قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

رهبر معظم انقلاب اسلامی: نابودی اسراییل حتمی خواهد بود

حضرت آیت الله خامنه‌ای ضمن تمجید از نقش جنبش جهاد اسلامی در عرصه جهاد و سیاست فلسطین، تأکید کردند: من به آینده فلسطین بسیار خوش بین هستم و معتقدم اسرائیل در سراشیبی تند افول و زوال حرکت می کند و انشاءالله نابودی آن حتمی خواهد بود.

به گزارش ایرنا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دکتر رمضان عبدالله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین و هیأت همراه خاطرنشان کردند: فلسطین به عرصه تحقق خواست و اراده الهی در پیروزی و غلبه مستضعفین بر مستکبرین تبدیل شده است.
ایشان با مقایسه وضع فلسطین و رژیم صهیونیستی در 30 سال پیش و اکنون خاطرنشان کردند: فلسطین امروز مظهر حیات، عزم، اراده، ایمان، مجاهدت و عزت است و مردم فلسطین نشان داده اند که از لحاظ بنیه معنوی به مراتب از غاصبان صهیونیست، قوی ترند به همین دلیل ارتش اسرائیل با وجود برتری نظامی نتوانست بر ایمان و اراده آنان غلبه کند و شکست خورد.
رهبر انقلاب اسلامی ناتوانی رژیم صهیونیستی را در تسلط بر غزه، شبیه به معجزه دانستند و تصریح کردند: رژیم صهیونیستی با وجود برخورداری از تمام کمکهای مادی و سیاسی و پس از حدود دو سال محاصره، نتوانست مقاومت ملت فلسطین را در هم بشکند.
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه افزودند: اراده الهی به پایان دادن ظلم در منطقه و به خاک مالیدن بینی مستکبران تعلق گرفته است.
ایشان با اشاره به قساوت، شدت عمل و وحشی گری بی سابقه رژیم صهیونیستی خاطرنشان کردند: این رژیم در طول 60 سالی که از عمر غاصبش می گذرد، مظهر همه زشتی ها، ظلم ها و نامردمی هایی است که ممکن است در یک مجموعه پیدا شود.
رهبر انقلاب اسلامی مقاومت فلسطین را در برابر همه فشار اعجاب برانگیز دانستند و افزودند: امید برگرفته از ایمان مردم فلسطین مهمترین عامل مقاومت است و در تمام قضایای سیاسی صحنه فلسطین باید امید به پیروزی و ادامه مقاومت مورد توجه باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای به روند «قدرت گرفتن جبهه حق» و در مقابل، «ضعیف شدن جبهه باطل» اشاره و خاطرنشان کردند: تردیدی نیست که پایان این مسیر، نجات فلسطین از چنگال صهیونیستها و بازگشت آن به دامن فلسطینی ها و زوال رژیم صهیونیستی است.
ایشان به تلاش برخی دولتهای عربی در جهت کمک به دشمن صهیونیستی اشاره کردند و افزودند: قطعاً این تلاشها اثر و دوامی ندارد چرا که ملتهای مسلمان همواره پشتیبان آرمان فلسطین هستند.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان خاطرنشان کردند: ما براساس عقیده خود از فلسطین دفاع می کنیم و پای آن ایستاده ایم و اعتقاد قلبی داریم که خداوند متعال از اهل ایمان دفاع می کند.
در این دیدار آقای رمضان عبدالله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین، ضمن تبریک فرارسیدن سی و یکمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی گفت: همانطور که شهید فتحی شقاقی می گفت انقلاب اسلامی ایران، انقلابی بی نظیر است و با هیچ انقلاب دیگری قابل مقایسه نیست.
وی با بیان گزارشی از آخرین تحولات فلسطین و منطقه گفت: گروههای مقاومت اسلامی، با وحدت کامل و استحکام مواضع به فعالیت جهادی و سیاسی خود تا پیروزی نهایی ادامه می دهند.
دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین به سیاست جنگ طلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه اشاره کرد و افزود: گروههای مقاومت و جهاد اسلامی فلسطین با احساس قوت و هوشیاری کامل، اوضاع را رصد می کنند و آماده دفاع و رویارویی با هرگونه تحرکات و اقدامات حماقت آمیز دشمن صهیونیستی خواهند بود.
دکتر رمضان عبدالله با تحسین هوشیاری ملت بزرگ ایران گفت: امروز جمهوری اسلامی ایران، در بهترین و قوی ترین موقعیت قرار دارد و همه به مواضع به حق ایران افتخار می کنند و قطعاً حق نیز پیروز خواهد بود.  

«شاخص » شما چیست ؟ !

شاید جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی، نوه گرامی حضرت امام(ره) از این یادداشت آزرده خاطر شود و نگارنده نیز اگر پای امام راحل(ره) و جفا به ساحت مقدس، انقلابی و فقهی و عرفانی آن بزرگوار در میان نبود، ترجیح می داد هرگز قلمی بر کاغذ نراند که نوه امام(ره) را برنجاند، اما، به یقین جناب سیدحسن خمینی هم تصدیق می فرمایند، شخصیت ارزشمند ایشان مرهون نسبتی است که با امام راحل(ره) دارند، بنابراین دفاع از ساحت ملکوتی آن مراد به حق پیوسته را می توان و باید، به منزله دفاع از شخصیت نوه ایشان نیز تلقی کرد. چرا که، اگر از شخصیت جناب آقای سیدحسن خمینی، رابطه نسبی وی با حضرت امام(ره) حذف شود، ایشان نیز یک شخص معمولی در میان سایر افراد عادی و معمولی جامعه خواهند بود.
و اما، موضوع یادداشت امروز، نامه ای است که حجت الاسلام سیدحسن خمینی خطاب به رئیس سازمان صداوسیما نوشته و در آن به آنچه که از نظر ایشان «پخش گزینشی سخنان حضرت امام(ره)» در برنامه «شاخص» تلویزیون است، اعتراض کرده اند... و در این باره گفتنی هایی هست؛
1-اعتراض- با عرض پوزش- تعجب آور و سؤال برانگیز آقای سیدحسن خمینی در حالی است که پخش مستند و تصویری سخنان حضرت امام(ره) از سیمای جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از مبانی و اصول خط مبارک امام(ره) را برای توده های عظیم مردم بازگو می کند و نه فقط شمار فراوانی از نسل های اول و دوم انقلاب با شنیدن رهنمودهای روشنگر و گره گشای آن حضرت بار دیگر مبانی زلال بینش و منش امام خویش را از زبان خود آن حضرت می شنوند و به خاطر غفلت از این رهنمودهای پیامبرانه و معجزه گون انگشت ندامت و حسرت به دندان گزیده و خط حرکت خود را اصلاح می کنند، بلکه از همه بااهمیت تر، سیراب شدن روح حق جو و ذهن پرسش گر نسل های سوم و چهارم انقلاب است که امام راحل(ره) را ندیده اند و با مشاهده و شنیدن رهنمودهای آن بزرگوار، «نقشه راه» را براساس بینش زلال و ملکوتی امام(ره) به دست آورده و در مقابل ترفندها و خیانت های گندم نمایان جوفروشی که زیر تابلوی خط امام(ره)، نسخه وارداتی جین شارپ و رابرت هلوی و جرج سوروس صهیونیست را به بازار مکاره فتنه اخیر آورده اند، بیمه می شوند و صدالبته، سران فتنه و برخی از خواص آلوده نیز با پخش مستقیم و بی واسطه رهنمودهای حضرت امام(ره) دیگر امکان سوء استفاده از نام مبارک ایشان را پیدا نکرده و رسواتر از گذشته خواهند شد که شده اند.
اکنون باید به جناب سیدحسن خمینی عرض کرد که کجای این ماجرا، حضرتعالی را نگران کرده است؟ رسوایی سران فتنه؟! بیداری و هوشیاری نسل های سوم و چهارم انقلاب و رویکرد آنان به خط زلال حضرت امام؟! واگویه دوباره نظرات ملکوتی و گره گشای آن حضرت؟! و...؟! اگر هیچکدام از این موارد باعث نگرانی جنابعالی نشده است- که نشده و نباید بشود- پس علت نگرانی شما چیست؟!
