متن کامل پرسش و پاسخ های خبرنگاران و رییس جمهور به این شرح است:
ورود به ماه مبارک رمضان را به ملت ایران، مسلمانان جهان و همه بشریت تبریک عرض میکنم. این ماه یک ماه ویژهای است. ماهی است که خدای متعال همه موانع کمال را از برابر انسان برداشته و همه هدایت ها و رحمت های خودش را در این ماه جاری کرده است. حقیقتا رمضان یک ضیافت الهی است که خدای متعال با ارزش های الهی و معنوی و با کمال انسانی از بندگان خود پذیرایی میکند و این ماه فرصت استثنایی برای هر فرد است که باید در آن یک گام بلند به سمت قله های جهانی برداشته شود.
فکر میکنم همه ما باید از این فرصت استثنایی برای تلاوت قرآن، تدبر در قرآن، مناجات با خدا، پالایش روح و مراقبت از اعمال حداکثری بهره را ببریم زیرا هیچ کس به اندازه خودمان دلسوز ما نیست و خدا دلسوزتر از خود ما برای ماست. بین خود و خدا خلوت کنیم در این ماه باید زندگی خود را بررسی کنیم ضعفها، قوتها، کاستیها، فرصتها و ظرفیتهای خود را بررسی کنیم و از لطفهای خدا بهره ببریم.
زییاترین روزها و بهترین شبها در ماه رمضان قرار داده شده است. باید با بهره بردن از این لحظات خود را برای این ماه آماده کنیم باید برای یک سال پرتحرک، پرتلاش و پرنشاط و در مسیر کمال انرژی ذخیره کنیم آنقدر ذخیره کنیم تا با سرعت بسیار بالا در مسیر کمال به پرواز در بیاییم البته خوشبختانه ملت ما قدر ماه رمضان را میداند.
در این ایام نماز، تلاوت قرآن و حضور در مساجد را، به خصوص در شبهای قدر. بشماریم و از ظرفیت هایی که در پذیرش مواعظ به وجود میآید ماه رمضان فرصت خوبی برای اصلاح اخلاق، رفتار و اندیشه است. همه سنت های الهی و قوای حاکم بر آفرینش دست اندر کار تحقق این اهداف است.
این ماه برای انفاق به دیگران و اندیشیدن برای دیگران فرصت بسیار مناسبی است. میتوانیم در این جهت خود را تنظیم کنیم ممکن است انسان در زندگی خود و در رفتار و گفتار خود کجرویهایی داشته باشد و از نظم وهدفمندی خارج شود ماه رمضان ماهی است که انسان میتواند همه قوای خود را در چارچوب قرا دهد و در مسیری مشخص با اهداف معینی مدیریت کند.
رسیدن ماه رمضان را تبریک میگویم در این ماه شبهای قدر و شهادت انسان اول عالم هستی بعد از پیامبر گرامی اسلام(ص) یعنی امام علی(ع) را داریم که شاخص حق وباطل در همه تاریخ است یکی از مباحث مهم در ماه رمضان اتصال با امام عصر(عج)، اتصال با ولایت و امامت و اتصال با آسمان است. امام عصر(عج) حلقه اتصال با آسمان و سلسله مراتب ولایت است. ماه رمضان ماه هم زمانی مناسب برای تمرین اتصال به آسمان از طریق سلسله مراتب ولایت است.
در ماه رمضان عشق و آرزوی نیک برای دیگران را تمرین کنیم همانطور که در دعاهای ماه رمضان هم انسان به دعا به صورت مداوم دعوت شده است در این ماه همه خوبیها، زیباییها، سلامتی، روزی فراخ، عزت و عشق و محبت را برای همه بخواهیم البته دولت سعی کرد با کاهش وظایف و ساعات اداری فرصتی را به همکاران اداری برای استفاده بیشتر از ماه مبارک داده است. امیدوارم همه مردم به خصوص جوانان عزیز ما که بهترین و پاکترین، خداییترین و شجاعترین جوانان در دنیا از این ماه استفاده کنند، زیرا هستند، ماه رمضان ماه جوان و هنرنمایی جوانها در عشق بازی با خدا و ارزش های الهی است.
امیدوارم که همه بتوانند از این سفره گسترده الهی بهره ببرند و در روز عید فطر همه پاک ، پالایش شده، ارتقا ساخته و همه خدایی باشند. ان شا الله در روز عید مومنان و موحدان حاضر بشویم.
نکته دوم درباره روند پیشرفت کشور است ، حقیقت این است که امروز کشورمان در ریل صحیح پیشرفت قرار دارد. هم سیاست های نظام در بخش های گوناگون به روشنی تبیین شده و هم برنامه های دولت برای اداره کشور در بخش های گوناگون تنظیم شده و دولت براساس برنامهای هدفمند در بخش های گوناگون کار میکند، در بخش اقتصادی ، صنعت، علم و فناوری ، فرهنگی ، سیاست خارجی و در بخش سیاست داخلی تکلیف وزرا و مدیران کشور و برنامه ریزان کشور روشن است و هر هفته یک موفقیت را در سطح ملی در عرصههای اقتصادی، علمی، فرهنگی و ورزشی جشن میگیریم. در جلسه دولت بحث بود در عرصه ورزش در 10 ماهه گذشته به طور متوسط هر هفته یک پیروزی در سطح آسیا و جهان داشته ایم بسیاری از اینها برای اولین بار بوده است. در عرصه صنعت اینقدر پروژه آمادههاست که برای افتتاح فرصت حضور وجود ندارد. بعضا ماه ها در صف انتظار میمانند تا از خدمات آنان تشکر کنیم در بخش های علمی نیز همین طور است. دستاوردهای کشورمان واقعا دستاوردهای بینظیری است. بداخلاقی هایی هم که دشمنان میکنند انگیزه و عزم ملت ما را برای ساختن و حرکت کردن مضاعف میکند.
امروز به فضل الهی، وحدت و انسجام ملی ما در اوج قرار دارد امروز 75 میلیون قلب پاک برای ایران، برای عزت ایران، عزت ارزش های الهی و برای عدالت و خداپرستی میتپد دستها به هم گره خورده است، باید دعا کنیم که خدای متعالی در ماه رمضان همه اینها را مضاعف و توفیق خدمت و کار و تلاش بدهد.
ساختن ایران ماموریت همگانی است خوشبختانه این عزم امروز ایجاد شده هر کس در هر نقطه ای از ایران کار میکند احساس میکند برای کشورش کار میکند برای ارزش های الهی کار میکند. برای مکتب ولایت و امامت کار میکند. برای حقیقت و عدالت کار میکند این احساس و این عزم، یک احساس و عزم مقدس است. دعا کنیم که خدا این را در وجودمان در ماه رمضان هم تعمیق بکند و هم حفظ کند و هم توفیق بدهد که بتوانیم کارها را به خوبی جلو ببریم. طرح هایی که دولت انجام میدهد نوعا زیربنایی است. این طرحی که برای آتیه فرزندان ایران طراحی شد در نوع خودش بهترین طرح تامین اجتماعی است که در دنیا وضع شد در دنیا حداکثر برای چند سال حمایت میکنند از فرزندان ، حمایت دراز مدت تا نقطه ای که بتواند محکم نقش مستقلی را در جامعه ایفا بکند. اولین بار در ایران در حال وقوع است. یک طرح ضد تورمی است یک طرح در جهت سرمایه گذاری و اشتغال و امنیت خاطر برای نسل های متوالی است طرحی برای ایجاد تعادل در حلقه های اجتماعی و روابط اجتماعی، طرحی برای پس انداز ملی که از روزی که اعلام شده استقبال بسیار خوبی از آن شده تقریبا همه متولدین امسال ثبت نام کردند ما داریم مطالعه میکنیم که بتوانیم گام به گام این را به متولدین قبل از سال 89 هم بدهیم.
سوال:اظهارات مهندس مشایی در مورد مکتب ایرانی و انتقادات صورت گرفته از این سخنان
بایددر جامعه فضای گفتگو و نقد باشد. هیچ کس را نباید محدود کرد هیچ کس نباید به گونه ای صحبت بکند که عده ای از اظهار نظر خودداری کنند. جمهوری اسلامی آزادترین نظام دنیا و یک نظام فرهنگی و فکری است. همه باید کمک کنند که نظرات موافق و مخالف گفته بشود. هر کس نظری و تحلیلی، نظریهای دارد مطرح کند و دیگران هم نظرشان را بدهند. موضوع را نباید صفر و صد در نظر گرفت. این بد است که به محض اینکه یک نفر اظهار نظر میکند بعضیها آن را به یک خط کشی در جامعه و نقطه دعوا، تبدیل میکنند. دعوایی وجود ندارد. در نظام جمهوری اسلامی باید افراد بتوانند نظراتشان را بیان کنند و اگر کسی هم نظر مخالفی دارد بیان بکند ، بگوید، بنویسد، نقد بکند اما دوستانه.
یک حساسیت روی آقای مشایی درست کردند که به نظر من حساسیت عادی نیست ، غیرعادی است.
هر مطلبی ایشان میگوید ، یک قسمتی از آن را میزنند این طرف و آن طرفش را هر چقدر هم توضیح میدهد، میگویند نه دیگر ما توضیحتان را قبول نداریم این کلمه چه هست؟
این روش خوبی برای مدیریت فضای اندیشه در کشور نیست. ملت ایران آزادترین و آزاده ترین ملت های دنیاست و ایران آزادترین نظام سیاسی دنیاست.
آقای مشایی رییس دفتر رییسجمهور هستند بنده به ایشان اعتماد کامل دارم ایشان را یک شخصی مومن، مومن به اصول نظام جمهوری اسلامی، مومن به ارزش های انقلاب،مومن به ارزش های ملت ایران، انسان ولایی ، انسانی مومن به خط ولایت، انسان پاک میشناسم. خوب ایشان نظر میدهند دیگران هم نظر بدهند، دعوایی نیست. قبول ندارید شما عالمانه نقد کنید بگویید به این دلیل ما این نظرات شما را قبول نداریم. صفر و صدی نیست، کفر و ایمان نیست، بحثهای ایشان هم بحث های روشنی است ، حالا ممکن است یک کسی بگوید آقا ما قالب بحث های شما را قبول نداریم، واژه هایت را قبول نداریم، ما در محتوا بحث داریم. حقیقت این است که ایران کانون اسلام ناب است. ایران بالاترین نقش را در تبیین و ترویج اسلام ناب داشته است، نقش ایران نقش یگانه است بیان این مطلب این ملی گرایی نیست، این شکر کردن خداست. قدر نعمت را دانستن است و بعد تذکر به مسوولیت هاست. وقتی کسی از ملت ایران تعریف میکند معنایش این است که ملت ایران مسوولیت های سنگین تری دارند کما اینکه آقای مشایی هم دائما این را ذکر میکند. اگر یک ملتی ظرفیتها و سابقه بهتر و خدمات ارزشمندتری دارد معنایش این است که امروز مسوولیت های سنگین تری را باید برعهده بگیرد فکر میکنم باید یک تفکیک کنیم بین نظرات فکری یعنی جایی که بحث اندیشه است با بحث های سخیف باند بازی و گروه بازی که خودش را با این مباحث مخلوط میکند. نقش ایران در ترویج اسلام در پذیرش اسلام در رشد و بالندگی اسلام اصلا اسلامی یک نظریه است. که ایران به دنیا عرضه میکند ویژگی هایش چیست این یک بحث علمی است بحث سر و صدای علمی و محکوم کردن و اینها نیست. خوب بالاترین تعابیر و تعاریف را شهید مطهری از ایرانیها و ملت ایران چه قبل و چه بعد از اسلام کرده است. بعضی ها به قبل از اسلام حساسیت دارند ما هم به حکومتهای قبل از اسلام ایراد داریم به بعد از اسلام هم ایراد داریم. تا قبل از جمهوری اسلامی یک دوره صفویه آمده است و یک دوره گسترده خدماتی کرده، قبل از آن و بعد از آن ما کدام حکومت ها را داریم؟ حالا آل بویه و دیگران بودند، اینها حکومتی به نام حکومت ایران نبودند. بحث یک ملت است. یک ملت یک رودخانه جاری در تاریخ است.
همه دنیا میگویند ایرانی ها بافرهنگ بودند بله حکومت ساسانیان خراب کرد. ممکن است حکومت های دیگری هم بودند که خراب کردند در ایران پهلوی هم حکومت کرده آیا آنها نماد ملت ایران بودند، نبودند به همین خاطر وقتی، ملت فرصت پیدا کرد آنها را کنار گذاشت آن چیزی که میخواست و در تراز شخصیت او بود سر کار آورد.
این ها بحث های علمی و نظری است من خواهش میکنم از همه که اجازه دهند در سطح نظری مورد بحث و نقد قرار گیرد.
از بعضی ها که نقد تندی میکنند، پرسیدم صحبت های ایشان را خواندید؟ گفتند نه، خب این بد است در فضای اندیشه باید مطالب را کامل مطالعه کرده و بعد نقد کرد، ایشان از نقد استقبال میکنند ما هم استقبال میکنیم دولت که فضا را صد درصد باز گذاشته حتی بسیاری مطالب که از حوزه نقد هم خارج میشود ما پاسخ نمیدهیم برای اینکه باید فضایی حاکم باشد که همه نظر بدهند بحث و گفتگو کنند.
حرفها خیلی روشن است حرف های دولت یک حرف بیشتر نیست ایشان هم همین حرفها را میزنند حالا ادبیاتش متفاوت است. ما ملت ایران را یک ملت مومن ، برجسته، اثرگذار اصلی در فرهنگ و تمدن جهانی میشناسیم یک ملت یگانه پرستی میشناسیم. میگویند ایرانی ها قبل از اسلام آتش پرست بودند ، این هیچ مستند نیست. بله ممکن است عده ای بودند اما کل ملت نبودند. کل ملت یگانه پرست بوده هیچ وقت ملت ایران بت پرست نبوده است. این که حرف بدی نیست. چون ملت تراز بالایی بوده است اسلام را پذیرفته و بعد هم بالاترین خدمات را به اسلام ارائه داده است. اسلام با ایران الان یکی شده است. ایران یعنی اسلام و اسلام یعنی ایران. البته مستکبرین تلاش دارند بگویند اسلام یعنی این گروه های تندرویی که سر میبرند و میخندند ، علم ندارد ، سواد ندارند، فهم و فرهنگ ندارند، فقط آدم میکشند. اینها ساخته و پرداخته خود دشمنانند آنها میخواهند چنین تصویری را از اسلام ارائه دهند و ما میگوییم این چنین نیست. تصویر حقیقی اسلام در ایران متجلی شده است. نمیخواهیم بگوییم دیگران مسلمان نیستند. مسلمانی یک بحث است ، اسلام بحث دیگری است. حقیقت این است که همین که میگویند ایران امالقراست یعنی اینکه اینجا پایگاه اصلی اسلامی است پیامبر عزیز اسلام فرموده است که ایرانی ها میآیند و پرچم اسلام را بلند میکنند. مرحوم علامه طباطبایی فرمودند که هر جا ما میگوییم ایران یعنی اسلام. اصلا ایران و اسلام در هم عجین است اگر کسی کلمه ایران را به کار برد این به معنای ملیگرایی نیست. ملی گرایی آن بود که کسانی به نام ایران پشت جبهه رزمندگان را در برابر صدام خالی میکردند به نام ایران با دشمنان ایران همکاری میکردند ما آنها را ایرانی نمیدانیم ، آنها را علاقه مند به ایران نمیدانیم ملی گراترین ملی گراهای واقعی در ایران مومنان خداپرستند که سرزمین ایران را در خدمت اسلام میدانند و علاقه مند و برایش فداکاری میکنند امروز تنها کانونی که دردنیا هم حکومت و هم ملت باهم زیر پرچم توحید ایستادهاند، ایران است. نمیشود آن را نفی کرد چرا نفی اش میکنند حالا نفی هم میخواهید بکنید بیایید بحث کنید بایستید صحبت و استدلال کنید.
