قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

اجازه دهید میرزابنویسی نکنیم؛ خبرنگاری کنیم

اجازه دهید میرزابنویسی نکنیم؛ خبرنگاری کنیم


فراموش نمی‌کنیم که خبرهایمان با وجود داشتن نسخه‌ی صوتی تکذیب شد و لقب شایعه‌پراکن گرفتیم/پوستمان کلفت شده، صبح تا ظهر وقت سرخاراندن نداریم و عصر، دنبال شغل دوم و حتی سوم هستیم/ناهار را سر پا می‌خوریم و چای را سرد.


ایلنا: فراموش نمی‌کنیم که اولین و بیستمین خبرمان راهی سطل زباله شد و چند سال شاگردی کردیم تا به خودمان و دیگران اجازه دادیم، خبرنگار خطابمان کنند.فراموش نمی‌کنیم که سختی کشیدیم و درس خواندیم و با جان و دل از ارزش‌های خبری خبر ساختیم و جلوی چشمان دیدیم که غیررسانه‌ای‌ها چطور با رابطه از ما پیشی گرفتند....فراموش نمی‌کنیم که خبرهایمان با وجود داشتن نسخه‌ی صوتی تکذیب شد و لقب شایعه‌پراکن گرفتیم.
خبرنگار هستیم ..... روزنامه‌نگار هستیم .... بخش‌های مختلف خبری یا تلویزیونی را تولید می‌کنیم ..... می‌گویند پارتی‌مان در هر سازمان و مرکزی کلفت است،‌ با خودمان که تعارف نداریم چندین و چند سال برای رسانه‌مان کار می‌کنیم، می‌خواهیم خبرهای دست اول را خودمان تولید کنیم، دغدغه اطلاع‌رسانی به مردم داریم اما هر کدام از ما، که همان اهالی رسانه لقب گرفتیم، در هر برهه از زمان و زندگی، دنبال وام هستیم .... اصلا هشتمان گروی نه مان است .... مشکلات زیاد است اما، آبدیده شدیم .... پوستمان کلفت شده، اکثرمان صبح تا ظهر وقت سر خاراندن نداریم و عصر که می‌شود، دنبال شغل دوم و حتی سوم هستیم.
رو راست باشیم گاهی کارهای شغل دوممان را در کار شیفت صبحمان انجام‌ می‌دهیم ..... ناهار را سر پا می خوریم و چایمان را همیشه سرد، اما کاش تمام این دغدغه‌ها به همین جا ختم شود!
خبرنگارانی که مجبورند برای تهیه خبر از کانال روابط عمومی‌ها عبور کنند،‌ آنها که از هزار نوع ترفند استفاده می‌کنند تا از زبان یک مسئول حرف و خبری مردمی بیرون بکشند، خبرنگارانی که قلمشان و حتی زبانشان به مذاق عده‌ای خوش نمی‌آید ... این مسایل را هم اگر جزئی از مشکلات به حساب نیاوریم، هستند خبرنگاران و روزنامه‌نگارانی که حاضرند با این مشکلات دسته و پنجه نرم کنند اما هرگز بیکار نشوند!
یادمان دادند با مشکلات کنار بیاییم؛ مشغولمان کردند
توقیف روزنامه، مجله، سایت یا هر نشریه‌ای مانند این است‌که در یک جزیره سونامی آمده .... تبعات توقیف آن‌چنان سهمگین است که حتی فارغ از رسانه، زندگی شخصی تک‌تک خبرنگاران را دستخوش تحول می‌کند، تحولی از جنس اجبار.
مشکلات زیاد است اما خوب یاد گرفتیم که با مشکلاتمان کنار بیاییم.... انگار این‌طور یادمان داده‌اند .... مشغولمان کردند. اغلب برای مطرح کردن بسیاری از مشکلات و برای آنکه دیگر جای تکذیب خبرنباشد به سراغ مردم رفته‌ایم.... انگار حرف‌های مردمی از هزار مسئول و مقام رسمی کارسازتر است.
