قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

اصلاح‌طلبان ازسروش تا گوگوش همه درمقابل حزب‌الله ایستادند

سردار سعید قاسمی:
اصلاح‌طلبان ازسروش تا گوگوش همه درمقابل حزب‌الله ایستادند


رئیس دانشگاه آزاد اسلامی را باید به عنوان ریگی فرهنگی دستگیر و بسیار بدتر از ریگی محاکمه کنند/من هم به بنی صدر رأی دادم/خیلی از دوستان ما در قصه بعد از انتخابات تخته گاز رفتند/اگر به من گفته بودند بیایم جای آقای شاهرودی بنشینم، خودم را از طبقه چندم برج میلاد پایین می‌انداختم.


 

ایلنا: یک فرمانده دوران دفاع مقدس پیشنهاد کرد رئیس دانشگاه آزاد اسلامی را باید به عنوان ریگی فرهنگی دستگیر و بسیار بدتر از ریگی محاکمه کنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا از قم، سعید قاسمی دوشنبه شب در مراسمی که در مسجد اهل بیت(ع) قم برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهید آوینی، اظهار داشت: ای کاش بعضی از کتاب های شهید آوینی را می آوردم تا به شما نشان دهم که شهید آوینی این روز هایی که بر کشور ما گذشت را می‌دید.
وی با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، گفت: اگر نبود، کسی که مدتی مسؤولیت کفیل شهدای این مملکت را برعهده داشت و هر کاری نمی‌کرد و خضعبلات و چرت و پرت نمی‌گفت بی‌شک آبروی اسلام نمی‌رفت.
قاسمی با تأکید بر این نکته که آبروی نظام رفت، خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری بعد از این حوادث تاکید کردند ما از همه چیز می‌گذریم اما از اینکه عده‌ای آبروی نظام را در عرصه بین‌المللی خدشه‌دار کردند و آبروی نظام را بردند، نمی‌گذریم.
وی ادامه داد: آقایان فکر نکنند که پرونده‌شان بسته شد و رفت، و خدارا شکر که بابا محمود آمد و روشن شد که این‌ها چه کردند و حالا باید تاوان کارهای خود را پس دهند.
قاسمی گفت: در سال های پیش که به اصطلاح بنای توسعه اقتصادی گذاشتید، نمی‌دانستید که آخر سر آنقدر فاصله فقر و غنا را بالا می‌برد، که امروزه بلایی را سر ما آورده که هرچه که می‌دوی نمی‌توانی شکم زن و بچه را سیر کنی؛ امروزه هرچه جامعه هزاری هم که رشد کند، ولی دزد بار می‌آید و سیر نمی‌شود.
وی با بیان این‌که در دوره‌ای هم که ادعای توسعه سیاسی را داشتند، گل و گشاد، از پله‌های کاخ الیزه بالا می‌رفتند و خر کیف هم بودند، گفت: اگر نظام تفکرات آوینی را به حاشیه نمی‌برد امروزه این مصیبت‌ها را نمی‌کشیدیم.
این فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان این که آوینی می‌دانست که در آینده جمعیتی عظیم می‌آیند که حرف امام(ره) را هم گوش نمی‌دهند، گفت: امام(ره) می گفت، بگذارید بخشی از این خرمشهر جنگ زده بماند تا برای بچه‌ها هم ملموس باشد ولی دوران توسعه اقتصادی این حرف‌ها حالیش نبود، و فقط می‌گفت بسازید و به جای ترکش‌ها، آجر سه سانتی گذاشت.
قاسمی با بیان این که در دوران بعد از جنگ تانک ها را به کارخانه ها دادند تا ذوب کنند، گفت: این‌ها باعث می‌شود که فردا روز هم اگر سخنی شد، برای کسی ملموس نباشد، و باید پرسید که چرا تانک‌ها را فروختی؟
وی با ذکر این نکته که در 8ماه پس از انتخابات این قدر عاشورا را درک کردیم که در آن 8سال جنگ این قدر درک نکرده بودیم، گفت: در جنگ اصلا شک و شبهه‌ای نبود و راحت می‌شد راه درست را تشخیص داد ولی در این زمان تشخیص راه حق دشوار است.
قاسمی با بیان خاطره‌ای از روز بعد از انتخابات گفت: فردای روز انتخابات که سبزها اعلام کردند، به میدان ولیعصر(عج)، می‌آیند، حزب‌الله هم اعلام کرد که می‌آید، ولی حزب‌الله غالب شد و آن‌ها به بیرون میدان ولیعصر(عج) رفتند.
وی ادامه داد: در خارج شدن از میدان ولیعصر(عج) با دوست رزمنده‌ام که جانباز70درصد بود رو به رو شدم و گفتم با کدام طرفی‌ها هستی ؟ و او گفت من با سبزهایم؛ گفتم این‌ها همه اهل ضلالت‌اند و بیا با ما باش و او در جواب گفت: میریم میدان ونک بعدش هم بریم رادیو و تلویزیون را بگیریم و من گفتم خسته نباشی.
قاسمی افزود: بعد از جدا شدن از او پاهایم سست شد، چرا که این احمق باورش شده که باید به تعبیر آن شیخک، تغییرکند.
وی گفت: چه قدر سخت است تصمیم گیری در این لحظات چرا که ممکن است در چند لحظه بعد به خیال خودشان بروند در تلویزیون اعلام کنند که رئیس فتنه سبز با شما صحبت می کند؛ ما هم باید بچه‌های جنوب شهری را جمع کنیم و در مقابل آن ها بایستیم.
قاسمی با بیان این که خیلی از دوستان ما در قصه بعد از انتخابات تخته گاز رفتند، گفت: شهید آوینی نبودی ببینی، که رفیق داشتی که نامه می‌نوشت و نسبت به رهبر می‌گفت آقای ما، مولای ما، مقتدای ما، ولی میلیاردی پول گرفت و گند زد به همه چیز و الان هم گوشه زندان است.
وی با انتقاد از کسانی که مخصوصا در قم در دوران پس از انتخابات سکوت کردند، گفت: چه قدر افرادی پا را از سکوت فراتر گذاشتند و نان این نظام را خوردند تا کنفرانس فلسطین و لبنان را راه بیاندازند و خودشان شدند لیدر جریانی که می‌آمد در خیابان‌ها می گفت"نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران"؛ که مثلا جانباز هم شده بودند، ولی توزرد از آب در آمدند.
قاسمی با بیان اینکه بعد از انتخابات که در قویترین جلسات این نظام شرکت می کردم، همه اذعان داشتند که دیگر نمی‌توانیم کاری کنیم، اظهار داشت: باورم نمی شد که این قضیه با 30شهید میدانی که متأسفانه نتوانستیم برای آنها یک مراسم ختم بگیریم، تمام شود.
وی با بیان این که اصلاح طلبان دنبال تحول به معنی واقعی نیستند ،آن‌هایی هم که این حرف‌ها را زدند مال این حرف‌ها نبودند، گفت: همه اصلاح طلبان از سروش تا گوگوش همه در مقابل حزب‌الله ایستادند و شدند صف واحد در مقابل حزب‌الله.
قاسمی ادامه داد: ای کاش حداقل چهره جدیدی را در انتخابات می‌آوردند و کسی را نمی آوردند که 20سال سکوت اختیار کرده حالا امروز آمده و به عنوان علمدار فتنه سبز معرفی شده است.
وی افزود: آن دو تن دیگر هم همینجور، یکی‌شان که منتسب به مجموعه سیستم نظام بود آنقدر قضیه را کشید و وقتی دید پاره نشد دوباره آمد در صف خودی‌ها و سومی هم که پنجم شد.
این فرمانده دوران دفاع مقدس با ذکر این نکته که اگر در زمان جنگ با یک مین رو به رو بودیم امروز فرزندان ما تا به دانشگاه برسند با 50مین رو به رو هستند، گفت: اگر ریگی را گرفتند ، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی را باید به عنوان ریگی فرهنگی دستگیر و بسیار بدتر از ریگی محاکمه کنند.
قاسمی با انتقاد از دوره گذشته قوه قضاییه گفت: در این مدت مافیاهای اقتصادی کلفت شدند، آقازاده شدند، دستگاه قضائی ما هم می‌خواست با دستمال کثیف شیشه تمیز کند، که حضرت آقا هم گفتند نمی‌شود و اگر به من گفته بودند بیایم جای آقای شاهرودی بنشینم، خودم را از طبقه چندم برج میلاد پایین می‌انداختم.
وی ادامه داد: حواس‌تان جمع باشد، درست است که پیروزی‌هایی را در 9دی و 22بهمن به دست آوردید و توانسته‌اید این جریانات را جمع و جور کنید ولی باید منتظر و مراقب پاتک آنها هم باشید.
قاسمی خاطرنشان کرد: مدل ما این جوری است که خواب مضاعف و خور مضاعف‌مان خیلی زیاد است و باید با هوشیاری همواره قضایا را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
وی با تأکید بر لزوم هوشیاری گفت: وزیر ارشاد را نباید ول کنی برود دنبال کار خودش والا به دنبال این می‌رود که قرآن به چه کسی هدیه دهد یا 200میلیون به هدیه تهرانی بدهد؛ یا وقتی عید می شود40خانم را به 40 سفارتخانه برای ارائه غذاهای ایرانی، سفره هفت سین و ... اعزام می کند.
قامسی با بیان این که من هم به بنی صدر رأی دادم، گفت: مردم به پنج دلیل سید بودن، دکتر بودن، کاریزمای صحبت داشتن، بچه آیت‌الله بودن و محسنات داشتن به بنی‌صدر رای دادند، اما زمانی بنی‌صدر را شناختند که او سرخاب و سفیداب به خود مالید و از کشور فرار کرد.
وی در پایان گفت: اگر کسی آمد و در سیاست خارجی ما گفت که قبل از آنی که باید به فلسطین و لبنان برسیم باید به کشور خود برسیم باید در دهان او زد.
http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=118672