نکته دوم اینکه اینها بحث های نظری مستمر است آیا اینها باید تبدیل به مساله اصلی کشور و جبهه بندی در کشور شود؟ این به نظر من اخلاق اسلامی نیست. اگر در یک جمعی صحبت شده، شما هم بروید در یک جمع صحبت کنید. یک مقاله در روزنامه نوشته شده شما هم در همان مقاله جواب بدهید من میبینم که یک عدهای آماده نشستهاند، میخواهند وصلههایی به این دولت بچسباند و منتظر فرصت هستند یک کلمه ای را میگیرند بنده هم گفتم، گفتم ایران امروز یک مکتب است، یک فرهنگ است، ایران یعنی خداپرستی، عدالت، پاکی، الان در دنیا واژه ایران را به عنوان یک جغرافیا نمیشناسند، به عنوان یک نژاد نمیشناسند ایران را به عنوان پرچمدار ایجاد تمدن آینده بشری میشناسند. همه ملتها ایران را متعلق به خودشان میدانند امروز از پیشرفت ایران همه ملت ها خوشحال میشوند بیش از آنکه از پیشرفت کشور خودشان خوشحال میشوند این نشان میدهد ایران یک مرز جغرافیایی نیست امروز ایران در حال جهانی شده است و این نقش تاریخی و مکتبی ایران است. خوب هر کدام از اعضای دولت به یک زبانی این حقیقت را بیان میکنند این تقدیر از ملت ایران و اسلام است تقدیر از مجاهدت های ملت ایران است همه دولت یک حرف بیشتر ندارند اینکه یک جملهای را جدا کنند و بقیه را کنار جملات بگذارند و بعد به مسالهسازی بپردازند، درست نیست. چرا مساله سازی کنید. اگر نظری دارید بگویید نخیر ما اعتقاد نداریم که الان تنها ایران است که پای عدالت ایستاده است خوب نظر خود را بگویید عیبی هم ندارد ما هم میشنویم گوش میدهیم بالاخره میپذیریم یا رد میکنیم. مساله فکری و فرهنگی است نباید بی جهت به مناقشات سیاسی تبدیل کرده و ذهن عده ای را هم آلوده نکنند.
نظرات دولت واحد روشن است و این دولت دینی ترین دولت بعد از انقلاب است. من این را قاطع عرض میکنم. بالاترین فداکاری را دولت نهم و دهم ، همه اجزای دولت، از رییس جمهور ، رییس دفتر های قبلی و آقای مشایی و بقیه اعضای دولت داشتهاند برای اسلام نابی که در این سرزمین در حال انتشار است. این یک حرف روشنی است، دنیا هم پذیرفته و ما پای آن ایستادهایم. بالاترین ادبیات دینی را این دولت به کار گرفته در همه مجامع ، داخل و خارجی و همه حرفهای دولت یکی است و حرف بسیار روشنی است ما پای آرمان های الهی و ارزش های الهی ایستاده ایم و افتخار میکنیم، ایرانی هستیم اما نه نژاد ایرانی. افتخار میکنیم در جایی هستیم که کانون اندیشه و فرهنگ انسانی و الهی است.
ملت ایران ملتی است که در قوام و دوام فرهنگ انسانیت در جهان نقش اولی را داشته است و این افتخار آمیز است اما از آن طرف هم میگوییم این افتخار موجب مسوولیت های سنگین است ما نمیتوانیم شانه مان را از زیر بار مسوولیت برپایی عدالت، یگانه پرستی، صلح جهانی ، عشق و محبت خالی کنیم. این ظرفیت ها را خدا داده برای اینکه ماموریت هایی را انجام دهیم. فکر میکنم همه کمک کنند و بگذارند فضای لطیف و زیبای آزادی اندیشه که در ایران حاکم است گسترش و تعمیق پیدا کند هر کس هم هر حرفی دارد بزند ، اگر هم کسانی فکر میکنند که نباید علنی حرف بزنند خوب دعوت کنند از آقای مشایی و بنشینند باهم گفتگو کنند چه اشکالی دارد ، اصلا با هم مناظره کنند، بحث کنید با هم دعوا چرا. بعضی ها میخواهند هر چیزی را به یک دعوا تبدیل کنند البته این را هم به شما بگویم بعضی ها دنبال این هستند که دشمنان را ، توطئه های آمریکا را تحریم غیرقانونی آنها را و همراهیهای بعضیها با دشمنان را، موضوع دست دوم و دست سوم تبدیل کنند.
توطئه دشمن تمام نشده است. مساله اول کشور ما ساختن ایران و ایستادگی در برابر زورگویی است مساله اندیشه هم در سطح و جایگاه خودش باید مطرح شود همه بنویسند، همه اظهار نظر کنند تا اندیشهها فعال بشود اما عدهای به هر بهانه ای نخواهند صفوف ملت را جدا کنند البته جدا هم نخواهد شد. صفوف ملت به هم پیوسته است بعضی ها آدرس اشتباهی میخواهند بدهند، کسانی که باید از بین ملت طرد شوند و در مقابل ملت ایستاده اند علیه ملت قیام کردند آنها را کنار بگذارند بعد دنبال بهانه بگردند و در گوشه، کنار مجموعه دولت یک کلمه را پیدا کنند و حالا روی این کلمه بحث راه بیندازند. بعد تاجایی ببرند که بگویند این دولت کافر است. این خیلی بد است کجای این دولت کافر است نظر دارید بگویید دستتان را هم میبوسیم. آقای مشایی هم استقبال میکنند من هم از ایشان خواهش میکنم بروند و بنشینند هر جایی که صاحب نظری هست علاقه مند بود، مناظره بکنند. بگذارید حرفها روشن بشود ملت هم ملت آگاهی است که گوش میدهد و انتخاب میکند و نظر میدهد. دانشگاه ها و مراکز علمی در حوزه بحث بگذارند از دولت میروند آقای مشایی و دیگران از دولت میروند و در آن شرکت میکنند باید بحث های نظری را به گفتگو و مناظره بگذارید البته برای کشف حقیقت نه برای محکوم کردن همدیگر ، برای کشف حقیقت با هم بنشینید و گفتگو کنید.
ما از قبل هم معتقدیم بودیم که صهیونیستها بر منطقه ما برای ایجاد اختلاف و مشکل تحمیل شدند. فردی را با پیچیدگی ترور میکنند، بعد دوستان را نسبت به هم بدبین و متهم میکنند. یک دوره سوریه را متهم و چند سال تهدید کردند و بر علیه آنها جوسازی و دروغ گفتند، بعد معلوم شد این اتهامات بیپایه و اساس است. بعد دیگران را متهم کردند حالا هم حزبالله را متهم میکنند. به نظر من اسنادی که آقای سیدحسن نصرالله ارائه دادند قابل توجه است.
رژیم صهیونیسیتی با تعقیب، طراحی و برنامهریزی، جاسوسها را به لبنان فرستاده تا در آنجا اختلاف ایجاد کنند. مطمئنم مردم لبنان با هوشمندی بالای خود از طراحیهای رژیم صهیونیستی آگاه است. صهیونیستها در مقابل ملت لبنان در د و مرحله ترک جنوب لبنان و جنگ 33 روزه شکست خوردند و حالا میخواهند تلافی کنند. بنابراین بهترین فرصت را در ایجاد درگیری و تفرقه در لبنان میدانند. همه لبنانیها ترور ناجوانمردانه رفیق حریری را محکوم کردند. نخست وزیر قانونی لبنان، همه دولتهای منطقه و گروههای لبنانی این ترور را محکوم کردند. آنها با چند واسطه ترور میکنند بعد آن را تبدیل به عامل تفرقه و درگیری در لبنان میکنند. مردم لبنان و ملتهای منطقه هوشیار هستند که بطلان این ترفند هم به زودی بر همگان آشکار خواهد شد.
سوال: برخی معتقدند معاون اجرایی رییس جمهور نباید اندیشههای تئوری و نظری را مطرح کند.
رییسجمهور: چرا نباید مطرح کند؟ اصلاً اجرا بدون تئوری معنا ندارد. یعنی دولت اجازه بدهد دیگران گفتمان حاکم بر جامعه را تعیین کنند. آنگاه دولت چگونه میتواند کار کند. بالاخره دولت هم ادبیاتی دارد و برای کارهای خود مبانی فکری دارد که باید دائما آن را مطرح کند، دیگران هم حق دارند با نقد دیدگاههای دولت نظر مخالف بدهند. هیچ اشکالی ندارد اما اینها مرز کفر و ایمان نیست. نظر خود را اعلام کنند. بالاخره همه میشنویم و بررسی میکنیم. یعنی رییسجمهور نباید راجع به مسایل نظری بحث بکند. اگر اینطور است پس چه کسی باید بحث کند؟ البته نمیگویم دیگران نباید بحث کنند. دیگران هم باید بحث کنند. دولت باید بر پایه نظری کشور را اداره کند. ما برای عدالت، نقش جهانی ایران و مدیریت جهانی ایران نظریه داریم. باید این نظریه تبیین شود البته دیگران هم میتوانند نظریهشان را اعلام کنند. یا مباحث را کامل و یا رد کنند. اشکال ندارد. اما نباید گفت مدیران مثل قطعات خودرو هستند. زیرا مدیریت اجرایی همان مغز و برنامهریز مجموعه هم است، نه اینکه دیگران نباشند. دیگران هم هستند. میبینید نظر هم میدهند. دولت باید تئوری داشته باشد. آنها میگویند شما چیزی نگو چرا چیزی نگوییم. اگر در یک جلسهای دعوت کردند که موضوع آن اندیشه است، مثلاً در جشنواره فارابی من باید چه بگویم. باید در این جلسه بحث نظری و تئوریک کنیم. فارابی مرد اندیشه است. نمیتوان در این جلسه گفت سالگرد فارابی است ما اینجا 200 حمام ساختیم. خداحافظ شما. باید بگوییم فارابی یعنی چی. چرا فارابی ایجاد شد. چه کار کنیم فارابیها متولد شوند و اندیشه فارابی چه بود. من فکر میکنم که مدیران جامعه باید جزء عالمترین افراد صاحبنظر در جامعه باشند. حتی اگر عدهای نظریه آنها را نپسندند. آنها باید صاحبنظر باشند.
سوال: بحثهایی درباره تعامل و چالشهایی پیرامون مجلس و دولت مطرح میشود بهخصوص در بحث ابلاغ قوانین نظرتان در این مورد چیست؟
رییسجمهور: ما بالاترین سطح تعامل را داریم. تا کسی از کسی انتقاد میکند هیاهو و سر و صدا میکنند. بالاخره کسی حرفی میزند ما برای تعامل بیشترین کاری که کردیم تحمل بود. سکوت الهامبخش وحدت بود و در رابطه کاری هم بیشترین همکاری انجام پذیرفته است. بیشترین میزان حضور وزرا در مجلس و بیشترین توضیحات انجام شده است. دولت نهم اولین دولتی است که در سفرهای استانی اجازه حضور نمایندگان مجلس را در جلسه هیأت دولت میدهد. این در هیچ قانونی پیشبینی نشده است و فقط برای تعامل است. الان هم همین طور است رییسجمهور با مجموع نمایندگان مجلس چند برابر 16 سال گذشته به صورت استانی، کمیسیونی و فردی ملاقات کرده است. اینها تعامل است. واقعاً درگیری به آن معنا وجود ندارد که بعضیها مطرح میکنند. بالاخره رییسجمهور اظهار نظر میکند یک کسی هم جواب میدهد همین.
گر چه من سعی کردم در رابطه با سایر قوا تا الان اظهار نظر نکنم. شاید دو سه مورد بوده اما یک بحثی اخیراً مطرح کردند و میخواهند دولت را متهم کنند که قانونگرا نیست. در حالی که قانونگرا ترین دولت پس از انقلاب این دولت است. ما اگر بخواهیم شرح بدهیم دولتی داشتیم در تابستان که مجلس تعطیل بوده رفته از بانک مرکزی پول برداشته و خرج کرده است. الان این دولت ما قسطهایش را میپردازد بعد از بیست و چند سال. اما این دولت یک ریال خارج از قانون عمل نکرده است. حتی آن یک میلیارد دلار که دولت را متهم کردند دیدید که حرف دولت درست بود.
ما از اول گفتیم اشتباه است و بالاخره معلوم شد که اشتباه است. دادستان مربوطه اعلام کرد که اشتباه است دولت تخلفی نکرده است. اشتباه محاسباتی از همان کسانی بوده که میخواستند نظارت بکنند. سختترین قوانین را ما اجرا کردیم. قانون سهمیهبندی بنزین یک خط نوشتند که از اول خرداد سهمیهبندی بشود، این از نگاه همه نشدنی بود بیست سال میگفتند و به آن عمل نکردند اما دولت روی این قانون ایستاد و به آن عمل کرد. با اینکه آن روش کار را دولت قبول نداشت.
هدفمند کردن یارانهها که دولت خودش را مجهز کرده سختترین قانون بعد از انقلاب است. آن چیزی که دولت نوشت 180 درجه زیر و رو شد. حتی از حالت اجرایی خارج شد با این حال گفتیم بسیار خوب، اجرا میکنیم. در این بحث ابلاغ قوانین دو مطلب جداست. اولاً در گذشته اینطور بوده قوانینی که از مجلس میآمد 20 روز تا یک ماه طول میکشید. مشکلی هم نبود. پایبندترین دولتها به قانون، دولت نهم و دهم است. بخش مهمی از انرژی ما دارد صرف میشود برای اینکه پیچ و خمهایی که در قانون برای انجام کار مردم گذاشته شده را باز کنیم در صورتی که اگر پیچ و خمهای زائد در قانون نباشد کار دولت راحتتر است و کار بیشتری میتواند انجام دهد، ولی ما یک کلمه انتقاد نکردیم چرا که قانون است. بخشی از آن بخاطر این است. الان دو روز پیش یکی دو قانون آمد امضاء کردم. بعد به من گفتند این 7 روز قبل از تو ابلاغ شده است. گفتیم بسیار خوب ابلاغ شده باشد. قانون راهش را پیشبینی کرده است. گفته اگر رییس جمهور ابلاغ نکرد مجلس ابلاغ کند.
دعوا وجود ندارد که میخواهند تبدیل به دعوا کنند و بیایند مارک بچسبانند به دولت. این خوب نیست من مطمئن هستم دلسوزان مجلس هم نظرشان این نیست. باید با هم کار بکنیم. مگه باید ما بیاییم ایرادهای همدیگر را بگیریم.
برای کار در کشور باید با هم جلو برویم. اما در این ابلاغ قوانین یک بخش دومی هم هست. بنده دو تا قانون را ابلاغ نکردم اعلام هم کردم در مورد یکی از موارد به شورای نگهبان نامه نوشتم. البته شورای نگهبان اعلام کرد که چون مراحل قانونی طی شده کارتان را بکنید. گفتیم بسیار خوب و ابلاغ کردیم. اما بحث سنددار کردن زمینهای داخل روستاها و حریم روستا و حریم شهرهای زیر 25 هزار نفر را قبول ندارم این را تبعیض میدانم که یک عدهای بروند زمینهای دولت را تصرف کنند بعد با یک قانون دولت را ملزم کنیم که به اینها سند بدهد. این معنایش این است که هیچ زمینی سالم نمیماند.
بله قانون برنامه این بود که کسانی که در بافت مسکونی روستا زمینی دارند و سند ندارد و متعلق به دولت بوده، دولت به اینها سند داده است. بافت مسکونی روستا چقدر است. پانصد متر، هزار متر اما بافت مسکونی روستا را برداریم. بگوییم زمینهایی که تصرف شده خوب کسانی بودند که رفتند هزار هکتار را تصرف کردند. بیتالمال متعلق به ملت است. اینکه دولت را موظف کنیم به اینها سند بدهد را قبول نداشتم، به شورای نگهبان هم نامه نوشتم که این، این اشکالات را دارد. آنها فرمودند چون مراحل قانونی طی شده، این قانونی است. ما هم گفتیم بسیار خوب. ما وظیفهمان این بود که بگوییم. یک مورد دیگر مجلس دو میلیارد دلار برای مترو تصویب کرد. ما اصلاً این را قانون نمیدانیم. نه اینکه قانون میدانیم و ابلاغ نمیکنیم. خواهش میکنم در گزارشات خود متن اصل ماده 75 قانون اساسی را بنویسید. قانون اساسی پایه و میثاق ملی ماست. اولاً در اصل 75 آمده است در طرح هایی که نمایندگان میدهند و تغییراتی که در لوایح دولت میدهند اگر هزینه جدیدی ایجاد کنند یا درآمد دولت را کاهش بدهند باید محل تامین آن هزینه و تامین آن کاهش درآمد را مشخص کنند و شورای نگهبان حساب ذخیره ارزی را این محل نمیداند و میگوید باید کار کنید درآمد دولت بالا برود یعنی معادل دو میلیارد دلار برای دولت درآمد ایجاد کنید بعد بگویید این دو میلیارد این کار را انجام بدهید. والا ذخیره ارزی برنامهریزی شده است و دولت برای منابعاش برنامه دارد. حالا دقت کنید اصل 75 میگوید اگر این ویژگی ها را نداشته باشد قابل طرح در مجلس نیست. یعنی اگر طرحی که هزینهای ایجاد کند محل تامین هزینه افزایش درآمد را پیش بینی نکند یعنی قابل طرح نیست. خوب شورای نگهبان هم گفته خلاف اصل 75 است. معنایش این است که دیگر قابل طرح در مجلس هم نیست. پس وقتی مطرح میکنند و به مجمع تشخیص میبرند، این قانون نیست. اصلاً بنده سوگند یاد کردم که مجری قانون و حافظ قانون اساسی باشم. وقتی قابل طرح در مجلس نیست، یعنی اصلاً نمیتواند در مجلس مطرح شود که بعد هم مجمع تشخیص آن را تصویب کند. اگر این منطق را بپذیریم دیگر قانون اساسی به درد نمیخورد بعضیها این جمله را میگویند که ما باید بتوانیم راجع به هر چیزی قانون وضع کنیم اشتباه است. قانون باید در حدود مقرر در قانون اساسی باشد. به عنوان مثال اصل 4 قانون اساسی میگوید باید تمام مقررات و قوانین و سیستم اداری کشور، بر پایه اسلام است خوب آیا مجلس میتواند این را نقض کند بعد آن را به شورای نگهبان بفرستد و شورای نگهبان آن را رد کند و بگوید خلاف اصل 4 است. بعد مجلس بگوید بسیار خوب، ما میفرستیم مجمع تشخیص این را تایید میکند. این خروج از حدود مقرر در قانون اساسی است. البته این موضوعاتی که مطرح میکنم دعوا نیست که عدهای بروند بگویند آقا دعوا شد، نه بحث نظری است. ما با هم بحث نظری میکنیم. یا اینکه بیایند اختیارات مسلم رییسجمهور را سلب کنند و به کس دیگری بدهد و بگوید من میتوانم قانون بگذارم و اگر شورای نگهبان این را رد کند ببرند مجمع تشخیص تایید کند این نشدنی است زیرا صراحت قانون اساسی را کسی نمیتواند زیر پا بگذارد یا مثلاً کسی جرات کند اختیارات رهبری را کاهش دهد با توجه به قانون اساسی شورای نگهبان نمیپذیرد آیا میتوانند ببرند مجمع تشخیص و بعد بگویند بردیم تصویب شده. قانون اساسی چنین اجازهای را نداده است البته قانون اساسی اجازه داده جاهایی که مصلحت نظام ایجاب میکند برود و مسیری را طی کند و مجمع تشخیص تصمیم بگیرد البته آنجا راجع به مسلمات و نص قانون اساسی نیست. به عنوان مثال یکی از قوانینی که به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت درباره مبارزه با مواد مخدر بود، مجازاتهای سختی هم وضع شد. شورای نگهبان میگفت که این مجازات ها با جرم تناسب ندارد اینها خلاف شرع است بردند مجمع تشخیص گفتند مصلحت نظام ایجاب میکند برای ریشه کن کردن مواد مخدر ما مجازاتها را سخت کنیم. اما نمیتواند بگوید آقا من مجازاتها را از قوه قضاییه میگیرم میدهم به دولت این چه مصلحتی در این است این نشدنی است.
اما درباره دو میلیارد بودجه برای مترو، گفتند آقا باید دو میلیارد بدهید اولاً که این موضوع قانونی نشده. گفتند از حساب ذخیره ارزی بردارید، خوب ذخیره ارزی برنامهریزی شده بودجه تا دلار این حساب را هم تعیین تکلیف کرده. به ما میگویند دو میلیاردش را بردار بده از کجا برداریم بدهیم؟ حقوق کارمندان را ندهیم بخش دفاعی را کنار بگذاریم از بخش عمرانی بدهیم از بخش بهداشت برداریم حقوق معلمان را ندهیم از کجا باید بدهیم؟ بعدش هم با سر و صدا و تبلیغات میگویند دولت مخالف مردم تهران و مترو است. در دولت نهم و دهم بیش از شش و هفت برابر کل دولتهای قبل به متروی تهران پول دادیم آنوقت چطور مخالفیم؟ اینها حرفهای بچهگانه چیست؟ نقل کردند در مجمع تشخیص این بحث مطرح شده، یکی گفته آقا چرا نوشتید دو میلیارد از ذخیره ارزی برداشته شد که در این حساب پول وجود ندارد. برای پولهای آن برنامهریزی و تعهد داده شده. بعد پیشنهاد دادند به دولت دو میلیارد دلار وام بدهید، بعد خود دولت قسطهای آن را بدهد. کسی آنجا گفته نخیر، ما میخواهیم این را تصویب کنیم تا دولت اجرا نکند بعد مثلا چکار کنیم. ما نباید مسیر قانونگذاری را در این سطوح بیاوریم حتی اگر مجلس تشخیص میدهد که باید برای مترو پولی بگذاریم. ما تا چند ماه دیگر قانون بودجه سال بعد را میدهیم، در آنجا بگویند که نظر ما این است که در این بخش بودجه بیشتری بگذارند همانطور که سالها این کار را کردهاند. شما براساس روش قانونی جلو بروید بیجهت ما را مخالف مترو میدانند. ما یک قانونی داریم ما میگوییم شش هفت برابر پول دادیم یک گزارشی بدهید این پولها را کجا خرج کردید؟ بالاخره برای ملت درمیآید؟ ما حرف جدی و کارشناسی داریم، فردا نروند بگویند اینها میخواهند مترو را بخوابانند، بعد مردم را در گرما نگه دارند و بگویند دولت بودجه نداده. این روشها که بد است. کدام دولت این مقدار پول داده؟ من نمیخواهم وارد بشوم کجاها و به چی قیمتی به حساب ملت درمیآید، که اگر لازم باشد روزی خواهم گفت. یک چیزی میاندازند وسط چرا دولت قانون را اجرا نمیکند. اصلاً این قانون نشده. من به صیانت از قانون اساسی سوگند شرعی خوردم. مگر میتوانم خلاف صریح قانون اساسی را بپذیرم. شورای نگهبان گفته خلاف اصل 75 است و قابل طرح در مجلس نیست. اگر قبول ندارند از شورای نگهبان تفسیر آن را بخواهند. تنها جایی که گفته قابل طرح نیست در اینجاست. هر کجا که قانون شد ما مطیع قانون هستیم. اما اینکه همهاش با سر و صدا میگویند دولت قوانین را ابلاغ نکرد، این خیلی بد است. اینکه تعامل نیست. ما رفتیم سفر استانی یک دفعه یک قانون رسیده به پنجشنبه، جمعه و روز تعطیل خورده و هفت روز، شده 10 روز شده زود ابلاغ کردند. ابلاغ کنید، چه فرقی میکند اگه قانون است شما زحمت آن را بکشید. اصلا همه قوانین را شما ابلاغ کنید. وگرنه ما با کسی دعوا نداریم. 24 ساعته نشستیم اینجا قانون را اجرا کنیم دیگر. ولی من احساس میکنم که بعضیها دوست دارند که دائما دولتی که قانونگراترین، پاکترین، پرکارترین و مردمیترین دولت است را تخریب کنند. شما چه سودی میبرید؟ دولت الان میخواهد جلوی تحریم و فشار روانی دشمن بایستد. بعضیها برای دولت اینقدر حق قائل نیستند که ساعت کار اداراتش را تعیین کند، بعد میگویند که اقتصاد، سیاست و فرهنگ چه شد. به هر حال باید مسؤولیت با اختیارات توازن داشته باشد. البته من این را بگویم که بعضی از این موارد را خدمت رهبر معظم انقلاب نوشتم و با ایشان صحبت کردم، ایشان نامهای نوشتند و آن را به شورای نگهبان فرستادند و فرمودند یک کارگروه تشکیل شود چون این سخنان جدی است و در روند اداره کشور خلل ایجاد کرده است. این نمیشود که دولت بر اساس اختیارات قانونیاش یک تصمیمی میگیرد، بعد با طرح در مجلس متوقف میشود. بنابراین امنیت کاری وجود نخواهد داشت. کارگروهی که به فرموده رهبر معظم انقلاب تشکیل شده در حال بررسی نامه ایشان است و به زودی نتیجه را اعلام خواهد کرد و مشخص خواهد شد که مرز قانونگذاری و اجرا کجاست. من این را هم به شما بگویم که این مسائل در یک نظام نوپا طبیعی است. آن کسی که جوسازی میکند غیرطبیعی است. این درست نیست که من هر روز بیایم و جواب اینها را بدهم. من باز هم جواب نمیدهم، ما میخواهیم کار کنیم و هر مشکلی در این کشور یک راه منطقی دارد. ما این را منعکس کردهایم و مقام معظم رهبری هم دستور دادند تا کارگروه این مساله را بررسی کند و همه بر اساس نتیجه آن، برنامهها را تنظیم و جلو بروند. این طبیعی است که برداشتها و سلیقهها مختلف باشد اما این نباید به دعوا بینجامد. من به شما اعلام میکنم که ما با هیچکس دعوا نداریم به جز با سه گروه؛ گروه اول دشمنان ملت ایران، گروه دوم آنهایی که بیتالمال ملت ایران را چپاول کردند که ما با آنها آشتی نمیکنیم تا بیتالمال را به ملت بازگردانند و گروه سوم هم کسانی که خواستند ملت ایران را در مقابل آمریکا سرکوب کنند. من به شما میگویم که ما با اینها آشتی نداریم مگر اینکه توبه کنند و به دامان ملت بازگردند. البته این گروه قلیل و اقلیت محض هستند، وگرنه ما با همه رفیق هستیم و ادعایی هم نداریم و دعوایی هم با هیچکس نداریم. در این ماه مبارک چه خوب است که همه بیایند و با منطق، اخلاق و برادری مسائل را حل کنند. بالاخره دولت برای هر کاری که انجام میدهد استدلال دارد، اگر هم انجام نمیدهد باز هم برای آن استدلال دارد. اگر کسی مخالف استدلال دولت است، بیاید و آن را نقض کند. با متهم کردن دولت که مشکلی حل نمیشود. یکسری هم که نانشان از همین حرفها تأمین میشود، میآیند تیتر میزنند و شروع میکنند از دهیار روستا مصاحبه میگیرند و میگویند دولت گفته من قانون را اجرا نمیکنم. آخر دولت کی چنین حرفی زده است؟ هیچ قانونی نیست که دولت اجرا نکرده باشد، آن چیزی که دولت اجرا نمیکند قانون نیست، وگرنه اگر قانون باشد، دولت در مقابل قانون از همه خاضعتر و متواضعتر است.
سؤال: هدفمند کردن یارانهها و تناقضاتی در سخنان برخی مسئولین
ما از اول هم اعلام کردیم که همپای مردم جلو میرویم و هرجا قرار است تغییری ایجاد شود، قبلاً پولش را در جیب مردم میگذاریم، خیال همه راحت باشد. تا الان همراهی مردم بسیار عالی بوده است، اصناف، واحدهای صنعتی و همه آحاد ملت همت کردند و یک عزم ملی پیدا شده تا این طرح را اجرا کنند و از خلال آن استقلال و پیشرفت اقتصادی ما را به بالاترین درجه برسانند. انشاءالله با خوبی و علیرغم میل آن طرف آبیها که نشستهاند و میخواهند ضعف ملت ایران را ببیند، این طرح به خوبی اجرا خواهد شد و موجب افتخار ملت و دولت خواهد بود.
http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=1275899