2- در برنامه شاخص که با استقبال و قدردانی گسترده مردم روبرو شده است، نظرات صریح و خالی از ابهام حضرت امام(ره) درباره جنایات آمریکا و اسرائیل، خیانت گروههای تروریستی نظیر منافقین، وابستگی بهائیت به رژیم صهیونیستی، آمریکایی بودن نهضت آزادی و بنی صدر، ماجرای عبرت انگیز آیت الله منتظری، جنایات مهدی هاشمی، ضرورت تردید نسبت به حمایت بیگانگان از شخصیت ها و گروههای سیاسی، توبیخ کسانی که با بیگانگان پیوند می خورند و انتخابات را زیر سؤال می برند، ملامت و نهیب به جریاناتی که ادعای حمایت از نظام اسلامی دارند و علیه نظام دست به سیاه نمایی می زنند، برخورد حکیمانه و مستدل به افراد و گروههایی که سعی در حذف «اسلام» از قاموس «جمهوری اسلامی ایران» دارند، افشای چهره واقعی جریاناتی که روز عاشورا با کف و سوت، به ساحت حضرت امام حسین(ع) اهانت می کنند، خروش و عتاب نسبت به آنان که می کوشند با طرح شعارهای فرعی، شعار مرگ بر آمریکا را حذف کنند و... مطرح شده است.
اکنون باید از نوه محترم حضرت امام(ره) پرسید کجای این سخنان و رهنمودهای روشنگر و گره گشای امام راحل(ره) به نظر حضرتعالی «اشکال»! دارد؟! مگر جنابعالی نظرات مبارک حضرت امام(ره) در موارد یاد شده را قبول ندارید؟! و خدای نخواسته- و با عرض پوزش- آمریکاو اسرائیل و منافقین و بهایی ها را دشمن اسلام و انقلاب و نظام نمی دانید؟! و یا نستجیربالله با حذف اسلام از قاموس «جمهوری اسلامی ایران»، اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسین(ع)،... موافق هستید؟! به یقین، نظر جنابعالی چنین نیست، بنابراین بفرمائید ایراد شما به پخش این سخنان حضرت امام(ره) چیست؟!
3- سران فتنه و سازمان های سیا و موساد و MI6 که به گواهی اسناد غیرقابل انکار، مدیریت فتنه اخیر را برعهده داشته اند، حق دارند از پخش سخنان حضرت امام(ره) عصبانی و سراسیمه باشند، چرا که فتنه گران با پخش نظرات صریح آن بزرگوار نمی توانند پیروی بی کم و کاست خود از آمریکا و اسرائیل و ائتلاف آشکار خویش با منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و نهضت آزادی را زیر پوشش تظاهر به خط امام(ره) پنهان کنند و از اینکه با وجود نظر مبارک امام(ره) نسبت به آقای منتظری، از او به عنوان «پدر معنوی جنبش سبز» یاد کرده اند- خجالت که چه عرض کنم!- خیانت خود را افشا شده می بینند و...
اما، جناب سیدحسن خمینی چرا از پخش این سخنان حضرت امام(ره) ابراز نگرانی می فرمایند؟!
4- جناب آقای سیدحسن خمینی در نامه خود نوشته اند «چنانکه از منابع موثق شنیده ام، برنامه ای تحت عنوان شاخص در تلویزیون پخش می شود و به گونه ای غیرصادقانه و تحریف آمیز، شخصیت جامع عارف کامل و مهربان و رهبری مقتدر امام خمینی(س) را مخدوش نموده است»... که گفتنی است؛
الف: همانگونه که نوه محترم حضرت امام(ره) تاکید می کند، ایشان، خود برنامه شاخص را ندیده اند! و به نوشته خودشان « از منابع موثق شنیده اند»! و اشاره نمی کنند که این «منابع موثق»! چه کسانی بوده اند؟ آیا در این مسئله حیاتی و حساس می توان به «منابع موثق»! بدون ذکر نام آنها استناد کرد؟ با این حساب، اعتراض آقای سیدحسن خمینی، اعتراض خود ایشان نیست، بلکه اعتراض آن منابع- به قول ایشان- موثق! است که معلوم نیست چه کسانی هستند؟!
ب: متاسفانه، طی چندماه اخیر و به گواهی اخبار رسماً منتشر شده، جناب سیدحسن خمینی با برخی از عوامل اصلی فتنه پس از آزادی موقت آنها، دیدار صمیمانه و دلجویانه داشته اند و از آنجا که این افراد و سران فتنه به شدت از روشنگری های حضرت امام(ره) آسیب دیده و رسوا شده اند، این احتمال پیش کشیده می شود که مبادا، «منابع موثق»! مورد اشاره نوه محترم امام(ره) همین دشمنان تابلودار حضرت امام(ره) باشند! کاش حجت الاسلام سیدحسن خمینی نام این منابع موثق را بیان می کردند تا ملت جایگاه آنها را در فتنه اخیر ارزیابی کنند. چرا که فقط سران فتنه و مدیران بیرونی آنها از پخش سخنان روشنگر حضرت امام(ره) لطمه دیده اند و چنانچه آقای سیدحسن خمینی، خود این برنامه ها را مشاهده می کرد به یقین نگرانی و سراسیمگی دشمنان امام(ره) را به عنوان نظر «منابع موثق» مطرح نمی کرد و حرمت و ساحت مبارک امام راحل(ره) را نمی شکست.
