قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

پاسخ علی مطهری به اظهارات اخیر بذرپاش:

پاسخ علی مطهری به اظهارات اخیر بذرپاش:
جفای به استاد مطهری این است که فرزندش در مقابل ظلم آشکار سکوت کند
و نکته آخر اینکه آقای بذرپاش بخش عمده‌ای از حوادث پس از انتخابات را محصول سکوت خواص می‌دانند، باید به ایشان گفت آن خواصی که اظهار نظر کردند، چه سرنوشتی پیدا کردند که بقیه اظهار نظر بکنند. بیشتر خواص، دو طرف را (البته به تفاوت) مقصر می‌دانند، ولی اگر اظهار نظر نمایند مورد هجوم امثال شما واقع می‌شوند. زبان حال شما این است که خواص اظهار نظر کنند و فقط همان چیزی را که ما می گوییم بگویند.
علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در جوابیه‌ای به اظهارت اخیر مهرداد پذرپاش پاسخ داد.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، این جوابیه نخست برای خبرگزاری فارس فرستاده شده و این خبرگزاری که بنا بر قانون به دلیل اینکه اظهارات بذرپاش را منتشر کرده، باید نسبت به درج جوابیه اقدام می‌کرد و این کار را انجام نداده است، به همین خاطر، دفتر دکتر علی مطهری، جوابیه را برای «تابناک» فرستاده تا برای تنویر افکار عمومی منتشر شود.

متن کامل جوابیه به شرح ذیل است:

در سخنان آقای بذرپاش چند نکته وجود داشت که قابل انتقاد است. یکی اینکه به بنده اتهام سوء استفاده از پیشینه خانوادگی زده اند که من نفهمیدم کجا و کی این سوء استفاده انجام شده است.

دوم اینکه گفته اند موضع گیری این بنده مبنی بر اینکه رئیس جمهوری زمینه ساز این فتنه بوده است توهین به 25 میلیون رأی مردم است. این حرف باطل است زیرا بسیاری از کسانی که به آقای احمدی نژاد رأی دادند این مطلب را قبول دارند و تنها به دلیل اینکه خطر طرف مقابل بیشتر است و یا به احترام رهبری به ایشان رأی دادند.

نکته سوم اینکه گفته اند اینکه به نام فرزند استاد شهید به جلسات آقای هاشمی بروند و همزمان خواستار محاکمه احمدی نژاد شوند، جفای به نام « مطهری » و اندیشه های آن بزرگمرد در مقابله با نفاق و التقاط است.

این یک دروغ است. آخرین ملاقات من با جناب آقای هاشمی یک سال پیش بوده است که برای مشورت درباره پیشنهاد کاندیداتوری آقای ولایتی در انتخابات ریاست جمهوری با ایشان ملاقات کردم. ضمناً جفای به استاد مطهری این است که فرزند ایشان در مقابل ظلم آشکار ساکت بنشیند و بگوید چون یک طرف قدرت را در دست دارد درباره ظلم او سکوت کنیم و فقط به ظلم طرف دیگر ـ که البته بزرگتر است ـ بپردازیم، کاری که آقای بذرپاش و امثال ایشان انجام می دهند. شجاعت در بیان حق و دفاع از مظلوم و رعایت انصاف در قضاوت جزء سیره شهید مطهری است.

و نکته آخر اینکه آقای بذرپاش بخش عمده ای از حوادث پس از انتخابات را محصول سکوت خواص می دانند، باید به ایشان گفت آن خواصی که اظهار نظر کردند چه سرنوشتی پیدا کردند که بقیه اظهار نظر بکنند. اکثر خواص، دو طرف را ( البته به تفاوت ) مقصر می دانند ولی اگر اظهار نظر نمایند مورد هجوم امثال شما واقع می شوند. زبان حال شما این است که خواص اظهار نظر کنند و فقط همان چیزی را که ما می گوییم بگویند. بدیهی است خواصی که به این حرف تسلیم شوند دیگر خواص نیستند. رهبر انقلاب هم فرمودند خواص اظهار نظر کنند اما نظر خودشان را بگویند و سعی کنند به صواب نزدیک باشد.

البته به آقای بذرپاش حق می دهم که تحمل اجرای عدالت را درباره رئیس جمهور محترم نداشته باشند، ولی رفع این فتنه جز از طریق رسیدگی به اتهامات دو طرف آن امکان پذیر نیست. 
منبع:http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=82680

مدعی " عموم " یا مدعی ...؟

جعفر عادلی:قوه قضائیه در رسیدگی به شکایات دادستان تهران به عنوان مدعی العموم از مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی به علت انتشار 50 دقیقه ای مقاله ای در نقد رفتار علی لاریجانی نسبت به دولت احمدی نژاد به رکورد جدیدی دست یافته است .