اینجا دیگر نمی‌خواهیم مسئولی یا حتی کارشناسی از مشکلات خبرنگاری و کار خبر بگوید..... خبرنگار کفایت می‌کند، مشکلات را با دست که نه، با جان و دل لمس کرده است. آخر مسئولان این روزها مشغول تقدیر از خبرنگاران هستند تقدیرهایی که تنها مادی بوده و شاید هم ....
خبرنگاری شغل اول،فروشندگی شغل دوم، مسافرکشی شغل سوم
مریم که هفت سال در یک رسانه دولتی قلم زده تمایل ندارند به نام خانوادگی‌اش اشاره کنیم، می‌گوید: چه فرقی می‌کند، هفت سال سختی کشیده‌ام، اغراق نمی‌کنم، اوج کارم در زمان ازدواج و بارداری بود، زنان مجرد از یک‌طرف، زنان متاهل هم مشکلات زیادی دارند.
کار کردن در زمان بارداری سخت بود، بعد از بارداری هم مطابق با قرارداد مرخصی داشتم اما باز هم سخت بود، ‌اما چاره‌ای نیست، با قلم خو گرفتم، اصلا با قلم زنده هستم و بدون قلم ذره‌ذره می‌میرم.... مریم به یکی از همکارانش اشاره می‌کند که مجبور بود برای درآوردن خرج مراسم از دواجش کار سومی دست و پا کند.
او می‌گوید: همکارم صبح و عصر در روزنامه و مجله‌ای کار می‌کرد و انصافا قلم خوبی هم دارد اما شب‌ها مسافرکشی می‌کرد تا خرج مراسم ازدواجش را دربیاورد، حتی بعضی از روزها در یک مغازه فروشندگی هم می‌کرد!
احساس امنیت کنیم تا به دنبال حقایق برویم
فرشید اسحاقی خبرنگاری که نزدیک به پنج سال هم سابقه کار دارد، مشکل عدم امنیت شغلی در عرصه مطبوعات را از مهم‌ترین مشکلات این حرفه می‌داند و می‌گوید: متاسفانه احساس و اضطراب حاصل از عدم امنیت شغلی در خبرنگارانی که در مطبوعات مستقل از دولت کار می‌کنند، بیشتر احساس می‌شود.
او نبود امنیت شغلی را با رسالت خبرنگاری متضاد می‌داند و ادامه می‌دهد: وقتی امنیت شغلی در این حرفه زیر سئوال است، گروه زیادی از خبرنگاران به سمت استفاده ابزاری از قلم می‌روند و قلم خود را به راحتی و بدون کمترین منفعتی می‌فروشند و یا حقایق را نادیده گرفته و برخلاف عقاید خود در رسانه دیگری می‌نویسند....
اسحاقی که نگرانی‌هایی از این باب دارد می‌گوید: کاش دیدگاه‌ها نسبت به خبرنگاران در کشور فارغ از رسانه‌ی متبوعشان بود تا در صورت بیکار شدن و از دست دادن شغل، از نظر مالی در امان باشند و همین احساس امنیت زمینه‌ساز دنباله‌روی آنها برای حقایق باشد.
انجمن صنفی نداریم
سلیمان محمدی که تاکنون طی پنج سال کار مطبوعاتی، در رسانه‌های مختلفی دست به قلم شده و قلم را مقدس می‌داند به ایلنا می‌گوید: گرچه مشکلات روزنامه‌نگاران همیشه وجود داشته و اتفاق تازه‌ای نیست اما با شدت معضلات،‌ خبرنگاران طی دو سال اخیر به طور ملموس‌تر با مشکلات دست به گریبان هستند.
او مشکل صنفی روزنامه‌نگارن را مثال زدنی و مهم تلقی می‌کند و می‌گوید: وقتی صنفی فاقد یک تشکل باشد به طور حتم هویت و قدرت صنفی‌اش زیر سوال می‌رود؛ متاسفانه نزدیک به دو سال است که روزنامه‌نگاران ما انجمن صنفی را از دست داده‌اند‏‏‏، به همین دلیل کسی نمی‌تواند به طور مشخص از مشکلات مجموعه روزنامه‌نگاران سخنی بگوید و در واقع اهالی مطبوعات فاقد سندیکایی هستند که از آنها دفاع و حمایت و یا حتی نمایندگی شان را عهده دار شوند ؛ در عین حال با نداشتن یک انجمن صنفی برای روزنامه‌نگاران امکان متمرکز شدن بر مشکلات آنها امکان‌پذیر نیست.
