قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

موسوی: راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز حق مردم است

میرحسین موسوی در مصاحبه ای با انتقاد شدید از مقامات دولتی و قضایی جمهوری اسلامی و هشدار در مورد ظهور استبداد، نظر خود را در مورد مسیر حرکت اعتراضی مردم ابراز داشته است.

روز سه شنبه، 13 بهمن (2 فوریه)، سایت کلمه، که معمولا خبرها و دیدگاه های میرحسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت را منتشر می کند، به مناسبت فرا رسیدن سالگرد جشن های پیروزی انقلاب اسلامی متن مصاحبه ای را انتشار داده که در آن آقای موسوی، با یادآوری تحولات منجر به انقلاب سال 1357، شرایط کنونی جمهوری اسلامی را با آنچه که اهداف انقلاب می داند مقایسه کرده است.

آقای موسوی گفته است که پس از انتخابات اخیر ، انقلاب اسلامی در معرض نقد قرار گرفته و از جمله کسانی در صدد یافتن وجوه تشابه و برخی هم در پی کشف تفاوت های بین تحولات منجر به انقلاب سال 1357 و حوادث بعد از انتخابات برآمده اند و در تشریح روند منجر به سقوط نظام سلطنتی در ایران، اظهار داشته است که در سال های اول انقلاب، مردم ایران، و از جمله خود او، قانع شده بودند که تمامی عواملی که می تواند به استبداد و دیکتاتوری منجر شود از میان رفته اما افزود که در حال حاضر، چنین اعتقادی ندارد.

میرحسین موسوی در توضیح دیدگاه خود اظهار داشت که "بسته شدن فضای مطبوعاتی و رسانه ای و پر شدن زندان ها و کشتن بی رحمانه مردم در خیابانها که به صورت مسالمت آمیز احقاق حقوق خود را خواستارند، نشاندهنده حضور ریشه های استبداد و دیکتاتوری باقیمانده از نظام شاهنشاهی است."

وی قوه قضائیه را به بی قانونی و تبعیت از اهداف سیاسی متهم کرد و گفت که مردم متوجه شده اند که "دستگیری ها و اعدام ها با اغراض سیاسی و در تعارض با قانون اساسی و قوانین رایج صورت می گیرد" و افزود که "با داد و ستدهای بی اهمیت و بدون رعایت مراتب قانونی ممکن است عده ای به کام مرگ فرستاده شوند تا امام جمعه بی رحمی که همواره از تبعیض و خشونت دفاع کرده، به قوه قضائیه دست مریزاد بگوید."

اشاره آقای موسوی به اظهارات احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران است که در خطبه های نماز جمعه هفته گذشته، از قوه قضائیه به خاطر اعدام دو نفر در ارتباط با اتهامات سیاسی، تشکر کرد و با توصیه به اعدام تعداد بیشتری از بازداشت شدگان پس از انتخابات، کشتن آنان را برای خاتمه دادن به اعتراضات مردم لازم دانست.

میرحسین موسوی در مورد نحوه عملکرد قوه قضائیه گفت که "وقتی ملت ما می بینند که عملا این نیروهای امنیتی و نظامی هستند که بر پرونده های قوه قضائیه حکم می رانند و در حقیقت، این قوه قضائیه است که ضابط نیروهای امنیتی شده است، به این نتیجه می رسند که ما در اول انقلاب زیاد خوشبین بودیم."

وی در عین حال گفت که مردم ایران در طول تاریخ و در جریان جنگ آزموده شده اند و اقدامات خشونت آمیزی که با هدف مرعوب کردن آنان صورت می گیرد تاثیری نخواهد گذاشت.

آقای موسوی با اشاره اظهارات برخی مقامات دولتی از جمله "خس و خاشاک و بزغاله و گوساله" خواندن مردم را نشانه باقی ماندن ریشه های استبداد خواند و گفت که بهتر بود "قوه قضائیه به جای اعدام چند جوان و نوجوان که شایعات جدی در مورد نحوه اعتراف گیری از آنها وجود دارد، به این ریشه ها توجه می کرد."

'روحیه استبدادی مسئولان'

میرحسین موسوی از بازداشت معترضان به نتیجه انتخابات، از جمله علیرضا بهشتی، فرزند آیت الله محمد بهشتی، انتقاد کرد و افزود که "ما کاملا از قوه قضائیه قطع امید کرده ایم و قوه قضائیه ای که فرزند فرهیخته، آزادیخواه و مومن شهید بهشتی و آزادیخواهان دیگر امثال او را زیر عکس پدرش در راهروهای دادسراها می نشاند، خیلی از اهداف تعریف شده انقلاب دور شده است."

میرحسین موسوی در مصاحبه با سایت کلمه، حکومت را به زندانی کردن افراد بی گناه و تلاش برای پرونده سازی علیه آنان متهم کرد و افزود که "در حالیکه منحرفان واقعی و غارتگران بیت المال در بیرون از زندان مشغول جولان هستند، آنها به جای اینکه دنبال جاسوسان واقعی باشند، انسان های شریف و مومن را به جاسوسی متهم می کنند."

آقای موسوی گفت که پیش از این، از مشاوران بازداشی خود نام نبرده بود تا نسبت به تمام زندانیان سیاسی ادای احترام کرده باشد اما از اینکه در کنار آنان نیست احساس شرمندگی می کند.

وی در پاسخ به این سئوال که آیا می تواند از وجود روحیه استبدادی مسئولان دولتی مثال هایی بیاورد، گفت که یک نمونه واضح این است که "زور مجلس در مواردی که جزء وظایف آن است به دولت نمی رسد و این فقط گفته مخالفان دولت نیست، بلکه اصولگرایان منصف و آگاه هم از این مساله می نالند."

وی به عنوان نمونه های دیگری از آنچه که استبداد مقامات می خواند، به عدم پاسخگویی دولت به دیوان محاسبات عمومی، ابهام در مورد نحوه فروش نفت و شیوه به کار بردن عواید آن، بی اعتنایی به برنامه چهارم و "ویران کردن دستگاه برنامه ریزی برای فرار از حساب و کتاب" اشاره کرد و این وضعیت را بازگشت به دوران "حتی قبل از پهلوی ها" دانست.

میرحسین موسوی "مظلوم واقع شدن مجلس و قوه قضائیه" را نیز نماد دیگری از استبداد کنونی توصیف کرد و به عنوان نمونه ای از بی اختیار بودن مجلس، گفت که "در حالیکه به مجلس به دلیل جنایات بی سابقه کهریزک گزارش داده شده است، یکی از مسئولین می گوید مساله کهریزک بیخود بزرگ شده" و افزود که در حالیکه قانون اساسی بر استقلال قوه قضائیه تاکید کرده، امروز قضات به کارگزاران نیروهای امنیتی مبدل شده اند به نحوی که "باید دید آیا قاضی فرمان می دهد و تصمیم می گیرد یا نیروهای انتظامی و امنیتی؟"

آقای موسوی دولت را به ندانم کاری متهم ساخت و گفت که "امروز کسانی که مسئول شوربختی مردم و عقب ماندگی ملی ما هستند، کسانی که مسئول تورم و بیکاری و ویرانی اقتصادی کشور هستند، مسئول تعطیلی پروژه های بزرگ و عقب ماندگی ما از رقیبان در منطقه هستند، با تزریق مسکن ها و سیاست های بی سر و ته ولی عوام فریبانه سعی می کنند از این وضعیت استفاده کنند."

آقای موسوی همچنین در مورد نحوه عملکرد دولت در ارتباط با سهام عدالت، حقوق بازنشستگان و شیوه اجرای اصل 44، سرنوشت بودجه سال آینده و برنامه چهارم، "مخصوصا با ندانم کاری هایی که منجر به افزایش خطر تحریم ها شده" به شدت ابراز نگرانی کرد.

در عین حال، وی آنچه را که "عدم سازگاری مردم با دروغ و تقلب و فساد" می خواند از نتایج انقلاب سال 1357 خواند و گفت که با وجود شناسایی عوامل و ریشه های منجر دیکتاتوری در شرایط کنونی، مردم در برابر آن مقاومت می کنند.

قانون اساسی و حق تظاهرات

میر حسین موسوی در پاسخ به سئوالی در این مورد که کسانی هستند که عبور از قانون اساسی را راه حل واقعی مشکلات کنونی می دانند، گفت که "انشاء الله همه ماه برای اصلاح به میدان آمده ایم و نه برای انتقام گیری یا کسب قدرت یا ویرانگری" و افزود که "راه حل های گذر از قانون اساسی دارای اشکالات فراوان و جدی است" و در این زمینه، سوء ظن برخی از قشرهای جامعه نسبت به چنین شعارهایی را مطرح ساخت.

وی همچنین هشدار داد که "گاهی شعارهای افراطی در این زمینه بیشتر از افراط کاری های اقتدارگرایان به جنبش آسیب می رساند" و افزود "اینکه شما مخالف خرافه گرایی و تحجر هستید، یک خواست خوب و اساسی است ولی اینکه وسط معرکه بحث هایی به میان کشیده شود که با اعتقادات و دین و ایمان مردم ناسازگاری دارد، مشکوک است."

آقای موسوی قانون اساسی را باعث اتصال بخش های مختلف جنبش مخالف دولت به یکدیگر توصیف کرد و گفت که "شعارهایی امروز مفید است که یا به صورت مشخص به تبیین اهداف جنبش کمک کند و یا همدلی عامه مردم را در کنار نخبگان و طبقات میانه جلب کند" و افزود "به نظر من، تلاش برای سوق دادن مردم به سوی شعارهای محدود و از پیش تعیین شده، اهانت به مردم است و باید شعارها از بطن حرکت های مردمی و به صورت خودجوش و غیرآمرانه بجوشد."

وی در عین حال یادآور شد که "قانون اساسی وحی منزل نیست" و افزود که همانطور که قبلا هم این قانون اصلاح شده، می توان با توجه به نیازهای فکری و مطالبات مردم آن را تغییر داد هر چند تاکید کرد که "باید بدانیم که صرف داشتن یک قانون خوب مساله را حل نمی کند، بلکه باید به طرف سازوکارهایی حرکت کنیم که امکان نقض و تخطی از قانون، هزینه های گزافی را برای نقض کنندگان آن در هر سطح و مرتبتی داشته باشد."

از آقای موسوی در مورد اجتماعات مردم نیز سئوال شد و او گفت که "راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز، حق مردم است" و افزود که "مردم هیچ کینه ای نسبت به نیروهای انتظامی و بسیج ندارند چرا که آنها را از خود می دانند و درگیری موقعی پیش می آید که این نیروها در مقابل حرکت آرام مردم قرار می گیرند" و به نیروهای امنیتی توصیه کرد که "با مهربانی و ملاطفت" با مردم رفتار کنند.

در مورد طرفداران "جنبش سبز" هم، میرحسین موسوی از آنان خواست که "تمایز خود را با بقیه مردم، چه کم و چه زیاد، کم کنند" و گفت که این جنبش متعلق به تمام مردم است و همه باید "به شدت مراقب اعتقادات، مقدسات و عرف و هنجارهای جامعه باشند."

از آقای موسوی در مورد نحوه انتشار نظراتش از جمله اظهارات کسانی به عنوان نماینده یا سخنگویان او در خارج از کشور سئوال شد.

وی گفت "در جنبش سبز، هر شهروند یک رسانه است و راه سبز هیچ نماینده و سخنگویی در خارج ندارد" و افزود "یکی از زببایی های فضای سبز آن است که همه حرف های خود را می زنند و این حرکت در یک فضای تعامل گسترش می یابد و بنده هم به عنوان یک همراه، نظرات و پیشنهادات خود را در این فضا مطرح می کنم."

آقای موسوی همچنین در مورد نقل قول هایی که از او در سایت ها و فیس بوک و نظایر آن منتشر می شود گفت "مطالب بنده با امضا و در سایت های محدودی منعکس می شود و من وبلاگ شخصی و امثال آن ندارم، و نقل قول هایی که اشاره کردید از جمله عوارض اجتناب ناپذیر فضای مجازی است و ارتباطی با من ندارد."

خبرگزاری چیزنا فعالیت خود را از سر گرفت


¤ آقای چیز
همزمان با سخنرانی آقای چیز در تالار یاسر تلفات بنگاه خبرپراکنی چیزنا، دور جدیدی از فعالیت این خبرگزاری رسماً کلید زده شد. آقای چیز دلیل تعطیلی چند ساله «چیزنا» را شلوغ بودن سرش و البته پرونده آموزشی همسرش عنوان کرد و گفت: خبرگزاری ما با پول اختصاص داده شده توسط هیلاری کلینتون اداره خواهد شد و اوباما باید از گلوی مردم آمریکا بزند و بریزد در حلقوم ما! آقای چیز، پول گرفتن از دشمن را امری مستحب خواند و ادامه داد: به دروغ هم که شده باید برای جنبش سبز، هفته ای یک شهید و چند «شهید آن لاین» بتراشیم. مدیرعامل خبرگزاری چیزنا هدف خود از نوشتن اخبار این خبرگزاری در روزنامه کیهان را استحاله این روزنامه خواند و ابراز امیدواری کرد: جمهوری اسلامی قبل از نیمه اول دربی سقوط خواهد کرد. آقای چیز خواص بی بصیرت را بازوی کار چیزنا دانست و به ایشان توصیه کرد با استفاده از فتوشاپ، بی شمار بودن جنبش سبز را به رخ حکومت بکشند. وی خود را اهل کوفه، و «اسپانسر مسجد ضرار» خواند و گفت: اتفاقاً اجداد ما همسایه روبه رویی ابوموسی اشعری بودند و اجازه نمی دادند دو طفلان مسلم در کوچه توپ بازی کنند!! آقای چیز از خبرنگاران چیزنا خواست دروغ های خود را طوری منعکس کنند که باورش برای مردم آسان باشد. این کارشناس مسائل سیاسی، در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما هر نفسی که بکشیم قبلش با جورج سوروس هماهنگ می کنیم!! آقای چیز بیان داشت: ما از کل دولت، فقط رحیم مشایی را قبول داریم، که آنهم مشروط به ادامه کمک هایش به «هدیه» است. پیشنهاد مدیرعامل خبرگزاری چیزنا، چیز بود، یعنی این که اخبار این خبرگزاری وارونه چاپ شود. این را باید امری بسیار مهم تلقی کرد تا هر کسی بخواهد اخبار این ستون را بخواند، مجبور باشد کیهان را برعکس دست بگیرد و این خود نمادی از سقوط جمهوری اسلامی است. اما، از آقای چیز گفتن و از مدیرمسئول یکدنده کیهان نشیندن، سی سال آزگار است که می گوید مرغ یک پا دارد. در ادامه این سخنرانی آقای چیز از سبزها خواست که اگر بازی استقلال و پیروزی مساوی شد، به نفع اسرائیل شعار بدهند، اگر استقلال برد، به نفع وابستگی به استعمار شعار بدهند و اگر پیروزی برد، به نفع دماغ سوخته های جنبش سبز شعار بدهند و عجالتاً یک عنایتی هم به اتوبوس های شرکت واحد داشته باشند، بد نیست! وی آتش زدن سطل های زباله را همراه با آشغال درون آن، امری انحرافی خواند و گفت: شاید در میان آنهمه آشغال، یک چیز به درد بخوری وجود داشته باشد؛ کهنه بچه ای، سرنگی، چیزی!!
۱۴/۱۱/۸۸ کیهان

بازی دوگانه اتاق فتنه با مزدوران عملیات انتحاری!

به دنبال اظهارات حماقت آلود اکبر-گاف در انکار امام زمان و هتاکی به ساحت خداوند که متضمن آشکارشدن ماهیت حقیقی فتنه سبز بود، محسن کدیور به وی حمله کرد و او را فردی نادان خواند.
این در حالی است که بلافاصله پس از صدور بیانیه 17از سوی موسوی، کدیور و اکبرگاف به همراه مهاجرانی و سروش و عبدالعلی بازرگان بیانیه ای را در حمایت از بیانیه موسوی صادر کرده و این حلقه 5 نفره را اتاق فکر جنبش سبز خوانده بودند.
اما به دنبال آبروریزی های گنجی و نشان دادن ماهیت ضد اسلامی فتنه سبز، کدیور طی سخنانی در واشنگتن گنجی را نادان خواند. نویسنده سایت خودنویس با اشاره به فیلم سخنرانی کدیور- به بهانه چهلم فوت آقای منتظری- نوشت: از دیدن این سخنرانی خیلی خوشحال شدم. من صحبت کردن کدیور را تا حدود زیادی دوست دارم. انتقاداتش را می پسندم اما یک دفعه در سخنرانی حال ما را گرفت. می شود به ضرس قاطع گفت مراد آقای کدیور در این فیلم از «افراد نادان» اکبر گنجی است. من هم تمام صحبت های گنجی را قبول ندارم اما آقای کدیور گفتن این حرف ها جز خالی کردن خودتان، چه سود دیگری دارد؟ آیا الان وقت این دعواهاست؟ دارم باور می کنم از امضای نامه ای که امضای گنجی هم پای آن بوده، اظهار پشیمانی کردید.
از طرف دیگر محمد قوچانی سردبیر چند روزنامه زنجیره ای توقیف شده هم که چند وقتی است از بازداشت بیرون آمده، در نشریه ایراندخت به انتقاد از عملکرد محسن مخمل باف در خارج از کشور پرداخت و نوشت: او ترجیح می دهد به جای فیلمسازی و داستان نویسی، به علاقه اصلی اش که بیانیه نویسی و شعارسازی است بپردازد. این روزها دیگر کمتر کسی مخمل باف را به آثاری چون دستفروش و بای سیکل ران می شناسد. در نوشته های این روزهای او دیگر اثری از آن ظرافت هنری نمانده و تنها مواضع سیاسی است که در کارهایش فریاد می زند... کاش او اندکی صبر داشت و در ایران می ماند و به جای بیانیه، قصه هایش را تبدیل به فیلم می کرد. شاید در این صورت کمی متعهدانه تر به واقعیت ها قصه هایش را می نوشت و فیلم هایش را می ساخت.
مخمل باف در خارج از کشور تحت عنوان سخنگوی موسوی، تا مرز همکاری با ماموران بدنام سازمان سیا و موساد نظیر نوری زاده و سازگارا پیش رفت و وارد پروژه دعوت به ساختارشکنی و آشوب و جنگ خیابانی شد! این 3 کله پوک به واسطه حضور در خارج طی 7 ماه گذشته به سازماندهی رسانه ای آشوب های مورد نظر سران فتنه در داخل می پرداختند و مدل های کودتای مخملین- سفارش سازمان سیا- را آموزش می دادند!
گفتنی است عناصر تندرو داخلی تا زمانی که از فعالیت امثال مخمل باف در سازماندهی آشوب های خیابانی- به نیابت از عناصر داخلی- سود می جستند هرگز علیه آنها هیچ موضعی نگرفتند اما طی 2 ماه اخیر به ویژه پس از ماجرای 16آذر و روز عاشورا که منجر به قیام 9 دی شد، می کوشند خود را تبرئه کنند و عناصر افراطی خارج نشین را تخطئه نمایند. تخطئه مخمل باف ادامه همان روندی است که درباره گنجی تکرار شد. گنجی هم روزگاری به عنوان چریک و قهرمان اصلاح طلبان در عملیات انتحاری! استفاده می شد اما این اواخر به خاطر گاف های فراوان، مورد تخطئه قرار می گیرد و این در حالی است که عناصری نظیر کدیور در سرویس دهی به اتاق های جنگ نرم در آمریکا علیه اسلام و جمهوری اسلامی و ملت ایران، دست کمی از امثال گنجی ندارند و به دلیل همین تجانس هم هست که به قول خودشان در اتاق فکر کذایی دور هم جمع شده اند.
۱۴/۱۱/۸۸ کیهان

تروریست های روز عاشورا 4سال پیش به استخدام MI6 در امده بودند

سایت فارسی بی بی سی انگلیس در اقدامی قابل تامل به انکار ماهیت تروریستی گروهک انجمن پادشاهی (تندر) و 2 تن از عوامل اعدام شده آن پرداخت. بلافاصله پس از این اقدام، سایت بدنام «جرس» که توسط بهاءالله مهاجرانی (مقیم لندن) و شرکا اداره می شود، مغالطه بی بی سی را بی کم و کاست منتشر کرد. بی آنکه اعلام کند از سیاست بی بی سی انگلیس پیروی می کند!
به دنبال اعدام دو تروریست محارب با نام های محمدرضا (بردیا) علی زمانی و آرش رحمانی که در گروهک محارب انجمن پادشاهی عضویت داشتند و در عملیات تروریستی چند نفر را به قتل رسانده و ده ها نفر دیگر را مجروح کرده بودند بی بی سی انگلیس به انکار ماهیت تروریستی گروهک مذکور پرداخت. گروهک یاد شده عملیات بمبگذاری و ترور را از چند ماه قبل از انتخابات آغاز کرد و روند محاربه و ترور و اغتشاش را پس از انتخابات شدت بخشید. برخی دستگیرشدگان حرمت شکنی و اغتشاش در روز عاشورا از اعضای گروهک مذکور بودند.
بی بی سی در گزارش خود به سراغ داریوش همایون (وزیر اطلاعات و جهانگردی رژیم طاغوت) و کیانوش منوچهری پسر فتح الله منوچهری (فرود فولادوند موسس گروهک انجمن پادشاهی یا تندر) رفت و صرفا اهانت های نامبرده به مذهب در تلویزیون خود را به رخ کشید. بی بی سی از قول همایون به انکار ماهیت تروریستی انجمن یاد شده پرداخت و به نقل از رزیتا منطقی سخنگوی انجمن نیز گفت: انجمن فقط هوادار دارد و ما عضوگیری نمی کنیم. انجمن پادشاهی به دنبال فعالیت فرهنگی و روشنگری از طریق آموزش های فرهنگی است نه اقدام و عملیات تروریستی.
بی بی سی اضافه کرد: پسر فتح الله منوچهری هم این موضوع را تایید می کند. مهرداد خوانساری تحلیلگر مقیم لندن هم معتقد است انجمن امکان اقدام های تروریستی را در داخل ایران ندارد.
ساعاتی پس از فضاسازی تحلیلی بی بی سی انگلیس، سایت «جرس» وارد صحنه شد و تحلیل مفصل بی بی سی را با اندکی اختصار و بدون ذکر منبع منتشر کرد تا واقعیت حضور عناصر محارب و تروریست در پروژه آشوب و اغتشاش در انتخابات را کتمان کند. سایت مهاجرانی سپس نوشت: مردم را نمی توان با اطلاعیه های پرابهام و اقدامات غیرمدبرانه فریفت.
هرچند که پیروی طابق النعل بالنعل گردانندگان جرس (اتاق فکر فتنه سبز) از شبکه رسانه های وابسته به دستگاه جاسوسی و وزارت خارجه انگلیس در جای خود قابل تحلیل و بررسی است و نشان می دهد اتاق فکر کذایی فتنه سبز به کجا وصل است اما موضوع با اهمیت دیگر تقلای شبکه دولتی بی بی سی برای پوشاندن رد پای تروریست ها در آشوب های خیابانی و فتنه پس از انتخابات است.
بی بی سی در حالی ماهیت تروریستی انجمن پادشاهی (تندر) را کتمان می کند که مقر این انجمن در لندن قرار دارد و شبکه انگلیسی کم حافظه فراموش کرده که 18ژوئن 2005 (28خرداد سال 84) از کشف شبکه تروریستی مذکور در لندن خبر داده است. بی بی سی فارسی آن روز در خبری آورده بود: «4نفر در شمال لندن با یورش ضدتروریستی پلیس دستگیر شدند. این بازداشت ها تحت قوانین ضدتروریستی بریتانیا انجام شده است. ماموران مسلح پلیس در نخستین ساعات روز جمعه ]27 خرداد[ به عنوان بخشی از عملیات طولانی خود که با پشتیبانی ام آی 5 (سازمان اطلاعات بریتانیا) انجام می شود، به محل اقامت این افراد یورش بردند. این افراد31، 37، 58 و 68 ساله هستند اما ملیت های آنها فاش نشده است. آنها تحت بازجویی قرار دارند.»
بی بی سی آن روز بنابر ملاحظات MI5 و MI6 ترجیح داد نام و ملیت و هویت تروریست ها را منتشر نکند اما یک روز بعد (29خرداد88) سایت آمریکایی گویانیوز هویت تروریست های بازداشت شده را فاش کرد. گویانیوز با تیتر؛ بازداشت فرود فولادوند رهبر انجمن پادشاهی نوشت: روز گذشته در حالی که خبرگزاری ها از بازداشت چهار نفر در یورش ضدتروریستی در لندن خبر دادند، کمتر کسی تصور می کرد این بازداشت ها با یک گروه تندرو سلطنت طلب مرتبط باشد که از طریق شبکه تلویزیونی و راه اندازی حرکت های اعتراضی غیرمتعارف قصد سرنگونی جمهوری اسلامی را دارد. دنی شاو خبرنگار امور داخلی بی بی سی می گوید تصور نمی شود این افراد با القاعده مرتبط باشند یا سرگرم طراحی حملات تروریستی در داخل بریتانیا بوده باشند. با گذشت چند ساعت از این بازداشت ها، یکی از سایت های طرفداران گروه انجمن پادشاهی با نام عملیاتی«تندر» هویت گروه مورد حمله را روشن کرد. سایت تندر در خبر روز جمعه خود نوشته بود.
امروز ساعت 4 بامداد به وقت لندن استاد فولادوند پس از پایان دادن بخش نخست برنامه تلویزیونی خود توسط پلیس انگلستان بازداشت شد. دلیل این بازداشت را پلیس انگلیس «فعالیت تروریستی» اعلام کرده است. روزنامه تایمز چاپ لندن گزارش می کند که بازداشت استاد فولادوند و سه نفر دیگر از یاران انجمن پادشاهی ایران، از ماه ها پیش برنامه ریزی شده بود و مراکز سکونت آنها ماه ها از سوی MI5 زیرنظر بوده است. بازداشت ها توسط بخش ضدترور Scotland yard با استناد به بند 41 قانون Terrorism Act انجام شد.
اما ادامه ماجرا بامزه تر است. در گزارش 4 سال پیش گویانیوز به نقل ازسایت تندر اعلام می شود که رئیس گروهک تروریستی مذکور چند ساعت بعد آزاد می شود که البته این مقدمه جذب گروهک تروریستی مذکور در سرویس جاسوسی MI6 است. به عبارت دیگر MI5 این شبکه تروریستی را کشف و به جای متلاشی کردن، در اختیار MI6 (اطلاعات و جاسوسی خارجی اینتلیجنت سرویس) قرار می دهد.
گویانیوز به نقل از سایت تندر ادامه می دهد: ساعت 5 بامداد به وقت لندن توانستیم دوباره صدای استاد را پس از 48 ساعت از طریق ماهواره بشنویم. در جریان دستگیری، اسکاتلند یارد به محل سکونت آنها حمله می کند و پس از مشاهده مقاومت، به شکستن در و پنجره اقدام می کند و 2 گلوله لمس کننده به پهلوی استاد فولادوند شلیک می کند که در اثر آن پهلو و دست وی زخمی می شود.
گویا نیوز در گزارش خود اضافه کرد: «فولادوند با بستن اسلحه جلوی دوربین، ایران را تهدید می کرد. طرفداران وی یکبار از خروج هواپیمای لوفت هانزا در فرودگاه بروکسل، پایتخت اتحادیه اروپا، امتناع کرده و در عملیات بعدی در مقابل یکی از ساختمان های پارلمان اروپا، چندین اتومبیل را با زنجیر به هم متصل کرده بودند. وی بعد از آن از مردم ایران خواست تا از تردد در شهرهای کشور خودداری کنند و آنها را به پنچر کردن اتومبیل ها تشویق کرد. در مرحله بعدی او از آتش زدن پمپ بنزین ها خبر داد و چند روز قبل از بازداشت به آتش کشیدن حجره بازاری ها را نیز خواستار شده بود.
فولادوند قبل از انسجام تشکیلاتی و راه اندازی گروه خود متشکل از ایرانیان طرفدار براندازی از میان بینندگان خود، از ابتدای راه اندازی شبکه ماهواره ای «یور تی وی» به شدیدترین شکل علیه جمهوری اسلامی سخن گفته بود.» 

