? چند آزادی؛ در دو روز گذشته روند آزادی بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات ادامه داشت. به گزارش کلمه، سارا توسلی فرزند محمد توسلی و همسر فرید طاهری پیش از ظهر دیروز آزاد شد. همچنین اصغر خندان و محمدرضا رزاقی دو عضو ستاد میرحسین موسوی نیز عصر دوشنبه آزاد شدند. مسعود نورمهدی برادر سعید نورمهدی نیز نیمه شب شنبه با قید کفالت آزاد شده است. ایلنا نیز خبر داده اردشیر فتحی نژاد که در ارتباط با حوادث پس از انتخابات بازداشت شده بود با وثیقه یکصد میلیون تومانی آزاد شد. وی در دوران وزارت بیژن نامدارزنگنه، رئیس ستاد وزارت نفت بود. ? یک بازداشت؛ «کلمه» نوشت؛ «محمد استکی» از فعالان سیاسی بازداشت شد. اتهام وی اقدام علیه امنیت ملی از طریق ارتباط با رسانه های خارجی عنوان شده است. ? قول مساعد قالیباف برای آرم 27 هزار تومانی خبرنگاران؛ در حالی که طی روزهای اخیر خبرنگاران برای دریافت آرم طرح ترافیک با هزینه های 250 تا 690 هزار تومانی از سوی مسوولان امر مواجه شده اند روز گذشته محمدباقر قالیباف شهردار تهران در گفت وگو با خبرنگار اعتماد از قول مساعد مهندس تشکری هاشمی معاونت ترافیک شهرداری تهران برای آرم های 27 هزار تومانی برای خبرنگاران خبر داد. به گفته قالیباف خبرنگارانی که سال گذشته آرم دریافت کرده اند و دارای کارت خبرنگاری و کارت انجمن صنفی هستند مشمول سهمیه آرم های 27 هزار تومانی هستند. ? فیلم تازه یی از وقایع کوی دانشگاه؛ فیلم تازه یی که بی بی سی مدعی است از وقایع کوی دانشگاه در نیمه شب (30/1 بامداد) بیست و پنجم خردادماه تهیه شده دوشنبه شب در شبکه خبری بی بی سی به نمایش درآمد که تصاویر منتشرنشده یی از حمله برخی نیروها به کوی دانشگاه تهران و خوابگاه دانشجویان را به تصویر کشیده است. این فیلم ابعاد تازه یی از وقایع آن شب در کوی دانشگاه را نشان می دهد. و با بازتاب های بسیاری روبه رو شده است. ? گلایه همسر منتجبی از بلاتکلیفی این روزنامه نگار دربند؛ همسر اکبر منتجبی از بلاتکلیفی قریب به یک ماهه این روزنامه نگار بازداشت شده ابراز نارضایتی و نگرانی کرد. فریبا نیری همسر اکبر منتجبی از روزنامه نگاران باسابقه کشور که 19 بهمن ماه توسط نیروهای امنیتی شبانه در منزلش بازداشت شده است، به اعتماد گفت؛ طی سه هفته گذشته که از بازداشت منتجبی می گذرد همسرم دو بار و هر بار کمتر از سه دقیقه با منزل تماس گرفته است و متاسفانه در این تماس های تلفنی فقط به احوالپرسی پرداخته است. وی با اعتقاد به اینکه به نظر می رسد منتجبی اجازه صحبت کردن درباره محل نگهداری و اتهاماتش را ندارد، افزود؛ بی خبری از وضعیت همسرم بیماری ام «ام اس» را تشدید کرده و سبب شده قدرت نگهداری از دختر 10ساله ام را از دست بدهم. ? مجری به مدیرکل صدا و سیمای استان اصفهان تبدیل شد ؛ «فردا» گزارش داد قرار است وحید یامین پور به عنوان مدیرکل صدا و سیمای استان اصفهان منصوب شود. یامین پور که قبلاً سردبیر رجانیوز بوده است. ? ادامه بی خبری از احسان مهرابی؛ بی خبری از وضعیت احسان مهرابی خبرنگار پارلمانی روزنامه فرهیختگان ادامه دارد. به گزارش «کلمه» مهرابی تاکنون تنها در یک تماس کوتاه تلفنی در فردای روز بازداشت خود با همسرش صحبت کرده است. پس از آن هیچ گونه خبری از وضعیت این خبرنگار در دست نیست و همین امر موجب نگرانی شدید خانواده او شده است. ? دیدار خاتمی و کروبی؛ سیدمحمد خاتمی روز گذشته به منزل علی کروبی رفت. رئیس جمهور سابق کشورمان به قصد عیادت از فرزند مهدی کروبی به منزل وی رفته بود. به گزارش سحام نیوز، در این دیدار مهدی کروبی نیز حضور داشت. |
http://etemaad.ir/Released/88-12-05/151.htm#175877 |
