قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

مراقب کفش هایتان باشید !

مراقب کفش هایتان باشید !
1- اگر این سوال در میان باشد که از دو پاره خط «مستقیم» و «خمیده» کدامیک را بیشتر می پسندید؟ به یقین، همه کسانی که در مقابل این پرسش قرار می گیرند و یا، اکثریت نزدیک به تمامی آنها «پاره خط مستقیم» را ترجیح می دهند و درباره چرایی انتخاب این گزینه، دلایل قابل قبولی نیز دارند، مثل این که پاره خط مستقیم کوتاهترین فاصله میان دو نقطه است و... حالا اگر از آنها بپرسید؛ آیا حاضرید ابروی شما به جای آن که «خمیده» و کمانی باشد، به شکل و حالتی شبیه خط مستقیم درآید؟! پاسخ به یقین «منفی» خواهد بود، چرا...؟! برای آن که «ابروی کج ار راست بدی کج بودی» و ؛
«جهان چون چشم و خال و خط و ابروست
که هرچیزش به جای خویش نیکوست»
بسیاری از «مقوله »های متضاد، اینگونه هستند که یک سوی آن به طور مطلق و در حالت کلی- نظر و تئوری- بر دیگری ترجیح داشته و پسندیده تر است ولی هنگامی که پای «مصداق» به میان کشیده می شود، گزینه مطلوب و پسندیده در نقطه مقابل گزینه مطلق و اولیه قرار می گیرد. مانند دوستی و دشمنی، وحدت و جدایی، جذب و دفع که در هر سه مورد دوستی، وحدت و جذب بر دشمنی و جدایی و دفع، برتری دارد، اما دوستی با دشمنان مردم، نه فقط دوستی نیست که دشمنی با مردم است و یا جذب خیانت کاران و جنایت پیشگان، مفهومی جز تن دادن به خیانت و پذیرش و ترویج جنایت ندارد و...
2- در میانه فتنه اخیر که به گواهی تمامی شواهد و قرائن و اسناد غیرقابل انکار موجود، از سوی سرویس های اطلاعاتی بیگانه مدیریت می شد و فریب خوردگی و توهم شماری از هموطنان عزیزمان را نیز به دنبال داشت، رهبرمعظم انقلاب طی سخنانی در جمع طلاب، روحانیون و فضلای حوزه علمیه- 22/9/88- تاکید فرمودند که «اختلاف دیدگاهها نباید به نزاع منجر شود و برخورد نظام جذب حداکثری و دفع حداقلی است» در این فرمول حکیمانه، ضمن آن که بیشترین تاکید بر «جذب» است، از ضرورت «دفع» نیز، آنجا که چاره دیگری نیست، سخن به میان آمده است. به بیان دیگر، در پاره ای از موارد، «دفع» نه فقط ناپسند نیست، بلکه اقدامی ضروری و اجتناب ناپذیر برای «جذب بیشتر» خواهد بود. زیرا، به عنوان مثال، نادیده گرفتن جرایم کسانی که دست به وطن فروشی، و فریب افکارعمومی زده اند و بازگرداندن دوباره آنها به چرخه قانونمند نظام و مردم نتیجه ای جز «مار در آستین پروریدن» نخواهد داشت و این اقدام در صورت انجام، ضمن آن که دست جنایتکاران را برای جنایت بیشتر باز می گذارد و به افراد دیگری از این دست، جرأت خیانت می دهد، توده های مردم را نیز نسبت به «عدالت نظام» و حق جویی و مردم دوستی آن با تردیدهای جدی روبرو می کند، بنابراین، پی آمد جذب تعداد اندکی از این مجرمان ، «دفع» احتمالی تعداد فراوانی از مردم خواهد بود و دقیقاً به همین علت می توان نتیجه گرفت که این «دفع» حداقلی و ضروری نیز در راستای «جذب حداکثری» صورت می پذیرد.
3-روز پنج شنبه هفته گذشته، رهبرمعظم انقلاب، باز هم مانند همیشه، و این دفعه، بنا به دلایلی با صراحت بیشتر، خواسته منطقی و عدالت خواهانه ملت را به میان کشیدند و در جمع اعضای خبرگان رهبری، با اشاره به فتنه اخیر و تشریح گناه بزرگ و جرایم خسارت آفرین عوامل اصلی فتنه، تاکید فرمودند؛ «افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند و نقطه قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می کنند، عملاً خود را از این کشتی نجات- انقلاب اسلامی- خارج می کنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند که از دست داده اند» رهبرمعظم انقلاب، پیش از این هم برای بیداری عوامل فتنه، اشارات هشداردهنده ای از این دست داشته اند. ایشان بعد از راهپیمایی عظیم و مثال زدنی 9دی، فرمودند «مردم نشان دادند که دنبال چه چیزی هستند و مسئولان باید وظیفه خودشان را بدانند» و در پی راهپیمایی بی نظیر و مثال زدنی 22بهمن ماه تاکید داشتند که «مردم حجت را تمام کردند».
4-خدا بر درجات استاد شهید آیت الله مطهری بیفزاید که می فرمودند «اشاعره در تاریکی کلاه معتزله را برداشتند» و ماجرا به قول استاد اینگونه بود که «اشاعره» و «معتزله» دو گروه از مسلمانان بودند با اختلاف نظرهایی درباره «عدل الهی»، «حسن و قبح عمل» و امثال آن، اشاعره در گرماگرم بحث و فحص پیرامون این مسائل، به ناگاه گروه خود را «اهل حدیث» نامیدند و با انتخاب این «نام» که به قول استاد شهید «کلاهبرداری» بود، کوشیدند طرف مقابل خود را بی اعتقاد به احادیث معرفی کنند! و حال آنکه- بازهم به قول استاد مطهری- معتزله اعتقاد بیشتری به احادیث داشتند و در مباحث خود بیشتر از اشاعره به احادیث و روایات استناد می کردند.
کسانی که این روزها، از وحدت و آشتی با سران فتنه و عوامل اصلی آن دم می زنند و با قیافه حق به جانب، خود را صلح دوست و اهل وحدت معرفی می کنند، چه بخواهندو بدانند و چه نخواهند و ندانند، در پوشش «وحدت»، نسخه «تفرقه» می پیچند! این آقایان اگر خیلی اهل «وحدت» هستند باید از آنها پرسید که اولا؛ چرا به وحدت مردم نمی اندیشند و مگر راهپیمایی 9 دی و حضور بی نظیر مردم در 22 بهمن، نشانه اتحاد یکپارچه و مثال زدنی ملت نبوده است و ثانیاً؛ آیا نمی دانند که سران و عوامل فتنه، تا آخرین نفس برای مقابله با همین وحدت و یکپارچگی مردم تلاش کرده اند؟! وحدت با چه کسانی؟ با مردم که در وحدت هستند؟ یا با دشمنان مردم که دشمنی آنان با وحدت مردم غیرقابل انکار است و اساساً به فرموده رهبر معظم انقلاب، مقابله با وحدت مردم هدف اصلی فتنه بوده است. لطفاً خود را اهل وحدت معرفی نفرمائید! و به وحدت ملت لطمه نزنید.
5- تمامی شواهد موجود و اسناد غیرقابل تردید حکایت از آن دارد که سران و عوامل اصلی فتنه، نه فقط در چارچوب نظام و مردم جای ندارند بلکه «ستون پنجم» دشمن گویاترین واژه برای معرفی آنان است. بنابراین، بدیهی است که مطابق قوانین جاری که در همه کشورهای دیگر نیز پذیرفته شده است هیچکدام از آنها نمی توانند و نباید در هیچیک از پست ها و مسئولیت های نظام به کار گرفته شوند و از جمله، شورای نگهبان نباید و حق ندارد صلاحیت هیچیک از آنان را در هیچیک از انتخابات تایید کند. توبه و بازگشت، اگرچه پسندیده است و از سوی خدای مهربان به تمامی مجرمان و گناهکاران توصیه شده است ولی توبه مانع از محاکمه و مجازات مجرم نیست و اگر چنین بود، هر جنایتکاری می توانست با ادعای توبه از مجازات بگریزد و در نتیجه دست جانیان برای همیشه بر جان و مال و نوامیس مردم باز بماند! و بالاخره، تردیدی نیست که عوامل فتنه بعد از محاکمه و مجازات قانونی می توانند به عنوان یکی از اعضای جامعه از مواهب حضور در جامعه اسلامی برخوردار باشند، به بیان دیگر، «کفش دزد» را اگرچه بعد از مکافات به مسجد راه می دهند، اما چهار چشمی مراقب او و کفش های نمازگزاران هستند، چه رسد به آن که کفش دزد را پیشنماز و یا حتی خادم مسجد کنند!
حسین شریعتمداری 

