قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

از ادعای تقلب تا شایعه‌پراکنی علیه مسوولان ارشد نظام

حدادعادل حوادث پس از انتخابات را تشریح کرد؛
از ادعای تقلب تا شایعه‌پراکنی علیه مسوولان ارشد نظام


انتخاباتی که می‌توانست مایه وحدت باشد به مایه اختلاف تبدیل شد. طراحی بدین گونه بود که اگر موسوی در انتخابات شکست خورد، بگویند در انتخابات تقلب شده است و مردم را به جان هم بیندازند.


ایلنا: رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: اساس ادعای تقلب در انتخابات صددرصد دروغ است و این را از نحوه طرح مساله تقلب و شیوه اعتراض به انتخابات می‌توان فهمید.
به گزارش ایلنا از یزد، غلامعلی حداد عادل چهارشنبه در جمع مدیران و اساتید دانشگاه‌ها در فرهنگسرای غدیر یزد با تبریک فرارسیدن سی و یکمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران گفت: 3 عامل ایمان به خدا، رهبری و اتحاد مردم موجب پیروزی این انقلاب شد. هرکدام از این سه عامل اگر نبود، انقلاب به پیروزی نمی‌رسید.
وی افزود: مردم در آن زمان با احساس وظیفه شرعی و درکی که از اسلام داشتند وارد عرصه سیاست و انقلاب شدند و نقش‌آفرینی کردند.
رئیس کمیسیون فرهنگی محلس در ادامه با اشاره به کارهایی که از چندماه قبل از پیروزی انقلاب انجام شد تا انقلاب به پیروزی نرسد، گفت: از مهرماه تا بهمن ماه 57 کارهایی در جریان بود تا این انقلاب با نام اسلامی موفق نشود. آمریکایی‌ها و درباری‌ها حاضر بودند همه چیز بدهند تا این اسلامیت در این کشور حاکم نشود.
وی ادامه داد: آنها حاضر شدند از خیر سلطنت بگذرند و شاه را بیرون کنند تا اسلامیت انقلاب حفظ نشود، اما رهبری امام بود که متوجه این توطئه‌ها بود و در هیچ قدمی کوتاه نیامد.
حداد عادل با بیان اینکه امام فرمودند وحدتی که برای پیروزی انقلاب بوجود آمد، وحدتی الهی بوده است، گفت: وحدت در انقلاب 57 به جایی رسیده بود که در دورافتاده‌ترین روستاها هم آثار آن دیده می‌شد.
وی تصریح کرد: دشمن پس از دوران امام به این نتیجه رسید که باید با هر سه رکن پیروزی انقلاب مبارزه کند.
این نماینده مجلس گفت: دشمنان گفتند تا مردم متحد و با ایمان هستند و جایگاه رهبری محفوظ است، کاری نمی‌توان کرد.
حداد عادل خاطرنشان کرد: توطئه‌ها برای مخالفت با انقلاب در ماه‌های اخیر شدت یافته است.
وی درباره آخرین مبارزه‌ها با ایمان مردم به سخنرانی‌های اخیر اشاره کرد و هدف را بدگمانی به ائمه اطهار و تشکیک در معصومیت آنان دانست.
این عضو فراکسیون اصولگرایان در ادامه اظهاراتش تصریح کرد: رابطه مردم با رهبری یک رابطه سیاسی صرف نیست بلکه یک رابطه دینی و معنوی و ایمانی است. مردم بر حسب وظیفه شرعی از رهبری اطاعت می‌کنند و اطاعت مردم از رهبری دشمنان را بیچاره کرده است. مراجع تقلید و ولی فقیه نایب امام زمان(ع) هستند و اطاعت از ولی فقیه همانطور واجب است که اطاعت از امام معصوم واجب است.
حداد عادل مخدوش کردن قداست رهبری را از برنامه‌های گسترده دشمنان عنوان کرد و بیان داشت: اهانت‌ها به رهبری در روز عاشورا و اهانت به فرزند رهبری در تظاهرات‌های چندماه گذشته نمونه‌ای از این اقدامات است. شایعه درست کرده بودند که برای درمان عروس رهبری در لندن یک میلیون دلار هزینه شده است یا یک میلیارد پوندی که انگلیس آن را مسدود کرده متعلق به فرزند رهبری است.
وی همچنین به انتخابات ریاست جمهوری و مسائل پس از آن پرداخت و گفت: انتخاباتی که می‌توانست مایه وحدت باشد به مایه اختلاف تبدیل شد. طراحی بدین گونه بود که اگر موسوی در انتخابات شکست خورد، بگویند در انتخابات تقلب شده است و مردم را به جان هم بیندازند.
رئیس کمسیون فرهنگی مجلس ادامه داد: از همین نحوه طرح مساله تقلب و شیوه اعتراض به انتخابات می‌توان فهمید که این موضوع فتنه اجتماعی برای ایجاد اختلاف بوده است.
وی تصریح کرد: من در بی بی سی دیدم که آقای موسوی در همان روز انتخابات که هنوز صندوق‌ها شمارش نشده، اعلام کرد که من با فاصله قاطع رئیس جمهور ایران هستم.
حداد با بیان اینکه موسوی فردای انتخابات گفت تقلب شده، باید انتخابات ابطال شود و مردم به خیابان‌ها بریزند، گفت: معنی این اقدامات چیست؟ نماینده موسوی در شورای نگهبان از ظهر روز رای‌گیری مدام با خبرنگاران تماس می‌گرفته که اعلام کنید آقای موسوی برنده انتخابات است و نزدیک اذان صبح گفتند حتما تقلب شده است و عده‌ای اتوبوس آتش زدند، شیشه شکستند، تخریب کردند، شعار دادند که باید انتخابات باطل شود.
او با اشاره به حضور خود در هیاتی که در شورای نگهبان حاضر بود، گفت: می‌خواستیم ببینیم حرف حساب آقایان چیست و بنده خدا را گواه می‌گیرم که می‌خواستم بفهمم آیا تقلب شده یا نه؟
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: برای ما مهم بود که ببینیم مردم به چه کسی رای داده‌اند، مانند زمانی که مردم به آقای خاتمی رای دادند، ما قبول کردیم و فردای پیروزی آقای خاتمی به خیابان نیامدیم و هیچ کس هم نگفت در دوم خرداد تقلب شده است. خود آقای خاتمی هم قبل از این انتخابات گفته بود در انتخابات رئیس جمهوری تاکنون تقلب نشده است.
حداد عادل گفت: هیاتی که در شورای نگهبان بود همه به یک کاندیدا رای نداده بودند و برخی هم به آقای موسوی رای داده بودند. این هیات به آقای موسوی گفتند به‌شرطی که نماینده‌ای به هیات معرفی کنید، هرچی شما می‌گویید می‌رویم تحقق می‌کنیم ولی آقایان حاضر نشدند نماینده‌ای به هیات معرفی کنند و در آخر 10 درصد صندوق‌ها بازشماری شد و تغییری ایجاد نشد.
وی در پایان گفت: این روزها دیگر کسی در مورد مساله تقلب در انتخابات حرفی نمی‌زند و کهریزک و کشته شدن ندا آقاسلطان مساله شده است. کشته شدن چند نفر در کهریزک باعث تاسف است و باید رسیدگی شود ولی این مسئله اصلی نیست.
http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=106419

رابطه با انگلیس آره یا نه؟!!!!!!!!!

رابطه با انگلیس آره یا نه؟!!!!!!!!!