ساعاتی بعد از دستگیری تروریست خداجو «چیزالمالک ریگی»، مجلس یادبودی در مسجد ضرار برگزار شد. به گزارش «خبرگزاری چیزنا»، آقای چیز در این مراسم ضمن تکذیب هرگونه ریگ در کفش ریگی، بازداشت وی را یک صحنه آرایی خطرناک خواند. وی گفت: این انقلاب مخملی بدون ریگی در هیچ خانه تیمی شناخته شده نیست. مدیرعامل خبرگزاری چیزنا، ریگی را مایه امید آشوبگران عاشورا خواند و از مسئولان نظام خواست، با آزادی عماد باقی و این یاغی و اون یکی باغی، به تلطیف فضا کمک کنند. آقای چیز خطاب به ریگی گفت: ای ریگی، جنایات تو و همه اقدامات تروریستی ات، اقدامی در چارچوب قانون اساسی بود. وی در پایان سخنان خود به تقلب سربازان گمنام امام زمان در نحوه دستگیری این تروریست اشاره کرد و گفت: چنانچه از منابع موثق شنیده ام، به این حرام زاده، یک دستی زدند.
در ادامه این مراسم شیخ از همه جا بی خبر به حمایت گروهک تروریستی ریگی و منافقین از فرقه سبز اشاره کرد و از اعضای خط نفاق جدید خواست، سه شبانه روز عزای عمومی اعلام کنند. شیخ با تسلیت دستگیری ریگی به اوباما و نتانیاهو از هیلاری کلینتون خواست به جای گریه بر ریگی، برای چیز ابن ذی الجوشن آبغوره بریزد. شیخ از خدا بی خبر برای آشوبگران خداجو از شیطان رجیم صبر، آرزو و ابراز امیدواری کرد: این دستگیری، بقای عمر مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی باشد. وی احتمال تعرض به این تروریست حرام لقمه را بعید ندانست و از شیرین عبادی و عماد باقی خواست برای کمک به این یاغی، کاری بکنند. وی با انتقاد از روزنامه کیهان، پوشش اخبار این تروریست را مصداق «اشاعه فحاشی» دانست!!
در ادامه این مراسم حجت الامسال هرمنوتیک ضمن تلاوت آیاتی چند از سوره منافقون، بازداشت تروریست های آدم کش را اقدامی خلاف حقوق بشر خواند و گفت: نیت ریگی از این همه جنایت، اعتلای صلح در منطقه خاورمیانه بوده است. هرمنوتیک به تعدد قرائت ها درباره میزان جنایات ریگی اشاره کرد و از مهندس خواست در بیانیه جدیدش به خدمات متقابل ریگی و فرقه سبز، اشاراتی داشته باشد.
بهاءالله مهاجرانی به خبرنگار چیزنا گفت: حاکمیت اعلام کرده که ریگی توسط سربازان گمنام امام زمان دستگیر شده است. دروغ حاکمیت از این جا معلوم می شود که آقای اکبر پونز رسما وجود خود امام زمان را انکار کرده است پس سربازان گمنام ایشان چگونه می توانند وجود خارجی داشته باشند؟!
این مراسم تا لحظه تنظیم خبر ادامه دارد.
«آرملیا- خبرنگار چیزنا»
/font>http://kayhannews.ir/881205/14.HTM#other1407
متن دفاعیه شریعتمداری در پاسخ به شکایت شادی صدر فراموش کرده اید که ...؟
مدیرمسئول روزنامه کیهان درباره شکایت برخی از شاکیان، از جمله آقایان عمادالدین باقی، اسفندیار رحیم مشایی و خانم شادی صدر گفته بود، کاش به موارد دیگری از مطالب کیهان هم اشاره می کردند تا در دفاعیات خویش به آن موارد نیز می پرداختم چرا که شکایت تعدادی از شاکیان اگرچه ظاهراً علیه اینجانب و روزنامه کیهان است ولی مبانی و ارزش های انقلاب و نظام را نشانه رفته اند و روشنگری در این زمینه ها را همراه با ارائه اسناد مربوطه ضروری می دانم، اما، مطابق قوانین قضایی دفاعیاتم باید محدود به همان مواردی باشد که شاکیان در شکوائیه خود مطرح کرده اند. شریعتمداری شکوائیه خانم شادی صدر را از همین نوع دانسته و با اشاره به فریب خوردگی ایشان، به دفاع در مقابل شکایت وی پرداخت و گفت؛
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیئت منصفه
با احترام، درباره شکایت خانم شادی صدر و اعتراض ایشان به خبر ویژه کیهان 5/2/86 با عنوان «خودافشایی هوادار تز چندشوهری» به استحضار می رساند، خانم صدر از این که روزنامه کیهان در خبر ویژه مورد اشاره ایشان را «طرفدار تز چند شوهری زنان» و «عامل هلندی ها» در به اصطلاح «جنبش زنان» نامیده است، شاکی هستند و این هر دو مشخصه را که از نگاه کیهان، «واقعیت غیرقابل انکار» و از نگاه ایشان «اتهام موهوم» است، انکار می کند.
