قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

بر مرداد 88 چه گذشت

این محاکمه ها و نمایش اعترافات از تلویزیون پس از آن هم ادامه یافت که همینجا اعلام می‌شود به علت کثرت آنها و همچنین تنوع احکام محکومیت از ذکر آنها در ادامه گزارش صرف‌نظر می‌شود.


مرداد، ماه اتاق امن و اعتراف

عصرایران؛ محمود فرجامی- در این ماه ماجرای کهریزک بالا گرفت. کهریزک نام مکانی‌ست در جنوب تهران که تا پیش از این تاریخ نام آن یادآور آسایشگاه مشهور سالمندان کهریزک بود و گویا یکی دو سالی می‌شد که بازداشتگاهی در آن حوالی برای نگهداری "اراذل و اوباش" ساخته شده بود.

 در حوادث پس از انتخابات بعضی از دستگیرشدگان را به این بازدداشت‌گاه می‌بردند که یکی از آنها جوانی بود به نام محسن روح‌الامینی پسر یکی از اصولگرایان متنفذ به نام عبدالحسین روح‌الامینی که مدتی هم در دولت نهم رئیس انیستیتو پاستو بود و طبعا خودی محسوب می شد.

 محسن در این بازداشتگاه فوت شده بود و تحقیقات نشان می داد بدرفتاری در این مکان با بازدداشت‌شدگان به قدری نامطلوب است که عامل مرگ او بوده و چند نفر دیگر هم کشته شده‌اند.

 البته از میان کسانی که کهریزک را تجربه کرده‌بودند کسانی هم بودند که از شرایط بد نگهداری و بدرفتاری در این بازداشت‌گاه حرفی نمی‌زدند و آن همان کشته شدگان بودند!

ماجرای کهریزک بالا گرفت و سرانجام به دستور رهبری این بازداشت‌گاه تعطیل شد. البته قرار شد مقصران اصلی این بازدداشت‌گاه شناسایی و محاکمه شوند که هرچند بعدا توسط هیات حقیقت یاب مجلس بعضی‌هایشان شناسایی و معرفی شدند اما بعضا ارتقا هم پیدا کردند و ناگفته نماند که در بعدها جلسات دادگاه نیز برای برخ یمتهمان برگزار شد که منجر به تصمیم قضایی نشده است. 
تصادف قطار در ورامین و آتش گرفتن هواپیمای مسافربری ایلیوشن در فرودگاه مشهد از معدود موارد غیرسیاسی قابل ذکر در این ماه بود که در این گزارش حکم زنگ تنفس را دارند! البته در این سانحه 46 نفر کشته شدند که نشان از ضعف ایلیوشن در قیاس با توپولف در زمینه کشتن مسافران بود اما در هر حال مثل سایر موارد خلبان مقصر شناخته شد 
حکم محکومیت علی اکبر محرابیان وزیر صنایع   در این ماه توسط دادگاه عمومی تهران صادر شد. بر اساس آنچه خبرگزاری‌های رسمی گزارش دادند شخصی به نام فرزاد سلیمی طرح اختراعی به نام "اتاق امن زلزله" که به ثبت هم رسانده بوده را در سال 82 به شهرداری تهران ارائه می‌کند که بعدا می بیند این طرح در قالب کتاب وزینی به نام علی اکبر محرابیان (از مسئولان وقت شهرداری) و یک بنده خدای دیگری به چاپ رسیده‌است اما به جای اینکه از این لطف و احسان عزیزان سپاسگزاری کند به دادگاه شکایت می‌برد.

 پس از سال ها رسیدگی و تجدید نظر سرانجام دادگاه تجدید نظر حکم قطعی علیه محکومان را در این ماه رسما ابلاغ کرد. حکم قطعی دادگاه تجدید نظر بر اساس قوانین قضایی قابل نقض یا تعلیق نیست مگر در موارد استثنایی و بسیار حاد آن هم به دستور مستقیم رئیس قوه قضائیه. در نتیجه آیت الله هاشمی شاهرودی که آخرین روزهای ریاستش بر قوه قضائیه را طی می‌کرد به دلیل آنکه رای دادگاه را«خلاف شرع بین» تشخیص داد  این حکم را نقض کرد. بعد با خیال آسوده جایش را به آیت الله صادق لاریجانی داد.

محمود احمدی نژاد هم در چهاردهم این ماه با حضور در مجلس سوگند خورد و سپس در حسینیه امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب این حکم را تنفیذ کردند.

در این ماه ، محاکمه جمعی از اصلاح‌طلبان و معترضان ، به اتهام "کودتای مخملی" برگزار شد که بخش‌هایی از آن از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. هرچقدر که تصور کودتایی که علی‌رغم نظامی و مسلح بودن که لازمه‌ی هر کودتایی است، مخملی یعنی نرم و مسالمت آمیز هم باشد سخت بود در عوض تصور کسانی مثل محمدعلی ابطحی و محمد عطریانفر و ده‌ها نفر دیگر با پیژامه در صحن دادگاه سخت نبود (چون تلویزیون داشت نشانش می داد!).

محمدعلی ابطحی معاون پارلمانی و رئیس دفتر رئیس جمهور سابق ایران که در این انتخابات از کروبی حمایت کرده بود در این دادگاه اعتراضات سنگینی علیه میرحسین موسوی کرد و عطریانفر هم که از موسوی حمایت کرده بود سعی کرد کم نیاورد. دو روز بعد دوربین صدا و سیما در واکنش به اعتراضاتی که در مورد این اعترافات می شد در زندان به دیدار ابطحی و عطریانفر رفت و آنها که در حیاط با صفایی نشسته بودند با خنده و شوخی هر نوع اعمال فشاری علیه خودشان را رد کردند. این محاکمه ها و نمایش اعترافات از تلویزیون پس از آن هم ادامه یافت که همینجا اعلام می‌شود به علت کثرت آنها و همچنین تنوع احکام محکومیت از ذکر آنها در ادامه گزارش صرف‌نظر می‌شود. 
ابطحی در دادگاه؛ ابطحی بعدا از داخل زندان وبلاگ هم نوشت یکبار هم بازجویش مهمان وبلاگش بود!

