افشا کن، افشا کن
مسعود دهنمکی، کارگردان کمدی فاخر اخراجیها (از یک الی خدا بده برکت) اظهار داشت: «دستهایی در کار است تا برای «اخراجیها 3» مشکل ایجاد کنند و اگر این سنگاندازیها ادامه یابد، هفته آینده تمام حقایق و مسائل پشت صحنه را با مردم در میان خواهم گذاشت.»
آگاهان هنری، قاشقنشسته به میدان آمدند و گمانههای خود را به این ترتیب زدند:
آگاه یک: با توجه به اینکه اخیرا اعلام شده: «اسفندیار رحیم مشایی شهید آوینی دیگری است، پس قدرش را بدانیم.» پیشنهاد میشود آقای دهنمکی ـ که خودشان از آوینیپریمهای پیشنهادی هستند ـ برای آغاز قدردانی از این یکی آوینیِ دیگر، ضمن طرح تمام حقایق و مسائل پشتصحنه، مجوز ساخت اخراجیها 3 تا 30 را از طریق کمیسیون فرهنگی دولت، اخاذی نمایند.
آگاه دو: پیشنهاد میشود آقای دهنمکی و آقای مشایی بر سر منصب «آوینی دیگر» با یکدیگر مباهله کنند. اگر دهنمکی پیروز شد مجوزش صادر شود و اگر مشایی پیروز شد، یک نمایشگاه عکس دیگر، در محل لانه هنرمندان برگزار شود.
آگاه سه: پیشنهاد سازنده میشود آقای دهنمکی ابتدا بخشی از حقایق و مسائل پشتصحنه را با مردم در میان گذاشته و از این طریق بخشی از مجوز را دریافت نمایند و در مراحل بعد با در میان گذاشتن بخشهای دیگری از حقایق و مسائل پشتصحنه، باقی مجوز را به همراه بودجه کافی اخذ نمایند.
راهکار ویژه
میرهاشمی، معاون وزیر راه و ترابری، ساعاتی پس از اینکه از برف و کولاک شدیدِ یکی از گردنههای محور دهستان موگویی، از مسیر فریدونشهر به استان چهارمحال و بختیاری، نجات یافت، بر لزوم بازگشایی سریعتر محور ارتباطی دهستان ـ موگویی تأکید کرد.
یک آگاه پیشنهاد کرد به جهت رفع هرچه سریعتر کلیه مشکلات مملکت، اقدامات زیر در راستای سایر مسئولین انجام پذیرد، بمنه و کرمه:
قرار دادن رییس فدراسیون فوتبال در دروازه و پنالتی زدن به او توسط زینالدین زیدان.
دادن قلم و کاغذ بهدست وزیر فرهنگ و ارشاد و تقاضای رمان فاخر دینی جهانی از وی.
دادن یک دستگاه سبد خانوار بهدست وزیر اقتصاد و فرستادن او به خرید مایحتاج روزانه.
نشاندن رییس صدا و سیما با چشمهای باز پای تلویزیون.
بدیهی است بقیه پیشنهادها در اسرع وقت ارایه خواهد شد.
بیانیه سبز
مهدی کروبی که به قزوین سفر کرده بود، پس از مواجه شدن با اعتراض مردم، با کمک نیروهای ضدشورش توانست از محاصره محاصرهکنندگان خارج شود. بههمین مناسبت «کانون سبزینهکاران ایران سبز» با صدور بیانیهای ضمن محکوم کردن این اقدام، مردم قزوین را نیز محکوم کرد. در این بیانیه آمده است:
«باخبر شدیم جمعی از آلات دست استبداد، با حمله به شیخ اصلاحات عمامه از سر وی کشیده و اتومبیل وی را قر کردهاند. وااسلاما، وااصلاحا. اگر دین ندارید نداشته باشید، لااقل آزاده باشید. ننگ ماندن در سرزمینی که در آن فریاد زده میشود «کروبی بیسواد آلت دست موساد»، از رفتن در زیر تیغ آزرم زورمندان استبدادکننده سنگینتر است. آیا شعبدهبازان پنداریدهاند با اصابت تخممرغ به شیشه، ما از مطالبات خود دست برداشته میشویم؟ زهی خیال باطل که چههاست در سر این قطرههای بیجهتاندیش.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «اگر جمعی ساندیسخوار بگویند کروبی برو گم شو، کروبی گم نمیشود؛ چراکه او تازه قضیه را پیدا کرده است و تا یکسویه شدن کار جنایت و استبداد، گوری از خود گم نخواهد کرد.»
در پایان بیانیه نیز چنین آمده است: «ما سبزپوشان ابدی، ضمن محکوم کردن اصل واقعه، از خداجویان قزوین میخواهیم صف خود را از خشونتصفتان جدا ساخته و پشت خداجویان سبز را خالی نکنند که غلط نکنم روز رهایی نزدیک است.»
استمداد از خوانندگان
یک سایت خبری نوشت عضو هیئت مدیره یک منطقه توریستی به جهت امضا نکردن چک 30 میلیون تومانی کمک بلاعوض به نمایشگاه یک هنرپیشه، بهدستور یک مقام ارشد از سمت خود عزل گردیده است. از آنجا که گمانهزنیهای گمانهزنان در این زمینه هنوز به نتیجه نرسیده است، از شما خوانندگان فهیم خواهشمندیم برای روشن شدن زوایای تاریک ماجرا، آگاهان را در انتخاب گزینه درست یاری نمایید:
مقام ارشد یادشده کدامیک از موارد زیر است؟
محمود احمدینژاد/ سعید مرتضوی/ عزتالله ضرغامی/ احمد توکلی/ حسن بنیانیان/ مهدی کروبی/ هیچکدام؛
عزتالله انتظامی/ جهانبخش سلطانی/ نیوشا ضیغمی/ رابرت دنیرو/ فرزاد حسنی/ سیدجواد هاشمی/ هیچکدام.
هنرپیشه یادشده کدامیک از موارد بالا است؟
مسابقه هفته
به دستور هیئت تحقیق و تفحص مجلس، دکتر سعید مرتضوی از قوه قضاییه به قوه مجریه منتقل شد. طی این انتقال که با مخالفت شدید دولت همراه بود، مهندس مرتضوی مسئولیت ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز را با اکراه پذیرفت و قول داد از همه قاچاقچیان کالا و ارز در بازداشتگاههای استاندارد مراقبت ویژه نماید. گفتنی است براساس نظر هیئت تحقیق و تفحص، سعید مرتضوی هیچ تقصیری (اعم از اصلی و فرعی) در ماجرای بازداشتگاه کهریزک نداشته و تنها مسئول خرید آسایشگاه کهریزک بوده است. در همین راستا جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز ضمن جنبیدنی کمسابقه، این انتصاب فرخنده را به بازماندگان حادثه تبریک گفت.
به کلیه خوانندگانی که تشخیص دهند در عبارت فوق چند اشتباه وجود دارد، بدون قید قرعه جوایز زیر اهدا میشود:
یک لیوان چای پررنگ/ به ده نفر؛
حکم رفع توقیف فیلم سینمایی/ به هفت نفر؛
پوستر تمامرنگی سانتریفیوژ/ به سه نفر؛
مجوز قاچاق کالا و ارز، تا سقف دلبخواه/ به هیچ نفر.
منبع:http://www.panjerehweekly.com/main/index.php?Page=definitioncontent&UID=223073
خلاصه : «پدرخوانده» نام رمانی است پرفروش از «ماریو پوزو» نویسنده شهیر آمریکایی، که در سال 1969 منتشر شد. این اثر بهلحاط ترسیم چهره واقعی اعضا و سرکردگان مافیای مخوف ایتالیایی ساکن آمریکا، از اهمیت ویژهای برخوردار است. «پدرخوانده» از پرفروشترین کتابهای تاریخ نشر آمریکا و جهان است. براساس رمان پوزو، سری فیلمهای پرفروش «پدرخوانده» ساخته شد که هنوز طرفداران بسیاری در سراسر دنیا دارد. شخصیت اصلی داستان یعنی «دون ویتو کورلئونه» یا همان پدرخوانده مافیا، در یکی از مشهورترین دیالگوهای این فیلم از بابت نصیحت به فرزندان و اهالی خانواده مافیایی خود میگوید: «هیچوقت اجازه ندین، کسی بیرون از خانواده، بدونه شما به چی فکر میکنین.»
«پدرخوانده» نام رمانی است پرفروش از «ماریو پوزو» نویسنده شهیر آمریکایی، که در سال 1969 منتشر شد. این اثر بهلحاط ترسیم چهره واقعی اعضا و سرکردگان مافیای مخوف ایتالیایی ساکن آمریکا، از اهمیت ویژهای برخوردار است. «پدرخوانده» از پرفروشترین کتابهای تاریخ نشر آمریکا و جهان است. براساس رمان پوزو، سری فیلمهای پرفروش «پدرخوانده» ساخته شد که هنوز طرفداران بسیاری در سراسر دنیا دارد.
شخصیت اصلی داستان یعنی «دون ویتو کورلئونه» یا همان پدرخوانده مافیا، در یکی از مشهورترین دیالگوهای این فیلم از بابت نصیحت به فرزندان و اهالی خانواده مافیایی خود میگوید: «هیچوقت اجازه ندین، کسی بیرون از خانواده، بدونه شما به چی فکر میکنین.»
*****
بررسی احزاب و گروههای سیاسی ایران، از منظر جامعهشناسی سیاسی کاری بسیار دشوار و پیچیده و حتی غیرممکن است. زیرا نقش و تأثیر هرکدام بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب به دلیل کمبود اطلاعات، عدم شفافیت رهبران جریانها و همچنین کارکرد ناقص رسانهها، نهتنها مشخص نیست، بلکه در بسیاری از مواقع تحت تأثیر جریانهای رسانهای غالب – که خود را رهبران احزاب و گروهها جلوه میدهند - گمراه کننده است. به همین دلیل و به طریق اولی ، شناخت نقش و جایگاه رهبران جریانهای سیاسی نیز کاری بسیار دشوار و راهی بس صعبالعبور خواهد بود.
با این همه اگر بخواهیم از علم سیاست و جامعهشناسی مدرن بهره بگیریم، به اعتقاد نگارنده، نظرات و آرای نخبهگرایانی چون موسکا، پارتو و منجیلز بهترین راه برای شناخت تئوریک نقش، جایگاه و عملکرد نخبگان سیاسی و رهبران احزاب و جریانهای پس از انقلاب خواهد بود.
«ویلفردو پارتو» یکی از بزرگترین نظریهپردازان نخبهگرایی و از بنیانگذاران مکتب لوزان، میگوید: «تاریخ گورستان نخبگان و اشراف است.» او با تعبیری که از حکمرانان و رهبران به روباه و شیر میکند، بهخوبی میزان بالای تأثیر افراد و نخبگان را بر بقا و فنای حکومتها توضیح میدهد و بر نقش انکارناپذیر رهبران بر توده تأکید میکند.
صرفنظر از این جمله شعارگونه پارتو، رابرت منجیلز جامعهشناس آلمانی بیشتر به یاری ما برای فهم میزان تأثیرگذاری و نقش رهبران جریانهای سیاسی و اجتماعی میآید. منجیلز در مورد قدرت گرفتن فرد یا افراد محدود در ساختار احزاب و گروهها میگوید: «اصولا به دلایل فنی و روانشناختی، سازمان باعث میشود تا در درون احزاب سیاسی و اصناف و حتی دولت، یک گروه بهوجود آید که با گذشت زمان، رهبری این گروه هرچه بیشتر قدرت را در دستهای خود متمرکز میسازد و جالب اینکه افراد و توده نیز در این روند تمرکز قدرت، بیمیل نبوده و آن را تأیید میکنند .»
با این توصیف و برای شناخت رهبران جریانهای سیاسی کشور که تا این اندازه در تحولات و حوادث ایران دارای نقش و اهمیت هستند، بهسراغ دستهبندیهای سیاسی کشور و رهبران آنها میرویم.
اگر تقسیمبندی رایج دهه اخیر را بپذیریم و تمام احزاب، گروهها و جبهههای سیاسی را در چهار دسته راست سنتی، راست مدرن، چپ سنتی و چپ مدرن قرار دهیم، برای تعیین اثرگذارترین چهره تمام این چهار جریان سیاسی کشور با مشکل مواجه خواهیم بود.
این مشکل در دو دسته راست سنتی و مدرن به دلیل تعلقات فکری و عقیدتی این دو جریان به خط اصیل ولایت فقیه و تأثیرپذیری حداکثری آنها از خط مشی رهبری انقلاب، به نسبت جناح مقابل کمتر به چشم میخورد. گرچه در همین دو گروه نیز فرد یا افراد تأثیرگذار حضور دارند که گاهی مستقل از نظرات رسمی حکومتی به جهتدهی این جریان میپردازند. منصفانه باید گفت از این منظر، جریان راست نقاط ضعف و تاریک فراوانی در مواجهه با تفکر اصیل خود – که این جریان خود را مبتنی بر آن شکل داده – در پرونده خود به ثبت رسانده است. این موضوع البته در جناح چپ و در شاخه سنتی و مدرن آن به دلیل تعلق خاطر کمتر به اصل ولایت فقیه و مشی اپوزیسیونگونه نسبت به مشی و مرام رسمی حاکمیت بیشتر حایز اهمیت است؛ یعنی رهبری جریان از اهمیت بالاتری نسبت به جریان راست برخوردار بوده و شناخت نقش و جایگاه آن به همین میزان اهمیت زیادی دارد.
به همان دلایلی که پیشتر درباره کل جریانهای سیاسی و احزاب و گروههای کشور گفته شد، شناخت دقیق و کارشناسانه رهبران و نخبگان اصلی جناح چپ نیز با پیچیدگیهای بسیاری روبهروست. چه اینکه مشی اپوزیسیونگونه این جریان، علیالخصوص در چپ مدرن، به عدم شفافیت آن بیشتر کمک کرده است. برای شروع اگر بهسراغ چهرههای رسمی و رسانهایتر این جریان برویم، به نامهای سید محمد خاتمی (رییسجمهور دولت اصلاحات)، مهدی کروبی (رییس مجلس اصلاحات) و در این چند ماه اخیر میرحسین موسوی (رهبر جریان خودخوانده سبز) برمیخوریم.
بررسی گذرای حوادث و وقایع اخیر و برخورد گروههای سیاسی با این اشخاص نشان میدهد که آنها بیش از آنکه رهبر و جهتدهنده جریانهای سیاسی چپ در ایران باشند، نتیجه این جریانات محسوب میشوند. حقیقت این است که در هیچ برهه تاریخی این افراد به صورت کاملا خودآگاه و مستقل بر این گروهها تأثیرگذار نبودهاند؛ حتی اگر فشارها و تنگناهای حاصل از عملکرد ضدقانون این جریان، آنها را به هم نزدیک کرده باشد.
اگر از لایه اولیه و البته رسمی این جریان عبور کنیم به نامهایی چون بهزاد نبوی، محمد موسوی خوئینیها و سعید حجاریان برمیخوریم. اسامی که هرچند برای افکار عمومی نسبت به نامهای قبلی کمتر شناخته شده هستند، اما بدون شک از این چهرههای رسمی و رسانهای تأثیر بسیار بیشتری دارند.
هرکدام از این سه تن در یکی از احزاب اصلی بزرگ و اصلاحات نقش اصلی و محوری را ایفا میکنند. بهزاد نبوی در سازمان مجاهدین انقلاب، سعید حجاریان در حزب مشارکت و محمد موسوی خوئینیها در مجمع روحانیون مبارز.
حجاریان که طرفدارانش او را «ایدئولوگ اصلاحات» میخوانند، شخصیت محوری حزب مشارکت و چهره شاخص اصلاحطلبان جوان و خط امامیهای دهه شصت است.
ارادت ویژه او به ضلع دیگر این مثلث یعنی موسوی خوئینیها او را با تمام ویژگیهای آکادمیک و تأثیرگذارش، از گزینههای پیشروی ما حذف میکند.
بهزاد نبوی ستون محوری سازمان مجاهدین اسلامی و از چهرههای باسابقه و تأثیرگذار هر دو جریان سنتی و مدرن چپ در ایران است. قدرت سازماندهی و تشکیلاتی او در کنار امکانات مالی تأثیرگذارش که از رهگذر سالها حضور در پستهای نان و آبدار اقتصادی بهدست آورده، وی را به گزینه قابل تأملی برای رهبری پشت پرده اصلاحات تبدیل کرده است؛ مسئلهای که از سوی طرفداران و دوستان وی بهرغم همه انتقاداتی که بر وی روا میدارند، مورد تأکید قرار دارد. از همین روست که از سوی روزنامههای این جریان در دوره اصلاحات وی به القابی چون «چریک پیر» و یا «ماموت با استخوانهای درشت» مفتخر شده بود.
اما حکایت محمد موسوی خوئینیها تا حدودی با نبوی متفاوت است.
خوئینیها یک روحانی است و در کار مرکزی تشکل کانونی چپ سنتی، یعنی مجمع روحانیون مبارز نقش غیرقابل انکاری دارد.
از دیگر سو بهدلیل تمرکز وی بر روی تشکلهای دانشجویی داخل و خارج ایران در مبارزات قبل از انقلاب، تسلط بالایی بر نسل دوم چپهای ایرانی که دانشجویان خط امامی و دفتر تحکیمی دیروز و اصلاحطلبان تندرو امروز محسوب میشوند، دارد. به این موارد نزدیکی وی با امام خمینی قبل و بعد از پیروزی انقلاب و عدم پذیرش مسئولیت رسمی جدی در دو دهه گذشته را اضافه کنید.
موسوی خوئینیها بدین ترتیب تأثیرگذارترین چهره سیاسی جناح چپ محسوب میشود. فردی که علیرغم حضور بسیار کمرنگ در مجامع عمومی و رسمی و دوری تعمدی از رسانهها، دارای کاریزهای غیرقابل انکار بر طیف مدرن اصلاحطلبان است و در عین حال مقام ریش سفیدی چپ سنتی را نیز با سمت ریاست شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز بر عهده دارد.
امیرحسین مهدوی عضو مستعفی سازمان مجاهدین انقلاب در پاسخ به سؤال خبرنگار خبرگزاری فارس که کدام احزاب سیاسی حال حاضر کشور را به جهت تئوریک به سازمان مجاهدین نزدیک میدانید، میگوید: «یقینا از این جهت نزدیکترین گروهها به سازمان، جبهه مشارکت و مجمع روحانیون هستند... سران مجمع هم بهویژه آقایان موسوی خوئینیها و خاتمی از جایگاه خاصی بین اعضای سازمان برخوردار بوده و نقش تعیینکنندهای در رویکردهای سازمان و بهویژه جهتگیریهای آن و تنظیم فهرستها در انتخابات داشتند.»
به این ترتیب، نفوذ غیرقابلانکار خوئینیها بر هر سه حزب بزرگ و محوری جریان اصلاحات مشخص میشود. شاید به همین دلیل است که وقتی روزنامه «سلام» که متعلق به وی است توقیف میشود، قایله هیجدهم تیرماه 1378پدید میآید.
در حالیکه در همان سالها اصلاحطلبان با توقیفهای متعددی در مورد روزنامههای خود مواجه بودند و هیچگاه چنین عکسالعمل شدید و غیرقانونی را از خود بروز ندادند. راز حضور مهندس موسوی در انتخابات ریاستجمهوری آنهم بعد از بیست سال سکوت منفعلانه و انزوای سیاسی را هم میتوان در تأثیرگذاری موسوی خوئینیها جست. چه اینکه حضور سؤالبرانگیز موسوی و کنارهگیری تعجبآور خاتمی بهنفع وی، در پی اظهار تمایل وی به کاندیداتوری موسوی و ارجحیت موسوی بر خاتمی صورت گرفت.
اخبار جسته و گریختهای هم که از جلسات محرمانه اصلاحطلبان در قبل و بعد از انتخابات به فضای رسانهای درز میکرد، همگی نشان از تصمیمگیری با محوریت موسوی خوئینیها داشت. از اینجای کار به بعد همان عدم شفافیت و پیچیدگی فضا دست ما را بر تحلیل شرایط براساس اخبار قابل استناد میبندد. بنابراین بازهم به تئوری رجوع میکنیم.
منجیلز معتقد است، نیاز مذهبی تودهها مبتنی بر احترام به رؤسا که به احزاب انتقال مییابد و همچنین بیتفاوتی آنها در زمینه اعمال مؤثر دمکراسی و مشارکت در رهبری، نهتنها راه را بر اقلیت محدود یعنی گروه رهبران بازمیگذارد، بلکه سبب میشود تا رهبران در راه متمرکز ساختن قدرت در دست خود از تشویق تودهها نیز برخوردار شوند. رابرت منجیلز تأکید میکند، در چنین شرایطی احتمال تغییر وضعیت و اعتراض از پایین بسیار ضعیف است. در دعوای بین رهبران آریستوکرات و تودههای بیبضاعت، همیشه برد با دسته اول است و اگر تغییر و تحولی صورت پذیرد، ناشی از دعواهایی از نوع اختلافنظر بین خود رهبران است.
به عقیده منجیلز، تحولات سیاسی همیشه از اختلافاتی که بین نخبگان وجود دارد، پدید میآید و در این رابطه وظیفه توده فقط این است که به نفع نخبگان تظاهرات کرده و به خیابانها ریخته و چهبسا در این روند کشته شوند.
گمانهزنی فراوانی پیرامون نقش و عملکرد موسوی خوئینیها در بسیاری از حوادث و وقایع انقلاب موجود است. از ماجرای تأیید صلاحیت بنیصدر تا مخالفت با رهبری آیتا... خامنهای در جلسه چهاردهم خرداد مجلس خبرگان. اما بسیاری از آنها نه قابل اثبات است و نه قابل تکذیب.
اساسا به همین دلیل است که پدرخواندهها به اطرافیان خود توصیه میکنند: «هیچوقت اجازه ندید، کسی بیرون از خانواده بدونه شما به چی فکر میکنین.»
منبع:http://www.panjerehweekly.com/main/index.php?Page=definition&UID=52603
جمعه ۲۵ دی ۱۳۸۸
به گزارش فارس، آیتالله احمد علمالهدی در خطبههای این هفته نماز جمعه مشهد در جوار بارگاه نورباران رضوی اظهار داشت: دشمن کیان دینی و علمی ما را نشان رفته است.
وی ادامه داد: دشمن کیان علمی ما را با این ترورها و کیان دینی ما را در روز عاشورا مورد تهاجم قرار داد.
وی تاکید کرد: ما نیز نباید کوتاه بیاییم و بدانیم تا جایی که تهاجم است، دفاع هم لازم است.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به وجود جنگ نرم گفت: باید بدانیم در این عرصه، تهمت، افترا و دشنام است، اظهار داشت: شما در میان امام جمعههای کشور کسی را نمیبینید که در روزنامههای شهرش هفتهای چند بار به او دشنام بدهند اما باکی ندارم.
وی ادامه داد: حتی به دوستان مطمئن خودم که مرا به تندی متهم میکنند گفتهام که من تندرو نیستم اما تا جایی باید پیش رفت که تهاجم است.
این مدرس حوزه با اشاره به توهینهای دشمن به ولایت فقیه گفت: ما حتی به مقدساتشان نیز دشنام ندادهایم بلکه ممکن است از عباراتی تیز استفاده کرده باشیم.
وی خاطرنشان کرد: در این مسائل، جناحع جریان و آدمها مطرح نیبستند بلکه مسئله تهاجم است و ما تهاجم به کیان دینی را برنمیتابیم.
رئیس ستاد احیای امر بهمعروف و نهی از منکر خراسان رضوی با اشاره به سخنان اخیر اسفندیار رحیممشایی درباره یکی از پیامبران گفت: این توهین رئیس دفتر رئیس جمهور توهین به مقدسات دینی است.
وی تاکید کرد: تو چه کارهای که مدیریت پیامبران را تشخیص دهی و چرا باید در جشنواره رازی یک منشی دفتر باید سخنرانی کند.
خطیب جمعه مشهد با بیان اینکه در دوران نوح نسل بشر رو به انقراض بود و ایشان بشر را نجات داد گفت: مدیرتر از نوح پیدا نمیشود.
وی با بیان اینکه مدیریت هر پیامبری در راستای رسالتش است گفت: در زمان عیسی نیز یهودیان جنایات خود را به حساب خدا میگذاشتند و مسیح(ع) این مسیر را عوض کرد و یهود جنایتکار به اقلیت تبدیل شد و هنوز منفور است.
وی ادامه داد: این مردم در انتخابات ریاست جمهوری به فردی متدین، صادق و سادهزیست رای داد آن وقت فردی مانند مگس درکنار گوش وی وزوز میکند که به رئیس جمهور در ابتدا تذکر دادهایم.
علمالهدی با بیان اینکه ما پای رای خود ایستادهایم تاکید کرد: ما اجازه حضور یک مگس در کنار گوش رئیس جمهور را نمیدهیم.
وی با بیان اینکه ما اجازه توهین به مقدسات را به هیچ فردی نمیدهیم، گفت: این دین، قرآن و ائمه آسان به دست نیامده که راحت از دست بدهیم.
خطیب جمعه مشهد تاکید کرد: ما نمیایستیم کسی بر اساس بیفکری و فردی بهخاطر دوستی با دشمن به دین ما بتازد.
گفتنی است پیش از این در جریان سفر رئیس جمهور به مشهد، آیت الله علم الهدی در اعتراض به حضور مشایی جایگاه سخنرانی را ترک کرده بود.
منبع:http://jahannews.com/vdciy3av.t1a3q2bcct.html
ممنوع التدریسی دو استاد دانشگاه؛ «سیدمرتضی مردیها» استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی به تازگی ممنوع التدریس شده است. به گزارش خبرنگار ما این عضو هیات علمی دانشگاه علامه سال 86 از دانشکده حقوق و علوم سیاسی به دانشکده ادبیات منتقل شده بود. همچنین به گزارش کلمه، «صبا واصفی» پژوهشگر نیز از 30 دی ماه ضمن ممنوعیت از تدریس در دانشگاه شهید بهشتی از این دانشگاه اخراج شد. این فعال حوزه زنان از سال 85 در دانشگاه بهشتی تدریس می کرد.
- دید و بازدیدهای صفایی فراهانی؛ «محسن صفایی فراهانی» از روز چهارشنبه میزبان فعالان سیاسی، مدنی، مطبوعاتی شد. به گزارش پارلمان نیوز سیدمحمد خاتمی یکی از میهمانان صفایی فراهانی بود که البته قبل از او به دیدار مرتضی حاجی مدیرعامل بنیاد باران و محمد کیانوش راد عضو جبهه مشارکت رفته بود. همچنین محمدرضا خاتمی، علی مزروعی، عبدالله رمضان زاده و جمعی دیگر از چهره های نام آشنا به دیدن این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت رفتند. ظاهراً در این دید و بازدیدها محسن صفایی فراهانی ضمن تشکر از تمامی افرادی که به ملاقات وی رفته اند، از رسانه های گروهی درخواست کرد اظهارنظرهای غیرمستقیم در مورد وی را منتشر نکنند و اعلام کرد به صورت شخصی پاسخگوی پرسش های رسانه ها خواهد بود.
- استقبال بازداشت شدگان از مناظره ها؛ «فخرالسادات محتشمی پور» از بروز بیماری های قدیمی مصطفی تاج زاده در زندان خبر داد. به گزارش نوروز وی گفت؛ «تداوم حضور ایشان در زندان و عدم دسترسی به امکانات درمانی برای بیماری هایی که داشته اند کم کم در حال بروز است و نگرانی از تشدید بیماری هایی چون دیسک، آرتروز و نقرس وجود دارد.» محتشمی پور همچنین گفت در ملاقاتش با تاج زاده این فعال سیاسی از برگزاری مناظره های تلویزیونی حتی با حضور افرادی خاص در آنها استقبال کرده و گفته است در دو هفته اول بازداشت به صورت مکتوب پیشنهاد کرده است برای ایجاد آرامش زمینه گفت وگوهای آزاد با حضور نمایندگان دو جناح فراهم شود.به گفته تاج زاده سایر بازداشتی ها همچون امین زاده نیز دو بار به تفصیل طرحی در این زمینه ارائه کرده است.
- نامه استادان اقتصاد؛ جمعی از استادان اقتصاد دانشکده های سراسر کشور با نگارش نامه یی به مسوولان قضایی خواستار آزادی «علی عرب مازاریزدی» استاد اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه شدند.
-دستگیری برادر سعید نورمحمدی؛ «مسعود نورمحمدی» برادر «سعید نورمحمدی» از بازداشت شدگان حوادث اخیر بازداشت شد. به گزارش کلمه وی در محل کارش در فروشگاه لوازم رایانه یی دستگیر شده است.
- ملاقات با ساسان آقایی؛ خانواده ساسان آقایی روز پنجشنبه با این روزنامه نگار دیدار کردند.کلمه به نقل از خانواده وی گزارش داد او از روحیه خوبی برخوردار بوده و از احتمال برگزاری دادگاه خود طی 10 روز آینده خبر داد. این در حالی است که وکیل وی تاکنون موفق به خواندن پرونده وی و دیدار با ساسان نشده است.ساسان آقایی همچنین گفته است با دو دانشجو و یک فرد تبعه سریلانکایی هم سلول است.
- هفت سال زندان برای اقبال؛ «مهدی اقبال» قاری قرآن و دعای کمیل حسینیه دارالزهرا و از اعضای جبهه مشارکت از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به هفت سال حبس محکوم شد.به گزارش کلمه اقبال که از اوایل آبان ماه دستگیر شد در حالی به هفت سال زندان محکوم شد که در دادگاه از وکیل برخوردار نبود و حاضر به دفاع از خود نشد.اقدام تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی برای ایجاد اغتشاش و اقدام علیه امنیت ملی از جمله اتهامات او است.
- لغو دیدارهای هفتگی با خانواده شهدا ؛ نوروز خبر داد جلسات دیدار با خانواده های شهدای کاشان که سابقه یی حدود 27 ساله و ماهیتی فرهنگی، مذهبی و ارزشی دارد و هر هفته جمعه شب صورت می گیرد، با حکم رئیس اداره تبلیغات اسلامی کاشان لغو شد.به گزارش نوروز هر هفته جانبازان و ایثارگران کاشان به یاد همرزمان شهیدشان با حضور در منازل شهدا ضمن سخنرانی و مداحی یاد آن عزیزان را گرامی می دارند.وی دلیل این تصمیم را نداشتن مجوز از اداره تبلیغات اسلامی کاشان برای برگزاری این جلسات اعلام کرده است.
- نقل و انتقال در اوین؛ سیدشهاب الدین طباطبایی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و رئیس ستاد 88 کل کشور از بند 209 زندان اوین به بند 240 منتقل شد.به گزارش نوروز شهاب الدین طباطبایی، هدایت آقایی و تعداد دیگری از زندانیان با انتقال از بند 209 به 240 مجدداً از دسترسی به روزنامه، تلویزیون و برخی دیگر از امکانات معمول در بندهای عمومی زندان اوین محروم شدند.به مسعود باستانی، رضا نوربخش، خانجانی و عبدالله مومنی نیز اعلام شده است برای انتقال از بند عمومی آماده شوند.
- شریف آزاده تکذیب کرد ؛ دکتر «محمدرضا شریف آزاده» خبر قطع حقوق و بازنشستگی خود را رد کرد. این استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه در توضیح مکتوبی عنوان کرد؛ «اینجانب محمدرضا شریف آزاده عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی خبر مربوط به قطع حقوق و بازنشستگی خود مندرج در قسمت «پیدا و پنهان» با عنوان «بازنشستگی جمعی از استادان اقتصاد دانشگاه علامه» آن روزنامه به شماره 2156 مورخ 30/10/88 را تکذیب نموده لذا خواهشمند است برابر قانون مطبوعات دستور فرمایید نسبت به درج این تکذیبیه و اصلاح خبر مذکور اقدام لازم انجام گیرد.»
روزنامه اعتماد۳/۱۱/۸۸
از پل مدیریت تا میز مدیریت |
نگاهی به نقش دانش آموختگان دانشگاه امام صادق(ع) در پست های مدیریتی |
گروه سیاسی، امیرهادی انواری؛ نقطه اشتراک خسرو تهرانی(قنبری)، سعید جلیلی(دبیر شورای عالی امنیت ملی)، احمد علم الهدی (امام جمعه مشهد)، مصطفی پورمحمدی (وزیر کشور سابق)، حسین بشیریه (پایه گذار جامعه شناسی سیاسی در ایران)، سعید حجاریان، محسن کدیور، حسام الدین آشنا، علی صالح آبادی (رئیس سازمان بورس)، محسن اسماعیلی (عضو حقوقدان شورای نگهبان)، عبدالله رمضان زاده و سیدمحمد حسینی (وزیر ارشاد فعلی) چه می تواند باشد؟ همه اینها به اضافه معاونان (که با رفت و آمد وزرا گاه تغییر نمی کنند) بدنه کارشناسی اکثر سازمان ها و وزارتخانه ها، سازمان صدا و سیما، رسانه ها، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و... در یک کلیدواژه با هم ارتباط دارند. آن کلیدواژه هم «امام صادقی» است و امام صادقی یعنی چیزی بین دانش آموخته حوزه و دانشگاه. به نوع بیان و استدلال آنها نگاه کنید، مهم نیست او در صدا و سیما مشغول است یا در بدنه دولت. به عبارات، واژگان و... دقت کنید، او امام صادقی است؛ همین عبارت «امام صادقی» رمز ارتباط آنهاست. امام صادقی ها چیزی حدود هفت هشت سال با هم در راهروهای باغ سرسبز بنا شده روی پل مدیریت مشرف به منظره تهران راه می روند و بحث می کنند. سر کلاس درس اخلاق آیت الله مهدوی کنی، حجت الاسلام قرائتی، حجت الاسلام فاطمی نیا، آیت الله امجد حاضر می شوند. نگاه آنها به مهدوی کنی به مثابه فرزندانی است که به پدر خود نگاه می کنند. به دو زبان مسلط می شوند و در دوره های فشرده شرکت می کنند. با معارف اسلامی به خوبی آشنا می شوند؛ اعتقاد راسخی به نظام دارند و برای میز سیاستگذاری در نظام جمهوری اسلامی ایران پرورش داده می شوند. به عنوان رشته های تحصیلی بپردازیم. اگرچه یکی اقتصاد خوانده و دیگری حقوق اما ابتدای عنوان رشته هر دو نوشته شده است؛ «معارف اسلامی و...» حالا جای سه نقطه می توانید حقوق، اقتصاد یا مدیریت را بگذارید. و همین می شود که دانش آموخته امام صادق را نمی توان با دانش آموخته دانشگاه تهران و علامه زیاد قیاس کرد. هر مرکز و معاونت و وزارتخانه یی شاهرگ حیاتی بخش و حوزه یی است. شما احتمالاً هیچ کدام اینها را نخواهید یافت که یک یا بیش از یک نفر «امام صادقی» حداقل در بدنه کارشناسی خود نداشته باشد. البته حساب مدیران ارشد و معاونان جداست. از صدا و سیما گرفته تا سازمان بورس، همه جا هستند. این گزارشی است از دانش آموختگان اولین دانشگاه تولیدی انقلاب اسلامی ایران، یعنی دانشگاه امام صادق(ع). |