ج: فرموده اند که صداوسیما به گونه ای غیرصادقانه و تحریف گونه، شخصیت امام خمینی(ره) را مخدوش کرده است!! که باید پرسید؛ مگر آنچه از صداوسیما پخش شده است، عین و متن سخنان حضرت امام(ره) نیست؟ بنابراین تهمت «غیرصادقانه» چیست؟!
از سوی دیگر، در این موارد، حضرت امام(ره) تکلیف ملت را مشخص کرده و در وصیت نامه سیاسی- الهی خویش تاکید فرموده اند که یکی از اصلی ترین ملاک ها و معیارها برای ارزیابی صحت آنچه به ایشان نسبت می دهند، سخنانی است که از طریق سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است، یعنی همان که حضرتعالی با کم توجهی و بی دقتی، آن را غیرصادقانه!! نامیده اید.
جناب سیدحسن خمینی دراین نامه به پخش «تحریف گونه»! بیانات حضرت امام(ره) از سیمای جمهوری اسلامی نیز اشاره کرده است که با توجه به پخش متن سخنان امام راحل(ره) و تاکید آن بزرگوار بر ملاک و معیار بودن آن، معلوم نیست نوه محترم امام(ره) از کدام تحریف!! سخن می گویند؟! و با عرض پوزش باید گفت؛ تحریف آشکار نظرات مکتوب و مضبوط حضرت امام(ره) بارها از سوی افرادی نظیر آیت الله صانعی، آقای محتشمی پور و... صورت پذیرفت ولی جنابعالی و موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) برخلاف مسئولیتی که دارید در مقابل این تحریف ها سکوت فرمودید و حتی بعد از آن که کیهان متن مکتوب و مضبوط رهنمودهای حضرت امام(ره) در صحیفه را با متن اظهارات تحریف کنندگان منتشر کرده و تحریف آشکار نظرات مبارک ایشان را به طور مستند اعلام کرده بود، نیز مؤسسه نشر آثار زحمت دفاع از نظر امام(ره) و مقابله با تحریف کنندگان را به خود نداد!
5- به یقین نوه محترم امام راحل(ره) در صحت نظرات پخش شده آن بزرگوار تردیدی ندارند ولی ظاهراً پخش آن را به مصلحت نمی دانند. ایشان نوشته اند، این بخش از سخنان حضرت امام(ره) به چهره رئوف و مهربان آن بزرگوار لطمه می زند! که باید گفت؛ اگر به اعتقاد ایشان، بیان حال منافقان، شرح ترفند دشمنان، ضرورت هوشیاری نسبت به توطئه آنان و لزوم برخورد با فتنه انگیزان، لطمه زدن به چهره ملکو تی حضرت امام(ره) است، نظرتان درباره آیات فراوانی از قرآن کریم و احادیث و روایات بی شماری از رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) که دقیقا به بیان همین مسائل اختصاص دارد چیست؟ آیا معتقدید که این آیات و روایات نیز باید از قرآن و احادیث معصومان(ع) حذف شود؟! قطعاً چنین نظری ندارید.
6- و بالاخره، نگارش این بند از یادداشت برای نگارنده نیز بسیار تلخ و ناگوار است، اما ساحت قدسی حضرت امام(ره) والاتر و ملکوتی تر از آن است که این نکته ناگفته بماند، و آن این که به گفته خداوند سبحان، «ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه... نزدیکترین مردم به حضرت ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی می کنند.» - آیه 68 آل عمران- بنابراین رابطه نسبی با حضرت امام(ره) اگر چه محترم است ولی محترم تر از آن پیروی و تبعیت از امام راحل(ره) است و هر که تابع تر، به حضرت امام(ره) نزدیکتر.
حسین شریعتمداری 