روزنامه‌نگار بیکار به اندازه‌ی تعطیلی 5 روزنامه
محمدی از خبرنگاران بیکار هم یاد می‌کند و می‌گوید: با وجود آنکه آمار مشخصی در مورد روزنامه‌نگاران و خبرنگاران بیکار در کشور وجود ندارد اما با یک حساب سرانگشتی پس از تعطیلی و توقیف روزنامه‌هایی از جمله «حیات‌نو» ، «بهار»، «سرمایه»، «اعتماد»، «اعتمادملی»، و تعدادی از مجلات می‌توان اعلام کرد که به اندازه تعطیلی 5 روزنامه، روزنامه‌نگار بیکار در این حرفه وجود دارد‏، او ادامه می‌دهد: در چنین وضعیتی برخی از کارفرمایان فرصت طلب رسانه‌ها با توجه به افزایش زیاد نیروی کار میزان حق‌التحریرها را بسیار پایین آورده‌اند و کار به جایی رسیده که گاهی یک صفحه مطلب با 15 هزار تومان جمع‌آوری می‌شود و عملا روزنامه‌نگاران بیکار این محل درآمد را هم از دست داده اند؛ در عین حال با کنار گذاشتن روزنامه‌های دولتی، روزنامه‌های خصوصی متاثر از شرایط اقتصادی جامعه وضعیت خوبی ندارند و اگر در صفحات این روزنامه‌ها آگهی دولتی هم دیده می‌شود، چندان به نفع روزنامه‌ها و خط مشی شان نیست چرا که روزنامه را در یک چرخه معیوبی همچون «دست به عصا بردن» و خبر منفی کار نکردن گرفتار می‌کند.
ازمعضل خودسانسوری فراتر می‌رویم
این روزنامه نگار از شکل گیری شرایط و رویکرد جدیدی در مطبوعات سخن می‌گوید ؛ معضلی که فراتر از خود سانسوری است ؛ او می‌گوید: مهمترین معضلی که در حال حاضر خبر و خبرنگاری را دست خوش تحول قرارداده و اساتید داخلی و خارجی نیز آن را تایید می‌کنند این است که متاسفانه ما خبرنگاران طی دو سال اخیر فارغ از معضل خودسانسوری که برای بقای روزنامه و رسانه صورت می‌گرفت، شرایط جدیدی را تجربه می‌کنیم به گونه‌ای که در واقع سانسورچی خودمان شده‌ایم.
همچنین ، متاسفانه در هیچ دوره‌ای این روال وجود نداشت که روزنامه‌نگاری نتواند خبر تولیدی خود را که منبع آن نیز مقام رسمی بوده در روزنامه اطلاع رسانی کند اما در حال حاضر همین روزنامه‌نگار مجبور است که تا زمان انعکاس همان خبر در یک خبرگزاری آن هم یک خبرگزاری خاصی صبر کند. عملا خبر اختصاصی که بویی از انتقاد داشته باشد، معنایش را برای روزنامه‌نگاران از دست داده است.
چوب دوسر باخت مهاجرت در روزنامه‌نگاران
این روزنامه‌نگار مهاجرت را از جدی ترین مشکلات روزنامه نگاران می‌داند و ادامه می‌دهد: متاسفانه شرایطی ایجاد شده که نیروهای حرفه‌ای فعال در رسانه‌های غیر دولتی به دلیل داشتن مشکلات خاص، از کشور مهاجرت کرده‌اند و برخی با رسانه‌های فارسی زبان کار می‌کنند؛
مهاجرت اجباری روزنامه نگاران از یک سو روال طبیعی زندگی شان را نابود می‌کنند و آنها را در اوج جوان 30 سالگی به نقطه‌ای سوق می‌دهد که مجبور هستند با وجود داشتن مسابقه کار و حرفه همه چیز را صفر شروع کنند.
