قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

پیام عبدالکریم سروش در سوگ سحابی ها -در غم ما روز ها بیگاه شد

در غم ما روز ها بیگاه شد


عزیزی به خواب رفت، هاله ای در سحاب رفت وسایه ای با آفتاب رفت.


"گر سنگ ازین حدیث بنالد عجب مدار" ، "کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران".


یکی را دست اجل و دومی را دست ستم از ما گرفت . چه می شد اگر دست اجل گلوی ستم را می فشرد و میر اجلّ را با خود می برد؟


شربت مرگ مر آن پاکیزه جانان را گوارا باد که پا ک وچالاک رفتند واکنون در اقلیم هشتم ، در ارض ملکوت و در سایه رحمت حقّ، آرمیده اند و به ما محبوسان سجن طبیعت و مجروحان جورولایت ندا میدهند که "یا لیت قومی یعلمون بما غفرلی ربّی وجعلنی من المکرمین".

ادامه مطلب ...