۱۴/۱۱/۸۸ کیهان

دیدار جمعی از اساتید، مسوولان و اعضای هیات علمی دانشگاه تهران

 

دیدار جمعی از اساتید، مسوولان و اعضای هیات علمی دانشگاه تهران

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار صدها نفر از استادان، مسئولان «دانشکده ها و پردیسها» و اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران، علم را تکیه گاه و مبنای واقعی پیشرفت و اقتدار ایران خواندند و تأکید کردند: باید راه آغاز شدۀ پیشرفت علمی را با همه توان و شتاب بیشتر ادامه داد.
ایشان با تبریک دهه مبارک فجر به ملت عزیز و جامعه دانشگاهی افزودند: ایران اسلامی براساس آموزه های اسلام و قرآن، به موازات تلاش برای حل مشکلات مردم و پیشرفت و آبادانی کشور، در قبال بشریت نیز مسئولیت دارد که ادای این وظیفه بزرگ، نیازمند اقتدار حقیقی است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین رسالت جمهوری اسلامی ایران در قبال جامعه بشری، با رد مطلق هرگونه تعرض و جهانگشایی حتی در ذهن و فکر، افزودند: اقتداری که به تأثیرگذاری و کمک به حل مشکلات جامعه بشری منجر شود با ابزار نظامی و قدرت تولید و فناوری بدست نمی آید بلکه متکی بر دو عامل است: «علم و ایمان».
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیشرفتهای مهم علمی سه دهه اخیر را نتیجه «آزادی و آزادفکری» دانستند و خاطرنشان کردند: اگر رژیم طاغوت ادامه می یافت دستیابی به این پیشرفتها حتی با گذشت زمان ممکن نبود چرا که در نظامهای دیکتاتوریِ وابسته، و در زیر سلطۀ سیاستهای بیگانه، پیشرفت علمی، امکان پذیر نیست.
رهبر انقلاب اسلامی، در عین حال افزودند: پیشرفتهای مهم سه دهه اخیر، راضی کننده نیست و ما با قله های علمی جهان، فاصله زیادی داریم که طی کردن آن، تلاش مضاعف، پیگیر و خستگی ناپذیر نخبگان، دانشمندان، فرهیختگان و دانشجویان را می طلبد.
ایشان با اشاره به انس و ارتباط دیرینه خود با محیطهای دانشگاهی بویژه دانشگاه تهران، نقش این دانشگاه را در شتاب بخشیدن به روند پیشرفت علمی کشور، مهم و الگوساز خواندند و افزودند: می توان با برنامه ریزی 50 ساله، ایران عزیز را به رده های اول علمی جهان رساند و به موازات خارج کردن کامل کشور از اسارت علمی، دانش بشری را رشد و گسترش و عمق بخشید.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، هدف نهایی اسلام و جمهوری اسلامی را از پیشرفت علمی، «سعادت ملت و جامعه بشری» و تحقق آرزوهای تاریخی بشر از جمله عدالت برشمردند و افزودند: نگاه به علم باید نگاهی شریف، پاکیزه و معنوی گرا باشد اما اکنون، علم در خدمت بی عدالتی و قدرتهای ظالم است.
رهبر انقلاب اسلامی، «بی عدالتی مدرن، مسلح و غیرقابل اعتراض» را از واقعیات دنیای امروز خواندند و در تشریح این تعابیر نو افزودند: تبلیغات گسترده و متکی بر علوم جدید مانند ارتباطات و توطئه های بی وقفه علیه جمهوری اسلامی از جمله نشانه های بی عدالتی مدرن و مسلحی است که با اتکای به علم در جهان امروز، جریان دارد و جمهوری اسلامی را به علت اعتراض به این بی عدالتی، کانون تهاجم قرار داده است.
«فرهنگ به عنوان دومین اولویت دانشگاهها»، مسئله دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی پس از تبیین اهمیت بی بدیل علم، به آن پرداختند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین زمینه، پرورش فرهنگی دانشجویان را مسئله ای بسیار ظریف و نیازمند تدبر فراوان و برنامه ریزی صحیح در تدوین کتابها – انتخاب استادان و برنامه های گوناگون دانشجویی دانستند.
ایشان افزودند: درک اهمیت فرهنگ در دانشگاهها و پرداختن صحیح به آن، با دستور، بخشنامه، تبلیغات و پوستر امکان پذیر نیست بلکه نیازمند نوعی خودجوشی و عشق به سرنوشت نسل جوان و «آیندۀ کشور» است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ترویج نگاه صحیح به علم را از جمله کارهای فرهنگی ضروری در دانشگاهها و موجب شور و تلاش بی پایان دانشجویان و استادان به علم و تحقیق و «تعلیم و تعلم» خواندند و خاطرنشان کردند: می توان جوان مستعد دانشجو را با کار فرهنگی ظریف به جوانی «عاشق علم و تحقیق – صبور – اهل کار جمعی – دارای پشتکار و وجدان کاری – منصف – معتقد به تقدم عقل بر احساس و دارای اعتقادات عمیق دینی» تبدیل کرد و از این طریق خصلتهای ضروری ملی را ارتقا بخشید.
ایشان دور کردن جامعه دانشگاهی از دین و معارف دینی را از گناهان بزرگ رژیم ستمشاهی برشمردند و افزودند: تعمیق معرفت دینی در روح و جان پاکیزه دانشجویان جوان، تضمین کننده بصیرت و سعادت جامعه و کشور است و مدیران و مسئولان دانشگاهی، متولیان اینگونه مسائل هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سومین بخش از سخنانشان در جمع مسئولان و استادان دانشگاه تهران به موضوع «سیاست و دانشگاه» پرداختند.
ایشان با تکرار اعتقاد دیرینۀ خود مبنی بر ضرورت وجود روح و نشاط سیاسی در دانشگاهها افزودند: اگر دانشگاه بکلی از سیاست دور باشد خالی از شور و نشاط می شود و به محلی برای رشد میکروبهای خطرناک فکری و رفتاری تبدیل خواهد شد اما معنای سیاسی شدن دانشگاهها این نیست که مراکز علمی به محلی برای استفاده جریانها و عناصر سیاسی تبدیل شوند.
رهبر انقلاب اسلامی اِعمال مدیریت و قدرت مسئولان دانشگاهی را برای جلوگیری از سوءاستفاده جریانهای سیاسی از دانشگاهها ضروری برشمردند و افزودند: غفلت از این مهم ممکن است فضای سیاسیِ مراکز علمی – دانشگاهی را به عرصه ای برای سوءاستفاده دشمنان تبدیل کند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تأکید فراوان و مکرر قرآن مجید درباره غافل نشدن از «کید و مکر شیطان و شیطان صفتان» افزودند: نگاه و بنای بنده بر خوش بینی است و به همین علت معتقدم برخی مسائل و حوادث تلخ ماههای اخیر، بر اثر غفلتهای بزرگ برخی اشخاص بوجود آمد و باید توجه داشت که در عرصه سیاست، غفلت و اقدامات غیرمتعمدانه نیز گاه همان نتایج خیانت را به همراه می آورد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با تشکر فراوان از پیشنهاد رئیس و استادان دانشگاه تهران مبنی بر اهدای دکترای افتخاری این دانشگاه به ایشان، افزودند: این مسئله و ابراز محبت دانشگاهیان برای بنده افتخار است اما از پذیرش آن معذورم و اگر خداوند کریم کمک کند به همان میثاق طلبگی متعهد و پایبند خواهم بود.
در آغاز این دیدار دکتر دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، با اشاره به حضور فعال و مؤثر دانشجویان و دانشگاهیان در مراحل مختلف حیات سی و یک ساله انقلاب اسلامی اعلام کرد: با برنامه ریزیهای صورت گرفته، دانشگاهیان سراسر کشور به تلاشهای علمی – پژوهشی خود برای تحقق بیشتر اهداف و آرمانهای انقلاب شتاب بیشتری می بخشند.
سپس رئیس دانشگاه تهران با اشاره به هفتاد و پنجمین سالروز تأسیس این دانشگاه گفت: دانشگاه تهران با 43 دانشکده مستقل، 113 گروه و 594 رشته علمی در حال فعالیت است که عمده فعالیتهای کمی و کیفی آن در دوران پس از انقلاب صورت گرفته است.
دکتر فرهاد رهبر افزود: در عمر 44 ساله دانشگاه تهران قبل از انقلاب فقط 14 درصد جمعیت دویست هزار نفری دانشجویان این دانشگاه به تحصیل مشغول بودند و 86 درصد آنها در سی و یک سال پس از انقلاب وارد دانشگاه شده اند.
رئیس دانشگاه تهران گفت: از مجموعه 12 هزار و 960 مقاله اساتید این دانشگاه در مجلات معتبر، فقط 136 مورد قبل از انقلاب، و بقیه بعد از انقلاب بوده و اکنون دانشگاه تهران در رتبه بندی جهانی دانشگاهها، با 117 پله صعود به جمع 500 دانشگاه برتر دنیا پیوسته است.
دکتر فرهاد رهبر با تأکید بر رصد نقادانه روند فعالیتهای مختلف کشور در جامعه دانشگاهی به بیان شاخص های مختلف رشد علمی کشور در سه دهه اخیر گفت: به عنوان مثال در 15 سال اخیر سهم ایران در عرصه تولید علم در جهان 75 برابر رشد کرده و به بیش از یک درصد رسیده است.
رئیس دانشگاه تهران با اشاره به ترور استاد شهید علی محمدی افزود: تلاش دشمنان برای ایجاد اختلال در روند علمی – آموزشی با بصیرت و هوشیاری دانشجویان و دانشگاهیان به جایی نخواهد رسید.
دکتر علی صبوری دکترای تخصصی شیمی نیز با اشاره به ضرورت تولید جهانی علم و به موازات آن بومی سازی گفت: حضور فعال استادان و دانشجویان در مجامع و مراجع علمی جهان، نشان دهنده خود باوری علمی است که این روند باید تقویت شود.
دکتر صبوری با پیشنهاد تاسیس نشر بین المللی برای حضور فعال در عرصه علوم انسانی در جهان افزود: برنامه ریزی برای جهت دهی به تحقیقات دانشگاهی - احترام بیش از پیش به دانشمندان و نخبگان ایرانی داخل و خارج - تسلط فضای علمی و پرهیز از تسلط فضای سیاسی بر دانشگاهها - عشق  وایثار دانشمندان - و بودجه و امکانات بیشتر ، عوامل اصلی توسعه علمی کشور است.
در ادامه این دیدار دکتر سعید رضا عاملی ، دکترای جامعه شناسی ارتباطات با اشاره به لزوم تقویت علوم میان رشته ای و چند رشته ای افزود: تقویت روحیه کار جمعی در میان نخبگان رشته های مختلف، می تواند به راهبردهای موثری در عرصه های مختلف، منجر شود.
وی با اشاره به گسترش، تنوع و نفوذ روز افزون حوزه تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات گفت: باید برای فضای دوم کشور یعنی فضای مجازی، سیاستگذاری و برنامه ریزی جامعی انجام داد و از مزایای آن، برای زندگی آسانتر، سالم تر و ارزان تر استفاده کرد
همچنین دکتر محمدحسین امید، دکترای مهندسی عمران با اشاره به رشد بسیار چشمگیر کمی و کیفی رشته های دکتری و کارشناسی ارشد در دهه اخیر گفت: کشاورزی می تواند محور توسعه همه جانبه کشور باشد اما استراتژی و نقشه راه این عرصه هنوز تدوین نشده است.
این استاد دانشگاه افزود: دانشگاه تهران با توجه به توان علمی بالای خود آماده است در این زمینه نقش مؤثری ایفا کند.
دکتر غلامعلی افروز دکترای روانشناسی نیز در این دیدار چالشهای مجازی و هجمه های نرم افزاری را از واقعیات جامعه امروز خواند و گفت: مدیران ارشد کشور باید بجای کارپردازی صرفاً اجرایی، به تعامل فکری جدی با نخبگان و فعالان عرصه های آموزشی و پرورشی بویژه استادان و فرهیختگان دانشگاهی بپردازند تا مدیریت مدبرانه فکری جوانان امکان پذیر شود 

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=8805