هدی کروبی از بی اثر شدن انتخابات در ایران انتقاد کرده و از تسلط استبداد بر نظام حکومتی جمهوری اسلامی سخن گفته است.
روز سه شنبه، 25 اسقند (16 مارس)، سایت سحام نیوز، متعلق به حزب اعتماد ملی، سخنان مهدی کروبی، دبیرکل این حزب را منتشر کرد که در آن، آقای کروبی گفته که عنصر جمهوریت در جمهوری اسلامی "دچار استبداد زدگی شده" و افزوده است که "انتخابات این چنین بی خاصیت شده و فقط اسم و تشریفاتی از آن باقی مانده آنهم با دخالت های متعدد و اعمال نفوذ فراوان از جانب برخی افراد."
به نوشته سایت سحام نیوز، مهدی کروبی که با جمعی از دانشجویان و جوانان حزب اعتماد ملی شاخه استان های اصفهان و گیلان سخن می گفت، با تبریک عید باستانی نوروز به ایرانیان و فارسی زبانان، در ارزیابی شرایط ایران در سال گذشته گفت که "سالی که گذشت و آن ماجرای انتخابات و پی آمدهایی که داشت، توام با مشکلاتی بود که خداوند را شاکرم برای اینکه در عبور از این تلخی ها یاریمان کرد."
دبیرکل حزب اعتماد ملی در مورد انگیزه خود در ورود به رقابت های انتخاباتی گفت که "ما برای تغییر در اوضاع فعلی کشور وارد این انتخابات شدیم و چون متاسفانه جمهوری اسلامی از مسیر خود منحرف شده بود، تلاش کردیم و می کنیم تا به صورت درست اجرا شود."
مهدی کروبی سابقه مشکلات سیاسی اخیر را به انتخابات دوره هشتم مجلس، که در اواخر سال 1386 (مارس 2008) برگزار شد نسبت داد و گفت که "من از همان انتخابات مجلس هشتم متوجه شدم که با ادامه این روند، دیگر در ایران انتخابات به معنی واقعی برگزار نخواهد شد."
در انتخابات مجلس هشتم، که دو سال پس از انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری برگزار شد، شورای نگهبان، علاوه بر اکثر داوطلبان نامزدی در این انتخابات، شمار قابل توجهی از نامزدهای جناح اصلاح طلب را نیز رد صلاحیت کرد و به این ترتیب، مجلس در اختیار جناح محافظه کار و متمایل به دولت قرار گرفت و به گفته منتقدان حکومت، نظارت موثر قوه مقننه بر قوه مجریه به شدت تضعیف شد.
آقای کروبی اظهار داشت که در گذشته، همواره برای خوب برگزار شدن انتخابات و گرفتن صلاحیت افرادی که، به گفته وی، به طور ناحق رد صلاحیت می شدند تلاش کرده بود اما دریافت که شرایط در انتخابات مجلس هشتم تغییر یافته است.
دبیرکل حزب اعتماد ملی گفت که در آن زمان، تلاش هایش در این زمینه به نتیجه نمی رسید و در یافت که "در شورای نگهبان، به جز یک نفر و آنهم دبیر شورا، کسی کاره ای نیست و برخی پرونده ها اصلا در شورا مطرح نمی شود و برای ا ولین بار بود که شنیدم یک گروه، پرونده افراد را کارشناسی و تعیین می کنند، حالا این گروه چه کسانی هستند، نمی دانم."
زمینه 'انفجار و اعتراضات' مردم
آقای کروبی افزود که با مشاهده این وضعیت، در جلسه ای با حضور اعضای مجمع روحانیون مبارز و دوستانش گزارشی را ارائه کرد که برای آنان تازگی داشت و هشدار داد که "انتخابات سالم دیگر برگزار نخواهد شد، اگر این موضوع حل نشود، ماجرای مشروطه و انتخابات بی خاصیت را در پی خواهد داشت."
دبیرکل حزب اعتماد ملی در مورد پی آمدهای انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری در سال جاری هم گفت "این انفجار و اعتراضات مردمی، فقط برای این انتخابات نبود چرا که از مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم به بعد، و رد صلاحیت های گسترده، باعث این انفجار و حوادث اینچنینی شد."
مهدی کروبی، در اشاره ضمنی به اظهارات مقامات ارشد حکومت که نواع دولت ها، سازمان ها رسانه های خارجی را عامل اعتراضات مردم به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری می دانند، این مقامات را به نادیده گرفتن دلیل اصلی مشکلات نظام متهم ساخت و گفت "بحث ما این است که مشکل باید ریشه یابی شود، اما حاکمیت از بررسی آن سر باز می زند و به جای حل مشکل، آن را به بیگانگان ارتباط می دهد."
دبیرکل حزب اعتماد ملی فشارها و محدودیت های اعمال شده از سوی حکومت را مورد انتقاد قرار داد و گفت "ما شاهد گرفتاری عده ای از مدیران عالیرتبه کشور با سابقه مدیریتی بالا، حمله به مطبوعات و بازداشت شدن روزنامه نگاران به این گستردگی هستیم که قطعا بی سابقه بوده است."
وی یادآور شد که در سال جاری، بیش از ده نشریه توقیف شده و گفت که "به مراکز علمی حمله و بسیاری از دانشجویان را دستگیر و محاکمه کردند آنهم در سطحی وسیع."
مهدی کروبی در ادامه سخنان خود، اظهارات مقامات دولتی در مورد انتخاب محمود احمدی نژاد با رای قابل توجه مردم را مورد بررسی قرار داد و با دلایلی، آن را ادعایی بی پایه خواند و جنبه هایی از آن را به استهزا گرفت.
وی یادآور شد که دولت در تبلیغات خود ادعا کرده است که هشتاد و پنج درسد مردم بر سر صندوق های رای رفتند و محمود احمدی نژاد، با رای بالایی رقبای خود را شکست داد، در حالیکه در خلال بسیت و چهار سال گذشته، سه رئیس جمهوری هر کدام دوبار به ریاست جمهوری انتخاب شدند، و همه آنها در دور دوم آرایی به مراتب کمتر از دور اول انتخابات کسب کردند مگر محمد خاتمی که در دور دوم توانست آرای خود را اندکی بهبود بخشد.
آقای کروبی اظهار داشت "حال چگونه می توان باور کرد که دولت فعلی، با اینهمه تورم و اعتراضات و بیکاری و روابط بین المللی ضعیف، توانسته باشددر دور دوم، آرای خود را حدود هفده میلیون افزایش داده باشد" و افزود "مگر در دوره اول، چه معجزه و شق القمری کرده بود که مردم بخواهند دوباره ریاست جمهوری ایشان بر قوه مجریه تکرار شود؟"
دستاورد دولت احمدی نژاد
مهدی کروبی سپس به ارزیابی نتایج دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد پرداخت و گفت "دولتی که بیشترین اعتراضات و جابجایی مدیران و البته لطایف زیادی را نیز به همراه داشت، آیا تعداد زیاد شرکت کننده در انتخابات و آرای خاموشی که این بار به پای صندوق آمدند برای تغییر رئیس جمهوری ای نبود که می خواست جهان را مدیریت کند؟"
دبیرکل حزب اعتماد ملی برخی اظهارات محمود احمدی نژاد را یادآور شد و گفت "چرا روسای جمهور قبلی مدعی نشده بودند برای شصت کشور الگو هستند و در سازمان ملل هاله نور آنها را فرا گرفته باشد، آیا شرایط سخت اقتصادی انگیزه حضور مردم در پای صندو ق رای نشد و یا اینکه نمی خواستند که مسافتی را تا محل سکونت ایشان بروند و گوجه فرنگی تهیه کنند؟"
اشاره اقای کروبی به سخنان آقای احمدی نژاد در مورد درخواست کشورهای دیگر از دولت وی برای مدیریت امور آنها، شرح سخنرانی در سازمان ملل در ملاقات با یکی از روحانیون قم و رد گزارش های مربوط به افزایش قیمت ها با اشاره به بهای گوچه فرنگی در نزدیکی منزل مسکونی اوست.
اقای کروبی همچنین اظهارات محمود احمدی نژاد در جمع حامیان خود پس از اعلام نتیجه مناقشه برانگیز انتخابات را یادآور شد و گفت که "شاید مردم برای اینکه خس و خاشاک خطاب شوند، به پای صندوق رای آمدند؟"
دبیرکل حزب اعتماد ملی در مورد نتیجه اعلام شده انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری گفت "من همچنان تاکید می کنم که انتخابات غیرطبیعی را داشتیم و این دولت، متکی بر رای مردم نیست که نتیجه اش همین انفجار مردمی بود."
آقای کروبی به تهیه مدارک و اسناد مربوط به تقلب در انتخابات اشاره کرد و گفت "البته مثال های کوچکی زدم که ادله و اسناد فراوانی از جمله دخالت مدیران، توزیع پول، دخالت نیروهای مسلح، تصرف صندوق و تعرفه ها و گزارش تخلفات بسیاری قبل، حین و بعد از انتخابات دوستان از دو ستاد انتخاباتی معترض در گزارشی سیصد و هفتاد صفحه ای جمع آوری و ارائه دادند که آقایان عنایت و توجه نمی کنند و مکرر می گویند که آنها بدون سند و ارائه هیچ مدرکی صحبت می کنند و یا اصرار بر این دارند که با ستون پنجم و عامل بیگانه همکاری می کنند."
دبیرکل حزب اعتماد ملی در پایان سخنان خود تاکید کرد که "خودشان هم خوب می دانند که ما نه جاسوسیم و نه از بیگانه خط می گیریم، تنها دلسوز این نظام هستیم و برای حفظ آن تلاش می کنیم و فقط معترضیم."
وی از دانشجویان خواست مایوس نشوند و به فعالیت و تلاش خود ادامه دهند.
http://www.bbc.co.uk/go/
در سلامت انتخابات همین بس که رفیق شهرام جزایری رأی نیاورد
رقیب ناکام آراء باطله در انتخابات ریاست جمهوری و سوژه دایمی رسانه های بیگانه می گوید جمهوری اسلامی دچار استبدادزدگی شده و فقط نامی از آن مانده است. این سخن، گزافه ای است که طی 30 سال گذشته رادیو اسرائیل و صدای آمریکا و رسانه های گروهک های ضدانقلاب مرتب تکرار کرده اند.
مهدی کروبی در دیدار اعضای شاخه جوانان دانشجویان حزب اعتمادملی(!؟) مدعی شد: ما برای تغییر اوضاع در کشور وارد انتخابات شدیم و چون متاسفانه جمهوری اسلامی از مسیر خود منحرف شده تلاش می کنیم تا جمهوریت به معنای واقعی خود یعنی متکی بر رأی مردم و اسلامیت به صورت درست اجرا شود. متاسفانه جمهوریت دچار استبدادزدگی و انتخابات بی خاصیت شده است.
وی در اثبات ادعای خود گفت: آقایان میگویند 85درصد مردم بر سر صندوق های رای رفتند و رئیس جمهورشان با رای بسیار بالایی رقبای خود را شکست داد. در صورتی که سه رئیس جمهور قبلی هر کدام دو دوره رئیس جمهور این کشور بودند. دو تن از این بزرگان در انتخابات دوره دومشان با آراء کمتر و فاحش و قابل تاملی نسبت به دور اول پیروز شدند و تنها نفر سوم توانست با آراء نسبتاً بیشتری یعنی 1 میلیون و نیم رای بیشتر نسبت به دور اول در انتخابات پیروز شود، در عین حال که شرکت کننده کمتر بود حال چگونه باید باور کرد که دولت فعلی با اینهمه تورم و اعتراضات و بیکاری و روابط بین الملل ضعیف این بار از طرفی 7 میلیون (نتایج دور دوم سال 84) و از طرف دیگر 17 میلیون (نتایج دور اول سال 84) رای بیشتر کسب کند!! مگر در دوره اول چه معجزه و شق القمری کرده که مردم بخواهند دوباره ریاست ایشان بر قوه مجریه تکرار شود؟
کروبی البته عنایت به این واقعیت نداشته که در چشم مردم، سیاه نمایی پرحجم دشمنان خارجی و عناصر آلوده داخلی علیه رئیس جمهور ضدارزش تلقی می شد و مردم نمی توانستند به طیف های آلوده به مفاسد اقتصادی و سیاسی به چشم دلسوز بنگرند. طبیعی بود برای چنین مردمی، آلودگان به مفاسد اقتصادی کسانی چون شهرام جزایری مایه ننگ و عار محسوب شوند ضمن اینکه همین مردم ساده زیستی و خدمتگزاری و پاکدستی رئیس جمهور را می دیدند. مردم دولت را بی عیب و نقص نمی دیدند اما به خدمتگزاری دولت باور داشتند در عین حال یقین کرده بودند یک باند زرسالار و اشرافیت طلب در برابر رئیس جمهور جبهه گرفته است.
از سوی دیگر این واقعیتی مسلم است که حتی رئیس ستاد آقای کروبی (کرباسچی) و بسیاری از اعضای حزب اعتمادملی هم به شیخ زودباور رأی ندادند و به مخاطبان اعلام کردند رأی خود را هدر ندهید. نامزدی که اطرافیانش او را زنگ تفریح و رأی دادن به وی را امری هدر می دانند، چگونه باید توقع داشت که رأی مردم را کسب کند و حالا که آرای او از آرای باطله هم کمتر شده پس باید گفت تقلب شده، چون من رأی نیاورده ام؟! یعنی اگر رفیق شهرام جزایری رأی می آورد، مردم نباید شک می کردند که استبداد و طاغوتی گری و فساد و تقلب به کشور بازگشته است؟!
http://kayhannews.ir/881226/2.htm#other205
10دروغ بزرگ
اصطلاح «دروغ بزرگ» اینک به اصطلاحی معروف در دنیای سیاست تبدیل شده که افکار عمومی آن را منتسب به هیتلر می دانند. هیتلر در کتاب نبرد من، می گوید مردم آلمان شکست در جنگ جهانی اول را به این دلیل پذیرفتند که یهودی های دارای نفوذ در مطبوعات از تکنیک دروغ بزرگ استفاده کردند. از نظر هیتلر این روش مستلزم آن است که دروغ چنان عظیم باشد که هیچ کس باور نکند که «کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بی شرمانه حقیقت را تحریف کند». اولین مورد استفاده دروغ بزرگ در این جمله معروف او مستند شده است: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن وجود دارد.» گوبلوز - وزیر تبلیغات هیتلر- این تئوری را با کمی تغییر بدین گونه بیان کرد که «دروغ بزرگ یکی از روش های تبلیغاتی مورد استفاده انگلستان است که دروغ بزرگی می گویند و در ضمن تحت هر شرایطی بر صحت آن پافشاری می کنند.» حوادث انتخابات ریاست جمهوری دهم چنان گسترده و پیچیده بود که تا مدت ها و از منظرهای گوناگون قابل تامل است. در این ماجرا موسوی به عنوان یکی از نامزدهای انتخاباتی با صراحت و شدت هر چه تمام تر حریف خود را به دروغ گویی متهم کرد و به سرعت موجی از تبلیغات و شعارهای انتخاباتی علیه دروغ و دروغگو در جامعه پدیدار شد. جایگاه و نوع نگاه دینی و اجتماعی نسبت به این پدیده، علت انتخاب این محور را کاملاً روشن می کند (دروغگو دشمن خداست یا دروغ کلید همه زشتی هاست). در فتنه سبز که موجودیتش مدیون غبارآلودگی فضا و آمیختگی حق و باطل بود، دروغ های بسیاری ساخته و پرداخته و منتشر شد. گاهی از سوی سران فتنه، گاهی از سوی هواداران ناآگاه و بعضاً آگاه و مغرض و گاهی نیز از سوی پشتیبانان خارجی فتنه و از طریق رسانه های پر سر و صدای استعماری. در این مجال نگاهی می اندازیم به «10 دروغ بزرگ» فتنه سبز که هر کدام در زمان خود موجی از اغتشاش و التهاب و تشویش اذهان عمومی را به دنبال داشتند.
سرویس سیاسی
1 فرار به جلو
اولین دروغ پردازی فتنه سبز در زمان برگزاری انتخابات (22 خرداد 88) روی داد. حدود ساعت 23 و 30 دقیقه شب، در حالی که هنوز رای گیری در برخی شعب ادامه داشت، میرحسین موسوی در یکی از برج های شمال پایتخت کنفرانس خبری به راه انداخت و ادعای پیروزی کرد.
ماجرا وقتی قابل تأمل تر می شود که اغلب خبرنگاران حاضر در این نشست خارجی ها هستند و خبرنگاران داخلی انگشت شماری به این برج راه می یابند.
موسوی که دو انگشت خود را به نشانه پیروزی به دوربین بی بی سی و سایر رسانه ها نشان می دهد، با استناد به گزارش ناظرین خود در پای صندوق ها اعلام می کند پیروز قطعی انتخاباتی است که هنوز ادامه دارد. بیانیه ای هم در این زمینه صادر شده و از مردم خواسته می شود خود را برای جشن پیروزی آماده کنند.
2اسم رمز
روز شنبه پس از انتخابات، با اعلام تدریجی آراء و مشخص شدن نتایج انتخابات اصلی ترین و البته بزرگ ترین دروغ رسماً منتشر می شود؛ ادعای تقلب.
موسوی نخستین بیانیه خود را صادر می کند. «نتایج بهت آور»، «بازی بزرگ»، «خیانت به آراء مردم» و «مبارزه با شورش دروغ» کلید واژه های این بیانیه هستند. او تأکید می کند تسلیم این صحنه سازی خطرناک نخواهد شد.
محتشمی پور- رئیس کمیته موسوم به صیانت از آراء- مدعی می شود به دلیل تخلفات گسترده ناظران و مجریان در مراحل مختلف رأی گیری و شمارش آرا، انتخابات 22 خرداد باطل است. او در پاسخ به این سأال که اگر شورای نگهبان به این درخواست (ابطال انتخابات) توجه نکنند چه خواهید کرد گفت: این اقدام اولیه ما است و در صورت عدم توجه مراحل بعدی اعتراض را انجام می دهیم.
همانگونه که از سخنان محتشمی پور هم پیداست، تقلب اسم رمز آشوب ها و اغتشاش های پیش رو بود.
3پروژه 72 کشته
ستادهای موسوی و کروبی با ارائه لیستی مدعی می شوند در اغتشاشات پس ازانتخابات 72 نفر کشته شده اند. این لیست مجعول اولین بار در سایت حزب مشارکت منتشر و از آنها به عنوان «72 شهید جنبش سبز» نام برده می شود. تحقیقات بعدی نشان می دهد این لیست دروغی بیش نبوده و مدعیانش برای رساندن آن به عدد خاص 72- تداعی کننده تعداد شهدای کربلا!- به هر حیله ای از گنجاندن اسامی کسانی که هویت واقعی ندارند تا متوفیان عادی متوسل شده اند. البته چند نفر از شهدای ادعایی فتنه سبز نیز زنده شدند. گردانندگان این تئاتر سیاه برای لاپوشانی افتضاح خود، مدعی شدند این ترفند نظام برای مخدوش کردن لیست شهدا و بدنام کردن ما بوده است!
4خس و خاشاک
مدعیان تقلب برای گرم نگه داشتن تنور اغتشاش و آشوب نیاز به تهییج و غبارآلودگی فضا داشتند و برای این منظور چه چیزی بهتر از القای این موضوع که نه تنها رأی شما را دزدیده اند بلکه به شما توهین هم می کنند. در همین راستا موجی از تبلیغات رسانه ای با این مضمون به راه می افتد؛ احمدی نژاد، کسانی را که به فردی غیر از وی رأی داده اند، خس و خاشاک خوانده است.
اما اصل ماجرا چه بود؟ احمدی نژاد عصر روز یکشنبه 24 خرداد در تجمع هوادارانش در میدان ولی عصر تهران، طی سخنان خود حساب اغتشاشگران را از هواداران نامزدها جدا کرد و آشوبگران را «خس و خاشاک» نامید؛ «در انتخابات ایران 40 میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیین کننده اصلی بوده اند. حالا چهار تا خس و خاشاک این گوشه ها کاری می کنند بدانید این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنان نخواهد گذاشت. 70 میلیون ملت ایران و 40 میلیون شرکت کننده در انتخابات همه عزیزند، همه ملت ایرانند و همه همدلند و دولت خادم همه آنان و در خدمت همه آنهاست. رقابت ها به پایان رسید و دوره دوستی ها و ساختن ها آغاز شد.»
5 کروبی نامه
هفتم مرداد ماه مهدی کروبی با ارسال نامه ای برای هاشمی رفسنجانی ادعاهای عجیب و غریبی را مطرح می کند. نویسنده در نامه خود از شنیده هایی مبنی بر شکنجه های وحشتناک و تجاوز به معترضین دستگیر شده خبر می دهد. انتشار این نامه موجی از التهاب را در کشور آفریده و با استقبال و مانور تبلیغاتی گسترده رسانه های غرب مواجه می شود. کروبی می گوید مستندات کافی برای اثبات ادعاهای خود دارد و اگر خلاف آن ثابت شد رسماً از ملت عذرخواهی خواهد کرد.
دستگاه های مسئول کشور و در رأس آنها قوه قضائیه رسیدگی به این ادعاها را در دستور کار خود قرار می دهند. کمیته سه نفره- ابراهیم رئیسی معاون اول رئیس قوه قضائیه، محسنی اژه ای دادستان کل کشور و علی خلفی رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه- مأمور تحقیق می شوند. 21 شهریور ماه گزارش مبسوط این کمیته منتشر و مشخص می شود ادعاهای کروبی صحت نداشته است.
کروبی می گوید در نامه اش نگفته چنین رویدادهایی حتماً اتفاق افتاده بلکه شنیده های خود را نقل کرده است. او به قول خود مبنی بر عذرخواهی از ملت نیز عمل نمی کند. نگارش نامه خطاب به هاشمی به جای نهادهای مسئول نیز از دیگر نکات قابل تأمل در کروبی نامه است.
6گزارش یک مرگ
عصر شنبه 30 خرداد، در خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی قتلی رخ داد که حواشی بسیاری را به دنبال داشت. در این ماجرا خانم ندا آقا سلطان به ضرب گلوله کشته شد. بلافاصله پس از این اتفاق، فیلم آن با نام «گزارش یک مرگ در تهران» از شبکه های خارجی به طور گسترده پخش و موج جدیدی از تبلیغات ضد ایرانی آغاز شد.
چند روز بعد آرش حجازی - به عنوان شاهد ماجرا - در مصاحبه با بی بی سی انگشت اتهام را به سوی نظام نشانه رفت.
در مورد این قتل و ادعاهای آرش حجازی زوایای پنهان فراوان و سوالات زیادی وجود دارد. چرا یک دوربین فیلمبرداری باید ندا را حدود یک ساعت تعقیب کند؟ آیا ورود حجازی چند روز قبل از این ماجرا به تهران، حاضر بودنش در محل و بازگشت سریع وی به انگلیس را می توان اتفاقی دانست؟ حجازی مدعی است حاضران در صحنه، ضارب را گرفتند اما او را رها کردند! پس چرا هیچ فیلم و عکسی از وی و اسلحه اش وجود ندارد؟ (در حالی که چند فیلم از زوایای مختلف از صحنه قتل ضبط و پخش شده است).
گذشت زمان و برخی موضوعات - مانند اعطای بورسیه تحصیلی به نام ندا از سوی دانشگاه آکسفورد، تلاش تایم برای معرفی مقتول به عنوان چهره برتر سال 2009 و ... بیش از پیش زوایای تاریک و دست های پشت پرده این سناریو سیاه را روشن می کند البته از مسببان اصلی این جنایت و جنایات مشابه که با طرح ادعای دروغین تقلب باعث به زمین ریخته شدن خون تعدادی از هموطنانمان شدند نباید غافل شد.
7سومین متفکر جهان
انتخاب همسر میرحسین موسوی ازسوی نشریه ای وابسته به محافل صهیونیستی به عنوان سومین متفکر جهان در سال 2009 را می توان یکی از مضحک ترین دروغ های این سال نیز دانست.
نشریه «فارن پالیسی» در توضیح خود درباره این انتخاب نوشته است:
دلیل معرفی زهرا رهنورد به عنوان سومین متفکر جهان آن است که او نقشی اساسی در برانگیختن معترضین و حوادث پس از انتخابات ایران داشته است.
هنگامی که این نشریه با موج سنگینی از پرسش ها و سرزنش ها روبرو شد، سوزان گلاسر دبیر اجرایی فارن پالیسی اعتراف کرد این انتخاب پایه علمی و منطقی ندارد و بیشتر جنبه نمادین دارد.
درباره میزان صحت این انتخاب همین بس که رهنورد در توضیح دلایل تقلب گسترده در انتخابات و پیروزی همسرش گفته بود؛ من لر و همسرم ترک است. مگر می شود ترک ها به فرزندشان و لرها به دامادشان رای ندهند؟!
8نمازجمعه اولی ها
نمازجمعه 26 تیرماه تهران به امامت هاشمی رفسنجانی برگزار شد. جریان موسوم به سبز از مدت ها پیش از آن با تبلیغات گسترده معترضین را به حضور گسترده در این نمازجمعه دعوت کردند و آن را «نمازجمعه سبز» نامیدند. نکته جالب اینکه شبکه های ضدانقلاب ماهواره ای برای نخستین بار طی 30 سال گذشته به تبلیغ نمازجمعه پرداختند و برخی سایت های همسو نیز آداب آن را آموزش دادند! اگر چه خطیب جمعه در روز مورد اشاره اغلب سخنانی که گفت با استقبال جریان فتنه روبرو شد و با سوت و کف مورد تایید قرار گرفت اما حضور شکننده و برخی رفتارها و حرکت های هواداران فتنه سبز موجبات سرافکندگی سران این جریان شد. هنگام اقامه نماز عده زیادی از سبزها فقط تماشاچی بودند، تعدادی هم نمازجمعه مختلط خواندند و بعضی هم لازم ندیدند کفش های خود را هنگام نماز در بیاورند. مجموعه رویدادهای آن روز راستین بودن «نمازجمعه سبز» و ماهیت فتنه را روشن تر کرد. سبزهای شرکت کننده در این مراسم به «نمازجمعه اولی ها» معروف شدند.
9اعتراف با قرص
دهم مرداد ماه اولین جلسه متهمان حوادث پس از انتخابات برگزار شد و در ادامه موجی از فرافکنی و لجن پراکنی برای تحت الشعاع قرار دادن دادگاه و اعترافات متهمان از سوی رسانه های غربی و برخی چهره های داخلی آغاز شد. شاه بیت همه ادعاها این بود؛ این اعترافات تحت شکنجه بوده است.
برای نمونه دفتر هاشمی و همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی با انتشار بیانیه ای عنوان داشت: «معلوم نیست چنین مطالبی در چه شرایط و ملاحظاتی بیان شده است.»موسوی هم اعترافات متهمان را حاصل رنج آنان در مدت حبس و اجبار اعتراف گیران و شکنجه گران آنان خواند.
برخی نشریات داخلی نیز مدعی شدند به متهمان قرص های روانگردان خورانده شده و حرف های آنها تحت تاثیر این داروها بوده است. هر چند در همان ایام برخی متهمان - مانند ابطحی و عطریان فر - این ادعاها را کاملا رد کرده و اهانت آمیز خواندند اما این موضع گیری های صریح هم با انکار مدعیان روبرو شد.
مدتی بعد اغلب چهره های سرشناس بازداشت شده، آزاد شدند اما حتی در دیدارهای خصوصی با سران فتنه هم چیزی برخلاف حرف های خود در دادگاه نگفتند و حرفی از شکنجه و اعتراف تحت فشار به میان نیاوردند.
10سبز بی ریشه
موسوی و تیم او پیش از انتخابات با یک برنامه حساب شده سعی کردند جریان خود را جریانی اصیل، دینی و ارزش دار معرفی کنند.
انتخاب رنگ سبز - با توجه به جایگاه آن در باورهای عمومی - و طرح شعارهایی مانند الله اکبر، یا حسین میرحسین، «نخست وزیر امام»، و ... در همین راستا قابل ارزیابی و تامل است. البته گردانندگان صحنه در ابتدای امر با همین ترفند موفق شدند چنین باوری را در اذهان لایه هایی از جامعه وارد کنند اما به مرور زمان، رویدادهای بعدی توخالی بودن این شعارها را روشن کرد.
در ادامه شعارهای انقلابی و مذهبی جای خود را به این شعارها دادند؛ «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی»، «فلسطینو رها کن، فکری به حال ما کن،» «چوب، چماق، بسیجی دیگر اثر ندارد و ...»
البته حرمت شکنی و گستاخی به همین جا ختم نشد و کار مدعیان خط امام و نخست وزیر امام به جایی رسید که بر اثر تحریکات و سکوت های تشویق آمیز آنان، در اهانتی شنیع عکس حضرت امام(ره) پاره شده و به آتش کشیده شد.
http://kayhannews.ir/881225/12.htm#other1201