 مذهب ساخته استعمار

ایجاد ادیان و فرق ساختگی یکی از ترفندهای مرسوم دول استعمارگر برای به انحراف کشیدن جریان صحیح دینداری بوده است. در حقیقت هدف کلی این بوده که فرق دست ساز در نهایت جایگزین ادیان الهی شده ویا حداقل چهره ادیان الهی را مشوش سازند. در حوزه یهودیت و مسیحیت این امر تا حد زیادی موفقیت آمیز بوده و ما امروز شاهد گروهها و فرقه های مختلفی هستیم که با آدابی عجیب و مناسکی غریب تر عده ای را به گرد خویش جمع کرده و ادعای سعادت و رستگاری برای آنان دارند.

در مقوله مهدویت نیز قریب یکصدو پنجاه سال پیش با کمک و هدایت استعمار انگلیس، گروه دست سازی با نام و عنوان بابیت و آیین بهایی در کشور ما شکل گرفت و طبق بررسی های به عمل آمده و اعلام محققان و صاحبنظران تاریخی، جهت گیری کلی بهائیت جداسازی ملت ایران از مراجع تقلید (که در عقاید شیعه، نواب امام زمان علیه السلام تلقی می شوند) و مشغول کردن آنان به مکتبی ساخته بشربود. مکتبی که جنبه های غیر عقلانی آن بر جنبه های عقلانیش فزونی داشت و بتدریج از صحنه های زندگی اجتماعی و سیاسی خارج می شد و در نهایت گرایش به این ایدئولوژی موجب جدا شدن مردم از دین و دینداری گردید و پیوستن به مکاتب غیر دینی را تسهیل می نمود. با ذکر این مقدمات وارد بحث اصلی شده و با تاریخچه شکل گیری این فرقه ساختگی بیشتر آشنا می شویم:

پیدایش فرقه بابیه:

سید علی محمد شیرازی، ملقب به باب از آغاز جوانی به عبادت طولانی و رازونیازهای غیرعادی که با قرائت ادعیه و زیارات مذهبی همراه بود مشغول بود. او در ابتدای نوجوانی به فراگیری علوم ابتدایی مشغول گردید، ادبیات فارسی و عربی را در سطح بسیار پایینی فرا گرفت و در سلک طلاب علوم دینی درآمد. ریاضت و گوشه گیری و چله نشینی رویه او بود. اندکی بعد درس و بحث را رها کرد و به دایی اش در بوشهر پیوست تا به امور تجارت و منشیگری بپردازد.

بر اساس پژوهشهای صورت گرفته پیوندهای اولیه علی محمد باب و پیروان او با کانونهای معینی تأکید دارد که شبکه ای از خاندان قدرتمند و ثروتمند یهودی در زمره شرکای اصلی آن بودند پس ازحضور پنج ساله علی محمد باب در تجارتخانه دایی اش در بوشهر و ارتباط با کمپانی های یهودی و انگلیسی مستقر در این بندر و کارگزاران ایشان بود که وی در سال 1260ق دعوی خود را اعلام کرد و با حمایت کانونهای متنفذ و مرموزی به سرعت شهرت یافت. دوران اقامت باب در بوشهر مقارن است با سالهای اولیه کمپانیهای ساسون (متعلق به سران یهودیان بغداد) در بوشهر و بمبئی. (ساسون ها در دهه های بعد به امپراطوران تجاری شرق بدل شدند و در زمره دوستان خاندان سلطنتی بریتانیا جای گرفتند).

پس از کشف ادعای باب در بوشهر، نزدیکان او این وضعیت را ناشی از هوای گرم بوشهر دانستند که ذهن باب را پریشان ساخته. از اینرو برای تغییر روحیه او را به عتبات عالیات در عراق فرستادند ولی در آنجا در مسلک شاگردان سید کاظم رشتی (جانشین شیخ محمد احسایی، رئیس فرقه شیخیه) درآمد و تحت تأثیر او بود. البته بعدها طرفداران باب بر این اصرار می کردند که او در محضر کسی درس نیاموخته و علم او لدنی و الهامی است و خود او امی بوده و بدین وسیله سعی داشتند به لاطائلات او رنگ و حیاتی ببخشند. خود باب به شاگردی سید رشتی اعتراف کرده و در مدت اقامت نزد وی به شدت تحت تأثیر سخنان او بوده . در اینجا لازم است نکته ای را متذکر شویم و آن دانش مذهبی بسیار سطحی و ابتدایی علی محمد باب است. این واقعیت را با مطالعه کتاب «بیان» او به درستی می توان یافت. اقوال و آثار منتسب به علی محمد باب مونتاژی است از الفاظ و ادعیه شیعه امامیه و برخی اصطلاحات عرفانی شیخیه که بر آنها پسوند و پیشوندهای الف و لام دار افزوده شده. در کتاب بیان و یا دیگر ادعیه و متون منتسب به او حتی یک جمله عربی سالم و صحیح که با ادبیات کلاسیک و متون درسی یا عقیدتی حوزه های علمیه شیعه فراهم آمده باشد نمی توان یافت.

باب در حدود سن 24 سالگی ادعای بابیت کرد. و اندکی بعد مدعی مهدویت شد. بر اثر غائله او و فشار علما به حاکم فارس او دستگیر و به شیراز گسیل شد. پس از مدتی وی به تهران اعزام شد. محمدشاه قاجار که از وجود او در تهران بیمناک بود او را از تهران به ماکو فرستاد تا در قلعه ای زندانی گردد. پس از به سلطنت رسیدن ناصر الدین شاه در سال 1266ق علماء تبریز باب را به حضور پذیرفتند تا بدانند این بچه طلبه کیست و چه می گوید. ابهت علمی علما و هیبت و جلالشان باب را سخت به وحشت انداخت و از پاسخ به سئوالات ابتدایی صرف و نحو آنان عاجز ماند و شروع به توبه و استغفار نمود. پس از آن باب در قلعه چهریق زندانی بود و پیروان او در گوشه و کنار با نیروهای دولتی درگیر بودند. نهایتا تصمیم بر این شد که علی محمد باب، به دلیل ادعاهای دروغین خود و نیز آشوبهایی که پیروان او در نقاط مختلف بر پا می داشتند اعدام شود و بدینسان وی در 27 شعبان 1266 در میدان عمومی تبریز به فرمان امیرکبیر(سیاستمدار شایسته وبالیاقت تاریخ ایران) تیرباران شد و پرونده حیات این مدعی دروغین بسته شد.

پس از باب، میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل (1266-1330) جانشین وی شد. او به اتفاق برادرش میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله و عده ای از بابیان به عراق تبعید شدند. در عراق مابین آن دو برادر بر سر جانشینی اختلاف افتاد و پیروانشان نیز به نزاع پرداختند . عراق که تحت الحمایه دولت عثمانی بود، نتوانست آنها را نگاه دارد، از اینرو خلیفه عثمانی این دو برادر را به قبرس و فلسطین تبعید کرد. صبح ازل در قبرس و بهاءالله در عکا در فلسطین مستقر شدند.

بابیان به طرفداری صبح ازل پرداختند و ازلی نام یافتند . بهائیان پیرو بهاءالله گردیدند و بهائی نام گرفتند. در ابتدا بهائیان به ازلیان حمله کردند و آنان را کافر و مرتد می دانستند. این اختلافات علنی بود ولی بعدها رهبران این دو فرقه ساختگی صلاح دیدند که آشکارا چیزی بر زبان نرانند.

میرزاحسنعلی نوری فرزند نوری مازندرانی در سال 1233ق در تهران متولد شد. او از کسانی بود که به باب پیوست و از یاران وی شد. بهاءالله مورد حمایت شدید سفارت روسیه در ایران بود. در تاریخ بهائیت هم آمده که سفیر روس به صدراعظم ایران هشدار داد که باید مسئول حفظ جان بهاءالله باشد. میرزا حسینعلی نوری به مراتب با سوادتر از علی محمد باب بود و انتظار داشت که جانشین باب شود، اما صبح ازل مورد توجه باب بود و به جانشینی برگزیده شد. رقابت بین دو برادر به نزاع کشیده شد و به دشمنی و عناد و انشعاب انجامید. در آغاز اکثریت را ازلیان تشکیل می دادند ولی تدابیر بهاءالله موجب شد تا ازلیان در اقلیت قرار بگیرند و به تدریج رو به انقراض نهند. در سال 1330ق که صبح ازل در قبرس درگذشت، ازلیان که تعداد اندکی بودند به فراموشی سپرده شدند.بهاءالله نیز در سن 76 سالگی در سال 1309ق در عکادر فلسطین اشغالی درگذشت.

پس از او فرزندش میرزاعباس نوری خود را ملقب به عبدالبهاء کرد و جانشینی پدر را بعده گرفت. او پیروان خود را عباسیان حقیقی و موحد قلمداد کرد و با حمایت دولت انگلیس آزادی عمل فراوانی یافت. عبدالبهاء از دولت وقت بریتانیا لقب «سِر» دریافت نمود و تا آخر عمر به آن مفتخر بود. پس از مرگ عباس افندی یا همان عبدالبهاء، شوقی افندی ربانی راه باطل و گمراهی آفرین او را تدام بخشید و در تقویت و گسترش مذهب استعمارساخته بهائی از هیچ تلاش و فعالیتی دریغ نورزید. از آنجاکه عباس افندی به هنگام مرگ پسر نداشت تا او را به پیشوایی و رهبری بعد از خود بگمارد به همین دلیل برای رهبری بهائیت چاره ای دیگر اندیشید که عبارت بود از بنیان نهادن سلسله ولایت امرالله بر اساس آنچه عباس افندی تحت عنوان (الواح وصایا) از خود باقی گذاشت. ولی امرها باید پی در پی و یکی پس از دیگری زمام رهبری و ریاست را عهده بگیرند و هر کدام از آنها باید جانشین بعد از خود را تعیین کند. شوقی افندی بهائیت را به صورت یک تشکیلات حزبی، محافل منتخب محلی و ملی و شرکتهای تجاری قوام بخشید و در گسترش آن به شدت کوشید. بر اساس نظام کنترل اجتماعی تثبیت شده در این تشکیلات هرکس که بر خلاف نظر و تمایل شوقی افندی عمل می کرد ابتدا از تشکیلات تحت عنوان قلمرو اداری اخراج می شد و سپس از جامعه تحت عنوان قلمرو روحانی رانده و منفور می گردید و بدین وسیله مجازات می شد.

در دوران حیات شوقی افندی و پس از تشکیل اسرائیل با همراهی انگلستان فرقه بهائیت بدلیل سرسختی و عداوت علیه اسلام و قرآن مورد توجه و نظر خاص اسرائیل قرار گرفت و اموال آنان تحت حمایت در آمد و از مالیات معاف شد. شوقی افندی هم به سرسپردگی و خدمت خالصانه برای اسرائیل همت گماشت و هم او بود که برای اولین بار نام ارض اقدس و شرق الاذکار را برای بزرگداشت اسرائیل استفاده نمود و با یهودیان و صهیونیستها در اوج احترام و بزرگداشت بود و این درحالی بود که بر اساس تعالیم ساخت استعمار، عباسیان مال و جان و ناموس مسلمانان را مباح اعلام می نمودند و به شکنجه و سپس شهادت آنان می پرداختند. سرانجام شرقی افندی در سال 1336ق در لندن پایتخت انگلستان درگذشت و همانجا مدفون شد.

پس از مرگ شرقی افندی چند دستگی و نزاع در میان عناصر اصلی بهائیت شدت گرفت و بر سر جانشینی و رهبری این مذهب به اختلاف و کشمکش روی آوردند. گروهی از عباسیان، زن آمریکایی شوقی افندی به نام «روحیه ماکسول» را به رهبری انتخاب کردند، گروه دیگر «چارلز میسن ریمی» را برگزیدند و گروه سوم به سمائی ها معروف هستند. اما نکته اساسی اینجاست که گروههای انشعابی بهائیت با وجود اختلافات فرقه ای با یکدیگر در اصول و مبانی و تعلیم بهائیت و اهداف و مأموریتهای سیاسی و استعماری و سرسپردگی برای کشورهای غربی همچون انگلیس و آمریکا و اسرائیل، مشترک و متحد عمل می کنند.

اکنون مرکز اصلی بهائیان بیت العدل است که دربندرحیفا در فلسطین اشغالی قرار دارد. این مرکز در دامنه کوه کرمل قرار دارد و متشکل از یک هیئت 9 نفره است که هر 5 سال یکبار عوض می شوند وتحت حمایت های گسترده مالی وسیاسی اسرائیل وانگلیس قرار دارند وبه تصمیم گیری درباره چگونگی گسترش بهاییت می پردازند.

گزارش خبری تحلیلی چیزنا از مراسم عروسی هیلاری و دیوید

آقای چیز: لابد می دانید، چند وقت پیش وزیر امور خارجه آمریکا هیلاری کلینتون به چشم چیز از تیپ دیوید میلیبند وزیر امور خارجه انگلیس کلی تعریف کرد. این تعریف آنقدر غلیظ بود که رسانه های آمریکایی از وجود کاسه ای زیر نیم کاسه خبر دادند. این را هم لابد می دانید؛ چند سال پیش بیل کلینتون دور از چشم همسرش هیلاری، با خانمی به اسم «مونیکا نمی دونم چی چی لوسکی» دست به کارهایی زد که بدجوری گندش درآمد. این را دیگر بعید می دانم بدانید؛ هیلاری کلینتون معتقد است که عقد وزیر خارجه های آمریکا و انگلیس توی آسمونا بسته شده!! البته من درست نمی دانم اما بعید نیست هیلاری بخواهد تلافی آن عمل غیراخلاقی شوهر نامردش را با ازدواج با میلیبند درآورد. لذا ما با پیشدستی گزارش ازدواج این دو زوج خوشبخت را زودتر از موعد مقرر برای شما می آوریم. متنی که در زیر می خوانید خلاصه ای است از مراسم ازدواج هیلاری کلینتون و دیوید میلیبند که توسط «آرملیا» خبرنگارچیزنا تهیه شده:
مراسم ازدواج دو زوج حقه باز عصر دیروز در اتاق بیضی کاخ سفید برگزار شد. در این مراسم که گرگ دبلیوز پلنگ به همراه لورابوش و توله سگش نیز حضورداشتند ابتدا حجت الامسال هرمنوتیک با خوش آمد گویی به حضار از تونی بلر که ماشینش را بد جا پارک کرده بود خواست ماشینش را از جلوی در کاخ سفید بردارد. هرمنوتیک سپس گفت: فولکس قورباغه ای به شماره «3434 لندن» ماشینش رو از جلوی در لانه سگ اوباما بردارد.اکبر گاف: بلند شو عطا، حواست کجاست؛ بابا این یارو دختر بوشه! بلند شو ماشینتو جابجا کن.
در ادامه هرمنوتیک خطاب به هیلاری گفت:
عجوزه خانم! آیا وکیلم شما را با مهر شونصد سکه زمستان اسارت به علاوه هزاران سی سی خون کودکان فلسطینی به اضافه یک جلد بیانیه حقوق بشر و یک سفر سیاحتی به تل آویو به عقد آقای دیوید خالی بند درآورم؟
دیوید میلیبند: من زیر بار این مهریه نمیرم. می خواد منو تلکه کنه.
بیل کلینتون: ولی من رفتم؛ و سواسیه اما زن بسازیه!
دیوید ملیبند: عروس باید همین اندازه جهیزیه بیاره.
حجت الامسال هرمنوتیک: الان دیگه وقت این حرفا نیست. عجوزه خانم! وکیلم؟
شیرین عبادی: عروس رفته به حساب فرقه سبز پول واریز کنه!
حجت الامسال هرمنوتیک: دوباره تکرار می کنم؛ عجوزه خانم!... وکیلم؟
میشل اوباما: عروس رفته علیه جمهوری اسلامی حرف بزنه!
لورا بوش: عروس زیر لفظی می خواد!
شیرین عبادی- خدا همه جوونارو خوشبخت کنه. جل الخالق؛ پریشب همین صحنه رو تو خواب می دیدم.
حجت الامسال هرمنوتیک: برای بار سوم میگم؛ ... وکیلم؟
بیل کلینتون: بی معرفت! بچه هارو می خوای بدی دست نامادری؟
بهاءالله مهاجرانی: جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت بود؟
بیل کلینتون: تو دیگه بشین سرجات!!
مونیکا نمی دونم چی چی لوسکی: دیگ به دیگ میگه روت سیاه!
حجت الامسال هرمنوتیک: برای بار چندم می پرسم؛ ... وکیلم؟
هیلاری کلینتون: با اجازه بزرگترای مجلس، پدر مادر خودم، پدر مادر دیوید؛ بله!!
جمعیت: هو هو هو هو هو هو!!
شیرین عبادی: جشن بزرگانه، ایشالا مبارکش باد.
مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی: عروس ما هل داره، نمک و فلفل داره، ماشالا به چشم و ابروش دیوید نشسته پهلوش!!
نتانیاهو: بیا هیلاری، اینو بنداز تو گردنت.
هیلاری: این چیه؟
نتانیاهو: هیچی بابا، خرخره یک نوزاد فلسطینیه که خودم جویدم!! بیا اینم توببند دستت دیوید.
دیوید میلیبند: این چیه؟
نتانیاهو: این چیزه، یعنی دریچه میترال قلب یکی از این زلزله زده های هائیتیه!
شیرین عبادی: ایییششش، برای سلامتی نتانیاهو، یه کف مرتب!
به گزارش خبرنگار ما سپس «اکبر گاف» و «محسن مخملباف» به انجام حرکات نمایشی پرداختند و از دست لورا بوش شاباش گرفتند. در ادامه این مراسم که به صورت مختلط برگزار می شد، بهالله مهاجرانی در سخنان بسیار مهمی به اهمیت تجدید چیز در میان اپوزیسیون اشاره کرد و گفت: من در جوانی شیر خری خوردم که لامصب موجب افزایش ترشح هورمون لنفاوی و تحریک قوای چیز شد! سپس حضار برای کوفت کردن شام به میز سلف سرویس هجوم بردند که به دلیل ازدحام جمعیت، دختر بوش زیر دست و پا ماند و یک مقدار جراحات سطحی برداشت. هنوز از علت وقوع این حادثه گزارشی مخابره نشده است!! 

کیهان ۱۵/۱۱/۸۸

پیدا و پنهان

پیدا و پنهان
? پیام خانواده بهشتی به سیدحسن خمینی ؛ خانواده علیرضا بهشتی با ارسال پیامی از سیدحسن خمینی تشکر کردند. روز 12 بهمن نوه امام خمینی (ره) با حضور در خانه فرزند شهید بهشتی از خانواده وی دلجویی کرد.

? ناطق نوری با صدا و سیما مصاحبه نکرد؛ رئیس دفتر بازرسی رهبر انقلاب از مصاحبه با صدا و سیما خودداری کرد.به گزارش سلام، علی اکبر ناطق نوری که روز دوشنبه به همراه علی لاریجانی از سفر به اوگاندا و کویت بازگشته بود هنگامی که در فرودگاه مهرآباد با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان مواجه شد که قصد مصاحبه با وی را داشت از گفت وگو با نماینده رسانه ملی خودداری کرد و ترجیح داد مطالب خود را در جمع دو خبرگزاری نزدیک به اصلاح طلبان مطرح کند.ناطق نوری بعد از انتخابات ریاست جمهوری به غیر از یک مصاحبه کوتاه در محکومیت وقایع عاشورا، مصاحبه انجام نداده است و در مصاحبه اخیر خود از تداوم اختلافات در جامعه احساس نگرانی کرد.

? پیشنهاد صفارهرندی برای مناظره با تاج زاده؛ شنیده شده اخیراً از محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق ارشاد برای حضور در مناظره های تلویزیونی دعوت شده و او برای حضور در جام جم شرط جالبی گذاشته است.به گزارش تهران امروز وی خواستار این شده که به مصطفی تاج زاده عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت که هم اکنون در زندان به سر می برد، مرخصی داده شود تا با هم مناظره کنند.

? دیدار بدرالسادات مفیدی با خانواده اش ؛ بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران روز پنجشنبه با خانواده خود دیدار کرد.به گزارش کلمه این روزنامه نگار باسابقه از روحیه خوبی برخوردار بود . از سوی دیگر از مسعود آقایی همسر این روزنامه نگار خبر جدیدی در دست نیست. او تنها یک بار در ابتدای بازداشت خود توانست با خانواده اش تماس بگیرد و از نگهداری خود در زندان اوین خبر دهد. گفتنی است بدرالسادات مفیدی به همراه همسرش مسعود آقایی پس از عاشورا بازداشت شده اند.

? پیش بینی رسالت از شرارت در 22 بهمن؛ روزنامه رسالت با تاکید بر اینکه قدرت نرم دشمن در 13 آبان، روز قدس، 16 آذر و بالاخره روز عاشورا به رخ ملت کشیده شد، به انتقاد از سیدمحمد خاتمی پرداخت. این روزنامه همچنین پیش بینی کرد شرارت جدیدی را در 22 بهمن شاهد خواهیم بود.

? چهار بازداشت؛ در خبرها آمده است نازنین حسن نیا و سحر قاسمی نژاد دو دانشجوی دانشگاه تهران دیروز بازداشت شدند. هنوز علت بازداشت این دو دانشجو اعلام نشده است. همچنین کاوه قاسمی کرمانشاهی از فعالان حقوق بشر نیز صبح دیروز در منزلش بازداشت شده، در خبری دیگر کلمه نوشت علی محمد اسلامپور سردبیر نشریه نوای وقت کرمانشاه سه شنبه گذشته از سوی شعبه نهم دادگاه انقلاب احضار و با حکم قاضی نجار به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و فحاشی از طریق وبلاگ قصرنیوز بازداشت شد. سردبیر نوای وقت هرگونه ارتباط با این وبلاگ را رد کرده و اتهامات یادشده علیه خود را نپذیرفته است.

۱۵/۱۱/۸۸ اعتماد

بهترین گزینه برای سخنرانی ۲۲ بهمن کیست؟

 دبیر کل سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران :

غلام حسین محمدی در گفتگو با حقیقت گفت مناسب ترین گزینه میر حسین موسوی است زیرا تنها او می تواند ارامش را به پایتخت بازگرداند

 دبیر کل جنبش عدالت خواهی: 

سید حسن موسوی فردر گفتگو با حقیقت گفت بهترین گزینه برای سخنرانی ۲۲ بهمن دکتر حداد عادل می باشد

 

عباس انسانی دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت در گفتگو با حقیقت گفت: احمدی نژاد بهترین گزینه برای سخنرانی ۲۲ بهمن است . 

 

علی خزریان دبیر سابق اتحادیه انجمن های مستقل گفت: 

به نظر من بهترین گزینه احمدی نژاد است و وحدت بخش هم است چون برآمده از ارای ملت می باشد و با توجه به سنت همیشگی فقط شخص رئیس جمهور باید سخنران باشد. 

 

احسان یاوری مسئول سابق بسیج دانشگاه علامه طباطبایی هم معتقد است که بهترین گزینه شخص رئیس جمهور می باشد