اینجانب اگرچه مایل است در این زمینه شرح گسترده و فصل مفصلی را باز کنم تا انشاءالله عبرتی برای دیگران و عامل موثری در پیشگیری از فریب خوردگی امثال ایشان باشد ولی از آنجا که خانم شادی صدر فقط از دو مورد فوق الذکر شکایت کرده است، به ناچار برای رعایت ضوابط دادگاه محترم، سخن خویش را به محدوده همان دو مورد محدود می کنم. هر چند، بر این باورم که بازگو کردن مستند چرخه فریب خوردگی خانم «شادی صدر» نه فقط از به دام افتادن افراد دیگری که در وضعیت مشابه ایشان هستند جلوگیری می کند، بلکه بعید نیست و امید نیز هست که خانم صدر هم به خود آیند و بیش از این عمر گرانمایه خویش را با منافع دشمنان اسلام و مردم این مرز و بوم که به یقین دشمن ایشان نیز هستند، سودا نکنند، و اما درباره موارد یاد شده به استحضار می رساند؛
1- خانم شادی صدر در شکایت نامه خویش آورده است که ؛کیهان صراحتا طرفداری از «چند شوهری زنان» را به ایشان نسبت داده است و ادعا کرده است، «بی آن که هیچ سند و دلیلی برای چنین ادعای کذبی ارائه کند»!
و اما، در این باره نظر ریاست محترم دادگاه و اعضای گرامی هیئت منصفه را به مقاله ای با عنوان «تحلیل فمنیستی مجازات سنگسار» در ماهنامه زنان شماره 141 به قلم خانم شادی صدر جلب می کنم. و صدالبته قضاوت مطابق قانون بر عهده دادگاه محترم است. خانم صدر در بخشی از این مقاله می نویسد: «طبق قوانین ایران، مردان می توانند تا چهار همسر دائم و تا بی نهایت همسر غیردائم داشته باشند. چنین حقی از یک سو این آزادی عمل را به مردان می دهد که با شرکای جنسی متعدد رابطه داشته باشند و از سوی دیگر، صرف حق داشتن همسران متعدد، مردی را که متهم به برقراری رابطه خارج از چارچوب ازدواج است، در پیشگاه نظام قضایی برآمده از فرهنگ، عملا از هیبت یک مجرم مهم به شکل فردی درمی آورد که اشتباه کوچکش تنها این بوده که رابطه جنسی را که حق او بوده شرعی نکرده است. ضمن این که همین موضوع امکان گریز وی را از مجازات با طرح این ادعا که صیغه ای خو انده شده فراهم می آورد. اما زنی که با این اتهام در پیشگاه قاضی قرار می گیرد که با وجود داشتن شوهر، با مرد دیگری رابطه جنسی داشته است، از نظر وی و از نظر فرهنگ حاکم بر جامعه، مرتکب یکی از مهمترین جرایم شده زیرا اصولا از حق داشتن همسران متعدد برخوردار نیست و کنترل بدن و سکسوآلیته او باید صرفا در اختیار یک مرد باشد. چین زنی ناقض تمامی هنجارهای حاکم بر جامعه است و باید به شدیدترین وجهی با او برخورد شود. ضمن این که هیچ گریزگاهی نیز برای او وجود ندارد. همچنین مناسبات تبعیض آمیز حاکم و قدرت اقتصادی و روابط اجتماعی، که معمولا نزد مردان بیش از زنان است، به مردان امکان برخورداری از حق دفاع و وکیل مناسب و دفاع متناسب را می دهد، در حالی که زنی که فاقد منابع اقتصادی و اجتماعی است، نمی تواند از حق خود برای داشتن وکیل یا برخورداری از دفاع متناسب استفاده کند. به این ترتیب، مردسالاری و تبعیض مجموعه ای را به وجود می آورند که بر سکسوآلیته زن بخصوص هنگامی که در چارچوب ازدواج قرار می گیرد کنترل حداکثری اعمال می کند.»
همانگونه که ملاحظه می فرمائید، خانم شادی صدر در این مقاله با صراحت- و نه تلویح- به نظام اسلامی و قوانین آن اعتراض می کند که چرا خانم ها حق برخورداری از چند شوهر را ندارند؟!
متاسفانه برخی از فریب خوردگانی که به دشمنان مردم وطن خویش می پیوندند به علل متفاوت از جمله خودکم بینی و احیانا کمبودهای علمی و شخصیتی، به بدترین شکل ممکن مورد سوءاستفاده قرار می گیرند و نقشی بیشتر از یک پادوی دست چندم به آنها واگذار نمی شود که نمونه فوق از جمله آنهاست. چرا که چند شوهری زنان در تمامی جوامع بشری، حتی در بدوی ترین آنها نیز زشت و مشمئز کننده تلقی می شود ولی ماهنامه زنان و نویسنده آن خانم شادی صدر برای ابراز مخالفت های دیکته شده دشمن حتی از حمایت اینگونه ناهنجاری های نفرت انگیز هم دریغ نمی ورزند.
2- ریاست محترم دادگاه و اعضای گرانقدر هیئت منصفه! لطفاً در متن شکوائیه ای که خانم شادی صدر علیه اینجانب تنظیم و به دادگاه ارائه کرده است دقت بفرمائید. حمایت از چند شوهری خانم ها به گونه ای محسوس- و البته بی آن که خود ایشان متوجه باشد- در این شکوائیه نیز آمده است. خانم صدر در شکوائیه خود می نویسد روزنامه کیهان: «صراحتاً طرفداری از چند شوهری زنان را به اینجانب نسبت می دهد، بدون آن که هیچ سند و دلیلی برای چنین ادعای کذبی ارائه کند و از این طریق سعی دارد با بافتن رطب و یابس در افکار عمومی و به خصوص بدنه سنتی جامعه بدبینی ایجاد کند این جمله مصداق آشکار نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی است و از آنجایی که چند شوهری زنان در جامعه ما امری مذموم، موهن و ناپسند است اسناد تبلیغ آن به شخص مصداق توهین نیز می باشد بخش دیگر این جمله که طرفداری از «هوچیگری خیابانی- دخترکان و پسرکان- » را به اینجانب نسبت می دهد نیز ضمن اینکه فاقد معنا و مفهوم است، توهین آمیز و مصداق «هجو» می باشد.»
ملاحظه می فرمائید که خانم صدر تأکید می کند: «از آنجا که چند شوهری زنان در جامعه ما امری مذموم، موهن و ناپسند است، اسناد تبلیغ آن به شخص مصداق توهین نیز می باشد» به بیان دیگر، از نگاه ایشان «چند شوهری زنان» فی نفسه و به طور مطلق زشت و ناپسند نیست، بلکه فقط از آنجا که در جامعه ما مذموم و ناپسند است! اسناد آن توهین تلقی می شود و مثلاً اگر حمایت از چند شوهری زنان در یک جامعه دیگر به ایشان نسبت داده شود توهین آمیز نخواهد بود!! البته خانم صدر توضیح نمی دهند که در کدامیک از جوامع بشری «چند شوهری زنان» مذموم و ناپسند و حتی مشمئز کننده و نفرت انگیز نیست!
3- خانم شادی صدر در بخش دیگری از شکوائیه خود، به کیهان اعتراض کرده است که چرا ایشان را عامل هلندی ها در میان ]به اصطلاح[ جنبش زنان برای راه اندازی انقلاب مخملی خوانده است «که در این باره باید از کم حافظه گی ایشان ابراز تأسف کنم، بی آن که به ضرب المثل معروف «دروغگو کم حافظه است» استناد کرده باشم.»
خانم شادی صدر به هر دلیل و یا به هر علت فراموش کرده و یا خود را به فراموشی زده اند که، اولاً، از امضاء کنندگان کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین به قول خودشان تبعیض آمیز زنان بوده است. البته این کمپین برخلاف نام دهان پرکن آن، و علی رغم تبلیغات گسترده رسانه های ضدانقلاب و رادیوهای بیگانه، فقط موفق به کسب تعداد محدود و انگشت شماری از امضای زنان شد. آنهم زنانی که اگر دادگاه اجازه دهد، سوابق سیاه برخی از آنان را با اسناد مربوطه ارائه خواهم کرد. افرادی که بی سوادی و سرخوردگی های شخصیتی ویژگی مشترک بسیاری از آنان است. البته، متولیان کمپین بعد از آن که دریافتند، کوه آنها موش زائیده است، ترجیح دادند کرکره کمپین یاد شده را پایین بکشند و نمی دانم موفق شدند عرق شرم حاصل از این رسوایی را نیز از چهره خود پاک کنند یا اساساً شرمی نداشتند که عرق ساز باشد!
4- خانم شادی صدر در شکوائیه خود آورده اند که چرا روزنامه کیهان از ایشان به عنوان عامل هلندی ها در کمپین مورد اشاره یاد کرده است که در این زمینه نیز ضمن ابراز تأسف دوباره نسبت به کم حافظه گی مشارالیها، نظر خانم شادی صدر را به مصاحبه خود ایشان با رادیو زمانه (دولت هلند) در تاریخ 10 اردیبهشت ماه 86 جلب می کنم و این توضیح را ضروری می دانم که چند سال قبل - براساس اسنادی که به دادگاه محترم ارائه می کنم- خانم الیزابت چنی- دختر دیک چنی معاون جرج بوش- با مأموریت ساماندهی و آموزش جریانات ضد انقلاب داخلی، دو دفتر جداگانه در «دوبی» و شهر لاهه هلند تأسیس می کند و مطابق اسناد موجود، دولت هلند نیز بخشی از هزینه راه اندازی دفتر الیزابت چنی در لاهه را برعهده می گیرد. رادیو «زمانه» با مدیریت ظاهری خانم فرح کریمی از اعضای سابق و لاحق سازمان منافقین، بخشی از فاز اجرایی این پروژه است. گفتنی است خانم فرح کریمی عضو شاخه نظامی سازمان منافقین بوده است که درسال 63 از عراق به هلند اعزام شده و به این کشور پناهنده می شود.
و اما، خانم شادی صدر در مصاحبه با این رادیو که متن پرینت شده آن از سایت رادیوی مزبور به محضر دادگاه ارائه خواهد شد و فایل صوتی آن نیز موجود است، درباره هزینه موسسه ای که با عنوان «موسسه راهی» تاسیس کرده است توضیح می دهد خانم شادی صدر در پاسخ به این سؤ ال رادیو زمانه که «با کمک چه منابعی این موسسه اداره می شود»؟ می گوید؛ «عمده تامین کننده مالی موسسه راهی، بنیاد هلندی «هیفوس» است که فکر می کنم در بیش از 40 کشور دنیا دارد کار می کند و یکی از سازمان های تامین کننده مالی موسسه راهی بوده است.»
آقای رئیس دادگاه! با وجود این اعتراف صریح خانم شادی صدر آیا نباید از کم حافظه گی ایشان متاسف بود؟! چه سندی مستحکم تر از اعتراف صریح خود ایشان مبنی بر وابستگی به دولت هلند؟ البته خانم شادی صدر در این مصاحبه از «هیفوس» به عنوان یکی از سازمان های تامین کننده منابع مالی خود یاد می کند و ظاهرا خجالت کشیده اند از برخی موسسات آمریکایی و صهیونیستی نام ببرند!
5- و اما، درباره این که چرا کیهان به این خبر پرداخته است باید به خانم شادی صدر گوشزد کنم که شما و دوستانتان هنگامی که برای جذب دختران معصوم این مرز و بوم به سراغ آنها می روید هرگز به هویت واقعی خود به عنوان پادوی دست چندم بیگانگان اشاره نمی کنید و از واژه های دهان پرکن و گنده گویی هایی که هرگز به آن اعتقاد ندارید برای فریب آنها استفاده می کنید. بنابراین کیهان وظیفه خود دانسته و می داند که آبشخور اصلی شما و تامین کننده منابع مالی موسسه شما را برای هوشیاری دختران معصوم این مرز و بوم فاش کند. خانم شادی صدر، لطفا به کامنت ها -اظهارنظرهای - ذیل مصاحبه خود با رادیو زمانه مراجعه کنید. بسیاری از دخترکان معصوم با تندی و عصبانیت به شما تاخته اند که چرا سعی داشته اید از آنها برای منافع و مقاصد استعماری بیگانگان بهره گیری کنید.