کیهان ۱۹/۱۱/۸۸

جنبشی که باید اصلاح طلب بماند

 علی شکوری راد

آیا «اصلاح طلبی» و «جنبش سبز» دو مفهوم متناقض اند یا بالعکس دو مفهوم همپوشان یکدیگرند؟ پاسخ به این سوال نیازمند آن است که در قدم نخست آنچه را از بیان این دو مفهوم مراد می شود، بازشناسی کنیم. اگرچه برخی «جنبش سبز» و «اصلاح طلبی» را دارای چارچوب های کاملاً متفاوت با یکدیگر ارزیابی می کنند اما بسیاری آن دو را مطابق با یکدیگر می دانند و تفاوتی میان این دو مفهوم قائل نیستند. شاید بتوان در این میان برای پاسخ به پرسش نخست راه سومی را برگزید؛ راهی که نه در میان این دو قائل به تمایز کامل است و نه بر انطباق نعل به نعل اصلاح طلبی و جنبش سبز پا می فشارد.

چنان که نیک می دانیم «اصلاح طلبی» عنوانی است که تقریباً یک سال و نیم پس از خرداد سال 76 که در آن سیدمحمد خاتمی به سمت ریاست جمهوری برگزیده شد و به دنبال بحث های مطول فکری و رسانه یی زاده شد و بعدها در بازیابی ریشه های آن، کسانی زادروزش را با پا گرفتن جناح چپ و نیز انشعاب مجمع روحانیون مبارز پیوند زدند و دیگرانی در جست وجوی رگه های نخستین اصلاح طلبی به تغییر سیاست های اقتصادی و توسعه یی دوران سازندگی در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی نقب زدند. اما به هر روی آنچه از اصلاح طلبی مستفاد می شد و می شود چیزی نیست جز تغییر و اصلاح روندها و فرآیندها در چارچوب قانون و با استفاده از امکاناتی که خود قانون در اختیار اصلاح گران قرار می دهد. تا اینجای کار به نظر می رسد نباید تفاوت چشمگیری میان اصلاح طلبی و جنبش سبز وجود داشته باشد زیرا این جنبش نیز در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم در شرایطی زاده شد که اغلب نیروهای سیاسی چه اصلاح طلبان و چه اصولگرایان سابقه دار، چه چپ و چه راست به حاکم شدن روندهای فراقانونی و رخت بربستن تعهد به قانون از قوه یی که باید مجری در قوانین باشد، اعتراض داشتند؛ در موقعیتی که بسیاری اذعان داشتند کشور در بسیاری از وجوه از جمله در وجوه اقتصادی، سیاست خارجی، اجتماعی و... در مسیری بحرانی قرار گرفته است.

بنابراین خواه ناخواه جنبش سبز که خود را با حمایت از میرحسین موسوی و نمادها و نشانه های کمپین انتخاباتی حمایت از او پیوند زده بود، در نخستین گام بر آن بود تا با استفاده از مکانیسم انتخابات و تغییر کارگزاران و به قدرت رساندن دوباره نیروهای اصلاح طلب ذیل پیروزی کاندیدایی که اگرچه خود را اصلاح طلبی اصولگرا می خواند اما قرائت اش از مسائل و آرمان ها، اهداف و برنامه هایش به او سبقه یی اصلاح طلبانه می بخشید، به روند اصلاحات بازگردد و به پیگیری همان اهداف بپردازد. بنابراین اگرچه اعلام نتایج انتخابات و مشخص شدن نتیجه یی برخلاف انتظار رای دهندگان سبب شد جنبش سبز وارد فاز اعتراضی خود شود اما طبیعی بود که حتی این روند اعتراضی نیز در راستای همان اهداف اصلاح طلبانه یی باشد که از نخست با جنبش سبز پیوند خورده بود. اما در کنار چنین تعبیری از «اصلاح طلبی» و «جنبش سبز» سوالی که پیش می آید این است که اگر این دو مفهوم تا این حد بر یکدیگر می توانند منطبق باشند چه نیازی است که از دو نام برای یک موضوع استفاده شود. باید گفت تردیدی نیست که اصلاح طلبی و جنبش سبز دو نام متفاوت اند اما دو محتوای متفاوت نیستند. جنبش سبز یک جنبش اصلاح طلبانه است و حتی در آغاز و امتداد خود روش هایی کاملاً اصلاح طلبانه را برگزیده است اما تفاوت ظریف این دو مفهوم در این است که «اصلاح طلبی» حرکتی در درون حاکمیت بود؛ حرکتی که اگرچه بنا داشت با توسعه نهادهای مدنی و به تعریف دقیق تر توسعه جامعه مدنی در عمق جامعه نفوذ کند ولی بیشتر حرکتی در حوزه نخبگان و چارچوب امکاناتی بود که در سطح حاکمیت وجود داشته است برخلاف «اصلاح طلبی»، جنبش سبز یک اصلاح طلبی در درون جامعه است و نه در درون حاکمیت و این تنها نکته ظریفی است که میان این دو نام، موجبات تمایز را پدید می آورد، علاوه بر آنکه تعلق آنها به دو دوره زمانی متفاوت نیز تمایز در نامگذاری را به امری ناگزیر بدل می سازد. با این حال «جنبش سبز» برای اصلاح طلب ماندن با چالش هایی چند روبه رو است. این جنبش، جنبشی است که آغوش خود را به همراهی گروه های مختلف گشوده است و از قرارگیری در شرایط ریزش نیرو پرهیز می کند. اما در برابر این اصرار جنبش به گشاده رویی، فشارهای متعددی بر بزرگان آن وارد می شود که آنها دست به مرزبندی بزنند و به اصطلاح مرزهای خودشان را با گروه های سیاسی و فکری مختلف مشخص کنند. در کنار این فشارها، هرچند «جنبش سبز» که ابتدای آن شرکت در انتخابات بود و به همین دلیل ماهیتاً با گروهک ها و جریانات برانداز مرزبندی مشخصی داشت با این حال در مقابل تبلیغات رسانه یی باید ملی می بود ولی نبود. در موقعیت های مقتضی فی المثل با منافقین مرزبندی هایش را مشخص کرد اما طبیعتاً به لحاظ کمیت و کیفیت، سلطنت طلب ها حتی در حدی نبودند که کسی بخواهد با آنها اعلام مرزبندی کند. البته گروهک منافقین نیز چنین بود اما این تبلیغات رسمی بود که به آنها پر و بال می داد و در رسانه های خود نام آنها را مطرح و تکرار می کرد و به تعبیر مهندس موسوی مرده آنها را زنده می کرد.

همچنین بزنگاه دیگر «جنبش سبز» وجود گروه های متعددی است که به ویژه در خارج از کشور به تئوریزه کردن جنبش و صدور بیانیه های متعدد می پردازند و هر یک از نگاه خود، یکی برای جلوگیری از تندروی های بیشتر و دیگری برای گیراندن آتش رادیکالیسم به انتشار عقاید خود می پردازند. یک زمان گروه پنج نفره روشنفکران خارج از کشور بیانیه می دهند و زمانی دیگر گروهی 50 نفره در بیانیه یی دیگر ابراز وجود می کنند. هرچند این بیانیه ها بیشتر در حوزه روشنفکری اند و توده مردم برای ادامه راه خود منتظر آنها نیستند اما این حرکت ها اگر چه در جهت یاری جنبش هستند اما بعضاً می توانند موجب تفرق مطالبات شوند. با این حال از این حیث یک امیدواری عمده وجود دارد و آن این است که اگرچه آنها که در خارج از کشور هستند به امکانات رسانه یی نسبتاً گسترده یی دسترسی دارند و شبکه های تلویزیونی ماهواره یی حرف های آنها را به گوش مردم می رساند اما اعتماد مردم به رهبران سیاسی که با تمام مشکلات همچنان در داخل کشور فعالیت می کنند بیشتر است و همین ویژگی ایرانیان سبب می شود آنها بتوانند در صورت تداوم همین ارتباط پرمشقت با مردم، جنبش را در مسیر اصلاح طلبانه اش حفظ کنند.

«جنبش سبز» ادامه حرکت اصلاح طلبانه ملت ایران است و به واسطه همین اصلاح طلبی در مقابل «انقلابی گری» و برهم زدن وضع موجود قرار دارد زیرا رهبران «جنبش سبز» معتقدند ظرفیت های موجود قانونی در کشور به اندازه یی هست که جامعه بتواند به خواسته هایش دست پیدا کند و نیازی به انقلاب و تحمل خسارت های عظیم آن بدون وجود هیچ تضمینی برای پس از آن نباشد. 

۱۹/۱۱/۸۸ اعتماد

پیدا و پنهان

پیدا و پنهان
? چند بازداشت؛ اکبر منتجبی، مهسا جزینی و احمد جلالی فراهانی سه روزنامه نگار دیروز بازداشت شدند. منتجبی دبیر سرویس سیاسی ایران دخت بامداد یکشنبه در منزلش دستگیر شد. جزینی نیز از همکاران روزنامه ایران در بخش اصفهان است و جلالی فراهانی هم دبیر اجتماعی خبرگزاری مهر است که البته یک روز قبل از بازداشت اخراج شد. همچنین جمیله و بنفشه دارالشفایی روزنامه نگار حوزه سینما و مدرس موسیقی نیز دستگیر شدند.

? سه آزادی؛ «علی قلی تبار» و «مرتضی صارمی» دو تن از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران طی روزهای گذشته آزاد شدند. به گزارش امروز این دو نفر که پس از حوادث عاشورای امسال بازداشت شده بودند، با تودیع قرار وثیقه آزاد شده اند. همچنین «علی اشرف فتحی» طلبه وبلاگ نویس و فرزند شهید فتحی با وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شد.

? توقیف کانتینر باتوم و گاز اشک آور؛ سایت جوان خبر داد پلیس دوبی یک ایرانی را به جرم انتقال یک کانتینر حامل گاز اشک آور و سایر وسایل دیگر دستگیر کرده است. این ایرانی از اهالی لارستان فارس است و به اتهام انتقال یک کانتینر حامل گاز اشک آور، باتوم شوکر و... توسط پلیس دوبی بازداشت شده است.

? ابطحی؛ جاسوس نیستم؛ محمدعلی ابطحی از متهمان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در پیامی که در صفحه فیس بوک خود گذاشته و نسخه یی از آن را نیز برای «فردا» ارسال کرده است، اتهام ارائه اطلاعات به بیگانگان را که چندی قبل از سوی مهدی طائب مطرح شده بود، رد کرد. پیش از این مهدی طائب کارشناس مسائل سیاسی و تاریخی در سخنانی که خبرگزاری فارس آن را منتشر کرده بود، تاکید کرده بود؛ «در سال دوم ریاست جمهوری خاتمی بود که سپاه متوجه شد محل موشک دوربرد لو رفته و فهمیدند عباس عراقی دانشجوی پیرو خط امام(ره) اطلاعات را به دشمن می دهد و او هم می گفت من کاره یی نیستم، کار ابطحی است و ابطحی که خبر را از خاتمی می گرفت به امریکایی ها می داد.» ابطحی ضمن رد سخنان طائب می نویسد؛ همچنان که در طول 160 روزی که در زندان بودم و بازجویی هایی طولانی داشتم، یک بار حتی به عنوان سوال هم از این دو شایعه یی که آقای طائب آن را مطرح کرده اند، حرفی به میان نیامد.

? نامه جمعی از هنرمندان؛ جمعی از هنرمندان و اهالی فرهنگ کشور در نامه یی سرگشاده به بازداشت اهالی هنر انتقاد کردند. آنها با اشاره به دستگیری آروین صداقت کیش، حامد رجبی، بهرنگ تنکابنی، کیوان فرزین، محمدعلی شیرزادی، مهرانه آتشی، مجید غفاری و لیلی فرهادپور خواستار تعیین تکلیف آنها شدند.

? انتقال گلرو و همسرش به بند عمومی؛ وحید لعلی پور و مهدیه گلرو در تماس های جداگانه با خانواده هایشان از انتقال به بند عمومی اوین خبر دادند. این زوج 12 آذرماه بازداشت شدند.

? دیدار خاتمی با خانواده کیوان مهرگان؛ سیدمحمد خاتمی با خانواده «کیوان مهرگان» روزنامه نگار بازداشتی روزنامه «اعتماد» دیدار کرد. رئیس دولت اصلاحات در این دیدار ضمن دلجویی از خانواده ایشان ابراز امیدواری کرد وی هرچه زودتر آزاد شود. مهرگان هفتم دی ماه بازداشت شده است. 
۱۹/۱۱/۸۸ اعتماد

استراگیجی سازمان فتنه و زمینه سازی برای جرزنی در 22 بهمن

رویکرد محافل ضدانقلابی به راهپیمایی یوم الله 22بهمن، رویکردی از سر انفعال، سرگیجه و ترس است.
مروری به اظهارات برخی عناصر فعال در فتنه و نیز جهت گیری رسانه های همسو نشان می دهد سازمان دهندگان فتنه در یک بن بست دوسویه قرار گرفته اند. نقش آفرینان این جریان از یک سو نگرانند ادامه حرکات رادیکالی و کور از سوی بقایای آشوب، تتمه حیثیت جریان نفاق سبز را برباد دهد و اسباب برخورد قاطع تر با عناصر محارب را فراهم آورد. اما از سوی دیگر آنها نگرانند که در صورت عدم ارتکاب اعمال خشن و قانون شکنانه و عدم مبادرت به ساختارشکنی، عملا بر مرگ سیاسی خود شهادت داده باشند. آنها همچنین با مشاهده قیام حماسی نهم دی در قیاس با عناصر اغتشاشگر روز عاشورا به این نتیجه رسیده اند که مورد بدگمانی و انزجار شدید افکار عمومی قرار دارند و در عمل نمی توانند مقابل موج خروشان حضور مردم در 22بهمن، عرض اندام کنند.
سازمان فتنه پیش از این برای بازیابی رمق از دست رفته، به عوامل خود فراخوان داده بود تا از شب دوازدهم بهمن در پوشش شعار الله اکبر به خودنمایی بپردازند اما هیچ استقبالی از این رهنمود نشد. سایت های ضدانقلاب خارج و داخل همچنین خواستار استفاده از فرصت اربعین برای عرض اندام آشوبگران شده بودند که این بلوف هم به سرنوشت بلوف این جریان در زمینه به میدان آوردن نیروها در چهلم فوت مرحوم منتظری دچار شد.
از سوی دیگر رسانه های وابسته به شبکه فتنه، تحلیل ها و گزارش هایی از سرآشفتگی منتشر می کنند. سایت صهیونیستی ایران گلوبال با اشاره به برخی پیشنهادها مبنی بر حضور آشوبگران در میدان آزادی در روز 22بهمن، این پیشنهاد را افتادن در دام حکومت توصیف کرد و تصریح نمود: هواداران حکومت همان ساعات اولیه صبح جمعیت 150هزار نفری میدان را پر می کنند. شما هم در بین آن جمعیت گیر می افتید و نمی توانید حرف بزنید بلکه باید تا آخر سخنرانی را گوش بدهید و تکبیر هم بگویید و به نفع نظام ضبط شوید(!)
اما سایت ضدانقلابی جرس که از لندن توسط تیم بهاءالله مهاجرانی مدیریت می شود، از حضور نیروهای بسیج در سراسر مسیر راهپیمایی خبر داد و نوشت: قرار است خیابان ها توسط نیروهای بسیج پوشش داده شده و به نمایش قدرت حکومت تبدیل شود. این آغاز سرکوب گسترده است(!)
از طرف دیگر سایت ضدانقلابی ایران گلوبال در مطلبی با عنوان «توصیه های امنیتی» از آشوبگران خواست نظم مراسم 22بهمن را به هم بریزند و از قلوه سنگ های انباشته برای همین منظور استفاده کنند! این شبکه ضدانقلاب در عین حال به عوامل آشوبگر هشدار داد که مراقب ماموران امنیتی با لباس اسپرت و ظاهر تغییر یافته باشند.
از سوی دیگر در حالی که ملت سلحشور و نستوه ایران هر سال ولو زیر بارش باران و برف و اوضاع جوی نامساعد، یوم الله 22بهمن را با حماسه حضور خود تبدیل به جشن بزرگ ملی و «نه به استکبار و شیطان بزرگ» کرده اند، سایت بالاترین از قول یکی از عناصر ضدانقلاب نوشت «امیدوارم هوا آفتابی بشه وگرنه در صورت خراب بودن هوا که معمولا در این فصل با بارندگی شدید همراه است برنامه هامون به هم می خوره. هیچ کاری هم از دستمون برنمیاد تو هوای بارانی. نگرانم»(!)
ارگان گروهک فدائیان خلق هم در مطلبی قابل تامل ضمن دعوت به اختلال در راهپیمایی 22بهمن نوشت: هدف از نوشتن این مطلب، ایجاد اضطراب و منفعل کردن مخاطبان در آستانه 22بهمن نیست اما رژیم برای شناسایی و برخورد با مخالفان از فناوری پیشرفته استفاده می کند. در این سیستم مدرن کنترل که به سیستم مرکز کنترل معروف است، تمام اطلاعات رد و بدل شده در شبکه ضبط و انبار می شود و از طریق آن می توان به پیگرد جزایی و شناسایی اقدام کرد. در این سیستم ارتباط با خارج از کشور کنترل می شود.
سایت اخبار روز اضافه کرد: در سیستم جدید، اینتلیجنت پلت فرم وجود دارد که تمام فایل ها و اطلاعات اینترنتی و پروفیل ها را به صورت هدفمند جستجو می کند و تمام جرایم ارتکابی فرد از طریق تلفن و اینترنت در چند دقیقه نشان داده می شود. به گفته کارشناسان به کمک سیستم مدرن فعلی می توان این را که فرد با چه کسی در چه زمانی صحبت کرده و چه گفته دقیقا پیگیری کرد. برخی افراد شرکت کننده در تظاهرات از این طریق ردیابی شده اند. با این شیوه اس ام اس های ارسالی به تویتر و فیس بوک هم کنترل می شود.
گفته می شود انتشار این قبیل هشدارها بیش از آن که هشدار واقعی باشد، برای توجیه وضعیت راهپیمایی بزرگ 22بهمن است به این مفهوم که محافل ضدانقلاب با پیش بینی ورشکستگی اجتماعی کامل درصددند خوردن تودهنی بزرگ از ملت ایران را به مسائل امنیتی نسبت دهند. 

۱۸/۱۱/۸۸ کیهان