مشاور سابق وزارت دفاع آمریکا معتقد است ........................

تهران - مشاور سابق وزارت دفاع آمریکا معتقد است کشورهای بزرگ هسته ای به مسئولیت ها و وظایف خود در زمینه خلع سلاح هسته ای عمل نکرده اند.

"رابرت گارد" مدیر موسسه کنترل تسلیحات در آمریکا در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار سیاسی ایرنا به سوالاتی در مورد موضوع خلع سلاح و کنترل تسلیحات پاسخ داد.
این ژنرال بازنشسته که در دو جنگ ویتنام و کره شرکت داشته است آینده خلع سلاح و کنترل تسلیحات را روشن می داند و کنترل تسلیحات را از موضوعات مهم در آینده بشریت دانسته و آن را ابزار مهم سیاست بین الملل ذکر کرد.
مدیر "مرکز کنترل تسلیحات و خلع سلاح" که در حوزه های تسلیحات، عدم اشاعه، جنگ در عراق و افغانستان فعالیت می کند، در پاسخ به این پرسش که واکنش قدرت های جهانی به خلع سلاح چیست و آیا با اجرای کامل آن موافقت می کنند، گفت: به نظر من این دولت ها در نهایت با خلع سلاح کامل موافقت نخواهند کرد و حاضر به چشم پوشی از این تسلیحات نخواهند بود.
مشاور ویژه سابق در وزارت دفاع آمریکا تاکید کرد: ما شاهد صفر شدن تسلیحات هسته ای و جهانی عاری از این سلاح ها نخواهیم بود.
گارد در مورد میزان عمل به مقرارت پیمان عدم اشاعه هسته ای "ان پی تی" نیز گفت: قدرت بزرگ هسته ای نتوانسته اند به مسولیت ها و وظایفی که این پیمان درقالب ماده 6 به آن ها محول کرده است، به درستی عمل کنند.
‌‍گفتنی است که ماده شش ان پی تی بر لزوم خلع سلاح کشورهای دارای تسلیحات هسته ای تاکید دارد.
وی که دارای دکترای اقتصاد سیاسی و عضو شورای روابط خارجی آمریکا و چندین نهاد امنیتی در آمریکا است، تصریح کرد که برای تقویت ماده 4 منشور و اجرای ماده6 باید همکاری کشورها را بیشتر کرد. زیرا با عمل به این مسئولیت به وسیله همه طرف ها، آژانس بین المللی انرژی اتمی تقویت می شود.
استاد دانشگاه جان هاپکینز همچنین گفت: با وجودی که پاکستان، هند و رژیم صهیونیستی عضو پیمان عدم اشاعه نیستند باید آن ها را تحریک کرد تا با ان پی تی همکاری بیشتری انجام دهند و در نهایت مواد و مقررات آن را پذیرفته و اجرا نمایند.  

تشویق به افزایش جمعیت، فراخوانی برای زایش فقر

ایلنا از تاثیر تنظیم‌خانواده بر روند توسعه گزارش می‌دهد/

تشویق به افزایش جمعیت، فراخوانی برای زایش فقر


در شهریور سال 1367 به دولت هشدار داده شد که در صورت عدم کنترل جمعیت، نرخ بیکاری به 24 درصد افزایش می‌یابد و از این طریق فقط در فاصله سال‌های 1368 تا 1385 از حدود 23 میلیون اضافه بار جمعیت در کشور جلوگیری شد.


 

ایلنا: با وجود قدمت 50 ساله برنامه‌های تنظیم خانواده در سطح جهان و اینکه امروزه حدود 85 درصد از کشورهای جهان سوم و قریب 95 درصد از جمعیت آنها، از خدمات تنظیم خانواده حمایت می‌کنند،اما متاسفانه فقط نیمی از زنان در کشورهای درحال توسعه از این تکنولوژی نوین، بهره‌مند می‌شوند و این درحالی است که سیاست‌های ترغیب خانواده به افزایش تعداد موالید از سوی رییس جمهور در کشور مطرح می‌شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پس از گذشت 17 سال از تصویب قانون کنترل جمعیت و تنظیم خانواده در کشور، محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور دولت دهم سیاست‌های جدیدی را برای ترغیب جامعه به افزایش تعداد موالید در پیش گرفته است. به طوریکه با عنوان کردن طرح آتیه فرزندان ایرانی با این شرایط که به هر نوزاد ایرانی یک میلیون تومان و به صورت ماهانه 100 هزار تومان داده خواهد شد و سیاست فرزند کمتر از دو نفر یک سیاست غربی است و باید در جامعه کمرنگ شود قشر فقیر را بدون دادن آگاهی های لازم در زمینه بهداشت باروری به بچه دار شدن متمایل می‌کند.این ایده تا آنجا از نظر دولت مورد توجه قرار گرفته که وزیران بهداشت و رفاه بدون در نظر گرفتن بررسی های کارشناسی آن را پذیرفته اند.

از سیاست‌ “ فرزند کمتر، زندگی بهتر” تا تصویب قانون تنظیم خانواده و کنترل جمعیت

در ایران کنترل جمعیت و تنظیم خانواده به صورت پراکنده در سال 1337 شروع شد و از سال 1348 به صورت متمرکز ادامه یافت. در همین سال در وزارت بهداری «واحد بهداشت و تنظیم خانواده» استقرار یافت تا جمعیت را کنترل کند. در سال‌های بعد واحد مزبور به نام «واحد جمعیت و تنظیم خانواده» معروف شد.
پس از اجرای برنامه‌های تجربی محدود و پراکنده از جانب مراجع مختلف، در مدت چند سال، این واحد تحت عنوان «سازمان تنظیم خانواده» شهرت یافت و به این طریق، ایران به جمع کشورهای عامل به تحدید موالید پیوست، در آن زمان نرخ رشد به طور متوسط سالانه 1/3 درصد بود که با اجرای سیاست‌های«فرزند کمتر، زندگی بهتر» در دهه 1355 ‌- 1345 فقط با اندکی کاهش به 7/2 درصد رسید.
پس از پیروزی انقلاب این سیاست‌ها از سوی برخی دست‌اندرکاران به دلایل مختلفی مانند جنگ تحمیلی و میل روانی به داشتن فرزند بیشتر در زمان جنگ تعطیل شد اما مرحله دوم سیاست‌های تحدید موالید و برنامه‌های تنظیم خانواده در ایران، از سال 1368 (پس از جنگ تحمیلی ایران و عراق) اتخاذ و به اجرا گذاشته شد.
زمانی که در سال 1367 نتایج سرشماری منتشر و میزان رشد جمعیت در سال‌های 65 -‌ 55 به طور کلی 9/3 درصد و بدون احتساب معاودین عراقی و پناهندگی افغانی 55/3 درصد اعلام شد، خطر افزایش انفجاری جمعیت، متفکرین جامعه و در راس آن، دولت را به فکر اتخاذ سیاستی رسمی مبنی بر کاهش موالید انداخت.
در شهریور سال 1367 و پس از پایان جنگ، سازمان برنامه و بودجه وقت، سمیناری در مشهد برگزار کرد و از تمام سیاستگذاران و 48 دستگاه مرتبط دعوت کرد تا به دنبال راه حلی باشند، در قطعنامه پایانی این سمینار، بر مخاطرات ناشی از تداوم نرخ رشد طبیعی جمعیت تاکید و به دولت وقت هشدار داده شد که در صورت ادامه وضعیت فعلی نرخ بیکاری به 24 درصد افزایش خواهد یافت، آن هم در شرایطی که جمعیت کشور 54 میلیون نفر بود. وضعیت ناشی از فرسایش جنگل‌ها و مراتع و تخریب منابع طبیعی نیز ترسیم شد. امام خمینی(ره)‌ نیز در تاریخ 10 آبان ماه همان سال جلوگیری از موالید در صورت ضرورت یا تعیین فواصل در موالید را به عنوان یکی از مسائل مستحدثه که حوزه علمیه باید به آن بپردازد، مورد تایید قرار دادند البته همچنان مخالفت‌هایی وجود داشت، اما سرانجام در تاریخ 8 اسفند سال 1367 و یک ماه پیش از آن که برنامه توسعه کشور در دستور کار مجلس قرار گرفت، این سیاست‌ها به هیات دولت ارائه شد.
در این سیاست تعدیل موالید تا سقف 3 فرزند به عنوان حد متناسب میانگین کودکان هرخانواده ایرانی و تضمین‌کننده ضریب جانشینی و تجدید نسل جمعیت ایران به عنوان هدف اصلی منظور شده بود و اقداماتی چون توسعه انسانی، گسترش مشارکت‌ها بویژه مشارکت‌های اقتصادی زنان، کاهش مرگ و میر اطفال، کودکان و مادران، بالا بردن سطح آگاهی‌های اجتماعی به کمک مراجع تقلید و رسانه‌های عمومی و همگانی به عنوان عوامل پشتیبانی و تسهیل‌کننده پیشبرد این هدف در متن راهکارهای سیاستی گنجانده شد ودر سال 1368 این سیاست رسمی، تحت عنوان «تنظیم خانواده» اتخاذ شد و اجرای آن به وزارتخانه‌های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، فرهنگ و آموزش عالی، آموزش و پرورش و سازمان‌های ذی‌ربط دیگر واگذار شد.
بدین ترتیب در سال 1369 شورایی با عنوان شورای «تحدید موالید» با تصویب دولت و به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد و در سال 1370 با ایجاد اداره کل «جمعیت و تنظیم خانواده» برنامه‌های جمعیتی گسترش یافت و در تاریخ 26 اردیبهشت 1372 قانون تنظیم خانواده مشتمل بر 4 ماده و 2 تبصره در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در2 خرداد 1372 به تایید شورای نگهبان رسید. براساس این قانون کلیه امتیازات متعلق به فرزندان بعد از سوم، حذف و محدودیت‌هایی برای کثرت اولاد در نظر گرفته شد.

توجه به بهداشت باروری و کاهش مرگ و میر مادران ثمره اجرای قانون کنترل جمعیت
در ادامه تصویب این قانون، ابعاد جدیدی در حوزه بهداشت باروری و کاهش مرگ و میر مادران و کودکان مورد توجه قرار گرفت چراکه به گفته متخصصان حوزه درمان ، برنامه‌های تنظیم خانواده و جمعیت، منحصر به کنترل باروری در زنان نیست و ابعاد مهم‌تری نظیر جنبه‌های بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، روانی و غیره را نیز شامل می‌شود یکی از اهداف برنامه‌های تنظیم خانواده، توانمندسازی خانواده‌ها برای تصمیم‌گیری آزادانه، آگاهانه و مسوولانه به منظور تعداد و فاصله‌گذاری بین فرزندانشان است. افزایش آگاهی جامعه از تاثیر بارداری‌های ناخواسته و پرخطر بر سلامت مادر و کودک، موجب بهبود سلامت خانواده و در نهایت جامعه می‌شود.
به تدریج برنامه کاهش مرگ و میر مادران در حین بارداری در وزارتخانه های بهداشت در دوره های گوناگون برنامه ریزی شد به طوری که کشور ما نسبت مرگ مادران ناشی از بارداری و زایمان از 91 مرگ در 100 هزار تولد زنده در سال 1366 به 4/37 مرگ مادر در 100 هزار تولد زنده در سال 1375 کاهش یافته است. اطلاعات سال 1384 کاهش بیشتر این نسبت را تا 6/24 مرگ مادر در 100هزار تولد زنده نشان می‌دهد. حدود همین فاصله زمانی پوشش روش‌های مطمئن پیشگیری از بارداری از 5/27‌درصد در سال 1368 به 60 درصد در سال 1384 افزایش یافته است. این میزان‌ها می‌تواند نشان دهند که در ایران نیز مانند دیگر کشورهای جهان شاید بتوان تنظیم خانواده را به عنوان یکی از مهم ترین دلایل برای کاهش مرگ و میر مادران جامعه در نظر گرفت.
این درحالی است که بالاترین مقام مسئول در حوزه سلامت کشور در دولت‌دهم درباره طرح آتیه که منجر به افزایش جمعیت می‌شود بدون در نظر گرفتن بهداشت باروری در مادران و کودکان، گفته است: خرج زندگی و بچه‌دار شدن بیش از یک میلیون تومان است بنابراین هدف از این طرح افزایش جمعیت نبوده است.مرضیه وحید دستجردی ادامه داده که باید ببینیم آیا خانواده ها با توجه به این طرح به بچه‌دار شدن راغب می‌شوند یا خیر؟ اما باید بیش از گذشته بحث آموزش را در میان خانواده‌ها افزایش دهیم تا بتوانیم جمعیت را کنترل کنیم. البته هم‌اکنون در برخی از شهرها به رشد منفی در کنترل جمعیت رسیده‌ایم.

فوت 99 درصد زنان در کشورهای در حال توسعه در حین بارداری و زایمان

سالانه بیش از نیم میلیون زن در پی بارداری و زایمان جان خود را ازدست می‌دهند.99درصد این زنان درجوامع در حال توسعه به سر می‌برند. تعدادی بیش از این از عواقب بارداری و زایمان که پیامدهای بسیار جدی درکیفیت زندگی زنان و خانواده‌های آنان دارد،‌رنج می‌برند. تقریبا تمام این مرگ ومیرها و رنج‌ها قابل پیشگیری هستند. تعداد بیشماری از زنان در طول بارداری و زایمان به این دلیل که حقوق جنسیتی و بهداشت باروری آنان نادیده گرفته شده است جان می‌بازند.
در بعد اجتماعی، یکی از راه‌های برقراری تعادل میان توسعه اقتصادی و اجتماعی ، میزان رشد جمعیت است؛ البته جلوگیری از زاد و ولد تنها راه حل توسعه یافتگی نیست، بلکه یکی از راه‌ها محسوب می‌شود. این شیوه وسیله‌ای ‌است تا بتوان تعادل میان رشد اقتصادی و افزایش جمعیت را برقرار کرد.
امروزه هدف اساسی در برنامه‌های تنظیم خانواده و جمعیت، هماهنگی ساختار جمعیتی با روند توسعه اقتصادی و اجتماعی است. از جانب دیگر هدف اصلی توسعه اقتصادی بر اعتلای کیفیت زندگی مردم معطوف شده و افزایش ناخالص ملی رفاه بیشتر را برای مردم، بخصوص آنها که در پایین ترین سطوح در آمد قرار دارند، مدنظر قرار می‌دهد، درحالی که طرح آتیه فرزندان و تشویق خانواده ها به افزایش موالید زمانی مطرح می‌شود که زمینه کار و اشتغال و ازدواج برای بسیاری از جوانان ایرانی که در گروه سنی 15 تا 30 سالگی بوده و در زمان بالا بودن سطح باروری در کشور به دنیا آمده اند یعنی دهه بعد از انقلاب فراهم نشده و با این وجود به استقبال جمعیت دیگری می‌روند.
اگر در دهه گذشته این جمعیت نیاز به مدرسه داشت و ما شاهد مدارس دو شیفته و سه شیفته و ایجاد نسبتاً سریع تر تاسیسات و تسهیلات زیربنایی بودیم، اکنون تامین نیاز‌های مرتبط به آموزش عالی،‌ایجاد اشتغال و بالاخره ازدواج و تشکیل خانواده نوجوانان و جوانان در دهه جاری از مسائل اصلی و محوری کشور محسوب می‌شود. در دهه 1380 میزان ازدواج و به تبع آن باروری افزایش یافته است.این درحالی است که به گفته لیلا ارشد عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفت وگو با ایلنا، بر اساس آخرین اطلاعات اعلام شده دو میلیون کودک بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد و طلاق نیز رشد 134 درصدی داشته است. افزایش تعداد کودک به برنامه‌ریزی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی مفصلی نیاز دارد و این سیاست با توجه به خط فقر فعلی و میزان درآمد خانواده‌ها به تداوم و افزایش فقر منجر می‌شود.
بنابراین به نظر می‌رسد علی رغم کوشش‌های انجام شده از سوی کارشناسان حوزه تنظیم خانواده و سلامت، حجم جمعیت ایران که می‌رفت به حد 93 میلیون نفر تا سال 1385 افزایش یابد، اینک در حد 70 میلیون نفر متوقف شده و از این طریق فقط در فاصله سال‌های 1385 1368 از حدود 23 میلیون اضافه بار جمعیت در کشور جلوگیری شده است.اما به یک باره تمامی تلاش چندین ساله این کارشناسان نادیده گرفته شده و بدون در نظر گرفتن عواقب آن، متاسفانه پیش بینی سونامی جمعیت در سالهای آینده دور نیست.
http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=118233

خاویار ایران روی میز صبحانه ولادیمیر

در بن بست صادرات و گرانی بازار داخلی؛
خاویار ایران روی میز صبحانه ولادیمیر


وقتی کشور چین حق دارد فرش تبریز و کاشان را به نام خود در جهان به فروش رساند، آیا کشورهای همسایه باید برای صادرات خود از ما اجازه بگیرند؟/بر اساس تاریخ مندرج در ظرف بسته بندی شیلات، برای صادر کننده حداکثر 3 ماه مهلت وجود دارد تا آن را به دست مصرف کننده برساند!.


ایلنا: وقتی سال‌ها پیش در معدودی از فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی آن سوی آ‌ب‌ها، از خاویار یا فرش ایرانی هر چند در یک سکانس فقط یادی می‌شد، بیننده وطنی با حس برانگیخته شدن غرور ملی‌اش لذت می‌برد و چه بسا آن را سوژه بحثی در محفلی خانوادگی می‌کرد؛ بدون آن که بداند خاویار قدمتی 400 میلیون ساله دارد و متعلق به عصر ژوراسیک است! ماهیانی که فسیل‌های زنده جهان نامیده شده‌اند و 6 گونه با ارزش آن در جهان در دریای خزر زندگی می‌کنند. ماهیانی که دریای خزر به تنهایی 93 درصد از ذخیره خاویار و ماهیان خاویاری جهان را در خود جای داده است و در این میان نیز کیفی ترین گونه‌ها سهم صیادان ایرانی است که در عمیق‌ترین قسمت آب‌های دریای خزر مشغول صید ماهیان خاویار بوده‌اند.
تجارت یک میلیارد دلاری و بسیار پرسود خاویار کافی بود تا حس منفعت جویی انسان‌ها برانگیخته شود و آنها بدون توجه به نشانه‌گذاری و سرپیچی از کنوانسیون «سایتس» در کم شدن گونه‌های ماهیان خاویاری بسیار تاثیر گذار شوند و تاسف بارتر آن که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که چهار همسایه مدعی برای بهره برداری از آب‌های این دریای با ارزش تراشید، روند غیر مسئولانه این کشورها نیز نتوانست جبران رهاسازی 22 میلیون بچه ماهی خاویاری از گونه قره برون در دریا توسط ایران و مجازات های سنگین مانند جریمه نقدی، حبس، توقیف قایق و ابزار صید برای صید قاچاق آن توسط ایران که مدیریت حفظ و تکثیر و رها سازی ماهیان خاویاری دریای خزر را بر عهده دارد، بنماید.
اگر چه در محافل شیلاتی و طی سال های اخیر کارشناسان با احتیاط شدید موضع گیری می‌کنند و تغییر چند باره روسای سازمان شیلات طی چند سال اخیر به دغدغه دلسوزان این صنعت افزوده شده است، اما نمی توان شوک اظهارنظر عبدالحسین ناصری نماینده گرگان و آق قلا در مورد زیان 150 میلیارد ریالی دپو شدن 5/4 تن خاویار در سردخانه های کشور را نادیده گرفت! زیانی که اگر چه وی در انتقادش رنگ و بوی سیاسی به آن بخشید و صادر نشدن مجوز صادرات این حجم از خاویار را متوجه پروتکلی کرد که 10 سال قبل با کشورهای حاشیه دریای خزر امضاء شده بود. پروتکلی که بر اساس آن مقرر شده بود چنانچه یکی از آن کشورها مخالف صادرات ایران باشد، این کار صورت نگیرد. اگر چه این انتقاد ناقص ماند و نماینده گرگان در گفت و گویی اشاره به چرایی متوقف نشدن صادرات خاویار طی 9 سال اجرای پروتکل نشد؛ اما نمی توان به قول این نماینده اصولگرای مجلس هشتم، زیان های سیاسی توقف صادرات خاویار علاوه بر زیان های اقتصادی آن را نادیده گرفت.
به ویژه آن که به قطع دست ایران از بازار جهانی خاویار، ترفندهای سیاسی برخی کشورها برای رقم زدن سرنوشت مشابه پسته، فرش و زعفران برای این محصول نیز به واقعیت و آرزوی آنها نزدیک تر خواهد شد!
در واقع به اعتقاد کارشناسان، فارغ از انگیزه و چرایی پذیرش پروتکل مورد انتقاد نماینده گرگان در مجلس هشتم از سوی دولت وقت، این گونه نامهربانی‌ها، نتیجه سهل‌انگاری متولیان حمایت از صادرات محصولات دارای ارزش افزوده فراوان کشورمان بوده است و باید مجلس و دولت هر چه سریعتر در سیاست‌های صادراتی کشور تجدید نظر کنند.
یکی از کارشناسان شیلات که نخواست نامش فاش شود، عقد پروتکل 10 سال پیش با کشورهای همسایه دریای خزر را با قطع مجوز صادرات خاویار ایران بی‌ارتباط و نوعی فرافکنی برای سرپوش گذاردن بر مدیریت ضعیف نمایندگان طرف مذاکره از سوی سازمان شیلات می‌داند و می‌گوید: چطور تا پیش از سال 2010 میلادی، به رغم عقد آن پروتکل، ایران با ارائه دلایل محکم مجوز صادراتی‌اش را می‌گرفت و تمام کشورها، به رغم میل باطنی، نمی‌توانستند بر آن توافق نکنند!؟
به گفته این کارشناس،‌ایران در حالی جلسه مرتبط با سهمیه صادراتی سال 2010 میلادی را ناکام ترک کرده است که هر سال جلسات مربوطه در یکی دیگر از کشورهای همسایه خزر به جز ایران برگزار می‌شد و ایران در آن جلسات سهمیه صادراتی اش را می‌گرفت! البته در این ارتباط و دلایل طفره رفتن معمول طرف روسی نقطه نظرهای متفاوتی به ذهن خطور می‌کند و وقتی روس‌ها 12 سال در گشایش نیروگاه اتمی بوشهر و اخیراً ارائه موشک‌های تدافعی اس 300 بد سابقه شده‌اند می‌توان این عشوه‌ها و غمزه‌ها را هم در یک راستا دید و تنها راهکار خروج از بن بست را اتخاذ دیپلماسی موثر در قبال این کشور عنوان کرد. چرا که به گفته برخی صاحبنظران شیلاتی، از آنجا که سهم روسیه از صید خاویار خزر مصرف داخلی جهت جهانگردهای ثروتمند غربی دارد؛ منع شدن همه کشورهای حاشیه دریای خزر به صادرات خاویار نه تنها ضرری را متوجه روسیه نمی‌کند، بلکه از بعد استراتژی بازاریابی می‌تواند مانع یکه تازی ایران در بازار جهانی خاویار شود و قیمت آن را هم در جهت افزایش سود طرف روسی ارتقا بخشد. این فارغ از دلیلی است که در مواضع بعضاً احساسی و صریح، نثار متولیان امر صادرات می‌شود. به طور مثال چندی پیش یکی از منتقدان نتیجه آخرین کمیسیون مشترک در کامنتی که برای یک سایت اینترنتی گذاشت، نوشته بود: «چرا ما عادت کردیم تمام مشکلاتمان را به گردن این و آن بیندازیم؟ وقتی (...) متولیان امر باعث شد کمر فرش ایران شکسته شود، تقصیر کشورهای همسایه چیست؟ آیا جز این است که همه کشورهای دنیا به دنبال افزایش ثروت و درآمد مردم خود هستند؟
وقتی کشور دوست و (...) چین حق دارد فرش تبریز و کاشان را به نام خود در جهان به فروش رساند، آیا کشورهای همسایه باید برای صادرات خود از ما اجازه بگیرند؟ وقتی زعفران کشور ما به صورت فله ای به اسپانیا و ایتالیا صادر میشود و ارزش افزوده بسته بندی آن نصیب آنها می‌گردد، چه انتظار دیگری دارید؟» اگر چه یک مخاطب دیگر همان سایت نیز پیشنهاد دیگری دارد و می گوید: بهتر است خاویار ایران را به گونه ای در داخل کشور توزیع کنیم تا نیروهای جوان و خلاق کشور بتوانند از تاثیرات بسیار مغذی آن بهره مند شوند. او اعطای یارانه از سوی دولت جهت اختصاص خاویار ممتاز ایرانی به چهره های جوان و خلاق کشورمان را فرصت سازی از این موقعیت ارزیابی میکند و می افزاید: اگر قرار باشد تاریخ مصرف خاویارهایی که قرار بود صادر شوند در سردخانه ها منقضی شود، همان بهتر که بدون دست روی دست گذاشتن آن را به صورتی هدفمند توزیع کرد.
به گفته این شهروند، در واقع اختصاص این یارانه نوعی سرمایه گذاری برای ساختن جامعه ای سالم و تندرست است که بتواند هسته ای فکر کند!
اگر چه زمزمه‌های کارشکنی روس‌ها در تصویب و سهمیه بندی صادرات خاویار ایران در اجلاس تیر ماه بندر انزلی با ترک اجلاس از سوی نماینده روسیه مسجل شده بود و محمد پور کاظمی رئیس موسسه ماهیان خاویاری و نماینده دولت ایران در اجلاس در موضعی خوشبینانه آن را به معنای توقف صادرات خاویار خزر ندانسته بود، اما گفت و گوی سرپناه رئیس وقت سازمان شیلات با «واحد مرکزی خبر» حدود دو هفته پیش از اجلاس تهران نیز عجیب می نمود و ادعای بعدی پس از صادر نشدن مجوز صادرات به خاویار ایران را زیر سوال می برد؛ آنجا که رئیس وقت سازمان شیلات پس از اظهار نظرش در مورد قرار گرفتن خاویار پرورشی سر سفره ایرانیان که البته اشاره ای به قیمت آن هم نکرد؛ از پیگیری جدی سازمان شیلات برای گرفتن مجوز صدور 7 تن خاویار ایران خبر داد که همین امر بیانگر ناکامی هیات مذاکره کننده ایرانی با طرف های مذاکره در اجلاس تهران است. البته پیش از اجلاس تهران نیز بدبین ترین کارشناس شیلاتی تصور نمی کرد ایران تن به تصمیم آن کمیسیون دهد و از منافع خاویارهای استحصالی دریای خزر که در سردخانه ها چشم انتظار مجوز صادرات بودند سرباز زند. صادراتی که به دلیل قرار داشتن محصول در سردخانه ها توجیهی برای حفاظت از ذخایر خاویاری دریای خزر نمی تواند باشد و علامت سوال بزرگتری را پیش رو قرار میدهد.
در واقع تنها چیزی که در اظهارات سرپناه سوژه محافل خبری شد، وعده او مبنی بر قرار گرفتن خاویار بر سر سفره ایرانیان بود که اسباب شوخی و مزاح نیز شده بود.
یکی تداخل خاویار با بوی نفتی سفره های ایرانی را غیر ممکن دانست و دیگری اظهار خشنودی کرد که از سال 1389 خاویار جای نان 2 هزار تومانی را سر سفره های ایرانی خواهد گرفت! یکی از عبارت «سر سفره» اعلام تنفر و دیگری از نفتی که سر سفره ها آمد، اعلام کفایت کرد و گفت: «همه چیز از سر سفره رفت تا جای نفت باز بشود، احتمالاً این بار خودمان باید از سر سفره بریم تا جای خاویار باز گردد!»
در هر صورت فارغ از دستمایه های طنزی که قصه خاویار ایرانی در سال 1388 رقم زد، اظهارات محمد تقی برخورداری کارآفرین برتر ملی در سال 1387 خورشیدی مبنی بر امکان پرورش ماهی خاویاری در خارج از آب دریا هم نتوانست مرهمی بر زخم ها باشد، چرا که وی به رغم ادعای این که توانسته است پنج تن خاویار تولیدی را به 15 تن برساند و امکان ارتقای آن به 70 تن را در صورت وجود نقدینگی و سریع درصد ور مجوز دارد، یک سال و نیم در انتظار دریافت وام بانکی برای راه اندازی صنعت فراوری خاویار مانده است!
در هر صورت در آستانه نوروز 89 و در حالی که مردم خود را برای تحویل سال پر حادثه 1388 آماده می کردند، عبدالحسین ناصری نماینده مردم گرگان و آق قلا و مخبر کمیسیون امنیت داخلی و شوراها بار دیگر اقدام به موضع گیری صریح تر از قبل کرد و به روشنی پیکان تقصیر انقضای تاریخ مصرف 5/4 تن خاویار مرغوب ایرانی در سردخانه‌ها را متوجه معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس معزول سازمان شیلات کشور کرد که تن به پروتکل با کشورهای حاشیه دریای خزر داده است.
وی با بیان این که پروتکلی به این مهمی را باید شخص رئیس جمهوری به طور مستقیم دستور می‌داد یا به تایید نمایندگان مجلس می‌رسید، افزود: یک معاون وزیر به تنهایی نمی‌تواند و نباید قادر به امضای چنین کاری باشد که متاسفانه صورت گرفته و ما را در عمل انجام شده قرار داده است!
در هر حال چه باب میل این نماینده باشد و چه نباشد؛ ظاهراً هیچ شانسی جز فروش یا توزیع رایگان خاویارهای استحصالی در بازار داخلی متصور نیست و از آنجا که به اذعان همین نماینده تاریخ انقضای آنها سر آمده است، باید این خاویارها را غیر قابل مصرف «ارزیابی کرد که اگر چنین باشد؛ مشخص نیست چه کسی باید تاوان ناکامی و خسارت مالی در جلب کشورهای همسایه و به ویژه روس ها را در صادر نشدن مجوز صادرات محموله های خاویار ایرانی بپردازد!؟
کارشناس فروش یکی از شرکت های پر سابقه در امر عمل آوری و صادرات خاویار با بیان این که پس از قطع امکان صادرات 5 تن سهمیه خاویار صادراتی ایران، باید این محصول در بازار داخلی مصرف شود، می گوید: متاسفانه به دلیل نبود تقاضا از سوی بازار داخلی که آن هم ناشی از گران بودن خاویار برای مصرف کنندگان ایرانی است، خاویارها در سردخانه مانده است!
وی اگر چه بسیار محتاطانه سخن می‌گفت، اما وقتی با اصرار خبرنگار مبنی بر شائبه انقضای تاریخ مصرف خاویارهای دپو شده مواجه می‌شود، به گفتن این جمله بسنده می کند: «بر اساس تاریخ مندرج در ظرف بسته بندی شیلات، برای صادر کننده حداکثر 3 ماه مهلت وجود دارد تا آن را به دست مصرف کننده برساند!»
وی می گوید: قیمت خاویارها بر اساس نوع ماهیان خاویاری، و ریزی و درشتی خاویارها و برخی پارامترهای دیگر تفاوت می‌کند، اما به طور نمونه می توان گفت که در حال حاضر بهترین نوع خاویار ایران در بسته های 50 گرمی بازار داخلی 165 هزار تومان قیمت خورده است و البته این در حالی است که همین خاویار در بازار اروپا 3 برابر نرخ فروش در داخل ارز آوری دارد! جالب آن که این تقاضا مشروط به صادرات عمده و صرفاً برای کشورهای اروپایی است و به طور مثال شرکت «پتروسیان» در فرانسه پس از خرید 3 برابری نرخ خاویار داخلی، آن را بر اساس سلایق مشتریان اروپایی بسته بندی و با قیمت بالاتر در فروشگاه ها عرضه می کند!
این کارشناس فروش خاویار، دلیل افزایش قیمت خاویار طی سال های اخیر را رشد فرهنگ مصرف مشتریان خارجی و حتی داخلی به رغم قیمت گران آن می داند و می گوید: البته با توجه به شرایط دشوار اقتصادی در داخل کشور تنها زمانی می توان به فروش خاویارهای استحصالی در داخل کشور امیدوار بود که قیمت ها از نرخ کنونی بسیار پایین تر بیاید.
کلی گویی اظهارت در توجیه توقف صادرات خاویار ایران با هدف حفظ ذخایر خزر بر خلاف سیاق سال های گذشته قانع کننده نیست. اما تناقض تمایل متولیان به اخذ مجوز از سویی و دپو ماندن 5/4 تا 5 تن خاویار صادراتی در سردخانه های شیلات حاکی از ناکامی بزرگی است که دلیل آن هر چه باشد، عاملی غیر از ادعاهای عنوان شده را به اذهان متبادر میسازد. شاید دست کم توقف صادرات خاویار ایرانی این دستاورد را داشته باشد تا با پذیرایی از دیپلمات های خارجی در میز صبحانه عقل از چشم آنها ربود تا خاویار خزر تنها خوراکی گرانقیمتی در جهان نباشد که در میهمانی های رسمی مقام های خاص جهان سرو میشود.
به طور قطع خاویار خزر به غیر از سرو شدن در صبحانه کاری ولادیمیر پوتین نخست وزیر روسیه به افتخار حضور باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در تیرماه 1388 در مسکو می تواند با قدمتی پیش از وجود دایناسورها پای صبحانه سایرین نیز سرو شود. البته اگر قبل از تحقق پیش بینی مرکز تحقیقات ماهیان خاویاری ایران، زودتر از سال 1400 خورشیدی ذخایر خاویار دریای خزر به صفر نرسیده باشد!  

نگاهی به سیاست خارجی 15 ماهه دولت اوباما

نگاهی به سیاست خارجی 15 ماهه دولت اوباما
اگر سیاست ها و اقدامات 15 ماه گذشته دولت اوباما را کنار هم بگذاریم ، به این نتیجه می رسیم که در نه تنها در سیاست های خارجی و امنیتی ایالات متحده تغییری حاصل نشده بلکه در دوره 15 ماهه دولت اوباما شرایط لازم و کافی برای دورخیز اغاز یک جنگ ویرانگر در منطقه خاورمیانه فراهم شده است .
عصر ایران -  چهل و چهارمین رییس جمهور آمریکا با تمام روسای جمهوری تاریخ 230 ساله این کشور متفاوت بود ، رنگ پوست ، پیشینه مذهبی ، قومیت و نژاد از جمله فاکتورهای بودند که باراک اوباما را متفاوت از اسلاف خود می کرد .

اساسا با وجود این تفاوت ها  بود که در زمان برگزاری انتخابات درون حزبی حزب دموکرات و سپس در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موجی از امید به تغییر در آمریکا و جهان پدید آمد .

این موج اگر چه یک موج قوی اجتماعی و بر پایه احساسات بود و نخبگان آمریکایی و غیر آمریکایی بدون تاثر از فضای احساسی بر ضرورت حرکت رییس جمهور در چارچوب الزامات سیاست داخلی و خارجی آمریکا تاکید می کردند، اما فایده این موج برای اوباما این بود که به راحتی توانست سوار بر این موج به اتاق بیضی کاخ سفید راه یابد .

از 20 ژانویه 2009 ایالات متحده آمریکا صاحب رییس جمهوری است که با شعار تغییر به روی کار آمده ،  اما نه در زمان برگزاری انتخابات و نه در 15 ماه پس از کسب کرسی ریاست جمهوری ، به طور مشخص و صریح مصادیق این تغییر مشخص نشده  است .

به عبارت دیگر چه در زمان انتخابات ریاست جمهوری و چه پس از آن مشخص نبود و نیست که اوباما در صدد تغییر چه چیزی در آمریکا است ؟

آیا او می خواهد ایالات متحده آمریکا را از هرم قدرت در نظام بین المللی به زیر بکشد ، یا اینکه او می خواهد دوستان و دشمنان این کشور را در عرصه جهانی مورد بازتعریف قرار دهد ؟

نشانه های تغییر در سیاست دولت اوباما هر چند مورد انتظار بود ، اما تا کنون جهان شاهد تغییری محسوس در سیاست ها و عملکرد ایالات متحده به جز ارایه برخی شعارها و تغییر ادبیات رییس جمهور آمریکا ( در مقایسه با رییس جمهور جمهوریخواه پیشین ) نبوده است .

در همین 15 ماهی که از دوره ریاست جمهوری اوباما گذشته است و با وجودی که اوباما در سال گذشته در اقدامی بی سابقه به دلیل ایجاد " امید تغییر" برای جهانیان  حتی صاحب مدال نوبل صلح سال 2009 شد ، اما در همین مدت رئیس جمهور ایالات متحده دستور افزایش 30 هزار نیروی نظامی آمریکا در افغانستان را صادر کرد و جنگی جدید با شبه نظامیان طالبان در جنوب این کشور در گرفت .

در عراق با وجودی که اوباما از زمان انتخابات وعده خروج نیروها از این کشور را داده است اما برخی گزارش ها حاکی از تداوم حضور واحدهایی ویژه از ارتش آمریکا (4500 نفر) برای مبارزه با تروریسم و نیز پایگاه های نظامی آمریکایی در عراق دارد .

از سوی دیگر در ماه جاری میلادی ، استراتژی جدید هسته ای دولت آمریکا اعلام شد که طی آن با وجودی که دولت جدید آمریکا به جهانیان وعده داد که علیه آنها از سلاح های هسته ای استفاده نخواهد کرد، اما ایران و کره شمالی از دایره این تضمین مستثنی شدند . این بدان معنی است که دولت ایالات متحده آمریکا استفاده از سلاح هسته ای علیه این دوکشور را منتفی نمی داند . ( این تهدید ضمنی حتی در دوره جورج بوش که به رییس جمهور جنگ طلب مشهور بود نیز به این صراحت بیان نشده بود )

واحدهای تحقیقاتی پنتاگون نیز چه در زمان اوباما و چه در زمان روسای جمهور سابق آمریکا همچنان کار خود را می کنند و به کار تحقیق و تولید جدید ترین سلاح ها با پیچیده ترین تکنولوژی های روز سرگرم هستند .

روزنامه واشنگتن پست آمریکا اخیرا طی گزارشی پرده از پروژه ای جدید در پنتاگون برای ساخت یک موشک برداشت  . این پروژه که برنامه " ضربه سریع جهانی " نام دارد ، در پی تولید موشکی بالستیک با کلاهکی معمولی است  که بتواند به هر نقطه ای از جهان ظرف یک ساعت ضربه وارد کند.

 به گفته منابع آگاه در پنتاگون ، این موشک جدید که کار طراحی آن آغاز شده  ویژه مبارزه با تروریست ها  است و همچنین می تواند  به ابزاری کمکی برای بازدارندگی و آلترناتیوی برای تسلیحات هسته ای استراتژیک نیز تبدیل شود. این موشک ها همان طور که منابع آگاه در پنتاگون به روزنامه واشنگتن پست گفته اند می توانند  برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران و کره شمالی نیز استفاده شوند.

این  موشک ها در خاک آمریکا مستقر خواهند شد. دستگاه های پرتاب می توانند مورد بازرسی بین المللی نیز قرار گیرند. آنطور که نظامیان آمریکایی اعلام می کنند، موشک های بالستیک جدید زودتر از سال 2015 در ارتش نخواهند بود، اما "باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا خواستار این است که ساخت آنها تسریع شود، چرا که او موشک های جدید را جایگزینی برای سلاح های  هسته ای می بیند.

به گزارش خبرگزاری ریانووستی روسیه ، دولت آمریکا از کنگره خواسته است که در سال 2011 میلادی 240 میلیون دلار به برنامه "ضربه سریع جهانی" تخصیص دهد که این رقم 45% بیش از سال گذشته است. به لطف تلاش های اوباما، پنتاگون در ماه مه سال جاری اولین آزمون سلاح بالستیک را آغاز می کند.
 
به گفته نظامیان، تنها تا سال 2015 برای ساخت موشک جدید حدود 2 میلیارد دلار هزینه خواهد شد. با وجودی که پیشنهاد ساخت این موشکها درسال آخر دولت بوش (2008) ارایه شد اما دولت اوباما به کنگره فشار وارد کرد تا با تخصیص بودجه ویژه به این طرح ، ساخت این سلاح جدید تسریع شود.

دولت اوباما همچنین در این دوره 15 ماهه نه تنها پروژه استقرار سپر دفاع موشکی را به طور کلی کنار نگذاشت بلکه با تغییراتی جزئی در این طرح دولت بوش، آن را توسعه داده و به استقرار موشک های پاتریوت در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز تسری داد .

دولت اوباما در چارچوب کار بر روی ایجاد یک سیستم بازدارندگی موثر در قبال ایران اتمی با امضای قرار دادهای کلان میلیارد ها دلار از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دریافت کرد .

این نمونه ها و شواهد مشابه دیگر ( از جمله انتقال صدها موشک ویژه تخریب تاسیسات زیر زمینی به جزایر دیه گو گارسیا در اقیانوس هند برای استفاده در حمله احتمالی به تاسیسات هسته ای و زیر بنایی ایران و ... ) همگی حاکی از این است که نه تنها در سیاست های خارجی و امنیتی ایالات متحده تغییری حاصل نشده  بلکه در دوره 15 ماهه دولت اوباما شرایط لازم و کافی برای دورخیز آغاز یک جنگ  ویرانگر در منطقه خاورمیانه فراهم شده است .

با این تفاوت که در دوره بوش اگر جنگی در خاورمیانه صورت می گرفت با توجه به پیش زمینه ذهنی ، افکار عمومی جهان ، بوش جنگ طلب را مسبب و مقصر جنگ احتمالی می دانست ، اما اوباما با شعارهایی که داد و با اقدامات نمادینی ( بدون پشتوانه واقعی و عملی ) که به مورد اجرا گذارد  ، به زغم خود زمینه تبری آمریکا از جنگ افروزی احتمالی در خاورمیانه را فراهم کرده است .

بنابراین جهانیان اگر در گذشته با رویای خوش تغییر به بستر می رفتند امروز روز به روز به شرایطی نزدیک می شویم که جهانیان باید با کابوس دهشتناک جنگ از بستر برخیزند .