قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

مراقب کفش هایتان باشید !

مراقب کفش هایتان باشید !
1- اگر این سوال در میان باشد که از دو پاره خط «مستقیم» و «خمیده» کدامیک را بیشتر می پسندید؟ به یقین، همه کسانی که در مقابل این پرسش قرار می گیرند و یا، اکثریت نزدیک به تمامی آنها «پاره خط مستقیم» را ترجیح می دهند و درباره چرایی انتخاب این گزینه، دلایل قابل قبولی نیز دارند، مثل این که پاره خط مستقیم کوتاهترین فاصله میان دو نقطه است و... حالا اگر از آنها بپرسید؛ آیا حاضرید ابروی شما به جای آن که «خمیده» و کمانی باشد، به شکل و حالتی شبیه خط مستقیم درآید؟! پاسخ به یقین «منفی» خواهد بود، چرا...؟! برای آن که «ابروی کج ار راست بدی کج بودی» و ؛
«جهان چون چشم و خال و خط و ابروست
که هرچیزش به جای خویش نیکوست»
بسیاری از «مقوله »های متضاد، اینگونه هستند که یک سوی آن به طور مطلق و در حالت کلی- نظر و تئوری- بر دیگری ترجیح داشته و پسندیده تر است ولی هنگامی که پای «مصداق» به میان کشیده می شود، گزینه مطلوب و پسندیده در نقطه مقابل گزینه مطلق و اولیه قرار می گیرد. مانند دوستی و دشمنی، وحدت و جدایی، جذب و دفع که در هر سه مورد دوستی، وحدت و جذب بر دشمنی و جدایی و دفع، برتری دارد، اما دوستی با دشمنان مردم، نه فقط دوستی نیست که دشمنی با مردم است و یا جذب خیانت کاران و جنایت پیشگان، مفهومی جز تن دادن به خیانت و پذیرش و ترویج جنایت ندارد و...
2- در میانه فتنه اخیر که به گواهی تمامی شواهد و قرائن و اسناد غیرقابل انکار موجود، از سوی سرویس های اطلاعاتی بیگانه مدیریت می شد و فریب خوردگی و توهم شماری از هموطنان عزیزمان را نیز به دنبال داشت، رهبرمعظم انقلاب طی سخنانی در جمع طلاب، روحانیون و فضلای حوزه علمیه- 22/9/88- تاکید فرمودند که «اختلاف دیدگاهها نباید به نزاع منجر شود و برخورد نظام جذب حداکثری و دفع حداقلی است» در این فرمول حکیمانه، ضمن آن که بیشترین تاکید بر «جذب» است، از ضرورت «دفع» نیز، آنجا که چاره دیگری نیست، سخن به میان آمده است. به بیان دیگر، در پاره ای از موارد، «دفع» نه فقط ناپسند نیست، بلکه اقدامی ضروری و اجتناب ناپذیر برای «جذب بیشتر» خواهد بود. زیرا، به عنوان مثال، نادیده گرفتن جرایم کسانی که دست به وطن فروشی، و فریب افکارعمومی زده اند و بازگرداندن دوباره آنها به چرخه قانونمند نظام و مردم نتیجه ای جز «مار در آستین پروریدن» نخواهد داشت و این اقدام در صورت انجام، ضمن آن که دست جنایتکاران را برای جنایت بیشتر باز می گذارد و به افراد دیگری از این دست، جرأت خیانت می دهد، توده های مردم را نیز نسبت به «عدالت نظام» و حق جویی و مردم دوستی آن با تردیدهای جدی روبرو می کند، بنابراین، پی آمد جذب تعداد اندکی از این مجرمان ، «دفع» احتمالی تعداد فراوانی از مردم خواهد بود و دقیقاً به همین علت می توان نتیجه گرفت که این «دفع» حداقلی و ضروری نیز در راستای «جذب حداکثری» صورت می پذیرد.
3-روز پنج شنبه هفته گذشته، رهبرمعظم انقلاب، باز هم مانند همیشه، و این دفعه، بنا به دلایلی با صراحت بیشتر، خواسته منطقی و عدالت خواهانه ملت را به میان کشیدند و در جمع اعضای خبرگان رهبری، با اشاره به فتنه اخیر و تشریح گناه بزرگ و جرایم خسارت آفرین عوامل اصلی فتنه، تاکید فرمودند؛ «افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند و نقطه قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می کنند، عملاً خود را از این کشتی نجات- انقلاب اسلامی- خارج می کنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند که از دست داده اند» رهبرمعظم انقلاب، پیش از این هم برای بیداری عوامل فتنه، اشارات هشداردهنده ای از این دست داشته اند. ایشان بعد از راهپیمایی عظیم و مثال زدنی 9دی، فرمودند «مردم نشان دادند که دنبال چه چیزی هستند و مسئولان باید وظیفه خودشان را بدانند» و در پی راهپیمایی بی نظیر و مثال زدنی 22بهمن ماه تاکید داشتند که «مردم حجت را تمام کردند».
4-خدا بر درجات استاد شهید آیت الله مطهری بیفزاید که می فرمودند «اشاعره در تاریکی کلاه معتزله را برداشتند» و ماجرا به قول استاد اینگونه بود که «اشاعره» و «معتزله» دو گروه از مسلمانان بودند با اختلاف نظرهایی درباره «عدل الهی»، «حسن و قبح عمل» و امثال آن، اشاعره در گرماگرم بحث و فحص پیرامون این مسائل، به ناگاه گروه خود را «اهل حدیث» نامیدند و با انتخاب این «نام» که به قول استاد شهید «کلاهبرداری» بود، کوشیدند طرف مقابل خود را بی اعتقاد به احادیث معرفی کنند! و حال آنکه- بازهم به قول استاد مطهری- معتزله اعتقاد بیشتری به احادیث داشتند و در مباحث خود بیشتر از اشاعره به احادیث و روایات استناد می کردند.
کسانی که این روزها، از وحدت و آشتی با سران فتنه و عوامل اصلی آن دم می زنند و با قیافه حق به جانب، خود را صلح دوست و اهل وحدت معرفی می کنند، چه بخواهندو بدانند و چه نخواهند و ندانند، در پوشش «وحدت»، نسخه «تفرقه» می پیچند! این آقایان اگر خیلی اهل «وحدت» هستند باید از آنها پرسید که اولا؛ چرا به وحدت مردم نمی اندیشند و مگر راهپیمایی 9 دی و حضور بی نظیر مردم در 22 بهمن، نشانه اتحاد یکپارچه و مثال زدنی ملت نبوده است و ثانیاً؛ آیا نمی دانند که سران و عوامل فتنه، تا آخرین نفس برای مقابله با همین وحدت و یکپارچگی مردم تلاش کرده اند؟! وحدت با چه کسانی؟ با مردم که در وحدت هستند؟ یا با دشمنان مردم که دشمنی آنان با وحدت مردم غیرقابل انکار است و اساساً به فرموده رهبر معظم انقلاب، مقابله با وحدت مردم هدف اصلی فتنه بوده است. لطفاً خود را اهل وحدت معرفی نفرمائید! و به وحدت ملت لطمه نزنید.
5- تمامی شواهد موجود و اسناد غیرقابل تردید حکایت از آن دارد که سران و عوامل اصلی فتنه، نه فقط در چارچوب نظام و مردم جای ندارند بلکه «ستون پنجم» دشمن گویاترین واژه برای معرفی آنان است. بنابراین، بدیهی است که مطابق قوانین جاری که در همه کشورهای دیگر نیز پذیرفته شده است هیچکدام از آنها نمی توانند و نباید در هیچیک از پست ها و مسئولیت های نظام به کار گرفته شوند و از جمله، شورای نگهبان نباید و حق ندارد صلاحیت هیچیک از آنان را در هیچیک از انتخابات تایید کند. توبه و بازگشت، اگرچه پسندیده است و از سوی خدای مهربان به تمامی مجرمان و گناهکاران توصیه شده است ولی توبه مانع از محاکمه و مجازات مجرم نیست و اگر چنین بود، هر جنایتکاری می توانست با ادعای توبه از مجازات بگریزد و در نتیجه دست جانیان برای همیشه بر جان و مال و نوامیس مردم باز بماند! و بالاخره، تردیدی نیست که عوامل فتنه بعد از محاکمه و مجازات قانونی می توانند به عنوان یکی از اعضای جامعه از مواهب حضور در جامعه اسلامی برخوردار باشند، به بیان دیگر، «کفش دزد» را اگرچه بعد از مکافات به مسجد راه می دهند، اما چهار چشمی مراقب او و کفش های نمازگزاران هستند، چه رسد به آن که کفش دزد را پیشنماز و یا حتی خادم مسجد کنند!
حسین شریعتمداری 

http://kayhannews.ir/881208/2.htm#other200

کسانی که در زمان مبارزه حرفی برای گفتن نداشتند، اکنون ...

هشدار ‌آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نسبت به مخدوش شدن افکار امام(ره)؛
کسانی که در زمان مبارزه حرفی برای گفتن نداشتند، اکنون میدان‌داری می‌کنند


افراد ناآگاه به جای اینکه مسوولیت کارهای خودشان را بپذیرند همه مسوولیت‌ها را به عهده آقا می‌اندازند و با جا خالی دادن و حرف‌های نامربوط باعث می‌شوند ترکش کارهایی را که مردم از آنها قبول نمی‌کنند، به آن طرف (رهبری) برود.


ایلنا: رئیس مجلس خبرگان رهبری صبح امروز و بر سر مزار بنیانگذار جمهوری اسلامی به بیان نکات مهمی درباره ضرورت ادامه راه امام(ره) و خطر مخدوش شدن آن پرداخت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی در مراسم تجدید ‌بیت رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری با امام و شهدا که سید حسن‌خمینی نیز حضور داشت، با اشاره به زیارت امام(ره) که دو بار در سال انجام می‌شود، اظهار داشت: تجدید روحیه و الهام گرفتن از منویات امام بر سر مزار شریفشان آسانتر است، ولی متاسفانه تبلیغات به گونه‌ای است که نسل جدید متوجه نمی‌شود امام با کمک مردم چه معجزه‌ای آفریدند.
وی افزود: آقایانی که تشریف دارند شاید می‌دانند که آن زمان و بعد از دوران آیت الله العظمی بروجردی چه می‌گذشت که روحانیت چه قدرت و صلابتی داشت ،اما تلاش‌هایی شروع شد تا آن صلابت شکسته شود و چیزی در مقابل دیکتاتوری رژیم باقی نماند؛ در آن هنگام ما طلبه‌های جوانی بودیم که با مسائل سیاسی و اقتصادی آشنایی داشته و به خصوص من که کارهای مطبوعاتی و نشریه مکتب تشیع را انجام می‌دادم، با رفقا عمیق‌ترین خفقان را می‌دیدیم و فکر می‌کردیم چیزی نیست که بتواند آن را بشکند و امیدی هم نمانده بود، زیرا تمام گروه‌ها احزاب وشخصیت‌ها که حرف مردم را می‌زدند سرکوب شده بودند و یک قبرستان واقعی و یاس مطلق در کشور حاکم بود.
این همراه امام در دوران مبارزات خاطرنشان کرد: درشروع نهضت امام تعبیر معمولی که در جلسات و محافل طلبگی وجود داشت این بود که حرکت امام را به مشت بر سندان یا درفش کوبیدن تعبیر می‌کرد و فکر می‌کردند ما کار طلبگی خودمان را بکنیم که واقعا شرایط این گونه بود و استثناء هم نداشت.
هاشمی رفسنجانی با اشاره به اینکه در دوران آغاز مبارزه شخصیت‌هایی مانند آیت الله کاشانی، فدائیان اسلام و کسانی که پس ازشهریور 1320 حضور داشتند از میدان سیاست و افکار عمومی حذف شده بودند،تصریح کرد: حرکت امام در ابتدا مانند سنگی که بر اقیانوس بیاندازند بود و موج کوتاهی ایجاد می‌کرد ، اما به تدریج با همت امام و شجاعت درایت ایشان و شاگردان که خدا مانند اصحاب امام زمان(عج) ذخیره کرده بود حرکت دشواری شد، ولی این موج بلند شد تا به ساحل رسید.
وی با بیان اینکه در دوران طولانی تبعید، امام ارتباط مستقیمی با مردم نداشتند و ما دلگرم می‌شدیم، ادامه داد: از سال 42 تا 57 و عمر خیلی کوتاه مبارزه شاهد بودیم که مردم آگاه شدند و همه چیز به هدف نزدیک شد که رفتار و کلمات امام در آن زمان و بعد از پیروزی انقلاب مهمترین سرمایه ماست.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: متاسفانه نسل نو که در آن دوران نبود هیچ خبری جز آنچه در رسانه‌ها وکتاب هاست ندارد و (عده‌ای)دوباره به فکر افتاده‌اند که امام را از ذهن‌ها حذف کنند.
وی افزود: طبیعی است کشورهای استکباری که ضربه سنگینی از امام در ایران و کشورهای دیگر خورده‌اند، الان از ایشان انتقام می‌گیرند، زیرا نهضت فلسطین احیا شد، لبنان راهی دیگری پیدا کرد و با افکار امام به همه جا رفت و بیان شد و هر مساله‌ای که در ایران اتفاق می‌افتد می گویند امام، دین، روحانیت و تفکرات شیعه همین است، زیرا می‌دانند از کجا ضربه خورده اند و نگران بودند ضربه عمیق‌تر شود و تاسف بیشتر این است که در داخل هم افراد ناآگاه، شاید با حسن نیت کمک می‌کنند که افکار امام را مطرود و مخدوش کنند و کسانی که در آن زمان حرفی برای گفتن نداشتند الان میدان‌داری می‌کنند.
وی سپس تاکید کرد: نباید بگذاریم داستان مشروطه دوباره در کشور تکرار شود، البته دشمنان خارجی خیلی حرفه‌ای عمل می‌کنند و بعضی حرف‌هایی که می‌زنند نشان می‌دهد که از کارشناسان کارکشته‌ای استفاده می‌کنند که عمدتا از ایران به خارج رفته‌اند یا فرار کردند و از تیپ‌های فرهنگی ‏‌، سیاسی، ‌اطلاعاتی و نظامی بودند که با ایران آشنایی و ارتباط دارند و مسائل را تحلیل می‌کنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هشدار داد: موج فتنه بزرگی علیه انقلاب، اسلام ولایت و تقدس روحانیت شروع شده که هیچ وقت نمی‌خواهد یک ذره هم کوتاه بیاید و ضعف‌های سیاسی و اقتصادی در داخل هم به یاری آنها می‌آید تا آنهارا به گذشته مربوط کند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: فکر می‌کنم، ما بقایای نیروهای پیشتاز انقلاب به اضافه نسل بعدی که به دلیل رشد در فضای انقلاب بهتر هستند، وظیفه سنگینی داریم.
وی با تاکید بر اینکه اسلام، تشیع، امام زمان و ولایت سرمایه ماست و اصالت با آنهاست، افزود: ولی امام سمبل و نمونه بود که نباید از آن غفلت کنیم وکسانی که این کار را می‌کنند دقیقا مانند کسانی هستند که میوه درختان پربار را مصرف می‌کنند و زیر سایه آن آرمیده اند، ولی آهسته آهسته درخت را از بیخ می‌زنند و این اشتباهی است که اتفاق می‌افتد و ان‌شاءالله هوشیار باشیم و بدانیم، مسیری تا به حال آمده‌ایم درست بود و جور دیگری تعبیر نشود و افراد نورسیده‌ای نخواهند کاری جدیدی را شکل دهند که از عهده آن بر نمی‌آیند، زیرا ممکن است با حسن نیت ، بنای تازه‌ای را روی بنایی که تخریب کرده‌اند بسازند که البته اشتباه می‌کنند.
رئیس مجلس خبرگان رهبری با اشاره به وظیفه سنگینی که همه بر عهده دارند، گفت: خوشبختانه کسی مانند مقام رهبری را در راس کشور داریم که تفسیر امام را بیشتر از همه می‌داند و آن را بیان می‌کند، اما متاسفانه افراد ناآگاه به جای اینکه مسوولیت کارهای خودشان را بپذیرند به گونه‌ای رفتار می‌کنند که همه مسوولیت‌ها را به عهده آقا می‌اندازند و با جا خالی دادن و حرف‌های نامربوط ، باعث می‌شوند ترکش کارهایی را که مردم از آنها قبول نمی‌کنند، به آن طرف (رهبری) برود.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در پایان با بیان اینکه دشمن حرفه‌ای عمل می‌کند و ما هم باید میدان را با حرفه اطلاع رسانی درست تقویت کنیم، ابراز امیدواری کرد: ان‌شاء الله وظیفه‌ای را که برعهده داریم بتوانیم انجام دهیم و از مسوولیت سنگین شانه خالی نکنیم ، در غیر این صورت اگر این میراث را درست به نسل بعدی نسپاریم، نمی‌دانیم پیش خدا چه جوابی بدهیم.  

سیاست‌های کلی انتخابات؛ مدافعان دیروز، مخالفان امروز

عملکرد قانونی مجمع تحت تأثیر دعوای سیاسی افراد و گروه‌ها؛
سیاست‌های کلی انتخابات؛ مدافعان دیروز، مخالفان امروز
اما نکته‌ای که فارغ از کج‌فهمی عمدی یا سهوی مسأله در اینجا محل بحث است و نشان از میزان دلبستگی افراد و جریان‌های سیاسی به منافع نظام و مردم در برابر منافع شخصی و گروهی دارد، این است که چرا از آغاز طرح اولیه این مسأله در سال 81 ـ دولت آقای خاتمی ـ تا به امروز، شاهد موضعگیری‌های بعضا متناقض از سوی برخی افراد و جریانات سیاسی هستیم؟
بحث درباره روند بررسی سیاست‌های کلی انتخابات که این روزها در کمیسیون‌های تخصصی مجمع تشخیص مصلحت نظام جریان دارد، به دلیل برخی برخوردهای غیرمنصفانه و برگرفته از رقابت‌های سیاسی به گونه‌ای وارونه و خلاف واقع از سوی برخی افراد و رسانه‌ها مطرح شده است.

به گزارش «تابناک»، عمده‌ترین بحثی که مخالفان این سیاست‌ها بر آن دست گذاشته و آن را دستمایه تحلیل‌های خود کرده‌اند، بحث نقش و جایگاه شورای نگهبان در سیاست‌های جدید است که چنانکه پیشتر به آن پرداخته شد و بنا بر اظهارنظرهای اعضای مجمع و کارشناسان امر، سیاست‌های جدیدی که در حال تدوین برای عرضه خدمت رهبر معظم انقلاب است، نه تنها به هیچ وجه جایگاه شورای نگهبان را تضعیف نکرده، بلکه به تقویت نقش و جایگاه آن پرداخته است.

اما نکته ای که فارغ از کج‌فهمی عمدی یا سهوی مسأله در اینجا محل بحث است و نشان از میزان دلبستگی افراد و جریان‌های سیاسی به منافع نظام و مردم در برابر منافع شخصی و گروهی دارد، این است که چرا از آغاز طرح اولیه این مسأله در سال 81 ـ دولت آقای خاتمی ـ تا به امروز، شاهد موضعگیری‌های بعضا متناقض از سوی برخی افراد و جریانات سیاسی هستیم.

بنا بر این گزارش، برای نمونه، آقای مجید انصاری که امروز از کمیسیون ملی انتخابات حمایت می‌کند، در آن زمان و در حالی که معاونت حقوقی دولت خاتمی را بر عهده داشت، از این کمیسیون حمایت نکرد و با آن مخالفت نمود.

همچنین آقای دکتر الهام که در دولت خاتمی از کمیسیون ملی انتخابات حمایت می‌کرد و در وصف آن می‌سرود، اکنون با آن مخالفت می‌‌کند و حتی حاضر نیست به استدلال‌ها و احتجاجات متولیان تدوین آن توجه کند، معلوم نیست بر چه اساسی می‌گوید:

 «به یکباره از آن نامه طرحی درآورند مبنی بر حذف شورای نگهبان از انتخابات، گفته‌اند شورای نگهبان را دور بزنیم و یک کمیسیون انتخابات تشکیل دهیم. این برای همیشه خلاف قانون اساسی است...».

و این در حالی است که قائم مقام دبیر کمیسیون سیاسی، دفاعی امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام در تشریح موضوع به خبرنگار ما اظهار داشت: در جلسات کارشناسی مربوط به سیاست‌های کلی انتخابات که از اواخر سال 1381 آغاز و تا اوایل سال 1383 با حضور شخصیت‌ها و کارشناسان از جمله خود آقای الهام و کارشناسان وزارت کشور وقت برگزارشد، یکی از چالش‌های جدّی انتخابات در اجرا و نهاد مجری انتخابات تشخیص داده شد و یکی از مصوبات آن جلسات به عنوان پیش‌نویس سیاست‌های کلی این عبارت بود که؛ «مرجع مشخص‌ خارج از حوزه دولت و نظارت برای اجرای انتخابات مشخص شود».

دکتر علی احمدی افزود: استدلال آقای الهام که مورد حمایت اکثریت اعضای در عین حال اصولگرای جلسه قرار گرفت، این بود که بر خلاف موضوع نظارت بر انتخابات که در اصل 99 قانون اساسی به صراحت ذکر شده، قانون اساسی درباره مجری انتخابات ساکت است و برای همین، سیاست‌های کلی و قانون عادی می‌تواند در مورد مجری انتخابات تعیین تکلیف نماید.

نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی گفت: در آن جلسات دکتر الهام گفتند: «ما در قانون اساسی مبنایی نداریم که دولت متصدی برگزاری انتخابات یا وزارت کشور به طور خاص باشد. هیچ جا را تعیین نکرده است.» الهام سپس با توجه به مشکلات بین وزارت کشور و شورای نگهبان از مجلس سوم گفت: «یک نهاد سومی، همان گونه که برای نظارت پیش‌بینی کردند، متکی بر مردم هم اصولاً باشد. مثلاً شوراهای اسلامی بالاخره باید کارشناسی نمود و راهی پیدا کرد ولی اصل آن به عنوان یک سیاست محاسنی دارد و معایب نیز ندارد.»

وی افزود: البته این پیشنهاد در همان زمان واکنش سریع وزارت کشور وقت ـ دولت آقای خاتمی ـ را به دنبال داشت و مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وقت وزارت کشور در نامه ای رسمی به تاریخ 26 بهمن 83 خطاب به دبیرخانه مجمع نوشت:

«ترکیب جلسه مانع از تصویب نهایی بسیاری از پیشنهادها و نقطه نظرات وزارت کشور می‌شد. به علاوه این پیشنهاد ناظر به اجرای الگوی تشکیل کمیسیون ملی انتخابات است و حال آن که مقوله انتخابات در کشور به دلیل قرائت و نحوه عملکرد کنونی شورای نگهبان (که هیچ قاعده و قانونی را برای نحوه نظارت خود برنمی‌تابد) گرفتار چالش‌های جدی شده است و نه اجرای انتخابات... اینک بار دیگر و به طور رسمی مراتب مخالفت وزارت کشور با تغییرات حاصله به شرح تعیین مرجع مشخص خارج از حوزه دولت و نظارت برای اجرای انتخابات و تعیین مرجع واحد نظارت بر کلیه انتخابات اعلام می‌گردد.»

دکتر احمدی گفت: با توجه به دیگر چالش‌های انتخابات در ایران و بررسی‌های انجام گرفته، حاصل بررسی‌های کارشناسی با حضور آقای دکتر غلامحسین الهام و سایر کارشناسان تدوین و تصویب 14 بند سیاست کلی درباره انتخابات در کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی شد و در مهرماه 1385 جهت بررسی در صحن علنی مجمع در دستور کار قرار گرفت.

این کارشناس سیاسی در ادامه این گفت‌و‌گو اظهار داشت: در فروردین ماه 1387، وزیر وقت کشور دولت نهم با توجه به تجربه برگزاری سه دور انتخابات و مشاهده عینی چالش‌ها و مشکلات انتخابات در نامه‌ای از مقام معظم رهبری درخواست نمود، مسائل انتخابات به صورت معضل در مجمع تشخیص مصلحت نظام مورد بررسی قرار گیرد و معظم له نظر مشورتی مجمع تشخیص مصحلت نظام را پیرامون ایده جناب آقای پورمحمدی برای اخذ تصمیم مقتضی خواستار شدند.

این ایده (بررسی محورهای مربوط به چالش‌های انتخابات) با حضور ایشان و دیگر شخصیت‌ها و کارشناسان در کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی مورد بررسی قرار گرفت و همزمان در مرداد ماه 87 وزیر وقت اطلاعات دولت نهم، طی نامه‌ای خطاب به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نوشت: «وزارت اطلاعات به فراخور ماموریت، مسئولیت و دغده‌های مرتبط با امنیت ملی و منافع ملی کشور و با استفاده از تجربیات حاصل از پدیده‌های امنیتی در ابعاد پنهان و پیدای این امر، سیاست گذاری کلان و تدوین سند چشم انداز انتخابات را بیش از هر زمان دیگر ضروری می‌داند» و نقاط آسیب و تهدیدات فراروی انتخابات که نیازمند سیاست‌گذاری و تصمیم سازی است را در 13 بند پیشنهاد نمود.

به گفته دکتر علی احمدی، حاصل بررسی‌‌های کارشناسی با توجه به تجربیات نهادهای درگیر و امنیتی کشور و بررسی‌های عمیق در سه محور که محور دوم دارای هفت بند که دو بند آن مربوط به «تعیین حدود نظارت و جلوگیری از تفسیرهای متفاوت و ساماندهی نظارت و اجرای انتخابات بود در آبان ماه 87 تقدیم مقام معظم رهبری شد و رهبر انقلاب فرمودند: «به نظر می‌رسد در صورتی که سیاست‌های کلی درباره انتخابات مشخص و در آن از نواقص کنونی پیشگیری شود، معضلی باقی نخواهد ماند. پس اولی‌ آن است که فرآیند تنظیم سیاست‌های کلی در آن مجمع محترم آغاز گردد.»

وی ادامه داد: در اجرای فرمان معظم‌له کمیته کارشناسی با حضور برخی از شخصیت های عضو مجمع، برخی نمایندگان ادوار و فعلی مجلس، نماینده وزارت کشور و نماینده شورای محترم نگهبان (که در برخی جلسات یک فقیه و دو حقوقدان شرکت داشتند)، نماینده وزارت اطلاعات و کارشناسان دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام محورهای مورد اشاره مورد بحث قرار گرفت.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هفتم افزود: پیشنهادات کمیته کارشناسی برای بازنگری در سیاست‌های کلی مصوب سال 1385 با توجه به فرمان مقام معظم رهبری به کمیسیون سیاسی دفاعی و امنیتی داده شد و این کمیسیون در  چهارده جلسه بررسی سیاست‌های کلی را 28 بند جهت بررسی در صحن علنی مجلس تقدیم داشت.

دکتر احمدی یادآور شد: پس از فرمان مقام معظم رهبری، نظر شورای نگهبان این بود که موضوع نظارت در مجمع تشخیص مصلحت مورد بررسی قرار نگیرد و در این رابطه نیز نقل قول‌هایی مطرح می‌نمودند، ولی با توجه به دستور مکتوب مقام معظم رهبری، کمیسیون نمی‌توانست این موضوع را از دستور خارج نماید و پس از آن چالش‌های مربوط به انتخابات یکی‌یکی مطرح و مورد بررسی قرار گرفت و به جرأت می‌توان گفت‌ قوی‌ترین مجموعه کارشناسی در طول تاریخ ایران پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی درباره انتخابات انجام گرفته است که قطعاً مورد تأیید آقای الهام نیز قرار خواهد گرفت.

قائم مقام دبیر کمیسیون سیاسی، دفاعی امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: مجمع در غیر از مورد حل اختلاف بین مجلس وشورای نگهبان به عنوان «هیأت مستشاری مقام معظم رهبری» عمل می‌کند. در موضوع مورد بحث، یعنی انتخابات (رفع نقص در سیاست‌های انتخابات با توجه به محورهای ذکر شده) هم منشأ ارجاع موضوع، مقام معظم رهبری است و هم در نهایت مشورت به رهبری است و مصوبات مجمع در این گونه موارد بدون تایید رهبری نه مشروعیت دارد و نه اثر اجرایی.

دکتر احمدی در ادامه گفت: در نقد و مخالفت سیاست‌ها (بیست و هشت بند) تنها دو بند مورد ایراد منتقدان قرار گرفت و در بند چهار که آقای دکتر الهام آن را «خلاف قانون اساسی دانسته» و «دور زدن و حذف شورای نگهبان» قلمداد کرده‌اند، ابتدا عین این بند از سیاست و بند (هشت) که ناظر بر نظارت شورای نگهبان است، بدین شرح یادآور می‌شوم: «کمیسیون ملی انتخابات» مسئولیت برگزاری انتخابات، بررسی صلاحیت داوطلبان، کنترل و نظارت بر تبلیغات و هزینه‌های انتخاباتی و انجام بازرسی و رسیدگی به شکایات را بر عهده دارد. و در بند 8 مسئولیت نظارت بر انتخابات بر عهده شورای نگهبان است. این شورا همچنین مرجع نهایی رسیدگی به شکایات و تأیید یا ابطال انتخابات است. (البته جزییات وظایف و اختیارات به عهده خود شورای نگهبان است.)

وی گفت: با توجه به این دو بند از سیاست‌‌های کلی پیشنهادی نه تنها شورای نگهبان دور زده نشده است، بلکه بر نظارت مصرح در اصل 99 قانون اساسی تاکید، این نظارت تقویت و حتی با تعمیم نظارت مصرح در اصل 99 قانون اساسی (با توجه به ضرورت یکسان‌سازی و رفع چالش‌ها) به انتخابات شوراهای اسلامی، نظارت شورای نگهبان توسعه پیدا کرده است.

دکتر احمدی همچنین اظهار داشت: کارشناسان بر این باورند که تبلیغات و هزینه‌های انتخاباتی در کشور نابسامان و در عین حال بدون متولی است. حال آنکه در بررسی قانون انتخابات دیگر کشورها، حدود تبلیغات و فعالیت‌ تبلیغاتی کاملاً مشخص است و مرزهای باید و نباید تبلیغات معین شده است؛ بنابراین، داوطلبی به بهانه رقابت نمی‌تواند وارد عرصه و حوزه غیرقابل رقابت (اصل نظام شود) و به بهانه اصل نظام نیز قواعد رقابت در حوزه و عرصه قابل رقابت محدود نمی‌شود و ساز و کارهای کنترلی دقیق برای فعالیت‌های تبلیغاتی تعیین شده است و برای همین، با توجه به چالش‌های انتخابات در کشور به ویژه در سه حوزه اجرا، تبلیغات و هزینه‌های انتخابات و با توجه به تجربه سایر کشورها پیشنهاد شد: نظارت مصرح در اصل 99 نه تنها مورد تعرض قرار نگیرد بلکه در سیاست‌ها تقویت شود.

اما سه وظیفه اجرا و تأیید صلاحیت اولیه که با چالش روبه‌رو هستند و تبلیغات و هزینه‌های انتخاباتی که از چالش‌های جدی انتخابات هستند و این دو متولی هم ندارند و با توجه به ماهیت فنی و تخصص در سه حوزه یاد شده به کمیسیونی با چنین ترکیبی واگذار شود.

دکتر علی احمدی گفت: مصوبه کمیسیون با ماده 4 مطرح شده در یادداشت کیهان با نام «این آب به کدام آسیاب می‌ریزد» بسیار متفاوت است. در آن یادداشت آمده بود: «طراحان طرح موسوم به کمیسیون ملی انتخابات در ماده چهار آن شورای نگهبان را دور زده، در صورتی که شورای نگهبان، مستندات و دلایل کمیسیون را نپذیرند، اما کمیسیون همچنان با تکیه بر مستندات مربوط بر وقوع تخلف اصرار کند در این حالت جهت حل اختلاف، دو راهکار پیشنهاد می‌شود؛ الف) به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع خواهد شد و رأی مجمع تشخیص قطعی خواهد بود. ب) کمیته ویژه‌ای که شش نفر از اعضای کمیسیون در آن حضور دارند و ریاست آن هم بر عهده یکی از اعضای مجمع تشخیص خواهد بود ارجاع می‌شود، رأی کمیته مذکور قطعی خواهد بود.»

به گفته وی، چنین ماده‌ای نه تنها در مصوبات بلکه در بررسی‌های کمیسیون هم وجود نداشته و ندارد، بلکه آنچه در مصوبه کمیسیون آمده، این است که شورای نگهبان مرجع نهایی تأیید و ابطال انتخابات و رسیدگی به شکایات است. ضمن اینکه چنین موارد کذبی که مصداق بارز تشویش اذهان عمومی است (با توجه به این که سیاست‌های کلی، مقدمه و ضمایم این سیاست‌ها در اختیار ایشان بوده است) می‌تواند پیگرد قانونی داشته باشد، در این حال انتخاب طرح کمیسیون انتخابات به جای سیاست‌های کلی انتخابات ممکن است منظور خاصی را از سوی نویسنده محترم دنبال کند، حال آنکه آنچه در مجمع مورد بحث قرار گرفته، سیاست های کلی نظام در رابطه با انتخابات است و نه طرحی یا هر چیز دیگر.

اما با توجه به آنچه گفته شد، حال تعجب از این است که چرا فعالان سیاسی کشور با تغییر دولت‌ها، افکار و اعتقاداتشان عوض می‌شود؟! آقای الهام که خود حامی یک نهاد سوم غیر از دولت و مجلس برای برگزاری انتخابات بوده، چرا امروز با این نهاد مخالفت می‌کند و مجید انصاری که امروز حمایت می‌کند، چرا دیروز و در دولت خاتمی این حمایت را نکرد؟

آیا بهتر نیست فعالان سیاسی درباره مسائل مهم کشور اعتقادات خود را نقد کرده و اگر تغییری در آن می‌دهند، دلایل این تغییر را به شکلی منطقی به آگاهی مردم برسانند و به گونه‌ای موضعگیری نکنند که گویی از پیش نظر ایشان همین بوده است؟ بلکه در موضع خود بگویند که هرچند ما پیشتر نظرمان این نبوده، ولی بنا به این دلایل، نظر پیشین خود را تغییر داده و امروز به گونه دیگری می‌اندیشیم. 

هیچ وزیری را دیکتاتورتر از مهاجرانی ندیدم

سخنان سلیمی‌نمین در دانشگاه تهران راجع به فتنه‌گران، هاشمی و مشایی؛
هیچ وزیری را دیکتاتورتر از مهاجرانی ندیدم

خبرگزاری فارس: مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران گفت: من مدیر مسئولی‌ام را از خاتمی در کیهان گرفتم اما هیچ وزیری را در وزارت ارشاد دیکتاتور‌تر از مهاجرانی ندیدم.

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس عباس سلیمی‌نمین عصر سه‌شنبه در نشست "سرانجام انقلاب " در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه با توجه به مواضع سیدحسن خمینی، آیا آینده وی شبیه به سیدحسین خمینی می‌شود؟ گفت: آرزوی ما و ملت ایران این نیست که سید حسن خمینی از صحنه سیاست حذف شود و توانمندی‌های خود را از دست بدهد بلکه همه باید آرزو کنیم سرمایه‌های انسانی در مسیر مصالح جامعه حفظ شوند همچنین باید توجه داشت که برخی احزاب سیاسی تمایل دارند ضعف‌های رقبای آنها منجر شود تا کاملا از عرصه سیاسی حذف شوند ولی این امر تمایل آحاد جامعه نیست و احزاب سیاسی هستند که می‌خواهند رقیبشان کم شود تا راه برای آنها باز شود.
وی اضافه کرد: به طور مسلم سیدحسن خمینی اشتباهاتی داشته و فضای جامعه تا حدی این واقعیت را روشن می‌کند و نامه‌ وی به ضرغامی با وجود استدلال‌های دو طرف، موجب ایجاد جمع‌بندی برای مردم می‌شود که این جمع‌بندی ارزش دارد.

سلیمی‌نمین با بیان اینکه نامه اخیر سیدحسن خمینی که بر اساس اقوال دیگران بود، جامعه را نسبت به شخصیت او به رشد واقعی رساند، گفت: وقتی مردم نامه او به ضرغامی را کامل می‌خوانند و توضیحات ضرغامی را می‌شنوند، از شخصیت سیدحسن خمینی به یک جمع‌بندی می‌رسند، البته ما آرزو نمی‌کنیم سیدحسن سرنوشت سیدحسین را پیدا کند و دوست داریم او در راه امام و منشا خیر بزرگ برای جامعه باشد البته بستگی دارد که او چطور راه خود را انتخاب می‌کند.

رئیس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه علت تن ندادن برخی خواص به قانون چیست؟ گفت: این موضوع دلایل مختلف دارد و ما همیشه زیاده‌خواهی را نباید محدود به مسائل اقتصادی بدانیم چراکه برخی از شخصیت‌ها زیاده‌خواهی اقتصادی ندارند بلکه در زمینه مقام و یا قانون زیاده‌خواه هستند چراکه برخی خواص را در عرصه‌های مختلف و در طول تاریخ امتحان کردیم، به طور مثال منتظری زندگی ساده‌ای داشت و هرگز زیاده‌خواهی اقتصادی نداشت؛ اما در مورد قانون زیاده‌خواه بود و معتقد بود که قانون نباید همان طور که در مورد آحاد معمولی جامعه اعمال می‌شود در مورد او نیز اعمال شود و همین موضوع علت ایجاد اختلاف امام و منتظری بود همچنین در مورد محاکمه مهدی هاشمی که موجب اختلاف بین منتظری و امام شد، می‌گفت که محاکمه مهدی هاشمی یعنی محاکمه شخصیت من و قانون نباید به حریم من وارد شود.

وی ادامه داد: برخی از خواص نیز در عنوان زیاده‌خواه هستند پس ما باید خواص را به صورت فرد به فرد بررسی کنیم که در چه زمینه‌هایی زیاده‌خواه هستند و اینکه آیا می‌توان زیاده‌خواهی‌شان را مهار کرد یا خیر.

* هاشمی به لحاظ استدلالی دچار تناقض است

سلیمی‌نمین در ادامه تصریح کرد: جامعه ما در زمان ریاست جمهوری هاشمی از او شناختی پیدا کرد که در مسائل اقتصادی آدم منضبطی نیست اما همین جامعه در مسائل مشورتی و فکری به هاشمی رای می‌دهد و او در انتخابات خبرگان رهبری رای قابل توجهی را کسب می‌کند و جالب است که هاشمی این انتخابات را که دولت نهم اجرا کرد، خوب می‌داند و این موضوع نشان می‌دهد که هاشمی به لحاظ استدلالی دچار تناقض است چراکه انتخاباتی را که توسط دولت نهم اجرا می‌شود و او رای می‌آورد را خوب می‌داند اما انتخاباتی که از سوی دولت نهم اجرا می‌شود اما طیف مورد علاقه او رای نمی‌آورد را بد می‌داند.

وی با بیان اینکه هاشمی بر اساس شناختی که مردم نسبت به شخصیت او به دست آوردند، در جایی رای می‌آورد و جای دیگر رای نمی‌آورد، گفت: امروز جامعه نسبت به خواص خود اشراف پیدا کرده است و آنها را در جایگاه‌های مهم بر اساس شناختی که نسبت به آن‌ها پیدا می‌کند قرار می‌دهد پس امروز می‌توانیم به راحتی نسبت به توانمندی‌ها در عرصه نیروهای انسانی به قضاوت منطقی برسیم، البته خواص نیز باید به رای مردم تن دهند و خاضعانه و متواضعانه در برابر رای مردم حاضر شوند.


* مشایی با تملق توانسته در دل رئیس‌جمهور جا باز کند

مدیر مرکز مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا مشایی با شما مناظره نکرد و ارزیابی شما از عملکرد مشایی در دولت چیست؟ خاطرنشان کرد: مشایی از جمله ضعف‌های دولت اخیر است و ملت با علم به اینکه احمدی‌نژاد در این زمینه ضعف دارد به او رای دادند.

وی در ادامه گفت: من مشایی را آدم متملقی می‌دانم و اینکه بخواهیم او را شخصیتی تئوریک بدانیم را قبول ندارم و این موضوع مورد پذیرش جامعه نیست چراکه معتقدم مشایی با یکسری تملقات توانسته در دل رییس‌جمهور جا باز کند البته ملت این شیوه را نمی‌پسندد. چون شاهدیم بسیاری از نخبگان در گذشته با این شیوه از مسیر جامعه خارج شدند، به عنوان مثال هاشمی توسط تملق‌های جریان چپ از دایره بهره‌برداری مردم به دور رفت و مردم نتوانستند از این توانمندی به طور شایسته استفاده کنند.

سلیمی‌نمین اضافه کرد: تفاوت امروز در این است که مردم با علم به ضعف احمدی‌نژاد به او رای دادند. علیرغم اینکه احمدی‌نژاد دلبستگی خاصی به تملق‌گویی مشایی دارد البته تملق‌گویی مشایی در مورد احمدی‌نژاد با تملق‌گویی‌های جریان چپ در مورد هاشمی در گذشته تفاوت دارد چراکه تملق آنها در زمینه‌های مادی بود و مشایی از منظر دینی تملق می‌کند و آدمهای متملق می‌دانند با هر کسی از چه زاویه‌ای برخورد کنند.

مدیر مرکز مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران با بیان اینکه ملت ایران نسبت به کارایی تملق حساسیت دارند و با این شناخت کارایی افرادی مثل مشایی به حداقل می‌رسد، اظهار داشت: جامعه از توانمندی کسی که انتخاب کرده است بهره می‌گیرد و از ضعف‌های او دور می‌ماند.

سلیمی نمین در ادامه در پاسخ به اینکه آیا خطر تملق دینی در درازمدت، صدها برابر بیشتر از تملق مادی برای نظام جمهوری اسلامی نیست؟ گفت: اگر جامعه شناخت نداشته باشد حرف شما درست است، اما امروز در این زمینه کسانی که احمدی‌نژاد را انتخاب کرده‌اند بسیار بیشتر از دیگران حساس هستند و شاهدیم نمایندگان مجلس و روزنامه‌های حامی دولت در این زمینه واکنش نشان دادند به طور مثال کیهان دیروز با شکایت مشایی به دادگاه رفت. روزنامه‌ای که بیشترین دفاع از احمدی‌نژاد را داشت، بیشترین حساسیت را به موضوع مشایی دارد.

وی تصریح کرد: وقتی می‌دانید ضعف‌ها و قدرت‌ها کجاست با درایت می‌توانید از قدرت‌ها استفاده کنید و ضعف‌ها را مهار کنید. باید بگویم نمی‌توان در عرصه سیاسی افرادی را پیدا کرد که ضعف نداشته باشند و اگر در مورد مشایی در جامعه آگاهی وجود داشته باشد لطمه‌های این مشکل به حداقل ممکن می‌رسد.

* نشریه همت توسط مشایی شکل گرفت

مدیر مرکز مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران در پاسخ به اینکه چرا شما مانند نشریه همت جامعه را به یاران هاشمی و یاران مقام معظم رهبری تقسیم می‌کنید، گفت: من قبلا نیز گفته‌ام که نشریه همت توسط خود مشایی شکل گرفت که البته با هوشمندی مردم با آن برخورد شد و من نه تنها در این قضیه نقشی نداشتم بلکه نسبت به آن حساسیت نیز داشتم.

* آگاه شدن مردم از وضعیت فائزه و مهدی هاشمی از دستگیر شدن آنها مهم‌تر است

وی همچنین در مورد اینکه چرا فائزه و مهدی هاشمی دستگیر نمی‌شوند، گفت: در چند ماه گذشته حرف‌هایی در جامعه مطرح بود که چرا سران فتنه دستگیر نمی‌شوند و غیر از این دو خواهر و برادر، بحث از دستگیری میرحسین موسوی، کروبی، شخص هاشمی و دیگران نیز به میان آمد اما باید این سوال را پرسید اینکه جامعه توانست نسبت به یک حرکت گسترده که نظم را در جهان به هم زد هوشمندانه عمل کند، حاصل چه بود؟

مدیر مرکز مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران افزود: اگر وقتی عناصر ساده‌اندیش در مسائل سیاسی مطالبه‌ای را مطرح کردند تا از قدرت اکثریت استفاده کنند و بلافاصله آنها دستگیر ‌می‌شدند حاصلی جز غامض‌تر شدن مسائل سیاسی نداشت چراکه اگر امروز جامعه نسبت به حسن خمینی شناختی پیدا می‌کند به این خاطر است که او می‌تواند حرف بزند و صحبت‌هایش در روزنامه‌ها منتشر می‌شود و مردم می‌توانند تشخیص دهند که آیا او پختگی سیاسی لازم را دارد یا خیر.

وی ادامه داد: این موضوع موجب شکل‌گیری آگاهی در جامعه شده و موجب می‌شود که دشمن به اهداف خود نرسد لذا باید بگویم که با دنبال کردن دستگیری‌ها مسئله حل نمی‌شود چراکه آنچه امروز اتفاق افتاد این بود که وقتی افراد خودشان را به جامعه عرضه می‌کنند دچار مشکل می‌شوند و مردم با افکار آنها آشنا می‌شوند همانطور که امروز دعوای گنجی و مهاجرانی سودبخش شد چراکه مردم با شنیدن صحبتهای آنها از واقعیت آگاه می‌شوند.

سلیمی نمین اضافه کرد: جامعه با آگاهی‌هایی که به دست می‌آورد متوجه می‌شود برخی سردمداران مطالبات به حق مردم حرف واقعی‌شان چیست و حقیقت برای جامعه روشن می‌شود.

مدیر مرکز مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران مهاجرانی را مستبد‌ترین آدم در وزارت ارشاد معرفی کرد، افزود: مهاجرانی ظاهری دموکرات دارد و طبیعی است اگر جوانان ما امروز از واقعیت آگاه نشوند نمی‌توانند آگاهانه تصمیم بگیرند.

وی در جواب صحبت‌های یکی از دانشجویان که ادعا می‌کرد آزادی مطبوعات در دوره وزارت ارشاد مهاجرانی به اکثریت رسید، گفت: من به عنوان علاقمند به شما می‌گویم که این طور نیست که در زمان مهاجرانی آزادی در بالاترین حد بوده است چراکه مهاجرانی در دوران وزارت خود یک جریان سیاسی را در عرصه‌ مطبوعات ایجاد کرد و برای آن جریان سیاسی رسانه‌های متعدد رقم زد در حالیکه از من که در آن زمان روزنامه‌نگار بودم بپرسید چرا روزنامه‌ام متوقف شد؟ و من به شما می‌گویم که این موضوع به خاطر آزادطلبی مهاجرانی نبوده است و آزادطلبی با باند بازی او تفاوت می‌کند.

* هیچ وزیری را دیکتاتورتر از مهاجرانی ندیدم

سلیمی نمین با اشاره به اینکه من مدیر مسئولی‌ام را از خاتمی در کیهان گرفتم اما هیچ وزیری را در وزارت ارشاد دیکتاتور‌تر از مهاجرانی ندیدم، گفت: از نظر سابقه کار تنها مدیر مسئول رسانه‌ای هستم که از مراحل پایین کار رسانه‌ای را تا مدیر مسئولی پیش رفتم، من جواز روزنامه دیدار را در پایان دوره هاشمی گرفتم ولی در دوران خاتمی، مسجدجامعی به من گفت که مهاجرانی نخواهد گذاشت که شما روزنامه راه بیندازید پس این طور نبود که او آزادی‌طلب باشد بلکه می‌خواست تفکر خود را از طریق کثرت رسانه‌‌ها القا کند و در این راه به نیروهای سیاسی مدنظر خود مجوز می‌داد تا از طریق کثرت پیام رسانی منویات خود را القا کند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8812041764

روحانیونی که از صدقه سری انقلاب به جایی رسیدند

مرتضی نبوی:
روحانیونی که از صدقه سری انقلاب به جایی رسیدند حالا مقابل نظام ایستاده‌اند


برخی با سردادن الله اکبر در پی براندازی نظام بودند/اگر فتنه به نتیجه می‌رسید شک ندارم به هیچ روحانی رحم نمی‌شد/حضور مردم در 22 بهمن حباب جریان سبز را ترکاند.


ایلنا: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت:من تردید ندارم اگر این فتنه خدای ناکرده به نتیجه می‌رسیدبه هیچ روحانی در این کشور رحم نمی‌شد.
به گزارش ایلنا مرتضی نبوی در گردهمایی هفتگی جامعه انجمن‌های اسلامی اصناف و بازار با اشاره به حضور چند ده میلیونی مردم در مراسم 22 بهمن امسال گفت:هر چقدر که خدا را شکر کنیم و به قول مقام معظم رهبری اگر چند صد بار هم شاکر خدا باشیم نمی‌توانیم این حضور را قدردان باشیم و باید این مردم را تقدیس و تکریم کرد که با حضور ولایی خود نشان دادند هنوز روحیه انقلابی سال 1357 در آنها پایدار است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: از زمان پروزی انقلاب اسلامی در سال 57 توطئه و دسیسه‌ها به سردمداری آمریکا و اسرائیل و همچنین قدرت‌های شرق و غرب شروع شد و دلیل اصلی آنهم شعار "نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی" بود که به آنها اعلام می‌کرد ملت و نظام ما فقط با اتکا بر خداوند می‌خواهند کشور خود را بسازند و خداوند نیز عنایت فرمود و مردم ما موفق شدند.
وی خاطر نشان کرد:حضرت امام خمینی (ره)این مسئله را به جهانیان یاد دادند که می‌توان به خدا اتکا کرد و پیروز شد و دیدیدم که با توجه به بحران‌ها باز هم مردم ما خالص‌تر شدند .
نبوی بابیان اینکه مسائل مختلفی چون جنگ تحمیلی و ترور مقامات در اوایل انقلاب اسلامی و در این اواخر نیز مسئله هسته‌ای هیچ‌گاه نتوانست در عزم واراده مردم کشور ما خدشه وارد کند ،اظهارداشت:مردم ما سرفرازتر از همیشه به سمت پیشرفت سوق داده شدند و با رهنمودهای مقام معظم رهبری از این مسائل سربلندبیرون آمدند بطوریکه نشریه اسرائیلی حارث اخیرا اعلام کرده که جمهوری اسلامی ایران ابرقدرت منطقه می‌باشد.
مدیرمسوول روزنامه رسالت افزود:چطور شد کشوری که خود را ارتش ششم جهان و حاکم مطلق منطقه می‌نامد به این نتیجه رسیده که ایران ابر قدرت خاورمیانه است و این جز تدبیر ولایت فقیه و ایستادگی مردم در برابر مشکلات نیست.
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره فنته اخیر گفت:در چنین شرایطی که بحران‌ها را پشت سر گذارده و کشور داشت به سمت آرامش نسبی پیش می‌رفت غرب و در راس آن آمریکا و انگلیس با یک برنامه ریزی حساب شده و با توجه به شکست سال 78 خود در وقایع 18 تیر با بیان اینکه باید یک پایگاه اجتماعی در بین مردم ایجاد کرد و بعد به نظام ضربه زد،توطئه‌ای را طرح کردند و با ایجاد جوامع مجازی مانند سایت‌ها و ... اقدام به جمع آوری افرادی کردند.

برخی با سردادن الله اکبر در پی براندازی نظام بودند
نبوی ادامه داد:بعد از انتخاباتی که با حضور میلیونی و 85 درصدی مردم انجام شد، قائله‌ای را راه انداختند .آنها با دست آویز قرار دادن یکسری از نمادهای مقدس نزد ایرانیان مانند رنگ سبز و شعار الله اکبر در پی بر اندازی نظام بودند،بطوریکه حتی شاهد بودیم یکسری از افراد که حتی وجود خدا را قبول ندارند، اقدام به دادن شعار الله‌اکبر کردند و حتی به ولایت فقیه نیز توهین کردند.

افراد و روحانیونی که از صدقه سری انقلاب به جایی رسیدند حالا مقابل نظام ایستاده‌اند
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بابیان اینکه متاسفانه در بین این افراد،مسوولان و روحانیونی را نیز می‌بینیم که از صدقه سر این انقلاب به جایی رسیدند ولی حالا در مقابل نظام می‌ایستند،خاطر نشان کرد:این بلایا برای چندمین بار است که بر سر این ملت آمده ،در زمانی شعیب قاضی،درزمان مشروطیت و در زمان اعدام شیخ فض الله نوری می‌بینیم که روحانیونی تحت تاثیر ابرقدرتها دست به انجام کارهایی می‌زنند که حیثیت خود را زیر سوال می‌برند.
این فعال سیاسی در ادامه تصریح کرد:وقتی میگویم باید این مردم را تقدیس کرد بخاطر این موضوع است که با توجه به بحرانی که آقایان 7 ماه بر سر این ملت آوردند با رهنمودهای ولایت فقیه ،دیگر مانند زمان حضرت علی(ع)گول قرآن‌های بر سر نیزه را نخوردند و با حضور خود در صحنه مشت محکمی بر دهان این یاوه گویان زدند.
نبوی افزود: در جریانی که حتی بعضی از خواص را نیز با خود برد و بعضی دیگر از خواص بدلایل مختلف کنار کشیدند، مردم ایستادند و با تشخیص مقام معظم رهبری به صحنه آمدند.آنها کار را به جایی رسانده بودند که یکسری افراد در جمعه آخرماه مبارک رمضان علنا اقدام به روزه‌خواری کرده و در مراسم 13 آبان و عاشورا علنا به مقام معظم رهبری و اصل ولایت توهین کردند.

اگر فتنه به نتیجه می‌رسید شک ندارم به هیچ روحانی رحم نمی‌شد
وی تاکید کرد:من تردید ندارم اگر این فتنه خدای ناکرده به نتیجه می‌رسیدبه هیچ روحانی در این کشور رحم نمی‌شد.در ایلام یکی از مسوولان می‌گفت که اینها با تطمیع یکسری کارگر غافل و با ایجاد بساط عیش و نوش ،آنها را ترغیب کردند که در روز عاشورا اقدام به تخریب اموال عمومی کنند.حتی میخواستند با جمع آوری مردم در 22 بهمن جریان را به سمت خود بکشانند که بحمدا... با حضور میلیونی مردم این طرح شکست خورد.
عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین بابیان اینکه جراحت‌های زیادی بر پیکره نظام وارد شد ولی این جراحتها باعث استوارتر شدن این نظام گردید،گفت:آمریکا در طرحی می‌خواست با نفوذ در کشورهای منطقه و ایجاد حکومت‌های خاص خود در آخر به ایران برسد ولی همانطور که دیدیم با تمام ابزاری که داشت نتواست در عراق اینکار را انجام دهد و مردم عراق با رهبری یکی از علما بنام آیت ا.. سیستانی یک جمهوری اسلامی مانند ایران را درست کردند.
وی بااشاره به ادعای رسانه‌های بیگانه مبنی براینکه مردم شرکت کننده در مراسم 22 بهمن توسط نظام از شهرهای دیگر جمع آوری شده و به تهران اعزام‌شده‌اند ، اظهارداشت:باید به آنها گفت اگر اینکار انجام می‌شد باید همه شهرها و شهرستانها خلوت می‌شد ولی دیدیم که در آنجاها هم حضور حداکثری بود. من در آن روز در استان کهکیلویه و بویر احمد و در شهر سنندج بعنوان سخنران مراسم بودم و حضور مردم را در این شهر به چشم خود دیدم.

فتنه اخیر فرصتی برای ابراز وجود منافقین وسلطنت‌طلب‌هابود
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد:این فتنه فرصت را برای کسانی مانند منافقین و سلطنت طلبان که دیگر هیچ پایگاهی نداشتند، فراهم آورد که ابراز وجود کنند و جالب است بدانید شخصی بنام دکتر بشیری که باید با قاطعیت گفت ایدئولوژ اصلی جریان دوم خرداد می‌باشد و اکنون به کشور آمریکا پناهنده شده نیز ادعایی کرده که باید دست به دست هم دهیم تا نظام اسلامی را ازبین ببریم.

حضور مردم در 22 بهمن حباب جریان سبز را ترکاند
نبوی ادامه داد:متاسفانه این نکته را نیز باید عنوان کنم که این شخص در زمان اصلاحات از مسئولان وزارت کشور بوده و در کتابی که در همان زمان نوشته و در کشور چاپ شد اشاره به استفاده از شکاف ایجاد شده در حکومت اسلامی در جهت مدرنیته شدن کرد.این چنین کسی میخواست برای کشور ما تصمیم بگیرد.ولی دیدیم با حضور حداکثری مردم در مراسم 22 بهمن کار را به جایی رساند که یکی از معتبر ترین نشریات آمریکا اذعان به ترکیدن حباب جریان سبز کرد.

خواص درس عبرت گرفته و به آغوش نظام بازگردند
مرتضی نبوی در پایان گفت:بصیرت مردم نشان داد که جراحت‌ها هر چقدر هم عمیق باشد آنها را در راه پیروی از ولایت فقیه و حفظ دست آورهای انقلاب استوارتر می‌کند و نصیحت من به بعضی از خواص اینست که از این حضور درس عبرت گرفته و به آغوش نظام بازگردند.
http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=109567