قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

ایلنا وضعیت امروز روزنامه‌نگاری ایران را روایت می‌کند

/ ایلنا وضعیت امروز روزنامه‌نگاری ایران را روایت می‌کند/
نقش دلهره روی‌کاغذ کاهی


روزنامه‌نگار، پس از گرفتن مدرک کارشناسی، در یک روزنامه یا خبرگزاری مشغول می‌شود، تمام آنچه اتفاق می‌افتد با تصوارتش فرق می‌‌کند، سوژه‌های جذاب یا از خط‌قرمزها می‌گذرد و یا عدم پاسخگویی مدیران آن‌را قرمز می‌کند.‌


ایلنا: 17 مرداد روزی است که محمود صارمی به شهادت رسید و مرگش سبب شد تا مسئولان بر آن شوند تا روزی برای گرامی‌داشت خبرنگاران، برگزینند، شهادت محمود صارمی سبب شد تا خبرنگاران در یک روز پس از یک سال گرامی‌داشت تمام انسان‌ها در مقام‌های مختلفشان، خود را گرامی دارند و پس از یک سال مشکلات دیگران را فریاد زدن، از مشکلات خود بگویند، اگرچه باید محمود صارمی می‌مرد تا مسئولان جایگاه خبرنگاران را جدی بگیرند اما این سبب شد تا خبرنگاران هم روزی را برای خود داشته باشند.
روزنامه‌نگاری از تصور تا واقعیت
روزنامه‌نگاری و خبرنگاری شغلی است که به علت هیجانات خاص خود، در سنین نوجوانی توجه بسیاری از نوجوانان را به خود جلب می‌کند و بسیاری از فرزندان ما در این سنین در رویاهای شبانه خود با کوله‌پشتی، میان شعله‌های جنگ می‌ایستند و عکاسی می‌کند و از شجاعت خود و هیجان ناشی از آن لذت می‌برند،‌ یا این که در تخیلاتشان با نوشتن گزارشی از زندگی دختر دستفروشی که عصر در خیابان التماسش می‌کرد، زندگی او و خانواده‌اش را نجات می‌دهد و به خود می‌بالد.
گاهی حتی فکر سختی‌ها در راه دفاع از عقاید، به این نوجوانان احساس غرور می‌دهد و این می‌شود که اگر در دو سه سال قبل از انتخاب رشته کنکور، اتفاق خاصی نیفتد، رشته ارتباطات، شاخه روزنامه‌نگاری انتخاب می‌شود.
چهار سال درس می‌خواند، اشتیاقش برای کار کردن و استفاده از آموخته‌هایش هر روز بیشتر می‌شود، اشتیاقی که تنها اگر در تهران درس بخوانی به علت ازدیاد خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها می‌توانی در حین تحصیل عطش آن را خاموش کنی، در غیر این صورت تحصیل روزنامه‌نگاری در دیگر شهرها، محدود به خواندن درس تئوری و فعالیت‌های کلاسی است، این در حالی است که حرفه روزنامه‌نگاری احتیاج به تجربه دارد، که جز با حضور در محیط‌های رسانه‌ای نمی‌شود به آن رسید و این فضا در دسترس دانشجویان غیرپایتخت نیست.
در خوشبینانه‌ترین حالت پس از اتمام تحصیل و گرفتن مدرک کارشناسی، در یک روزنامه یا خبرگزاری مشغول می‌شود، تمام آنچه اتفاق می‌افتد با تصوارتش فرق می‌‌کند، سوژه‌های جذابش یا از خط‌قرمزها می‌گذرد و یا عدم پاسخگویی مسئولان آنها را قرمز می‌کند، زمان که می‌گذرد، برخی سخت‌گیری‌ها سبب عدم ارضای روانی او می‌شود، اگر حتی در این شرایط هم به کار خود ادامه دهد، حقوق کم در برابر کار سخت و زمان زیادی که صرف آن می‌شود بیش از پیش باعث دلزدگی می‌شود، طوری که با گذشت زمان، به خصوص اگر زندگی مشترک تشکیل دهد، ترجیح به تغییر شغل می‌دهد و یا در صورت توان همزمان در چندین رسانه کار می‌کند و اینچنین عشق به خبرنگاری تباه می‌شود.
امروز کمتر خبرنگاری را می‌توان دید که با حقوق یک خبرگزاری یا روزنامه زندگی کند، البته در این میان باید خبرنگاران رسانه‌های دولتی را جدا کرد، در واقع در جهان امروز روزنامه‌نگاران و خبرنگاران چه از دید مقامات مسئول و چه در مجموعه خود زیر نگاه از بالا به پایین مدیران روزنامه‌ها به درستی و به میزانی که باید مورد حمایت قرار نمی‌گیرند، به همین دلیل با گذشت زمان و با رصد آنچه به اولین فارغ‌التحصیلان روزنامه‌نگاری گذشت، گرچه از جذابیت این رشته کاسته نشد اما تصور می‌شود،‌ تعداد داوطلبان ورود به این رشته در دانشگاه‌ها کم شده‌است.
تحریریه‌های جوان بدون حضور بیشتر پیشکسوتان حرفه‌ای نمی‌شوند
گرچه با سپری شدن سال‌ها باید عمر تحریریه روزنامه‌ها نیز سپری شود، اما اندک چرخی زدن در تحریریه‌ها نشان از این ندارد، بدان معنا که همانطور که گفته شد خبرنگاران و روزنامه‌نگاران پیشکسوت و یا با سابقه کاری بیشتر و حرفه‌ای یا ترجیح می‌دهند از کار خبری کناره‌گیری کنند و یا مجبور به این کار می‌شوند، آرش خوشخو، سردبیر روزنامه‌ «تهران‌امروز» به خبرنگار ایلنا، می‌گوید: میانگین سن خبرنگارانش کمتر از 30 سال است و آنها به طور متوسط چهار یا پنج سال سابقه کاری دارند.
او معتقد است: در ایران روزنامه‌نگاری محتاج بازپروری و گلچین نیرو است زیرا نیروهای حرفه‌ای در نشریات مختلف پراکنده هستند و تعداد آنها آنقدر نیست که کفاف همه روزنامه‌ها را بدهد، پس در تحریریه‌ها از خبرنگاران نیمه حرفه‌ای استفاده می‌شود.
احمد غلامی، سردبیر روزنامه‌ «شرق» نیز در این باره به خبرنگار ایلنا می‌گوید: میانگین سنی تحریریه روزنامه شرق 26 تا 30 سال است، که با حداقل سابقه کاری پنج سال و حداکثر 15 سال مشغول کار هستند.
او همچنین علت کمرنگ شدن حضور پیشکسوتان در عرصه روزنامه‌نگاری و خبرنگاری را تعطیل شدن بسیاری از روزنامه‌ها و نبودن روزنامه می‌داند.
در سایت خبر آنلاین هم میانگین سنی تحریریه 30 سال است و خبرنگاران این سایت بین 5 تا 15 سال سابقه کار دارند و محمد مهاجری سردبیر این پایگاه خبری علت جوان بودن تحریریه این سایت و برخی روزنامه‌ها را جوان بودن عمر رسانه‌ می‌داند،او می‌گوید: باید سراغ روزنامه‌های پیرتر رفت،‌ در روزنامه‌های پیرتر مثل کیهان و اطلاعات و یا روزنامه جمهوری‌اسلامی خبرنگارانی با سابقه کاری زیاد هم حضور دارند، اما علی‌اصغر محکی سردبیر روزنامه «همشهری» تحریریه روزنامه‌اش را مانند دیگران توصیف می‌کند، او میانگین سنی خبرنگارانش را 28 سال می‌داند و می‌گوید: سابقه کاری آنها کمتر از هفت سال نیست.
آنچه در عرصه رسانه‌ها با تاکید بر رسانه‌های غیردولتی دیده می‌شود نیز تاییدکننده سخن سردبیران است، وقتی در حوزه‌های خبری همکاران جوان را می‌بینیم و در تحریریه‌ها مویی سفید دیده نمی‌شود، از خود می‌پرسیم، پس پیشکسوتان کجا هستند؟ آیا روند رو به افول کارهای خبری و رسانه‌‌ای به علت عدم حضور روزنامه‌نگاران باتجربه در تحریریه‌ها نیست؟ مگر نه اینکه خبرنگاران جوان و نیمه حرفه‌ای باید با دیدن کار حرفه‌ای پیشکسوت‌ها تجربه کسب کنند تا سیر روزنامه‌نگاری و خبرنگاری در کشور به سمت حرفه‌ای شدن برود؟!
دکتر مهدی فرقانی و استاد ارتباطات دانشگاه در این باره به خبرنگار ایلنا می‌گوید: بحث کار نکردن پیشکسوتان را از دو وجه می‌شود نگاه کرد، یک وجه آن سیاست‌زده شدن بیش از حد مطبوعات است، که خود به خود باعث آسیب‌پذیر شدن آنها می‌شود، یعنی وقتی قرار می‌شود مطبوعات کارکرد احزاب را داشته باشند و نه کارکرد مطبوعات همان آسیب‌پذیری‌های سیاسی که در مورد احزاب وجود دارد، به مطبوعات هم رخنه می‌کند، در واقع در جامعه ما به علت نبود تشکل‌های مدنی کافی و افتراق نایافتگی تشکل‌ها و کارکردها شاهد نوعی تداخل نقش‌ها و کارکردها هستیم.
این روزنامه نگار پیشکسوت می‌افزاید: از طرف دیگر لازمه هر جامعه دموکراتیک وجود مطبوعات آزاد، مستقل و کثرت‌گراست چرا که رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران باید به عنوان چشمان ناظر جامعه بر روند امور نظارت داشته باشند، جامعه را نقد و تایید کنند و در هر حال منصفانه و عادلانه به بررسی و کنکاش و جستجو در امور مختلف بپردازند و ساز و کار خود اصلاحی را در جامعه فعال کنند.
او می‌گوید: در این میان نگاهی که از بالا به پایین به روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در جامعه وجود دارد، نیز تعیین‌کننده است. به این معنا که چقدر جامعه پذیرش مطبوعات آزاد و مستقل و متنوع را دارد و چقدر حق نظارت روزنامه‌نگاران به رسمیت شناخته می‌شود و چقدر استمرار و ثبات در فعالیت‌های روزنامه‌نگاری زمینه فعالیت‌های آزاد روزنامه‌نگاران را فراهم می‌کند، تمام این‌ها عوامل دخیل در کم و کیف فعالیت در عرصه مطبوعات است.
فرقانی تاکید می‌کند: طبیعتا وقتی روزنامه‌نگار هم به لحاظ معیشتی و هم امنیت اجتماعی، فردی و حقوقی تضمین نشده باشد، استمرار و ثبات شغلی‌اش با تهدید روبرو می‌شود یا روزنامه‌نگار عملا اجازه فعالیت پیدا نمی‌کند و یا خود روزنامه‌نگار خسته می‌شود و کنار می‌کشد، در نتیجه می‌بینیم، بسیاری از مطبوعات امروز از نیروهای حرفه‌ای، باتجربه و پخته مطبوعاتی محروم هستند و همین سبب شده است که در مجموع کیفیت کار حرفه‌ای در مطبوعات تا حد قابل ملاحظه تنزل پیدا کند، چرا که در مطبوعات نه فرایند آموزش فعال است و نه نظارت و دقت روی کارها و نه پختگی در امور دیده می‌شود.
او با اشاره به اینکه به این ترتیب منطقا ضریب خطا در میان نیروهای کم‌تجربه و نیمه حرفه‌ای بسیار بالاتر از روزنامه‌نگاران حرفه‌ای است می‌گوید: به این دلیل که یکی از معیارهای روزنامه‌نگاری حرفه‌ای رعایت توازن و تعادل در کار است و این نیازمند تجربه، دانش و مهارت‌های حرفه‌ای است، وقتی این عنصر نباشد طبیعتا ضریب خطا و اشتباه هم بالا می‌رود و مطبوعات را آسیب‌پذیرتر می‌کند و این دور معیوب ادامه پیدا می‌کند.
تلخی سانسور توسط دیگران را تنها خبرنگاران می‌فهمند
وقتی از روزنامه‌نگار و خبرنگار صحبت می‌شود، هر چقدر هم بخواهی خط قرمزها را رد نکنی، نمی‌توانی از «سانسور» سخن به میان نیاوری، سانسور شاید تنها معضلی است که در همه جای دنیا خبرنگاران و روزنامه‌نگاران با آن دست به گریبان هستند، گرچه این موضوع در کشورهای در حال توسعه بیشتر به چشم می‌آید اما در کشورهای مدعی دموکراسی نیز برخلاف تصور سانسور دیده می‌شود.
ردان فرانسوا ژولیارد دبیر اول گزارشگران بدون مرز در انتقاد به این موضوع می‌گوید: باید در همه جای جهان با قدرت و انتظاری یکسان از آزادی مطبوعات دفاع کرد، نگران‌کنده است که هر سال شاهد سقوط جایگاه دموکراسی‌های غربی و کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا و یا اسلواکی در رده‌بندی باشیم. اروپا باید تلاش کند الگویی برای آزادی‌های سیاسی باشد. اگر خود قابل سرزنش باشیم چگونه می‌توانیم نقض حقوق بشر را در جهان محکوم کنیم.
این در حالی است که در میان 174 کشور، کشور فرانسه در رده 43، رده‌بندی جهانی‌ آزادی مطبوعات در سال 2009 قرار دارد و کشورهای اسلواکی در رده 44 و ایتالیا در رده 49 قرار دارد، البته در این رده‌بندی ترکمنستان، کره‌شمالی و کشور اریتره در آخرین پله‌های این فهرست دیده می‌شوند.
تصویب و به اجرا گذاشتن قوانین جدید توسط دولت‌ها کمترین تهدید برای ایجاد سانسور در رسانه‌ها است، قاچاقچیان مواد مخدر، مافیا، سرویس‌های اطلاعاتی غیردولتی خودسر، سازمان‌های تبهکاری، جنبش‌های استقلال‌طلب، گروه‌های شورشی مسلح با نزدیک‌شدن روزنامه‌نگاران و خبرنگاران به فعالیت آنها از مدافعان سرسخت سانسور هستند.
در ایران خوشبختانه قانونی مبنی بر ایجاد سانسور وجود ندارد و حتی قانون‌های کشور ما قانون‌های بازدارنده هستند،‌ بنا بر اصل 24 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل مبانی اسلام و یا حقوق عمومی باشند.» در ماده سوم قانون مطبوعات نیز تاکید شده است که «مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادات سازنده، پیشنهادها، توضیحات مردم و مسئولین را با رعایت موازین اسلام و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند»
در ماده چهارم همین قانون آمده است «هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقاله‌ای در صدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند.».
نداشتن صنف= نبودن تمرکز روی مشکلات صنفی
روزنامه‌نگاری و خبرنگاری به عنوان یک حرفه پرمخاطره در دنیا از شرایط مطلوبی برخوردار نیست اما در ایران عدم وجود صنفی منسجم این شرایط را نگران‌کننده‌تر می‌کند، این در حالی است که نخستین تشکل صنفی مطبوعات روزنامه‌نگاران ایران با نام «انجمن مطبوعات» نزدیک به 9 دهه پیش در تهران فعالیت خود را آغاز کرده است و روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در طول زمان نشان داده‌اند که با جمع شدن در کنار یکدیگر به دور از اختلافات سیاسی و عقیدتی و تنها برای خواسته‌های صنفی، قدرت زیادی دارند، همان‌طور که در سال 1357 اعتصاب 70 روزه مطبوعات که مهم‌ترین اقدام سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بود توانست دولت شریف امامی را به آزاد کردن روزنامه‌نگاران زندانی و توقف بازداشت نویسندگان مطبوعات وادار کند، اما این سندیکا در 26 مهرماه 1358 به دلایل مختلف در وضعیت بلاتکلیفی قرار گرفت و با گذشت زمان به دست فراموشی سپرده شد.
در این میان انجمن‌ها و تعاونی‌های زیادی آمدند و رفتند اما هیچ‌یک جامعیت لازم برای تمرکز روی مسائل خاص خبرنگاران را نداشتند، تا در مرداد ماه 1377 خبر تشکیل «انجمن صنفی روزنامه‌نگاران» منتشر شد که در نخستین ماده اساسنامه آن قید شده بود: «در اجرای ماده 131 قانون کار ایران و به منظور حفظ حقوق و منافع مشروع قانونی و بهبود وضع اقتصادی نویسندگان، خبرنگاران، عکاسان و گرافیست‌ها، طراحان، کاریکاتوریست‌ها، مترجمان و ویراستاران هیات‌های تحریریه و مطبوعات، انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تشکیل می‌شود.»
در این میان بیشتر اعضای این انجمن خواهان پرداخت به مشکلات ناشی از ناامنی شغلی خبرنگاران و مسایل رفاهی، بازنشستگی، بیمه و مسکن بودند و بیشترین انتقادات نیز از همین زاویه بود.
اما با گذشت زمان همین مسایل در دستور کار وزارت ارشاد قرار گرفت و از نیمه دوم سال 1384 اداره کل امور مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی در راستای تحقق وظایف و اهداف خود مبنی بر حمایت سه‌جانبه از مطبوعات، اصحاب مطبوعات و مخاطبان مطبوعات در بند 2،3 و 4 موضوع بیمه خبرنگاران و اصحاب رسانه را در دست اقدام خواندند.
این در حالی است که امروز با گذشت پنج سال از اعلام این خبر، هنوز خبرنگاران و روزنامه‌نگاران زیادی هستند که بیمه ندارند و باید تاکید کرد که این موضوع در میان خبرنگاران محلی بیشتر به چشم می‌خورد و شامل اکثریت آنها می‌شود، در تهران نیز اکثر روزنامه‌نگاران و خبرنگارانی که بیمه هستند، سابقه کاری بیش از سابقه بیمه‌شان دارند.
در این میان هستند خبرنگاران و روزنامه‌نگارانی که، برای چندین‌جا حق‌التحریر کار می‌کند و در هیچ جا بیمه نیستند و در کنار بیمه نیز بحث قرارداد خبرنگاران است که تقریبا در تمام رسانه‌های غیردولتی به یک صورت و بی‌ثابت است، یعنی همیشه هستند کسانی که بدون قرارداد کار می‌کنند و یا میان پایان یک قرارداد تا آغاز قرارداد بعدی (حتی در یک موسسه واحد) فاصله‌هایی گرچه طولانی می‌افتد بی‌اینکه خبرنگار بتواند به جایی شکایت ببرد.
کم بودن حقوق خبرنگاران نسبت به سختی کار و زمانی که صرف آن می‌کند، همان‌طور که قبلا گفته شد نیز از دیگر مسائل جدی‌ای است که خبرنگاران و روزنامه‌نگاران ایرانی با آن مواجه‌اند، آرش خوشخو، سردبیر روزنامه «تهران‌امروز» در این‌باره می‌گوید: بیشترین مطالبه صنفی خبرنگاران مسئله دستمزد است، دستمزد باید جوری باشد که خبرنگار یک جا کار کند اما متاسفانه این‌طور نیست و شاهد، چند شغله بودن اکثر خبرنگاران هستیم.
علی‌اصغر محکی نیز با تاکید بر اینکه، وضعیت رسیدگی به مسائل صنفی خبرنگاران مجموعه «همشهری» به علت اینکه یک صنف درون مجموعه دارند، متفاوت است و خبرنگاران با نظام هزینه و فایده حقوق می‌گیرند و در سود شرکت همشهری سهیم می‌شوند،‌ گفت: بیشترین مشکل مسکن است زیرا چشم‌انداز خانه‌دار شدن با حقوق خبرنگاری بیش از ده سال امکان ندارد.
کم‌بودن حقوق خبرنگاران ثابت از یک طرف و کمی دستمزد حق‌التحریرها از طرف دیگر سبب گرایش خبرنگاران به چند شغل ثابت در یک زمان می‌شوند و در این راستا خبرنگارانی خوشبخت هستند که تمام شغل‌هایشان به روزنامه‌نگاری و خبرنگاری مرتبط باشد.
مهدی فرقانی با اشاره به تعطیلی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران در سال گذشته می‌گوید: یکی از ارکان‌‌های روزنامه‌نگاری حرفه‌ای وجود تشکل‌های مستقل است و تا زمانی که چنین تشکل‌هایی وجود ندارد، انتظار این که روزنامه‌نگاری پیشرفت کند و حرفه‌ای شود و روزنامه‌نگاران نیز بتوانند به خواسته‌هایشان برسند معقول به نظر نمی‌آید. بنابراین یا باید مشکلات حقوقی انجمن فعلی حل شود و انجمن بازگشایی شود و یا اگر این مشکلات قابل حل نیست، یک تشکل صنفی غیرسیاسی مستقل و با مشارکت بدنه مطبوعات تشکیل شود، وگرنه به‌غیر از این راه دیگری وجود ندارد.
نگرانی همیشگی،تعطیل شدن یک‌رسانه
ناامنی شغلی حرفه روزنامه‌نگاری و خبرنگاری یکی از مشکلات اساسی در جوامع در حال توسعه است، بدین‌ معنی که بعد از تغییر یک رئیس، قوانین نیز عوض می‌شود و متاسفانه اکثر امور اداری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دائما در تغییر و حتی تضاد هستند و تصمیمات بیشتر بر اساس سلیقه‌های فردی است تا بر اساس منطق، تجربه، دانش و روندهای علمی و عملی یک حرفه.
به ویژه این روزها در عصر دیجیتال نباید به روزنامه‌نگاری و خبرنگاری از منظر سنتی نگاه کرد، واقعیت این است که مرزهای جغرافیایی در رابطه با تولید و تغذیه اطلاعات مفهومی ندارند و نمی‌توان رسانه دیجیتال را مانند رسانه مکتوب کنترل کرد و وبلاگ‌ها برای همیشه حرفه روزنامه‌نگاری و تبادل اطلاعات را دگرگون کرده‌اند، بنابراین برای از بین نرفتن حرفه روزنامه‌نگاری و خبرنگاری قواعد کهنه باید جایگزین قواعد به روز و پیشرفته و منطقی بشوند، تا بشود جلوی تعطیلی روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها را گرفت، چه این روزنامه‌ها به دلایل سیاسی تعطیل شده باشند، چه به دلایل اقتصادی. چرا که مطبوعات یا از سوی دولت با تعطیلی ناگهانی مواجه می‌شوند و یا اینکه سرمایه‌گذاری در این زمینه کشش مالی ندارد و مسئولان مجبور به تعطیل کردن آن می‌شوند که این مورد در نشریات محلی به وفور دیده می‌شود.
احمد غلامی، سردبیر روزنامه «شرق» نگرانی از عدم امنیت شغلی را اصلی‌ترین دغدغه خبرنگارانش می‌داند و می‌گوید: این دغدغه به این دلیل است که روزنامه نه تنها منبع درآمد خبرنگاران است بلکه ارضاکننده فکری آنها نیز است و خبرنگاران این روزنامه همیشه نگران‌اند که نمی‌دانند این شرایط چقدر دوام دارد.
از دیگر مسائل خبرنگاران، پاسخگو نبودن نهادهای مسئول است، بدین‌معنا که هیچ‌ یک از نهادها و مقامات که پاسخ آنها برای خبرنگاران سندیت دارد خود را ملزم بر پاسخگویی به خبرنگاران نمی‌دانند، خبرنگاران برای پیگیری یک سوژه گاهی به هر در می‌زنند تا بتواند با یک مسئول صحبت کند، اما موفق نمی‌شوند و وقتی فرار مسئولان از پاسخگویی را در گزارش خود مطرح می‌کند مورد اعتراض مسئولان قرار می‌گیرند.
این یک موضوع همه جایی است یعنی هم خبرنگاران شهرستان‌ها از آن رنج می‌برند، هم خبرنگارهای سراسری.
سردبیر روزنامه «همشهری» در این باره می‌گوید: مقاومت حوزه‌های خبری برای پاسخگویی جدی‌ترین مشکل خبرنگاران است، اینکه هیچ مسئولی خود را موظف به پاسخگویی نمی‌داند و حتی در برخی موارد، برای جلوگیری از کنکاش خبرنگاران، خبرنگار را به طرق مختلف تهدید می‌کنند.
جایگاه خبرنگاران زن در مطبوعات کشور
بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از مجموع سه هزار و 420 نشریه منتشر شده طی 30 سال گذشته 143 نشریه با موضوعیت زنان و خانواده بوده است که این رقم چهار درصد کل نشریات را شامل می‌شود، از مجموع نشریات منتشره در سطح کشور 369 نشریه یعنی 11 درصد آنها توسط زنان منتشر می‌شود و تعداد زنان صاحب‌امتیاز و مدیر مسئول که بین سال‌های 1383 تا 1386 موفق به اخذ مجوز نشریه شده‌اند 249 نفر بوده است که این رقم ده درصد کل نشریات است.
تعداد روزنامه‌نگاران و خبرنگاران زن با توجه به عدم وجود انجمنی که اسامی تمام روزنامه‌نگاران را داشته باشد مشخص نیست اما با نگاهی به تحریریه‌ها و حوزه‌های خبری دیده می‌شود که تعداد زنان بیشتر است، حتی در حوزه‌هایی که بیشتر مردانه به نظر می‌رسد و حتی خود حوزه نیز ترجیح به حضور خبرنگاران مرد را می‌دهد و به علت امکان بروز برخی مسائل در برخی از برنامه‌های خود تنها از خبرنگار مرد دعوت می‌کند، نیز حضور زنان پررنگ‌تر است.
