با این اوصاف کمیسیون ماده 10 با ترکیب و رویکرد دیگری، می تواند با استناد به بندهایی نظیر ایراد تهمت و شایعات کذب و یا نقض آزادی های مشروع دیگران، پروانه فعالیت همه احزاب اصولگرا را توقیف کند.
عصر ایران ؛ هومان دوراندیش - اکبر اعلمی، نماینده اصلاح طلب مجالس ششم و هفتم، معتقد است منع فعالیت حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، تا زمانی که مستند به حکم دادگاه صالح نباشد، وجاهت قانونی ندارد. اعلمی که عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجالس مذکور بوده است، فارغ التحصیل حقوق و وکیل پایه یک دادگستری است. هم از این رو به نظر می رسد که واجد صلاحیت کافی برای اظهار نظر درباره دعوای حقوقی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است. متن زیر حاصل گفتگوی عصرایران با اعلمی در این باره است.
چنانکه می دانید، مدیر کل سیاسی وزارت کشور ادامه فعالیت جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را غیرقانونی اعلام کرده است ولی سران این دو تشکل گفته اند که صدور چنین حکمی فقط در صلاحیت قوه قضاییه است و بنابراین به فعالیتشان ادامه می دهند. به نظر شما حق با کدامیک از طرفین دعوا است؟ماده 16 قانون فعالیت احزاب، مجموعه ای از شرایط سلبی را برای فعالیت احزاب و سایر گروههای موضوع این قانون برشمرده و آنها را عدم ارتکاب پاره ای از مواردی که در این ماده آمده ملزم کرده است. مواردی مثل عدم دریافت هر گونه کمک مالی از بیگانگان، پرهیز از هر گونه تظاهرات ضد اسلامی، عدم نقض موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی و نیز وحدت ملی و استقلال کشور، پرهیز از اختفا و نگهداری سلاح های غیرمجاز، خودداری از تفرقه و اختلاف افکنی و ایراد تهمت به دیگران و ...
حال اگر احزاب مرتکب چنین تخلفاتی شوند، کمیسیون ماده 10 احزاب به موجب ماده 17 همین قانون می تواند وارد عمل شود و در قبال تخلفات صورت گرفته، از خودش واکنش نشان دهد.
اما حوزه عمل این کمیسیون، بر خلاف تصور برخی از دوستان، "موسع" نیست بلکه محدود به تذکر کتبی، اخطار، توقیف پروانه و تقاضای انحلال از دادگاه صلاحیت دار است.
بنابراین توقیف پروانه، که به منزله ایجاد سکته در فعالیت احزاب است، مستلزم رعایت دو پیش شرط است:
یکی اینکه ابتدا باید به احزاب متخلف از قانون تذکر داده شود و این تذکر هم باید به صورت کتبی باشد و در صورت عدم رعایت این تذکر کتبی، کمیسیون ماه 10 به آنها اخطار کتبی می دهد.
اگر به اخطار کتبی هم بی اعتنایی شود، کمیسیون می تواند به صورت موقت پروانه حزب متخلف را توقیف کند.
بعد از این مرحله اگر کمیسیون ماده10 اصرار داشته باشد، می تواند پرونده حزب متخلف را به دادگاه صلاحیت دار ارجاع دهد و از آن دادگاه تقاضای انحلال آن حزب را بکند. با توجه به اینکه موارد مذکور در ماده16 قانون احزاب، جزو عناوین مجرمانه هستند، من معتقدم فعالیت حزب متهم به تخلف تا پیش از اثبات اتهاماتش در دادگاه صلاحیت دار و آن هم با حضور هیات منصفه، منع قانونی ندارد.
اصل 37 قانون اساسی می گوید اصل بر برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.
اصل 36 هم مقرر داشته که حکم به مجازات و اجرای آن باید از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد. بنابراین با توجه به اینکه احزاب دارای شخصیت حقوقی هستند، اگر کمیسیون ماده10 احزاب، هر حزبی را متهم به ارتکاب یکی از عناوین مجرمانه مذکور کند، تنها در صورتی می تواند حکم عدم فعالیت این احزاب صادر شود که در دادگاه صالحه و با حضور هیات منصفه، جرمشان ثابت شده باشد.
بنابراین با توجه به اینکه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب مشارکت هر دودارای پروانه هستند و به صورت قانونی فعالیت داشته اند، انحلال آنها در صلاحیت کمیسیون ماده 10 احزاب نیست و این کمیسیون به استناد ماده 17 قانون احزاب تنها اختیار توقیف پروانه این دو تشکل سیاسی را دارد.
پس شما می فرمایید کمیسیون ماده 10 فقط می تواند حکم توقیف صادر کند... .
حداکثر مجازاتی که می تواند اعمال کند، این است. البته به اعتقاد من این اعمال مجازات هم بر خلاف اصول قانون اساسی است.
من تعجب می کنم که چطور شورای نگهبان این قانون را به دلیل عدم انطباق با قانون اساسی رد نکرده است. به هر حال اگر بخواهیم به این قانون با تسامح بنگریم، حداکثر مجازاتی که می تواند پس از تذکر و اخطار کتبی اعمال شود، توقیف پروانه است و چنانچه کمیسیون ماده10 احزاب اصرار داشته باشد که فعالیت این تشکل ها به صورت دائم متوقف شود، این امر منوط به این است که شکایت خود را به همراه دلایلی که در اختیار دارد، به دادگاه صالح بفرستد.
به نظر شما پس از صدور حکم توقیف پروانه، این احزاب امکان فعالیت قانونی دارند؟من معتقدم که این اجازه را دارند. تازه توقیف پروانه هم مستلزم رعایت تشریفات قانونی است. چنانکه اشاره شد، اول باید تذکر داده شود و بعد اخطار بگیرند. در صورتی که سران مشارکت و سازمان مجاهدین گفته اند تا کنون نه تذکری دریافت کرده اند و نه اخطاری گرفته اند.
کمسیون ماده 10 احزاب راساً نمی تواند پروانه احزاب را توقیف کند. این کار وجاهت قانونی ندارد. زیرا باید ابتدا به این دو تشکل سیاسی تذکر داده می شد و اگر به این تذکر توجهی نمی شد، تازه باید به آنها اخطار داده می شد و چنانچه به اخطار داده شده هم توجهی نمی شد، تازه کمیسیون می توانست پروانه این دو حزب را به صورت موقت توقیف کند.
گر چه در قانون ذکری از " توقیف موقت " به میان نیامده ولی توقیف ماهیتاً موقت است. یعنی پس از ارسال پرونده به دادگاه،درصورتی که دادگاه بر اساس اصل 168 قانون اساسی تشکیل شود و رای به انحلال این احزاب دهد،در ان صورت است که دیگراین احزاب نمی توانند به فعالیت خودشان ادامه دهند.
اگر پروانه احزاب بدون رعایت تشریفات مقرر در قانون توقیف شده باشد، هر یک از این احزاب – اگر اشتباه نکنم – به موجب تبصره 2 ماده15 قانون احزب می توانند به دادگاه شکایت بکنند و از دادگاه تقاضای رفع توقیف از پروانه خودشان را بکنند. بین توقیف پروانه و عدم فعالیت احزاب باید تفاوت قائل شد.
حداکثر زمان ممکن بین صدور حکم توقیف تا صدور حکم انحلال، در قانون مشخص شده است؟بله.
این زمان چقدر است؟پس از صدور حکم توقیف پروانه احزاب، اگر این احزاب شکایت کنند، دادگاه موظف است ظرف سه ماه به شکایت آنها رسیدگی کند و رای قطعی خود را صادر کند.
بنابراین فعالیت یک حزب زمانی غیرقانونی شناخته خواهد شد که دادگاه صالح با رعایت اصل 168 قانون اساسی، رای به انحلال آن حزب بدهد نه اینکه کمیسیون ماده 10 احزاب بگوید از مانی که من اعلام کرده ام پروانه شما توقیف شده است، دیگرمجاز به فعالیت نیستید. اصرار بر متوقف کردن فعالیت احزاب دارای پروانه، به عقیده من، در تعارض آشکار با اصول 9 و 26 قانون اساسی است.
ولی به نظر می رسد که وزارت کشور مایل نیست کار به قوه قضاییه کشیده شود. یعنی مدیر کل سیاسی وزارت کشور، رای کمیسیون ماده احزاب را برای توقف فعالیت جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی کافی می داند.این ها ادعا است. کمیسیون ماده10 احزاب، برای برخورد با احزاب، در کشکول خودش به اندازه کافی توجیهات قانونی لازم را دارد. زیرا امکان ندارد یک حزب در قلمرو فعالیت خودش مرتکب یکی از موارد مذکور در ماده 16 قانون احزاب نشود.
اما گر حکم شود که مست گیرند، در شهر هر آن که هست گیرند؛ زیرا هیچ یک از احزاب موجود، مصون از ارتکاب برخی از تخلفات مذکور نیستند.
اگر قرار باشد به استناد چند بند از ماده 16 قانون احزاب پروانه حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی توقیف شود، کمیسیون ماده 10 با ترکیب و رویکرد دیگری، می تواند با استناد به بندهایی نظیرعدم خودداری از تفرقه و اختلاف افکنی و یا ایراد تهمت و شایعات کذب و یا نقض آزادی های مشروع دیگران، پروانه فعالیت همه احزاب و گروههای سیاسی اصولگرا را توقیف کند. کافی است که ترکیب و رویکرد این کمیسیون عوض شود.
البته این ها ناشی از تنگ نظری های موجود در قانون است که به کمیسیون اجازه داده با مشاهده هر یک از تخلفات مذکور در ماده 16 قانون احزاب پروانه یک حزب را توقیف کند. به علاوه نقش تفسیر موسع اعضای کمیسون از این ماده را نیز نباید نادیده گرفت. بویژه اینکه اعضای این کمیسیون، طبق قرائن و شواهد موجود، افرادی حقوقی نیستند.
پس شما می فرمایید این ماجرا برخاسته از اراده ای سیاسی است ولی صورت دعوا یک دعوای حقوقی است.ببینید با توجه به ترکیب اعضای کمیسیون ماده 10 احزاب وزارت کشور و نوع رویکرد آنها به فعالیت احزاب، به اعتقاد من توقیف پروانه جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شائبه سیاسی و جناحی بودن را دارد. مادامی که در دادگاه صالح به پرونده این دو حزب رسیدگی نشده باشد، من این توقیف را سیاسی و موقت تلقی می کنم.
فکر می کنید که این دو حزب در عمل بتوانند فعالیت کنند؟اصل 9 قانون اساسی می گوید هیچ مقامی حق ندارد آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند. قهراً تا زمانی که ما دلیلی قوی برای منع فعالیت یک شخصیت حقوقی ارائه نکرده ایم، به موجب اصول مذکور قانون اساسی، این دوحزب میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
سئوال من این نبود که منع فعالیت آنها توجیه قانونی دارد یا نه؟ من پرسیدم که آیا این دو حزب در عمل امکان فعالیت پیدا می کنند؟یعنی پیش بینی من چیست؟بله. پیش بینی شما راجع به آینده این دو حزب.من معتقدم که وزارت کشور و کمیسون ماده 10 ناگزیر است که ظواهر قانونی را رعایت کند و برای جلوگیری از ادامه فعالیت این دو حزب، ناگزیر است طبق قانون عمل کند.
زمانی می توانند طبق قانون مانع از فعالیت این دو حزب شوند که دادگاه صالح علیه این دو حزب رای صادر کند. اما پیش بینی من این است که در صورت ارجاع پرونده احزاب به دادگاه، از آنجایی که دادگاه رسیدگی کننده هم ناگزیر است با توجه به مدارک و مستندات و با استناد به قوانین موضوعه به اتهامات رسیدگی کند و نیز با توجه به اینکه بسیاری از قضات خودشان هم نگرانی هایی نسبت به تک صدایی شدن جامعه دارند، احتمال انحلال این دو حزب بسیار ضعیف است.
به علاوه این کار می تواند بازخورد منفی جهانی داشته باشد. چنانکه در داخل کشورهم بعید به نظر می رسد که مردم از انحلال این دو حزب استقبال کنند.
منهای سازمان مجاهدین خلق و فداییان خلق، ما دو تشکل سیاسی مهم داشته ایم که ادامه فعالیتشان در جمهوری اسلامی ناممکن شده است: حزب توده و نهضت آزادی. در مورد منع فعالیت این دو حزب هم توضیح می فرمایید؟نهضت آزادی را که دوستان سبز فعلی ما، یعنی اصلاح طلبان دیروزو چپ های پریروز، مانع از ادامه فعالیتش شدند و تا جایی که بنده به خاطر می آورم، ادامه فعالیت نهضت آزادی از طریق حکم دادگاه منع نشده است.
حزب توده چطور؟درباره حزب توده الان حضور ذهن ندارم. یعنی نمی دانم که منع فعالیتش ناشی از حکم دادگاه بوده یا نه. ولی به نظر من تشکل های سیاسی تا زمانی که عملاً و مستنداً مرتکب خیانت نشوند وعلیه منافع ملی و امنیت ملی فعالیت نکنند، با هر رویکرد و نگرشی، اجازه فعالیت دارند.
نماینده اصولگرا: انحلال احزاب دست وزارت کشور است*گفت و گو با این نماینده اصولگرا پیشتر نیز در عصرایرن منتشر شده است و تکرار آن در اینجا ، برای مقایسه دو دیدگاه و قضاوت خوانندگان است.محمدعلی رضایی، نماینده تربت حیدریه در مجلس هشتم، معتقد است ادامه فعالیت جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، غیرقانونی است زیرا همان نهادی که به این دو تشکل سیاسی اجازه فعالیت داده ، یعنی وزارت کشور، اکنون فعالیت آنها را غیرقانونی می داند.
متن زیر حاصل گفتگو با رضایی درباره اختلاف نظر وزارت کشور با سران دو تشکل سیاسی مذکور است.
اخیراً مدیر کل سیاسی وزارت کشور اعلام کرده که ادامه فعالیت جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی غیر قانونی است اما سران این دو تشکل، منع فعالیت خود را منوط به حکم دادگاه می دانند. به نظر شما در این میان حق با کیست؟مطابق قانون احزاب، وزارت کشور در این باره تصمیم می گیرد. یعنی وزارت کشور همان گونه که اجازه می دهد حزبی تاسیس شود، می تواند از فعالیت آن حزب هم جلوگیری کند. دخالت قوه قضاییه زمانی لازم است که جرمی رخ دهد و نیاز به رسیدگی قوه قضاییه باشد. البته جرایم احزاب را باید قاضی رسیدگی کند. آن جای خود را دارد.
اگر این احزاب مرتکب جرمی نشده باشند، وزارت کشور چطور می تواند مانع از ادامه فعالیتشان شود؟اگر تخلفی صورت گرفته باشد، دادگاه باید به این امر رسیدگی کند ، ولی وزارت کشور می تواند به فلان تشکل سیاسی بگوید شما به دلیل اینکه عملکردتان بر خلاف تعهدتان بوده است، از امروز دیگر حق فعالیت ندارید. اما اگر آن تشکل به کسی توهین کرده باشد و کسی از او شاکی باشد، قاضی باید به اتهامش رسیدگی کند.
اگر در زمان دولت خاتمی، وزارت کشور اعلام می کرد ادامه فعالیت جامعه روحانیت مبارز غیرقانونی است، آیا شما باز هم این گونه استدلال می کردید؟این جا دو بحث وجود دارد. برخی از تشکل ها اصلاً از وزارت کشور مجوز نمی گیرند. جامعه روحانیت و جامعه مدرسین این گونه اند. این ها حزب نیستند. ولی یک حزب اجازه فعالیتش را از وزارت کشور می گیرد.
اگر دولت خاتمی ادامه فعالیت حزب موتلفه را ممنوع می کرد، شما چه می گفتید؟اگر این حزب هم فعالیتش ممنوع می شد، باز همین حرف را می زدم. فرقی نمی کند. هر حزبی که از وزارت کشور مجوز فعالیتش را گرفته باشد، منع فعالیتش هم با حکم وزارت کشور امکان پذیر است. اما اگر احزاب مرتکب جرمی شده باشند، وزارت کشور دیگر به جرم آنها نمی تواند رسیدگی کند. رسیدگی به جرم آنها در حوزه صلاحیت قوه قضاییه است.
اگر یک حزب مدعی باشد مجرم نیست تکلیف چیست؟می تواند از نهادی که اجازه فعالیتش را باطل کرده است شکایت کند. این بحث دیگری است.
بر اساس استدلال شما، هر دولتی می تواند به راحتی مانع از فعالیت احزاب مخالف خودش شود.نه، این طورنیست. در همه دولتها احزاب مخالف هم فعالیت می کنند. مگر جبهه مشارکت در پنج سال گذشته، که دولت آقای احمدی نژاد سر کار بوده، فعالیت نکرده است؟ مگر این حزب مدافع آقای احمدی نژاد بوده؟
مستند قانونی استدلال شما چیست؟قانون احزاب.
کدام ماده قانون احزاب مبنای استدلال شما است؟الان حضور ذهن ندارم و بیش از این هم نمی توانم صحبت کنم.
http://www.asriran.com/fa/news/110848/اکبر-اعلمی-احتمال-انحلال-حزب-مشارکت-و-سازمان-مجاهدین-در-دادگاه-اندک-است