http://kayhannews.ir/881208/2.htm#other200

«به رنگ ارغوان» بازدم فضای متلاطم سیاسی محدوده سال 81 است

 

حاتمی‌کیا: «به رنگ ارغوان» بازدم فضای متلاطم سیاسی محدوده سال 81 است

خبرگزاری فارس: «ابراهیم حاتمی کیا» می‌گوید: محدوده سال‌های 81 به بعد یادتونه چه اتفاقاتی افتاد. یادمه که تلاطم‌های سیاسی خیلی رنگی‌تر شد. بحث‌هایی مطرح شد که یه وقتی تابو بود. بازدم اون فضا می‌شه «به رنگ ارغوان» . 

 آقای حاتمی‌کیا، به عنوان سوال اول می‌خواهم در مورد نوع فیلمسازی شما سوال کنم. شما یکی از معدود فیلمسازان ما هستید که همیشه توجه نسبت به فیلم‌های‌تان زیاد است. به عنوان یک روزنامه نگار فکر می‌کنم دلیل اول این توجه به خود شما برمی‌گردد که بدون تعارف، فیلمسازی باهوش و نکته سنج هستید. اما سوال اصلی این است که چرا در مورد ساخت «به رنگ ارغوان» اینقدر اصرار داشتید تا تولیدش در سکوت خبری کامل انجام شود؟
- دوست دارم این تعارف رو جدی بگیرم، ولی مشکل اینه که کتک این ویژگی بیشتر از شیرینیش بوده. یه جور زندگی در برزخ خوف و رجا! روزگاری فکر می‌کردم که برپا کردن یه سایت مخصوص باعث می‌شه که با مخاطبان راحت در تماس باشم ، ولی در عمل دیدم که دوست ندارم خیلی آفتابی بشم. ما تو کشوری هستیم که هر چی کمتر زیر نگاه باشی بیشتر در امانی و به همون نسبت آرامش داری و خودتی.

** صریح‌تر بپرسم. چرا فیلمساز متعهدی مثل «ابراهیم حاتمی‌کیا» باید احساس ناامنی بکند؟این احساس از کجا نشأت می‌گیرد؟ این خوف و رجا که شما به آن اشاره کردید، چرا همراه‌تان است؟
- سوال ساده‌ای نیست، یا حداقل الان نمی‌تونم شفاف جوابتو بدم.اصلأ بهتره به این سوال امثال شما جواب بدن. این عمر فیلمسازی خیلی پستی و بلندی داشته و من دیدم که نباید به این تعریف‌های فیلمساز متعهد، با هوش و انقلابی و دل آشنا و ... دل بدم. اینجایی که دلمون بهش بنده، صفر و صدش خیلی تنده! وقتی دارن رو دست‌ها بلندت می‌کن، مواظب باش. چون صف دست‌ها یه جایی تموم می‌شه و ناگهان ولت می‌کنن. بهتره از همون اول به پاهای خودت تکیه کنی.

** ریشه این احساس از کجا نشات می‌گیرد؟ در واقع می‌خواهم بدانم آن «ابراهیم حاتمی‌کیا» که همیشه کارگردانی مورد احترام در نظر مخاطب و منتقدان بوده، چرا به این احساس رسیده است؟
- چون ایرانی‌ام. ایرانی زاده‌ام. چون عقبه‌ام چند هزار ساله‌اس. چون تو زمینی بزرگ شدم که خیلی اقوام خوش اومدند و بد رفتند یا بالعکس. یاد گرفتیم خونه هامون اندرونی و بیرونی داشته باشه. یاد گرفتیم به هر کسی، اندرونی رو تعارف نکنیم. یادمون دادن که دروغ نگیم، ولی نگفتن راستشو داد بزنید.

** ولی من احساس می کنم شما از یک چیزی ناراحت هستید که این ناراحتی، سال‌ها با شماست... مثلا از زمان «آژانس شیشه‌ای» و اتفاقاتی که پس از ساخته شدن آن افتاد.
- متوجه منظورت نمی‌شم.

** اگر یادتان مانده باشد، سال گذشته و در جریان اکران «دعوت» یک مصاحبه با هم انجام دادیم. در بخشی از آن مصاحبه من در مورد بغضی که کارگردان‌های ما دارند سوال کردم و شما گفتید که این بغض‌ها از یک جایی شروع می‌شود و به آسانی هم فراموش نمی‌شوند. به نظر می‌رسد این بغض همچنان وجود دارد اما می‌خواهم جنس بغض «حاتمی‌کیا» و دلیل آن را بدانم؟
- راستش من حافظه‌ام میزون نیست. این نعمتیه که خدا بهم داده . چیزی که منو به سینما و کلأ هنر وصل کرده یه حسی از نیازه که نمیشه اونو به ظرف و محتوا تقسیمش کرد. هر دو با هم میان. من شش سال پیش «به رنگ ارغوان» رو برای فیلمبرداری دست گرفتم و تقریبأ دو سال قبل‌ترش، روی فیلمنامه کار می‌کردم. این چه قدرتیه که می‌تونه منو سرپا نگه داره و چندسال تحملش کنم؟ بذار از یه راه دیگه وارد سوالت بشم. سینمای من یه سینمای جدیه . یه جورایی غصه داره. عبوسه. انگار به یه توقعی اومده و اگه آشنا نبینه مویه می‌کنه. من اینو با همه وجودم می‌گیرم. شاید بهتر باشه بگم سینمای آینده‌نگرِ نگران. متر و میزان امثال من، صرفأ عشق به سینما نیست.

** من دقیقا می‌خواهم به همین نکته اشاره کنم. کسی که جنس سینمایش ابراز نگرانی‌های درون جامعه است و به خوبی این کار را هم انجام می‌دهد، چرا باید نگران بروز نگرانی‌هایش باشد؟
- من دلم نمی‌خواد مثل بعضی همکارها، سال به سال شکل و قیافه‌ام عوض بشه. یعنی از من بر‌نمیاد، نتیجه این شده که بعد از دو دهه کار یه نفس، عده‌ای با این بابا و رنگ و طعم این بابا آشنا شدن. اونا با من هم‌نوا شدن و وکالت حسی شونو دادن به من. اون «حاتمی کیا»ی سال 67 که با «دیده‌بان»ش نگران از دست رفتن پرچم «نصرمن الله و فتح القریب» بود و حالا بعد از سال‌ها، با «دعوت»ش نگران یه چیزای دیگه‌ است.