فعالیت زنان خبرنگار در چند سا ل اخیر نیز پررنگ‌تر شده است، مهدی فرقانی استاد ارتباطات با بیان که این روزها هر چه می‌بیند روزنامه‌نگاران و خبرنگاران زن هستند، می‌گوید: خوشبختانه شمار روزنامه‌نگاران زن خیلی افزایش پیدا کرده است و این نسبت در حوزه آموزش روزنامه‌نگاری نیز مشاهده می‌شود، برای مثال ما در دانشگاه کلاس‌هایی داریم که بالای 90 درصد آن دخترها هستند. به طبع اگر همین نسبت را در نظر بگیریم، این دختران، بعد از فارغ‌التحصیلی و یا در حین تحصیل در مطبوعات شاغل می‌شوند و بدنه مطبوعات را تشکیل می‌دهند، اما اینکه چرا چنین وضیعتی است، نیاز به مطالعه و بررسی دارد، البته در بیشتر کشورهای دنیا زنان به دلیل دقت و تیزبینی خاص خود روزنامه‌نگاران خوبی هستند، اما ما در عرصه مطبوعات نیاز به حضور هر دو جنس داریم.
وی می‌افزاید: یکی از دلایل حضور پررنگ زنان این است که در شرایط فعلی خبرنگاری در ایران، درآمد این رشته برای مردان که متکفل هزینه‌های زندگی هستند، بسیار کم است و گذراندن معیشت مردان با خانواده‌شان از طریق این شغل شاید چندان امکان‌پذیر نباشد.
او ادامه می‌دهد: اما جنبه درآمد ناشی از شغل روزنامه‌نگاری برای بسیاری از خانم‌ها تنها جنبه کمک هزینه خانواده را دارد و در نتیجه آنها می‌توانند با درآمد کمتر کار کنند. به علاوه انعطاف‌پذیر بودن زن‌ها در مقابل مسائل و مشکلات و سازگاری آنها با شرایط برخلاف مردان که به اقتضای طبیعت مردانه‌شان سرکش هستند، به حضور پررنگ آنها در عرصه رسانه کمک می‌کند و این موضوع در مطبوعات محلی هم دیده می‌شود.
فرقانی با اشاره به تاثیرگذاری حضور زنان در رسانه‌ها می‌گوید: به طور طبیعی و غیر عمد هم در نظر بگیریم حضور پررنگ زنان در عرصه رسانه و در جایی که می‌تواند قلم بزنند و عقاید و نظرات خود و دیگران را بازگو کنند، گرایش بیشتر به سمت این است که بین زن و مرد تعادل و توازن را برقرار کنند و درباره حقوق زنان، برابری زنان بیشتر بنویسند و طبیعتا تاثیر اجتماعی قابل ملاحظه‌ای هم می‌تواند در دراز مدت داشته باشد.
رسانه‌های محلی نادیده گرفته می‌شوند
قرار است رسالت مطبوعات محلی این باشد که مشکلات اداری، اجتماعی دور از مرکز را مطرح می‌کند و رسانه‌های محلی یک تریبون باشند برای رساندن صدای مردم به پایتخت.
اما امروز کاهش حمایت‌های دولتی، کمبود کاغذ، نبودن آگهی دولتی و تجاری و کاهش مخاطب تنها بخشی از مشکلات مطبوعات محلی است.
وقتی رسانه‌های محلی حمایت نمی‌شوند، میزان کارآیی آنها نیز محدودتر می‌شود و کار آنها هم غیرحرفه‌ای‌تر می‌شود. این در حالی است که مطبوعات محلی می‌تواند مشکلات مردم را جدی‌تر و جزئی‌تر مطرح کنند، تمام این مسایل سبب می‌شود همکاران مطبوعات به امید فضایی بازتر و آزادتر از شهرستان‌ها به پایتخت مهاجرت کند.
مهدی سوداگران روزنامه‌نگار روزنامه‌های محلی استان فارس و سردبیر سابق روزنامه «نیم‌نگاه»، در این باره به خبرنگار ایلنا می‌گوید:‌ روزنامه‌نگاران و خبرنگاران محلی به این دلیل که سند چشم‌انداز خاصی ندارند و صرفا به عنوان یک آلت رسانه‌ای مورد توجه قرار گرفته‌اند و در انتخاب مدیران و مسئولان آنها دقتی نشده است دقیقا در روزهایی که چشم بسته جواب‌گو بودند و کار می‌کردند، پایان روزنامه‌نگاری محلی را رقم زند.
او با اشاره به اینکه روزنامه‌نگاران محلی رسالت توسعه جغرافیایی مشخصی را بر عهده دارند، گفت: اما از آنجایی که مدیر مسئول‌ها، اشتباهی انتخاب شده‌اند و یا به طور عمد اشتباهی انتخاب می‌شوند،‌خبرنگاران توسعه جغرافیایی محدود را فراموش می‌کند و روزنامه‌های محلی مملوء می‌شود از اخبار اینترنتی پایتخت.این حکایتی است که متاسفانه برای نمایندگان مجلس هم پیش می‌آید، یعنی وقتی که به تهران می‌آیند. روابط دیپلماسی باعث می‌شود رسالت جغرافیایی خود را فراموش کند.
مهدی سوداگران می‌گوید:‌روزنامه‌نگاران محلی به این دلیل که هنوز تازه‌نفس هستند می‌توانند به رسالت خود بازگردند و جغرافیای خود را مشخص کند و مسیر را از ابتدا آغاز کند.
او تاکید می‌کند: اگر این اتفاق نیفتد،‌روزنامه‌نگاران محلی، تنها دیکته‌نویس مدیران هستند و توسعه جغرافیای مختلف که اصل و بنای توسعه پایدار است به فراموشی سپرده می‌شود.
او در پایان از مسئولان و روسای قوای سه‌گانه خواست که هر از گاهی نگاهی هم به مطبوعات محلی معتبر بیندازند.
سعید نظری، خبرنگار خبرگزاری ایسنا فارس نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا درباره مشکلات خبرنگاری در رسانه‌های محلی و جایگاه خبرنگاران محلی می‌گوید: از آنجایی که مجوز رسانه‌ها به آدم‌های ذی‌نفوذ داده می‌شود به جای متخصصان، رسانه‌ها هم سیاست مشخصی را پیگیری نمی‌کند و این باعث جلوگیری از روند توسعه مطبوعات محلی می‌شود.
او نداشتن تخصص را از ضعف‌های خبرنگاران محلی می‌داند و می‌گوید: روزنامه‌نگاران محلی به علت محدودیت‌های مختلف، در حوزه‌ای خاص تخصص ندارند و عمدتا همه‌چیز‌نویس هستند و به آموزش‌های تخصصی نیاز دارند.
او با اشاره به عدم داشتن امنیت شغلی در روزنامه‌های محلی می‌گوید: در شهرستان‌ها به علت درآمد نداشتن روزنامه‌ها، خبرنگاران هزینه زندگی خود را با رپرتاژ آگهی تامین می‌کند و اکثر خبرنگاران بیمه نیستند و آنهایی هم که بیمه ارشاد را دارند به سختی سهمیه خود را می‌پردازند وقتی خبرنگاری 200 هزار تومان حقوق می‌گیرد، چطور ماهی 60 هزار تومان برای بیمه بپردازد و این شرایط حتی برای کسانی که با رسانه‌های ملی کار می‌کنند صادق است و در خبرگزاری‌ها به این دلیل که رپورتاژ آگهی جایی ندارد وضعیت بدتر است.در شهرستان‌ها خبرنگارانی هستند که ماهی 70 هزار تومان حقوق می‌گیرند.
نظری با اشاره به نداشتن انجمن صنفی می‌گوید: در شهرستان‌ها هیچ تشکل صنفی دیده نمی‌شود و اداره ارشاد هم که قرار است متولی حل مسائل صنفی خبرنگاران باشد به این قشر حتی به عنوان بخشی از حوزه فرهنگ هم نگاه نمی‌کند و مسائل صنفی خبرنگاران را مورد توجه قرار نمی‌دهد.
وی با اشاره به تشکیل خانه مطبوعات برای حل مشکلات اهالی رسانه می‌گوید: متاسفانه دخالت شدید دولت در این تشکل باعث عدم کارآیی صحیح آن می‌شود،‌ ضمن اینکه برای مثال وقتی نشریه‌ای تعداد خبرنگار بیشتری دارد طبیعتا هیات مدیره از آن نشریه رای می‌آورند و از آن بدتر در شهری در رای‌گیری هیات مدیره خانه مطبوعات کیوسک‌های روزنامه‌فروشی پیروز شدند.
وی در پایان به بحران روابط عمومی در شهرستان‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: روابط عمومی‌ها در شهرستان‌ها نه تنها به اطلاع‌رسانی کمک نمی‌کند، بلکه دسترسی روزنامه‌نگاران را به اطلاعات سخت‌تر می‌کنند و از آن بدتر بی‌اطلاعی و بی‌آگاهی روابط عمومی‌ها از مسائل داخل سازمانشان است.
مهدی فرقانی جایگاه نشریات محلی را چنین توصیف می‌کندکه: مطبوعات محلی در کشور ما هنوز از ساختار و اقتدار و سازمان مناسبی برخوردار نیست و به دلیل اقتصادی نبودن مطبوعات در خیلی از شهرها و به دلیل کمبود نیروی انسانی ماهر و مشکلات حرفه‌ای که در محیط‌های کوچک مضاعف می‌شود، بسیاری از مطبوعات محلی، مطبوعات خانوادگی شده‌اند و بخش مهمی از آنها ساختار مهمی ندارند، البته این بدان معنا نیست که استثنا وجود ندارد.
وی می‌افزاید: اما بسیاری از روزنامه‌های محلی به صورت غیرحرفه‌ای اداره می‌شوند، بدین‌معنا که خیلی از شاغلانشان یا دریافتی ندارند و یا دریافت‌های بسیار اندک و پایین دارند، که هرگز قادر نیستند به عنوان یک شغل به آن نگاه کنند و خیلی وقت‌ها هم توسط افراد یک فامیل محتوا، توزیع و ساختار اداری روزنامه‌های محلی شکل می‌گیرد.
وی‌ تاکیدمی‌کند: ما نیازمند یک تحول در سطح مطبوعات محلی هستیم، که حرفه‌‌ای‌گرایی تقویت شود و این نیازمند این است که هم دولت و هم تشکلات مدنی بیشتر اجتماعی و سیاسی لازم برای این‌گونه فعالیت‌ها را ایجاد کنند.
...
مهدی فرقانی همچنین در گفتگو با خبرنگار ایلنا از سه ویژگی را شاخصه یک خبرنگار خوب می‌داند، این استاد روزنامه‌نگاری می‌گوید: ویژگی اول دانش عمومی در حوزه مختلف به ویژه حوزه تخصصی خود خبرنگار است، متاسفانه بسیاری از روزنامه‌نگاران ما دانش عمیقی در هیچ حوزه‌ای ندارند و این به شدت روی شناخت آنها از جامعه و مسایل اجتماعی و روی نحوه انعکاس دادن مسایل تاثیر می‌گذارد.
این استاد ارتباطات می‌افزاید: ویژگی دوم داشتن مهارت‌های حرفه‌ای است که به دلیل حرفه‌ای نبودن بخش اعظم ساختار مطبوعاتی ما، بسیاری از روزنامه‌نگاران از مهارت‌ها و تکنیک‌های روزنامه‌نگاری حرفه‌ای بی‌بهره‌اند و در نتیجه توانایی ارائه خوبی ندارند و همین سبب می‌شود که نشریات فاقد جذابیت‌های لازم برای مخاطب باشد.
او ویژگی سوم یک روزنامه‌نگار را شخصیت و اخلاق آن می‌داند و می‌گوید: شخصیت منسجم ، مستحکم و شکل گرفته باید شاخصه‌ روزنامه‌نگار باشد و داشتن اخلاق حرفه‌ای بالا نیز بسار حائز اهمیت است، روزنامه‌نگار نه باید مرعوب شود و نه تسلیم تهدیدها گردد، نه تطمیع شود و نه بخواهد از طریق حرفه روزنامه‌نگاری به منافع خود برسد و یا با کارش تجارت کند. در برخی موارد روزنامه‌نگارانی دیده می‌شوند که به علت دلایلی بسیار راحت با حوزه‌های خبری خود وارد بده‌بستان می‌شوند و این چیزی است که از نظر اخلاق حرفه‌ای ممنوع است چرا که روزنامه‌نگار استهلال حرفه‌ای خود را از دست می‌دهد و در نتیجه شخصیت قابل احترامی نمی‌ماند.
در حالی که تعداد نشریات موجود در ایران در ردیف پانزدهم دنیا است، تیراژ نشریات در رده‌های بسیار پایین قرار دارد، تعداد کل نشریات مجوزدار سه هزار و 727 عنوان است که در گستره محلی، منطقه‌ای و سراسری منتشر می‌شوند. در این تعداد بالای نشریات و سایت‌هایی که در این آمار نیست، چند روزنامه‌نگار و خبرنگار می‌توانند مشغول باشند و باید به چند نفر 17 مرداد را تبریک گفت.
بیست و هفتم تیرماه وزیر فرهنگ و ارشاد گفته است: برای روز خبرنگار خبرهای خوبی دارد چه خبری می‌تواند بهتر از حل شدن تنها یکی از مشکلات خبرنگاران باشد، آیا 50 هزار تومان بن کتاب که هدیه هر ساله وزارت ارشاد به خبرنگاران است جبران عدم امنیت شغلی آنها را می‌کند؟ آیا این هدیه خبرنگاران را در برابر خطراتی که هر روز با آن مواجه‌اند بیمه می‌کند؟ خبر خوب برای خبرنگاران چه خواهد بود که ارضاکننده نیازهای فکری آنها باشد؟
http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=140231

واکنش مشایی به خبر روزنامه کیهان

واکنش مشایی به خبر روزنامه کیهان
تهران ـ جانشین رییس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور با انتقاد از اقدام کیهان در حاشیه سازی برای این همایش گفت: متنی را که روزنامه کیهان مبنی بر دعوت نامه هوشنگ امیراحمدی منتشر کرد درست نیست.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، اسفندیار رحیم مشایی در حاشیه مراسم گرامی داشت خبرنگاران در جمع خبرنگاران این همایش را یک دستاورد بزرگ خواند و در پاسخ به سوالی درباره دعوت از هوشنگ امیراحمدی برای حضور در این همایش اظهار داشت: اگر او به این همایش دعوت شده بود حتما در این نشست حضور می‌یافت.
مشایی افزود: دعوت نامه ای که در روزنامه کیهان منتشر شد جعل بزرگ و دروغ این روزنامه است و من نمی دانم چرا این روزنامه اصرار دارد که ایرانیان را منفی جلوه دهد و چه منفعتی دنبال می کند که ما تصویر منفی از نخبگان ایرانی در سراسر دنیا داشته باشیم.
مشایی افزود: کاری که این روزنامه کرد هم بسیار منفی بود و هم در داخل و هم در بین ایرانیان خارج از کشور موقعیت خود را از دست داد.
وی با بیان این که علت اصرار روزنامه کیهان در این زمینه معلوم است اظهار داشت: این روزنامه قبلا به من اتهامی زده است و به زور می‌خواهد اتهام قبلی خود را تایید کند.
رییس دفتر رییس جمهور ادامه داد: این روزنامه قبلا هم به من دروغ بسته است و همه این موضوع را می‌دانند و اگر جمع بزنیم حدود 30 دروغ آشکار به من نسبت داده است که اهمیتی ندارد و ما توجهی به حرف های آن نمی‌کنیم.
مشاور رییس جمهور خاطر نشان کرد: همه مردم می‌دانند من به اندازه کافی شجاع هستم.
مشایی با یاداوری این که کیهان بار قبل نیز درباره دعوت هوشنگ امیراحمدی به وی دروغ بسته است اظهار داشت: من وقتی بخواهم اثبات کنم که بار قبل هم او را دعوت نکرده ام و حتی علیه روزنامه کیهان شکایت کرده ام آیا این بار از امیر احمدی دعوت می‌کنم تا شکایت خود را نقض کنم؟
مشایی با بیان این که مسوولان این روزنامه بدون فکر کردن حرف می‌زنند افزود: اگر من قبلا آقای امیراحمدی را دعوت کرده بودم دیگر از روزنامه کیهان شکایت نمی‌کردم و حال که شکایت کرده ایم می‌گویم که کیهان به من دروغ بسته است.
مشایی با بیان این که کسی این حرف ها را از روزنامه کیهان باور نمی‌کند تصریح کرد: متن دعوت نامه ای که روزنامه کیهان منتشر کرد واقعیت ندارد زیرا فرمت دعوت نامه این همایش چیز دیگری بود و این که بخواهیم عنوانی را تایپ و متن را به عنوان دعوت نامه جا بزنیم صحیح نیست.
مشایی با بیان این که اگر امیراحمدی به این همایش دعوت شده بود پس چرا در جلسات آن شرکت نکرد؟ گفت: من افسوس می‌خورم که در کشور ما کسانی هستند که هنوز به ظرفیت های ایرانیان عزیز ما آگاه نیستند.
وی ادامه داد: ممکن است معدود کسانی به نام ایرانی و ایرانی نما داشته باشیم همانند منافقین که در مقابل جمعیت خروشان ایرانی در هر جای دنیا عدد به حساب نمی‌آیند.
مشایی با ارایه توضیحاتی درباره سخنرانی اختتامیه درباره ارایه مکتب ایرانی به غرب به جای مکتب اسلام اظهار داشت: من دیدم که راجع به این بحث هم مانند صحبت های قبلی من برخی دوست دارند به من ناسزا بگویند.
وی افزود: اگر دوست دارند ناسزا بگویند، بگویند، ملت ایران انتظار دارد که حرف های منطقی بزنیم این حرف من جدید نبود بلکه این حرف، حرف امام است.
مشایی اضافه کرد: امروز حرف های مختلفی به نام اسلام در دنیا زده می‌شود اما آیا ما آنها را قبول داریم؟ ما اسلامی را قبول داریم که امروز در ایران مستقر است.
مشایی ادامه داد: من در سخنرانی هم تصریح کردم که این اسلام، اسلام ناب است اما تعجب می‌کنم که برخی چنین برداشتی داشتند.
وی با قرائت آیه‌ای از قرآن کریم، تحقیق درباره صحت اخباری که به افراد می‌رسد را مورد تاکید قرار داد و اظهار داشت: من به خاطر ظلمی که به من می‌کنند آنها را به خدا واگذار کردم و فکر می‌کنم خداوند بخشنده‌تر از من است و این به نفع آنان است.

** همایش ایرانیان خارج از کشور دستاورد سیاسی برای نظام داشت
رییس دفتر رییس‌جمهور در ادامه با برشمردن دستاوردهای برگزاری این همایش برای ملت ایران، اظهار داشت: در نخستین همایش ایرانیان خارج از کشور که سال گذشته انجام شد، چند تصمیم بزرگ گرفته شد که یکی از آنها راه‌اندازی صندوق ارزی ایرانیان برای سرمایه‌گذاری بود که در آستانه همایش دوم راه‌اندازی و اعلام موجودیت کرد.
وی اصل برگزاری این همایش را یک دستاورد بزرگ دانست و گفت: تبلیغات وسیعی صورت گرفته بود مبنی بر اینکه ایرانیانی که خارج از کشور زندگی می‌کنند علاقه‌ای به مسائل داخل کشور ندارند و علاقه‌مند به پیشرفت کشور هم نیستند.
مشایی این تبلیغات را مسموم توصیف کرد و اظهار داشت: بسیاری از ملت‌ها در اقصی‌نقاط دنیا مهاجرانی دارند و ایرانیان هم یکی از ملت‌هایی هستند که مهاجرانی در بیرون از مرزهای خود دارند؛ ایرانیان عمدتا یا برای کسب دانش یا انجام تجارت در خارج از ایران حضور دارند.
رییس دفتر رییس‌جمهوری اصل برگزاری این همایش با حضور فرهیختگان و چهره‌های برجسته صنعت، علم و تجارت در سراسر دنیا را یک دستاورد بزرگ برای کشور خواند و گفت: این همایش خنثی‌کننده تبلیغات دشمن و موجب دلگرمی ایرانیان خارج از کشور است که این مساله بارها از سوی آنان در جلسات مختلف عنوان شده است.
وی با بیان اینکه در یک سال گذشته تبلیغات وسیعی در دنیا شده بود که قصد داشت القا کند ایرانیان خارج از کشور با نظام جمهوری اسلامی مخالفت دارند، اظهار داشت: از این دیدگاه این همایش که نمایندگانی از برجسته‌ترین ایرانیان از سراسر دنیا را در خود داشت، یک دستاورد بزرگ سیاسی بود.
مشاور رییس‌جمهوری تاکید کرد از چند ماه قبل از برگزاری این همایش، شبکه‌های وابسته به صهیونیسم جهانی و قدرت‌های استکباری و وابستگان به عوامل سلطه و قدرت جهانی تلاش زیادی کردند که اصلا این همایش برگزار نشود و تبلیغات بسیاری به راه انداختند تا کسی در این همایش شرکت نکند اما وقتی دیدند ایرانیان با علاقه به این همایش می‌آیند، به آنها توهین کردند و آنها را مزدور و جاسوس خواندند در حالی که آنان اساتید برجسته دانشگاه‌های مهم دنیا بودند.
مشایی افزود: این نشان می‌دهد آنها هم کاملا می‌دانند که این همایش یک برد بزرگ سیاسی برای نظام ماست و چه فرصتی برای شکوفایی ایجاد می‌کند.
وی با بیان اینکه بسیاری از کسانی که در این همایش شرکت کرده‌اند بیش از 30 سال بود که به ایران نیامده بودند، اظهار داشت: دستاورد دیگر این همایش آشنا شدن نخبگان ایرانی با اوضاع داخلی بود تا بدانند ما در حال رشد و پیشرفت هستیم و این خلاف تبلیغاتی است که در دنیا علیه ایران می‌شود.
رییس دفتر رییس‌جمهوری برگزاری این همایش را فرصتی برای شناخت هرچه بیشتر ظرفیت‌ها و توانمندی‌های ایران برای ایرانیان خارج از کشور دانست و گفت: مراکز صنعتی و دانشگاهی می‌توانند به آنان مرتبط شوند و از ظرفیت‌های یکدیگر استفاده کنند.
مشایی ایجاد شبکه تخصصی ایرانیان را دستاورد دیگر این همایش ذکر کرد و افزود: این شبکه موجب می‌شود تا به صورت سه‌جانبه ارتباط برقرار شود.
جانشین رییس‌جمهوری در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور با بیان اینکه دستاوردهای این همایش پس از برگزاری آن مشخص می‌شود، گفت: بیشترین اثر همایش را بعد از برگزاری آن و زمان بازگشت آنان به سرزمین‌هایی که در آن زندگی می‌کنند، جست‌وجو کنیم که همان انتقال پیام انقلاب و قدرتمندی ایران به دنیا است.
وی افزود: ایرانیان خارج از کشور با حضور در این همایش و دریافت اطلاعات مختلف، محکم‌تر شدند و با عزم جدی کار و تلاش می‌کنند و با اعتماد به نفس بالاتر و آشنایی بیشتر می‌دانند که چگونه با داخل ارتباط برقرار کنند.
مشایی به برگزاری نشست‌های تخصصی در حاشیه این همایش اشاره کرد و گفت: در این زمینه تاکنون هیچ همایشی در کشور برگزار نشده بود زیرا حدود 55 پنل تخصصی در حاشیه این همایش برگزار شد که می‌تواند ظرفیت‌ها و تخصص‌های ایرانیان را تقسیم کند.
مشاور رییس جمهور ابراز امیدواری کرد با تصمیم‌های اتخاذ شده در این همایش، تا قبل از برگزاری سومین همایش ایرانیان خارج از کشور چند نشست حضوری با متخصصان ایرانی برگزار شود تا بتوان هرچه بهتر از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور استفاده کرد.
سیام/ 2025/9132/  

http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=1267034

رئیس‌جمهور در مراسم بزرگداشت مقام خبرنگار دستور داد :

رئیس‌جمهور در مراسم بزرگداشت مقام خبرنگار دستور داد :
دستگاه‌های دولتی شکایات خود را از رسانه ها پس بگیرند


برخی کاری نکنند که راه نقد در کشور بسته شده و عده‌ای که آنطرف هستند این موضوع را در دست بگیرند/ غربی‌ها از طریق رسانه‌هایشان همواره جبهه آزادی‌خواهان را شکست‌خورده، عقب‌افتاده و متحجر معرفی می‌کنند.


ایلنا : رئیس‌جمهور تاکید کرد‌ : هر دستگاه دولتی در هر جایی از روزنامه‌نگار، خبرنگار و یا نشریه‌ای شکایت کرده آن را پس بگیرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمود احمدی‌نژاد در مراسم بزرگداشت مقام خبرنگار و شهدای عرصه خبر و اطلاع‌رسانی گفت: دولت نهم و دهم گسترده‌ترین سطح رابطه و ارتباط با رسانه‌ها را داشته و تا آنجا که شده این ارتباط را گسترش داده است.
رئیس‌جمهور با بیان اینکه قبول ندارم که اگر نویسنده‌ای مقاله‌ای در روزنامه نوشت و نقدی انجام داد را برده و به هر قیمتی محکوم کنند، اظهار داشت: به صراحت اعلام می‌کنم که این امر را قبول ندارم در این 4-5 سال بالاترین نقدها و تخریب‌ها علیه دولت بوده است، اما اینجا اعلام می‌کنم که هر دستگاه دولتی در هر جایی از روزنامه‌نگار، خبرنگار و یا نشریه‌ای شکایت کرده آن را پس بگیرد.
وی ادامه داد: شخصیت‌هایی در قانون نامشان برده شده که حریمشان باید برای حفظ استقلال، عزت و عظمت کشور حفظ شود که امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و رئیس‌جمهور است و اگر کسی به آنها اهانت کرد مدعی‌العموم باید مستقیم وارد شده و نیازی به شکایت کس دیگری نیست.
وی ادامه داد: در رابطه با بنده که این موضوع رخ نداد و من هم ناراحت نیستم. ما خادم مردم هستیم ، اما نباید دیگران حلقه‌هایی برای خود درست کنند و بدون شکایت از افراد پاسخگو باشند.
رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: خبرنگار یا روزنامه‌نگار مقاله می‌نویسد که به کسی بخورد تا دردش گرفته و اصلاح شود‌. اخیرا اتفاق جدیدی رخ داده و هیات منصفه مطبوعات با اکثریت قاطع اعلام کرده که فرد تبرئه است، اما قاضی مربوطه اعلام کرده طبق قانون اجازه دارد که برخلاف هیات منصفه رای دهد و برهمین اساس فردی را به دلیل انتقاد به 7 ماه حبس تعلیقی محکوم کرده است. برخی کاری نکنند که راه نقد در کشور بسته شده و عده‌ای که آنطرف هستند این موضوع را در دست بگیرند.
احمدی‌نژاد نقش رسانه و کار خبر در دنیای امروز را یک کار بی‌بدیل دانست و گفت: در دنیای امروز کسی نمی‌تواند بدون رسانه کار کند و حساسیت آن بیشتر از هوا شده است؛ هرچقدر که تنفس حیاتی است به همین اندازه نقش رسانه حیاتی شده و تمام معادلات جهانی با خبر و رسانه سامان می‌یابد و هیچ جریان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بدون رسانه و اطلاع‌رسانی امکان گسترش در دنیا را ندارد.
رئیس‌جمهور از پیچیده‌ترین امور اجتماعی را کار اطلاع‌رسانی و رسانه دانست و‌گفت : خیلی روشن است که اندیشه حاکم بر رسانه عملکرد آن را شکل می‌دهد و کار درستی نیست که بگوییم رسانه امر مطلق و یا مجرد است.
وی ادامه داد: رنگ و بوی رسانه برآمده از بستری است که از آنجا آمده است شعار اطلاع‌رسانی آزاد و دانستن حق مردم است،شعارهای خوبی است اما کسانی که این شعارها را سر می‌دهند خود به آن عمل نمی‌کنند.
احمدی‌نژاد افزود: اخیرا خبرنگاری که 40-50 سال برای آمریکا کار کرده زمانی که یک مطلب در وبلاگ شخصی خود در مورد صهیونیست‌ها نقدی نوشته به بدترین وجه ممکن آن را طرد کرده‌اند. امروز آمریکا که مدعی این حرف‌ها است خفقان‌ترین فضا را برای رسانه‌ها به وجود آورده است.
وی با بیان اینکه می‌خواهم مقایسه‌ای میان خود و آنها کنم،گفت: کسانی که هدفشان تسلط بر دنیا و چپاول آن است به گستردگی تمام از ابزار رسانه استفاده می‌کنند و سنگین‌ترین جنگ‌های روانی را با رسانه‌های خود سازمان‌دهی و به جلو می‌برند آنها با نحوه تنظیم، پوشش خبر، فرهنگ، سیاست و اقتصاد خود را درست می‌کنند و به گونه‌ای جلوه می‌کنند که هیچ کشوری از اقتدار آنها برخوردار نیست،به طور مثال ما در دوره‌ای افکار عمومی آمریکا را بررسی کردیم متوجه شدیم رسانه‌های آنها بر افکار عمومی تاثیر گذاشتند که مردم این کشور فکر می‌کنند ارتش آمریکا شکست‌ناپذیر، متحد و یکپارچه است.
رئیس‌جمهور افزود: در اروپا که بیشترین تنش‌سیاسی و کینه‌های تاریخی وجود دارد کمک رسانه‌ها چنان وحدتی برای خود به وجود آورده است که گویا اینها با یکدیگر متحد بوده و همواره در کنار هم می‌نشینند.
رئیس‌جمهور با بیان اینکه تسلط آنها بر شورای امنیت براساس استفاده از رسانه‌هایشان به وجود آمده است،گفت: آنها از طریق رسانه‌هایشان همواره جبهه آزادی‌خواهان را شکست‌خورده، عقب‌افتاده و متحجر معرفی می‌کنند.
رئیس‌جمهور از برخی آگهی‌های تبلیغاتی که از طریق رسانه ملی پخش می‌شود، انتقاد کرد و گفت: شب گذشته میان یک فیلم که پیام بازرگانی پخش شد مشاهده کردم که یک شرکت مخابراتی اعلام می‌کند که هر فردی که از این خطوط استفاده کند می‌تواند در کشورهای مختلفی با آن صحبت کند، وقتی به کشورهای عربی و منطقه خاورمیانه را نشان می‌دادند افرادی شترسوار بودند، اما زمانی که کشورهای اروپایی را نشان می‌داد از آنجا هواپیماها و برج‌های بلندی را نشان داده و معرفی می‌کرد.
احمدی‌نژاد ادامه داد: آنها با رسانه‌های خود می‌خواهند ما را کوچک، حقیر و ناکارآمد معرفی کنند، اما خود بی‌عرضه‌ترین مدیریت‌های جهانی را انجام می‌دهند و من می‌توانم اثبات کنم که ناکارآمدترین مدیریت جهانی در کشورهای اروپایی است.
احمدی‌نژاد اظهار داشت: آنها با استفاده از رسانه‌هایشان صورت افغانستان را به گونه‌ای معرفی می‌کنند که مردم این کشور مجرم بوده تا بتوانند بزرگترین جرائم را بر علیه آنها به کار گرفته تا کسی چیزی به آنها نگوید.
رئیس‌جمهور به موضوع هولوکاست اشاره کرد و گفت: آنها با رسانه‌های خود فضایی را به وجود آورده‌اند که این موضوع رخ داده است و در ایران هم برخی افراد که خود را مدعی خط امامی می‌دانند، این دروغ تاریخی را باور کرده‌اند حال آنکه هدف آنها از طرح این مساله سلط بر خاورمیانه و ملت‌ها بوده است و دلیل ساختگی بودن آن نیز بسیار روشن است چراکه اجازه نمی‌دهند تحقیقاتی در آن رابطه صورت گیرد.
احمدی‌نژاد به ماجرای 11 سپتامبر اشاره کرد و گفت: آنها ظرف 5-6 روز با کمک رسانه‌های خود افکار عمومی را به جایی رساندند که حمله به عراق و افغانستان برای آنها به حق تبدیل شد آنها گفتند 3 هزار نفر کشته شده، اما هیچگاه اسامی آنها را منتشر نکردند و به بهانه آن بیش از میلیون‌ها نفر را در عراق و افغانستان کشته‌اند.
وی ادامه داد: آنها خبر را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که ستون اول یکجا را می‌زند، ستون وسط جای دیگر و ستون آخر چیزی را باقی نمی‌گذارد. آنها با استفاده از رسانه خود را متمدن معرفی می‌کنند، حال آنکه متوحش‌تر از این افراد وجود ندارد. چه کسی در یک جنگ 100 میلیون نفر را کشته است چه کسی در طول تاریخ میکروب ساخته تا داروهای خود را بفروشد. آنها غیردموکراتیک‌ترین کشورها را دولت‌های دموکرات معرفی می‌کنند و همواره در جایی که آزادترین انتخابات برگزار شده با آن مقابله کرده‌اند.
رئیس‌جمهور ارتش آمریکا در طول تاریخ را ضعیف‌ترین ارتش معرفی کرد و گفت: آمریکا در هیچ جنگی پیروز نشده و در جنگ جهانی دوم هم زمانی که کشورهای دیگر جنگیده و خسته شدند، آمریکا با دو بمب ژاپن را مورد حمله قرار داد، اما آنها از طریق رسانه‌های خود فضایی را به وجود آوردند که گویا این ارتش شکست‌ناپذیر است و با استفاده از ابزار رسانه ابهت دروغی برای خود ایجاد کرده‌اند.
احمدی‌نژاد با بیان اینکه امروز دیگر جنگ نظامی نیست بلکه جنگ سنگین رسانه‌ای برپا شده است، ادامه داد: آنها دیگران را عقب‌مانده و خود را پیشرفته معرفی می‌کنند. خشن‌ترین رفتارها در خود آمریکا انجام می‌شود و از پلیس این کشور زمانی که به فردی مشکوک می‌شود این اختیار را دارد که فرد را بکشد.
وی با تاکید بر اینکه آنها با بمباران رسانه‌ای فضا را پر می‌کنند تا حقایق منتشر نشود، گفت: امروز در حال جنگی گسترده و همه‌جانبه رسانه‌ای هستیم که در این میان برنده‌ترین ابزار سلاح رسانه‌ای است.
وی به پرتاب یک ترقه در استقبال مردم همدان از هیات دولت اشاره کرد و‌گفت: از همان ترقه‌های رنگی که شب عید برای خوشحالی استفاده می‌کنند صدمتر پشت سر ما انداختند اما در کمتر از یکی‌دو دقیقه این خبر توسط یکی از رسانه‌های داخلی که مشخص هم نیست چگونه این خبر را منتشر کرده است، در جهان منتشر شد، اما برخی رسانه‌های غربی و وابسته به گونه‌ای خبرسازی کردند که 10 نفر زخمی شده و احمدی‌نژاد از روی وحشت به جای نامعلومی رفته است.
وی ابزار رسانه را اثرگذارترین وسیله بر افکار مردم دانست و گفت: ما باید از کار خبری حداکثر استفاده را انجام دهیم اما کار ما با آنها تفاوت دارد، چراکه ما نمی‌توانیم اخبار دروغ منتشر کنیم و در نقطه مقابل آنها هستیم و معتقدیم اگر خبر صادقانه باشد به نفع ملت و مکتب ما است.
وی ادامه داد: فکر می‌کنیم اگر انسان‌ها در روی زمین امیدوار باشند می‌توان بساط ظلم و ناعدالتی را برچید ما فکر می‌کنیم تمام ملت‌ها محترم و دارای ارزش هستند.
رئیس‌جمهور با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران به دنبال برپایی عدالت در سراسر جهان است،گفت: ما هیچگاه بدخواه ملت‌ها حتی بدخواه ملت آمریکا و شخص بوش هم نبوده‌ایم و اگر با بوش مخالفت می‌کنیم به خاطر جلوگیری از فساد اوست که نمی‌خواهیم سقوط کند.
رئیس‌جمهور با بیان اینکه امروز ایران یک جغرافیا، قوم و ملیت خاص نیست، گفت: ایران امروز یک فرهنگ، مکتب، جریان تاریخی و پرچمدار یک صف بین‌المللی در مقابل زورگویان است و نام ایران به معنای خداپرستی، مبارزه با ظلم و نور امیدی برای سایر ملت‌ها است.
وی گفت: مهمترین ماموریت ما حفظ اقتدار، عزت، اتحاد و توانمندی‌های ایران است. اما آنها کاغذپاره‌ای به نام تحریم نوشته و به دنبال فشار بر روی ملت هستند، اما می‌گویند نمی‌خواهیم بر ملت فشار بیاید، پس این فشار بر چه کسی وارد می‌شود؟ این تحریم دوزار هم نمی‌ارزد اما می‌خواهند با جنجال رسانه‌ای القا کنند که اوضاع خراب است در حالی که هیچکس برای آنها تره هم خورد نکرده است.
رئیس‌جمهور خطاب به خبرنگاران گفت: شما امروز در خط مقدم ملت‌ها قرار دارید و ما بر این باوریم که هیچ‌کس جز شما نمی‌تواند در مقابل استکبار بایستد به همین دلیل باید خود را تجهیز و افق نگاهتان را وسیع کنید.
احمدی‌نژاد به مسوولان دولتی سفارش کرد که در برخورد با رسانه‌ها سعه صدر بیشتری داشته باشند و گفت: دولت، رسانه و ملت یک خانواده بوده و ماموریت همه ما ساختن ایران و نجات بشریت و ایستادگی در مقابل زورگویان نادان و بی‌شخصیت است.
رئیس‌جمهور با پیشنهاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر بیمه تکمیلی، مسکن و محسوب شدن شغل خبرنگاری به عنوان مشاغل سخت موافقت کرد و خطاب به خبرنگاران گفت: قدر خود را بدانید چراکه کار مقدسی را انجام می‌دهید طبق آمار 317 خبرنگار شهید داریم که ده‌ها خبرنگار ما در اثر سانحه‌های هوایی به خداوند پیوستند که این آمار از سایر اقشار بیشتر است آنها باید خود را به آب و آتش بزنند.
وی به حضور خبرنگاران در سفرهای استانی اشاره کرد و گفت: زمانی که آنها را در این سفرها می‌بینم غصه آنها را می‌خورم زمانی هم که برنامه باشد آنها باید صبح زود یک ساعت از ما جلوتر در سالن حضور داشته باشند و برای جابه‌جایی نیز آنها را با مینی‌بوس و اتوبوس جابه‌جا می‌کنند ما کار پرارزش، فشار بالا و سرعت شما را دیده و متوجه می‌شویم و معتقدیم کسرت خبرنگاری یعنی حضور در خط مقدم فرهنگ و تمدن یک کشور.
وی بر حفظ آزادگی و آزادمنشی خبرنگاران تاکید کرد و گفت: حق را باید گفت، اما معنایش این نیست که هر حقی را بگویی برخی حقایق باید در سینه بماند.
رئیس‌جمهور خطاب به مسولان و سردبیران رسانه‌ها نیز گفت: به خبرنگاران و تهیه‌کنندگان خبر کمتر فشار بیاورید و مقداری حقوق آنها را افزایش دهید،چرا که جوانی چه دختر چه پسر با عشق به خدمت برای کشور آمده است. خبر درستی آورده بگذارید در روزنامه‌های شما هم یک خبر از خدمات دولت به چاپ برسد، هیچ اتفاقی نمی‌افتد ما همه اعضای یک خانواده هستیم و باید با هم دوست باشیم.
احمدی‌نژاد تصریح کرد: در مدیریت رسانه‌ها هم باید مسوولان رسانه اجازه دهند خبرنگاران و تحلیلگران مقداری دستشان بازتر باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مردوخی یکی از خبرنگاران حاضر در این مراسم از رئیس‌جمهور خواست تا لیست مفسدین اقتصادی را منتشر کند که رئیس‌جمهور با خنده پاسخ داد من چه زمانی گفتم که لیست مفسدان را منتشر می‌کنم؟
احمدی‌نژاد با تاکید بر اینکه دولت در بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی محکم‌تر از گذشته به وظایف خود خواهد پرداخت، اظهار داشت: راه‌ها را بسته‌ایم و موارد بسیاری را هم برای تعیین مجازات‌ها پیگیری کرده‌ایم، اما اینکه گفتید اسم ببرم هیچ مشکلی ندارم و اگر به این نتیجه برسم که کارها جلو نمی‌رود، الا اینکه اسامی برخی افراد را نام ببرم بدانید که این کار را انجام خواهم داد.
وی با بیان اینکه هنوز مایوس نشده‌ام و امیدوارم سایر دوستان هم با دولت همکاری کنند، گفت: آقای مردوخی بگذارید من هم با شما یک شوخی کنم یادتان هست که 10-12 دقیقه صحبت کردم و چه غوغایی برخاست.
رئیس‌جمهور در ادامه شهدای رسانه را در خط مقدم شهدای کشور دانست و گفت: شهدای رسانه با فداکاری و مظلومیت، برخی در غربت، برخی در مظلومیت و برخی در اوج خدمت به شهادت رسیدند و خانواده‌های این عزیزان بدانند شهدا راه عزت، سرافرازی، آزادگی و عشق به خوبی‌ها را برای ما ترسیم کرده‌اند.
به گزارش خبرنگار ایلنا رئیس‌جمهور از خانواده‌های معظم شهدای رسانه تجلیل و قدردانی کرد.
http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=140136

آیت الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت روز خبرنگار

آیت الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت روز خبرنگار ؛
نباید بگذاریم خبرهای مربوط به کشور ایران را دیگران به اطلاع مردم ما برسانند


هر‌چقدر دایره خبرسازی و کتمان حقایق گسترده‌تر باشد، به همان اندازه محدوده اعتماد مردم به مسئولان و رسانه‌های داخلی کم و توجه آنان به رسانه‌های خارجی زیاد می‌شود.


ایلنا : رئیس‌مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد : نباید بگذاریم خبرهای مربوط به کشور ایران را دیگران به اطلاع مردم ما برسانند، مخصوصاً که می‌دانیم آنان اهداف خاص خود را در چیدمان کلمات در خبرها دارند و اگر ما واقعیت‌ها را براساس حقیقت محض بگوییم، مردم نیز از آنان روی برمی‌گردانند.
به گزارش ایلنا ، آیت الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت 17 مرداد روز خبرنگار به بیان دیدگاههای خود پرداخت.
متن این نوشتار در ادامه می‌آید :
خبرنگاری، شغل شرافتمندانه‌ای است که رسالت بزرگی را بر دوش خبرنگاران می‌گذارد. این گروه که تمام همتشان ارتقای اطلاعات در جوامع است، نمی‌گذارند جامعه در بی‌خبری بماند و با رشد آگاهی مردم، باعث تسریع حرکت قافله انسانی به سوی قله‌های دانش و علم و در نتیجه پیشرفت و سعادت می‌شود.
توجه داشته باشیم که خبرنگاری با خبرسازی تفاوت دارد، خبرسازی که متأسفانه در کنار رشد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری اطلاع‌رسانی درست، در حال اشاعه در جامعه می‌باشد، بر پایه دروغ و شایعه استوار است و نمی‌تواند منبع و مرجع باشد، اما می‌بینیم که بسیاری از بوق‌های استعماری و استبدادی برای جبران عدم اعتماد مردم، به دروغ‌گویی و خبرسازی روی آورده و نمی‌دانند آنچه باعث افزایش رویگردانی مردم از آنان شده، همین حالت است.
در دنیای فراصنعتی امروز که همه ابزار اطلاع‌رسانی با پیشرفته‌ترین تکنولوژی ساخته شده‌اند، نمی‌توان خبری را کتمان و یا سانسور کرد.
عصر انفجار اطلاعات است و هر حادثه‌ای که در هر گوشه این جهان اتفاق بیفتد، خیلی سریع با عبور بر شهپر اطلاع‌رسانی به اقصی نقاط جهان می‌رسد و حتی اخیراً در کنار خبر، تصاویر و فیلم آن نیز مخابره می‌شود. مانند تصاویری که در زمان هجوم ارتش اشغالگر اسرائیل به غزه از جنایات و کشتار صهیونیست‌ها پخش شد و به دنبال آن ادعای مظلومیّت کذایی گروه افراطی یهودی که بر اثر مظلوم‌نمایی و تبلیغات غرب حاصل شده بود، بر باد رفت.
تصویر به شهادت رسیدن نوجوانی در آغوش پدر در خیابان‌های سرزمین‌های اشغالی که نگذاشت ندای ریاکارانه حقوق بشری اسرائیل و حامیان جنایت‌پیشه آن، در گوش مردم جهان بنشیند.
این همه مرهون افزایش روزافزون خبرنگاران و توسعه ابزار اطلاع‌رسانی در جامعه است شایسته است انقلاب اسلامی پایه و اساس نظام خویش را بر پایه اطلاع‌رسانی صحیح و سریع قرار داده و با حضور خبرنگاران متعهد در صحنه رسالت آگاه‌سازی را انجام دهد.
نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم، اینکه هر‌چقدر دایره خبرسازی و کتمان حقایق را گسترده‌تر باشد، به همان اندازه محدوده اعتماد مردم به مسئولان و رسانه‌های داخلی کم و توجه آنان به رسانه‌های خارجی زیاد می‌شود. نباید بگذاریم خبرهای مربوط به کشور ایران را دیگران به اطلاع مردم ما برسانند، مخصوصاً که می‌دانیم آنان اهداف خاص خود را در چیدمان کلمات در خبرها دارند و اگر ما واقعیت‌ها را براساس حقیقت محض بگوییم، مردم نیز از آنان روی برمی‌گردانند.
به هر حال روز خبرنگار فرصت بسیار خوبی است تا من به عنوان مسئولی که در طول 30 سال در سفر و حضر با آنان همراه بوده‌ام، از همه خبرنگاران تشکر کنم و بر روح بلند خبرنگاران شهید درود فرستم که خون پاکشان علاوه بر ارزش شهادت، در راه افزایش آگاهی مردم به زمین ریخته شد.
http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=139949

مسوولان کجای قصه تلخ اعتیاد زنان ایستاده‌اند؟

/گزارش ایلنا از تنها مرکز اقامتی زنان معتاد/
مسوولان کجای قصه تلخ اعتیاد زنان ایستاده‌اند؟


هفت سال مواد مصرف کردم و الکل خوردم اما خانواده‌ام کمتر از یک ساله که فهمیدن/ازدواج که کردم چیزی از اعتیادم نگفتم اما وقتی از ریخت و قیافه افتادم و بدخلقی کردم شوهرم فهمید/ شوهرم نوزاد سه روزه‌مان را برای مواد فروخت.


ایلنا: شیرین، زن معتادی که نوزادش را تنها سه روز پس از تولد دیده و همسرش نوزاد 3 روزه را برای خرید مواد فروخت، فهیمه که دلهره‌های شیر دادن به نوزاد معتادش را فراموش نمی‌کند، الهام که می‌گوید روزنامه‌نگار بوده و در 13 سالگی الکل مصرف می‌کرده ، نمونه‌هایی از زنان آسیب‌دیده جامعه‌مان هستند که حتی به قدر نجات خود بضاعت ندارند اما بیشتر از بضاعت خود برای رهایی تلاش می‌کنند.
چه‌قدر بنویسیم و عکاسی کنیم تا زنان و مردان عبرت بگیرند....؟ تا کجا اطلاع‌رسانی کنیم؟ مگر زنان و مردان معتاد هم‌جنس مادران و پدران ما نیستند؟ پس چرا مردم حتی برای راه‌اندازی یک مرکز ترک اعتیاد زنان در محله خود تا این حد مقاومت می‌کنند؟ چرا مسئولان دردهای درمان نشده زنان معتاد ترک‌کرده را درمان نمی‌کنند؟
یک سوزن به خودمان می‌زنیم که دستانمان گاهی محبت و انسانیت را دریغ می‌کند و یک تلنگر به مسئولانی که این روزها دغدغه تشریح قانون جدید مربوط به مواد مخدر را دارند.
اگرچه چشم انتظار و امیدوار منتظر می‌مانیم تا اثربخش قانون جدید را مشاهده کنیم اما تا اثربخشی این قانون تلف‌شدگان زیادی داده‌ایم.
مرکز اقامتی زنان؛ مرکزی وابسته به جمعیت خیریه «تولدی دوباره»؛ زنان معتادی که از جان و دل تمایل به ترک دارند، 28 روز را با حمایت پدر، مادر، فرزند و یا آشنای خود پذیرش می‌کنند؛ همه درد مشترک دارند، شب‌ها نعره‌های یکسانی سر می‌دهند و روزها برای دلگرمی تازه‌واردها هم که شده قهقهه می‌زند؛ می‌گویند دوست نداریم فحش‌های رکیک بدهیم اما نمی‌دانیم چرا زبانمان که باز می‌شود به فحش‌های پدر- مادر می‌چرخد!
از مددیاران کمپ راضی‌اند اما به یاد ندارند که شبی را بدون هول و هراس روی بالش گذاشه باشند؛ صدای نعره و فحش تن و بدنشان را می‌لرزاند! گاهی با شیشه یا تیغ خودزنی می‌کنند و یا دیگران را می‌زنند!
آخر برخی‌ها می‌گویند، زور مواد از لطافت‌های زنانه و محبت‌های خالصانه بیشتر است.
اجبار برای ترک مواد بی‌فایده است
اینجا اگر کسی با پای خودش بیاید پذیرش می‌شود، تمایل داشته باشند تمام است! اما سحر از ترس اینکه به دست شوهرش کشته شود به کمپ ترک اعتیاد زنان آمده بود.
پذیرشش نمی‌کردند چون تمایل به ترک نداشت؛ ترس از شوهر او را به اقامت‌گاه زنان کشانده بود، دبیر کمپ وساطت می‌کند و او پذیرش می‌شود. سحر دوران سم‌زدایی وحشتناکی را سپری می‌کند اما دوام نمی‌آورد، یک بار که سایر زنان معتاد مشغول پوست کندن سیب‌زمینی برای ناهار بودند، چاقو را از دستشان قاپ می‌زند و فرار می‌کند، آن زمان بود که همه،‌ حتی دبیر کمپ از فرار او خوشحال شد!
آنها که به اجبار می‌آیند دل به کار نمی‌دهند، لغزش‌های مزمن دارند! با آنکه در ابتدای پذیرش به طور دقیق بازرسی می‌شوند اما مجبور کردن خانواده‌ها برای ترک‌ همانا و خوردن مواد همانا..! آنوقت انقدر منتظر می‌مانند که معده‌شان کار کند و مواد همراه با مدفوعشان بیرون بیاید، پس دیگر ماندن در مرکز اقامتی چیزی بی‌شباهت به طنز نیست!
چاقو مواظب‌مان است
تعداد زیادی از زنان در حیاط اقامت‌گاه روی زمین و یا نیمکت‌های چوبی نشستند، جوون‌ترها، دور هم جمع شدند و گاهی با هم می‌خندند و یا گاهی به سر و کله هم می‌پرند؛ تازه‌ واردها که هنوز حال و حوصله ندارند در خوابگاه‌ دراز کشیدند و به جایی خیره شدند....
سه نفر سیب‌زمینی‌ها را خرد می‌کند و سه نفر دیگر هم برای ناهار سبزی پاک می‌کنند. به آنها می‌گویم مواظب چاقو باشید، زیر زیرکی می‌خندند و می‌گویند: «چاقو مواظب ماست»!
گوشه‌ای از حیاط محوطه که تعداد زیادی از زنان دور هم جمع شدند چندان اهمیتی به افراد تازه وارد نمی‌دهند.
سلام پرشوقی به آنها می‌کنم و اجازه می‌گیرم که کنارشان روی گوشه‌ای از نیمکت قرار بگیرم.... یکی از آنها اجازه نمی‌دهد و با چشم‌غره جایش را عوض می‌کند، زیر لب غرلند می‌کند اما بقیه استقبال گرمی دارند می‌خواهند بدانند نمی‌ترسم که شانه به‌شانه‌شان نشستم .... یا تمایل دارند بدانند از آنها نفرت دارم یا دلم به حالشان می‌سوزد....!
اگرچه بیان حسم به آنها کار ساده‌ای نبود اما باورشان نمی‌شد....
همه می‌خواهند با هم دردودل کنند و وسط حرف یک دیگر بپرند،‌انگار دلشان لک زده برای حرف زدن ... می‌گویند: چه خوب که با ما حرف می‌زنی دلمون باز شد؛ پوسیدیم انقدر آدم تکراری دیدیم.....! اجازه سئوال نمی‌دهند؛ اصرار دارند بدانند کسی که به عنوان خبرنگار کنارشان نشسته تا به حال لب به سیگار زده یا نه ...! تجربه دوستی‌های خاص داشته یا نه؟
دوران راهنمایی بدون نئشگی سر کلاس نمی‌رفتم
الهام «ب»، 20ساله، خودش را تمام و کمال معرفی می‌کند و همزمان دود سیگار را به اشکال گوناگون درمی‌آورد... جوان است و ناآرام. می‌گوید: منم روزنامه‌نگار بودم؛ باورت نمی‌شه؟ بیا همین الان با موبایلت زنگ بزن به روزنامه «...» بگو با الهام «ب» کار دارم .... بهت می‌گن رفته مرخصی .... مسافرته... شایدم منو فراموش کرده باشن ... !
پدر الهام سرهنگ و جانباز 70 درصد است، الهام هفت سالی می‌شود که مواد مصرف می‌کند و طی یک سال دو بار برای ترک آمده و هر بار هم دوباره به مواد تن داده؛
دو روز دیگر مرخصم؛ نمی‌دانم مواد بکشم یا نکشم
الهام همان‌طور که پراکنده حرف می‌زند، چهره‌اش بی‌تاب است ادامه می‌دهد: روزی 30 تا قرص روان‌گردان مصرف می‌کردم هفت سال پیش از الکل شروع شد، از اول راهنمایی سر کار رفتم .... راهنمایی هم تا نئشه نمی‌شدم نمی‌تونستم سر کلاس بشینم .... هفت سال مواد مصرف کردم و الکل خوردم اما خانواده‌ام کمتر از یک ساله که فهمیدن....! انگشتش را فشار می‌دهد، هفت سال با من زندگی کردن و نفهمیدن .... دو روز دیگه هم دارم می‌رم خونه ... نمی‌دونم بکشم .... نکشم .... چی کار کنم؟
الهام: تنها چیزی که آرومم می‌کنه مواده .... دو ماه به اصرار خانواده‌ام واسه ترک اومدم اما پذیرش نمی‌شدم .... آخه لغزشی‌ام، توی یک سال بارها بعد از ترک دوباره مصرف کردم .... با سیگار آروم می‌شم، اگر سیگارم قیچی کنن که من رو در و دیوارهام .... من آخر خطم .....
این را می‌گوید و هفت ـ هشت نفری، قهقهه زنان پاهایشان را به زمین می‌کوبند ....
ناهید 33 سال دارد از دو پسرش که حرف می‌زند بغض می‌کند، انگشتان دستش را دو تا یکی صدا می‌دهد، براشون مادری نکردم، همسر خوبی هم نبودم اما شوهر مهربونی دارم .... اعتیاد زندگی رو ازم گرفت ... ازدواج که کردم چیزی از اعتیادم نگفتم و زندگی کردم اما وقتی از ریخت و قیافه افتادم و بدخلقی کردم شوهرم فهمید .... خودم می‌فهمم که بچه‌هام حالشون از قیافم به هم می‌خوره ....!
الهام رو به ناهید می‌گوید: بابا خوش به حال شماها که لااقل می‌گید دلتون واسه بچه‌تون تنگ شده من نمی‌دونم برم خونه واسه کی ذوق کنم ...!
شوهرم نوزاد سه روزه‌مان را برای مواد فروخت
شیرین روسری‌اش را به گلو سفت می‌کند خودش می‌گوید 28 سال دارد اما چهل ساله می‌خورد، جای تیغ و خودزنی روی دستش هنوز مانده .... همانطور که دست به زیر چانه دارد می‌گوید: چهار سال قبل شوهرم در به دره زهر ماریش بود که بچه‌ی سه روزم رو فروخت ..... فقط چهار بار به بچه‌م شیر دادم .... همون چهار بار هم از ترس معتاد شدنش نصفه‌کاره شیرش می‌دادم ... آخه قبل از بارداری معتاد بودم ...!
نوزادم علائم اعتیاد و خماری داشت
فهیمه که همچنان گوش می‌داد و تمایلی به حرف زدن نداشت به میان حرف‌های شیرین پرید و گفت: من هم زمان بارداری معتاد بودم، یک وعده در میان به سپهر، پسرم شیر می‌دادم.... یک وعده شیر خودم، یک وعده شیرخشک .... با اینکه طی بارداری با پزشک مشورت می‌کردم اما پسرم زمان نوزادی علائم خماری، درد شکم و بدن داشت ...
الهام می‌خواهد باز از پدر مادرش حرف بزند ....؛ از روزی می‌گوید که وقتی پدرش برای عیادت آمد، از دندان افتاده‌اش ترسید؛ با بی‌تمایلی می‌گوید: با اینکه دوره اقامتی این مرکز 28 دوره بوده، اما خانوادم اصرار دارن یک دوره مجدد هم اینجا بمانم این یعنی الهام شوت، الهام دیگه نمی‌خوایمت....!
دارو درمانی ممنوع است
به گزارش خبرنگار ایلنا، مرکز اقامتی زنان زیر نظر جمعیت خیریه «تولد دوباره» اداره می‌شود این مرکز بر اساس پروتکل درمانی مصوب سازمان بهزیستی کار می‌کند. معتادان زن تحت یک دوره درمانی 28 روزه قرار می‌گیرند.
کمک معتاد به معتاد اساس کار این مرکز اقامتی است، وضعیت متقاضیان در ابتدا توسط یک شورا ارزیابی می‌شود و در کمپ پذیرش می‌شوند .... قبل از پذیرش تفتیش بدنی می‌شوند، اگر به اجبار آمده باشند که به هر طریقی مواد حمل می‌کنند تا آخرین لحظه نیز به دنبال موادند، تمایل به همکاری ندارند و سرانجام یا فرار می‌کنند و یا مسئولان را به ستوه می‌آورند .... اگر هم اراده خودشان به ترک باشد که می‌مانند و از برنامه‌های بهبودی استفاده می‌کند...
زنانی که رفتارهای پرخطر دارند توسط پزشک مرکز شناسایی و به مراجع بالاتر برای انجام تست‌های پیشرفته‌تر ارجاع داده می‌شوند.
فاطمه محب‌علی مددیار خانواده و دبیر کمپ است که همسر معتاد دارد، او می‌گوید: مدت شش ماه است که در مرکز خودزنی و دگرزنی نداریم؛ قبلا به دست و پاهاشون تیغ می‌زدند و با شیشه به هم حمله می‌کردند اما الان از این خبرها نیست....!
او به ایلنا می‌گوید: پروتکل درمانی اجرا شده به این صورت است که هیچ دارویی به معتادان داده نمی‌شود بلکه آنها از جنبه‌های معنوی و روانی حمایت می‌شوند، در فرایند سم‌زدایی نیز آنها را با فرایند بیماری‌شان آشنا می‌کنیم.
به گفته دبیر کمپ، از آب برای کاهش درد زنان معتاد استفاده می‌کنیم، خدمت‌گذاران هم جزو افراد بهبودیافته هستند که دوره‌های قبلی را پشت سر گذاشتند و به افراد دیگر در فرایند سم‌زدایی کمک می‌کند.
ریالی به مرکز اقامتی زنان کمک نشده است
عباس دیلمی‌زاده رئیس جمعیت خیریه «تولد دوباره» در حاشیه بازدید خبرنگاران از این مرکز اقامتی می‌گوید: این مرکز سه سال گذشته از سوی اداره آسیب‌های اجتماعی شهرداری تهران راه‌اندازی شد و تنها مرکز پابرجای مجوزدار رسمی کشور است که اعتبارات آن به طور کامل از سوی جمعیت «تولد دوباره» تامین می‌شود، اگرچه سال اول تاسیس، قراردادی با اداره آسیب‌های اجتماعی بسته شد تا کمک‌هایی به این مرکز اقامتی شود اما متاسفانه طی سه سال هیچ کمکی نشده است.
او به مشکلات اشاره می‌کند و در مقایسه راه‌اندازی کمپ‌ زنان با کمپ مردان ادامه می‌دهد: مشکلات مربوط به زنان ده برابر بیشتر است در عین حال متاسفانه برای راه‌اندازی و انجام هر اقدامی برای زنان معتاد مقاومت‌ها نیز بیشتر است.
دیلمی‌زاده اگرچه اعلام می‌کند که پس از یک سال از زمان ترخیص پیگیری‌های پس از درمان دارند، اما نگران مشکلات مالی جمعیت است و اعلام می‌کند: با وجود آنکه زنان پس از بهبود در این مرکز با ده‌ها مشکل اجتماعی و حقوقی در زمینه فرزندان، همسر و خانواده مواجه هستند اما هیچ نهادی تاکنون دست یاری به سوی‌شان دراز نکرده است، در عین حال متاسفانه اگر در مرکز ترک اعتیاد مردان 10-15 درصد معتاد بی‌بضاعت وجود دارد در مرکز زنان 40 درصد معتادان بی‌بضاعت هستند.
40 درصد از زنان معتاد بی‌بضاعت‌اند
رئیس جمعیت خیریه «تولد دوباره» صادقانه از عملکرد سه ساله این مرکز اقامتی ویژه زنان می‌گوید: تاکنون حدود دو هزار نفر از این مرکز ترخیص شده‌اند و تنها 22 درصد از افراد ترخیص شده از این مرکز همچنان در درمان‌های پرهیزمدار شرکت می‌کنند اما 78 درصد از زنان دیگر، به شرایط قبل از ترک برمی‌گردد.
او این تفاوت معنی‌دار را ریشه در عدم حمایت‌های سایر دستگاه‌ها می‌داند و از این مسئله گلایه دارد و ادامه می‌دهد: هزینه واقعی 28 روزه اقامت هر زن معتاد در این مرکز 180 هزار تومان که 60 هزار تومان توسط فرد تامین می‌شود و از این نظر تنها 40 درصد از زنان می‌توانند این رقم را بپردازند و مابقی بی‌بضاعت هستند، در این شرایط مابقی اقدامات و کمک‌ها از سوی مردم و کمک‌های خیرین تامین می‌شود.
دیوار های بلند مرکز از سر اجبار است
دیلمی‌زاده به دیوارهای بلند این مرکز اشاره می‌کند و از این بابت متاسف است؛ می‌گوید مرکز اقامتی زنان در دنیا دیوار بلند و حصار ندارد و زنان یا مردان معتاد در این مرکز احساس رهایی و آزادی می‌کند اما آیا در ایران می‌توان مرکز زنان را بدون حصار رها کرد؟ متاسفانه مشکلات امنیتی و حمایتی اجازه نمی‌دهد که دیوارها کوتاه بماند، چرا که گاها مزاحمت‌هایی از سوی اثر صورت می‌گیرد تا به امروز با شیوه مدارا با آنها کنار آمده‌ایم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، قانون جدید مبارزه با مواد مخدر تصویب شده و اصلاحات آن نیز انجام شده است حال جای بررسی دارد که حق و حقوق زنان معتاد در این قانون در نظر گرفته شده یا نه.
چه کسی می‌داند شاید آرزوی امثال منیژه زن میانسال معتادی که می‌خواهد آرزویش نگفته بماند، حمایت اجتماعی، اقتصادی و حقوقی مسئولان پس از درمان و ترک اعتیاد باشد...