محمدی که قصد ندارد از بدو خوب های مهاجرت روزنامه نگاران بگوید و قصد قضاوت ندارد از مشکلات روزنامه نگارانی سخن می‌گوید که مهاجرت کرده اند و عنوان می کند: صنف روزنامه نگاراینگونه وارد یک بازی دو سر باخت می‌شوند، از یک سو برخی مجبور به مهاجرت و جلای وطن می شوند، و از سوی دیگر روزنامه نگاران داخلی همیشه در معرض اتهام هستند و از سوی برخی رسانه‌های خاص مورد اتهام همکاری با خبرنگاران رسانه های خارج از کشور قرار گرفته و تحت فشار هستند.
خبرنگارانی که در هرصورت مقصرند
طیبه براتی یکی از فعالان مطبوعاتی در حوزه اجتماعی ، شش سال است در این عرصه قلم‌فرسایی می‌کند اما در این میان از حرفه‌اش ناملایمت‌هایی هم دیده است، به ایلنا می‌گوید: اغلب خبرنگاران به محض برشمردن مشکلات، ابتدا از عدم امنیت شغلی گله دارند اما فراموش نکنیم که در کنار مشکلات، شغل و حرفه‌ ما تنوع کاری زیادی دارد، اگرچه خبرنگاران همواره محیط‌های کاری جدیدی را تجربه می‌کنند اما در همین تحولات تغییراتی وجود دارد که به رشد خبرنگار می‌انجامد.
او به یکی از موضوعاتی اشاره می‌کند که شاید بسیاری از خبرنگاران با آن مواجه شده باشند و تا مدت‌ها نیز درگیر آن بودند.
براتی ادامه می‌دهد: گاهی خبرنگاران و اهالی مطبوعات با یک وزیر و یا حتی معاون وزیر مصاحبه‌ای ترتیب می‌دهد اما همین منبع خبری بعد از انتشار خبر، موضعش را عوض کرده و حرف‌هایش را تکذیب می‌کند در عین حال متاسفانه ارگان و نهاد مسئول هم از خبرنگار دفاعی نمی‌کند.
حرفه‌ی خبر عشق می‌خواهد
این فعال مطبوعاتی چند شغله بودن خبرنگاران را معضل می‌داند و می‌گوید: اگرچه مشاغلی که با اطلاع‌رسانی و خبر مرتبط هستند، وجه اجتماعی خوبی دارند اما نیازهای مادی همین افراد تامین نشده و مشکلات بی‌شماری دارند، به همین واسطه خبرنگاری که وظیفه‌اش بیان حقیقت است، خودش دغدغه‌ نان دارد و مجبور است که چند شغل را به طور همزمان تجربه کند تا از پس زندگی‌اش برآید.
او بی‌کیفیت بودن بیمه‌های خبرنگاران، استرس‌زا بودن شغل، مشکلات بازنشستگی و ... را معضل دیگری می‌داند و اعتقاد دارد که شغل خبرنگاری تنها عنوان مشاغل سخت گرفته در صورتی که هیچ امتیازی ندارد.
براتی از حرفه‌ای‌‌ها می‌گوید؛ از کسانی که با بوی کاغذ خبر و جوهر قلم انس گرفتند؛ حرفه‌‌ای‌ها آینده‌ای ندارند؛ در واقع ارتقای شغلی در کار ما مفهومی ندارد خبرنگار باید عاشق هنر باشد؛ اگر هنر داشت، مردم هم برایش مهم می‌شوند.
این روزنامه‌نگار ادامه می‌دهد: کسانی که ماندند شیفته انتقال حقایق‌اند،خبر علاقه نمی‌خواهد، عشق می‌خواهد!
غیر حرفه‌ای‌ها عرصه را اشغال کردند
آمنه شیرافکن روزنامه‌نگار و کارشناس‌ارشد مطالعات زنان از آینده روزنامه‌نگاری در ایران نگران است؛ ضعف مدیریتی در این حرفه‌ها را خطرناک می‌داند.