--------------------------------------------------------------------------------------------
* «به رنگ ارغوان» نتیجه تنفس در فضای متلاطم سیاسی سال 81 است
--------------------------------------------------------------------------------------------
** با این توضیح که شما ارائه دادید، می‌خواهم وارد بحث کلی‌تر فیلم شویم شما اشاره کردید که درطی این بیست سال کار مستمر وکالت حسی عده‌ای را به عهده گرفتید که با شما به عنوان فیلمسازشان همراه شده‌اند که شاید خود من هم جزئی از آنها باشم. نگرانی درونی که شما را به سمت ساخت «به رنگ ارغوان» هدایت کرد، چه بود؟
- پس باید بریم اون دوران. یعنی محدوده سال‌های 81 به بعد. یادتونه چه اتفاقاتی افتاد. یادمه که تلاطم‌های سیاسی خیلی رنگی‌تر شد. بحث‌هایی مطرح شد که یه وقتی تابو بود. بازدم اون فضا می‌شه «به رنگ ارغوان».

**بنابراین «به رنگ ارغوان» هم مثل اکثرفیلم‌های شما واکنشی به هیاهوی جامعه است؟
- من گفتم تلاطم.

** چه چیز زمان سال 81 که در آن فضا تنفس می‌کردیم، برای شما تبدیل به دغدغه شد؟ و چقدر نگران بازخوردهای این دغدغه بودید؟
- واضح‌ترین واژه اسمش بود «امنیت». شمشیر دولبه‌ای که هر وقت با کجاوه میارنش میدون، محافظاش داد می‌زنن که دور شوید و کور شوید و لال شوید، یا مثل ما هم آواز شوید. دعوا هم همین‌جا شروع می‌شه. به نظرم قرار مصلحت نیست که فقط یه قرائت از این واژه تو بوق باشه. اگه میون‌دار مصلحان جامعه باشه، اجازه می‌دن همه از موضع خودشون این واژه رو تفسیر کنن، ولی وای از وقتی که این واژه مونوپلی یه گروه بشه.

** اگر نگاهی که شما در «به رنگ ارغوان» نسبت به امنیت و نیروهای امنیتی دارید، عمیقا یک نگاه مثبت است، پس چرا تعابیری عکس از نگاه شما به مفهوم امنیت برداشت شد؟
- بارک‌الله! شما دست روی همون دایره ملتهب گذاشتین. امنیت در حوزه فرهنگ که منم یکی از اعضاش محسوب می‌شم، می‌شه «به رنگ ارغوان» که می‌خواد به کمک این تفسیر بیاد. من همون موقع تو مکاتبه روزنامه‌ای، به وزیر اطلاعات وقت نوشتم که من گل سرخی به قصد احترام برای شما آوردم، ولی ظاهرأ فقط خار این گل رو دیدید. پخش نشدن «به رنگ ارغوان» یعنی تن دادن حوزه فرهنگ به قرائت حوزه امنیت.

** در واقع اتفاقاتی که افتاد، نشان داد حوزه امنیت وضعیتی ارغوانی دارد؟
- درسته!

** یعنی منظور شما این بود که رنگ امنیت نه سفید سفید است و نه سایه سیاه.حتی خاکستری هم نیست. یک رنگی دارد که رنگ آن کبود است و شاید به دلیل همین کبودی است که سال ها غیر قابل دسترس بوده است.
- ارغوان، رنگ صریحی نداره. رنگیه که همیشه در دسترس نیست. یه رنگیه بین گرمی و سردی. بستگی به نگاهتون داره. می‌تونی بگی «به رنگ ارغوان» فیلمیه عاشقانه سیاسی یا سیاسی عاشقانه.

**به دلیل همین صریح نبودن «به رنگ ارغوان»، نام شخصیت اصلی زن فیلم را ارغوان انتخاب کردید؟ فردی که به تعبیری گرفتار سردی‌ها و گرمی‌ها است؟
- ارغوان یک دختر جوان دانشجوی رشته جنگل شناسی ایست که با مادر پیرش زندگی می‌کنه. این یک تفسیره. شکل دیگه‌اش اینه که ارغوان دختر یکی از معارضان سرسخت نظام که داره تو دانشگاه جنگل درس می‌خونه. همه این تفاسیر بسته به شکل ورود ما داره.

** دلیل پرسیدن این سوال‌ها، تعارضاتی است که دراین 5ساله درمورد مفاهیم «به رنگ ارغوان» وجود داشته و من هم دارم سعی می‌کنم با مطرح کردن همه این‌ها، در نهایت به اصل قضیه که همون نگاه شما به ماجرا است، برسیم.
- من دیگه نگران نیستم. شما هم نباشید! «به رنگ ارغوان» یک فرصت تست زنی بود که شکر خدا با همت شمقدری حل شد. اونایی که همچنان فیلم رو امنیتی تفسیر می‌کنن، چه بخوان و چه نخوان، نگاهشون به آثار فرهنگی، رنگ امنیتی خورده .حواسمون باشه، من منظورم این جناح و اون جناح نیست. این تفسیر توی همه جناح‌هاست. فرقی نمی‌کنه زمان آقای خاتمی باشیم یا آقای احمدی‌نژاد. این نگاه تو هر فرصتی مانع تراشی می‌کند. تحریم می‌کنه، تقبیح می‌کنه، تکفیر می‌کنه و حاضره که تو سال‌ها فیلم نسازی، چون مسئله‌اش، مسئله تو نیست.

** من فکر می‌کنم شما این تست‌گیری را مدت‌ها قبل شروع به آزمون و خطا کرده بودید. یعنی از زمان «از کرخه تا راین». نقطه طلایی آن در «آژانس شیشه‌ای» بود و به اعتقاد من، شما در تمامی فیلم‌های دیگر هم این تست‌گیری را ادامه دادید. اما «به رنگ ارغوان» یک تفاوت عمده با سه فیلم دیگرشما در دهه 80 دارد و آن این که این فیلم می‌توانست همانند «آژانس شیشه‌ای»، فیلم پرطرفدار دهه خود باشد اما این فرصت از آن گرفته شد...
- به هر حال اثر هنری یه نسبتی با خالقش داره. ارغوان از نظر من فیلمیه که پنج سال پیش ساختم و اگر تا حالا ساخته نشده بود، حتی اگر فیلمنامه‌اش دستم بود باز من نمی‌ساختم. این فیلم محصول همون دوران منه، اما این حرف‌ها مال پشت صحنه فیلمسازه. ربطی به مخاطب نداره. فیلم کار خودشو می‌کنه و فرآیند تاثیرش فقط به خودش ربطی نداره . اون باید با حال و احوال تک به تک مخاطب‌ها ارتباط بسازه و برگرفته از شرایط تک تک اون‌هاست. این خاصیت هنره. از این منظر فیلم نو و کهنه نداریم. مثل «آژانس شیشه‌ای» که بارها دیده شده و می‌شه، ولی برای من سازنده، فیلمیه از یه دوران ماضی. این که «به رنگ ارغوان» همچنان طراوت دارد، نشان انرژی ذاتی اثره که همچنان هسته مرکزیش فعاله و البته خدا را شکر که همچنان انرژی داره.

** این که گفتید اگر همین الان فیلمنامه «به رنگ ارغوان» آماده ساخت بود، آن را نمی‌ساختید، به معنای تغییر روش فیلمسازی شما که نیست؟ یعنی «حاتمی‌کیا»، همان نگرانی‌ها را همچنان دارد یا خیر؟
- اینو برای اون خاله خرسه‌هایی گفتم اصرار دارند مهار من دست اونا باشه. من روندم طبیعیه و از تولد اثری مثل «به نام پدر»، «حلقه سبز» و این آخری‌ها «دعوت» ناراضی نیستم. من سواره‌ام. با همه اختیارات سواره بودن. راننده قطار نیستم که یه راهو برام تعریف کنن و بگن حق نداری از این خط‌ها فاصله بگیری.

** با این حساب اگر در سال 83 «به رنگ ارغوان» دیده می‌شد، بازهم «دعوت» ساخته می‌شد. (گرچه به عنوان فیلمی که از دل جامعه می‌آید نمی‌توان مخالف «دعوت» بود). به هر حال این تصور وجود دارد که رویکرد غلط نسبت به «به رنگ ارغوان» باعث شد شما از سر لجاجت، «دعوت» را بسازید. آیا این موضوع صحت دارد؟
- بارها گفتم که «به نام پدر» داشت کلید فیلمبرداری می‌خورد که اون بلا سر «به رنگ ارغوان» اومد. این که در حین ساخت «به نام پدر» دلخور بودم، حتمأ بودم ولی اونقدر بچه نیستم که با یه تشر و مانع تصمیم بگیرم از استقلال و روند فیلمسازیم دست بردارم. اینهم گفتم که من هیچ وجه فیلمی به سفارش این ارگان و اون تشکیلات نساختم. جز توصیه وزیر ارشاد وقت آقای لاریجانی برای ساخت فیلمی درباره بوسنی که شد فیلم «خاکستر سبز».
«دعوت» به همون اندازه در کارنامه من جا داره که ارغوان داره. راستش عنصر لجاجت در هنر پیچ در پیچ سینما اعتبار و دوام نداره و فکر نکنم این سوخت عصبی اونقدر زور داشته باشد که توقع منو جواب بده. ریسک پذیری و تازگی «دعوت» برای من کمتر از ارغوان نیست. بهتره این دفعه من باشم که به دوستان اهل قلم بگم اینقدر لجاجت نکن . همه این آثارم اسمشون تو شناسنامه منه. اگه بنده رو درهم قبولم کنید به صواب نزدیکتره تا اینکه بخواین بعضی‌شو ندید بگیرین و سوا کنین.

--------------------------------------
من اهل جاروجنجال نیستم
--------------------------------------

** عده‌ای از منتقدان هم «دعوت» و هم «به رنگ ارغوان» را سفارشی دانستند و از اون طرف «آژانس شیشه‌ای» را شخصی‌ترین فیلم شما. دلیل این همه تفاوت آراء را در چه چیزی می‌دانید؟
- دلیلش زنده بودن اثره. داشتن طرفدارای مومن به همون اندازه دشمنای مومن، تو مانایی موندن ارغوان کمک می‌کنه. من به هر دو طرف احترام می‌گذارم. حتی به اون پیرمردی که فیلم را مزخرف خوند. سخاوت هنر و هنرمند به همین احوال متناقض آنست. این لذت بخش‌ترین مصادره به مطلوبیه که هنرمند آرزوشو داره.

** علی‌رغم این احوال، مسئولی عاشقانه از ابتدا تا انتها فیلم شما را ایستاده می‌بیند و حتی در پایان، بیشتر از منتقدانی که شیفته فیلم شدند، برای فیلم هورا می‌کشد. این موضوع برای من، هم لذت بخش است و هم تأسف‌برانگیز. لذت‌بخش است که نظر مسئول سینمایی‌ام را هم‌سو با خودم می‌دانم و تأسف برانگیز از این که چرا 5 سال فرصت دیده شدن یک فیلم سوزانده شد. بعد از جشنواره چنین احساس‌های دوگانه‌ای در شما به وجود نیامد؟
- «به رنگ ارغوان» تنها فیلمیه که بعد از ساخت تجربه‌های عجیبی برام داشته. بارهم نشد. بعضی فکر می‌کنن من اهل جارو جنجالم . خدا شاهده اصلأ دوست نداشتم که برای فیلم حاشیه درست بشه. من از این بازارگرمی‌ها خوشم نمیاد و نگاه آزاد و راحت و بدون قضاوت تماشاچی برام یه دنیا قابل احترامه. راستش رو بخواین فیلم‌های من احتیاج به این بازارگرمی ها نداره. « به رنگ ارغوان» هم فیلمیه تو رده بقیه فیلم‌هام. اون حس دوگانه‌ای که شما اشاره می‌کنید به اون شبی برمی‌گرده که من از طرف مسئول سینمایی وقت ارشاد موظف شدم با وزیر اطلاعات ملاقات داشته باشم. من ساده دل، گمان می‌کردم که حتمأ فیلم به قدری براشون جذاب شده که حتمأ می خوان یه تشویقی منو بکنن! والا، منو با وزیر اطلاعات چه کار؟ ولی قضیه عکس شد... وقتی نصف شب از وزارت بیرون می‌اومدم، از گیجی تو کوچه پس کوچه‌های بن‌بست اطراف وزارت گیر افتادم. همه‌اش این سوال برام بزرگ شده بود که چرا ارشاد منو تنها روانه کرد؟ چرا حس نکردن که سفارتخونه من ارشاد بود و اونا باید حامی من می‌شدن. چرا منو جلوی در رها کردند و خودشون از در پشتی غایب شدند؟ اون شب سالهاست که با منه و توی این چند سال هیچ‌کدومشون وظیفه ندونستند که با این سرباز جنگ، دو کلام از در التیام بربیان... من می‌بخشمون، ولی از یادم نمیره. من نماینده مظلوم جریانی هستم که باید حریم امنی داشته باشه که بتونه حرف‌هاشو بزنه. اون صندلی به هیچ‌کس وفا نمی‌کنه، چیزی که باقی می‌مونه همین بزنگاه‌هاست که به ما قوه فرقان می‌ده. من ایمان دارم که آقای شمقدری فارغ از همه حساب‌ها ، محترمانه در دوران مشاور رئیس جمهور بودنش اعلام کرد که این پیرغلام احترامش به عدد فیلم‌هایی که ساخته است و ما نباید براش چون و چرا بیاریم.

-----------------------------------------------------------------------------------------
*سکانس رودررویی قبلی فرخ نژاد با قائمیان قربانی یک غرور بی‌وقت شد
-----------------------------------------------------------------------------------------

** من در این مصاحبه عامدانه به سراغ بحث های تکنیکی کار نرفتم به دو دلیل، اول این که فیلم به لحاظ بصری کاملا گویا است و دوم اینکه فکر کردم به جای دفاع از مسایل فنی فیلم، هم صحبت شما باشم در مورد 5 سال سکوت شما در مورد فیلم‌تان. اما به لحاظ فنی می‌خواهم بدانم اگر به 5 سال قبل بازگردیم، چه تغییراتی در ساختار «به رنگ ارغوان» ایجاد می‌کردید؟
- اگه در باره بقیه فیلم‌هام سوال می‌کردی، من جوابی نداشتم که بگم. تکنیک مستقل از محتوا، بی‌معناست. من بهتون اطمینان می‌دم که قد و قامت ارغوان با سازندش یکیه. خدا رو شکر تو ساخت این فیلم هر آنچه که نیازم بود یا تو دسترسم بود یا جنگیدم و بدست آوردم. فقط ضربه‌ای که تو فیلمبرداری «به رنگ ارغوان» خورد، سکانسی بود که باید نشون می‌دادیم که فرخ نژاد با قائمیان تو گذشته درگیری و رودررویی داشته‌اند. ما این سکانس رو روز آخر فیلمبرداری توی برنامه داشتیم. همه چی آماده بود جز اسلحه‌ها که باید مدیر تولید می‌آورد. وقتی من تعداد تفنگ‌ها رو کمتر از درخواستم دیدم، اعتراض کردم. کاری که همیشه می‌کردم... ولی انگار قرار بود تو اون دم دمای آخر فیلمبردای، من گوشمالی بشم. نتیجه‌اش انصراف من بود. من از همون‌جا مستقیم اومدم تهران و دیگه هم دلم نیومد برگردم شمال. اون سکانس قربانی غرور بی وقت تولید شد.

** طی این سال‌ها نوع تدوین فیلم تغییر پیدا کرد؟ مثلا این که پایان‌بندی فیلم را نوع دیگری تدوین کرده باشید؟
- به هیچ وجه.

**در مورد پایان بندی فیلم که اتفاقا شوک نهایی را به بیننده وارد می‌کند، نظرات متفاوتی وجود داشت. عده‌ای معتقد بودند نشان دادن چهره فرخ نژاد چندان کمکی به فیلم نمی‌کنه و بهتر بود همانجا فیلم به دستان آن دختر یا در واقع فلق سه کات می‌خورد و عده‌ای، نظر دیگری داشتند. خود شما نظرتان چیست؟
- طبیعیه که نظرم همینه که تو فیلمه.

** پس می‌توان نتیجه گرفت که شما به مخاطب عادی‌تر سینما درپایان بندی توجه داشتید؟ یعنی نخواستید پایان فیلم را پیچیده کنید؟
- پیچیدگی از اولش هم جزو ملزومات این ساختار «به رنگ ارغوان» بود. من یادم نیست توی فیلمنامه به این مسئله تاکید شده بود یا نه، ولی یادمه که بعد از فیلمبرداری تو دفتر تهیه کننده، این پلان دست زنانه را گرفتیم.

** چرا فلق3 یک خانم بود؟ این موضوع یعنی این که همه ما یک کیس اطلاعاتی هستیم؟
- خواستم دایره موضوع رو وسیع‌تر کرده باشم.

** به عنوان سوال پایانی، استقبال از «به رنگ ارغوان» چه تاثیر مستقیمی در ساخته شدن و یا ساخته نشدن «قبل از دعوت» دارد؟
- شرایط «قبل از دعوت» مثل شرایط «به نام پدره».

** یعنی ساخته خواهد شد؟؟؟؟
- چرا شک کردین؟

** من شکی نداشتم ، ولی باید خواننده را هم از شک درآورد. چون برخی فکر می‌کنند با اکران «به رنگ ارغوان» تغییری در مسیر فیلمسازی شما ایجاد خواهد شد.
- «به رنگ ارغوان» مثل روح سرگردانیه‌ که باید از برزخ خارج بشه و تو جای طبیعی خودش که چشم‌های مخاطبه آروم بگیره. اینطوری روح منم آروم می‌گیره.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8812031317

نقش عوامل سیا در تجهیز گروهک تروریستی جند‌الله

عبدالمالک ریگی فاش کرد:
نقش عوامل سیا در تجهیز گروهک تروریستی جند‌الله


ریگی گفت:طرف‌های آمریکایی در دوبی گفته بودند سیا برنامه‌ای در دست دارد تا تمام سازمان‌هایی را که مخالف نظام (جمهوری اسلامی ایران) هستند و پتانسیل و قدرت جنگ را دارند، مورد حمایت قرار دهد.


ایلنا:سرکرده گروهک تروریستی جند‌الله طی اعترافاتی گفت، بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، عوامل آمریکایی در شهر کویته پاکستان بار دیگر با وی ارتباط برقرار کردند.
به گزارش ایلنا،عبدالمالک ریگی زمان این ملاقات را بعد از درگیری هفدهم اسفندماه عنوان کرد که در نزدیکی زاهدان روی داده بود.
ریگی همچنین به درخواست عوامل آمریکایی برای ملاقات با مقامات این کشور در دوبی اشاره کرد.
وی به عوامل آمریکایی گفته بود در صورتی با آنها ملاقات می‌کند که به وی و گروهکش کمک کنند، در غیراینصورت ملاقاتی درکار نخواهد بود.
ریگی گفت عوامل آمریکایی به وی قول مساعدت در رفع مشکلات، آزادی اعضای گروهکش، کمک مالی و نظامی داده‌اند.
وی افزود: همچنین دراختیار گذاشتن اسلحه، مهمات و یک پایگاه در مکانی از افغانستان نزدیک مرز با ایران، ازجمله قول‌های مساعدت طرفهای آمریکایی بود.
ریگی اعتراف کرد یکی از دوستان خود را برای این ملاقات به دوبی فرستاد.
وی گفت در این دیدار خود نیز خواستار یک مکان امن در افغانستان و یا جایی نزدیک منطقه شده است.
ریگی ادامه داد:طرفهای آمریکایی پاسخ داده بودند این مسئله را حل و برای حاجی (ریگی) بدون هیچ شرط و شروطی جایی را پیدا خواهند کرد، یعنی تضمین امنیت شخص وی را بعمل می آورند.
عوامل آمریکایی در دوبی همچنین قول استقرار وی را در این مکان و فراهم کردن تسهیلات را برای آغاز فعالیتش داده بودند.
ریگی در ادامه اعترافاتش گفت: عوامل آمریکایی گفته بودند پایگاهی دارند به نام "مناس" نزدیک بیشکک که می‌توانند آن‌را دراختیار وی قرار دهند.
عوامل آمریکایی همچنین به وی گفته بودند قرار است با یکی از مقامات ارشد سیا در این پایگاه دیدن کند.
ریگی در بخش دیگری از اعترافات خود درمورد ملاقات با عوامل آمریکایی در دوبی به حساسیت موضوع ایران از سوی مقامات واشنگتن اشاره کرد.
وی گفت: در ملاقات دوبی، عوامل آمریکایی به وی گفته بودند ایران راه خود را می رود و در شرایط فعلی اکنون موضوع ما ایران، نه القاعده و طالبان است.
ریگی به نقل از عوامل سازمان اطلاعات جاسوسی آمریکا سیا گفت: واشنگتن در حال حاضر هیچ برنامه نظامی ضد ایران ندارد.
سرکرده گروهک تروریستی جندالله به نقل از طرف آمریکایی گفت: واشنگتن به این نتیجه رسیده است که هیچ راه و هیچ گزینه‌ای در قبال ایران وجود ندارد، غیر از آنکه باید در برابر ایران ایستادگی کرد.
وی افزود: یکی از عوامل بلند پایه سیا به وی گفته است که حمله نظامی به ایران "مشکل" است.
ریگی در ادامه اعترافاتش دراین زمینه افزود:عوامل آمریکایی گفته بودند سیا بر وی و گروهکش "حساس" شده‌اند و آماده اند هر نوع کمکی به آنها بکنند.
وی در ادامه گفت: طرف‌های آمریکایی در دوبی گفته بودند سیا برنامه‌ای در دست دارد تا تمام سازمان‌هایی را که مخالف نظام (جمهوری اسلامی ایران) هستند و پتانسیل و قدرت جنگ را دارند، مورد حمایت قرار دهد.
ریگی به نقل از عوامل سیا گفت سازمان جاسوسی آمریکا بر این باور است که گروه جندالله قدرت به چالش کشیدن نظام (ایران) را در منطقه دارد و می‌تواند جمهوری اسلامی را با مشکل مواجه کند.
ریگی در خاتمه اعترافاتش به نقل از عوامل آمریکایی افزود: سیا آماده هرگونه همکاری در زمینه آموزش های نظامی و امنیتی با گروه جندالله است.
وی روش های آموزش امنیت (شنود) تلفنی، رایانه و روش های چگونگی بکار گیری ابزار و فن آوری لازم را در سطوح وسیع از جمله این موارد بر شمرد.
http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=110180

آمریکایی‌ها مدام میز مذاکره را ترک می‌کنند

گزارش خبرنگار اعزامی ایلنا به ژاپن/لاریجانی در جمع خبرنگاران:

آمریکایی‌ها مدام میز مذاکره را ترک می‌کنند


فلسطینیان نیازی به تسلیحات ما ندارند/آمریکایی‌ها دچار یک نوع غربت سیاسی شده‌اند/هرگونه پیشنهاد بر سر میز مذاکره مورد بررسی و بحث قرار گیرد/در درون مذاکرات همه مسائل از جمله موضوع هسته‌ای ایران حل و فصل می‌شود.


ایلنا: رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به پیشنهاد ژاپن مبنی بر غنی‌سازی درخاک این کشور،گفت: ما هرگونه پیشنهاد و ایده را در این خصوص مورد بررسی قرار می دهیم اما حتما باید هرگونه پیشنهاد بر سر میز مذاکره مورد بررسی و بحث قرار گیرد.
به گزارش خبرنگار اعزامی ایلنا به ژاپن، علی لاریجانی ظهر امروز به وقت ژاپن به میان خبرنگاران ژاپنی آمد و به سوالات آنان پاسخ داد.
خبرنگار روزنامه یومیوری ژاپن در نخستین سوال از لاریجانی در رابطه با هدف سفرش به این کشور پرسید که لاریجانی پاسخ داد:من به دعوت رسمی رییس پارلمان نمایندگان ژاپن به این کشور سفرکردم و ایران و ژاپن به عنوان دو کشور مهم در آسیا همواره روابط خوبی با هم داشته اند.
وی ادامه داد:اکنون هم سطح روابط اقتصادی دو کشور بالغ بر 11 میلیون دلار است.
رییس قوه مقننه یادآور شد: ما دراین دیدارها در زمینه همکاری‌های پارلمانی بین دو کشور مذاکره کردیم و موضوعات قضایی نیز میان دوکشور مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
لاریجانی افزو: در مسائل مهم منطقه‌ای از جمله موضوع بازسازی افغانستان ،مبارزه با مواد مخدر ،موضوع هسته‌ای ایران ،رایزنی و مذاکرات بسیار مثبتی صورت گرفت.
این خبرنگار با اشاره به سفر دبیر عالی شورای امنیت ملی ایران و سفر لاریجانی به ژاپن دراین زمینه سوال کرد که آیا این مذاکرات نوید روابط دو کشور در سطوح بالاتر را می دهد ؟ و لاریجانی در جواب گفت : روابط دو کشور همواره با اهمیت بوده و ژاپن کشوری پیشرفته به لحاظ اقتصادی و تاثیر‌گذاری در شرق آسیا است.
خبرنگار دیگری از رئیس مجلس ایران پرسید شما در سخنان روز گذشته خود اظهار داشتید که در دولت قبلی ژاپن ریسک‌پذیری نبوده و در تعاملات منطقه‌ای آنچنان که باید و شاید فعالانه عمل نکرده‌اند پاسخ شما در این زمینه چیست ؟که لاریجانی در پاسخ گفت : این را باید از دولت جدید ژاپن بپرسید من بیان کردم که ایده همگرایی در آسیا که توسط نخست وزیر جدید ژاپن مطرح شد یک ایده هوشمندانه است و اگر اجرایی شود در عرصه‌های بین‌المللی تاثیرگذار خواهد بود.
لاریجانی تصریح کرد :اما ا ین ایده در مقام اجرا ساده نخواهد بود و نیاز به تلاش و جدیت مضاعف دارد.
خبرنگار روزنامه آسیایی ژاپن پرسید در ماه آوریل سال جاری میلادی یک نشست در خصوص بازنگری NPT برگزار می‌شود، همچنین شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریم‌های جدید علیه ایران را مطرح می کند، همانگونه که مستحضرید ژاپن میزبان این نشست خواهد بود انتظار شما از دولت ژاپن چیست؟
رییس مجلس پاسخ داد :بازنگری NPT را با دو رویکرد مثبت و منفی می‌توان نگاه کرد ،رویکرد منفی NPT آن است که نقاط ضعف آن برجسته‌تر شود و این منجر به بی‌خاصیت شدن آن می‌شود.
وی تاکید کرد :آژانس وظیفه دارد به کشورهایی که می خواهند از انرژی صلح آمیز هسته‌ای بهره‌مند شوند کمک کند ،این کمک‌ها همواره کم و یا تحت تاثیر فشارها سیاسی بوده است.
لاریجانی تاکید کرد : به اعتقاد من خوب است اگر قرار است در NPT تجدید نظر شود این نقاط ضعف مرتفع شود.
وی با اشاره به بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکایی‌ها خاطر‌نشان کرد :ژاپن به دلیل اینکه درد بمباران هسته‌ای را از آمریکا چشیده است بهتر است در این زمینه فعالانه وارد موضوع شود.
در ادامه این نشست خبری خبرنگار "روزنامه نیکی ژاپن " از رییس مجلس پرسید شما در اظهارات روز گذشته خود از آمریکا و رژیم صهیونیستی انتقاد و از فلسطین و حزب‌الله لبنان حمایت کردید آیا منظور از این حمایت‌ها کمک‌های تسلیحاتی به آنها را شامل می شود ؟
لاریجانی در جواب تصریح کرد : آنها نیازی به تسلیحات ما ندارند، بلکه فلسطینیان ملت مظلومی هستند که جهان باید یک دفاع سیاسی برای آنان تعریف کند.
وی با اظهار تاسف از اینکه " بعضی از کشورها در این حادثه انسانی سکوت می کنند و به نظر می‌رسد فریادهای مردم مظلوم فلسطین نوعی آواز در برهوت است" تاکید کرد :باید همه تلاش کنند از نظر سیاسی به راه‌حلی برسیم که حقوق فلسطینیان استیفا شود.
وی با اشاره به حمله سال گذشته رژیم صهیونیستی به مردم بی دفاع غزه اضافه کرد :رژیم صهیونیستی با کمک آمریکا به غزه حمله کرد و حدود 5 هزار زن و کودک بی دفاع را کشت و غزه همچنان در محاصره صهیونیست ها قرار دارد.
لاریجانی تاکید کرد :این‌ها مصائب و مشکلات بزرگی است که کمتر در رسانه‌ها به این موارد پرداخته می‌شود و این یک تاریخ دردآور برای بشریت است.
خبرنگار "پرس تی وی " نیزپرسید با توجه به تاثیر گذاری ژاپن در شرق آسیا دولت‌های دو طرف باید چه تدابیر و سیاست‌هایی برای توسعه هر چه بیشتر روابط فی مابین بیندیشند؟ رییس مجلس نیز با بیان اینکه در این چند روزه مذاکرات مثبت و سازنده ای با مسوولان عالی‌رتبه ژاپنی داشته است گفت :باید در مذاکرات ، هر بخش موضوعات را با فرمول خاص خود مورد تجزیه و تحلیل خود قرار دهد ، به عنوان مثال اقتصاد فرمول‌بندی خاص خود را دارد و در حوزه مسائل سیاسی در منطقه نیز موضوعات متنوعی وجود دارد که باید برروی هر کدام از این موارد بر اساس اولویت خواسته‌های دو طرف مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
خبرنگار "تلویزیون فوجی ژاپن" نیز در سوالی پرسید :آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود موضوع سرسختانه‌تری را نسبت به ایران اتخاذ کرد تحلیل شما از این گزارش چیست ؟
لاریجانی در پاسخ گفت : برخورد آژانس با موضوع هسته‌ای ایران باید فنی باشد چرا که آژانس جایی است که باید بر اساس فکت‌های مشخص اظهار نظر کند و نمی‌توان با احتمالات راجع به یک کشور قضاوت کرد.
وی خاطر نشان کرد :این از همان موارد ضعف سیستم آژانس است که با برخی از فشارها تغییر موضع می‌دهد و این گونه کاستی‌ها باید در بازنگری NPTاصلاح شود.
خبرنگار خبرگزاری جمهوری ا سلامی ایران از رییس مجلس پرسید وزیر خارجه آمریکا چند روز پیش اعلام کرد تحریم‌های جدید علیه ایران فلج کننده خواهد بود و سخنگوی وزارت خارجه این کشور نیز در جدیدترین اظهار نظر گفت تحریم ها فلج کننده نخواهد بود بلکه فقط برای فشار بیشتر بر دولت ایران اعمال می شود شما این تناقض‌گویی مقامات آمریکایی را چگونه ارزیابی می‌کنید ؟
لاریجانی پاسخ داد :آمریکایی‌ها دچار یک نوع غربت سیاسی شده‌اند و حرف‌هایی می‌زنند که برحسب حال و احوالشان و برای خوشی دلشان است.
وی با اشاره به سفرهای متعدد مقام‌های آمریکایی به منطقه خاورمیانه در ماه‌های اخیر افزود :این روزها مقامات آمریکایی به منطقه ما زیاد سفر می‌کنند و هر جا که می‌روند مردم از آنها تنفر دارند و علت آن این است که آنها حرف‌های تحکم آمیز می‌زنند و فکر می‌کنند با فشار ،دیگرملت‌ها حرف‌های آنها را می پذیرند.
لاریجانی در ادامه گفت : مشکل دیگر آمریکایی‌ها این است که آنها صحنه‌ها را به صورت واقعی نمی‌بینند و از موضع امپراتوری بین‌المللی صحبت می‌کنند ،ولی خوشبختانه این جایگاه را ندارند.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری در خصوص وضعیت کنونی رژیم صهیونیستی گفت:بعد از جنگ 33 روزه لبنان این رژیم دچار یک نوع به هم ریختگی ابهت سیاسی شده است و بدنبال سامان دهی وضعیت کنونی خود است.
وی تصریح کرد:در جنگ 33 روزه اسرائیلی‌ها ظرف مدت یک هفته می‌توانند حزب الله لبنان را شکست دهند و اعلام کردند در این مدت سران حزب الله را بردار می‌کنند و صحبت از زایمان جدید در خاورمیانه را مطرح می کردند.
رییس مجلس شورای اسلامی با اشاره به ناکامی و سرخوردگی صهیونیست‌ها در جنگ 33 روزه ادامه داد : اما آن زایمان به سقط جنین انجامید و آمریکا و رژیم صهیونیستی با بی آبرویی تمام شکست خوردند.
در ادامه خبرنگار خبرگزاری رویترز از لاریجانی پرسید " در مورد پیشنهاد ژاپن در بحث غنی‌سازی درخاک این کشور" ارزیابی شما چیست ؟
لاریجانی نیز پاسخ داد: ما هرگونه پیشنهاد و ایده را در این خصوص مورد بررسی قرار می دهیم اما حتما باید هرگونه پیشنهاد بر سر میز مذاکره مورد بررسی و بحث قرار گیرد.
لاریجانی افزود:متاسفم که آمریکایی‌ها مدام میز مذاکره را ترک می‌کنند بالاخره برای هر طرح و پیشنهادی باید مذاکره صورت گیرد ،ایرانی‌ها در سال‌های اخیر ده‌ها طرح مطرح کردند.
رییس مجلس خاطر نشان کرد :معتقدم در درون مذاکرات همه مسائل از جمله موضوع هسته‌ای ایران حل و فصل می شود.
خبرنگار دیگری در رابطه با مواضع افراطی رژیم صهیونیستی پرسید و اظهار داشت :این رژیم در گذشته تاسیسات هسته‌ای عراق و سوریه را بمباران کرد چقدر احتمال حمله آنها به تاسیسات هسته‌ای ایران وجود دارد ؟
لاریجانی در پاسخ گفت : لزومی نمی‌بینم به تخیلات بپردازیم این رژیم درک درستی از قدرت واقعی نظام را ایران ندارد و خودش را دچار یک بی‌حیثیتی مطلق نمی‌کند ولی با شما موافقم که سران این رژیم افراطی هستند و در این مدت به آمریکا و مجامع بین‌المللی بی اعتنایی های زیادی کرده‌اند.
خبرنگار دیگری از رییس مجلس پرسید :آیا گمان می‌کنید که آمریکا هم در پیشنهاد ژاپن در خصوص غنی سازی ایفای نقش می کند؟
رییس مجلس در پاسخ گفت :من اطلاعی ندارم که درآن نشست چه کسانی حضو رداشتند اما ازهر پیشنهاد و ابتکاری برای مذاکره در این خصوص استقبال می کنیم .
خبرنگار دیگری در خصوص راه‌های گسترش روابط ایران و ژاپن در عرصه‌های مختلف بویژه در زمینه های اقتصادی سوال کرد ؟
لاریجانی در پاسخ اظهار داشت :بحث‌های اقتصادی می‌تواند برای صاحبان صنایع در ژاپن خیلی جذاب باشد و آنها می‌توانند در خصوص انرژ‌ی‌های خورشیدی و بادی ساخت نیروگاه ،پالایشگاه و راه آهن در ایران سرمایه گذاری کنند.
وی افزود :به عنوان مثال در 12 شهر بزرگ ایران مترو ساخته می‌شود که ژاپنی‌ها می توانند در خصوص تامین قطار آنها با ایران همکاری کنند.
رئیس مجلس با اشاره به برنامه پنجم توسعه کشور اضافه کرد :ایران یک کشور پهناور است و قطار پرسرعت برای حمل و نقل آسان دراین برنامه دیده شده است که این طرح ها می تواند برای صاحبان صنایع ژاپن جذابیت داشته باشد.
وی آنگاه به قرابت فرهنگی میان ملت‌های دو کشور اشاره کرد و گفت : ایران و ژاپن هر دو در زمینه صنعت فیلم سازی پیشرفت‌های خوبی داشته‌اند و می‌توانند دراین زمینه با هم تبادل فیلم و سریال‌های مختلف داشته باشند.
لاریجانی ادامه داد: درمورد صنعت توریسم نیز برخی از شهرهای ایران مانند اصفهان و شیراز برای مردم ژاپن جذابیت‌های خاصی دارد که در این مورد هم می توان سرمایه گذاری کرد.
خبرنگار دیگری در خصوص ترور یک فلسطینی در هتلی در دبی نظر رییس مجلس ایران را جویا شد که لاریجانی پاسخ داد:این حرکت تروریستی بسیار مفتضحانه بود چرا که این رژیم با کمک کشورهای غربی یک افتضاح بین‌المللی را به وجود آورد .
وی افزود :آبروی کشورهای اروپایی در خطر است و در واقع آنها شروع کننده یک نوع عملیات تروریستی سازمان یافته در دنیا شده اند که می تواند شرایط جهان را تغییر دهد .
لاریجانی خاطر نشان کرد : البته اسراییلی‌ها در طول 70 سال گذشته جنایات و ترورهای زیادی را انجام داده اند و در بررسی که داشتیم 300 ترور در اروپا و آسیا توسط عوامل رژیم صهیونیستی صورت گرفته است.
وی در پایان خاطر نشان کرد: اسرائیلی‌ها نامشان به عنوان آدم کش در خاورمیانه و جهان ثبت شده و می‌شود. 

مصاحبه اختصاصی سردبیر با فرمانده سابق سیستان و بلوچستان

 

سردار سرتیپ شعبانی: ریگی آموزش‌های تروریستی را در سفر به کشور انگلستان دیده است . 

فرمانده اسبق انتظامی سیستان و بلوچستان گفت: عبدالمالک ریگی طی دو سفر به انگلستان آموزش‌های لازم تروریستی را دیده و همواره یک کارشناس انگلیسی به او مشاوره می‌دهد. 

سردار محمد شعبانی از همرزمان شهید شوشتری شب گذشته در مصاحبه اختصاصی با سردبیر وبلاگ حقیقت گفت: 

 اگر چه پس از انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی اقدامات خوب و گام‌های موثری برای رفع مشکلات منطقه برداشته شده است، اما عمق ظلم و ستم‌های رژیم پهلوی در این منطقه آنقدر زیاد بوده که این خدمات خیلی به چشم نمی‌آید.
شعبانی با بیان اینکه یک جوان بلوچ باید با منافع ملی کشور الحاق پیدا کند، به ماجراجویی‌های کشورهای قدرتمند در طول سالیان گذشته در این منطقه اشاره کرد و افزود: همچنین گروه‌های سیاسی فعال قبل از انقلاب نیز در این منطقه فعالیت‌های مختلفی داشته‌اند و مواد مخدر به اتباع خارجی، تفکر وهابیت و از همه مهم‌تر ظهور و بروز گروهک ضاله ریگی موسوم به جندالله نیز و مشکلات مردم منطقه افزوده است.
وی افزود: عبدالمالک ریگی علیرغم سن کم طی 2 سفر به کشور انگلستان آموزش‌های لازم تروریستی را دیده و امروز نیز همواره یک کارشناس انگلیسی به او مشاوره می‌دهد.
سردار شعبانی به سابقه شرارت عبدالمالک ریگی در میادین مختلف سیستان و بلوچستان اشاره کرد و گفت: این فرد 2 بار نیز سابقه چاقوکشی در شهر را داشته و همین خصوصیات او باعث شده تا امروز مد نظر جریانات مخالف نظام در آن سوی مرزها قرار گیرد.
وی ربودن 8 سرباز وظیفه، گروگان گرفتن مرزبانان ایرانی، حادثه تاسوکی در محور جاده زابل در اسفند 84 که منج به شهادت 23 نفر شد، جنایت داروین، ‌حوادث خیابان بزرگمهر زاهدان، انفجار اتوبوس کارکنان سپاه پاسداران، حادثه خونین کورین،‌حادثه فراوان، بمب‌گذاری مسجد علی‌ابن ابیطالب زاهدان و به شهادت رساندن فرماندهان سپاه و سران عشایر در 26 مهر ماه را از جمله اقدامات گروهک تروریستی ریگی عنوان کرد.
سردار شعبانی با بیان اینکه ما در این 30 سال به اقدامات خوبی در امنیت سخت‌افزاری رسیده‌ایم، اظهار داشت: سردار شوشتری قصد داشت یک امنیت نرم را در منطقه ایجاد کرده و این راهبرد را با بکارگیری خود مردم بومی کند.
وی شهادت سردار شوشتری را هزینه اجرای این راهبرد امنیت پایدار مردمی در سیستان و بلوچستان عنوان کرد.
این مقام مسئول در ناجا با اشاره به ترویج برخی افکار افراطی وهابی‌گری و سلفی‌گری در منطقه اظهار داشت: با افزایش فعالیت طالبان و القاعده در منطقه، 2 کشور پاکستان و افغانستان به مراکزی برای ترویج این افکار تند و افراطی تبدیل شده‌اند اما ما معتقدیم که بین اهل سنت و وهابیت فرق است و ما همواره حساب مردم و عشایر را از اشرار منطقه جدا می‌دانیم.
سردار شعبانی با بیان اینکه سردار شوشتری با قصد تجدید نظر در ساختار امنیتی منطقه و مسئولیت قرارگاه قدس را برعهده گرفته بود؛‌گفت به همین خاطر ایشان جلسات متعددی با سران عشایر و طوایف مختلف منطقه برقرار کرده و راهبرد امنیت جدیدی را طراحی کرد که مرکز ثقل این راهبرد سپردن تدریجی مسئولیت به عشایر و مردمی بود که شایستگی و تعهد لازم را داشته‌اند.
این همرزم شهید شوشتری با تاکید بر تعامل خوب این شهید عزیز با طوایف مختلف سیستان گفت: با عملیاتی شدن طرح راهبرد امنیتی جدید جریانات معاند که منافع خود را در خطر دیدند مشغول به کار شدند و سعی در ایجاد فاصله بین مردم و عشایر کردند که یکی از مهمترین اقدامات آنها انفجار مسجد شیعیان در زاهدان بود که دقیقا با هدف اختلاف بین شیعه و سنی صورت گرفت اما با هوشیاری شیعیان و علیرغم به شهادت رسیدن 23 نفر از آنها دست به کاری برخلاف وحدت نزدند.
سردار شعبانی با بیان اینکه پیمان نانوشته‌ای بین این اقدامات تروریستی و برخی جریانات داخل کشور وجود دارد، افزود: مصالح نظام در این است که یک راهبرد جدید امنیتی بدون ریزش داخلی به وجود آید و به همین دلیل بود که سردار شوشتری با برخی سران طوایف ارتباط برقرار کرد و مشکلات آنها را بررسی و گام‌های اول را با موفقیت برداشت.
وی ادامه داد: این اقدامات به منزله پایان سیطره حاکمیت‌های قومیتی و مذهبی در منطقه بود و عبدالمالک ریگی می‌دید که اگر بخواهد برای مثال از محور پیشین وارد شود با خود عشایر بومی و مردم منطقه روبرو خواهد شد.
سردار شعبانی ابراز داشت: این همسویی و تلاش‌های معاندین نشانگر عمق حساسیت آنها به راهبرد جدید سپاه در منطقه بود و لذا برای خاموش کردن این تفکر دست به کار شدند.
وی وجود دو کشور بی ثبات افغانستان و پاکستان را یکی از مهمترین مشکلات منطقه سیستان و بلوچستان دانست و افزود: وزیر خارجه پاکستان در حالی از وجود عبدالمالک ریگی در کشور افغانستان خبر می‌داد که طبق اطلاعات ما این شخص در خاک پاکستان فعالیت می‌کند.
وی با بیان اینکه سردار شوشتری در ایجاد امنیت نرم به دنبال به کارگیری مردم و سپردن مسئولیت به آنها بود خاطرنشان کرد: بنابر این باید این راهبرد را با مطالعات تکمیلی و به کارگیری تجارب گذشته ادامه دهیم. وی کمرنگ شدن جنبه‌های نظامی راهبرد وتوجه به توزیع همه جانبه متوازن، کاهش تدریجی نیروهای نظامی، و سپردن مسئولیت به مردم منطقه،‌افزایش حضور اطلاعاتی و کنترل‌های نامحسوس،‌رعایت ملاحظات مذهبی اهل سنت، دست‌گذاشتن بر روی مشترکات دینی و پرهیز از اختلافات مذهبی را از جمله اقدامات موثر در ادامه دادن راهبرد امنیت پایدار مردمی در منطقه دانست.
سردار شعبانی با بیان اینکه متاسفانه چهره مردم بلوچ توسط دشمنان خدشه دار شده است، گفت: استراتژی شهید شوشتری به کارگیری محبت به جای گلوله بود.
وی افزود: یک جوان بلوچ باید به نظام جمهوری اسلامی احساس تعلق کند اما متاسفانه هجمه وسیع تبلیغات خلاف این موضوع را برای مردم تبلیغ می‌کند.
وی خاطرنشان کرد: امروز 16 شاخصه مهم که موجب بروز تهدیدات و خطرات در منطقه بوده است را شناسایی کردیم و در حال اندیشیدن راهبردهای مناسب برای مقابله با این تهدیدات هستیم.