قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

قلم

سیاسی/اجتماعی/فرهنگی

توضیح مطهری درباره نامه اش به میرحسین موسوی

 
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در توضیحی به دفتر روزنامه خواستار آن شد تا متن نامه سرگشاده اش به میرحسین موسوی مجدداً منتشر شود. در این توضیح آمده است؛ در صفحه اول شماره یکشنبه مورخ 18 بهمن ماه تیتری از نامه سرگشاده اینجانب به آقای مهندس موسوی درج شده بود که با متن نامه همخوانی نداشت و اساساً آن قسمت در متن چاپ شده نیامده بود و اساساً متن نامه به طور دقیق درج نشده بود.نامه سرگشاده علی مطهری به میرحسین موسوی به شرح زیر است.

جناب آقای مهندس میرحسین موسوی

با اهدای سلام، مصاحبه جنابعالی با پایگاه اطلاع رسانی کلمه که بیشتر به یک بیانیه شبیه است نظر به اینکه در آستانه راهپیمایی 22 بهمن صادر شده است طبعاً هدفدار بوده و دارای آثار عملی مثبت و منفی خواهد بود، لذا مناسب است که این نامه را به صورت سرگشاده بنگارم.به عقیده اینجانب شما در این بیانیه دردها را خوب بیان کرده اید اما درمان را نه. روح بیانیه و جان کلام شما این است که ما برای اصلاح به میدان آمده ایم نه برای انتقام گیری یا کسب قدرت یا ویرانگری. این امر می تواند محور وحدت و هدف مشترک اطراف بحران سیاسی کنونی باشد، خصوصاً که اصلاح مستمر اجتماعی یکی از ارکان تعلیمات اسلامی است که از آن به «امر به معروف و نهی از منکر» تعبیر می شود. اما این هدف از چه راه بهتر تامین می شود؟ شما در بیانیه های خود از قانون گریزی دولت و تمایل آن به استبداد و پاسخگو نبودن آن در مقابل مجلس و قوه قضائیه سخن گفته اید، همچنان که اشارات و تصریحاتی به خشونت ورزی و کم توجهی مدیران این بحران به حقوق مردم داشته اید. آیا فکر نمی کنید که خاطیان این دو حوزه برای استمرار و توجیه تخلفات خود خواهان ادامه وضع موجود هستند و آرامش و وحدت ملی سم مهلک برای آنها است؟ آیا فکر نمی کنید که وضع موجود، دست رهبری نظام و بسیاری از مصلحان مجلس و قوه قضائیه را برای برخورد با این خاطیان بسته است؟ مثلاً در شرایط عادی امکان سوال از رئیس جمهور درباره برخی قانون گریزی ها و رها سازی و لیبرالیسم فرهنگی وجود دارد اما اکنون چون این گونه اقدامات قانونی همراهی با سران معترض و موجب تشدید بحران تلقی می شود، زمینه پذیرش آن در میان نمایندگان مجلس و مردم ضعیف است. (البته اینها به معنی نفی نقاط مثبت و تلاش صادقانه این دولت نیست.)پس باید قبول کنید که جنابعالی و جناب آقای کروبی تبدیل به مانعی برای اصلاحات مورد نظر خودتان و بسیاری از دلسوزان انقلاب اسلامی شده اید. اینجانب حدس قوی دارم که اگر رهبر گرانقدر انقلاب خیال شان از ناحیه شما دو بزرگوار راحت شود به سراغ خودکامگی ها و لجاجت های بزرگوار سوم یعنی رئیس جمهور محترم و خطاهای برخی افراطی های مدعی اصولگرایی خواهند رفت. لااقل چند ماهی امتحان کنید، اگر این گونه نبود به راه خود که آن را بی نتیجه و مضر می دانم ادامه دهید. خودتان در بیانیه آورده اید که حجم اخبار اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با اخبار سیاسی اندک است. این جمله مویدی است بر مدعای ما که بحران کنونی مانعی است برای ارزیابی و نظارت بر عملکرد اقتصادی و اجتماعی دولت و پاسخگو بودن آن.در بیانیه شما نکات مثبت و گام هایی به سوی اتحاد و رفع بحران دیده می شود مانند محکوم کردن رسانه های بیگانه، تبری از شعارهای ضداسلام و جدا کردن راه خود از راه خارج نشینان و از همه مهم تر تاکید بر التزام به قانون اساسی، گرچه یکی از اصول قانون اساسی اصل ولایت فقیه است و مطابق آن باید در معضلات اجتماعی و سیاسی نظر رهبری را فصل الخطاب بدانیم هر چند قانع نشده باشیم و در بیانیه شما به این اصل توجه لازم مبذول نشده است.از سوی دیگر بخشی از این بیانیه نشان می دهد که جنابعالی میلی به پایان یافتن این بحران ندارید و مایلید این شعله هرچند کم سوتر همچنان افروخته باشد، البته به زعم خود برای دفاع از حقوق مردم، در حالی که با فراهم شدن زمینه مناسب برای قانون گریزی و بسته شدن دست مصلحان قانونی، حقوق مردم به شکل دیگری پایمال می شود و با بهره گیری دشمنان خارجی از این بحران، اقتدار نظام اسلامی و منافع ملی نیز آسیب می بیند. رهبر بزرگوارمان در نطق اخیر خود از اقدامات جنابعالی و جناب آقای کروبی به «غفلت» تعبیر کردند؛ همان چیزی که اینجانب در مناظره تلویزیونی به «لغزش سیاسی» تعبیر کردم و برخی بر من خرده گرفتند که کار اینها بالاتر از لغزش بوده است، در حالی که تعبیر «غفلت» ملایم تر به نظر می رسد. به هر حال اینها علامت هایی است که ایشان به شما می دهند برای تغییر مسیر و تقویت وحدت ملی. امیدوارم این فرصت ها مغتنم شمرده شود و اولین اثر آن این باشد که راهپیمایی 22 بهمن مظهر وحدت ملی و نقطه پایان بحران خودساخته کنونی باشد. این حادثه مبارک را دور نمی بینم زیرا جنابعالی را پیرو امام علی علیه السلام می دانم. فرضاً در ماجرای اخیر حق تماماً به جانب شما باشد باید مانند امیرالمومنین به خاطر حفظ اسلام و وحدت اسلامی از حق خود بگذرید و البته حقوق عمومی در جای خود پیگیری خواهد شد. از جنابعالی با سابقه خوب در انقلاب اسلامی، این انتظار دور از ذهن نیست. 
۲۱/۱۱/۸۸ اعتماد

نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه فاطمی پنج‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 05:05 http://TARANEYESAB.SAMABLOG.COM

آقای مطهری , حضرت امام خمینی پیش از این ٬ این سخن
شما را محکوم کرده است

میدانم که اکثر قریب به اتفاق مردم سخنان حضرت امام خمینی خطاب

به شاه معدوم را به یاد دارند .

۱- گیریم شاه خوب بود ؛ ولی وقتی مردم او را نمی خواهند باید برود

۲- شاه اگر خودش بد بود که باید می رفت

۳- اگر اطرافیانش بد بودند و میدانست که .........

و اگر نمی دانست که نادان بود

جناب مطهری شما دارید میگویید آقای خامنه ای از همه چیز

بی خبر بوده و احمدی نژاد از بی خبری ایشان سو ء استفاده کرده

ما می گوییم :

۱- آقای خامنه ای خودش به مردم گفت : من صدای شما را شنیدم

۲- آقای خامنه ای آنهمه جمعیت کشته شدگان را دید

۳- آقای خامنه ای قضیه شکنجه ها و خصوصا در زندان کهریزک را

شنید و دستور بسته شدن زندان را داده ( الیته نه آزادی زندانی

های سیاسی ) .

خامنه ای اینهمه کشته شده را و اینهمه مردم را نادیده گرفته و

در مقابل حرف چند نفر خائن را قبول کرد. و از آنها حمایت کرد .

پس او رهبر مردم نیست . او رهبر یک عده گا نگستر است .

آقای مطهری ؛ آقای خامنه ای هیچ عذری ندارد .

چرا که امام خمینی باب همه عذرها را بسته


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد