قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

وقتی همه خوابیم

حدود 7ماه از اتمام انتخابات ریاست‌جمهوری می‌گذرد اما غائله‌های بعد از آن هنوز فروکش نکرده است.

رهبر معظم انقلاب در این مدت بر 3نکته تأکید ویژه داشته‌اند: جنگ نرم شکل‌گرفته به وسیله دشمن، فتنه و لزوم بصیرت برای مقابله با فتنه. البته در کنار اینها نکته چهارمی هم کرارا تکرار شده و آن پرهیز از تهمت‌های ناروا به یکدیگر بدون مدرک و سند است. اگرچه انتظار می‌رود محققان و نخبگان کشور بتوانند تحلیلی عمیق، قابل فهم و کارآمد از این نکته‌ها و چه‌‌بسا در قالب یک چهارچوب تحلیلی ارائه دهند اما در لابه‌لای مقالات مختلف کمتر می‌توان اینگونه مطالب را پیدا کرد.

رویکرد متداولی که رواج دارد فتنه را درآمیختن حق و باطل برمی‌شمرد به‌گونه‌ای که تمییز آنها از یکدیگر بسیار سخت می‌شود و سپس در این رهگذر بحث‌های مختلفی پیرامون کسب بصیرت صورت می‌گیرد. اگرچه چنین تعریفی در جای خود صحیح است اما به‌نظر نمی‌رسد کارآمدی لازم را برای تحلیل شرایط و اتخاذ راهکارهای کارآمد برای مواجهه با شرایط فتنه در بر داشته باشد.

در ادبیات علوم انسانی غرب نیز به مسئله فتنه اشاره‌ای نشده است و کلمه مشابهی را نیز نمی‌توان در این فرهنگ‌ها جست‌وجو کرد چراکه عمده واژه‌های آنها اشاره به آشوب، نافرمانی مدنی، انقلاب و ایستادن در برابر حکومت موجود دارد. این مسئله شاید به این دلیل باشد که حق و باطل و آمیخته شدن آنها با یکدیگر در فرهنگ و تمدن غرب جایگاهی ندارد بلکه قانون، محور مسائل مختلف است اما در حکومت‌ها و جوامع اسلامی که قانون و حکومت ریشه خود را از شرع می‌گیرد، توجه به حق و باطل و جریان حق و باطل جایگاه والایی پیدا می‌کند.

از این روی ضرورت دارد نخبگان کشور با توجه به داشته‌های خود به سمت تئوری‌پردازی در زمینه فتنه از منظر جامعه‌شناختی، معرفت‌شناسی و... به کنکاش و بررسی بپردازند که خود می‌تواند سرآغاز حرکتی به سمت بومی‌سازی‌ تئوری‌ها باشد. لذا با فرض مسئله حق و باطل در جوامع اسلامی، این نوشتار تلاش دارد تا فتنه را از یک منظر جامعه‌شناختی-معرفت‌شناختی مورد کنکاش قرار داده و نحوه بروز و شاخصه‌های آن را تئوریزه کند.

در یک تقسیم‌بندی ساده و کارآمد، می‌توان دانش را به 4بخش عمده تقسیم کرد: دانش علمی، دانش تکنولوژیک، دانش درک رایج (
Common Sense
) و دانش فلسفی و معرفت‌شناختی. از اصلی‌ترین شاخه‌های دانش فلسفی و معرفت‌شناختی، کنکاش و بحث پیرامون 3نوع دانش دیگر است و از این روی بعضا معرفت‌شناسی را دانش مرتبه دو نیز می‌نامند چراکه خود دانشی پیرامون دانش است.

دانش علمی، دانشی است که تلاش آن بر کشف و شناخت واقعیات بیرونی- چه در حوزه طبیعت و چه در حوزه عالم انسانی اجتماعی- متمرکز است. چنین دانشی عمدتا از طریق تجربه، آزمایش و فرضیه‌سازی‌ توسعه می‌یابد و اساس آن شکاکیت و نقد و بهبود نظریه‌های پیشین است.

دانش تکنولوژیک به حوزه کارکرد ارتباط دارد و نوعی عملگرایی را تجسم می‌کند که در آن جدای از قوانین حاکم بر عناصر، عملکردها مهم هستند. در این دانش، معیار قضاوت، کارآمدی و کیفیت بهتر است و چه بسا دانش‌های تکنولوژیک جدید سوار بر اصول جدیدی به‌کلی دانش‌های تکنولوژیک گذشته را منسوخ کنند. در این میان بحث‌های گسترده‌ای پیرامون رابطه دانش عملی و تکنولوژیک صورت گرفته که خارج از بحث این نوشتار است. نوع سوم دانش، درک رایج یا همان
common   sense است که بحث آن حول نحوه‌ای است که انسان‌ها در زندگی عادی خود وقایع را می‌فهمند، تفسیر می‌کنند و تجربیات خود را انباشته می‌سازند. رابطه میان این دانش و دانش علمی و تکنولوژیک نیز موضوع بحث‌های فراوانی بوده است.

دانش درک مشترک

دانش درک مشترک کلید فهم فتنه است. دانش درک مشترک (
common  sense) المان‌های متفاوتی را در دل خود جای می‌دهد که گستره‌ای از باورها و اعتقادات، تجربیات شخصی، آموخته‌های مختلف و یک سری مفروضات پذیرفته‌شده را در بر می‌گیرد. این نوع دانش در طول زندگی و تعامل اجتماعی توسعه می‌یابد و فرهنگ‌های یکسان که سیستم آموزش و تعلیم و تربیت یکسانی دارند و تحت‌تأثیر رسانه‌های مشترک و محیط‌های همسانی قرار می‌گیرند، عمدتا درک‌های مشترک‌تری را برای اعضای خود به ارمغان خواهند آورد. طبیعی است درجه خطاپذیری دانش درک مشترک بالاست و چه‌بسا افراد از طرق مختلفی عقاید خود را کسب کنند که توجیه عقلائی یا شرعی برای آن نداشته باشند. در فهم شرایط فتنه، توجه به 2عنصر از دانش درک مشترک حیاتی است که در ادامه بدان‌ها پرداخته می‌شود.

عنصر اول و از اصلی‌ترین عناصر دانش درک مشترک، باورهای یک جامعه است که در تفسیر و فهم رویدادها بسیار کلیدی است. باورها نه‌تنها تفسیری از وقایع ارائه می‌دهند بلکه عمدتا راهنمای عمل نیز هستند و به انسان‌ها می‌گویند که در مواجهه با شرایط خاص چه عکس‌العملی نشان دهند. هنگامی که جامعه‌ای، به‌عنوان یک باور کلیدی، دروغ را بد بداند هنگام مواجهه با دروغ نه‌تنها آن را بسیار بد تفسیر می‌کند بلکه از طریق نپذیرفتن حرف دروغگو و طرد وی واکنش نشان می‌دهد. باورها از اصلی‌ترین عناصر دانش درک مشترک در یک جامعه هستند که نیاز به توضیح بیشتری در این مجال ندارد.

عنصر دوم دانش درک مشترک (
common sense) اعتماد (trust) است که در دنیای امروزی متفاوت از دنیای سنتی شکل گرفته است (بحث‌های آنتونی گیدنز در این زمینه قابل توجه است). اعتماد به‌خودی خود معرفت نیست بلکه کانال انتقال معرفت است که در دانش درک مشترک بسیار مهم است. برخلاف دانش علمی که بنای آن عقلانیت و شکاکیت است، افراد در زندگی روزمره خود بسیاری از مسائل را به‌دلیل اعتماد به گوینده آن می‌پذیرند و کنکاش چندانی حول صحت و سقم نقل‌قول‌‌ها نمی‌کنند. از این روی برای بقای یک جامعه بسیار مهم است که معتمدین آن، افراد صادق، متخصص و سالمی باشند.

در جوامع سنتی افراد در جوامع کوچک زندگی می‌کردند و مسائل پیچیده‌ای نداشتند که نیاز به تخصص چندانی داشته باشد. در حوزه‌هایی که نیاز به راهنمایی و مشاوره وجود داشت، معتمدان محلی وجود داشتند که در جامعه کوچک آن‌روز شناخته‌شده بودند و افراد با رجوع به این معتمدان، مسائل شناختی خود را از طریق توصیه‌های آنان حل می‌کردند. از این روی حکما، به‌عنوان معتمدان مردم، در جوامع گذشته ایران نقش برجسته‌ای بازی می‌کردند.

اما در جوامع مدرن، پیچیده‌شدن جامعه و به تبع آن مسائل مختلفی که برای مردم رخ می‌دهد و همچنین بزرگ‌شدن جوامع مانع می‌شود که اولا افراد در حوزه‌های مختلف مهارت و معرفت کسب کنند و ثانیا به‌سادگی در این حوزه‌ها معتمد پیدا کنند. لذا در جوامع مدرن از اصلی‌ترین مبانی اعتماد، رجوع به متخصصانی است که در حوزه‌های مختلف آموزش دیده‌اند. در حوزه‌هایی که کسب تخصص نهادینه شده است (مانند پزشکی یا فقه) مردم می‌توانند به‌صورت ساده‌تری مسائل خود را با رجوع و اعتماد به متخصصان حل کنند اما در حوزه‌های دیگری که تخصص نهادینه نشده و چه‌بسا حاصل تجربه یا مسائلی غیر از تحصیلات باشد، مکانیزم خاصی برای ایجاد اعتماد در جامعه وجود ندارد و افراد عمدتا به‌صورت مقطعی و از طریق روابط با آشنایان و نزدیکان به‌دنبال معتمدی می‌گردند که بتوانند از وی توصیه لازم را اخذ کنند.

در این حوزه‌ها که عموما حوزه‌های اجتماعی- انسانی هستند، چه‌بسا اشتباهات فاحش رخ دهد و انسان‌های زیادی به‌ فالگیر و رمال و افراد شیادی نظیر آنها (به‌عنوان معتمد) مراجعه کنند. به‌صورت خلاصه، در مسائل پیچیده، مردم شناخت را از معتمدان خود کسب می‌کنند که این معتمدان می‌توانند متخصص باشند (حالت خوب) یا متخصص نباشند (حالت خطرناک). طبیعی است که این سازوکار از حالت ایده‌آلی که انسان‌ها همه خود شناخت داشته باشند یا همه معتمدان، متخصص باشند به دور است.

فتنه

از اصلی‌ترین حوزه‌های شناختی در یک جامعه اسلامی شناخت حق و باطل است. همان‌گونه که در دنیای مدرن شناخت بیماری و راه علاج نیازمند مراجعه به متخصص به‌دلیل عدم‌شناخت کافی است شناخت حق و باطل نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه مردم یک جامعه باورهای خاصی نسبت به معیارهای حق و باطل دارند (نظیر بدی،  دروغ و... ) اما در موارد پیچیده‌ای که در جامعه رخ می‌دهد قدرت تحلیل جنبه‌های مختلف با یکدیگر را ندارند و لذا در تشخیص حق و باطل نیازمند به رجوع به معتمدینی هستند که ترجیحا متخصص نیز باشد. از این منظر، جامعه اسلامی با مطرح‌کردن نظریه ولایت فقیه تلاش دارد تا مسئله حق و باطل را به‌صورت نهادینه به دست متخصصی بدهد که منبع اعتماد و رجوع مردم جامعه باشد.

با این تفاسیر می‌توان فتنه را بازشناخت. البته شاید فتنه همیشه به شکل مطرح‌شده زیر نباشد اما قطعا حالت زیر از مصادیق اصلی فتنه به شمار می‌رود و آن زمانی است که میان باورهای یک جامعه در مورد حق و باطل از یک طرف و معتمدان جامعه از طرف دیگر تناقض به‌وجود‌آید. در این حالت، معتمدان به مردم شناختی را القا می‌کنند که در تضادی آشکار با تفسیری است که خود آنها می‌توانند از وقایع داشته باشند. این تفسیر حاصل 2عنصر است: اطلاعات انتقال‌داده‌شده به مردم و باورهای آنها که تفسیر را برای آنها حاصل می‌کند.

بنابراین هنگام وقوع چنین تعارضی میان باورها و معتمدان 3حالت بیشتر متصور نیست: یا معتمدان اشتباه می‌کنند، یا اطلاعات غلط است و یا اینکه باورها مشکل دارند. عکس‌العمل اولیه‌ای که در این مواقع میان عوام اتفاق می‌افتد زیر‌سؤال‌بردن معتمدان است چراکه باورها را نمی‌توان به‌سادگی کنار گذاشت؛ اطلاعات هم آن قدر به مردم القا شده که گویی مثل روز برای آنها روشن است؛ در نتیجه دیگر نمی‌توان به حرف معتمدان قبلی اعتماد کرد و اعتبار آنها به‌سرعت زیر سؤال می‌رود.

هنگامی که معاویه پیراهن خونی عثمان را پرچم می‌کند و در کوی و برزن از علی(ع) می‌خواهد که قاتلان عثمان را معرفی کند و علی(ع) در این میان این کار را انجام نمی‌دهد، بلکه می‌خواهد مردم  را متوجه فریب  اموی کند،  طبیعی است که فتنه بروز می‌کند چراکه اطلاعات انتقال‌داده‌شده به مردم در کنار باور آنها قرار می‌گیرد که همانا بدی قتل و لزوم مجازات قاتلین است و اینها در نهایت منجر به زیر سؤال بردن حضرت علی(ع) می‌شود. مردم با مشاهده این صحنه‌ها به‌سرعت می‌پرسند: چرا علی(ع) قاتلین را معرفی نمی‌کند؟ به عبارت دیگر درک و دریافت مستقیم مردم از پیراهن خونی عثمان این سؤال را به‌سرعت در اذهان متبادر می‌سازد. در این زمان هنوز مشروعیت علی(ع) زیر سؤال نرفته است اما پایه‌های آن شروع به لرزیدن می‌کند.

اما هنگامی که نکته دوم مطرح می‌شود و آن معرفی کردن مالک اشتر به‌عنوان قاتل عثمان است، توجه مردم به نزدیکی مالک اشتر به علی(ع) آنها را به این نتیجه می‌رساند که دوستی میان آن دو است که مانع می‌شود علی(ع) مالک را معرفی نکند و از این روی حضرت علی(ع)  در نزد فتنه‌جویان زیر سؤال می‌رود و به‌عنوان مرجع اعتماد مردم در تشخیص حق و باطل جایگاه خود را از دست می‌دهد. در این حالت حتی امکان دارد افرادی که واقعه غدیر را هم دیده باشند با خود بپرسند: آیا علی نیز دچار هوای نفس شده که از معرفی مالک اشتر خودداری می‌کند؟

اما طبیعی است که علی(ع) با دیدن همه جوانب و مسائل مختلف و همچنین شناختی که از معاویه دارد اقدام به تصمیم‌گیری می‌کند و این تصمیم علی(ع) به‌سادگی برای همه مردم قابل درک نیست. به‌عنوان نمونه این نکات می‌تواند مدنظر باشد در حالی‌که مردم عادی اینها را نمی‌بینند: آیا اکنون وقت خوبی برای برگزاری دادگاه و مجازات قاتلان است یا عده‌ای می‌خواهند از این مسئله استفاده ابزاری برای مقاصد خود داشته باشند؟ (توجه به جنبه‌های دیگری که مردم نمی‌بینند). آیا اصلا مالک جزو قاتلان است؟ (دسترسی به اطلاعات موثقی که برای مردم در دسترس نیست). بر فرض اینکه مالک جزو قاتلان باشد، آیا باید مالک را تسلیم شخصی مانند معاویه کرد، آن‌هم  در زمانی که چهره معاویه برای مردم رو نشده است؟ (توجه به اطلاعات و جوانب دیگری که از نظر مردم دور مانده است).

در این میان توجه به یک نکته ضروری است و آن کانالیزه کردن اطلاعات و پررنگ کردن بخشی از آن است که به خورد مردم داده می‌شود. این اطلاعات به‌صورتی است که در تضاد با یک یا دو باور عمیق مردم قرار می‌گیرد و تفسیر را برای آنها بسیار ساده می‌کند. پرچم کردن پیراهن خونی عثمان در ارتباط مستقیم با این باور مردم است که قتل بد است و قاتل باید مجازات شود. اینگونه کانالیزه‌کردن و مانع‌شدن از توجه به جنبه‌های دیگر مسئله، نقطه شروع فتنه است؛ از این روی نقش رسانه در انتقال اطلاعات و کانالیزه‌کردن و ارائه تفاسیر جهت‌دار از آنها، از اهمیت کلیدی برخوردار است.

فرایند انتقال اطلاعات نیز شامل 2مرحله است. در مرحله اول اطلاعاتی انتقال داده می‌شود که در کنار باورهای جامعه،برخی مردم را با یک سؤال اولیه و عمومی مواجه می‌کند (چرا علی(ع) قاتلان را معرفی نمی‌کند؟). در مرحله دوم اطلاعات به سمتی است که مکانیزم اعتماد را از طریق زیرسؤال‌بردن معتمدین مختل می‌سازد (قاتل، مالک است و مالک رابطه نزدیکی با علی(ع) دارد). نتیجه‌گیری با خود مردم است و کم‌کم به این سمت می‌رود که علی(ع) به خاطر نزدیکی با مالک وی را معرفی نمی‌کند یا حداقل اینکه علی(ع) دیگر جایگاه گذشته را به‌عنوان معتمد جامعه در شناخت حق و باطل از دست می‌دهد و مردمان  دچار فتنه  با سؤال و پارادوکس مواجه می‌شوند.

از این روی، در زمان فتنه معیارهای تشخیص حق از باطل در دو بعد معرفتی و جامعه‌شناختی در هم تنیده می‌شود و دیگر مردمان  دچار فتنه  معیار مشخصی برای تصمیم‌گیری در مورد وقایع رخ‌داده ندارند. از بعد معرفتی باور آنها در کنار اطلاعاتی که به آنها از حوادث می‌رسد یک نتیجه را القا می‌کند در حالی‌که در بعد جامعه‌شناختی رفتار معتمدینی که مرجع شناخت حق و باطل بوده‌اند در تضاد با این نتیجه‌گیری است. لذا حاصل فرایند فتنه زیرسؤال‌رفتن اعتماد جامعه دچار فتنه  به مرجع شناخت حق و باطل است و با توجه به اینکه هم باورها و هم اعتماد، دو عنصر مهم در دانش درک مشترک
(
common sense) هستند، فتنه را می‌توان ایجاد تضاد و دگرگونی در دانش فهم مشترک جامعه دانست، در حالی‌که قبل از بروز فتنه، جامعه مبتنی بر دانش فهم مشترک خود حرکتش  را ادامه می‌داد.

بنابراین اگرچه حاصل یک جریان فتنه در آمیخته‌شدن حق و باطل است، اما باید توجه کرد که ریشه بروز فتنه ایجاد تضاد میان معیارهای معرفتی (باورها) و جامعه‌شناختی (اعتماد) حق و باطل است و مکانیزم آن انتقال اطلاعات - در شرایط و حوادث ویژه - به‌گونه‌ای‌ است که این اطلاعات در کنار باورهای مردم به‌سرعت تفسیری را برای آنان حاصل می‌کند که این تفسیر در تضاد با نگاهی است که معتمدان جامعه ارائه می‌دهند.

ایجاد فتنه در جوامع، یکی از کاربردهای جنگ نرم است که این کار از طریق انتقال،  کانالیزه‌کردن اطلاعات و ایجاد سؤال برای مردم اتفاق می‌افتد؛ نکته سومی که رهبری بر آن تأکید کرده‌اند. زمانی که فتنه مهار نشود، دامنه آن به حدی ادامه می‌یابد که امکان دارد به برخورد و جنگ فیزیکی میان گروه‌های مختلف مردم بینجامد؛ اتفاقی که در صدر اسلام چه در زمان حضرت علی(ع) و چه در زمان امام حسین(ع) و واقعه عاشورا شاهد آن بوده‌ایم.

بصیرت

طبیعی است در شرایط فتنه بسیاری به گمراهی بیفتند و حتی بعضی اعتقادات خود را به‌کلی از دست بدهند. جهت‌دهی جریان فتنه بعد از زیر سؤال بردن منابع اعتماد جامعه در تشخیص حق و باطل مشخص می‌کند که چه اتفاقی در جامعه خواهد افتاد. فتنه می‌تواند گسترده‌تر شده و با جنگ و خونریزی تمام شود یا اینکه از طریق آگاهی‌بخشی افراد صاحب بصیرت در بلندمدت فروکش کند.

در روایات مختلف ذکر شده که در زمان فتنه تقوا به کمک انسان می‌آید. با توجه به آیه شریفه «و من یتق‌الله یجعل له مخرجا» تقوا می‌تواند به‌صورت فردی کمک‌کار انسان‌ها باشد به‌گونه‌ای که انسان به‌سادگی از اصول خود نلغزد و در این راه مشمول لطف پروردگار شود تا راه نجات را به وی نشان دهد. اما تقوای فردی نمی‌تواند راهکاری اجتماعی برای برون‌رفت از فتنه ارائه کند؛ از این روی رهبر انقلاب بر ضرورت بصیرت در این برهه تأکید کرده‌اند.

بصیرت نوعی شناخت است که فراتر از شناخت‌های معمولی، به انسان قدرت تشخیص ریشه‌های شکل‌گیری فتنه، شاخصه‌های خود فتنه و عواقب آن را می‌دهد. بصیرت به معنای دیدن نکاتی است که سایرین به‌سادگی نمی‌توانند آنها را ببینند. از این روی بصیرت یک‌شبه حاصل نمی‌شود و نمی‌توان از جامعه خواست که صاحب بصیرت شوند چراکه بصیرت توان چنین دیدنی است و این توان یک‌شبه حاصل نمی‌شود.

حامل بصیرت کسی است که بتواند اطلاعاتی که به جامعه منتقل می‌شود را با باورهایی که مردم با آن باورها این اطلاعات را تفسیر می‌کنند در کنار هم قرار دهد و سپس تقابل و تعارض این درک را با رفتار و تفسیر معتمدان جامعه ادراک کند. حامل بصیرت قادر است 2جریان اطلاعاتی را به‌سرعت تشخیص دهد: جریانی که ایجاد سؤال اولیه در ذهن مردم می‌کند و جریان دومی که به آنها کمک می‌کند رفتار معتمدین را زیر سؤال ببرند و آنها را افرادی خودخواه، طالب قدرت و بی‌کفایت نشان دهد. از این روی بر حامل بصیرت است که در این زمان حاصل مشاهدات و بصیرت خود را به جامعه اطلاع‌رسانی کند و کانال‌های اطلاعاتی را باز کرده، تفسیرهای جایگزین را برای مردم امکان‌پذیر سازد چراکه نمی‌توان از جامعه خواست که صاحب بصیرت شود.

بصیرت به معنای پای فشردن صرف بر مواضع قبلی و بدون شناخت از ریشه‌های فتنه نیست و کسانی که صرفا بر اصول سابق تأکید می‌کنند بدون اینکه بتوانند تحلیلی از شرایط فتنه ارائه دهند را نمی‌توان حامل بصیرت برشمرد. در واقع پافشاری کورکورانه و صرف تشویق مردم به پایبندی بر اصول گذشته بدون آگاهی‌بخشی از روی بصیرت، خود نوعی انتقال کانالیزه اطلاعات (البته از کانال مخالف) است و چه‌بسا باعث بدتر‌شدن شرایط شود.

در شرایط فتنه تحلیل‌های افرادی که صاحب بصیرت نیستند می‌تواند از طرف مقابل باعث ازبین‌رفتن اعتماد مردم به بخش دیگری از جامعه شود چراکه افراد فاقد بصیرت ناآگاهانه برای جلوگیری از خود فتنه اتهام را متوجه بخش‌های دیگری از جامعه می‌کنند که به نوبه‌خود می‌تواند به اعتماد عمومی ضربه وارد کند. از این روی، هرگونه ضربه‌زدن به مراجع اعتماد مردم بر آتش فتنه می‌افزاید و این نکته چهارمی است که رهبری درخواست کرده‌اند از تهمت‌زدن به یکدیگر پرهیز کنید.

نکته پایانی اینکه فتنه لزوما تمام و کمال برنامه‌ریزی‌شده به وسیله دشمن نیست هرچند دشمن همواره از بروز فتنه شاد می‌شود. تحولات اجتماعی یک فرایند تکاملی و تطوری دارند و اتفاقات قبلی در بیشتر موارد گزینه‌های بعدی پیش روی را تعیین می‌کنند. اشتباهات افراد خودی، عکس‌العمل‌های نابجا از روی ناآگاهی و در فقدان بصیرت چه‌بسا باعث سرنگونی و فروپاشی جامعه از درون شود در حالی‌که دشمن قدرت پیش‌بینی و ارزیابی چنین اتفاقاتی را نیز نداشته است.

چه‌بسا افرادی در جامعه باشند که با توجه به پارادایم ذهنی خود پذیرفته باشند که مثلا قتل رخ داده و این قتل به وسیله مالک اشتر بوده است. در علوم ‌شناختی آشکار شده است که پارادایم ذهنی به انسان‌ها جهت می‌دهد و به آنها می‌گوید که چه اطلاعاتی را ببینند و چه اطلاعاتی را کم‌اهمیت قلمداد کنند. چنین پارادایم ذهنی‌ای باعث می‌شود که آنها عمدتا شواهد حاکی از بروز قتل به وسیله مالک اشتر را دیده و شواهد مخالف را کم‌اهمیت ببینند؛ از این روی، اطلاعاتی که آنها منتقل می‌کنند همین اطلاعات کانالیزه‌شده است و از این روی ناآگاهانه به آتش فتنه دامن می‌زنند و آب در آسیاب دشمن می‌ریزند.

هنگامی که فتنه بروز می‌کند، اصل اول، آرامش و پرهیز از التهاب و سپس بصیرت‌بخشی به وسیله افراد صاحب بصیرت است. فتنه مانند گرد و غباری است که همه‌جا را گرفته و حرکت‌های شتابان در این میان باعث تشدید گرد‌و‌غبار می‌شود. در گرد‌و‌غبار، افراد صاحب بصیرت هستند که می‌توانند تصویر پشت گرد‌و‌غبار را ببینند و بهترین کار این است که ضمن آگاهی بخشی به سایرین آنها را به پرهیز از تقلاهای بیجا توصیه کنند تا گرد‌‌و‌غبار کم‌کم فروکش کند و حق از باطل آشکار شود. 

ابراهیم سوزنچی کاشانی

حکم دادگاه مجید توکلی

دادخواه در گفتگو یا فارس:
حکم دادگاه بدوی "مجید توکلی " صادر شد

خبرگزاری فارس: وکیل مدافع مجید توکلی از صدور حکم دادگاه بدوی موکل خود در شعبه 15 خبر داد.

محمد دادخواه وکیل مدافع مجید توکلی در گفتگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری فارس با اشاره به اتمام رسیدگی‌ها در مورد پرونده موکل خود گفت:‌ توکلی از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به تحمل 8 سال و 6 ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
وی درباره اتهامات موکل خود اظهار داشت: توهین به مقامات مسئول نظام، اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام اتهامات توکلی است.
وکیل مدافع توکلی در ادامه خاطرنشان کرد: طبق قانون 20 روز زمان برای اعتراض به حکم صادره شده در دادگاه بدوی فرصت داریم که اعتراض هم خواهیم کرد.

* مجید توکلی کیست؟

مجید توکلی دانشجوی ورودی سال 83 رشته کشتیرانی دانشگاه امیرکبیر که چندی پیش به دلیل اقدامات غیرقانونی و ساختارشکنانه از دانشگاه امیرکبیر تهران به واحد تفرش این دانشگاه منتقل شده بود، روز 16 آذر به صورت غیرقانونی وارد این دانشگاه شده و موجب ایجاد اغتشاش و التهابات فراوان در این دانشگاه شد.
وی پس از پایان اغتشاشات در این دانشگاه در حالی که سعی می‌کرد با لباس زنانه از درب دانشگاه خارج شده و بگریزد توسط نیروهای انتظامی دستگیر شد.
توکلی از اعضای طیف غیرقانونی و افراطی علامه است که علاوه بر رادیوها و تلویزیون‌های بیگانه با گروهک تروریستی منافقین نیز در ارتباط بوده و اغتشاشات دانشگاه‌ها را ساماندهی می‌کرد.
سایت خبرنامه امیرکبیر متعلق به این طیف افراطی توسط فردی به نام "ر.ی " از عناصر وابسته به گروهک تروریستی منافقین اداره می‌شود و اعضای این طیف نیز غیر از این گروهک تروریستی با گروهک‌های تجزیه‌طلب همچون پژاک در ارتباط هستند.
بر اساس این گزارش، بازداشت مجید توکلی با لباس زنانه بار دیگر خاطره "بنی‌صدر " را برای ملت ایران تداعی کرد با این اختلاف که بنی‌صدر توانست با لباس و آرایش زنانه از کشور بگریزد، اما مجید توکلی با هوشیاری نیروهای انتظامی به چنگ افتاد.

افشاگری‌ حسینیان از‌ پشت پرده حوادث اخیر؛

امیدواریم هاشمی یار رهبری و همان هاشمی انقلاب باشد

خبرگزاری فارس:‌ نماینده مردم تهران در مجلس با انتقاد از‌ عدم موضع‌گیری مناسب بسیاری از شخصیت‌های بزرگ نظام در حوادث اخیر گفت: ما دلمان نمی‌خواست آقای هاشمی تعزیه‌گردان این جریان باشد و امیدواریم وی همیشه یار رهبری و همان هاشمی انقلاب باشد.

به گزارش ‌خبرنگار سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، ‌رسا نوشت: حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان‌ ‌در نشست بصیرت که در مسجد اهل‌البیت شهر قم برگزار شد، در سخنانی به تبیین فتنه‌های اخیر در کشور پرداخت و با بیان اینکه انسان‌ها باید در امتحان‌ها گداخته شوند تا سره از ناسره ممتاز شود، افزود: از جمله خواص فتنه، آزمایش شدن انسان و جابه‌جایی انسان‌ها و ارزش‌ها است که ما باید از خداوند بخواهیم خودش یار و مددکار ما باشد تا در حوادث گمراه نشویم.

*عده‌ای حماسه بی‌نظیر انتخابات دهم را به کام مردم تلخ کردند
وی با اشاره به اتفاقات زمان انتخابات در کشور بیان داشت: تا قبل از این فتنه‌ها دنیا به ایران به عنوان یک ابرقدرت تعیین کننده در معادلات بین‌المللی توجه می‌کرد، اما با پیش آمدن اتفاقات بعد از انتخابات، عده‌ای شیرینی حضور حماسه مشارکت بی‌نظیر مردم را به کام ملت تلخ کردند.
این فعال سیاسی اصرار برخی از افراد و کاندیداهای انتخابات دهم را در این فتنه‌ها مؤثر دانست و گفت: در حالی که هنوز مدت زمان برگزاری انتخابات به پایان رسیده بود و همه شواهد و قرائن نیز دال بر شکست موسوی در انتخابات بود، متاسفانه این فرد و حامیانش مصاحبه مطبوعاتی راه انداخته و ادعای پیروزی در انتخابات کردند در حالی که گزارشات ارسالی به دفاتر خود وی حاکی از شکست بود.
حجت‌الاسلام حسینیان اقدامات و بیانیه‌های موسوی را مورد انتقاد قرار داد و افزود: این کاندیدای انتخابات قبل از برگزاری انتخابات در مصاحبه با یک رسانه خارجی در پاسخ به این پرسش که سیاست خارجی ایران را رهبری تعیین می‌کند، شما چگونه می‌خواهید سیاست خارجی را رقم بزنید؟ گفته بود اگر رهبری با چند تظاهرات خیابانی مواجه شود، مجبور است در مقابل خواست ملت عقب‌نشینی و سیاست خارجی را به رئیس جمهور واگذار کند.

*انتخابات بهانه بود‌
وی مسئله انتخابات را تنها بهانه‌ای برای این افراد دانست و با بیان اینکه سیاست آنها از اول مقابله با رهبری بود، خاطرنشان کرد: متاسفانه پس از خطبه تاریخی رهبر انقلاب در نماز جمعه، مجمع روحانیون اطلاعیه بسیار زشتی صادر و مردم را به حضور در خیابان‌ها دعوت کرد و همه دیدند عده‌ای که دنبال بهانه می‌گشتند، فضا را مساعد دیده و انواع جنایت و هتاکی‌ها را در خیابان‌های شهر تهران مرتکب شدند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: رهبر معظم انقلاب با تدبیر، درایت، و حوصله تمام‌ تلاش کردند تا اگر شبهه‌ای وجود دارد حل شود ولی اینها دنبال مسائل دیگری بودند چون هیچ دلیل منطقی برای ادعاهای واهی خود نداشتند و با لجاجت تمام در مقابل نظام ایستادند.

* تدبیر رهبری سبب افشای ماهیت جریان فتنه شد
وی افزود: با تدبیر رهبری مسائل به گونه‌ای پیش رفت که ماهیت فتنه برای همه روشن شد و بسیاری از نقاب‌ها و پرده‌‌ها کنار رفت.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی تاکید کرد: این حوادث نشان داد که انقلاب اسلامی ایران بیمه الهی است و این موضوع به وضوح در اتفاقات اخیر و همچنین حوادثی که در طول 30 سال انقلاب اتفاق افتاده است، روشن شد.
وی در ادامه به بررسی دلایل وقوع حوادث ناگوار پس از انتخابات پرداخت و گفت: یک وجه مشترک این قضایا این بود که با آمدن ‌احمدی‌نژاد منافع غرب و همچنین برخی‌ها در داخل کشور که تا پیش از این هر کاری که دلشان می‌خواست با بیت‌المال می‌کردند به خطر افتاده بود.

*دلمان نمی‌خواست هاشمی تعزیه‌گردان این جریان باشد
این نماینده مجلس با انتقاد از‌ عدم موضع‌گیری مناسب بسیاری از شخصیت‌های بزرگ نظام در این حوادث بیان داشت: ما دلمان نمی‌خواست آقای هاشمی تعزیه‌گردان این جریان باشد و امیدواریم وی همیشه یار رهبری و همان هاشمی انقلاب باشد.
وی تصریح کرد: ما از آقای سید حسن خمینی نیز انتظار بیشتری داشتیم، از خاتمی نیز به دلیل اعتقادات باطل و غرب‌گرایی او انتظاری نداشته و نداریم.
این نماینده مجلس با تاکید بر اینکه نباید از مردم گله و انتقادی داشت، عملکرد نخبگان و خواص را در برخورد با اتفاقات اخیر مورد انتقاد قرار داد و گفت: مردم به دلیل اینکه در جریان بسیاری از پشت پرده‌های موسوی و حامیان وی نبودند نباید به آنها خرده گرفت اما گله ما از افراد و نخبگانی است که می‌دانستند چه افرادی پشت سر این نامزد انتخابات هستند با این حال از وی حمایت کردند، اگر چه به احمدی‌نژاد نیز انتقاداتی وارد است، اما باید مجموعه و جهت‌‌گیری کلی را مدنظر قرار داد.

*برخی با آمدن احمدی‌نژاد موقعیت خود را در‌خطر دیدند
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، با تاکید بر اینکه اگر به ‌احمدی‌نژاد 100 انتقاد نیز وارد باشد او در مقابل، هزاران کار مثبت کرده است، گفت: یکی از اقدامات مهم وی قطع کردن دست افرادی بود که بیت‌المال را وسیله‌ای برای به دست آوردن منافع شخصی خود قرار داده بودند و افرادی که صدها هکتار از اراضی دولتی را به نام خود کرده بودند با آمدن احمدی‌نژاد موقعیت خود را در‌خطر دیدند و بحمدالله همه این اراضی در حال بازگشت به بیت‌المال است.
‌این نماینده مجلس شورای اسلامی‌ تاکید کرد: موسوی در دوره نخست‌وزیری خود بخشنامه کرده بود که وزرا باید مادام‌العمر حقوق دریافت کنند، اما احمدی‌نژاد این بخشنامه را ملغی اعلام کرد، در دولت خاتمی میلیاردها تومان به حساب برخی شرکت‌ها واریز کرده بودند و بعضی‌ها دختران و زنان خود را معرفی کرده و هر کدام خودروی رایگان دریافت کردند.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با بیان اینکه این مسائل در انتخابات سبب شد که اینها بر نبود احمدی‌نژاد تاکید کنند، خاطرنشان کرد: این مسائل و همچنین توطئه‌های دشمنان خارجی دست به دست هم داد و این فتنه بزرگ به وجود آمد.

*سران فتنه پایگاه اجتماعی ندارند
وی با اشاره به اینکه سران فتنه با استراتژی‌های سابق خود پایگاه اجتماعی خود را از دست داده‌اند، گفت: اینها به دلیل از دست دادن پایگاه اجتماعی خود در‌صدد تغییر روش هستند و لذا تدبیر خود را در نامه نوشتن به رهبری و اظهار پشیمانی دیدند و از این طریق می‌خواهند وحدت ایجاد کنند، ما هیچ نقد و انتقادی به مردم نداریم، ایراد ما به نخبگان بی‌بصیرت است که موضع‌گیری‌های دوپهلویی دارند.
این فعال سیاسی بر ضرورت درس گرفتن از اتفاقات اخیر تاکید کرد و ابراز داشت: در طول تاریخ انقلاب اتفاقات مختلفی افتاده است اما ریشه این فتنه خشک نشده بود و اگر افرادی که در این نظام مسؤلیت‌های بزرگی نیز داشتند، می‌گذاشتند ریشه این فتنه‌ها برای مردم آشکار شود، بسیاری از این فتنه‌ها را نداشتیم.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با بررسی حوادث 18 تیر بیان داشت: در این جریان برخی‌ها نگذاشتند قوه قضائیه به ریشه حوادث بپردازد و این مار زخمی شده در زمانی که نظام احتیاج به قدرت‌نمایی در دنیا داشت بار دیگر سر برآورد و نتیجه آن نیز تضعیف انقلاب اسلامی بود. حجت‌الاسلام حسینیان با اشاره به بیانات روز گذشته رهبری از موضع گیری‌های دوپهلوی برخی افراد مؤثر در نظام انتقاد کرد و گفت: ما از همه شخصیت‌های تاثیرگذار می‌خواهیم مواضع دوپهلو را کنار گذاشته و تلاش کنند خود را با مردم همراه کنند.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی اضافه کرد: متاسفانه با وجود آشکار شدن بسیاری از مسائل و فتنه‌ها، برخی از افراد اطلاعیه می‌دهند و هتاکی‌های عاشورای حسینی را اقدام مردم خداجوی می‌داند، فرد دیگری می‌گوید چرا در روز عاشورا عزاداران امام حسین(ع) را به خاک و خون کشیدند.
حجت‌الاسلام حسینیان گفت: متاسفانه فردی که در پرتو ولایت و انقلاب به قدرت رسیده از این جریان دفاع می‌کند و می‌گوید جریان چپ هم از این اتفاق بیزار بود، وقتی جریان اصلاحات خودش از خود دفاع نمی‌کند مگر شما وکیل وصی‌شان هستی که از آنها دفاع می‌کنی؟

*مجلس هشتم فاقد استراتژی است‌
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در ادامه ‌با بیان اینکه مجلس هشتم فاقد استراتژی است، تاکید کرد: وقتی استراتژی در مجلس وجود نداشته باشد، نمی‌توان مشکلات و بحران‌ها را هدایت و برای آن چاره‌اندیشی کرد.
حجت‌الاسلام حسینیان‌ در خصوص مناظرات تلویزیونی که از سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شود و حضور برخی از افراد در این برنامه که دیدگاه‌های مناسبی ندارند، گفت: در این مورد خیلی سخت‍گیری نکنید‌، مردم ما خودشان همه چیز را می‌فهمند و باید اجازه داد این جریان ماهیت درونی خود را نشان دهند.
وی با بیان اینکه رسانه ملی باید حساب شده این مناظرات را ادامه دهد، تصریح کرد: برخی از افرادی که در این برنامه حضور پیدا می‌کنند، جز دروغ و مغالطه چیزی برای عرضه ندارند و باید مردم این افراد را بشناسند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی‌ در خصوص مسائل مربوط به استعفای خود از نمایندگی مجلس اظهار داشت: بنده آنچه در بیانیه نوشتم کاملا از سر صداقت و رسالت بود و می‌خواستم با این اقدام، شوکی به جامعه و مسؤلان وارد کنم که چرا این قدر در برابر این جریانات بی‌توجه و کوته‌فکر هستند و خوشبختانه این شوک وارد شد.

*رئیس کمیته دفاع از فلسطین به رهبری اهانت کرد
حجت‌الاسلام حسینیان در ادامه با انتقاد از وجود برخی مسائل در مجلس هشتم گفت: متاسفانه در کمیته دفاع از فلسطین، که رئیس آن منصوب رئیس مجلس است، شخصی حضور دارد که از اعضای کمیته صیانت از آرا در انتخابات بود.
وی ادامه داد: این فرد از جمله افرادی است که مسئله تقلب در انتخابات را طراحی و در یکی از منبرهای خود که در دهه محرم برگزار شد، به مقام معظم رهبری اهانت کرد و چرا باید چنین فردی در راس چنین کمیته‌ای باشد.
حجت‌الاسلام حسینیان بیان داشت: ما بارها نامه نوشته‌ایم و خواسته‌ایم این شخص را‌ عزل کنند، اما متاسفانه تاکنون اعتنایی نشده است.
وی در ادامه افزود: رهبری ادامه این کار را نپسندیدند و گفتند بروید موضوع را حل کنید، ما هم تابع رهبری هستیم و با نظر ایشان تمام خستگی‌ها از تن ما خارج شد و با نفسی تازه به جنگ دشمن خواهیم رفت.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی‌ در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه در مجلس چه خبر است و آیا فتنه‌گران هم در مجلس شورای اسلامی نفوذ کرده‌اند و یا اینکه بعضی از مجلسی‌ها هم توطئه می‌کنند، با بیان اینکه هر دو مورد وجود دارد، تصریح کرد: بعضی از مجلسی‌ها جزو فتنه‌گران هستند، برخی دیگر هم از فتنه‌گران حمایت می‌‌کنند، بعضی نیز با هم زد و بند دارند و متاسفانه اینها واقعیاتی است که در مجلس شورای اسلامی وجود دارد.
این نماینده مجلس شورای اسلامی همچنین در ارتباط با نحوه ارتباط و تعامل مجلس با دولت اظهار داشت: ‌ارتباط‌ مجلس و دولت یک رابطه نوسانی است گاهی خوب و گاهی بد، اما مجموعه مجلس شورای اسلامی با دولت به نحو مسالمت‌آمیز عمل خواهد کرد.

*جریانی به دنبال رای نیاوردن وزرا بود
وی با اشاره به اتفاقات رخ داده به هنگام رای اعتماد وزرای پیشنهادی دولت دهم در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: برخی‌ها در این جریان به دنبال این بودند که بسیاری از وزرا رای نیاورند اما رهبری با درایت خود پیام بسیار مهمی را صادر کردند و اجازه ندادند این تصمیم عملی شود.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی‌ در پاسخ به این سئوال که چشم‌انداز برون‌رفت از فتنه را چگونه ارزیابی می‌کنید، گفت: من معتقدم این انقلاب مقدمه ظهور امام عصر(عج) است و تنها انسان‌های خالص را، در این راه با خود می‌برد و ناخالص‌ها نمی‌توانند در این مسیر شمشیر بزنند.
حجت‌الاسلام حسینیان در خصوص رئیس مجمع تشخیص و فرزندان وی نیز گفت: یکی از خطاهای هاشمی این بود که تصمیم اخیر جامعه مدرسین در خصوص مرجعیت صانعی را در تاریخ بی‌سابقه دانست در حالی که خود وی در جریان شریعتمداری از اعلام نظر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در خطبه‌های نماز جمعه قدردانی کرده و از آن به عنوان دستاوردی بزرگ یاد کرد.

*حماسه 9 دی نشانه پایبندی ملت به آرمان امام و رهبری است
این فعال سیاسی در ارزیابی خود از فتنه‌های اخیر در جامعه خاطرنشان کرد: شکی نیست در اینکه حوادث بعد از انتخابات و اتفاقات ناگواری که در تهران رخ داد، نوعی بحران بود و ‌عده‌ای با هتاکی و حرمت‌شکنی افزون بر اهانت به مقدسات و ارکان نظام، خسارت‌های بسیاری به اموال عمومی و نوامیس مردم وارد کردند.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی‌ حضور حماسی مردم در تظاهرات نهم دی ماه را نشانگر پایبندی ملت به آرمان‌های امام و رهبری دانست و گفت: با آگاهی و بصیرتی که مردم به دست آوردند جریانات کشف شد و بعد از نهم دی ماه، نظام و ملت ایران از قدرت کم‌نظیر و بی‌بدیلی برخوردار شدند و دشمنان قسم خورده انقلاب نیز پیام حضور حماسی مردم ایران را شنیدند.

هشدار جدی آیت‌الله مکارم شیرازی‌ به ترویج خرافات در جامعه

بهترین راه مبارزه با خرافات این است که مردم معارف و احکام دین را از فقها، بزرگان دین و سرچشمه‌های علم بگیرند که در این صورت به خرافات آلوده نمی‌شوند.


ایلنا: دشمنان قصد دارند با ترویج فرقه‌های انحرافی وهابیت، بهائیت و شیطان‌پرستی، مردم را از امام زمان و اسلام متنفر کنند.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، آیت‌الله مکارم‌شیرازی در درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم با هشدار مجدد نسبت به فعالیت برخی فرقه‌های انحرافی در جامعه خاطرنشان ساخت: خرافه و آمیختگی آن با مذهب گناهی نابخشودنی است.
وی افزود: بهترین راه مبارزه با خرافات این است که مردم معارف و احکام دین را از فقها، بزرگان دین و سرچشمه‌های علم بگیرند که در این صورت به خرافات آلوده نمی‌شوند.
وی با تاکید بر لزوم تبعیت از احکام انسان‌ساز اسلام و دوری از رذایل اخلاقی گفت: دروغ حرام است ولی اگر کسی دورغی به خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ببندد حرمتش مضاعف می‌شود و کسی که به چنین کند ایمانش بر باد می‌رود.
او اضافه کرد:اگر راست بگویید در قیامت گرفتار نخواهید شد، زیرا مسئله دروغ به خدا و پیامبر در طول تاریخ بوده و گروهی به انگیزه های مختلف این کار را کرده اند.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی به برخی خطرات شیوع دروغ در جامعه اشاره کرد و افزود: خطرات زیادی دارد که از جمله آنها گسترش خرافات است، برخی مسایل که در اسلام وجود ندارد را به دین نسبت می‌دهند و چهره اسلام را خراب می کنند و خرافات می سازند و بهانه به دشمن می‌دهند، تا دین از بین برود.
وی با اشاره به مضرات دیگر گسترش خرافه در جامعه گفت: در بیان معارف نباید به خواب تمسک کنیم، زیرا هرج و مرج پیش می‌‌آید و خرافات گسترش می‌یابد.
وی افزود: بسیاری از مشکلات خانوادگی به خرافات بر میگردد و موجب پیچیدگی مشکلات در خانواده می شود.جهل سبب می شود خرافات بوجود بیاید که باعث خراب شدن احکام و دین می شود یکی از علل گسترش خرافات سوء‌استفاده مالی و جنسی برخی افراد حقه باز از دیگران است.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی خاطرنشان کرد: بیگانگان می گویند اگر دین را با خرافات مخلوط کنید مردم اندیشمند دین را کنار میگذارند.

دستاوردهای داخلی و خارجی باراک اوباما

مناقشات داخلی در خصوص سیاست های پرزیدنت باراک اوباما در مورد اوضاع نابسامان عراق و افغانستان با گذشت نزدیک به یکسال از زمان انتخاب وی (چهارم نوامبر 2008)به عنوان رییس جمهور جدید آمریکا آرام ارام آغاز شده است. این مجادلات داخلی البته با خود پرسش هایی را در مورد میزان تطبیق سیاست های رییس جمهور اوباما در دو سطح داخلی و خارجی با برنامه های اعلامی وی در خلال تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و همچنین میزان پایبندی او به درخواست های افکار عمومی این کشور  و جامعه بین الملل به دنبال داشته است که میزان محبوبیت وی را در قبل و بعد از انتخابات نشان می دهد.

    

شیوه اوباما در تعامل با قضایای اصلی که توجه افکار عمومی آمریکا و قضایای مورد اختلاف در سطح بین المللی را مجذوب خود کرده بود در واقع الان معیار اصلی میزان اختلافات او با سلفش جرج بوش رییس جمهور سابق آمریکا و همچنین معیار موافقت بخشهای مختلف افکار عمومی این کشور پیرامون سیاست های مدیریتی اوباما است.

  

نقش جدید دولت در اقتصاد آمریکا

پیامدهای بحران مالی جهان همچنان قضیه اولویت داری است که در دستورکار دولت اوباما قرار دارد و بیشترین تمرکز نیز بر روی آن است. به رغم تلاش های رییس جمهور و دولت اما اوضاع اقتصادی آمریکا همچنان بی ثبات پیگیری می شود. به گونه یی که میانگین بیکاری در ایالات متحده در ماه اکتبر گذشته به بالاترین حد طی 26 سال اخیر یعنی رقم 8/9 درصد رسید و شرکتهای صنعتی خودرو ساز مثل فورد و جنرال موتورز از کاهش کارگران و بستن تعدادی از شعب خود در آمریکا خبرداده اند. واین موضوع همزمان شد با کسری 8/1 تریلیون دلاری بودجه آمریکا در سال 2009  میلادی. درمقابله با پیامدهای بحران مالی، رییس جمهور اوباما به ابزارهای مداخله گرانه مستقیم مثل حمایت مالی از شرکت ها و بانکهای زیان دیده پناه برد و یا اقدام به خریداری شرکتهای و موسسات مالی ورشکسته کرد. امری که انتقادات شدید جریان محافظه کار آمریکا را در پی داشت . جریانی که همواره مخالف افزایش نقش دولت در تنظیم و مدیریت اقتصاد است.  این انتقادات با اظهارات اخیر اوباما مبنی بر احاله قانونی به کنگره برای ایجاد شورای نظارت بر عملکرد بانکها و موسسات مالی بویژه فعالیت های مربوط به اعطای وامها آهنگ تندتری به خود گرفت.

به رغم انتقاداتی که اوباما از سوی مخالفانش مواجه بوده اما دولت او تاحدودی نتایج مثبتی را در سطح میانگین کلی رشد اقتصادی محقق کرده است. بویژه در سطح مجموع درامد محلی که این رشد در خلال ربع سوم سال 2009 به میانگین 5/3 درصد پس از یک دوره افت یکساله  رسید. با این وجود اما این امر یک رشد پایدار را می طلبد تا آثار آن در کاهش میانگین بیکاری ملموس باشد.

   

نظارت بهداشتی: رکود احتمالی

پرونده نظارت بهداشتی یکی از مهمترین مواردی اشکالی داخلی است که رییس جمهور اوباما بویژه پس از تلاش وی  برای جلوگیری از فقدان 47 میلیون آمریکایی از نظارت بهداشتی با آن مواجه بوده است.  

روش اوباما در این خصوص بحث و جدل های دامنه داری را در ایالات متحده درباره نقشی که دولت فدرال در اجرای طرح اوباما ایفا خواهد کرد، برانگیخت. خصوصا درباره احتمال افزایش کسری بودجه فدرال تا رقم 293 میلیارد دلار در خلال 10 سال آینده. در این باره جمهوریخواهان محافظه کار و راستگراهای تندرو به همراه رسانه های جمعی وابسته به خود اقدام به اعلام انتقادات و ساماندهی تجمعات و راهپیمایی های اعتراض آمیز در محکومیت طرح نظارت بهداشتی رییس جمهور کردند.

 به رغم دعوت اوباما از مخالفان و موافقان این طرح برای حمایت از آن در جلسه مشترک بین نمایندگان مجلس سنا و نمایندگان پارلمان در ساختمان کنگره در 9 سبتامبر اما موضوع نظارت بهداشتی همچنان در راس فهرست قضایای اختلافی قرار دارد که دولت اوباما در نهایت قادر به حل و فصل آن نخواهد بود.

خسارت های هنگفت جنگ افغانستان

بحث درباره خسارتهای آمریکا در افغانستان و استراتژی دولت واشنگتن برای مقابله با جریان طالبان در پاکستان و افغانستان ، موضوع اصلی سیاست خارجی آمریکا به شمار می رود که افکار عمومی این کشور را به خود مشغول کرده است. به ویژه اینکه تعداد نظامیان کشته شده آمریکایی ازآغاز جنگ افغانستان یعنی  8 سال پیش به بالاترین سطح خود  رسید به گونه ای که 54 نظامی آمریکایی در ماه جاری کشته شدند تا میزان تلفات نظامیان این کشور در سال 2009  به 277 نظامی برسد.

این در حالی است که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا همان شیوه جرج بوش را در افزایش  نیروهای آمریکایی در افغانستان ادامه می دهد و این تصمیم به یکباره اتخاذ شد چراکه وی در روزهای اول ریاست جمهوری خود در ژانویه گذشته تصمیم گرفت تا  3 هزار نظامی به افغانستان اعزام کند. و در ماه فوریه بنا به درخواست یک ژنرال امریکایی 17 هزار نظامی دیگر به افغانستان فرستاد. به عبارتی در مدت کمتر از 18 ماه 3 بار نیروهای آمریکایی در افغانستان افزایش یافت.

اکنون اوباما در حال بازنگری استراتژی آمریکا در افغانستان به ویژه جوانب مربوط به درخواست ژنرال " استانلی ماکریستل " فرمانده نیروهای آمریکایی و نیروهای ناتو در افغانستان برای اعزام 40 هزار نظامی است که به معنای افزایش 400 درصدی نیروهای آمریکایی در افغانستان بین سالهای 2008 و 2009 است ( براساس گزارش فرید ذکریا سردبیر نسخه بین المللی مجله نیوزویک در مقاله 29 اکتبر که در آن ازدرخواست  جریان محافظه کار جمهوریخواهان آمریکا برای افزایش نظامیان امریکایی در افغانستان به شدت انتقاد کرده بود)

عراق و گوانتانامو ... تعهداتی که اوباما به آن پایبند نیست 

در همین راستا ، اوضاع سیاسی و امنیتی در عراق بی ثبات باقی مانده است و با وجود تمامی تلاش های اوباما هنوز اختلافات بین گروههای سیاسی مختلف عراق بر سر اصلاح قانون انتخابات پارلمانی وجود دارد.

و اینکه آمریکایی ها عقب نشینی نهایی از عراق را به تاخیر انتخابات عراقی مشروط کرده اند و این موضوعی است که جف موریل سخنگوی وزارت دفاع آمریکا در 30 اکتبر به ان اشاره داشت و گفت : پنتاگون وضعیت امنیتی عراق را ارزیابی می کند  و برای این کار نیازهست تا سطح حضور نظامی تا تاخیر انتخابات عراق در همین سطح باقی بماند.

گفتنی است که براساس قرارداد امنیتی بین واشنگتن و بغداد ، آمریکا تا پایان سال 2010 تمامی 117 هزار نظامی خود را از عراق بیرون خواهد کشید همانگونه که اوباما پایان اگوست 2010 را زمان پایان یافتن ماموریت جنگی نیروهای آمریکایی در عراق اعلام کرد تا زمنیه بازگشت 50 هزار نظامی به آمریکا فراهم شود.

و این احتمال وجود دارد که آمریکا در پی شرایط امنیتی عراق تصمیمات خود را عملی نکند و استدلال آنها نیز ناامنی در عراق و بازگشت بی ثبانی به این کشور است که نمونه آن در 24 اکتبر  مجسم شد که 135 تن کشته شدند.

درباره تعهدات اوباما برای بستن زندان گوانتانامو و اعطای حقوق به بازداشت شدگان در برابر دادگاه های غیرنظامی  براساس قانون بین الملل باید گفت که این تعهدات تاکنون عملی نشده است و با وجود اینکه اوباما در تاریخ 29 اکتبر یادداشت قانونی را امضا کرد که به زندانیان گوانتانامو حقوق زیادی را می داد اما به زندانیان این حق را نمی داد که در برابر دادگاههای غیرنظامی محاکمه شوند و  دادگاههای نظامی که در زمان جرج بوش برای این منظور تاسیس شد مامور رسیدگی به امور این زندانیان شدند.

عقب نشینی اوباما در برابر  شهرکسازی و نتانیاهو

درباره پرونده فلسطین تنها کاری که دولت اوباما انجام داده است حمایت امنیتی،  نظامی و سیاسی از اسرائیل بوده است و با وجود تعهدات وی برای پیشبرد روند صلح و سازش و حمایت از تشکیل دولت مستقل فلسطینی اما دولت آمریکا در این راستا موفقیتی نداشته است و در نزدیک کردن دیدگاههای دو طرف اسرائیلی و فلسطینی برای توافق برسر بیانیه پایانی دیدار با اوباما ( در حاشیه نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در 23 سپتامبر ) توفیقی حاصل نشد.

اوباما با گذشت یکسال از انتخابش چه دستاوردهایی داشته است؟

 زمانی که اسراییل بر مواضع خود در خصوص توسعه شهرکها اصرار ورزید پرزیدنت اوباما از مواضع حمایتی خود مبنی بر توقف شهرک سازی بطور کامل در کرانه باختری و قدس عقب نشینی کرد. رییس جمهور آمریکا این عقب نشینی را آشکارا در دیدار 22 سپتامبر خود با ابومازن رییس تشکیلات خودگردان فلسطین و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل در کاخ سفید اعلام کرد زمانی که به نتانیاهو در خصوص توسعه شهرکها گفت "کمی خویشتنداری" کند. این اظهارات او در واقع عقب نشینی آشکار از مواضع سابقش بود که گفته بود توقف شهرک سازی شرط اصلی از سرگیری گفتگوها میان فلسطینی ها و اسراییلی ها است.

وزارت خارجه آمریکا نیز تلویحا در 28 اگوست سال جاری از امکان چشم پوشی از شرط توقف شهرک سازی برای از سرگیری گفتگوها خبرداده بود.

در همین چارچوب دولت آمریکا تعهد کرده بود که از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل علیه گزارش این سازمان(قاضی گلدستون) درباره جنگ 22 روزه اسراییل علیه نوار غزه  استفاده کند. در همین رابطه ایان کیلی سخنگوی وزارت خارجه در 18 سپتامبر گفت: به رغم اینکه این گزارش وضعیت هر دو طرف نزاع را مورد اشاره قرار داده است اما بیشتر بر روی موضوع و اقدامات اسراییل تمرکز کرده و از "امور اسفباری" که حماس مرتکب شده، غافل شده است. به این ترتیب دولت اوباما در یک آزمون سختی در خصوص روند صلح خاورمیانه قرار گرفت و نتوانست نقش بی طرفانه یی را ایفا کند.

  

کاهش محبوبیت مردمی اوباما

سیاست های داخلی و خارجی  رییس جمهور اوباما منجر به ادامه حمایت های منقطع مردمی از وی نشد همان حمایت هایی که در روزهای آغازین ریاست جمهوری اوباما در ژانویه سال 2009 از وی می شد. به این ترتیب مقبولیت عمومی رییس جمهوری آمریکا با گذشت یکسال از زمان تصدی پست جدیدش در کاخ سفید در نتیجه انتقادات داخلی روبه کاهش نهاد. انتقادهایی که وی را متهم می کرد که دنباله روی همان سیاست هایی است که سلفش جرج بوش دنبال می کرد. موسسه آمریکایی  گالوپ  Gallup در 19 اکتبر سال جاری اقدام به انجام نظرسنجی در سطح آمریکا کرد که این نظرسنجی فاش نمود محبوبیت اوباما به 55 درصد رسیده است و این درحالی است که در نظر سنجی مشابهی که همین موسسه قبل از انتخابات ریاست جمهوری در سال 2008 انجام داده بود نشان می داد که محبوبیت اوباما 78 درصد بوده است.

61 درصد نظرسنجی شدگان همچنین گفته اند که رییس جمهور اوباما مستحق دریافت جایزه صلح نوبل نبوده است. و تنها 34 درصد وی را مستحق دریافت این جایزه دانسته اند.

در نظرسنجی که شبکه سی ان ان در 16 اکتبر انجام  داده 51 درصد آمریکایی ها با سیاست های اوباما در موضوعات اصلی مخالفت کرده اند و همچنین 49 درصد نیز مخالفت شدید خود را با افزایش نیروهای آمریکایی در افغانستان اعلام داشته اند. دراین خصوص (افزایش نیروها در افغانستان) طبق این نظرسنجی 47 درصد با اوباما موافق بودند. 

در نظرسنجی مشترکی  که روزنامه وال استریت ژورنال Wall Street Journa  و شبکه تلویزیونی ان بی سی آمریکا NBC News در 25 اکتبر سال جاری انجام دادند نسبت مخالفان سیاست های اوباما در عراق و افغانستان افزایش یافت به گونه یی که 47 درصد نظرسنجی شوندگان از نوع مدیریت اوضاع در افغانستان و عراق توسط اوباما انتقاد داشته و با ان مخالفت کردند و در مقابل 45 درصد هم سیاست وی را مورد تایید قرار دادند.

نگرانی از سیاست های اقتصادی اوباما

در خصوص نگاه افکار عمومی آمریکا در باره سیاست های اقتصادی اوباما باید گفت که ما شاهد کاهش حمایت آمریکایی ها از سیاستهای اقتصادی وی بودیم به گونه یی که براساس نظرسنجی که شبکه آمریکایی سی بی اس  CBS News در ماه ژولای سال جاری انجام داد میزان هواداران سیاستهای اقتصادی اوباما از مرز 48 درصد تجاوز نکرد و این در حالی بود که براساس نظرسنجی مشابهی که در ماه آوریل سال جاری انجام شد این رقم به میزان 56 درصد بود.

براین اساس می توان گفت که دلیل کاهش محبوبیت مردمی پرزیدنت اوباما در وهله اول برمی گردد به غفلت وی از خواسته های مردم آمریکا براساس شعار" تغییری که به او ایمان داریم" و در وهله دوم پیگیری روشی که پیش از او جرج بوش این گونه سیاست ها را در حوزه عراق و افغانستان دنبال می کرد. این کاهش چشمگیرمقبولیت  به گونه یی است که اینک حزب دمکرات آمریکا(حزبی که اوباما به آن گرایش دارد) را در استانه برگزاری انتخابات میاندوره یی  کنگره با یک بحران سیاسی مواجه کرده است. بحرانی که سران حزب دمکرات را واداشته است تا تجدید نظری درباره سیاست های عموما داخلی و خصوصا خارجی ایالات متحده آمریکا انجام دهند. اضافه کنید به موارد بالا بنبستی را که واشنگتن در پرونده هسته یی ایران با ان مواجه است. ایرانی ها به رغم گذشت یکسال از شعارهای مربوط به تغییر اوباما اما همچنان به او و برنامه هایش بی اعتمادند و در این بی اعتمادی موارد بسیاری دخیل است از جمله عدم تغییر واقعی در سیاست های آمریکا در قبال تهران.

منبع : واشنگتن ریپورت

ترجمه: مهدی عزیزی (عضو تحریریه قدسنا)