میرحسین موسوی تشکیلات راه سبز را به راه انداخت و کروبی در نامه‌ای به هاشمی مدعی شد که اسناد و مدارکی دارد که نشان می دهد به بعضی از دستگیرشدگان حوادث اخیر تجاوز شده است. (توضیح: بعدا ثابت شد همه‌اش دروغ و بهتان می باشد)

مدیرعامل بهشت زهرای تهران هم استعفا کرد که چون ارتباطی به این گزارش ندارد و اگر هم داشته باشد ربطی به من و شما ندارد به آن نمی پردازیم.

روزنامه اعتماد ملی توقیف شد. قبل از آن هم دفتر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران شبانه پلمب شده بود.
ماه رمضان رسید.

اکنون وقت آن است که بین شعار و شعور فرق قائل شویم

قالیباف در شوش دانیال:
اکنون وقت آن است که بین شعار و شعور فرق قائل شویم


اگر به استغنای اقتصادی برسیم، استقلال سیاسی هم داشته باشیم اما پا روی اخلاق بگذاریم از کشورهای لیبرال هم عقب‌تریم/ اگر فکر مسئولان از بستر خدمت خردمندانه به سمت و سوی دیگری برود این ظلم به انقلاب، نظام، کشور و شهدا است.


ایلنا: شهردار تهران با بیان این‌که در مقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری نیازمند کار ایجابی هستیم ،گفت: آنهایی که دوستان انقلاب و شهدا هستند و سرباز ولایتند باید بدانند که کشور امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آن است که کارآمدی دین در اداره جامعه در همه عرصه‌ها به اثبات برسد.
به گزارش ایلنا، محمدباقر قالیباف شهردار تهران در اجتماع باشکوه مردم شهر شوش و زائران کاروان‌های راهیان نور در جوار مقبره حضرت دانیال نبی (ع) در سالروز عملیات فتح المبین گفت: یکی از بزرگترین نعمت‌هایی که به برکت شهدا به یکایک ما ارزانی شده، نعمت امنیت است.
وی افزود: عزیزانی که در دوران دفاع مقدس حضور داشتند به خاطر دارند در همین مکان که امروز در آن گردهم آمده‌ایم در دوران جنگ حتی امکان نشستن هم وجود نداشت و در زمان انجام عملیات فتح‌المبین رزمندگان به زحمت آب آشامیدنی‌‌شان را از کرخه بر می‌داشتند و گه گاه برای زیارت و نماز خواندن به صورت انفرادی به مقبره حضرت دانیال می‌آمدند.
قالیباف گفت: به برکت خون شهدا امروز امنیت دوباره به این دشت باز گشته و این جز با خون شهدا، تلاش‌ها، زحمات و مشقت‌های جانبازان، رزمندگان و اسرا میسر نمی‌شد.
شهردار تهران اظهار داشت: دوران دفاع مقدس دورانی زلال، شفاف و پر از مهربانی و محبت بود و این سرزمین که امروز در آن حضور داریم سرزمین سجود و صعود بود.
وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس رزمندگان با شور و شعور توانسته بودند عقلانیت و عرفان را با هم جمع ببندند و دوران دفاع مقدس تبلور این شرایط بود.
شهردار تهران گفت: از نکات مهم دوران دفاع مقدس این بود که شهدا همه داشته خودشان را که همانا جانشان بود در طبق اخلاص قرار داده بودند و آن را به صاحب اصلی عرضه کردند.
به گفته قالیباف این روحیه شهدا درس تبعیت از ولایت، مسئولیت پذیری و اخلاق را به ما آموزش داد.
وی تاکید کرد: در یک کلام دوران دفاع مقدس دوران حماسه‌ای بود که همه هویت انقلابی‌ ما را به نمایش گذاشت.
قالیباف با اشاره به نامگذاری امسال از سوی مقام معظم رهبری به نام سال " همت مضاعف، کار مضاعف" عنوان کرد: دوران دفاع مقدس همه هویت انقلابی ما بود در این دوران بود که توانستیم در بستر نظام مقدس جمهوری اسلامی، احکام شریعت‌‌مان را جاری و ساری کنیم و اگر این احکام در بستر نظام مقدس نظام جمهوری اسلامی جاری شود متضمن عدالت اجتماعی، استقلال سیاسی، استغنای اقتصادی و رشد علمی و اخلاقی جامعه است.
وی با بیان اینکه دشمنان نیز به همین دلیل در اوایل انقلاب با به وجود آوردن مشکلات داخلی برای کشور و پس از آن تحمیل جنگ در پی این بودند این فرصت را از ما بگیرند، گفت: دشمن همه تلاش خود را کرد تا کارآمدی دین را در اداره جامعه به اثبات نرسد.
قالیباف تاکید کرد: بر این باورم همان طور که رهبری معظم انقلاب نیز فرمودند امروز وقت کار، فعالیت و تلاش است اکنون وقت آن است که بین شعار و شعور فرق قائل شویم. امروز در همه ابعاد به کار عملی نیازمندیم.
وی همچنین با بیان اینکه در مقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری نیازمند کار ایجابی هستیم گفت: آنهایی که دوستان انقلاب و شهدا هستند و سرباز ولایتند باید بدانند که کشور امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آن است که کارآمدی دین در اداره جامعه در همه عرصه‌ها به اثبات برسد.
وی اظهار داشت: امروز اگر فکر مسئولان از بستر خدمت خردمندانه به سمت و سوی دیگری برود این ظلم به انقلاب، نظام، کشور و شهدا است.
شهردار تهران با بیان اینکه رشد جامعه را برای سیر تعالی انسان‌ها می‌خواهیم، گفت: کشور نیاز دارد در کنار استقلال سیاسی، استغنای اقتصادی هم داشته باشیم و در کنار اغنای اقتصادی هم نیازمند رشد اخلاقی هستیم. اگر به استغنای اقتصادی برسیم، استقلال سیاسی هم داشته باشیم اما پا روی اخلاق بگذاریم از کشورهای لیبرال هم عقب‌تریم.
وی گفت: باید تلاش کنیم فرهنگ اصیل دفاع مقدس (نه آن فرهنگی که برخی با سلیقه خود وارد کرده‌اند) را که همانا نسخه شفابخش این روزهای ماست، سرلوحه کارهای خود قرار دهیم.
این فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: فرهنگ دفاع مقدس فرهنگی کارآمدی است که در آن دوران آزموده شد وقتی روحیه جهادی و ایمان وجود داشت، اخلاص، صداقت و در کنار آن تدبیر و عقل و عاطفه و احساس موج می‌زد همه اینها متضمن پیروزی ما بود.
وی ادامه داد: اگر دیروز در بخشی از این سرزمین یک دفاع نظامی جریان داشت امروز همه کشور ما و همه نقاط محروم و روستاها را باید جبهه محسوب کنیم و هر کدام از ما در هر نقطه‌ای که قرار داریم با روحیه جهادی و کار و تلاش کارآمدی دین در اداره جامعه را به اثبات برسانیم.
شهردار تهرن تاکید کرد: الان وقت کار و تلاش است و باید با کار و تلاش مردم را دعوت کرد اگر اینگونه اقدام کنیم و با فرهنگ ایثار و شهادت که موتور محرک هر حرکتی است عمل کنیم توقع مردم را به جای آورده‌ایم.
قالیباف خطاب به زائران سرزمین نور گفت: امیدوارم همه ما که به عنوان زائران در قالب کاروان‌های راهیان نور به این مناطق مقدس آمده‌ایم این حضور برای ما به منزله تجدید بیعت با شهدا باشد.
http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=114391

اکثریت قاطع معترضان وفادار به نظام هستند

نگرانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از بلند بودن صدای متحجرین در فضای فعلی کشور؛
اکثریت قاطع معترضان وفادار به نظام هستند


امام معتقد بودند که اگر ما هرچه زودتر کار کشور را به دست خود مردم بدهیم، بهتر است/الان در داخل ایران صدای متحجرین مقداری بلندتر شده‌است/فکر نمی‌کنم تشبیه وقایع سال 88 با 58 درست باشد.


ایلنا: رئیس مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر فعال بودن دشمنان دیروز امام و بخصوص دشمنان لفظ جمهوری اسلامی، تشبیه وقایع سال 1388 با آن زمان را اشتباه خواند و تاکید کرد: اکثریت قاطع که الان به عنوان معترض یا منتقد در خیابانها آمدند و صحبت کردند، وفادار به نظام هستند؛ یعنی جمهوری اسلامی و قانون اساسی را با همه موازین آن قبول دارند.
به گزارش ایلنا، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی  در پاسخ به سوالی در مورد تحلیلش از رجوع حضرت امام به رای مردم در فاصله زمانی کوتاه 22 بهمن 57 تا 12 فروردین 58 ، با اشاره به اینکه مردم خودشان انقلاب کرده‌بودند؛ رهبری امام را با دل و جان پذیرفته‌بودند و مشکلی هم نداشتند که با شورای انقلاب مدتها کار بکنند، اظهار داشت: ولی امام یک نظر خاصی داشتند و معتقد بودند که اگر ما هرچه زودتر کار کشور را به دست خود مردم بدهیم، بهتر است تا خودشان تصمیم بگیرند، خودشان فکر کنند،خودشان اجرا کنند و با نظام همراهی کنند و برایشان روشن باشد که کار، کار خودشان است، یعنی همان‌که روح اسلام است و همان‌که امروز دنیا مدعی است حکومت "مردم بر مردم" است.
وی افزود: این سوال، همان ماههای بعد از پیروزی معمولاً خارجیهایی که پیش ما می‌آمدند مطرح می‌کردند؛ می‌گفتند انقلابها معمولاً سالها می‌گذرد تا نظامشان را و قانون اساسی‌شان را بنویسند و تصویب کنند. چرا شما اینقدر عجله کردید؟ باید تجربه بدست می‌آوردید و نظامهای دنیا را بیشتر مطالعه می‌کردید. ما هم جوابمان همین بود که این خواست امام بود. امام در اولین صحبتی که در موقع نصب مهندس بارزرگان به نخست‌وزیری موقت کردند،همین ماموریت را به ایشان دادند که این دوره موقت را اداره کنند، مجلس تشکیل دهند و قانون اساسی را به تصویب برسانند. درست همین‌ها را می‌خواستند در زمان معین و کوتاه انجام دهند.
رئیس مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: اگر صبر می‌کردیم، شاید پخته‌تر از این می‌توانستیم قانون اساسی را بنویسیم که احتیاج به بازنگری بعد از ۱۰ سال نباشد. ولی فواید اینکه زود خود مردم را متصدی کار خودشان بکنیم بیشتر بود. اعتماد به مردم را خوب نشان داد. تجربه ما در این رابطه موفق بود. بعداً هم فرصت شد که قانون اساسی را تا آنجا که مایل بودیم اصلاح بکنیم.
هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سوال دیکری در مورد این شبهه که حضرت امام(ره) به ر روشی غیر از جمهوری اسلامی برای اداره کشور معتقد بودند، اما بنا به مصالحی در آن ایام به جمهوری اسلامی رضایت دادند، گفت: من نمی‌دانم کسانی که می‌گویند ایشان روش دیگری در نظر داشتند به چه استدلال می‌کنند و آن چه بوده است؟ ما که چنین چیز مشخصی ندیدیم؛ ما قبل از پیروزی انقلاب هروقت بحث از شکل حکومت می‌شد، می‌گفتیم اصل حکومت مهم است، شکل آن را مردم باید انتخاب کنند. ما در این مورد چیزی از امام نشنیده‌ بودیم، جز بحثهای ولایت فقیه ایشان. ایشان از سال ۴۸ در نجف بحث ولایت فقیه را شروع کردند. مدتی طول کشید، بعد هم چاپ و منتشر شد و معلوم شد که ایشان در همین نظام جمهوری "ولایت فقیه" را پذیرفته‌اند و این همان‌چیزی بود که بعداً بعد اسلامی قضیه بود. اینکه شما می‌گویید قبلاً نظریه دیگری بوده و عوض شده، من خبر ندارم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سوالی درباره تحلیلش از به کار گیری عنوان "جمهوری‌اسلامی" از سوی حضرت امام برای غلبه همزمان بر دو اندیشه سکولار و متحجر، با اشاره به اینکه آن موقع‌ها همین بحثها بود، ادامه داد: همان موقع وقتی می‌خواستیم نظاممان را شکل بدهیم و رفراندوم کنیم، در سوالی که باید از مردم بکنیم، در شورای انقلاب بحث می‌شد. جمعی می‌گفتند که "فقط جمهوری"، بعضی می‌گفتند "جمهوری دموکراتیک"، بعضی می‌گفتند "جمهوری اسلامی"؛ زیرا این در شعارهای مردم آمده بود و کسانی که در صحنه‌ها حاضر بودند، شعار می‌دادند "استقلال، آزادی، جمهوری‌اسلامی" ونهایتاً می‌خواستیم به رای مردم بگذاریم.کسی هم تا آن موقع مخالفت نمی‌کرد. اسم های دیگری هم بود. وقتی که بحثهایمان را خدمت حضرت امام بردیم ایشان گفتند که ما جمهوری اسلامی را به رای می‌گذاریم. همین کار را هم کردند. یعنی با نظر ایشان بود. در آن موقع ایشان هنوز آنطور نبودند که در این‌گونه مسائل نخواهند دخالت کنند، نظرشان را می‌دادند کسی هم با نظر ایشان مخالفت نمی‌کرد. اکثریت شورا هم همین را می‌خواستند. منظور ما هم همین بود. یعنی هم باید در چارچوب اسلام باشد، هم جمهوری باشد، یعنی باید رای مردم باشد. چون فرض ما براین بود که ملت ما مسلمان است، انقلابمان اسلامی است و شروع نهضت هم برپایه اسلام بود، خواست مردم هم همین بود. ما می‌خواستیم هم مردم را داشته‌باشیم و هم اسلام را. مردم هم همین را می‌خواستند و رای بالایی هم دادند.
هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سوال که به نظر شما آیا در این سالها تجلیل شایسته‌ای که در شان روز جمهوری‌اسلامی باشد در رسانه‌ها انجام می‌شود و یا نوعی غفلت در این رابطه صورت گرفته‌است؟ گفت:وضع خیلی روشن است؛ نه! از اول هم این‌گونه بنا گذاشته نشده بود. یعنی از سالهای اول هم مراسم ۱۲ فروردین خیلی محدود، ولی ۲۲ بهمن خیلی وسیع برگزار می‌شد. شاید هم منطقی باشد. اینکه در فاصله کوتاهی ۲ جشن به آن بزرگی گرفته‌شود، مردم خسته می‌شوند. ما معمولاً همان مراسم ۲۲ بهمن را بزرگ و مردمی می‌خواهیم. می خواهیم مردم باشند. حالا اگر آنها در روز جمهوری هم بخواهند این کار را بکنند، کسی منعشان نمی‌کند. ولی به نظر می‌رسد که همین مقدار جاذبه دارد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا دو گروه خاصمان(دشمنان) دیروز حضرت امام(ره) و بالاخص خاصمان لفظ جمهوری اسلامی را همچنان فعال می‌بینید؟ و چه توصیه‌ای برای مردم و نسل جوان در تقابل با ترفندهای پیچیده آنها دارید؟ با تاکید بر اینکه همچنان این خاصمان را فعال می‌بینم، یادآور شد: در آن زمان هم اینها بود. یعنی عده‌ای جمهوری بدون اسلام می‌خواستند که آنها هم خودشان سکولار نبودند ولی می‌گفتند همین کلمه کافی است. عده‌ای هم بودند که خیلی صریح می‌گفتند و تحجر همان موقع هم بود. بعضی ها موافق جمهوریت هم نبودند، منتها صدای آنها خیلی رسا نبود، چون آنها در انقلاب شرکت نداشتند. اما آن طرفی‌ها زیاد بودند. الان در داخل ایران صدای متحجرین مقداری از آنها بلندتر شده‌است. گرچه در فضای جهانی شاید آن صداها بلندتر باشد. ولی بله، با یک مقدار تفاوت همین جورها بود. راه ما همان جمهوری اسلامی است؛ در چارچوب اسلام و با نظر مردم.
هاشمی رفسنجانی در ادامه این گفت و گو در مورد صحت و سقم تلاشهای بسیاری که برای شبیه سازی تاریخی سال 1388 و 1358 می شود و در پاسخ به اینکه آیا به راستی فضای سیاسی سال ۸۸ جمهوری اسلامی منطبق با فضای سال ۵۸ است؟ تصریح کرد:فکر نمی‌کنم این تشبیه درست باشد. آنهایی که الان به عنوان معترض یا منتقد در خیابانها آمدند و صحبت کردند اکثریت قاطع‌شان وفادار به نظام هستند. یعنی جمهوری اسلامی و قانون اساسی را با همه موازین آن قبول دارند. گروههایی هم در میان اینها شعارهای دیگری می‌دهند و خواسته دیگری دارند. از این جهت شاید شبیه همان زمان باشد. آن زمان هم اگر یادتان باشد وقتی که دریای مردم به طرف میدان آزادی می‌رفت، اکثریت راه امام را داشتند و همین استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را می‌خواستند. عده معدودی هم بودند که پلاکاردهای محدود حزبی و فرقه‌ای خودشان را داشتند، کسی هم مخالفت نمی‌کرد. بعد از انقلاب هم بودند. درانتخاباتی که حق حضور داشتند، شرکت کردند و فهمیدند که آرایشان محدود است. به نظرم از این جهت حالا هم همین‌طور است. اکثریت جمهوری اسلامی را می‌خواهند و اعتراض آنها هم از انتخابات شروع شد که این اعتراض در واقع یک نوع اصلاح است ولی با اصل مخالفتی ندارند.
وی در پایان این گفت‌وگو به مناسبت فرا رسیدن ایام نوروز و سال نو، با تبریک این مناسبت به تمامی مردم، ایرانیهای داخل کشور و کسانی که در کشورهای دیگر نوروز را جشن می‌گیرند و به‌خصوص به وفاداران به انقلاب که هم سال نو را در پیش رو دارند و هم ۳۰ سال کار اساسی و افتخاراتی که پشت سر دارند، اظهار داشت:. یکی از افتخارات ما این است که ایرانیها سابقه خوبی در تمدن جهانی دارند و یکی از افتخاراتمان همین است که بهترین روز و بهترین ساعت را از لحاظ طبیعی برای سال نو انتخاب کرده‌اند. سلیقه ایرانیها به‌گونه‌ای است که بعد از گذشت هزاران سال سازمان ملل که از همه نوع سلیقه و از همه کشورها در آنجا جمع هستند به خود اجازه می‌دهد قطعنامه‌ای بگذارند و نوروز را یک فصل جهانی برای نو شدن دنیا معرفی کنند و به کشورهایی که در آن روز جشن می‌گیرند تبریک بگویند و ضمناً همه ما که نوروز را جشن می‌گیریم در تهیه این قطعنامه موثر بودیم که دنیا هم از آن استقبال کرد. این موضوع برای نشان دادن سابقه تمدن مردم ایران یک نشان بسیار خوب و افتخارآمیزی است.  

پست‌هایی که متاثر از سیاست پر و خالی شدند

پست‌هایی که متاثر از سیاست پر و خالی شدند
سینمای ایران در سال 88


آنچه در سینمای 88 اتفاق افتاد به جدال میان سیاست و هنر محدود نشد که رقابت پولی میان طلایه‌داران سینمای گیشه و هنری هم در این دوره به اوج خود رسید. این رویدادها در دو شقه زمانی روی داد: مدیریت جعفری جلوه و جواد شمقدری.


ایلنا: سینمای ایران در سال 88 مانند سایر موضوعات و بخش‌های متاثر از تحولات سیاسی و اجتماعی، با تاثیرپذیری فراوانی از سیاست بر پیشانی خود همراه بود. اگرچه درآستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری؛ دامنه‌ی نقدها از اظهارنظرهای سیاسی هنرمندان بالا گرفت اما این گروه از هنرمندان به همان اندازه که زمینه‌های اجتماعی را در انعکاس واقع‌گرایانه تصاویر خود بر پرده سینما ضروری می‌دیدند، توجه به مسایل سیاسی را لازمه بازتاب‌های هنری خود می‌دیدند. پس به مقابله با موج برآمده از نهی نفوذ سیاست بر هنر برخاستند. اما آنچه در سینمای 88 اتفاق افتاد؛ به جدال میان سیاست و هنر محدود نمی‌شد که رقابت پولی میان طلایه‌داران سینمای گیشه و سینمای هنری هم به اوج خود رسید. برای بالا گرفتن این دعوا نیز پرونده اخراجی‌ها برای سینمای ایران بسنده می‌کرد. این همه رویداد در سینما درست در دو شقه زمانی روی داد. 6 ماهه اول که با پایان مدیریت جعفری جلوه در سینما به اتمام رسید و 6 ماهه دوم که حاکمیت شمقدری در سینمای ایران آغاز شد. از این روز باید سال 88 را سال آمد و رفت مدیران سینمایی دانست.

بهار 88
درباره الی، اخراجی‌ها و انتخابات

فصل بهار همیشه همواره یکی از دوه‌های مهم سینمای ایران تلقی می‌شود ازسویی عید نوروز؛ شور و شعف و انرژی مثال زدنی فوق العاده‌ای در مردم به دنبال دارد و ازسوی دیگر با پایان فصل جشنواره‌ها؛ اکران بهاری سینماهای کشور از راه می‌رسد. معمولا در این فصل بهترین‌های جشنواره برای ازدست ندادن فضای مطلوب رسانه‌ای در اکران باهم رقابت می‌کنند.
در پایان سال 87 مقرر شد تا فیلم‌های اخراجی‌های 2، بیست، سوپراستار، وقتی همه خوابیم و درباره الی؛ نوروز 88 اکران شوند. اکران اخراجی‌ها، بیست و سوپراستار تقریبا قطعی بود اما کمتر کسی به اکران فیلم سینمایی درباره الی خوش‌بین بود. آخرین اثر اصغر فرهادی از زمانی که گلشیفته فراهانی در فیلم مجموعه دروغ‌های ریدلی اسکات؛ بدون اجازه وزارت ارشاد حضور پیدا کرد،‌ تبدیل به یک فیلم جنجالی شد و این جنجال‌ها؛‌ اکران و نمایش آن را در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر را نیز تحت تاثیر قرار داد. درنهایت باوجود آنکه پوسترها و بنرهای فیلم آماده شده بود؛ درست یک روز مانده به آغاز اکران فیلم درباره الی، معاونت سینمایی از اکران آن جلوگیری کرد تا اخراجی‌های دو به فروش خیره‌کننده 7 میلیادری دست پیدا کند و مسعود ده‌نمکی سوار بر موج اخراجی‌ها به فکر ساخت قسمت سوم آن نیز بیفتد. فیلم ده نمکی در زمان اکران؛ واکنش‌های بسیاری را برانگیخت و علاقمندان و مخالفان سرسختی هم داشت. کار در دو جبهه دفاع و نقد فیلم به جایی رسید که شرف‌الدین(رئیس انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس) اعلام کرد؛ از دید او، فیلم اخراجی‌ها؛ یک فیلم دفاع مقدسی نیست. علی شاه حاتمی(کارگردان) نیز سخنان شدیدی علیه کسانی که از فیلم حمایت کرده‌بودند؛ ایراد کرد.
اما در آستانه انتخابات؛ سینما نیز حال و هوای سیاسی به خود گرفت. دو جبهه اصلی در سینما به وجود آمده بود و هریک از طرفداران این دو گرایش سیاسی؛ سخنوری در حمایت از نامزد موردنظر خود را به اوج رساندند. وزارت ارشاد در حوزه سینما نیز وارد همین فضا شده بود. بحث‌ها درباره حضور احتمالی شمقدری درصورت برنده شدن احمدی نژاد در پست وزیر ارشاد و بعادها معاونت سینمایی بالا گرفته بود.
در همین فصل، حاضرنشدن محمود اربابی در محل کارش در اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد که ماه‌ها طول کشیده بود، شایعه استعفای او را قوت بخشید سرانجام محمدرضا جعفری جلوه با استعفای اربابی موافقت کرد و مقرر شد که به زودی جانشینی برای او در یکی از پرچالش‌ترین ادارات کل وزارت ارشاد معرفی شود. فشارهای وارد بر اداره کل نظارت برای تشدید سخت‌گیری‌ها در اعطای پروانه ساخت یا نمایش فیلم‌ها، نبودن نام مدیر اداره نظارت درمیان مدیران تقدیرشده ازسوی معاون سینمایی ارشاد و عدم موافقت با مرخصی طولانی مدت اربابی ازسوی جعفری جلوه، ازجمله دلایلی بود که گفته می‌شد محمود اربابی را مجبور به استعفا کرده است.
جدی‌ترین گزینه‌ها برای جانشینی اربابی هم جواد علیمردانی(مدیرکل دفتر توسعه همکاری‌های سمعی و بصری معاونت سینمایی)، ابراهیم داروغه‌زاده(مدیرعامل موسسه رسانه‌های تصویری) و محمد آفریده(مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی) بودند که درنهایت هیچیک انتخاب نشدند تا سرانجام با رفتن جعفری جلوه از معاونت سینمایی؛ گزینه تازه‌ای به نام علیرضا سجادپور مطرح شد.
بهار به پایان نرسید مگر با یک خبر بد.پیمان ابدی(بدلکار نامدار و کار بلد سینما)، پروین سلیمانی(بازیگر پیشکسوت) و مهین بزرگی(دوبلور باسابقه سینما) درگذشتند و جامعه سینمایی کشور را تنها گذاشتند.
بهار 88 برای سینمای ایران با مشخص شدن نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درکنار تمامی حواشی و پیامدهای اجتماعی؛ فرهنگی و سیاسی‌اش به پایان رسید. انتخاباتی که بیشتر هنرمندان سینما از نامزدی طرفداری کرده بودند که سرانجام برنده انتخابات نبود.

تابستان 88:
درگذشت سیف‌اله داد و برگزار نشدن جشن سینما

پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد 88 ، اتفاقات تازه‌ای در کشور رخ داد که همانطور که تمامی جامعه ایران را زیر نفوذ خود برده بود؛ سایه آن بر سینما نیز گسترده شد. دامنه این اتفاقات به اندازه‌ای بود که باوجود قطعی شدن قرارداد فیلم درباره الی که نتوانسته بود در نورز اکران شود؛ در تابستان؛ فیلمی که می‌رفت تا اکران بسیار موفقی را پشت سر بگذارد اما شرایط اجتماعی این اکران موفق را به رتبه‌های بعدی به عقب راند.
شاید بتوان تابستان 88 را یکی از سیاسی‌ترین دوره‌های سینمای ایران دانست. پس از اعتراض به نتایج انتخابات در اول تیرماه و نقدهایی که به جانب‌داری هنرمندان از یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری وارد آمده بود؛ علیرضا سجادپور(دبیر هیات اسلامی هنرمندان و یکی از طرفداران محمود احمدی نژاد) در یک گفتگو به سکوت خانه سینما و عدم واکنش اعضای این خانه نسبت به اتفاقات روزهای پس از انتخابات معترض شد. این حرکت سجادپور باعث شد تا عسگرپور(مدیرعامل خانه سینما) به نمایندگی از خانه سینما پاسخ شدیدالحنی را آماده کند. عسگرپور گفته بود: اظهار نظر خانه سینما در در دوره تفتیش عقایدی که شما بنای راه‌اندازی آن را دارید؛ ممکن است باعث ویرانی‌اش شود هرچند ازسویی سکوت آن هم می‌تواند به شما برای راه‌اندازی پادگان سینمایی به جای خانه سینما کمک کند.
از دیگر اتفاقات ناخوشایند تابستان 88، درگذشت سیف‌اله داد(کارگردان سینمای ایران و معاون سینمایی دولت خاتمی) بود. درحالیکه همه انتظار می‌کشیدند تا سیف‌الله داد با فیلم تهران- طهران به جامعه سینما بازگردد اما این کارگردان خوش‌نام سینمای ایران پس از ماه‌ها دست و پنجه نرم کردن با بیماری، مردادماه 88 درگذشت تا سینمای ایران یکی از خوش‌فکرترین مدیران و هنرمندان خود را ازدست بدهد. در مراسم تشییع و ختم مرحوم داد، افراد مختلفی از گروه‌های مختلف سیاسی و فرهنگی شرکت کرده بودند و مراسم ختم داد؛ تبدیل به محلی برای اعتراض شد. حاضران معتقد بودند که وصعیت نابهنجار و التهابات پس از انتخابات، بسیاری ازهنرمندان را دل‌زده و رنجور کرده‌است که آنها که تاب و تحمل این روزها را ندارند؛ رخت از جهان می‌بندند.
اما در همین روزها؛ مهدی اباسلط(کارگردان جوان سینمای ایران) نیز به فهرست درگذشتگان افزوده شد.
دامنه رویدادهای پس از انتخابات هنوز ادامه داشت. برگزار نشدن سیزدهمین جشن بزرگ سینمای ایران نیز از پیامدهای همین روزها بود. درنهایت21 شهریور همزمان با روز سینما؛ برترین‌های سینمای ایران در طول یک سال ازسوی صنوف مختلف داوری و معرفی شدند. دیبری جشن سیزدهم را فرهاد توحیدی برعهده داشت. او قبل از انتخابات وعده داده بود که امسال جشن بسیار خوبی برگزار می‌شود و نمایشگاهی هم درباره فناوری سینما در یکی از پارک‌های تهران برگزار می‌شود اما التهابات بعداز انتخابات، برگزاری چنین جشنی را ممکن نکرد. بسیاری از شرکت‌های خارجی که قصد حضور در نمایشگاه را داشتند از حضور در نمایشگاه امتناع کردند و درنهایت جشن سیزدهم؛ غیررقابتی برگزار شد و سینماگران با حضور در ضیافت شامی در هتل استقلال به تماشای تقدیر از چند چهره سینمایی( نیکو خردمند و ناصر تقوایی) نشستند.
این فصل یک اتفاق تازه درکنار تمام رویدادهای سیاسی با خود داشت: نمایش فیلم‌ها در نیمه شب. این طرح برای اولین بار در سینما اجرا شد. هرساله با آغاز ماه مبارک رمضان؛ سینماداران نگران پایین آمدن میزان فروش فیلم‌های خود بودند به همین دلیل شورای صنفی نمایش در یک طرح ابتکاری؛ نمایش فیلم‌های سینمایی را تا اذان صبح آزاد اعلام کرد. این طرح اذان تا اذان نام گرفت و توانست در یک زمان مرده؛ مخاطبان و روزه‌داران را بعداز مراسم افطار به سینماها بکشاند و نشان داد که فروش فیلم‌ها در ماه رمضان هم می‌تواند ادامه داشته باشد. اجرای این طرح بدون دردسر هم نبود. منصور ارضی(یکی از مداحان) در مراسمی، انتقادات شدیدی را به آن وارد کرد و بدنبال آن؛ نیروی انتظامی خواستار تعطیلی طرح شدکه با میانجی‌گری و گفتگو مشکل حل شد هرچند ساعت اجرای طرح به 2 بامداد کاهش یافت.
در روزهای پایانی تابستان 88 ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییرکرد. سیدمحمد حسینی جانشین محمدحسین صفار هرندی شد. این تغییر ازسویی شادی کوتاه‌مدت هنرمندان را به دنبال داشت اما آنها به زودی دریافتند قرار نیست در سیاست‌های فرهنگی ارشاد تغییر خاصی به وجود بیاید.
این فصل اگرچه به پایان خود نزدیک می‌شد اما التهابات پایان نیافته بود. بیست و سومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان که هرساله اخبار و حواشی بسیاری را به دنبال داشت، با حضور بسیار کم هنرمندان در سکوت برگزار شد.
فیلم‌های سینمایی درباره الی ساخته اصغر فرهادی، هرچه تو بخواهی ساخته محمد متوسلانی، امشب شب مهتابه ساخته محمدهادی کریمی، دلخون ساخته محمدرضا رحمانی، خروس جنگی ساخته مسعود اطیابی، سایه وحشت ساخته عماد اسدی و خاک آشنا ساخته بهمن فرمان آرا در تابستان 88 اکران شدند. نمایش خاک آشنا با حذف چند سکانس اصلی؛ اعتراض شدید بهمن فرمان آرا را به‌دنبال داشت. فرمان آرا گلایه کرد که: عملکرد مسولان ارشاد درقبال فیلم وی؛ مانند کسی است که چشم‌های یک عکس را درمی‌آورد.
پایان این فصل با یک رویداد تلخ و حاشیه‌ساز دیگر همراه شد. جعفر پناهی، مجتبی میرطهماسب و فاطمه معتمدآریا ممنوع‌الخروج شدند. هرچند بعدها ممنوع‌الخروجی میرطهماسب و معتمدآریا رفع شد اما پناهی هرگز نتوانست کشور را ترک کند.


پاییز 88:
معاون جدید برای سینما وآغاز اکران فیلم‌های توقیفی

با آغاز پاییز 88،‌ معاونت سینمایی تغییر کرد و محمدرضا جعفری‌جلوه جای خود را به جواد شمقدری داد. جعفری جلوه در دوران 4 ساله مدیریت سینمای کشور؛ دوران پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. در دوره او فیلم‌هایی چون سنتوری امکان اکران پیدا نکرد و نمایش فیلم سینمایی درباره الی با مشکلات بسیاری همراه بود. اما جواد شمقدری که فیلم تبلیغاتی محمود احمدی نژاد را در انتخابات دهم ریاست جمهوری ساخته بود؛ به‌عنوان معاون سینمایی معرفی شد. هرچند شمقدری یکی از کاندیداهای وزارت ارشاد بود؛ اما پذیرش این سمت هم اتفاق عجیبی نبود. شمقدری که به طیف هیت اسلامی هنرمندان نزدیک است؛ دوست و همکار قدیمی خود(علیرضا سجادپور) را به‌عنوان مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی منصوب کرد تا این پست بدون رییس را پس از ماه‌ها سامان دهد.
شمقدری در آغاز کارش؛ یک گام به جلو برداشت: رفع توقیف فیلم‌هایی که در زمان جعفری‌جلوه توقیف شده بودند. اولین فیلم از این گروه؛ کتاب قانون بود که از سال 86 امکان نمایش پیدا نکرده بود. سجادپور نیز با این شعار که ما فقط دو خط قرمز در سینما داریم؛ از سرعت بخشیدن به روند صدور پروانه‌های نمایش و ساخت سخن به میان آورد.
اما انتخاب شمقدری؛ واکنش‌های بسیاری را دربین اهالی سینما برانگیخت. عده‌ای به‌دلی اینکه وی به رئیس جمهور بیشتر از معاونان قبلی نزدیک است؛ امیدوار شدند که سیاست‌های یک بام و دوهوا در حوزه فرهنگ ازبین برود. عده‌ای هم به دلیل وابستگی وی به یک جریان خاص در سینما؛ ابراز نگرانی کردند. شمقدری در زمان انتصاب از ریل‌گذاری جدید برای سینمای ایران سخن گفت و مدعی شد که باید شان سینمای ایران ارتقا یابد زیرا وضعیت امروز سینمای ایران از لحاظ جذب مخاطب و ازنظر میزان فیلم‌های تولیدی در شان مردم و فرهنگ ایران نیست.
ورود شمقدری به معاونت سینمایی همراه با تغییرات بسیاری بود. مجید شاه‌حسینی در بنیاد سینمایی فارابی جای خود را به احمد میرعلایی داد و محمود اربابی نیز جای خود را به علیرضا سجادپور در اداره کل نظارت و ارزشیابی داد. محمد آفریده نیز پس از برگزاری بیست وششمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران و آخرین دوره این جشنواره در زمان مدیریت خود؛ کناره‌گیری کرد و جای خود را به شفیع آقامحمدیان داد.
شمقدری به محض ورود به معاونت سینمایی خبر از رفع توقیف فیلم‌هایی چون به رنگ ارغوان داد که این وعده در جشنواره فیلم فجر عملی شد.
پاییز 88؛ یکی از رخدادهای مهم سینمایی کشور در عرصه مستند و درست در ادامه التهاب‌های پس از انتخابات روی داد. مستندسازان؛ جشنواره سینماحقیقت را تحریم کردند.
آنها نوشتند که: نمی‌توانیم جای خالی مستندهای ساخته نشده از رخدادهای اجتماعی اخیر را نادیده بگیریم و به دلیل ارزش و احترامی که برای بیان حقیقت قایلیم، از هرگونه حضور و شرکت در این جشنواره به‌عنوان دست‌اندرکار، منتقد و تماشاگر خودداری می‌کنیم.
سومین دوره جشنواره سینماحقیقت درفضایی سوت و کور برگزار شد. 136 مستندساز برجسته کشور که درمیان آنها اسامی چون: رخشان بنی اعتماد، محمد شیروانی، کامران شیردل، فرهنگ آدمیت، مهرداد اسکویی، مهناز افضلی، مانی پتگر، فرزاد توحیدی، رضا درستکار، شادمهر راستین، محمد رسول اف، سامان سالو، ناصر صفاریان، احمد طالبی‌نژاد، محسن عبدالوهاب، بایرام فضلی، بهمن کیارستمی و ...به چشم می‌خورد، با تأکید بر بی‌سابقه بودن سخت‌گیری و جلوگیری‌هایی که بر مستندسازان در ارایه تصویر واقعی و منصفانه از جامعه اعمال می‌شود، اظهار کردند: باوجود اذعان به اهمیت برگزاری جشنواره سینماحقیقت؛ از شرکت در جشنواره امسال خودداری می‌کنیم.
اما برگزارکنندگان این جشنواره اعلام کردند، عدم حضور این افراد به جشنواره خللی وارد نمی‌کند!
و این جشنواره برگزار خواهد شد که شد اما خالی از حرف‌های جدی مستندسازان امروز سینمای ایران.
در همین فصل؛ اولین همایش ملی مدیریت هنری در خانه سینما با همکاری خانه موسیقی، خانه تئاتر و انجمن هنرهای تجسمی برگزار شد. در مهرماه نیز گروهی از سینماگران ایرانی به دعوت سینماگران و هنرمندان آمریکایی میهمان آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا اسکار شدند و گروهی دیگر به فرانسه سفر کردند.
اما درگذشت نیکو خردمند که در جشن سیزدهم سینمای ایران از وی تقدیر شده بود، جمشید لایق، مسعود رسام، امیر قویدل وعباس شباویز خبرهای بد این فصل بودند.


زمستان 88 :
جشنواره فیلم فجر، اولین آوردگاه رسمی معاونت جدید

زمستان هرسال برای سینمای ایران مصادف با برگزاری جشنواره فیلم فجر است. امسال از آغاز زمستان؛ زمزمه‌هایی درباره برگزار نشدن جشنواره شنیده می‌شد اما معاونت سینمایی آن را رد می‌کرد. شمقدری در اولین گام؛ مهدی مسعود شاهی را به‌عنوان دبیر بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر منصوب کرد. دبیری که بعدها به‌عنوان رئیس سازمان جشنواره‌ها تعیین شد.
جشنواره فیلم فجر از آغاز با حاشیه‌های بسیاری همراه بود. غیبت نزدیک به 50 کارگردان از سه نسل سینمای ایران، انتخاب برج میلاد به عنوان محل دائمی جشنواره فیلم فجر، اکران و نمایش فیلم‌هایی چون به‌رنگ ارغوان، تسویه حساب، هیچ و آتشکار... باعث شد تا جشنواره خبرساز شود. خبرسازی‌ها تا پایان جشنواره و مراسم اختتامیه ادامه داشت. در اختتامیه هم دو اتفاق مهم رخ داد: ابتدا سخنان حاتمی‌کیا در زمان دریافت سیمرغ بهترین فیلم برای به رنگ ارغوان و دیگری؛ اعتراض خبرنگاران و پوشش ندادن مراسم اختتامیه.
در این فصل؛ یازدهمین جشن دنیای تصویر و اهدای تندیس حافظ هم پس از دوسال وقفه برگزار شد که مورد استقبال هنرمندان قرار گرفت. فعالیت شورای صنفی نمایش هم پس از پایان جشنواره فیلم فجر تمام شد و شورای جدید نمایش با 4 تهیه‌کننده، 4 سینمادار و یک نمایندگان کانون کارگردانان تشکیل شد.
در بهمن ماه هم گروهی از سینماگران ایرانی به برلین سفر کردند. در رزوهای پایانی سال 88 جواد شمقدری؛ مهدی مسعودشاهی را به سمت مدیر سازمان امور جشنواره‌ها منصوب کرد تا از این پس جشنواره‌های فیلم زیرنظر این سازمان فعالیت کند. اما جعفر پناهی هم در آخرین روزهای سال بازداشت شد.  

آزادی حسن لاهوتی با تودیع وثیقه 73 میلیون تومانی

دادستان تهران در گفت‌وگو با ایلنا خبر داد؛
آزادی حسن لاهوتی با تودیع وثیقه 73 میلیون تومانی


حسن لاهوتی فرزند فائزه هاشمی است که روز گذشته پس از ورود به ایران در فرودگاه امام خمینی بازداشت شد.


ایلنا: دادستان تهران از آزادی حسن لاهوتی،نوه رئیس مجلس خبرگان رهبری خبر داد.
عباس جعفری دولت آبادی در گفت‌وگو با ایلنا با اعلام این خبر گفت:حسن لاهوتی با تودیع وثیقه 73 میلیون تومانی و با ابراز ندامت از اعمال ارتکابی آزاد شد.
گفتنی است حسن لاهوتی فرزند فائزه هاشمی است که روز گذشته پس از ورود به ایران در فرودگاه امام خمینی بازداشت شد. 

http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=114345