و بالاخره، اگرچه خانم شادی صدر را به جرم اهانت و دروغ پراکنی علیه کیهان قابل پی گرد قانونی می دانم ولی از ایشان شکایتی ندارم و آرزو می کنم، به خود آیند و باقی عمر خویش را برای مقابله با مردم مظلوم این مرز و بوم به پای بیگانگان نریزند، هرچند که به قول حضرت امام(ره) وقتی آمریکا با آن یال و کوپال «هیچ غلطی نمی تواند بکند»، از دست امثال خانم شادی صدر و شیرین عبادی و ... چه کاری برمی آید؟!
در جلسه روز یکشنبه دادگاه کیهان، چند شکایت دیگر نیز مطرح شده بود که اگرچه مدیرمسئول کیهان دلایل و اسناد مستحکمی در رد آن ارائه کرد ولی از آنجا که این شکایات جنبه عمومی نداشته اند، اشاره به آنها را ضروری نمی دانیم.
http://kayhannews.ir/881205/14.HTM#other1407
خبرگزاری فارس: ریگی و گروه تحت فرمانش با عنوان جندالله تاکنون اقدامات تروریستی بسیاری را در ایران سازماندهی کردهاند.
به گزارش سرویس "فضای مجازی " خبرگزاری فارس، ریگی و گروه تحت فرمانش با عنوان جندالله تاکنون اقدامات تروریستی بسیاری را در ایران سازماندهی کردهاند.
ریگی کیست؟
عبدالمالک ریگی احتمالا متولد سال 1358 است. "ریگی " یکی از قبایل بلوچستان است، مانند قبایلی چون براهوئی، مری، ناروئی، شهنوازی، کهرازهی، گمشادزهی، بارکزهی. او یکی از اعضای طایفه ریگی است.
عبدالمالک تحصیلات کلاسیک ندارد و تنها چند سال در یکی از حوزه های علمیه اهل سنت مشغول به تحصیل بوده که البته از آنجا نیز اخراج شده است. ریگی خودش را "خادم جندالله " میخواند. او دارای سابقه شرارت و یک مورد چاقو کشی بخاطر مسائل قبیله ای در داخل شهر زاهدان است و به همین خاطر مدتی هم زندانی شد اما بعد از آزادی خود را زندانی سیاسی معرفی نمود.
بنا به گفته خودش از سن نوزده سالگی اسلحه به دست گرفته و به عملیات تروریستی پرداخته است. گفته می شود ریگی پیش از آغاز فعالیت های تروریستی برای جلب حمایت علمای اهل سنت منطقه -که به مولوی ها مشهور هستند - نزد آن ها رفت اما آن ها برای حرفهایش اهمیتی قائل نشدند.
گزینه بعدی ریگی قاچاقچیان عمده مواد مخدر بودند. آن ها به دلیل اینکه علاقه داشتند جبهه تازه ای در برابر نیروهای انتظامی و امنیتی استان به وجود آید از ریگی استقبال کردند و با در اختیار گذاشتن اسلحه و پول به حمایت از او برخواستند.
به این ترتیب ریگی گروه خود را پایه گذاری کرد. گروهی که پس از نخستین حمله تروریستی نام "جندالله " را بر خود گذاشت. این گروه هدف اصلی خود را "دفاع ازحقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ و اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده " اما بسیاری از مردم غیر نظامی منطقه نیز قربانی عملیات تروریستی او و گروهش شده اند.
جندالله پس از مدتی نام "جنبش مقاومت ملی ایران! " را بر خود گذاشت. این تغییر نام نمایانگر تغییر حامیان و خط دهندگان اصلی به گروه ریگی بود. پس از این تغییر نام بود که صدا و عکس ریگی به بسامد برخی شبکه های تلویزیونی سلطنت طلب تبدیل شد . جالب اینکه یکی از مجریان این شبکه ها در مصاحبه های مکرر خود با ریگی او را "دکتر ریگی " نامید!
یکی از مجاری تبلیغاتی ریگی رادیو صدای بلوچ است که از استکهلم سوئد پخش می شود. گروه ریگی علاوه بر آن بارها از شبکه العربیه که مالک اصلی آن حاکمان عربستان سعودی هستند به عنوان بلندگوی تبلیغاتی خود استفاده کرده است. این شبکه در اقدامی بحث بر انگیز تصاویر کشته شدن مرزبانان به گروگان گرفته شده ایرانی را پخش کرد. العربیه پیش از آن اقدام مشابهی را نیز در مورد گروگان های غربی اسیر القاعده انجام داده بود.
گروه "جندالله " در سال 1384 شمسی 9 مرزبان ایرانی رابه گروگان گرفت و در قبال آزادی آنها خواهان آزادی برخی از اعضای گروه خود شد که در دادگاه های انقلاب به عنوان مفسد فیالارض به اعدام محکوم شده بودند.
جندالله همچنین در حمله ای که بعدها به کشتار تاسوکی معروف شد 21 تن از مردم غیر نظامی را به قتل رساند.
دربهمن ماه سال 1385 شمسی شهر زاهدان شاهد انفجار بمب هایی بود که هدف آنها اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان بودند. در این بمب گذاریها یازده تن از پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند.
ریگی همچنین باصدای آمریکا مصاحبه داشتهاست. این مصاحبه از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران به دلیل حمایت علنی از تروریسم و نقض قرارداد الجزیره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
اردیبهشت 1385 شانزده سرباز و پرسنل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در حمله اعضای جندالله به یک پاسگاه درسراوان به گروگان گرفته شدند. این گروه خواستار آزادی برادر عبدالمالک ریگی شد و دو تن از گروگانها را به شهادت رساند.
زیستگاه و محل فعالیت گروه جندالله
در حال حاضر گروه ریگی و جندالله در مناطق بدون کنترل افغانستان، پاکستان و بلوچستان ایران رفت و آمد می کنند. وی می گوید: "من انکار نمی کنم. بسیاری از افراد ما در خاک پاکستان هستند. خانواده ها و کسانی که مجبور به فرار شده اند. با زن و بچه ها. ولی افرادی که کار عملیاتی می کنند در خاک ایران هستند. " ریگی گفته است که حتی یک بار هم در نزدیکی تهران اشتباها بازداشت شده، اما چون شناسایی نشده، رهایش کرده اند. بنا به گفته یکی از گروگانهایی که اسیر جندالله بود، نیروهای جندالله افرادی متعصب هستند و شعائر دینی را بسیار دقیق بجا می آورند. گفته می شود ریگی هرگز یک شب بیشتر در مکانی اقامت نمی کند و حتی با دستکش با دیگران دست می دهد.
"جندالله " همواره مدعی شده که اقداماتش با دستور رهبران بنیادگرای مذهبی صورت می گیرد. نوع فعالیت این گروه نشان از امکانات پشتیبانی گسترده ای می دهد که تاکنون در میان خوانین بلوچ دیده نشده است. آنان از شبکه اینترنت و همچنین از رسانه های گروهی تلویزیونی و رادیویی عمدتأ وابسته به سلطنت طلبان، در انعکاس خبر عملیات و طرح دیدگاهایش استفاده می کند. در بسیاری از عملیات مسلحانه این گروه، شیوه های کار طرفداران القاعده و الزرقاوی در عراق، به شکل گسترده ای تقلید می شود.
ویژگی های ریگی
1) ریگی و گروهش هرگز از اینکه قاچاق یکی از مشاغل آنهاست انکار نکرده اند. "انکار نمی کنم در بین قوم ما قاچاقچی هم هست، اما باید ببینند چرا این مردم قاچاق می کنند. " وی در مورد طبیعی بودن قاچاق در منطقه می گوید: "الان وضعیت اقتصادی بسته است، مردم نمی توانند کار وبار کنند. 50 هزار 60 هزار نفر از مردم بلوچستان طریق ارتزاق شان فقط مرزهای پاکستان و افغانستان بوده که آنها را مسدود کرده اند. "
2) ریگی میل دارد به عنوان رهبر دانای گروهش شناخته شود، اما گروه وی که توسط افرادی مزدور اداره می شوند، در عملیات نظامی به توحش دست می زنند. به همین دلیل جندالله معمولا عملیاتی را با افتخار اعلام می کند و سپس شرکت خود را در آن نفی می کند. مثلا در ترور جاده کرمان ـ بم اول اعلام شد که این عملیات تروریستی کار این گروه بوده است و بعد از چند روز این گروه آن عملیات را محکوم کرد.
3) شیوه عمل گروه ریگی براساس گروگانگیری و معامله است، اما آنها در بسیاری موارد گروگانها را اصلا نمی شناسند. ریگی می گوید: "بعضی گروگان ها را شناسایی کرده بودیم. البته هدف فرماندار و استاندار بودند که فرار کردند. " وی در مورد شیوه گروگانگیری می گوید: "اگر حل نشد دست به اقدام دیگری می زنیم و افراد بزرگ تری را می گیریم. از آدم های اصلی شان می گیریم. آن وقت معامله می کنند. " آنها معمولا برای گرفتن گروگان تور می گذارند، تعداد زیادی را در مسیر حرکت جمعی (اتوبوس و مینی بوس) دستگیر می کنند و بعد گروگانها را تا زمان تعیین تکلیف به کوههای پاکستان یا بلوچستان می برند.
4) گروه ریگی قصد دارد با جنگ نظامی در منطقه ای پر از بحران فضای بازی برای خودش ایجاد کند تا هم از طریق فروش گروگان، هم قاچاق در منطقه، هم باج گیری از قاچاقچیان و هم از طریق کمک های مالی دولتهای خارجی قدرت و ثروت کسب کنند و در نهایت خود را به منطقه تحمیل کنند. برخی ناظران معتقدند در گذشته معمولا این سیستم باج دادن جواب می داد، اما با ورود خارجی ها به معادله دیگر جواب نخواهد داد.
5) بر اساس آنچه تا کنون به دست آمده است، محل آموزش نیروهای تروریست "جندالله " در پاکستان است. آموزش ها به زبان فارسی و انگلیسی صورت می گیرد و اکثر افراد مانند نیروهای الزرقاوی و بسیاری از جریانهای وابسته به القاعده برای عملیات پول می گیرند و باید مدارک انجام عملیات، مانند فیلم و عکس را تحویل بدهند تا پول شان را دریافت کنند، تقریبا این شیوه در کل سیستم جرم و جنایت منطقه وجود دارد. عملیات این گروه جز در حالت گروگانگیری کور، به صورت عملیات انفجاری انجام می گیرد، این گروه در شب 23 آذر 85 عملیاتی علیه استاندار طراحی کرد که ماشین بمب گذاری شده به دلیل نقص فنی قبل از وقت معین و رسیدن استاندار منفجر شد و تعدادی از افرادی که مقابل در استانداری تجمع کرده بودند کشته شدند.
عملیات مهم جندالله
عملیات مهم گروه شامل این موارد بوده است: وقایع 24 اسفند 1384 در جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکی. واقعه 23 اردیبهشت 1385 درمحور بم به کرمان در منطقه ی دارزین که با بستن راه خودروهای عبوری 34 نفر را کشته و تعدادی را زخمی کرده یا به اسارت بردند. در روز 13بهمن 85 مقارن ساعت 19 و 45 دقیقه چند فرد مسلح چهار مأمور گشت نیروی انتظامی را که در خیابان بزرگمهر مشغول گشت زنی بودند به رگبار بستند و به شهادت رساندند. در این حمله دو افسر انتظامی به نام سرهنگ خواجه و سرهنگ شیبک و یک سرباز وظیفه شهید شدند. و انفجار اتوبوس حامل پاسداران در بامداد 25 بهمن ماه 85 در زاهدان که باعث شهادت 11 و زخمی شدن 18 پاسدار نیروی زمینی سپاه شد. و جدیدترین این عملیات تروریستی انفجار بمب صوتی در جلو ی مدرسه دختران معرفت در زاهدان در شامگاه جمعه 27بهمن ماه است. پس از شروع سال جاری کیهان خبر کشته شدن عبدالمالک ریگی را اعلام کرد، اما بلافاصله عبدالمالک با تلویزیون العربیه مصاحبه کرد و خبر کشته شدنش را تکذیب کرد.
حامیان ریگی چه کسی هستند؟
طالبان و بخشی از دولت پاکستان و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان از وی حمایت می کنند. در یک اقدام اطلاعاتی به ماموران امنیتی جمهوری اسلامی خبر می رسد که برادر عبدالمالک توسط دولت پاکستان دستگیر شده است بلافاصله اکیپی برای صحت مطلب فوق به زندان نگهداری برادر عبدالمالک می روند و حتی بعد از اهراز هویت وی اقدام به نمونه گیری خون و اثر انگشت از وی می نمایند و بعد از آمدن به ایران مقامات جمهوری اسلامی رسما از دولت پاکستان در خواست استرداد برادر مالک را می نمایند که اما مقامات محلی پاکستان تلاش می کنند از تحویل برادر عبدالمالک جلوگیری کنند. آن ها با عوض کردن برادر عبدالمالک با شخص دیگری قصد داشتند تا گروه ایرانی را دور بزنند ولی از آنجایی که گروه قبلی از برادر عبدالمالک اثر انگشت و آزمایش خون گرفته بودن و عدم طبیق آنها با مشخصات شخص قلابی باعث شد تا مقامات پاکستانی برادر عبدالمالک را تحویل گروه ایرانی کنند و آنها با یک هواپیمای اختصاصی برادر عبدالمالک و تعدادی دیگر این گروه را به ایران بیاورند.