در پی شکایات زنجیره ای دادستان عمومی و انقلاب تهران علیه مدیرعامل ایرنا و در دفاع از علی لاریجانی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی ، روند رسیدگی به این شکایات از مرحله بازپرسی تا دادیاری و دادگاه و صدور رای غیابی از چنان سرعتی برخوردار بود که فارغ از پرداختن به وجود اراده ای بالادستی برای محکومیت متهم ، اما می تواند به عنوان رکورد شکنی یا زدن رکوردی کم سابقه مورد تمجید قرار گیرد .
این میزان سرعت در رسیدگی به یکی از شکایات مدعی العموم علیه مدیرعامل ایرنا ، نه تنها با روند رسیدگی به پرونده های مربوط به محاربان حوادث پس از انتخابات قابل مقایسه نیست ، بلکه اصولا" نسبت این همه شتاب و اصرار با آن همه بی تفاوتی در تشکیل پرونده برای سران فتنه و مدیران شورش های پس از انتخابات قابل درک نیست .
یکی از پرونده های مذکور بر اساس شکایت مدعی العموم نسبت به انتشار مقاله ای انتقاد آمیز در باره رئیس مجلس شورای اسلامی شکل گرفته که به رغم توضیحات ارائه شده در باره موضوع ، اما به هر حال اصرار یک اراده برتر برای محکوم شدن مدیرعامل خبرگزاری رسمی دولت سبب شد تا پرونده مذکور با سرعتی خارق العاده ، مراحل رسیدگی را یکی پس از دیگری طی کند ، به گونه ای که پیش از مرحله دادگاه ، برخی آگاهان حتی نتیجه رسیدگی پرونده در دادگاه تجدید نظر را نیز حدس می زدند . اما نکته جالب در این خصوص اینکه به علت همزمانی روز جلسه دادگاه با سفر استانی مدیرعامل ایرنا به خوزستان در معیت رئیس محترم جمهور و اعضای هیئت دولت،از قاضی محترم پرونده تقاضای تجدید زمان برگزاری جلسه دادگاه شد که ایشان نیز پذیرفت ، لکن پس از سفر استانی مدیرعامل و بی آنکه احضاریه جدیدی جهت حضور در جلسه دادگاه ارسال شده باشد ، اعلام کردند رای محکومیت متهم بدون برگزاری جلسه دادگاه و اخذ آخرین دفاعیه ، صادر شده است !
اما علت این همه شتاب چه بود ؟ به نظر می رسد از آنجایی که " مدیرعامل ایرنا به هر قیمتی باید محکوم می شد تا سایرین جسارت نقد بعضی نور چشمی ها را پیدا نکنند " ، چنانچه صدور حکم محکومیت حتی یک روز به تاخیر می افتاد، رسیدگی به پرونده فوق باید با حضور هیئت منصفه مطبوعات صورت می گرفت ، زیرا دقیقا" همان روز قانون تسری مسئولیت هیئت نظارت بر مطبوعات به خبرگزاری ها از سوی رئیس محترم جمهور ابلاغ شد .
اگر چه طراحان و مجریان این سناریو، شاید بر اساس برخی تجربه های قبلی تصور می کنند با این روش می توان هر کسی را به تسلیم و سکوت و پشیمانی واداشت ، اما بعید است چنین تصوری درباره هرکسی صحیح باشد . چگونه می توان از کسی که طی 16 سال گذشته در رسانه های اصولگرا و با دغدغه های مردمی و ولایی قلم زده توقع داشت به مطالبات زیاده خواهانی که در آزمایش رویدادهای سیاسی و حوادث تلخ پس از انتخابات مردود شده اند ، پاسخ مثبت بدهد ؟‌
این همه تدبیر و تلاش برای مصونیت بخشی عوامل کجرو و حادثه آفرین،قطعا" بی حاصل است ، زیرا مردم ایران در بازشناسی همراهان و همدلان نظام با عناصر هرهری مسلک و دمدمی مزاج مهارت ویژه ای دارند و بعید است در تصمیم گیری های انتخاباتی در آینده این واقعیات بدیهی را فراموش کنند.  

نامه ای خطاب به کروبی عرض خود می بری و زحمت ما می داری

نامه ای خطاب به شیخ مهدی کروبی عرض خود می بری و زحمت ما می داری
آقای محسن عابدی (فرهنگی شاغل در اصفهان) نامه مفصل و مبسوطی را خطاب به آقای شیخ مهدی کروبی برای ما ارسال کرده است. عابدی در نامه خود شرح می دهد چگونه رفتار و عملکرد اخیر افرادی مانند کروبی باعث تغییرات جدی در نگرش وی شده است. بخش هایی از این نامه را که با عنوان «بصیرت نامه انتخابات» به دستمان رسیده، مرور می کنیم.
¤¤¤
... از همان اولین روزهای تبلیغات انتخاباتی و خصوصاً بعد از انتخابات، به خوبی دریافتم که حق و باطل در جریان و بین گروه و همفکران سیاسی شما درهم آمیخته شده و سرانجام و نهایت راه سیاسی شما و بعضی از همفکرانتان نتیجه ای به جز هرهری مذهبی و خودباختگی سیاسی نخواهد داشت. جالب آنکه من حق را در باطل بودن رفتار و گفتار سیاسی امروز شما و بسیاری از طرفدارانتان ملاحظه نمودم که از این بابت، مدیونتان نیز هستم.
... با علم کردن تابلو تقلب در انتخابات مدعی دفاع از حقوق ملت شده اید، اما به نظر من شما دنبال حقوق ملت نیستید. اگر براستی دنبال حق و حقوق ملت بودید از آن زندگی ساده قدیم سر از این زندگی شاهانه امروز درنمی آوردید. حقوق ملت تنها بهانه و پیراهن عثمان در دست شما برای رسیدن به اهداف شخصی دنیایی خودتان است. به نظر من خودآگاه یا ناخودآگاه شما میز و ریاست را ارث پدری خود می دانید. فکر می کنید ملت به شما چک سفید امضاء داده است. آقای احمدی نژاد درست تشخیص داده است که برای عده ای سخت است که کسی به محدوده آنها وارد شود. شما جزء همین عده هستید. شما جزء طبقه ای هستید که به حق یا ناحق عمری بر پست های مختلف سوار بوده اید و امروز که پستی ندارید برای به دست آوردن آن به دست و پا افتاده اید.
...
دغل دوستان اطرافتان را ملاحظه کنید. دیروز برای نان و نوایی به دنبالتان راه افتاده بودند و امروز در تلویزیون بی بی سی نظریه پردازی می کنند. آخر بی بی سی که عاشق چشم و ابروی من و شما نیست. انگلیس به خاطر منافعش این هزینه نجومی را صرف بی بی سی می کند به خاطر منافعش از بین طرفداران شما آدم جمع می کند. آدمهای بی بی سی مشاور شما بودند و امروز نیز خط دهنده شما هستند.
...
بر فرض محال که در موارد اختلافی پیش آمده حق با شما باشد که نیست، عقل و منطق و هوشمندی و غیرت مسلمانی ایجاب می کند که بیائید و تا دیرتر از این نشده به خاطر شخص خودتان صف خود را از معاندین و دشمنان شناخته شده نظام جدا نمائید و رایگان و ناخودآگاه نقش ستون پنجم را در درون نظام بازی نکرده و برای خود جهنم نذری تهیه نکنید که در غیر اینصورت تنها عرض خود می بری و زحمت ما می داری.
به نظرم ماجرای سیاست بازی ها و سروصداها و اعتراضات انتخاباتی شما و بسیاری از همفکرانتان را می توان در این جمله طلایی بنیانگزار کبیر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) که خطاب به بنی صدر خبیث مطرح فرمودند ملاحظه نمود، به خوبی آنرا درک کرد، لمس کرد و با تمام وجود باورش کرد. آنجا که فرمودند:
«حب الدنیا راس کل خطیئه»
محسن عابدی
روزنامه کیهان ۴/۱۱/۸۸

ارتباط با شبکه های ماهواره ای جایز نیست

فتوای آیت الله صافی گلپایگانی: ارتباط با شبکه های ماهواره ای جایز نیست
قم - خبرنگار کیهان:
آیت الله صافی گلپایگانی در پاسخ به استفتای رادیو معارف استفاده از شبکه های ماهواره ای و سایت های خبری بیگانه و نیز ارتباط با این رسانه ها را جایز ندانست.
آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی در پاسخ به استفتای رادیو معارف مبنی بر حکم استفاده از شبکه های ماهواره ای و سایت های خبری بیگانه، گفت: چون غالب اطلاعات این شبکه ها مسموم بوده و اگر هم خبر صحیحی در دسترس بینندگانشان قرار دهند در راستای اهداف استعماری و گمراه کردن مردم و نیز ایجاد فتنه و تفرق است استفاده از چنین شبکه هایی جایز نیست.
وی افزود: استفاده از شبکه های خبری بیگانه برای اهل خبره ای که جهت اطلاع از نحوه ورود بیگانگان به مسائل روی این اخبار فعالیت علمی انجام می دهند در حد ضرورت جایز است. اما اگر ضرورتی نداشته باشد آن هم جایز نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی حکم استفاده از شبکه های ماهواره ای و رسانه های خبری بیگانه را تحت حکم مشهور فقها مبنی بر «استفاده از کتب ضاله جایز نیست» دانست و افزود: جاذبه این برنامه ها و نیز حیله ها و نیرنگ های این سایت ها از کتب ضاله کمتر نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این که ارتباط گرفتن با شبکه های ماهواره از طریق تلفن، ایمیل و روش های دیگر و ارسال اخبار داخلی کشور چه حکمی دارد گفت: در مورد ارتباط با شبکه های ماهواره ای و رسانه ها یا مطبوعات بیگانه، چه این نحوه ارتباط تلفنی باشد چه از طریق تلگراف، چه از طریق ایمیل و اینترنت باشد به هر صورت، ارتباط با اینها که در واقع نوعی همکاری و همیاری با آنهاست و آنها را به اهدافشان نزدیک تر می کند ولو به نظر شما بسیار قلیل و ناچیز بیاید به هیچ وجه جایز نیست و این به نوعی قدم برداشتن در راه اهداف باطل بیگانگان است.
۴/۱۱/۸۸

خبر ویژه کیهان

شیرین کاری فلسفی در بی بی سی (خبر ویژه)
«او یکی از معدود شاعران نامدار در ایران است که پیوند عمیقی بین شعر و فلسفه ایجاد کرده است. او معتقد است وضعیت ویژه فرهنگی در تاریخ ایران موجب شده شخصیت هنری خاصی به نام شاعر فیلسوف پدید آید. او فلسفی می اندیشد و فلسفی می سراید.»
اشتباه نکنید! اینها اوصاف ناصر خسرو یا بوعلی سینا و ملاهادی سبزواری و مولوی و خیام و... نیست، بلکه ولخرجی های صادق صبا رئیس بخش فارسی بی بی سی انگلیس برای اسماعیل خویی تملق سرای گروهک های ضد انقلاب در خارج از کشور است. رئیس بخش فارسی بی بی سی درباره خویی همچنین نوشته است: او از نوجوانی از بینش شعری برخوردار بود. بلوغ شعری و فکری خویی در دهه چهل، او را به شاعری مستقل و صاحب سبک و نامدار تبدیل کرد... یک اتفاق ساده در لندن باعث شد که با اولین عشق جدی زندگی اش آشنا شود. فرانکا دختری ایتالیایی بود. حاصل این ازدواج یک پسر و یک دختر است اما اسماعیل خویی می گوید شرایط زندگی در ایران به تدریج آنها را از هم جدا کرد. او بعدا با رکسانا دختر ابوالحسن صبا آشنا شد ولی این ازدواج هم دوام نیاورد ولی دو دختر حاصل آن است... او همچنان خود را یک سوسیالیست می داند. شعر او در خارج از کشور هرچه بیشتر رنگ سیاسی به خود گرفت. خویی 25 سال است در لندن زندگی می کند و شعر را وسیله ای برای رهایی می داند.»
بی بی سی به روال همیشگی ترجیح داد واقعیت های مهم و آشکار درباره خویی را کتمان کند از جمله اینکه وی در طول چند دهه قبل و بعد از انقلاب اسیر تذبذب سیاسی و فرصت طلبی مداوم بوده به نحوی که روزی از سازمان چریک های فدایی خلق سر در آورد، و پس از انقلاب ضمن مدیحه سرایی برای سران گروهک منافقین، به حضور و همکاری وسیع با نشریه سلطنت طلبان چاپ لندن رو کرده است. این در حالی است که سروده های وی از لحاظ ادبی اساسا شعر تلقی نمی شود و حداکثر نظم های متملقانه ای است که اصطلاحا «در مدح و ذم بادمجان»! گفته شده است.
نامبرده در محافل ضدانقلاب مقیم خارج به عنوان فردی فرصت طلب، بی ثبات و در عین حال جاه طلب شناخته می شود. شهریورماه سال گذشته هادی خرسندی از عناصر ضدانقلاب مقیم لندن فاش کرد خویی به همراه هوشنگ وزیری سردبیر سابق نشریه سلطنت طلبان، در اغفال یک دختر شاعره بی خبر از همه جا و هتک آبروی وی نقش داشته و باعث ناپدید و گم و گور شدن این شاعره (مهناز- ح) شده است. براساس این خبر و اخباری که از سوی دیگر محافل ضدانقلاب منتشر شد خویی و وزیری ضمن سوءاستفاده اخلاقی، خانم «ح» را قربانی یک خانم دیگر در نشریه خود کرده بودند و کار به شکایت این شاعره به دادگاه کشیده بود. پس از آن هم ماجرا به تهدید و تطمیع این خانم انجامید و وی با گرفتن 8-7 هزار پوند، برای همیشه و بالاجبار از انظار ناپدید شد. خرسندی با اشاره به نقش خویی و وزیری در کانون نویسندگان در تبعید تصریح کرد آنها اخلاق بی ثبات و ژله ای دارند.
به هرحال باید به رئیس بخش فارسی بی بی سی به خاطر شیرین کاری اخیر تبریک گفت. به نظر می رسد سرودن شعرهای آب دوغ خیاری از سوی خویی و فحاشی علیه اسلام و انقلاب، شبکه قحطی زده بی بی سی را به صرافت انداخته تا جامه گشاد شاعر و فیلسوف را برتن این مهره مافیایی بپوشاند. بالاخره وقتی بی بی سی خود را رسانه بی طرف! بخواند لابد اسماعیل خویی هم می شود فیلسوف شاعر! 

رکورد بیشترین زمان خواب توسط کروبی شکسته شد! (خبر ویژه)
«برای اولین بار بعد از انقلاب پل ارتباطی مان با سیستم برای حل مشکل زندانیان قطع می باشد».
مهدی کروبی از عناصر بازی خورده و فعال در فتنه پس از انتخابات، در دیدار با همسر علیرضا بهشتی(عضو بازداشت شده ستاد موسوی) گفته است «در شرایطی قرار گرفته ایم که برای اولین بار بعد از انقلاب پل ارتباطی مان با سیستم برای حل مشکل زندانیان قطع می باشد و راه رایزنی بسته است».
این اظهارات در حالی بیان می شود که کروبی طی چند سال گذشته به ویژه در آستانه انتخابات اخیر با افراطی ترین و بدسابقه ترین عناصر ضد انقلاب پیوند خورد و با وجود اعتراض برخی اعضای حزب اعتماد ملی، این حزب و ارگان مطبوعاتی آن را تبدیل به پاتوق عناصر ساختارشکن و برانداز کرد. وی پس از انتخابات هم به جای این که از ریزش گسترده رأی خود نسبت به 4 سال قبل عبرت بگیرد، تلاش کرد به سردسته آشوبگران تبدیل شود و با انجام تحرکات رادیکال، حتی از موسوی هم سبقت بگیرد و دل عناصر ضد انقلاب را به دست آورد!
وی همچنین فراموش کرده که با ساده لوحی تمام به آلت دست عناصر ساختارشکن تبدیل شد و سرویس های اطلاعاتی بیگانه و منافقین قدیمی هر اتهام و تخریبی را که علیه جمهوری اسلامی ضروری می دانستند، به واسطه او وارد کردند. کروبی ظاهراً از یاد برده ارتباط با سیستم و امکان رایزنی مربوط به دوره ای بود که آلوده به پول های حرام امثال شهرام جزایری نشده بود تا زیر علم عناصر معاند و لجوجی سینه بزند که خون به دل حضرت امام کردند. آن روزها آقای کروبی تبدیل به بلندگوی بی اختیار دستگاه های جاسوسی اسرائیل و آمریکا و انگلیس نشده بود تا در عمل به معارضه با قانون اساسی و ولایت فقیه برخیزد و حیثیت خود را به حراج بگذارد.
آقای کروبی به جای فرار به جلو و نگرانی از بسته شدن راه رایزنی بهتر است فکری به حال خود بکند، بالاخره محبت دو چیز متضاد و متناقض که در یک دل جمع نمی شود؛ یا محبت ملت ایران و جمهوری اسلامی یا طمع به حمایت آمریکا و انگلیس و اسرائیل.
ظاهراً وی 8-7 ماه خواب بوده و تازه بیدار شده و فهمیده چه خبط بزرگی کرده است. اغر به خیر آقای کروبی! 

۴/۱۱/۸۸