او به ایلنا می‌گوید: مهم‌ترین مشکل روزنامه‌نگاران ضعف مدیریتی است چرا که افرادی که باید در جایگاه اصلی خود قرار داشته باشند، در حال حاضر مهاجرت کرده و جایگاه آنها توسط افراد غیرحرفه‌ای اشغال شده است؛ به دلیل موج مهاجرت روزنامه‌نگاران از ایران افرادی به سمت مدیر مسئولی، دبیری و سردبیری رسیده‌اند که کارنامه کاری‌شان حکایت از سوابق غیررسانه‌ای و بدون کیفیت دارد.
شیرافکن شرایط فعلی رشد و تربیت روزنامه‌‌نگاران در کشور را نامناسب دانسته و ادامه می‌دهد: در حال حاضر خبرنگاران چندان امکان رشد ندارند و تعداد کمی از آنها به صورت حرفه‌ای کار می‌کند؛ در واقع وقتی افراد حرفه‌ای برای آموزش وجود نداشته باشد، خبرنگاران امکان رشد ندارند.
جای خالی انجمن صنفی و اخراج یک شبه‌ی خبرنگاران
این روزنامه‌نگار نبود انجمن صنفی و پلمپ آن را مبهم می‌داند و انتظار دارد که علت پلمپ آن توسط نهادها و سازمان‌های متولی شفاف شود؛ نبود یک نهاد باعث سردرگمی در پیگیری مطالبات روزنامه‌نگاران شده و به جای آن انجمن‌های دیگری مانند انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان فعال شده که متاسفانه خبرنگاران و روزنامه‌نگاران هنوز شناختی از آن نداشته و به وجود آن دلگرم نیستند چرا که این انجمن نتوانسته روزنامه‌نگاران در طیف‌های گوناگون راکنار هم جمع کند.
شیرافکن سوالی را مطرح می‌کند، می‌خواهد بداند که آیا مسئولان ذی‌ربط از میزان روزنامه‌نگاران تعدیل شده، اخراج شده و بیکار اطلاعاتی دارند یا نه؟
این روزنامه‌نگار می‌گوید:‌متاسفانه در شرایطی کار می‌کنیم که یک رسانه می‌تواند بدون هیچ دلیلی، آن هم یک شبه اقدام به تعدیل تعداد زیادی از خبرنگاران کند؛ آیا مسئولان آماری از نرخ بیکاری روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه دارند.
مهاجرت ارکان چهارم دموکراسی
این روزنامه‌نگار موج مهاجرت روزنامه‌نگاران حرفه‌ای از کشور را یک فاجعه می‌داند و خواستار آسیب‌شناسی از این مسئله است.
شیرافکن یادآور می‌شود: هر روزنامه‌نگار سرمایه اجتماعی یک جامعه به شمار می‌آید و خروج یک روزنامه‌نگار از کشور تبعاتی به مراتب بیشتر از تبعات فرار مغزها دارد. وقتی روزنامه‌نگاران رکن چهارم دموکراسی در کشور هستند، مهاجرت آنها شرایط تحقق دموکراسی را سخت‌تر می‌کند.
این روزنامه‌نگار با اشاره به شرایط پذیرش روزنامه‌نگاران در برخی از رسانه‌ها تصریح می‌کند: تعدادی از رسانه‌ها در زمان پذیرش، مدرک سوء پیشینه می‌خواهند این در حالی است که هر روزنامه‌نگار ممکن است در حوزه کاری خود، دچار مشکلی شده باشند؛ خواستن گواهی باعث می‌شود که برخی از روزنامه‌نگاران حرفه‌ای نتوانند در شرایط فعلی کار کنند و به طور حتم این موضوع چراغ سبزی برای خروج آنها از ایران خواهد بود.
امروز روز خبرنگار است... روزی نمادین برای آنها که تلاش می‌کنند تا مردم بدانند . برای آنها که دانستن را حق مردم می دانند ،روزی که از بیان مشکلات آنها فاکتور گرفته می‌شود.
روزمان مبارک. 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد