فرهاد تجری؛ |
رنگ پرچم برای تنوع تغییر کرده |
-به نظر شما تغییر رنگ سبز پرچم ایران به آبی در کنفرانس رسمی رئیس جمهور مصداق تحریف نمادهای ملی محسوب می شود یا نه؟ نمادهای ملی به عنوان یک شاخص و مبنا بخشی از هویت یک ملت را می سازند لذا تحریف آن به نوعی تحریف ستون های جامعه تلقی می شود. چه جریان سیاسی و چه اشخاص و افراد نباید به خود این حق را بدهند که به نمادهای ملی دست درازی کنند. این موارد خط قرمزهایی برای جامعه است که در هیچ شرایطی نمی توان از آنها چشم پوشی کرد. تحریف و تخریب نمادهای ملی به هر دلیلی کاری مقبوح محسوب می شود. -در برخورد با این تحریف ها چه می توان کرد؟ دخل و تصرف در هر یک از جزییات پرچم قابل قبول نیست اما به به کار گیری و مکان استفاده از آن هم بستگی دارد. مثلاً در یک مسابقه فوتبال یا مواردی که پرچمی به اندازه کوچک چاپ می شود ممکن است حاشیه پرچم ناخوانا باشد، این موارد قابل اغماض است اما در استفاده های رسمی و دیدارهای دیپلماتیک، قاعدتاً باید به تمام ویژگی ها توجه شود و مطمئناً حساسیت این موارد با مسابقه فوتبال متفاوت است. -دولت که باید حافظ اصلی نمادهای ملی یک کشور باشد، در سه مراسم رسمی و به طور متوالی رنگ پرچم کشور را تغییر داده است. آیا این نقض قانون اساسی و خلاف سوگند رئیس جمهوری نیست؟ من متاسفانه این موضوع را متوجه نشده بودم. خب اگر این طور که رسانه ها می گویند اتفاق افتاده باشد، مردم این رفتار را نمی پذیرند. اگر هم قرار باشد از این رفتار بهره برداری خاص سیاسی شود به یقین به دلیل حساس بودن مردم به این جور موارد، بهره برداری عکسی صورت خواهد گرفت و بانیان این امر نتیجه عکس می گیرند. حالا می خواهد استفاده با نیت خیر باشد یا غیر از آن. یقیناً در اذهان تمام ملت رنگ پرچم ایران سه رنگ سبز، سفید و قرمز با کلمه الله است و این قابل تغییر نیست. -در روز مصاحبه مطبوعاتی آقای احمدی نژاد این خطا برای سومین بار تکرار شد. آیا با تکرار آن شائبه عمدی بودن این خطا به وجود نمی آید؟ من پیشنهاد می کنم این موارد را به عنوان یک نقد کارشناسی و فنی مطرح کنیم. خیلی خوب است که افکار عمومی به این موارد حساس هستند اما زیاد حساس شدن هم ارزشی ندارد چون همه می دانیم خسران آن خیلی بیشتر است. -آیا این اقدام در قانون جرم محسوب می شود؟ تخلف است اما بعید می دانم جرم باشد. یک موقع ممکن است این رفتار با سوءنیت باشد، گاهی هم می بینیم رنگ پس زمینه آبی بوده و اشتباهی به رنگ پرچم نفوذ کرده است. به اعتقاد بنده نیت فردی که چنین اقدامی را انجام داده مهم است. گاهی ممکن است برای تنوع و جذبه بیشتر باشد. گفتم لذت رنگ... -یعنی برای تنوع رنگ پرچم را تغییر دهیم؟ یعنی شما می گویید رنگ سبز به طور کامل تغییر کرده است. -شما می توانید حتی تصاویر آن را در خبرگزاری فارس ببینید. پس اجازه بدهید من بروم نگاه کنم تا اطمینان حاصل کنم عمدی بوده یا نه؟ * عضو کمیسیون قضایی و حقوقی |
حمیدرضا ترقی؛ |
شاید تغییر رنگ پرچم مشکل چاپی و فنی بود |
-در مورد تغییر رنگ پرچم و تحریف این نماد ملی در چند برنامه ریاست جمهوری به نظرتان چه باید کرد؟ اینها اشکالات چاپی است. بعضی دستگاه ها در رنگ آمیزی دچار اشکالات فنی می شوند و چون این کارها معمولاً با عجله انجام می شود طبیعتاً چنین مشکلاتی هم پیش می آید. - سال هاست در برنامه های مختلف بنرهایی چاپ شده اما تا پیش از این چنین اشتباه فاحشی سابقه نداشته که رنگ پرچم تغییر کند. از طرفی مردم می پرسند چرا این اشتباه سه بار متوالی در کمتر از یک ماه تکرار شده است؟ حتی لوگوی خبرگزاری ایرنا هم پس از حضور آقای جوانفکر در این خبرگزاری به رنگ آبی بدل شده است. تغییر رنگ لوگوی ایرنا که به این موضوع ربطی ندارد. -بله، من هم دنبال دلایل تغییر رنگ لوگوی ایرنا نیستم اما رنگ پرچم بر اساس اصل 18 قانون اساسی کاملاً مشخص شده و برای تمام ایرانیان مهم و غرورانگیز است و حالا شما می گویید در سه برنامه مختلف یک اشکال چاپی وجود داشته. البته باید کسانی که مسوول برگزاری چنین برنامه هایی هستند دقت لازم را داشته باشند تا این اشکالات فنی پیش نیاید اما اینها چیزی نیست که آدم روی آن انگشت بگذارد و ایراد ایدئولوژیکی بگیرد. اشکال فنی است که پیش می آید. -یعنی به نظر شما در سه برنامه یی که برگزار شده سه بار و هر سه بار یک نوع سهو اتفاق افتاده؟ بله، همه این موارد سهوی بوده، به دلیل اینکه معمولاً بنرهای چنین مراسم هایی را یک جا چاپ می کنند و با یک مرکز قرارداد دارند و احتمالاً دستگاه آن مرکز دچار چنین اشکال فنی بوده است. جریانی که خودش پرچم ایران را به عنوان نماد و شعار خود قرار داده، نمی آید به خاطر برخی مسائل رنگ عوض کند که حالا ما بخواهیم این مساله را بهانه یی برای کوبیدن آنها قرار دهیم. - شما به عنوان یک سیاستمدار و یک ایرانی از کمیته مسوولان برگزاری مراسم، دفتر ریاست جمهوری و مجموعاً از دولت وقتی چنین مساله یی پیش می آید توقع دارید چگونه این سهو را جبران کنند؟ باید دقت و مراقبت کنند که چنین مساله یی پیش نیاید، همین. * عضو حزب موتلفه |
امام را آنگونه که ما میگوییم، بشناسید!
سایت جماران به مطلب دو هفته قبل بنده با عنوان «سایت جماران و تقویت اعتصابات» جواب داده و تلویحا بنده را به سوء برداشت از خبر این سایت متهم کرده است. این جوابیه خیلی شبیه است به نامه حجت الاسلام سید حسن خمینی به رییس سازمان صدا و سیما. ایشان در نامه اش به آقای ضرغامی گفته است، شما حق ندارید از سخنان امام، برداشتی غیر از آن چه ما و دوستانمان می گویند، داشته باشید. من امیدوارم آقای سید حسن خمینی از مجموعه برنامه «شاخص» فقط قسمت مربوط به دیدگاه های حضرت امام درباره ولایت فقیه را دیده باشند. انصافا این برنامه با انعکاس دیدگاه های همه گروه های سیاسی آن زمان در مجلس خبرگان قانون اساسی، از جمله دیدگاه های اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی، دیدگاه ها و نظرات جامع و قاطع حضرت امام را درباره اصل مترقی ولایت فقیه مطرح کرد. آیا این کار تضادی با روح نظرات امام و دیدگاه ها و مواضع ایشان دارد؟ به هرحال دست اندرکاران سایت جماران می توانند ما را به سوء برداشت متهم کنند، اما نمی توانند ما را به نفهمیدن امر متهم کنند. بالاخره ما با همین تجربه اندک روزنامه نگاری معنی «گزینش گری در خبر» و «القاء غیرمستقیم» و.... را تشخیص می دهیم و می دانیم چگونه با انتخاب برخی مطالب و فروگذاشتن برخی نظرات امام، سعی می کنند، آن عزیز را مصادره به مطلوب کنند. ضمنا جهت اطلاع خوانندگان گرامی، مطلب یاد شده را در سایت جماران ما با چشم های خودمان دیدیم، نه این که منابع موثق! برایمان بازگو کرده باشند.
سی ان ان معتبرترین نام در اخبار!
آیا ندا سلطانی را می شناسید؟ او صاحب عکس ندا آقاسلطان است، ولی خود او نیست! مسئله قدری پیچیده شد. خانم ندا سلطانی مدرس دانشگاه آزاد اسلامی است که در جریان سناریو مرگ ندا آقاسلطان، عکس او در جست وجوی اینترنتی به اشتباه به نام ندا آقاسلطان ثبت شد و حالا او چند ماهی است که از وطن آواره شده و در فرانکفورت آلمان در انتظار پناهندگی است. ندا سلطانی که تمام تلاش او برای نجات عکسش از سوء استفاده رسانه ها بی فایده مانده، در مصاحبه ای گفته است در اعتراض به گزارش های پخش شده با تصویر وی، به رسانه های معروف دنیا از جمله «سی ان ان» ایمیلی را ارسال کرده و خواستار حذف عکس خود شده است، اما در پاسخ، این نامه را دریافت کرده که «آن ها نمی توانند به همه شخصا جواب بدهند» و در امضای نامه آمده است: «سی ان ان معتبرترین نام در اخبار.»
پس چرا اعترافاتشان را پس نگرفتند؟
به خاطر دارید که برخی از اعضای جبهه اصلاحات در واکنش به اعترافات اعضای بازداشت شده در دادگاه حوادث انتخابات، این اظهارات را تحت فشارهای روحی و روانی ناشی از زندان و تاکتیکی برای فرار از این فشارها می خوانند و حتی برخی پا را از این فراتر گذاشتند و مدعی شدند به اعتراف کنندگان دارو خورانده شده است!
جالب این است که همان زندانی های معترف، حالا با گذشت چند ماه آزادی نه تنها اعترافات خود را پس نگرفتند، بلکه در مصاحبه هایی بر مطالب گفته شده قبلی صحه گذاشتند. پس از مصاحبه آقای عطریانفر، در روزهای گذشته نیز سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، اظهار داشته که همچنان به مطالب گفته شده در دادگاهش باور دارد. او در این مصاحبه آن بخش از جریان اصلاح طلبی را که از طریق مقاومت های خیابانی ظاهر شده است، جریانی منحرف و مشکوک خوانده و راه برون رفت اصلاح طلبان از بحران کنونی را بازگشت به قانون و اتکا به روش های پارلمانتاریستی دانسته است. آقای شریعتی این مطلب را هم به سران جریان اعتراضی گوشزد کرده که اگر قرار بود بعد از هشت ماه به قانون بازگردید، از ابتدای این جریان نیز می شد به قانون اساسی بازگشت و این همه هزینه هم نپرداخت. حالا باید به آن دسته از اصلاح طلبانی که مطالب هم فکرانشان را در دادگاه تحت فشار و یا تاکتیک می خواندند، گوشزد کرد که وجدان های منصف برای یافتن حقیقت از هر فرصتی بهره می گیرند، خواه زندان، خواه بیرون زندان. اگر ادعای آن روز شما درست بود، این دوستان شما باید امروز حرف هایشان را پس می گرفتند و یا سایر بازداشت شدگان باید تحت فشار زندان، مطالبی را می گفتند که نگفتند. افکار عمومی در این باره به درستی قضاوت خواهد کرد.
اطلاعیه توخالی
اطلاعیه ای که تحت عنوان گروه های اصلاح طلب به مناسبت 22 بهمن صادر شد، یک بار دیگر پرده از اختلافات عمیق در جبهه اصلاح طلبی برداشت. در حالی که گروه های 17گانه موسوم به جبهه دوم خرداد، سال هاست وجود خارجی ندارد و حتی در زمان شکل گیری آن، گروه ها و احزابی همچون حزب مردم سالاری و حزب همبستگی به رفتارهای قیم مآبانه حزب مشارکت و سازمان مجاهدین اعتراض کردند، اما به نظر می رسد همان قیم ها سعی دارند با استفاده از عناوین و تابلوهای دیروزی، همچنان برای خود اعتباری دست و پا کنند و با جعل عنوان، طرفداران خود را در صحنه نگه دارند. اوضاع کنونی جبهه اصلاحات آشفته تر از آن است که بتوان با چنین ادعاهایی آن را سرپا نگه داشت. اختلافات عمیق مهدی کروبی با سید محمد خاتمی و انتقادهای تند خاتمی از تندروی های موسوی و اختلافات درونی برخی گروه های اصلاح طلب، همچون مجمع روحانیون، همه، حکایت از ناکامی سیاسی آنان دارد و حرکت های اخیر صورت گرفته به ریزش های جدی در این جبهه منجر شده است. لذا بیانیه صادر شده به نام شورای هماهنگی گروه های اصلاح طلب که بلافاصله با اعلام برائت مجمع روحانیون، مجمع مدرسین و محققین و حزب همبستگی و.... مواجه شد، تلاشی بود برای سرپوش گذاشتن بر این ناکامی ها و شاید پر کردن جای خالی بیانیه های میرحسین موسوی.
ستاد مخملی مشترک ایران و اوکراین
کاندیدای غرب گرای اوکراین که در انتخابات اخیر این کشور در مقابل رقیبش متحمل شکست شد، طرفداران نارنجی خود را به اعتراضات خیابانی فراخواند. یولیاتیموشنکو، نخست وزیر اوکراین که از سال 2004 و به دنبال انقلاب نارنجی و با حمایت گسترده غرب، به روی کار آمد، قبل از اعلام نتایج رسمی انتخابات، مدعی وجود تقلب گسترده در انتخابات شد و از طرفداران خود خواست در اعتراض به تقلب به خیابان ها بریزند. این خبر را نقل کردم تا تذکری باشد برای آن هایی که منکر پروژه کودتای مخملی و جنگ نرم در ایران هستند. آقایان باور کنند که فرمان تقلب، اعتراض خیابانی و... در ایران و اوکراین در یک ستاد طراحی و صادر شده است.
بهترین گزینه آمریکایی ها
دستور رییس جمهوری برای شروع غنی سازی 20 درصدی، ضمن این که گویای رشد توانمندی های علمی و فناوری ایران اسلامی است؛ تودهنی محکمی بود به آمریکا و هم پیمانان غربی او که همچنان به دنبال باج خواهی های سیاسی خود هستند. امریکایی ها تصور می کردند در لوای بلوایی که در کشور برپا کرده اند، می توانند برای کوتاه آمدن ایران از پروژه هسته ای فشار بیاورند، اما این تصمیم مقتدرانه نشان داد که ایران اسلامی اهل کوتاه آمدن و مماشات بر سر منافعش نیست. روزنامه واشنگتن پست چند روز قبل در مقاله ای نوشته بود: «بهترین گزینه برای جلوگیری از دستیابی ایران به توانایی هسته ای در پیروزی مخالفان نظام ایران نهفته است.
از این رو راهبرد دولت اوباما، به جای معامله کردن با جمهوری اسلامی باید به تقویت جنبش سبزی که سبک خاص خود را دارد، متمرکز شود.» این روزنامه به دولت متبوعش توصیه کرده، حالا که ایران از دور دیگر تحریم های بین المللی، نگرانی ندارد، پس بهتر است که فشارها را برای وقوع یک انقلاب رنگین در ایران متمرکز کرد تا از این طریق بتوان امتیاز لازم را از ایران گرفت. این مطلب روزنامه آمریکایی، ضمن این که سند متقنی برای پیوند آشوب طلبان خیابانی با دشمنان این مرز و بوم است، در عین حال اعترافی است به عجز امریکایی ها در تلاش 31 ساله آن ها برای وادار کردن ایران به تسلیم.
ضرورت تجهیز فکری جوانان در برابر بهاییت
یکی از گروه ها و فرق فعال در حوادث بعد از انتخابات که علیه ارزش های اسلامی و آرمان های انقلابی به طور فعال در صحنه حاضر شد، پیروان فرقه ضاله بهاییت بودند. همان طورکه در خبرها هم شنیدیم، از جمله صحنه گردانان حوادث تلخ روز عاشورا و هتک حرمت کنندگان ساحت مقدس سالار شهیدان، معتقدان به این آیین ساخته شده به دست انگلیس بودند که خوشبختانه تعدادی از آن ها به دست قانون افتادند و در دادگاه محاکمه شدند.
نکته ای که چند هفته ای بنای نوشتن آن را داشته ام این است که علی رغم این که چند سالی است، خبر از گسترش فعالیت این فرقه ضاله در سطح کشور و در بین جوانان می رسد، متأسفانه رسانه ها و مراکز فرهنگی آن طور که باید و شاید در نقد و معرفی این فرقه انگلیسی فعالیتی نکردند و ذهن مردم، به ویژه جوانان را برای مواجهه با مبلغان بهایی
آماده نساختند.
امام صادق (ع) در آداب تربیت فرزندان توصیه می کنند: «قبل از این که مرجئه _ فرقه ضاله دوران آن امام _ به فرزندانتان دسترسی پیدا کنند، آنان را با احادیث آشنا سازید.» به نظر می رسد در کنار ضرورت توصیه های تربیتی خانواده ها و مراقبت آنان بر افکار و اندیشه های فرزندان شان، رسانه ها و مراکز فرهنگی نیز برای مقابله با فرقه های انحرافی از جمله معرفی آیین منحرف بهاییت، اهتمام جدی بورزند.
همچنین توصیه می کنم صدا و سیما تهیه یک برنامه مستند و تحقیقی درباره این فرقه را در دستور کار قرار دهد تا مردم نسبت به برنامه ها و اقدامات این فرقه آگاهی و هوشیاری لازم را به دست آورند
منبع:http://www.panjerehweekly.com/main/index.php?Page=definitioncontent&UID=280918