قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

افراطی ها ، میانجی گر شده اند !

محمدجعفر بهداد:آن دسته از خواص که در هنگامه برخاستن ندای " أین عمار " رهبر انقلاب ، مشغول پالوده خوردن با باغیان و جانیان بودند ، اگر چه با اغماض نظام و مردم توانستند به جبهه ولایتمداران نزدیک شوند ، اما آیا صلاحیت دارند با نوعی حقه بازی خودشان را معتدل بنمایند؟

خواص مردود دو دسته اند :
1- آنهایی که " حامی " ولی فقیه بوده اند ، اما در فضای حاکمیت فتنه ، نتوانستند " تابع " ولی فقیه باشند و به همین علت ابتدا در صف اغتشاشگران قرار گرفتند و اخیرا" از آنها جدا شده و بعضی های شان به مردم و نظام پیوسته اند .
2- کسانی که سالهاست به نظام ولایی اعتقادی ندارند ، اما همواره مدعی قانونمداری بوده و اظهار می کردند تا زمانی که ولایت فقیه در قانون اساسی وجود دارد ، از این جهت مخالفت نمی کنیم .اما حوادث پس از انتخابات به استعداد قانونمداری این جماعت نیز پایان دارد و آنها تصور کردند حالا که نتوانستند ولایت فقیه را از قانون حذف کنند ، لااقل در فرصت پیش آمده ، نظام ولایی را سرنگون سازند .
اما خواص مردودی که مدعی حمایت از ولایت فقیه بودند ،‌ ولی به علت بی بصیرتی دچار عارضه عدم تبعیت شدند ، امروز که غبارهای فتنه زمین گیر شد ، یا به تبعیت کنندگان پیوسته و یا آنکه در محدوده مرزی میان مردم ولایتمدار و گروهک شورشی ایستاده اند و ضمن ملامت شورشیان ، اما از جایگاه " عقل کل " ، طرفین را به یک اندازه به آشتی با یکدیگر دعوت می کنند. این چهره ها – که تحریک کنندگان اصلی نامزد شورشی انتخابات نیز در جمع آنها دیده می شوند – با این تصور اشتباه که ملت ایران رفتار آنان را طی ماه های گذشته ندیده اند ، اینک مشغول میانجی گری میان اقلیت کودتاگر و اکثریت آسیب دیده از کودتا هستند . این خواص مردود با ارائه تعریف کودکانه ای از میانه روی و اعتدال ، دو طرف ماجرا را خطا کار و مقصر میدانند و از این موضع آنها را به برگزاری مراسم آشتی کنان دعوت می کنند تا به زعم خود هم مملکت آرام شود و نیز همپیمانان انتخاباتی آنان گرفتار قانون و مجازات نشوند . آیا اعتدال نامیدن این عملیات فریبکارانه ، نشانه فرهیختگی ایشان است ؟
اتفاقا" باید همین چهره ها را به علت ایفای نقش محوری در ایجاد توهم و توقع پیروزی در نامزد شورشی و زمینه سازی برای حوادث پس از انتخابات ، ‌جزو افراطی و دغلبازترین عناصر حادثه آفرین در دوره پس از انتخابات دانست . چگونه است که عوامل اصلی افراط کاری ، تند روی و آشوب آفرینی ناگهان به افرادی معتدل و میانه رو تبدیل شدند و تازه ! در جایگاه میانجی گران خیرخواه ، جنایتکاران و جنایت دیدگان را به مصالحه دعوت می کنند ؟ آیا ملت ایران اجازه می دهد حامیان غیر تابع ولی فقیه – که با صبوری و درایت رهبر فرزانه انقلاب به تازگی از صف فتنه گران جدا شده اند – باغیان بر امام حق را بر سر میز مصالحه با مردم ولایتمدار بنشانند و آنگاه به عنوان میانجی گرانی موفق ، هم خاطره تلخ کجروی های اخیر خودشان را از ذهن جامعه پاک کنند و هم در قامت سیاستمدارانی زیرک و موفق به آینده ای بیاندیشند که با رای همین مردم بر صندلی های بزرگتر جلوس کنند ؟
آن دسته از خواص که در هنگامه برخاستن ندای " أین عمار " رهبر انقلاب ، مشغول پالوده خوردن با باغیان و جانیان بودند ، اگر چه با اغماض نظام و مردم توانستند به جبهه ولایتمداران نزدیک شوند ، اما آیا صلاحیت دارند با نوعی حقه بازی خودشان را معتدل بنمایند و با ادبیاتی مبهم و دو پهلو – که نه از جنایتکاران بیزاری می جویند ، نه از همراهی با فتنه گران اظهار پشیمانی می کنند و نه از ملت ایران پوزش می طلبند – ادای میانجی گران و صلح بانان عرصه سیاسی کشور را در بیاورند ؟
اگر این جماعت همچنان ترجیح می دهند شفاف نباشند ،‌اما رفتار آنها برای ایرانیان کاملا" شفاف و قابل تحلیل است .  

چون من هدیه نیستم؟ چون بچه تهران نیستم؟

بنام خدا
از حال من بپرسید تعریفی‌ ندارد
حال شما را نمیدانم شاید بهترید
بماند !
اما درد من :
چند وقتی‌ است که موضوع پرداخت بدهی به بانکها مطرح شده است
از شما چه پنهان بنده ۴۰۰ هزار تومن بدهکارم
آنهم خرج خوابگاه زمان دانشجویی بود است
بماند که خوابگاه ما کجا بدو چطور چه امکاناتی!
منتهی از اونجا که خیلی‌ کار در این مملکت فراوان است 
بنده هم یکی‌ از همین‌ها
مدرک گرفتیم با هزار بدبختی آنهم نه با سهمیه
نه با پول
بلکه با رنج و درس خوندن
با فشار به خانواده ا‌ی که خرج دخلش نمیخواند
در دانشگاه دولتی
آنهم نه حتا شبانه
بلکه روزانه
آنهم نه در سالهای اخیر
بلکه ساله ۸۱ قبول شده بودیم
که هنوز کنکور صلابتی داشت
بگذریم
بعد از اتمام دوران تحصیل برای ما هم دفترچه قسط صادر کردند
درست است که میزان آن کم است
اما نباید همین مقدار کم هم رو از جایی کسب کنیم تا بتوانیم پرداختش نمأیم؟
آیا ما انسان در این مملکت نیستیم ؟
آیا چون بی‌ پولیم پس باید فرقی‌ با یکی‌ چون هدیه تهرانی‌ داشته باشیم؟
که از دولت عدالتخواه و مهرگستر تسهیلات مالی دریافت می‌کند؟
تازه از آن بالاتر افتخار عکس گرفتن با دردانه رئیس دولت نصیبش میشود !
سخن کوتاه باید
آن کسانی‌ که بدهی میلیاردی به دولت دارند ککشان نمی گزد
کسانی‌ چون من که بدهی چند ده و چند صد هزار تومانی دارن باید شب خواب نداشته باشند
این مملکته عدالت علی‌ است ؟
و اسفا بر ما !
حق من در این مملکت حتا آن ۴۰۰ هزار تومانه خوابگاه نیست؟
و حق عده‌ای ۵۰ میلیون تومان بلا عوض است؟
چرا؟
چون من هدیه نیستم ؟
چون بچه تهران نیستم ؟
شرم بد بر این.....
چند کلامی هم با معبود :
پروردگار مهربان ؛
میبینی‌ که چه روزگاری شده است؟
میبینی‌ که هر کس ازظن خود ترا می‌خواند؟
میبینی‌ که همه داعیه دوستی ترا دارند؟
من و امثال من منتظریم
منتظر فرصتی برای نشان دادن خود
برای استفاده از توانی‌‌های خود
شبانه روز به این در و آن در میرویم
شاید نانی آید !
هر دری که میرویم از آشنا و پول می پرسد
کی میشود که وقتی‌ میگوئیم آشنای ما خدا است کفایت کند؟
کی میشود که بگفتن جمله پارتی ما خود است کفایت کند؟
کی می شود... ؟
*محسن م ضمن درخواست متن فوق این نکات را برای الف نوشته است:
 شما می توانید با صلاحدید خود در اون تغییر بدید و چنانچه صلاح دانستید منتشر کنید.
خواست من از مسئولان استمهال برای کسانی است که شغل ندارند.
دو سال گذشت و بیکاریم!
حال با کدام پول بدهی رو پرداخت کنیم؟
به اندازه کافی فشار زندگی بر خانواده وارد آمده است.!
آیا دولت فقط زورش به ما بیچاره ها می رسد؟
یا عزیزان! میلیاردی هم باید بازپرداخت کنند؟
امیدوارم منتشر کنید.

سوال الف در پاسخ به میل ارسالی نویسنده:
    سلام
ممنون که این متن رو فرستادین. استفاده می کنیم فقط 2سول:
1- این متن را جای دیگه ای ندادین؟ چون انتشار مطالب از رسانه های دیگر در الف محدودیت دارد.
2- اسم واقعی ات رو باید بدونیم. البته میتونی بخوای به اسم مستعار منتشر کنیم.

پاسخ نویسنده:
اسم واقعی همین محسن هست
می تونین بزنین محسن.م
این نشانه ای از درد ماست!
کافیه برید تو دانشگاه ها و از فارغ التحصیلان بپرسید
همه تایید خواهند کرد که مبلغ بدهی دانشجویان از یک سال یا 9 ماه بعد از اتمام درس قسط بندی میشه
البته درسته مقدار ماهانش زیاد نیست و در حد 12 یا 13 تومان و حداکثر 15 تومان برای منه
اما خوب وقتی بیکار باشی
از کجا بیاری؟
چند سال رفتیم با بدبختی مدرک گرفتیم
الانم میریم هر جایی مستقیم و براحتی می گن آشنا داری ؟ نامه داری؟
ماهم که تنها پناهمون خداست فقط.
سرمایه هم ندارم کار آزاد بکنم.
مگر اینکه برم کارگری!!!
که هنوز نتونستم باش کنار بیام
که بهتره مدرک رو پاره کنم و کارگری کنم
منبع:http://alef.ir/1388/content/view/62604/

هیچ ملت و دولتی بدون امنیت به آسایش و رفاه دست پیدا نمی‌کند

یکی از مفاهیم اصلی امنیت ،احساس امنیت در اقشار مختلف جامعه است که البته احساس امنیت از خود امنیت مهمتر است / امنیت‌، ‌رفاه ، آسایش و پیشرفت و‌عدالت نیازمندی‌های اساسی برای همه ملت‌ها و دولت‌ها است.


ایلنا: دستیار و مشاور‌عالی فرماندهی معظم کل قوا تاکید کرد: آمریکائی‌ها ، یک جمهوری اسلامی ایران امن و با ثبات ، قدرتمند و پیشرفته در این منطقه بعنوان قدرت اول اقتصادی ، سیاسی و با نفوذ فرهنگی و سیاسی را نمی‌خواهند و از نفوذ معنوی جمهوری اسلامی که عراق ، لبنان و فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی را فرا گرفته است و از این اقتدار و ثبات ، ناراحت هستند ومی خواهند اگر بتوانند ایران را نا امن وبی ثبات جلوه دهند.
به گزارش ایلنا ، سرلشکر سید یحیی صفوی ، در اولین جشنواره فرهنگی ، ورزشی ، هنری سرباز که به همت سازمان وظیفه عمومی ناجا و مشتمل بر 3000 نفر شرکت‌کننده از سربازان سپاه ، ارتش ، نیروی انتظامی ،و وزارت دفاع ، در سالن امام علی ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شده بود،سخن می‌گفت، اظهار داشت:معنا و مفهوم سربازی برای ملت ما ،‌همواره توام با احترام و عواطف محبت آمیز بوده است و مردم ما سربازان را دوست داشته و آنان را از فرزندان خود می دانند.
وی ادامه داد: خدمت سربازی قسمتی از زندگی ما و شماست که این قسمت در طول زندگی فراموش نا‌شدنی است و خاطرات این دوران ، جزء خاطراتی است که فراموش نمی‌شود .
صفوی درادامه با بیان ضرورت وجود امنیت برای هرجامعه، گفت:امنیت‌، ‌رفاه ، آسایش و پیشرفت و‌عدالت نیازمندی‌های اساسی برای همه ملت‌ها و دولت‌ها است و هیچ ملتی و هیچ دولتی بدون امنیت به آسایش و رفاه و به پیشرفت همه جانبه فرهنگی ، سیاسی واقتصادی.. دسترسی پیدا نمی‌کند و در‌حقیقت امنیت بستری برای رشد ، پیشرفت ، رفاه و آسایش و بستری برای پیاده شدن عدالت همه‌جانبه‌ است.
وی با توصیف مفاهیم و کارکردهای امنیت در لایه‌های مختلف آن ،‌گفت: یکی از مفاهیم اصلی امنیت ،احساس امنیت در اقشار مختلف جامعه است که البته احساس امنیت از خود امنیت مهمتر است.
وی ادامه داد: سربازان وظیفه در تمام زمینه‌ها ، جزء نیروهای کارآمدی هستند که تامین‌کنند ه امنیت می باشند و بدنه اصلی امنیت را در جمهوری اسلامی ، نیروهای عزیز وظیفه ، ایجاد می‌کنند و در حقیقت این عزیزان به یک نیاز اساسی ملت ما پاسخ می دهند و به این خاطر مورد احترام همه ملت ما هستند.
مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در‌ادامه به تشریح محیط امنیتی پیرامونی کشور پرداخت و گفت:در وضعیت افغانستان ، عراق و اوضاع بوجود آمده در یمن تامل داشته باشید ، آمریکائی‌ها ، انگلیسی‌ها و نیروهای فرامنطقه‌ای مدت 9 سال است لشکر‌کشی نظامی به منطقه کرده‌اند و سرزمین‌های اسلامی افغانستان و عراق را اشغال نظامی کرده‌اند و در این مدت ،‌نا امنی‌ها و نا آرامی‌ها را برای ملت افغانستان و عراق و منطقه به ارمغان آورده‌اند و هم اکنون این نا امنی را به یمن کشانده‌اند.
وی ادامه داد: آمریکائی‌ها ، یک جمهوری اسلامی ایران امن و با ثبات ، قدرتمند و پیشرفته در این منطقه بعنوان قدرت اول اقتصادی ، سیاسی و با نفوذ فرهنگی و سیاسی را نمی‌خواهند و از نفوذ معنوی جمهوری اسلامی که عراق ، لبنان و فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی را فرا گرفته است و از این اقتدار و ثبات ، ناراحت هستند و می‌خواهند اگر بتوانند ایران را نا امن و بی ثبات جلوه دهند.
وی ادامه داد: کاری که به لطف خداوند و با رهبری مدبرانه مقام معظم فرماندهی کل قوا‌، نیروهای مسلح و دولتمردان ما می‌بایست انجام دهند ، این است که با حمایت و هوشمندی ملت بزرگ ایران،‌ مانند سی سال گذشته در مقابل این توطئه آمریکائی‌ها و صهیونیست‌ها و انگلیسی‌ها ایستادگی کنند و این توطئه را با شکست روبرو سازند و ایران را بعنوان یک قدرت با ثبات و امن و کشور پیشرفته که قادر به تامین رفاه و آسایش مردم است به همه جهانیان نشان دهند و با گذشت سی سال از انقلاب، کشور ایران و ملت ایران را ،‌بعنوان الگوی بهتر و الگوی نظام مردم سالار دینی معرفی کنند.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در ادامه با اشاره به اینکه هر ساله،‌حدود یک میلیون نفر از‌عزیزان و جوانان ، به خدمت سربازی فراخوانده می‌شوند،‌گفت: این عزیزان در همه عرصه‌ها از جمله امنیت شهر‌ها که بدست نیروی انتظامی قدرتمند تامین می‌شود وحضور در ارتش و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی‌ ‌که بعنوان نیروهای مسلح قدرتمند در منطقه خاور‌میانه مطرح هستند باعث اقتدار و امنیت ایران اسلامی می‌شوند.
وی اضافه کرد: البته حضور این عزیزان (نیروهای وظیفه) نه تنها در بخش دفاعی و امنیتی است ،‌ بلکه حضور اساتید محترم و اعضاء هیات علمی که بیش از 40 هزار نفر از نیروهای وظیفه در 123 سازمان تخصصی را تشکیل می دهند ، سهم بزرگی در پیشرفت و توسعه کشور دارد.
وی ادامه داد: هم اکنون 1800 نفر سربازان نخبه در‌کشور ما ، مسئولیت اجرائی پروژه‌های تحقیقاتی در سطح ملی را ‌عهده دار هستند و در چند ماه گذشته بیش از 200 پروژه را انجام داده و به نتیجه نهائی رسانده‌اند و این رسالت بزرگ این عزیزان است ، که از چشم های تیزبین ملت ، دور نمی‌ماند.
صفوی با اشاره به نگاه فرماندهان و مسئولین نیروهای مسلح به سرباز و خدمت سربازی گفت:نگاه اکثر فرماندهان به این موضوع بسیار متفاوت با نگاه گذشته است و فرماندهان دلسوز و مهربان با مشکلات سربازان آشنا هستند و نگاه آنان نگاه حداکثری می‌باشد . یعنی بهره‌مندی مناسب از توان شما جوانان در این دو سال خدمت سربازی و تبدیل این دو سال به دورانی موثر در زندگی پس از سربازی و اثر گذار بودن آن در رشد و تعالی جوانان ‌تا در این دو سال تجربه خوبی بدست آورید.
وی در پایان با بیان اینکه اگر چه با شرائط مطلوب در بحث حقوق و وضعیت خدماتی برای قشر سرباز وظیفه ، فاصله داریم ، از برداشته شدن گام‌های لازم در سال‌های گذشته خبر داد.
در این مراسم به برگزیدگان و نخبگان علمی فرهنگی نیروهای وظیفه و همچنین خانواده سربازان شهید ، لوح تقدیر و هدایائی اهداء شد.

گنجی در مسیر طراحی شده اومانیست‌ها و کاملا هدفمند عمل می‌کند

خبرگزاری فارس: یک پژوهشگر مسائل دینی با بیان اینکه گنجی در مسیر طراحی شده اومانیزم، مبنی بر اینکه افراد منحرف ابتدا باید مخالفت با اسلام سیاسی را اعلام و سپس ادعای اسلام شناس واقعی داشته باشند، حرکت می‌کند، گفت: لیبرال‌ها مدعی‌اند تفسیر امام از اسلام اشتباه و تفسیر آمریکا از آن درست‌ است.

حجت‌الاسلام سید محمد قائم مقامی استاد حوزه و دانشگاه که در خصوص اظهارات اکبر گنجی با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، گفتگو می‌کرد با بیان اینکه این اظهارات، گنجی را به بیرون از دایره دین اسلام رانده است، گفت: در حالی که جریان اصلاحات گنجی را اسلام شناس واقعی و تئوریسین خود می‌داند، امروز باید به اشتباه خود در انتخاب گنجی به عنوان ایدئولوگ، تجدید نظر کند که در غیر این صورت، اصلاح طلبان با واکنش شدید مردم مواجه خواهند شد.
وی معتقد است که جریان اومانیسم برگرفته از اصالت لیبرالیسم، سعی دارد تا با به خدمت گرفتن افراد منحرف از انقلاب اسلامی که ادعای دموکراسی نوین را در ذهن خود ‌پرورانده و مردم سالاری دینی را در مقابل دموکراسی غربی قرار می‌دهند، تا اندیشه اومانیسم را در آنها پرورش دهد تا به کفر مطلق در مقابل اسلام ناب برسد.
این پژوهشگر مسائل دینی بر این باور است که جریان لیبرالیسم و اومانیسم آمریکایی در فاز دوم، افراد منحرف را اینگونه تعریف می‌کند که این افراد اعتقاد راسخ به آئین و احکام اسلام دارند و اسلام را به طور کلی می‌پذیرند. اما با تفسیر امام خمینی (ره) از اسلام مخالفند. یعنی اسلام سیاسی را برنمی‌تابند و سکولاریزم اسلامی را به زعم خود اسلام واقعی معرفی می‌کنند.
حجت‌الاسلام قائم مقامی با بیان اینکه اکبر گنجی مصداق بارز این افراد منحرف است، تصریح کرد: به طور طبیعی و به مرور زمان این افراد که اسلام تفسیر شده امام خمینی (ره) را اسلام واقعی نمی‌دانند ماهیت اصلی خود را افشا می‌کنند و مخالفت خود را با آئین، احکام و ارزش‌های اسلامی اعلام می‌کنند.
این کارشناس مسائل دینی با بیان اینکه گنجی در جریان منحرف لیبرالیسم استثناء نیست، تصریح کرد: کسانی که امروز تنها به مخالفت با نظام سیاسی اسلام بسنده می‌کنند، ماهیت آنها با افرادی چون گنجی یکسان است چرا که این جریان در یک مسیر هدفمندحرکت می‌کند.
وی افزود: جریان اصلاحات باید برای مقابله با این انحرافات به سرعت موضع خود را در مقابل گنجی اعلام کند تا جریان منحرف و ضد اسلام اومانیزم همه این جریان را در برنگیرد.

جمهوری اسلامی و "دین و دنیای مردم"

عصرایران - کنش و واکنش هایی که در حکومت جمهوری اسلامی از سوی کارگزاران نظام در همه شؤون و مراتب شکل می گیرد و در معرض قضاوت مردم  واقع می شود ، مستقیم یا غیر مستقیم ، بر دینداری بخش بزرگی از جامعه ، خاصه نسل جوان ، تأثیر می گذارد.

این در حالی است که در سایر حکومت ها ، رفتار حاکمان ، اساساً ربطی به دین پیدا نمی کند و مثلاً در کشوری مانند سوئد ، هر عملکردی از فلان وزیر و وکیل و ژنرال و ... سر بزند ، نه دینداری مردمانش تقویت می شود و نه کسی از دین خروج می کند.

علت این مساله نیز واضح است ؛ نظام جمهوری اسلامی ایران ، به نام دین ، بر پایه دین و توسط دینداران شکل گرفته و بالیده است و قوانین اصلی حاکم بر آن نیز دارای مبانی دینی و فقهی هستند.
به علاوه بسیاری از رفتارها و کنش های حکومتی نیز با دلایل دینی توضیح داده می شوند ، مانند تنفیذ حکم رییس جمهور توسط ولی فقیه یا اجرای قوانین مربوط به مجازات مجرمین در مقولاتی مانند حدود و دیات و قصاص.

لذا از آنجا که کلیت ساختار ، بر پایه آموزه های دینی شکل گرفته ، کار آمدی یا ناکارآمدی کارگزاران نظام دینی - خواهی نخواهی و درست یا نادرست - به دین و دینداری مرتبط می شود ؛ اگر نظام کارآمد باشد و در آن ، کارگزارانی سالم ، متخصص ، متعهد ، عادل و دانا زمامدار امور باشند و سمت و سوی کلی جامعه ، "پیشرفت ، رفاه ، عدالت و فضیلت مداری " باشد ، «دین» و « نظام دینی» تحسین می شود و طبیعتاً اقبال به دینداری به ویژه در میان جوانان ، بیشتر و عمیق تر خواهد شد.

اما اگر ناکارآمدی ، بی اخلاقی های سیاسی ، تبعیض ، تشدید فشارهای معیشتی بر مردم و نظایر این ها ، مولفه های تثبیت شده - ولو برای مدتی- در یک نظام اسلامی باشند ، مردم به دو  گروه عمده تقسیم خواهند شد:
گروهی که دین داری شان ریشه دار است و قدرت تمیز بین دین و رفتارهای کارگزاران نظام را دارند ، عملکردهای نامطلوب آنان را به حساب دین نخواهند گذاشت و خواهند کوشید حتی به بهای کنار کشیدن از مناسبات سیاسی ، دین خود و خانواده شان را حفظ کنند و از هر فرصتی برای تطهیر دامن دین از برخی عملکردها بهره گیرند چه آن که اینان ، به عنوان دینداران سنتی و ریشه دار ، واقعاً دغدغه دین دارند و از این که می بینند کنش و واکنش های نامعقول برخی افراد به حساب دین نوشته می شوند ، عمیقاً غصه دار و سوگ مند هستند.

اما گروه دوم ، کسانی هستند که دین را نه بر مبنای آموزش های نهادینه شده خانوادگی یا مطالعات شخصی و دریافت عمیق درونی ، که در رفتارهای کسانی جست و جو می کنند و می بینند که داعیه دار دینداری اند و ای بسا در حکومت دینی هم صاحب منصب هستند.

اینان ، دین را در الگوهای عینی مشاهده می کنند و به عنوان مثال ، اگر رفتاری حکیمانه ، اخلاقی و منطبق با فطرت انسانی از یک روحانی یا یک متدین صاحب منصب ببینند ، بر میزان ارادت شان به دینی که توانسته است چنین انسان هایی را به آنان عرضه کند ، افزوده خواهد شد ولی اگر خدای ناکرده از چنان شخصی سوء نیت و عملکرد نامناسب ببینند ، گمان می برند -هر چند به اشتباه - که این خطا نیز ریشه دینی دارد.

البته امکان دارد که در اولین مواجهه با خطای مدعیان دینداری ، چنان تصوری پیش نیاید ولی وقتی این مساله را در افراد متعدد و در رتبه های مختلف و طور مداوم ببینند و نتیجه کلی آن را نیز در شوؤن گوناگون زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی لمس کنند ، رفته رفته ، این باور ناروا درباره نسبت دین با عملکرد مدعیان دینداری در افکارشان نهادینه می شود و پدیده دین گریزی شکل می گیرد.

در واقع این گروه ، ابتدا دچار تردید می شوند و در گذر زمان ، بی آن که سوء نیتی داشته باشند ، از دین "زده" می شوند و البته چون از سر عداوت بدین راه نرفته اند ، همواره نگاهی به پشت سر دارند چه آن که اساس انسان ها بر پایه فطرت الهی است.

البته ناگفته پیداست که در این میان ، برخی افراد ضد دین نیز وجود دارند که می کوشند با دستاویز قرار دادن برخی سوء عملکردها ، اصرار نمایند که منشأ این ناملایمات دین است .
بدیهی است که هر اندازه ، میزان موفقیت حاکمان دینی در اداره مدبرانه جامعه بیشتر باشد ، توفیق گروه های ضد دین کمتر خواهد بود و بالعکس.

از این رو ، کارگزاران نظام اسلامی ، نسبت به همتایان خود در حکومت های غیردینی ، کار سخت تری دارند چه آن که توأمان باید در اندیشه دو مقوله مرتبط با هم باشند: تمشیت امور کشور و دغدغه دین جامعه.

متاسفانه باید به تلخی گفت برخی سیاستمداران و صاحبان منصب و تریبون ، گاه رفتارهایی دارند و بعضاً سخنانی می گویند که با آشکار ترین و بدیهی ترین اصول دینی و اخلاقی نیز سر سازگاری ندارند و تأسف بار تر این که چنین رویکردهایی به هزینه دین  شکل می گیرد و نهایتاً به تضعیف دینداری در جامعه به ویژه در میان جوانان منجر می شود.

البته در این که اصولاً نباید عملکرد اشخاص را به حساب دین گذاشت ولو آن که حتی لباس دین نیز بر تن شان باشد ، شکی نیست ، چه آن که انسان موجوی جایز الخطاست ولی دین ، موهبتی است الهی و منزه ؛ اما ما در اینجا ، بحث نظری نمی کنیم ، بلکه می کوشیم با نگاهی واقع بینانه ، هشدار دهیم که در دنیای واقعی عملکرد کارگزاران نظام دینی ، ارتباط جدی پیدا می کند با باورهای دینی و ایمان مردم.

اولین سرود جمهوری اسلامی بیتی داشت که به طور صریح و مختصر و مفید ، هدف از شکل گیری جمهوری اسلامی را بیان می کرد : « شد جمهوری اسلامی بپا      که هم دین دهد هم دنیا به ما »
واقعیت نیز همین است و انقلاب اسلامی مردم ایران نیز برای آبادانی دین و دنیای شان بود و جالب اینجاست که در نظام جمهوری اسلامی ، عملاً این دو به هم گره خورده اند : اگر کارگزاران نظام دینی ، کار امد باشند ، طبیعتاً دنیای مردم آباد می شود و با تقویت نیک نگری به دین ، دینداری هم قدرت می گیرد و بالعکس.

از این رو ، دردمندانه و دلسوزانه توجه مسوولان را بدین "بدیهی مهم" جلب می کنیم که یا رفتارهایشان را منطبق با اصول و آموزه های دینی کنند تا مردم در آنها ، تبلور عینی کارگزاران یک نظام دینی را مشاهده کنند و یا آن که تصریح دارند آنچه می کنند ، ربطی به دین ندارد و مثلاً در فلان ماجرا ، دعوایی است بر سر قدرت و نه حفظ ارزش های دینی... و البته در این میان باید بر سبیل عدالت و انصاف ، حساب مسوولان پرهیزگاری که خالصانه و عاشقانه به دین و میهن خدمت می کنند را از برخی افراد که ره به خطا می روند، جدا کرد و بر تقویت و تحسین آنان همت گمارد. 

سید ضیاءالدین احتشام 

منبع:http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=96288