شدند! در اوایل پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی سفارتخانه‌های خارجی با بحران جمع‌آوری و تحلیل خبرهای داخلی ایران روبه‌رو شده بودند. از مدتی قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی عوامل قدیمی سفارتخانه‌ها اکثرا از کشور گریخته و روانه لندن، پاریس و لس‌آنجلس شدند. همچنین چهره‌های جدیدی روی کار آمده بودند که سفارتخانه‌های خارجی اطلاعات زیادی درباره آنها نداشتند. همچنین نزدیک شدن ماموران اطلاعاتی خارجی به سوژه‌های ایرانی بسیار خطرناک بود و نیروهای مردمی که در کمیته‌های انقلاب اسلامی متمرکز شده بودند به‌رغم عدم آگاهی و آموزش‌های اطلاعاتی فطرتا اجنبی‌ستیز بوده و تحرکات خارجی‌ها را زیرنظر داشتند، به همین لحاظ یک مامور اطلاعاتی سفارت آمریکا یا انگلستان (اگرچه در پوشش دیپلماتیک) نمی‌توانست به دیدن یک کارگزار حکومت جدید برود و از دید ماموران کمیته که حفاظت از جان این کارگزاران را به‌عهده داشتند دور بماند! به همین لحاظ می‌بینیم که ملاقات سفیر اتحاد شوروی در ایران با آیت‌الله طالقانی فورا سوژه مطبوعات می‌شود یا رفت‌وآمدهای سعادتی با عناصر اطلاعاتی خارجی منجر به دستگیری او می‌شود.

این هوشیاری نیروهای مردمی، خارجی‌ها را به هراس انداخت و آنها را واداشت تا از نیروهای محلی بیشتری استفاده کنند. یکی از نیروهای محلی علیرضا نوری‌زاده بود. به استناد مندرجات جلد 28 اسناد لانه جاسوسی آمریکا (جلد 28، ص77) علیرضا نوری‌زاده در میهمانی شام سفارت آمریکا به افتخار دکتر«ویلیام گریفیت» که «بروس لینگن» کاردار و جانشین سفیر(در غیبت سفیر کبیر آمریکا در تهران) نیز حضور داشته است با«باری روزن» جاسوس سازمان CIA که در پوشش وابسته مطبوعاتی سفارت آمریکا فعالیت می‌کرد ملاقات کرده و متعهد می‌شود با دریافت یک دستگاه بی‌سیم، اطلاعات مورد نیاز سفارت را به آمریکایی‌ها برساند! با اشغال جاسوسخانه آمریکا در تهران، اسناد خیانت ماموران محلی سازمان جهنمی CIA به دست دانشجویان پیرو خط امام افتاده و به دنبال افشاگری دانشجویان، علیرضا نوری‌زاده در مقام دفاع از خود نامه‌ای به روزنامه کیهان(مورخ 11/11/1358) نوشت و عذر بدتر از گناه آورد! نوری‌زاده که نمی‌توانست ملاقات‌های محرمانه خود با«روزن» را تکذیب کند(چون اسناد آن به دست دانشجویان افتاده بود) در نامه به روزنامه کیهان می‌نویسد که هدفش از 4بار ملاقات با مامور آمریکایی کسب اطلاع از ادبیات معاصر آمریکا(!) بوده و دستگاه بی‌سیم را هم برای جلوگیری از کاغذبازی و اطاله زمان خواسته است! در این ایام نوری‌زاده هفته‌نامه امید ایران را به دکانی برای کلاهبرداری تبدیل کرده و در حالی که از چپ و راست و احزاب خلق‌الساعه و وابسته به شرق و غرب برای تبلیغ اهداف و افراد آنها پول می‌گرفت برای سفارتخانه‌های خارجی هم کار می‌کرد و نظریات رسمی دولت‌های آمریکا و انگلیس را به چاپ می‌رساند. او در حالی که چند ماه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی می‌گذشت هنوز در مقالات خود، شاپور بختیار را بهترین گزینه برای نجات ایران می‌دانست!

در این زمان که به واسطه پیروزی خارق‌العاده و الهی انقلاب شکوهمند اسلامی محبوبیت امام خمینی(ره) از مرزهای ایران گذشته و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به محبوب‌ترین مهره جهان اسلام تبدیل شده بود، عده‌ای از روحانیون سلطنت‌طلب که در دوران سلطنت 37 ساله محمدرضا پهلوی او را رهبر تنها کشور شیعه جهان می‌نامیدند و تولد رضا پهلوی را رسما به او تبریک گفته بودند در دام حسادت و رقابت افتادند و کوشیدند در برابر امام راحل قدعلم کنند. به همین سبب آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری که سمبل وعاظ‌السلاطین محسوب می‌شد به توصیه جمعی از سلطنت‌طلب‌ها، ملی‌گراها، تجزیه‌طلب‌ها و مخالفان نظام نوپای اسلامی حزب خلق مسلمان را تاسیس کرد تا به خیال باطل خود جایگاه و پایگاه امام راحل را تضعیف کند. در این موقع نوری‌زاده که بوی پول را شنیده بود به قم شتافت و با پیوستن به حزب خلق مسلمان و گرفتن پول به واسطه حسن شریعتمداری(فرزند ارشد سیدکاظم شریعتمداری) عکس آیت‌الله خلقی(!) را روی جلد امید ایران قرار داد و امید ایران از این زمان به تریبون و ارگان حزب خلق مسلمان تبدیل شد.

نوری‌زاده همچنین هفته‌نامه‌ای به نام«خلق مسلمان» را با همکاری حسن شریعتمداری منتشر ساخت که با امضای مستعار ع- ناوک در آن سرمقاله‌هایی در تمجید و تعریف از آیت‌الله تجزیه‌طلب می‌نوشت. همکاران نوری‌زاده در این هفته‌نامه افرادی مانند محمود عنایت، حسن نزیه و رحمت‌الله مقدم‌مراغه‌ای بودند. نوری‌زاده همچنین در نوارهای صوتی که با همکاری علیرضا میبدی(از گردانندگان نشریات حزب رستاخیز) تحت عنوان«روزنامه گویا!» و«شبانه» منتشر می‌ساخت به تجلیل از آیت‌الله شریعتمداری، مسعود رجوی و هر فردی که موضع ضدجمهوری اسلامی داشت، می‌پرداخت و حتی با گرفتن پول‌های کلان از فردی به نام«بابک زهرایی» که حزبی به نام«حزب کارگران سوسیالیست» به راه انداخته بود،‌ وی را در کنار صادق قطب‌زاده(!) مدیرعامل رادیو تلویزیون تبلیغ می‌کرد!

مماشات و تعامل حکومت نوپای جمهوری اسلامی با افرادی ماند علیرضا نوری‌زاده سبب شد تا اینگونه افراد از آزادی‌های به دست آمده در نتیجه ریخته شدن خون هزاران شهید انقلاب اسلامی سوءاستفاده کرده و به فحاشی علیه رهبران انقلاب بپردازند. در جریان اغتشاشات حزب خلق مسلمان در تبریز، علیرضا نوری‌زاده و همپالکی‌های مطبوعاتی‌اش به جای برخورد با توطئه‌گران تجزیه‌طلب به تجلیل از تجزیه‌طلب‌ها کودتاچی‌ها برآمدند و در نشریات خود به فحاشی و توهین به مقدسات روی آوردند. علیرضا نوری‌زاده نیز که کاملا افسار پاره کرده بود در نوارهای صوتی که تولید می‌کرد و در نشریاتی که منتشر می‌ساخت ضمن تایید و تبلیغ و حمایت از تجزیه‌طلب‌ها و کودتاچی‌ها نیروهای انقلابی و جوانان حزب‌اللهی و روحانیت مترقی را مورد توهین آشکار قرار می‌داد و آنها را مشتی چماق به دست،‌ خودخواه، نادان و ... می‌نامید.

نوری‌زاده در یکی از نوارهای صوتی کار را به جایی رساند که همان نیروهای کمیته انقلاب اسلامی که حتی پس از انتشار اسناد لانه جاسوسی آمریکا و مشخص شدن ارتباط نوری‌زاده با ماموران CIA در تهران با وی مماشات کرده و از دستگیری‌اش خودداری کرده بودند،‌ وی را بازداشت و به کمیته مرکزی در میدان بهارستان منتقل کردند. در اینجا بود که ارتباطات پس از انقلاب نوری‌زاده به کمکش آمد و صادق قطب‌زاده، مدیرعامل وقت تلویزیون(که در جریان طراحی کودتا و منفجر کردن بیت امام راحل دستگیر، محاکمه و اعدام شد) شخصا به کمیته مرکزی رفت و وسایل استخلاص نوری‌زاده را فراهم آورد.

خود نوری‌زاده ماجرای این دستگیری را در مصاحبه‌ای با صدای آمریکا (VOA)، (در مورخ 6/6/1371) بدینگونه شرح می‌دهد: «... در یک مورد دیگر من نواری درآوردم به نام«پیام ایران» که این نوار آخرین نوار می‌بود و در نوروز 1359 توزیع شد و وقتی به محتویات آن پی بردند مرا دستگیر و به کمیته مرکزی بردند... به من اجازه دادند تلفن بکنم... من به صادق قطب‌زاده تلفن کردم و او بود که آمد و مرا آورد بیرون!»

نوری‌زاده پس از دستگیری سران غائله تبریز و بسته شدن دکان حزب خلق مسلمان و تعطیلی نشریات ضدانقلابی و وابسته به اجانب، محرمانه به انگلستان گریخت و توسط دولت انگلستان به گرمی مورد استقبال واقع شد. در آن سال که بسیاری از ایرانیان وابسته به رژیم گذشته اعم از سیاستمداران و نظامیان یا هنرمندان و نویسندگان و دیگر سرسپردگان رژیم در شرایط نامساعدی در انگلستان بسر می‌برند و جز عده معدودی، بقیه شرایط اقتصادی مطلوبی نداشتند، نوری‌زاده که تا قبل از انقلاب ماهی 2 هزار تومان از روزنامه اطلاعات حق‌التحریر می‌گرفت و در دیگر نشریات مجاز مطلب می‌نوشت و درآمد اصلی او از رادیو‌ تلویزیون شاه و طبق آخرین فیش حقوقی‌اش کمتر از 2 هزار و 800 تومان بود، شب‌ها تا پاسی از نیمه‌شب طبق عادت دیرینه به کازینو (قمارخانه)های لندن می‌رفت و قمارهای کلان می‌کرد! وی فورا در لندن آپارتمان مجللی خریداری کرد و با تاسیس دفتری در یکی از بهترین محلات اداری گرانقیمت لندن(با توجه به اینکه قیمت املاک در پایتخت انگلستان یکی از گرانقیمت‌ترین‌ها در اروپا و جهان است) موسسه‌ای به نام مرکز تحقیقات ایران و اعراب را تاسیس کرد.

در اینجا 2 حکایت وجود دارد. افرادی از نزدیکان نوری‌زاده که بعدا از او جدا شدند، گفته‌اند که این بودجه کلان را سازمان اطلاعاتی انگلستان در اختیار نوری‌زاده قرار داد و جمعی گفته‌اند که بعضی از حکام کشورهای ارتجاعی عرب از طریق«جعفر رائد» سفیر شاه سابق در عربستان سعودی این پول را به نوری‌زاده دادند تا یک مرکز ضدایرانی را در لندن برپا کند. آنچه به صواب نزدیک‌تر است (نظریه غالب!) این است که نوری‌زاده هم انگلستان و هم اعراب را تیغ زده است! جعفر رائد از وابستگان قدیمی سیاست انگلیس در ایران و مسلط به زبان و ادبیات عرب و از کارگزاران قدیمی وزارت امور خارجه ایران بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به واسطه ارتباطات عمیقی که با سران عربستان سعودی داشت از این کشور تابعیت گرفت و تبعه عربستان سعودی شد و تا پایان عمر پاسپورت دیپلماتیک عربستان را در جیب داشت.

وی که از فراماسون‌های قدیمی بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پول عربستان سعودی موسسه‌ای به نام«مرکز الدراسات العربیه- ایرانیه» در لندن تاسیس کرد که با بودجه سخاوتمندانه عربستان سعودی مجلاتی با نام«الموجز» و «المجله» را که موضع ضدانقلاب اسلامی و ضدشیعی و ضدایرانی داشتند در تیراژ وسیع منتشر می‌ساخت. پس از آنکه نوری‌زاده به لندن رسید، جعفر رائد مسؤولیت و اختیارات خود را به نوری‌زاده سپرد و خود به‌عنوان یک پدرخوانده بر فعالیت‌های وسیع ضدایرانی این مرکز نظارت و مدیریت می‌کرد.(جعفر رائد در سال 1373 مرد).

نوری‌زاده به واسطه ذات کلاشی و استعداد خارق‌العاده کلاهبرداری که داشت علاوه بر برخورداری از بودجه بی‌حساب و کتابی که سعودی‌ها در اختیار این مرکز قرار می‌دادند، به عراق رفت و از دولت بعثی عراق که با هدف نابودی ایران اسلامی به میهن ما لشکر کشیده بود تقاضای کمک مالی کرد. نوری‌زاده در قبال دریافت بودجه کلان سالانه از صدام حسین، رادیوی ضدانقلابی به نام«اسپکتروم» را هم راه‌اندازی و نشریاتی چون«المجله» را به تریبونی برای صدام و نشریه‌ای ضدایرانی تبدیل کرد. اکنون این وطن‌فروش جنایتکار که در دوران جنگ تحمیلی که میهن اسلامی زیر آتش موشک‌های ویرانگر عراق قرار داشت به بلندگوی تبلیغاتی صدام حسین تبدیل شده بود در صدای آمریکا ندای وطن‌خواهی و ایران‌دوستی سرمی‌دهد و از فرقه‌ سبز طرفداری می‌کند!

نوری‌زاده در دوران 30 ساله گذشته برای هرکسی که به او پول داده است جای دوست و دشمن را نشان داده و خوش‌رقصی کرده است. وی ابایی از شرح فعالیت‌های ضدایرانی خود ندارد. البته فعالیت‌های ضدایرانی خود را برای شنوندگان و خوانندگان خارج‌نشین و بیشتر عرب‌زبانان منطقه شرح می‌دهد و مطمئن است شرح این دورویی و نفاق او به گوش فارسی‌‌زبانان درون مرزهای ایران نمی‌رسد، برای خارجی‌ها می‌گوید تا پول بیشتری بگیرد! وی علاوه بر همکاری با دستگاه‌های تبلیغاتی آمریکا، انگلستان و اسرائیل با بیشتر مطبوعات ضدایرانی جهان عرب همکاری دارد. نوری‌زاده در مصاحبه با رادیو صدای آمریکا (VOA) می‌گوید:«من در حال حاضر برای نشریه صوت الکویت کار می‌کنم. همچنین برای نشریه المجله که از پرتیراژترین نشریات جهان عرب است مقالاتی درباره ایران می‌نویسم. برای روزنامه‌های انگلیسی و دستگاه‌های سخن‌پراکنی انگلستان هم می‌نویسم. با نشریات فارسی‌زبانان خارج هم همکاری دارم».

جالب آنکه نوری‌زاده باوجود آنکه حتی به همکاری گسترده با نشریات ضدایرانی و کشورهای در ضدیت با ایران اعتراف و افتخار می‌کند، همکاری و رفت و آمدهای گسترده خود به مصر را هرگز روی آنتن نمی‌آورد.

آقای علیرضا نوری‌زاده به طور مرتب به مصر می‌رود و در قاهره در مرکزی به نام مرکز مطالعات خاورمیانه (وابسته به وزارت امور خارجه و استخبارات مصر) برای ماموران منطقه‌ای مصر و دیپلمات‌های این کشور سخنرانی می‌کند و حقوق می‌گیرد(!) که در آخرین مسافرت خود در آبان‌ماه گذشته «جمشید چالنگی» برنامه‌ساز رادیو صدای آمریکا را هم که به زبان عربی مسلط است با خود به قاهره برده بود! بعضی از آنچه را که تاکنون نوری‌زاده در جایی عنوان نکرده است ما در اینجا می‌آوریم. آقای علیرضا نوری‌زاده علاوه بر همکاری با دستگاه‌های جاسوسی آمریکا، انگلستان، اسرائیل، عربستان سعودی و مصر با بعضی شیخ‌نشین‌ها و کشورهای مینیاتوری حاشیه ‌جنوبی خلیج‌فارس هم ارتباط سری دارد و اخیرا هم با گروه‌ MBC متعلق به یکی از شاهزاده‌های سعودی امیرالفیصل که در دوبی مستقر است مرتبط شد و در شبکه تلویزیونی العربیه که جزو همین گروه ‌MBC است سرگرم کار است. العربیه موضع ضدایرانی و ضدشیعی دارد و معرف نوری‌زاده به این شبکه دوست قدیمی وی در انگلستان عبدالرحمن راشد است. سابقه دوستی عبدالرحمن راشد با نوری‌زاده به روزنامه ضدایرانی الشرق الاوسط می‌رسد که عبدالرحمن راشد قبلا دبیر تحریریه آن بود و نوری‌زاده در آن مطالب ضدایرانی می‌نوشت.

اکنون که عبدالرحمن راشد 54 ساله به مدیریت العربیه منصوب شده، نوری‌زاده هم به چهره ثابت و مفسر برنامه‌های ضدایرانی آن تبدیل شده است. آقای علیرضا نوری‌زاده را دیگر نباید فقط یک جاسوس وطن‌فروش و یک فرد ضدایرانی و مخالف اسلام دانست، وی در طول 30 ساله گذشته ترقی زیادی کرده و در انگلستان با گروهی از صهیونیست‌های اسرائیلی شرکتی به نام«آر-R» تاسیس کرده است که عبدالرحمن راشد هم از سهامداران اصلی آن است. حیف که صفحات روزنامه محدود و وقت خوانندگان محترم ضیق است والا اسناد و مدارک زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد چگونه یک انسان ایرانی به خاطر مشتی دلار و گرفتن ساعت رولکس طلا از امیر شیخ‌نشین... مشتی راست و دروغ را به هم می‌بافد و به عنوان اطلاعات دست اول به دشمنان ایران می‌فروشد! اما درباره صحت اطلاعات دست اول آقای نوری‌زاده هم بیان فقط یک مورد کافی است تا کشورها و سازمان‌هایی که پول بی‌حساب و کتاب به این مفسر الکلیست و زن‌باره و قمارباز می‌دهند به میزان صحت اطلاعات دریافی خود پی ببرند!

علیرضا نوری‌زاده در چند برنامه تلویزیونی قبل از برگزاری انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری ایران به ضرس قاطع اعلام کرد که کاندیداهای اعلام شده، کاندیداهای اصلی نیستند و کاندیدای اصلی انتخابات ریاست‌جمهوری که هنوز به صحنه نیامده است رئیس کل سابق بانک مرکزی آقای مظاهری است! و او این خبر دست اول را از منابع داخلی خود به دست آورده است! در پایان یک بار دیگر برای وصف بهتر آقای علیرضا نوری‌زاده که عده‌ای او را آرسن‌لوپن مطبوعاتی نامیده‌اند خوب است این بیت را خطاب به ایشان تکرار کنیم که "«در ظاهر روباهی و در باطن گرگی/ آمیخته‌ای با هم صد بوالعجبی را!»" 

http://tabnak.com/nbody.php?id=37313