قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

نظر امام(ره) درباره جنگ، تسخیر لانه جاسوسی و شکل حکومتی نظام

فاطمه طباطبایی مطرح کرد؛
نظر امام(ره) درباره جنگ، تسخیر لانه جاسوسی و شکل حکومتی نظام


امام هرگز منبع اطلاعاتی محدود نداشتند/امام در تمام مقاطع جنگ نظر کارشناسان را جویا می‌شدند/ مخالفت امام خمینی با آیت‌الله منتظری مقطعی بود/امام از جمله کسانی بودند که همیشه موافق صلح بودند.


ایلنا:کارگاه حضوری از دوره آموزشی بررسی وصیت نامه امام خمینی(ره) با حضور فاطمه طباطبایی، همسر سید احمد خمینی و عروس امام خمینی(ره) در اصفهان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا از اصفهان، فاطمه طباطبایی شرکت کنندگان در کارگاه را به خواندن کتاب چهل حدیث امام خمینی(ره) تشویق کرده و اظهار داشت: امام خمینی کتاب چهل حدیث را در سن چهل سالگی تدوین کردند ولی در سن هشتاد سالگی نیز این کتاب در رفتار ایشان مشاهده می‌شد زیرا ایشان مطالب کتاب چهل حدیث را باور داشتند و این کتاب از دل امام خمینی به روی کاغذ آمده بود.
وی افزود: این کتاب شخصیت حضرت امام خمینی بود و محتویات این کتاب همان جملاتی بود که ایشان به همه تذکر می دادند و خلاصه و عصاره این کتاب در وجود امام خمینی(ره) وجود داشت.
این استاد پژوهشکده امام خمینی در ادامه افزود: اگر مطالبی که فرا می‌گیریم، علم نافع بوده و در مسیر حرکت باشد وقتی به قلب ما که یکی دیگر از مدرکات است وارد می شود، آن چه از قلب ما ترشح می‌کند همه الهی و ربانی است و در این صورت خواهد بود که علم ما نافذ و تاثیرگذار خواهد بود.
وی ادامه داد:این روزها می‌بینیم مسائل اخلاقی و ... در سطح گسترده مطرح می‌شود ولی متاسفانه آنگونه که انتظار می‌رود تاثیرگذار نیست.
طباطبایی تصریح کرد: امام خمینی می‌فرمایند آن چه می‌آموزید به قلب بسپارید تا شاکله وجودی شما را بسازد و آن گاه کلام شما نافذ می‌شود البته امام برای این کار سختی‌ها و زحمات زیادی کشیدند و به این خاطر بود که ایشان نفوذ کلام داشتند، ایشان توانسته بودند علم نافع را پیدا کنند و آن را به قلب بسپارند و به یک عالم ربانی تبدیل شوند.
طباطبایی در پاسخ به یکی از سوالات مطرح شده به صورت مجازی در خصوص ارتباط امام خمینی(ره) و آیت‌الله منتظری تصریح کرد: مخالفت امام خمینی با آیت‌الله منتظری مقطعی و مربوط به یک موضوع سیاسی یعنی قائم مقامی رهبری بود که امام خمینی بر اساس مصالحی که دیدند با صدور آن نامه مسائل را روشن کردند.
وی خاطرنشان کردند: آیت‌الله منتظری از شاگردان امام خمینی(ره) بودند و به امام خمینی علاقه داشتند، امام خمینی(ره) نیز به آیت‌الله منتظری علاقه داشتند و این فقط مسائل سیاسی و بحث قائم مقامی رهبری بود که در نهایت منجر به صدور آن نامه شد.
این استاد پژوهشکده امام خمینی(ره) در پاسخ به سوالی در خصوص تسخیر لانه جاسوسی و نظر امام خمینی در این خصوص تصریح کرد: وقتی به امام خمینی خبر دادند لانه جاسوسی تسخیر شده است، خدمت ایشان بودم که در ابتدا این موضوع برای امام خمینی(ره) خیلی غیر عادی بود که ایشان فرمودند بررسی کنید چه کسانی این کار را انجام داده‌اند که وقتی احمد آقا در این خصوص تحقیق کردند و جریان فکری دانشجویان حاضر و نام تعدادی از افراد حاضر را به امام خمینی گفتند، ایشان مخالفت نکردند و حتی از آن با نام انقلاب دوم یاد کردند.
وی تصریح کرد: در آن زمان مردم و گروه‌های سیاسی مختلف نیز از این اقدام دانشجویان پیرو خط امام با برپایی راهپیمایی‌هایی تقدیر و تشکر کردند و به طور یقین شرایط آن زمان که از یک سفارتخانه آن برای جاسوسی استفاده می‌شود، به شدت این مسئله را مطالبه می‌کرد.
طباطبایی در پاسخ به سوالی در خصوص نظر امام خمینی(ره) در مورد جنگ اظهار داشت: امام خمینی همیشه مخالف جنگ بودند و اساساً هیچ کسی مدافع جنگ نیست و امام از جمله کسانی بودند که همیشه موافق صلح بودند ولی وقتی دشمن بعثی با پشتیبانی قدرت‌های شرق و غرب به ما حمله کرد، ما موضع دفاع داشتیم و جنگی که به ما تحمیل شد در راه حفاظت از خاک ایران بود.
وی افزود: شرایط جنگی واقعا دشوار بود و جوانان رشید ما به‌رغم همه مشکلات اجازه ندادند یک وجب از خاک کشور به دست دشمنان بیافتند.
عروس حضرت امام خمینی(ره) در ادامه خاطر نشان کرد: امام خمینی در تمام مقاطع جنگ نظر کارشناسان را جویا می‌شدند و خودشان در خصوص پیشنهادات کارشناسان تذکراتی را که مدنظر داشتند می‌دادند ولی هیچ وقت اعمال نظر نمی‌کردند.
این استاد پژوهشکده امام خمینی در پاسخ به سوالی در این خصوص که تفکر حکومتی بر پایه اسلام از چه زمان در وجود امام خمینی شکل گرفت، تصریح کرد: این که می‌گویند تفکر شکل‌گیری جمهوری اسلامی برای امام خمینی مانند هندوانه‌ای دربسته بود، صحیح نیست زیرا ایشان بارها و بارها گفته بودند چه می‌خواهند و زمانی که در نجف اشرف حضور داشتند بحث حکومت اسلامی و ولایت فقیه را به همراه دلایل شرعی و عقلی آن بیان کردند.
وی تصریح کرد: امام پیش از مطرح کردن این بحث در نجف به شاگردان خود می‌گوید ”برای جلسه بعد ضبط صوت همراه بیاورید“ و صحبت‌های ایشان در همان زمان پیاده سازی شده و پخش شد که متاسفانه آن‌هایی که از همان زمان با حکومتی بر پایه اسلام مخالف بودند، جزوه‌ها را به دجله و فرات می‌ریختند.
طباطبایی در ادامه افزود: امام نظر خود را به صورت جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد مطرح کردند یعنی حکومتی که اسلام محتوای آن را مشخص می‌کند و شکل آن و مشخص شدن ارکان قدرت بر اساس آرای مردم است که مصاحبه‌های ایشان در پاریس نیز بر این مساله تاکید دارد.
وی تاکید کرد: امام هرگز منبع اطلاعاتی محدود نداشتند و از زمان حضور ایشان در نجف نیز اینگونه بود.
این استاد پژوهشکده امام خمینی تصریح کرد: در زمان حضور امام خمینی در نجف استفاده از رادیو در این شهر متداول نبود به همین دلیل امام خمینی به چند نفر ماموریت داده بودند که اخبار را از طرق مختلف بشنوند و بنویسند وبرای ایشان بیاورند که این چند همدیگر را نمی شناختند و بیت امام خمینی نیز همه انان را نمی شناخت و امام خمینی در این زمینه بسیار تیزهوش بودند.
طباطیایی خاطر نشان کرد: در زمان جنگ نیز از منابع اطلاعاتی مختلف برای ایشان خبر می‌آوردند و امام علاوه بر این که از اخبار منابع داخلی که به صورت ویژه برای ایشان اخبار و گزارش‌هایی را می آوردند، استفاده می‌کردند از اخبار رادیوهای بیگانه مانند بی بی سی، رادیو اسرائیل و حتی رادیو عراق که بیشتر فحاشی می‌کرد نیز استفاده می‌کردند و حتی در یک مورد خبری از یکی از این رسانه‌ها شنیدند که در گزارش‌های دیگر مشاهده نشده بود و با اینکه می‌دانستند رسانه دشمن است، دستور بررسی موضوع و ارسال گزارش در آن خصوص را صادر کردند.  

منبع:http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=108736

محمد هاشمی

محمد هاشمی
نامه ریاست صدا و سیما به آقاسیدحسن خمینی از چند محور قابل بررسی است. محور اول- در بند چهار نامه ایشان آمده؛ «مستند شاخص یکی از صدها ویژه برنامه رسانه ملی است که با بهره گیری از رهنمودهای اخیر مقام معظم رهبری که مفسر واقعی فرمایشات سیره امام خمینی(ره) هستند تولید شده است.» به عقیده من ایشان هم نظیر گروه دیگری از مسوولان از مقام معظم رهبری هزینه کرده اند و این ظلم به امام و مقام معظم رهبری است. اگر آقای ضرغامی قبول دارند که این برنامه چهره خشن و غیرمنطقی از امام ترسیم کرده است، نباید این نکته را هم فراموش کنند که این تصاویر در ضمیر ناخودآگاه بینندگان می ماند و بر قضاوت آنها نسبت به رهبران نظام اسلامی تاثیر خواهد گذاشت.

محور دوم- ایشان هدف از پخش این برنامه را روشنگری در مورد موضوعاتی نظیر امام و قانون، امام و بنی صدر، امام و فلسطین، امام و مردم، امام و ولایت فقیه، امام و گروهک ها و... عنوان کرده اند.

اولاً جنس موضوعات ذکر شده با هم متفاوت و گاه متعارض است. مثلاً بین بنی صدر، مردم و گروهک ها تعارض جدی وجود دارد. نمی توان از همان شاخصی که برای روشنگری در مورد بنی صدر و گروهک ها استفاده می شود برای روشنگری در مورد مردم هم بهره گرفت.

متاسفانه تاثیری که این برنامه گذاشته است برخلاف اهدافی است که از سوی ریاست صدا و سیما بیان شده است. بنی صدر و گروهک ها سالیان متمادی است که تلاش می کنند یک چهره خشن و غیرمنطقی از امام نشان دهند و در نقطه مقابل آنها مردمی هستند که همواره تحت تاثیر مهربانی و رافت اسلامی امام خمینی(ره) بوده اند و به این ویژگی های حضرت امام می بالند و آنها را سرلوحه زندگی خود قرار داده اند.

بنابراین از اشتباهات بزرگ و غیرقابل قبول این برنامه این است که حتی اگر هدفش روشنگری علیه بنی صدر بوده اما در راستای تبلیغات مسموم بنی صدر و گروهک ها علیه امام قرار گرفته است.

محور سوم- ایشان در بندی از نامه شان عنوان کرده اند؛ «این گونه تحلیل ها در شرایط فعلی به جای خود مفید و قابل استفاده هستند.» باید از جناب آقای ضرغامی سوال کرد آیا مشکل فعلی جامعه ما با توسل به خشونت و رفتارهای غیرمنطقی قابل حل است؟ آیا نمی توان با رافت و رفتارهای منطقی و رعایت حقوق شهروندی با مشکلات برخورد کرد؟ در حالی که شواهد نشان داده اند رفتارهای غیرمنطقی و خشونت طلبانه هیچ گاه راه حل مناسبی برای حل مشکلات نبوده اند. محور چهارم- در بند شش نامه آمده؛ «ارائه اتهامات نظیر اینکه گویا کسانی که به این برنامه نقد دارند در زمره کاخ نشینان می باشند و از آقاسیدحسن دعوت کرده اند که برای قضاوت درباره این برنامه به پابرهنه های جنوب شهر مراجعه کنند و از آنها نظرخواهی کنند.» در حالی که در مشرب امام خمینی ایشان بیشترین توجه و سفارش را به پابرهنگان نموده اند و همواره از مسوولان خواسته اند که به پابرهنگان خدمت و مهربانی کنند. حال آیا درست است که برای این گروه چهره خشنی از امام ارائه شود؟ جناب آقای ضرغامی باید توجه کنند که امام خمینی یک شخصیت جهانی و بزرگ به خصوص در دنیای اسلام هستند. ایشان رهبر یک گروه خاص نبوده اند که حالا بگوییم برای همان گروه خاص هم باید برنامه ساخت. از این گذشته صدا و سیما یک رسانه ملی است و هر کس در هر سطح معلومات و امکانات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و... که باشد حق دارد برنامه های رسانه ملی را ببیند و قضاوت کند. اما متاسفانه به نفس ملی بودن این رسانه آن هم از جانب ریاست این رسانه توجهی نشده است. صدا و سیما یک رسانه قشری، حزبی و گروهی نیست. امام (ره) و مقام معظم رهبری بارها در بیانات شان به این مساله اشاره کرد ه اند و صراحتاً فرموده اند که صدا و سیما یک دانشگاه عمومی و سراسری است. بنابراین باید به هر کلمه یی که از آن پخش می شود توجه کنند. رسانه ملی یک رسانه قشری نیست که ریاست صدا و سیما توصیه می کنند برای نظرخواهی باید به میان پابرهنگان رفت. این حرف ایشان یعنی امام و رهبری امام را محدود کنیم و شخصیت جهانی ایشان را نادیده بگیریم.

اما یک نکته مهم که در این نامه بارها به آن اشاره شده مربوط به شخصیت آقاسیدحسن است. آقای ضرغامی در نامه شان به ایشان اعتراض کرده اند که چرا نسبت به مسائل چند ماه اخیر و فلسطین نامه یی ننوشته اند اما در این برنامه واکنش نشان داده و نامه نوشته اند. آقای ضرغامی باید توجه داشته باشند آقای سیدحسن مسوول تولیت آستان مقدس و مسوول نشر آثار امام هستند. وقتی آقای ضرغامی در دفاع از صدا و سیما نامه می نویسند و از جایگاه رئیس و مسوول این سازمان از عملکردشان دفاع می کنند باید این حق را برای دیگران از جمله آقاسیدحسن قائل باشند که اگر به حوزه مسوولیتی آنها تعدی شد از خودشان دفاع کنند.

همان طور که آقای ضرغامی و بسیاری از مسوولان در مورد قضایای اخیر اظهارنظر و قضاوتی نکردند باید این حق را به آقاسیدحسن هم بدهند که فقط در حوزه مسوولیتی شان ورود پیدا کنند و از آن دفاع کنند و در سایر حوزه ها به تشخیص خودشان عمل کنند. کمااینکه اکثر مسوولان کشور این گونه عمل کرده اند.

من از برنامه های خوب رسانه ملی به عنوان عضوی از خانواده گذشته صدا و سیما تشکر می کنم و امیدوارم آقای ضرغامی این تذکرات من و دوستان دیگر را مشفقانه تلقی کنند و از آنها در انجام بهتر مسوولیت شان بهره ببرند.

۲۷/۱۱/۸۸ اعتماد

سرلشکر صفوی با اشاره به رخدادهای پس از انتخابات افزود:

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با اشاره به رخدادهای پس از انتخابات افزود: ملت ما طرفدار اصول و ارزش‌های اسلامی است و نه طرفدار افراد و سابقه آنها.

به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی دفتر دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا، یادواره سرداران و 600 شهید منطقه رهنان اصفهان، به همت بنیاد شهید منطقه یازده اصفهان و با پیام رهبر معظم انقلاب برگزار شد.
در پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای آمده است: یاد و نام شهیدان سرافراز و سعادتمند آن منطقه پربرکت را گرامی‌ می‌داریم و علو درجات آنان را از خداوند متعال مسالت می‌کنیم و به خانواده‌های معزز آنان درود می‌فرستیم.
این شهیدان عالیقدر و دیگر شهدای عظیم‌الشان ملت ایران، مایه سربلندی ایران اسلامی شدند، هم در چشم جهانیان و تاریخ و هم برتر از آن، در چشم ساکنان ملا اعلی و فرشتگان و ارواح مقربان الهی.
خداوند ما را با آنان محشور فرماید.
همچنین در بخش دیگری از این یادواره پیام ریاست‌محترم جمهوری قرائت شد.

**فرهنگ مقاومت امروز دنیا از هشت سال دفاع مقدس الگو گرفته شده است

سردار سرلشکر پاسدار سیدیحیی صفوی، دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در این یادواره با بیان اینکه عظمت و صلابت کنونی ملت ایران در گرو فداکاری و ایثار شهیدان است، اظهار داشت: عظمت ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس مرهون شجاعت و فداکاری شهیدان است و شهیدان درس مقاومت و مکتب مقاومت را به جوانان مسلمان لبنان و فلسطین آموختند و فرهنگ مقاومت که امروز در دنیا سرلوحه مبارزات گروه‌های مقاومت اسلامی قرار گرفته از هشت سال دفاع مقدس الگو گرفته شده است؛ جوانان لبنانی با تاسی از فرهنگ مقاومت ملت ایران، 33 روز در مقابل ارتش مجهز اسراییل ایستادند و مثل جوانان بسیجی ما سربند به پیشانی بستند و به دنبال تانک‌های مرکاوای اسراییلی دویدند تا آنها را منفجر کنند؛ مردم غزه نیز در 22 روز مقاومت خود در مقابل ارتش اسراییل با الگو گرفتن از مقاومت ایران ایستادگی کردند.
سرلشکر صفوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جریانات پیش آمده پس از انتخابات، گفت: در عرصه رقابت‌های سیاسی اجتماعی و انتخابات اخیر یک شبهه و ابهام برای عده‌ای از مردم عزیز و برخی نخبگان سیاسی پیش آمده است، در یک طرف برخی از چهره‌ها که در مقطع زمانی هم، مسئولیت‌هایی داشته‌اند را می‌بینند و در طرف دیگر مواضع قانونی مسئولان کشور مانند شورای نگهبان و سران سه قوه را مشاهده می‌کنند. سوال اینجاست که چگونه می‌توان تشخیص داد مواضع کدام گروه و یا شخصیت سیسای بر حق است؟

** ضرورت تشخیص و شناخت حق و باطل در مواضع گروه‌ها و جریان‌ها

سردار صفوی با تاکید بر ضرورت تشخیص و شناخت حق و باطل در مواضع گروه‌ها و جریان‌ها و ریشه‌یابی علل اصلی خطاها و گمراهی فکری برخی افراد، با تشریح سابقه تاریخی جنگ جمل و موضوع‌ طلحه و زبیر و دستاوردهای فکری این جنگ افزود: بنا به فرمایش حضرت علی(ع) اشخاص نباید مقیاس و میزان حق و باطل قرار گیرند، بلکه این حق و باطل است که باید مقیاس افراد و شخصیت آنان باشد.
وی ادامه داد: یعنی باید حق و باطل را شناخت و آنگاه اشخاص و شخصیت‌ها را با حق مقایسه کرد، اگر با حق منطبق بودند، شخصیت و سخنانش را پذیرفت و این گونه افراد تا آن وقت پیش ما احترام دارند که به حقیقت و قانون احترام بگذارند.

** ملت ما طرفدار اصول و ارزش‌های اسلامی است و نه طرفدار افراد و سابقه آنها

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با اشاره به رخدادهای پس از انتخابات افزود: ملت ما طرفدار اصول و ارزش‌های اسلامی است و نه طرفدار افراد و سابقه آنها. در جایی که می بینیم اصول اسلامی و حرمت عاشورای حسینی به دست همین سابقه‌دارها پایمال می‌شود، دیگر این افراد نزد ملت ما احترامی ندارند.
وی ادامه داد: با تکیه بر آموخته‌های قرآنی، ریشه اصلی خطاها و گمراهی فکری بشر از تکیه بر ظن و گمان به جای علم و یقین، تکیه بر میل‌ها و هواهای نفسانی، و شتاب‌زدگی نشات می‌گیرد. قرآن کریم، به شدت با پیروی از ظن و گمان مخالفت می‌کند و می‌فرماید: "مادامی که به چیزی علم و یقین حاصل نکرده‌ای آن را دنبال مکن".
صفوی شتاب‌زدگی را از دیگر عوامل به خطا و گمراهی رفتن بشر عنوان کرد و ادامه داد: هر قضاوت و اظهارنظری مقدار معینی مدارک لازم دارد و تا مدارک به قدر کافی در یک مساله جمع نشود، هرگونه اظهارنظر، شتاب‌زدگی به‌دنبال خواهد داشت و موجب لغزش اندیشه خواهد شد.
در پایان سرلشکر صفوی به ذکر خاطراتی از دوران دفاع مقدس پرداخت.

حق سبزها را بدهید دیگر!

فردا که نه، همین امروز باید تکلیف سبزها را روشن کرد

البته نه با زور و بی احترامی بلکه با آرامش و منطق

دیگر چیزی از سبزها نمانده

میرحسین واقعا هنرمند بود و نباید او را از فرهنگستان اخراج می کردند

او در عرصه هنر فرهنگ ساز بود

می دانید چرا؟

چون جمعیت حدود ۳ میلیون نفری ۲۵ خرداد را به دسته های ۵۰ نفره و بعد از آن ۱۰ نفره در تجمعات تبدیل کرد

او خود توهم و خیال را در فرهنگستان نهادینه کرده بود اما دولت را به خیالپردازی متهم می کرد

جالب نیست؟

البته بیراه نگفته اند که کافر همه را به کیش خود پندارد

او هم فکر می کرد که دیگران هم مثل او خیالپرداز هستند

ما تا دیروز فکر می کردیم که فقط شیخ شجاع برای خنداندن مردم تا آخر ایستاده اما فهمیدیم که مهندس هم دست کمی از ندارد.

شیخ همه تلاش خود را کرد و هر تا توانست زور زد اما نتوانست رهبر اپوزیسیون شود

اما مهندس به برکت پشتوانه عظیم مردمی! امروز با اقتدار هر چه تمام تر ایستاده تا حق مردم را از این نظام قرونن وسطایی متحجر واپس گرای دیکتاتور! بگیرد

مگر نمی دانید مهندس چه قدر آزادی خواه است؟

او اصلا حاضر است جان خود را فدای یک لحظه آزادی مردم ایران ( ببخشید شمیران ) کند.

اگر باز هم باور ندارید به دوره امام مراجعه کنید

مهندس آنجا نخست وزیر بود می فهمید؟ فکر نمی کنم بفهمید!

آنجا همه روزنامه ها منتقد دولت بودند و تازه مهندس نه تنها از آن ها شکایت نمی کرد بلکه برای آن ها جایزه هم می فرستاد تا برای انتقاد از دولت تشویق شوند

آقای صافی گلپایگانی که در شورای نگهبان بود و از آنجا استعفا داد نمی دانم چه مشکلی داشت که دیگر اعضای شورای نگهبان نداشتند اما می دانم مهندس کلا بی تقصیر بود

باز هم بگویم؟

امام آن قدر مهندس را فشار داد ببخشید یعنی این قدر به مهندس فشار آورد که آخر سر استعفا داد و تازه از امام سرکوفت هم خورد!

ای بابا! فکر کنم بس باشد. من که دلم برای مهندس کباب خواست

من فکر می کنم امشب که این قدر از مظلومیت های آقای مهندس یعنی در حقیقت دکتر موسوی استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس صحبت کردیم بد نیست در مورد شیخ هم صحبتی داشته باشیم

شیخ از اول آدم ساده ای بود

چه اول انقلاب چه امروز

او نه توانست به امام نه بگوید و نه توانست به سید محمد و مهندس نه بگوید

شیخ از اول آدم شریفی بود

مگر ما چند تا آدم شجاع مثل شیخ داریم که یک روز هر فحشی که بلد است به آمریکا می دهد و یک روز هم نظام را به تجاوز به زندانیان متهم می کند؟

البته این شیخ عزیز به اندازه کافی مورد توجه قرار گرفته

شاید بد نباشد بدانید که شیخ ما در روستایی از توابع الیگودرز متولد شده و پدری به نام شیخ احمد داشته از قضا شیخ به طلبگی علاقمند بوده و در حوزه با طلاب انقلابی آشنا می شود او بعد از انقلاب از امام حکم های زیادی گرفته حکم هایی که هیچ کسِ هیچ کس از آن ها ندارد شیخ حتی با همین حکم ها تمام اموال شهرام جزایری را به سود خودش مصادره کرد و از او شکایت کرد و به زندانش انداخت اما این زندان با زندان های بنیاد شهید فرق می کرد شهرام از غم دوری شیخ در زندان سختی ها کشید و بالاخره از زندان فرار کرد تا به مرادش برسد ... مثل این که همه بچه ها خوابشان برد

راستش را بخواهید من هر شب با قصه شیخ و شهرام بچه ها را می خوابانم

اما می گفتم که شیخ به اندازه کافی مورد توجه قرار گرفته و شاید همان هم برایش زیادی هم بوده

من همه جا گفته ام و باز هم می گویم که آرای باطله هم اینقدر ارزش ندارد که به آن بپپردازیم چه برسد به شیخ! به فرمول زیر توجه کنید:

آرای باطله > شیخ

البته اگر به آمار انتخابات توجه می کردید مطمئن می شدید که تقلب شده، دقت کنید:

احمدی نژاد > مهندس >پسر خوب > آرای باطله > شیخ

متوجه شدید؟ خب اگر متوجه نشدید من الان برایتان کامل توضیح می دهم:

ببینید! احمدی نژاد که از هر نظر از این ۴ نفر دیگر کوچکتر است چه از نظر اندام و چه از نظر سن و چه از نظر سوابق سیاسی

این از مورد اول

مهندس از شیخ کوچکتر است ومن نمی دانم چرا او را دوم اعلام کرده اند البته بیشتر که دقت می کنم می بینم که جای او درست است و باید فعلا شیخ را به جای احمدی نژاد بگذاریم

پسر خوب از هرنظر از احمدی نژاد بزرگتر است چه هیکل چه سن و چه سوابق سیاسی

جومونگ معذرت می خواهم آرای باطله هم که از همه کوچکتر است پس می رود آخر جدول نتایج

می ماند شیخ که واقعا از همه بزرگتر است من تعجب می کنم که چرا وزارت کشور این ها را ندیده و به رای مردم نگاه کرده؟!

مگر رای مردم چه ارزشی دارد؟ باید این قدر باطل بشود تا مهندس رای بیاورد

باید کمیته صیانت از آرا که از امام حکم گرفته تا ابد ناظر بر انتخابات باشد

شیخ ما این همه سوابق سیاسی را کجا ببرد؟

او مگر عمرش را از سر راه آورده بود که برای انقلاب بگذارد و شهرام جزایری هم این قدر کمکش کند اما رییس جمهور نشود؟!

بابا ایها الناس! شیخ ۷۲ سالشه! دفعه بعد دیگر نمی تواند کاندیدا بشود چرا این قدر بلا نسبت احمقید؟

با همه این تفاسیر من فکر می کنم باید نتیجه انتخابات به این صورت باشد و در غیر این صورت حتما تقلب شده و در حق شیخ و مهندس و پسر خوب جفا شده. البته پسر خوب که هر نتیجه ای را می پذیرد البته بعد از حدود یک هفته اعتراض!

شیخ > مهندس > پسر خوب > احمدی نژاد

آقا اصلا من هم از امروز مدعی ام! اگر شیخ و مهندس از حق خودشان، مردم آذربایجان از حق فرزندشان و مردم لرستان از حق دامادشان بگذرند من از حق خودم نمی گذرم

البته من که به احمدی نژاد رای دادم اما چه ربطی دارد؟

مگر نمی توانم آزادی خواه باشم؟

آقا جان! من هم از شورای نگهبان هم از وزارت کشور و هم بالاتر از همه این ها از کل مردم ایران شکایت دارم و اگر هم کسی رسیدگی نکرد به درگاه خداوند شکایت می کنم

خسته شدم این قدر از حق این ها دفاع کردم

بابا حق شان را بدهید بروند دیگر!

امروز ۲۲ بهمن است

این ها کارتان را یکسره می کنندها!

شوخی ندارندها!

این ها کلی شهید دادند

مگر در انقلاب و جنگ تحمیلی چند نفر شهید شدند؟

تازه مگر همه شان مال حکومت بودند؟

همت و باکری که مال این ها بود!

مگر در بزرگراه رنگ سبز روی صورت همت را ندیدید؟

حتی اشک او هم سبز بود!

بالاتر از این چرا نمی فهمید که شهدای! مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق و مارکسیست ها هم با جنبش سبز بودند؟

چرا همه چیز را به نفع خودمان مصادره می کنیم؟

واقعا در "دنیای فانی" چه جوابی برای خدا داریم؟

من از "شب اول قبر" که هادی غفاری یقه ام را بگیرد خیلی می ترسم!

این جمهوری اسلامی ما را خسته کرده!

اینقدر از این جنبش سبز دفاع کردم که اینترنتم قطع شد!

تازه تا همین جا هم به زور وصل مانده بود!

ساعت نزدیک ۵ صبح است و الان من یک دِین بزرگ به گردن جنبش سبز دارم

امشب اصلا قصد نداشتم طنز بنویسم البته اگر طنز بدانید اما خوب بر دلم جاری شد و تایپ گشت...

تا بعد ...  

منبع:http://bayan.blogfa.com/post-159.aspx

در مجازات آمران و عاملان حمله به کوی بیشتر از این تاخیر نکنید

8ماه پیش در چنین شب و روزی، گروهی ظاهراً مجهول الهویه یا حداقل مشکوک الهویه با ورود غیر قانونی به کوی دانشگاه تهران، برخی دانشجویان را به باد ناسزا و کتک گرفتند و اموال و تجهیزاتشان را تا حد امکان منهدم کردند.

این حمله وحشیانه و به شدت مشکوک، در شرایطی اتفاق افتاد که کوی دانشگاه تهران در ماجرای انتخابات ریاست جمهوری و اعتراضات هواداران آقای موسوی در روزهای 23 و 24 خرداد، عملاً بی طرف بود و یا حداقل مرکز آشوب نبود. اما با این حمله، آتش فتنه به کوی دانشگاه نیز سرایت کرد و امیر آباد شمالی نیز در ردیف کانونهای بحران قرارگرفت.

اکنون و پس از 8ماه از این حمله مشکوک و در شرایطی که گردوغبارفتنه فرونشسته و کودتای سبز به طور کامل شکست خورده، لازم است نتایج هیات تحقیق مجلس از حوادث کوی بی کم و کاست منتشر شود و مشاهدات شاهدان ماجرا به ویژه رئیس دانشگاه تهران که شب حادثه در محل حضور داشته و از نزدیک عملیات محرکان آشوب را می دیده باید بررسی و به اطلاع عموم برسد.

   ملتی که اینقدر با بصیرت و نجیب است که با وجود همه مشکلات اقتصادی و با وجود تلاش بی سابقه همه رسانه های غربی، حماسه 22 بهمن را می آفریند و فتنه گران سبز را مات می کند، حق دارد که بداند چه کسانی مسبب وحشی گری های 25خرداد کوی دانشگاه تهران بوده اند؟
حق دارد که بپرسد مجازات مسببان حمله به کوی دانشگاه در سال 1378که خنجر به قلب رهبر انقلاب زدند، چقدر موثر و بازدارنده بود؟

این ملت فهیم حق دارند بپرسند که این حادثه تلخ به نفع چه کسانی تمام می شد و چه کسانی از آن بهره برداری کردند؟

و حق دارند بپرسند که با وجود نیروهای مسلح رسمی کشور، «نیروهای خودسر» اصولاً چه کاره اند؟ از چه کسی دستور می گیرند؟ و چرا پلیس آنها را -حداقل- به جرم حمل سلاح سرد، تعقیب و دستگیر نمی کند؟!

8 ماه برای شناسایی آمران و عاملان حمله مشکوک 25خرداد به کوی دانشگاه تهران، کافی است. امروز که به همت ملت گرد و غبار فتنه فرو نشسته، وقت آن است که همه مقصران و آمران و عاملان این حادثه مشکوک، معرفی و مجازات شوند.  
منبع:http://alef.ir/1388/content/view/64590/